آیا قانون در کم کردن مهریه های بالا نقش دارد?
مهریه! همین یک کلمه خانوادههای زیادی را درگیر خود کرده است. چه جوانانی که در فکر ازدواج هستند، چه کسانی که توافقهای اولیه را کردهاند و چانهزنیهای باقیمانده را انجام میدهند و چه خانوادههایی که تشکیل شدهاند و زندگی مشترک را آغاز کردهاند. این نهاد که برای حمایت از مرد به عنوان حق زن و تکلیف مرد پیشبینی شده است در برخی خانوادهها از مسیر صحیح خود خارج میشود و به جای آنکه کارکرد مثبت خود را در حمایت اقتصادی از زوجه ایفا کند تبدیل به کانونی برای ایجاد مشکل در اجتماع میشوند.
به گزارش پایگاه آموزشی مهداد، اما این مهریه چیست و از کجا وارد جامعه ما شده است؟ کارکرد مثبت و اصلی این نهاد چیست و چرا مهریه که برای حمایت از خانواده و ثبات آن ایجاد شده است گاه تبدیل به منشا اختلاف میشود. دکتر علی تقیزاده، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی به سوالات در رابطه با مهریه پاسخ داده است.
مهریه در قانون و حقوق به مالی تعریف شده است که به مناسبت نکاح، مرد مکلف است در حق زن آن را کارسازی کند. به زبان سادهتر در هر ازدواجی الزاما مرد تعهد میکند یا در همان حال یا در آینده مالی را به عنوان مهریه به زن پرداخت کند. این پرداخت یک الزام قانونی است و اصطلاحا آمره محسوب میشود بنابراین امکان ندارد که چنین پرداختی در ازدواج وجود نداشته باشد. این الزام چنان است که حتی توافق زن و مرد درباره اینکه این مال به عنوان مهریه وجود نداشته باشد، معتبر نیست و باطل است.
مهریه در دو نکاح دائم و موقت نقش متفاوتی دارد؛ در ازدواج موقت اگر مهریه وجود نداشته باشد اصلا ازدواجی صورت نمیبپذیرد. در واقع بود و نبود مهریه در بود و نبود ازدواج موقت تاثیرگذار است؛ اما در ازدواج دائم اگر در مورد مهریه توافق هم نکرده باشند، ازدواج باطل نیست؛ ولی بعدها حتما مرد باید مالی را به عنوان مهریه بپردازد که نحوه تعیین آن را قانون بیان کرده است. برای پرداخت این مال اگر امکانپذیر بود زن و شوهر در آینده توافق میکنند و همین توافق معتبر است. اما اگر شرایط توافق وجود نداشت، قانون انواع دیگر مهریه (غیر از مهرالمسمی) را پیشبینی میکند. مهرالمثل و مهرالمتعه از انواع دیگر مهریه هستند که قانون نحوه تعیین آن را مشخص میکند و مرد باید این مقدار مال را (با در نظر گرفتن شرایط زن در مقایسه با امثال و همانندان) پرداخت کند. بنابراین باز هم باید تاکید کنم که در ازدواج مهریه الزامیست و با توجه به قوانین موجود گریزی از پرداخت آن وجود ندارد.
با نگاهی به تاریخچه مهریه میتوان گفت که مهریه از فقه امامیه وارد نظام حقوق موضوعه ما شده است و در فقه امامیه هم به نظر میرسد به احکام امضایی شریعت مقدس اسلام برمیگردد. فرانسویها به آن «لدوت» میگویند. البته با این احکام و مقرراتی که مهریه در حقوق ایران دارد در جای دیگری مشابه آن نیست یعنی در واقع نظامهای حقوقی دیگری که مبتنی بر حقوق اسلامی نیستند چنین نهادی ندارند اما در نظامهای حقوقی که مبتنی بر حقوق اسلامی هستند اعم از فقه امامیه و فقه اهل سنت مهریه وجود دارد.
در مذاهب اسلامی دیگر مثل تسنن هم موضوع مهریه وجود داشته است و در برخی از نظامهای حقوقی آنها که مبتنی بر مذاهب اربعه اهل تسنن هستند هم مقولهای به نام مهریه را میتوانید ببینید. البته به نظر نمیرسد که مثل نظام حقوقی ما شرایط متعددی را برای آن در نظر گرفتهاند.
اما اینکه قانونگذار با یک قانون میتواند این وضعیت را سامان ببخشد حتما این گونه نیست. مسائل اجتماعی ماهیتشان به گونهای است که با یک دستور برچیده، یا مستقر نمیشوند و من اساسا با چنین دخالتهایی موافق نیستم. جامعه را باید واگذار کرد تا خودش راه خودش را پیدا کند چون قانونگذار ما به معنای واقعی کلمه کارشناسی نمیکند، دخالتهای غیرکارشناسانه معمولا منجر به خرابی میشود. بنابراین چون به اصلاح قضیه اطمینانی نیست معتقدم که قوانین دستکاری نشوند بهتر است. تا زمانی که جامعه متقاعد به انجام کاری نشود، حتی با وضع قوانین هم اشخاص به دنبال راههایی میروند که بتوان این قوانین را دور بزنند. در واقع خصوصیت قانون خوب این است که متناسب با جامعهای باشد که برای آن وضع شده است، در غیر این صورت این قوانین متروک خواهند شد.
مهمترین قانونی که به مقوله مهریه پرداخته است خود قانون مدنی است؛ فصل هفتم از باب اول از کتاب هفتم قانون مدنی در باب مهریه است و همان طور که گفته شد از ماده 1078 شروع میشود تا 1101 قانون مدنی ادامه دارد که تعداد قابل توجهی از قوانین را در بر میگیرد. در کلیت این مواد از سال 1313 دست نخورده و با همین کیفیت باقی مانده است. فقط در سالهای اخیر یک تبصره به ماده 1082 اضافه شده که در خصوص به روز کردن مهریههایی که از تعیین آن مدت زیادی گذشته است. این تبصره میگوید هر کجا مهریه وجه نقد باشد باید براساس شاخصهای تورم به روز شود به جز این دیگر چیزی به مقررات مربوط به مهریه اضافه نشده و دست نخورده است. علاوه بر این، هرگاه قوانین خانواده مورد بازبینی قرار گرفته است، نیم نگاهی هم به مقوله مهریه شده است و در قوانین دیگر هم مثل قانون حمایت از خانواده به آن پرداخته شده است.
در حال حاضر در کشور ما مهریه تبدیل به یک معضل شده است که به نظر من جامعهشناسان باید در اینباره اظهار کنند که آیا بود و نبودش لازم است یا زمانش سرآمده است یا خیر؟ از لحاظ حقوقی من بر این باورم که بودن مهریه بهتر از نبودنش است به ویژه با توجه به وضعیت کلی جمعیت زنان در کشور ما؛ هنوز علیرغم اینکه خانمها پایشان به مشاغل اجتماعی و به جامعه فراوان باز شده است اما به لحاظ اقتصادی نمیتوان گفت که خانمها به استقلال اقتصادی قابل توجهی رسیدهاند. کماکان وابستگی اقتصادی خانمها به آقایان وجود دارد و تا هنگانی که چنین وضعیتی وجود دارد، یعنی خانمها به استقلال اقتصادی نرسیدهاند به نظر من مهریه میتواند خلا اقتصادی که وجود دارد را تا حدودی پر بکند.
البته این نظر من مطلق نیست زیرا در مواقعی خانمها از این حق استفاده بهینه نمیکنند و از آن به عنوان ابزاری برای به زندان انداختن آقایان سوءاستفاده میکنند. باید تاکید کنم که کارکرد اولیه مهریه این نبوده است که از آن به عنوان وسیلهای برای آزار و اذیت شوهر استفاده شود. این کارکرد با گذشت زمان به وجود آمده و موضوعیت یافته است. با توجه به همه جوانب من معتقدم که بودن مهریه بهتر از نبودن آن است. اما بودن منطقی مد نظر من است نه این اعداد نجومی که هم خانمها و هم خود آقایان میدانند هیچگاه محقق شدنی نیست.
البته این نکته قابل ذکر است که با بودن مهریه در حال حاضر جامعه با چالشهای زیادی روبروست. وقتی به آمارها نگاه میکنیم با وجود اینکه بعضی از این آمارها آنچنان هم دقیق در معرض قضاوت عموم قرار نمیگیرند اما با یک نگاه اجمالی هم میتوان متوجه شد که تعداد ازدواجها در حال پایین آمدن است و تعداد طلاقها روبه رشد گذاشته است. سنین ازدواج هم در خانمها و هم در آقایان در حال افزایش است یکی از دلایلی که در این موضوع موثر بوده است (که البته در این باره هم باید جامعهشناسان بررسی کنند) وجود مقوله مهریه است. اعتقاد بر این است که شاید وجود این مهریههای عجیب و غریب که دهن به دهن و گوش به گوش میچرخد باعث شده است که آقایان بترسند و زیر بار تعهداتی که نمیتوانند از عهده آن برآیند نروند؛ و این دلیلی شده است که عدهای وجود مهریه را غیر ضروری بدانند.
با توجه به آنچه مورد تاکید قرار گرفت، مهریه اگرچه با هدف حمایت اقتصادی از زن ایجاد شده است اما سوءاستفاده برخی و چشموهمچشمی برخی دیگر باعث شده است که این نهاد قدیمی خانواده از مسیر صحیح خود خارج شود. دلیل این انحراف را باید در گفتوگو با جامعه شناسان بررسی کرد اما هر چه بود باعث شد که مقررات موجود در قانون مدنی و قوانین پراکنده دیگر در رابطه با مهریه نتواند از پس مشکلاتی که مهریه در حال حاضر در خانوادهها ایجاد میکند برآید.