اخلاق و دوام عاشقی
شاید بزرگترین مساله جوانهایی که تصمیم به ازدواج میگیرند دوام عشق آنها با همسر آیندهشان است. آمارهای بالای طلاق این مساله را به یک نگرانی تبدیل کرده است. اما چگونه میتوان به عشق پایدار رسید؟
عشق مرامی دارد، باید برایش کوشید، چون از دست رفتنش به دو احساس تلخ و پرآسیب منجر میشود، یکی حسرت و دیگری پشیمانی. عشق وقتی به اتمام میرسد ما از اینکه از آن بهره نبردیم و در آن به اندازهای که باید فعال نبودیم، پشیمان میشویم و حسرت از دست رفتن خوبیهای آن را میخوریم. به همین دلیل هم هست که دوام عشق همواره مطلوب ماست، پس داشتن اخلاق به معنای هنجاری برای عمل در مورد عشق ضروری است. اخلاق در عشق منجر به دوام و روشن ماندن آتش آن میشود. در خیلی از مواقع ما دوام عشق را میطلبیم، اما اخلاق آن را نداریم و به همین دلیل عشق را از دست میدهیم و در پشیمانی و حسرت میسوزیم.
عشق یعنی خوبی کردن
اولین اخلاق عشق که به دوام آن از یک سو و تلطیف احساس پشیمانی ما به دنبال از دست رفتن عشق میانجامد، خوبی کردن هر چه بیشتر به معشوق است. اگر عاشق کسی هستیم، یعنی همه خوبیهای دنیا را برای او میخواهیم، بنابراین باید با تمام وجود به او خوبی کنیم. هیچ توجیه و دلیلی ندارد که به معشوق خود خوبی نکنیم. باید بهترین وجوه وجودی خودمان و بهترین داشتههای خود را برای معشوق بخواهیم، زیرا از همه عالم او را برای شدیدترین احساس تعلقی که میتوانیم داشته باشیم، انتخاب کردهایم. با این تعبیر خوبی نکردن با نهایت توان به معشوق، به معنای عملی غیراخلاقی است که در نهایت دوام عشق را هم به مخاطره میاندازد و پس از بین رفتن عشق، احساس سنگین پشیمانی وجود ما را میگیرد؛ زیرا خوبیهایی بود و از دست ما برمیآمد و ما آن خوبیها را به او نکردیم.
عشق یعنی جستجوی شادی
دومین اصل اخلاقی در عشق این است که ما باید بیشترین بهره را از معشوق ببریم. باید از لذتها و شادیهای بودن با معشوق، تام و تمام استفاده کنیم زیرا این نشاندهنده عشق ما و وجود تاثیرگذار او در زندگی ماست. عشق به معشوق باید به احساس خوب بودن و اثرگذاری او در زندگی ما منجرشود و این تنها از این راه میسر میشود که از معشوق نهایت لذت و شادیهایی را که او امکان عرضه کردن به ما دارد، ببریم. اگر به توصیه اخلاقی قبلی برگردیم، باید در نظر بگیریم که بهره گرفتن و توجه به همه لذتها و شادیهای بودن با معشوق، به معنایی خوبی کردن به او هم هست، زیرا به معشوق ما احساس حضوری موثر در زندگی ما و جهان میدهد. این احساس به از بین بردن احساس حسرت منجر میشود، چون ما نهایت بهره را از وجود معشوق بردهایم و دیگر کمتر حسرت لحظات بودن با او را میخوریم. همین بهرهمندی مانند خوبی کردن، به دوام عشق منجر میشود، زیرا شادیهای ما در ارتباط با معشوق، به تقویت عشق و در نهایت دوام آن میانجامد و زن و شوهری که چنین با هم زندگی نکنند، به مرور طلاق عاطفی را تجربه خواهند کرد.
دوام عشق و تداوم عشق ورزیدن
اگر عشق یک زن و شوهر به هم عشقی دو طرفه باشد، رعایت همین دو اصل اخلاقی، دوام عشق و پایا بودن آن را به دنبال دارد. اخلاق عشق در عشق دو طرفه به فزاینده شدن این احساس میانجامد و آن گاه امکان زوال را به حداقل میرساند و حتی اگر این زوال به امکان ضعیف رخ دهد، مخاطرات شکست عاشقان به کمترین حد خود میرسد.