زندگی بیتو محال است، تو باید باشی؟!
زندگی خانوادگی مانند اداره یک کشور است که حتی در مواقع معمولی و بدون مشکل هم نیاز به برنامهریزی، وقتگذاشتن، شناخت شرایط و روحیات یکدیگر و صبر و پشتکار دارد، اما همانطور که اگر زلزله یا سیل در کشوری اتفاق بیافتد و شرایط زندگی از حالت عادی خارجشده و در حالت بحرانی قرار بگیرید، باید فکری کرد و تغییری در روش اداره کشور داد، در زندگی زیر یک سقف هم گاهی آژیر خطر بلند میشود و شرایط خاصی ایجاد میگردد که باید برای آن ستاد مبارزه با بحران تشکیل داد، فکری کرد و برنامهای ریخت تا خیلی زود محیط خانواده و رابطههایش آرام شود. یکی از این بحرانها مشکل در بچهدارشدن است که اگر زن و شوهر مراقب نباشند میتواند ازدواجشان را تا نابودی پیش ببرد.
مخصوصاً در کشور و فرهنگ ما که فرزندآوری یکی از دلایل اصلی ازدواج است و وقتی چندصباحی از تشکیل خانواده میگذرد، سؤالات دیگران شروع میشود و هرکس به نوعی میخواهد بداند فرزندی در راه است یا نه، مدیریت این بحران سختتر خواهد بود، اما اگر شما هم چندسالی است که از ازدواجتان میگذرد و علیرغم علاقه به فرزنددارشدن، هنوز صاحب فرزند نشدهاید، بهتر است تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
مشکلات، بخشی از زندگی است
مشکلات، بخشی از زندگی است اگر روز اول ازدواجتان فکر میکردید مثل بیشتر قصهها که آخرش دو دلداده با هم ازدواج میکنند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگیشان میگذرد، شما نیز چنین آیندهای دارید، فکر آن روزتان اشتباه بوده است؛ وگرنه طبیعیترین زندگیها هم پر از اتفاقات غیرمترقبه است و لیلی و مجنون هم گاهی در زندگیشان دچار مشکلات شدید شدهاند.
وقتی دو نفر باهم ازدواج میکنند، همراه هم میشوند؛ برای تمام لحظات پیشرو که امکان ندارد همیشه بر وفق مراد باشد. مشکلات مالی، بیماری، اختلافنظر و بسیاری از شرایط غیرقابل پیشبینی که در طول زندگی اجتنابناپذیراست. نکته مهم، توانایی اداره صحیح موقعیتهای بحرانی است. پس فکر نکنید که شما شرایط خیلی خاصی دارید. هرکدام از خانوادهها به نوعی با مشکلی در طول زندگی خود روبهرو میشود. وقتی نگاهتان به شرایط پیشآمده اینطور باشد، خیلی راحتتر میتوانید به زندگیتان ادامه دهید.
من مقصرم!
وقتی زوجی بچهدار نمیشوند یکی از سؤالاتی که پرسیده میشود این است: اشکال از کیست؟ این سؤال از ریشه اشتباه است و اینکه پرونده پزشکی اسپرم مرد یا رحم زن را علت ناباروری میداند به معنی این نیست که آن فرد مقصر است. فردی که مشکل را از خودش میداند، از نظر روحی بههم میریزد. اگر همسر شما در چنین شرایطی قرار دارد، به او برای این بههمریختگی حق بدهید؛ چون علاوه بر ناراحتی نداشتن فرزند، عذاب وجدان مقصربودن در این مشکل هم به آن اضافه شده است. هرچند این حرف از پایه اشتباه است و نباید به خواست خدا و تقدیر، بگوییم مشکل! اما چیزی است که در علتیابی ناباروری از زبان پزشکان،گفته میشود و بهتر است به آن به چشم یک شرایط ویژه دونفره نگاه کنید.
پرونده را در خانه خودتان ببندید
نمیتوانید با اطرافیان مبارزه کنید تا سؤال نپرسند و حتی طعنه نزنند، اما پرونده این موقعیت جدید را در خانهتان ببندید. با همسرتان خیلی شفاف در این مورد حرف بزنید. اگر علت ناباروری همسرتان است، حرفهایی را بگویید که دوست داشتید اگر شما را علت ناباروری خانوادهتان میدانستند، همسرتان به شما میگفت. انکار مشکل پیشآمده شرایط شما را بهتر نخواهد کرد پس بهجای آنکه موضوع را ندیده بگیرید، با هم در موردش حرف بزنید و تصمیم بگیرید که چگونه با آن برخورد کنید. اینکه بخواهید همه مشکلات زندگیتان را به این ربط بدهید که بچهدار نمیشوید، اشتباه است. شما باید مهارتهای ارتباطیتان را قوی کنید و جنبههای دیگر روابطتان را از مشکل پیشآمده جدا نگه دارید.
توجیه اطرافیان
یکی از موضوعات مهمیکه باید شما و همسرتان در آن به نتیجه مشترک برسید این است که به اطرافیانتان چه پاسخی بدهید. آنها دیر یا زود از شما سؤال خواهند کرد که چرا بچهدار نمیشوید. هرقدر بخواهید بگویید: درس دارم، مشکلات مالی داریم و بهانههای اینچنینی، یک روز درستان تمام میشود و وضع مالیتان بهتر خواهد شد، آن روز چه پاسخی خواهید داد؟ بهتر است این اضطراب را سالها با خود همراه نکنید و همین اول، حرفی را که میخواهید آخر بزنید، بگویید. در ایدهآلترین شرایط بهتر است با هم به توافق برسید و در مورد اینکه کدامیک از شما علت بچهدارنشدنتان است، حرفی نزنید. خانواده شما یک واحد است و هر دویتان عضو این واحد هستید؛ پس این مشکل هردوی شماست. همین را با زبانی نرم و رعایت احترام، اما جدی بیان کنید؛ بهطوریکه خیلی زود دیگران ببدانند که این سؤالشان بیفایده خواهد بود.
گزینههای دیگر روی میز
نمیخواهم منکر این باشم که داشتن فرزند میتواند زندگی را زیباتر و پایههای ازدواج را محکمتر کند، اما آمار بالای فرزندان طلاق یعنی زن و شوهرهای زیادی با داشتن فرزند و حتی فرزندان، باز هم نتوانستهاند یکدیگر را تحمل کنند. پیچیدن صدای خنده کودکانه در خانه خیلی زیباست، اما وقتی مشکلی پیشآمده، به فکر جایگزینی برای آن باشید. اگر آمادگی روحی پذیرش فرزند را دارید، برای فرزندخواندگی اقدام کنید، اما قبل از آن سعی کنید به یکدیگر این آرامش و قوت قلب را بدهید که همدیگر را دوست دارید و با هم خواهید ماند؛ چه با فرزند و چه بدون فرزند!
امید تا همیشه
ممکن است چند سالی از فرزنددارشدن شما گذشته باشد، اما زوجهای ناباروری بعد از سالهای زیاد توانستند بچهدار شوند حتی برخی از آنها فرزندخواندهای هم آورده بودند و دیگر به بچهدارشدن فکر نمیکردند؛ پس بهجای آنکه ناامید شوید، بدانید که هر کاری به خواست خدا ممکن است و اگر صلاحتان باشد، این اتفاق میافتد و اگر نباشد هم شما زندگیتان را کردهاید؛ شاد و باانرژی و از آن لذت بردهاید.
*******
زندگی زناشویی در مواقع زیادی دچار تهدید میشود و زوجهایی خوشبخت هستند که بتوانند این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند؛ فرصتی برای نزدیکی بیشتر به هم.