نظر مشاور

دریغ از کمی تلاش برای حفظ یک زندگی

سیدمحمد پاکدامن شهری، کارشناس ارشد مشاوره خانواده- هرچند پرونده این زوج جوان به طلاق انجامیده است و دیگر نمی توان برای آن ها کاری کرد اما امیدوارم دختر و پسرهای جوان و حتی زن و شوهرها هم توصیه هایی را که در ادامه مطرح می شود به کار بگیرند تا به این سرنوشت دچار نشوند.

چرا اهمیت تحقیق را درک نمی کنید

اولین نکته که بارها و بارها در همین صفحه خانواده و مشاوره درباره آن صحبت شده است، توجه ویژه به طرف مقابل قبل از ازدواج است. در این پرونده شاهد این هستیم که زن جوان از ابتدا از خواستگارش خوشش نمی آمده است و به دلیل اصرار دایی اش بدون تحقیق با او ازدواج کرده است. به نظر من همین عوامل برای این که یک زندگی مشترک به سرانجام مطلوب نرسد کافی است. بنابراین به دختر و پسرها و خانواده هایشان توصیه می شود که در مراسم خواستگاری توجه کنند که آیا به دل یکدیگر نشسته اند یا نه. سپس در جلسات خواستگاری به مرحله ای برسند که بتوانند ادعا کنند 80 درصد طرف مقابل را می شناسند و در مرحله آخر هم به هیچ دلیلی از تحقیق غافل نشوند و من مانده ام چرا بعضی خانواده ها اهمیت تحقیق را درک نمی کنند.

با شوهر خسیس باید تعامل کرد

یکی از نکات دیگری که در این پرونده به چشم می خورد بحث خسیس بودن شوهر است. خانم هایی که با این مشکل مواجه هستند در قدم اول باید بررسی کنند که این مشکل شوهرشان ژنتیکی است یا نه، یعنی پدرشوهر یا مادرشوهرشان هم همین گونه است یا نه. اگر مشکل ژنتیکی باشد باید حتما زیر نظر روان شناس درمان شود ولی در غیر این صورت توجه به چند توصیه می تواند گره گشا باشد. اول از همه به خاطر بسپارید که بیماری همسر خسیس تان هیچ گاه به طور کامل درمان نمی شود بنابراین فقط باید تلاش کنید رفتار او را تعدیل و ترمیم کنید. پیش از خرید هر وسیله ای برای منزل با همسرتان مشورت کنید. برای خریدهای شخصی تنها بیرون بروید ولی قبل از بیرون رفتن از منزل، حتما به همسرتان اطلاع بدهید تا احساس کنار گذاشته شدن به او دست ندهد. همچنین برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنید تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.

ازدواج برون گراها با درون گراها

درباره این که زن جوان ادعا کرده است که شوهرش به رفت و آمد با دیگران تمایلی نداشته است هم باید اشاره کنم که به احتمال زیاد شخصیت شوهر این خانم درون گرا و این خانم برون گراست. این تفاوت شخصیتی در جلسات خواستگاری و تحقیق به راحتی قابل تشخیص است و باید توجه داشت که زندگی مشترک زن و شوهرهایی که چنین مشکلی دارند بسیار طاقت فرسا خواهد بود. با این حال اگر زوجینی این تفاوت شخصیتی شان را بپذیرند می توانند با گذر زمان به یکدیگر کمک کنند تا شرایط مطلوبی برای هر 2 طرف فراهم شود.

در خور ذکر است که دلیل شوهر برای صحبت نکردن و دفاع نکردن از خودش در جلسه دادگاه این بوده است که احساس کرده زندگی شان به بن بست رسیده است و دیگر صحبت بی فایده و بی نتیجه خواهد بود که عاقلانه به نظر نمی رسد و مشخص است که این زوج هیچ تلاشی برای حفظ زندگی خود نکرده اند. شاید اگر در سال های اول ازدواج برای حل اختلافات خود به مشاور مراجعه می کردند، اکنون لازم نبود طعم تلخ طلاق را تجربه کنند.