وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۳۹ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

تجرد زنان و مردان در همه دوره‌های انسانی به‌عنوان موضوعی پذیرفته شده وجود داشته است؛ اما وقتی تعداد آن به‌خصوص در میان زنان به‌عنوان پایه اصلی باروری در جامعه افزایش می‌یابد، دیگر تنها یک انتخاب شخصی نیست. بنا بر آمار خام سرشماری نفوس و مسکن سال ٩٠ که هیچ تحلیلی به همراه ندارد، نزدیک به ٥٠٠‌هزار زن هرگز ازدواج‌نکرده تنها در فاصله سه گروه سنی ٣٥-٣٩، ٤٠-٤٤ و ٤٥-٤٩ سال بوده‌اند.

به گزارش شرق، همچنین طبق آمار علی‌اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال، یک‌میلیون و ۳۰۰ هزار مرد بالای ۳۵سال و زن بالای ۳۰ سال در کشور داریم که ۳۲۰ هزار نفر آنها پسر و ۹۸۰ هزار نفرشان دختر هستند. هرچند که زندگی و روابط انسان‌ها مثل این آمار خشک و بسته نیست و احتمال زیادی وجود دارد که این حدود یک‌میلیون دختر مجرد در فاصله سرشماری ٩٠ تا ٩٥ ازدواج کرده باشند، اما مسئله مهم، زنگ خطری است که به صدا درآمده است.  روی این گزارش با دخترانی است که در محدوده تجرد قطعی قرار دارند، هیچ تجربه ازدواجی نداشته‌اند و احتمال مادر شدن را از دست می‌دهند. با محاسبه اینکه احتمال ازدواج و مادرشدن برای زنان در فاصله ٤٠ تا ٥٠ سال کمتر از سایر گروه‌های سنی است، طبق سرشماری سال ٩٠ که فعلا برای همه ملاک است، نزدیک به ٥٠٠‌ هزار زن هرگز ازدواج نکرده در مناطق شهری، روستایی و غیرساکن از امتیاز مادر شدن محروم شده‌اند. در عین حال به شکل جزئی‌تر تعداد دخترانی که در سال ٩٠ در ٤٩ سالگی قرار داشته‌اند ٦٨‌ هزار و ٦٢١ مورد بوده است که قاعدتا این تعداد امروز از این مرز گذشته‌اند.

براساس سرشماری سال ٩٠، تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده در مناطق روستایی در همه گروه‌های سنی بیش از دو‌میلیون و ٦٥٠‌هزار نفر بوده است اما سهم گروه‌های سنی ٣٥-٣٩، ٤٠-٤٤ و ٤٥-٤٩، ١٣٧‌هزارو ٦٠٤ نفر بوده است که طبق قاعده فرصت‌های کمتری برای ازدواج داشته‌اند. اگر این عدد را در مقابل ٣١١‌هزار و ٥٠٦ دختر سه گروه سنی فوق در نقاط شهری قرار دهیم متوجه می‌شویم که جمعیت دختران هرگز ازدواج نکرده روستایی تقریبا نیمی از دختران هرگز ازدواج نکرده شهری است. این مقایسه می‌تواند یکی از نشانه‌های جمعیت عظیم مهاجرت مردان روستاها به شهرها باشد که فرصت ازدواج را از دختران روستایی گرفته است

در این میان استان تهران با دارا بودن یک‌میلیون و ٥٤٨‌هزار و ٦٧٣ زن هرگز ازدواج نکرده در میان دختران ١٠ تا ٥٠ سال و بالاتر در صدر این آمار قرار دارد. بعد از تهران استان‌های خراسان‌رضوی، خوزستان، فارس و اصفهان به ترتیب بیشترین تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده را دارند. البته تعداد مردان هرگز ازدواج نکرده نیز در تهران با یک‌میلیون و ٩٨١‌هزار ٧٧٦ نفر بالاترین آمار را داشته است.  البته باید توجه داشت که آمار ارائه شده مربوط به چهار سال قبل است و این امید و احتمال بسیار زیاد است که دختران این گروه‌های سنی در آستانه تجرد قطعی فرصت ازدواج را یافته و از تقسیم‌بندی هرگز ازدواج‌نکرده‌ها خارج شده باشند. به همین دلیل شاید بهتر باشد آمار ازدواج زنان در سه گروه سنی ٣٥-٣٩، ٤٠-٤٤ و ٤٥-٤٩ طی سال‌های ٩١، ٩٢ و ٩٣ را در این گزارش بیاوریم تا بدانیم چه تعدادی از زنان هزگز ازدواج نکرده در سرشماری سال ٩٠ ممکن است در این چهار سال ازدواج کرده باشند.

با این نگاه باید گفت که در سال ٩١ در سه گروه سنی فوق ٣٣‌هزارو ٨٥ زن، در سال ٩٢ در همین سه گروه ٣٤‌هزار و ٣٤٩ زن و در سال ٩٣ نیز ٣٦‌هزارو ٧٩٨ زن ازدواج کرده‌اند که البته در آمار ثبت احوال مشخص نیست این ازدواج ثبت شده، ازدواج چندم این زنان بوده است اما احتمال این که تعدادی از آنها جزء این آمار باشند زیاد است. با این حساب می‌توان گفت، بیش از ١٠٣‌هزار زنی که از این سه گروه سنی در فاصله سال‌های ٩١ تا ٩٣ ازدواج کرده‌اند از آمار حدود ٥٠٠‌هزار زن هرگز ازدواج نکرده این سه گروه سنی در سرشماری سال ٩٠ کسر شده‌اند.

سیاست‌هایی که افسار گسیخت

بیشتر مردم اگر از سیاست‌های کلان جمعیتی دهه ٦٠ بی‌اطلاع باشند، حداقل اثرات آنها را در میان خانواده‌های خودشان و اطرافیانشان به خاطر دارند. سال‌هایی که داشتن بچه‌های بیشتر تبلیغ می‌شد و ارگان‌های دولتی به کارگران و کارمندانشان برای داشتن بچه‌های سوم و چهارم امتیازات زیادی می‌دادند. مثلا وقتی من به‌عنوان فرزند سوم به دنیا آمدم اسم پدرم در لیست اولویت‌های مسکن در محل کارش قرار گرفت و یا کوپن‌های آن روزها برای خانواده‌های پر جمعیت یک امتیاز خاص و چاله پر کن بود. در دهه ٦٠ نرخ باروری و فرزندآوری در کشور ٦,٤ فرزند به ازای هر زن ١٥تا ٤٩ساله بود. سیاست‌هایی در برنامه پنج ساله اول توسعه تدوین و اجرائی شد تا نرخ باروری در اوایل دهه ٩٠به ٤ فرزند برای هر زن ١٥تا ٤٩ ساله ایرانی برسد. اما متاسفانه با اشتباهاتی که در برنامه‌های کاهش جمعیتی بود، نرخ باروری در اوایل دهه ۷۰ به ٤ فرزند رسید و اهداف تعیین شده برنامه برای دهه ٩٠ در واقع ۲۰ سال زودتر از آن محقق شد و این روند کاهشی همین‌طور تا امروز ادامه یافت. دراین شرایط اگر رشد جمعیت با این روند ادامه یابد، در سال ١٤٢٥به صفر و پس از آن به رقم منفی خواهد رسید و باید یادآوری کرد که در برآوردهای جمعیتی، نرخ جمعیت اولین عدد مهم برای یک کشور است.

چرا تجرد زنان بیشتر به نظر می‌آید؟

زنان به واسطه ماهیت وجودیشان، یک وظیفه نانوشته در جامعه و جمعیت دارند و آن همین تعهد طبیعی فرزندآوری است. یعنی اگر مادربزرگ‌های ما میانگین ٦ تا ١٢ فرزند را تجربه کردند و مادران ما تجربه میانگین ٣ تا ٦ فرزند را، حالا زنان این دوره باید این تعهد را با کاهش متناسب دوره خودشان ادامه دهند. در صورت ادامه‌نیافتن این چرخه که در آن دخترانی برای ادامه فرزندآوری وجود نداشته باشند، نرخ باروری افت می‌کند. در تعریف علمی از نرخ باروری گفته‌اند «تعداد فرزندانی که هر خانم در طول دوران بالقوه باروری خود (١٥ تا ٤٩ سال) به دنیا می‌آورد». با این تعریف می‌توانید تعداد دختران مجرد ازدواج‌نکرده اطرافتان را مرور کوتاهی کنید و ببینید که این نگرانی چقدر می‌تواند بزرگ باشد.

اگرچه حداقل در یک دهه اخیر که سن ازدواج تغییرات زیادی داشته، زنان مجرد که عموما شاغل و تحصیل‌کرده هم هستند، کمتر مورداتهام قرار می‌گیرند اما تجرد قطعی در زنان همواره با بازخوردها و واکنش‌های اجتماعی منفی نسبت به تجرد مردان مواجه بوده است. دلایل ازدواج‌نکردن یک زن در جامعه ما مختلف است و زنان همانند مردان ممکن است فردی هم‌سطح خود پیدا نکنند اما جامعه بیشتر به زنان انگ می‌زند. این زنان مجرد هستند که از سنی به بعد با عنوان‌هایی نظیر «ترشیدگی» مواجه هستند و حتی بسیاری از خانواده‌ها برای فرار از همین انگ، دخترانشان را به هر نوع ازدواجی مجبور می‌کنند. معمولا زنان هرگزازدواج‌نکرده با این انگ مواجه هستند که «اگر ایرادی نداشت حتما باید ازدواج می‌کرد».

فارغ از این موارد، تجرد برای زنان، با توجه به شرایط فیزیکی و هورمون‌های مختلفی که دارند، آسیب‌های جسمی بیشتری نسبت به مردان دارد. جدای از برخی بیماری‌های روحی و روانی همچون افسردگی، زنان هرگزازدواج‌نکرده به دلیل نداشتن رابطه جنسی و محرومیت از بارداری و مادرشدن، در معرض انواع بیماری‌ها قرار دارند. درگیربودن با انواع کیست‌های دردناک و خطرناک رحم و تخمدان و افزایش بیماری‌های قلبی جزء موارد اثبات‌شده در مورد زنانی است که در تجرد قطعی هستند. البته نباید این موضوع را از نظر دور داشت که بسیاری از این زنان و مردان ممکن است وارد رابطه‌ای غیر از ازدواج شده باشند و به همین دلیل باید عوارض و بیماری‌های ناشی از روابط جنسی پرخطر را هم به این موارد بیفزاییم.

با ناهید خداکرمی، رئیس انجمن علمی مامایی و رئیس کارگروه بهداشت، سلامت و محیط‌زیست معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری، درباره کاهش نرخ باروری و ضررهای تجرد قطعی در مردان و به‌خصوص زنان صحبت کردیم و او این زنگ خطر را در ابعاد متفاوتی تشریح کرد.  او معتقد است مراکز آمار و ثبت احوال، مجلس شورای اسلامی و سایر ارگان‌های مسئول در این سال‌ها، هشدارهای کاهش نرخ باروری را جدی نگرفته‌اند و می‌گوید: نباید صرفا دختران را مؤثر و مقصر دانست و قطعا پسرها هم در این روند دخیل و تأثیرگذار هستند. آمار دقیقی از تعداد دختران و پسران در سن تجرد و دلایل عدم ازدواج یا سایر مسائل مرتبط با این افراد وجود ندارد اما مسئله مهم این است که تجرد قطعی روی هر دو جنس تأثیر منفی دارد و اگرچه هر دو جنس را به آسیب‌های متعددی می‌کشاند اما درباره جنس زن این آسیب بیشتر است

وی معتقد است نتیجه کاهش نرخ باروری همین رواج تجرد قطعی، مسائلی چون ازدواج سفید و روابط جنسی پرخطر است. وی گفت: بسیاری از دختران و پسران برای فرار از مشکلات و انگ‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ترجیح می‌دهند خود را از قیدوبند ازدواج دور کنند و یا مجرد بمانند یا به سمت این روابط بروند. البته برای همین مسئله یعنی رواج ازدواج سفید و روابطی که با تعاریف خاص شکل می‌گیرد، آماری وجود ندارد و هیچ مطالعه میدانی و کارشناسی‌شده‌ای روی آنها صورت نگرفته است تا وسعت و دامنه آن و عمق فاجعه را دریابیم و بتوانیم درباره آن درست فکر و برنامه‌ریزی کنیم. درحال‌حاضر با توجه به آمار سازمان ثبت احوال و مرکز آمار می‌توان حدس‌هایی از تعداد این واقعه در جامعه و میزان شیوع آن داشت و تنها اعلام نگرانی کرد.

خداکرمی موضوع تجرد قطعی برای خانم‌ها و ازدست‌دادن فرصت مادرشدن را از نظر سلامت جسمی و نیز بعد اجتماعی موردارزیابی قرار داد و گفت: اگرچه ازدواج‌نکردن و واردنشدن به زندگی زناشویی و تجرد قطعی برای هر دو جنس مرد و زن آسیب‌های زیادی دارد اما آسیب‌های جسمی و روانی خانم‌ها به دلیل شرایط فیزیکی آنها بیشتر است. تخمدان‌ها و هرمون‌ها در خانم‌هایی که ازدواج می‌کنند، کارکرد همیشگی خود را دارد و آنها را از انواع بیماری‌ها دور می‌کند. تعداد زیادی از خانم‌هایی که ازدواج نمی‌کنند و فرصت باروری ندارند به انواع بیماری‌ها از جمله سرطان تخمدان و پستان و آندومتر دچار می‌شوند.  وی می‌گوید زنانی که در تجرد قطعی هستند از نظر سلامت روان دچار آسیب‌های اساسی می‌شوند چراکه بدن خانم‌ها از یکی از پتانسیل‌های اصلی خود یعنی باروری و مادرشدن دور می‌ماند. یکی از همین آسیب‌های روانی و عاطفی، نداشتن خانواده و بروز عشق و علاقه و وابستگی‌های خانوادگی است. این علایق معمولا به افراد، امید به زندگی و انگیزه می‌دهند و نبود آنها، جسم و روح افراد را از زندگی روزمره خسته و دچار یأس و ناامیدی می‌کند

خداکرمی تأکید دارد که درمورد داشتن روابط جنسی، مردان نسبت به زنان آسیب بیشتری دارند و می‌افزاید: زنان نوعی کنترل درونی دارند و سیستم بدنشان این اجازه را به آنها می‌دهد اما غلیان جنسی در مردان بسیار بیشتر است. طبیعت فیزیکی آنها میل به ارتباط جنسی را بیشتر می‌کند و به همین دلیل احتمال تمایل مردان مجرد به روابط جنسی ناسالم و پرخطر بیشتر است و آنها بیشتر در معرض ابتلا به انواع بیماری‌های مقاربتی و سرطان‌های ناشی از آنها هستند. در کنار همه این مسائل باید خطر ابتلا به HIV را برای زن و مرد قرار داد که متأسفانه آمار کمی ندارد و عموما در میان افرادی که آگاهی کمی دارند بیشتر اتفاق می‌افتد

وی تأکید دارد که برخی از تصمیم‌ها و قوانین بر بار این آسیب‌ها می‌افزاید و در توضیح آن می‌گوید: در قانون طرح تعالی جمعیت که متناسب با سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری تنظیم و کلیات آن در صحن علنی مجلس هم بررسی شده است، مسائل خطرناکی وجود دارد. یکی از این موارد قراردادن سن ازدواج ١٨ تا ٢٢ سال برای زنان است. به این ترتیب هر دختری که از این سن بگذرد، مقابل نگاه‌های جامعه و در معرض انگ ترشیدگی و ترس تنهاماندن قرار می‌گیرد. این طرح اگرچه نقاط قوت زیادی دارد اما نقاط ضعف خطرناکی را هم در دل خود جای داده است. میل به ازدواج و فرزندآوری باید به شکل طبیعی در زن و مرد وجود داشته باشد و اتفاقا به‌جای گرفتن انگشت اتهام به سمت زنان، باید بیشترین میزان کار فرهنگی و اجتماعی را روی پسران در سنین پایین و قبل از دوران جوانی داشته باشیم تا وظایف همسر و پدربودن و احترام به جنس مخالف را یاد بگیرند و در سنین بالاتر بتوانند از مهارت‌های خود استفاده کنند.

وی با تأکید بر اینکه نباید تنها زنان را در کاهش نرخ باروری مقصر بدانیم و حتما مسائل اجتماعی و مردان در بروز این مسئله نقش اساسی دارند، گفت: زنان خودشان قربانی این ماجرا هستند و به دلیل بروز این شرایط در جامعه از تجربیات شیرین زندگی یک زن محروم شده‌اند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۲:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ازدواج‌های ساده و جمع و جور که نه عروس و داماد را به زحمت و قرض بیندازد و نه مهمان‌ها را گرفتار تکلف و خرج تراشی کند، شعار مسئولان دولتی و توصیه مشاوران خانواده است.

به گزارش تسنیم، زوج‌هایی هستند که نه به ازدواج ساده وکم‌خرج اعتقاد قلبی دارند و نه از موضع خود برای برپا کردن مراسم پرخرج و خیره کننده کوتاه می‌آیند .

حاصل این طرز فکرمی شود عکس‌ها و فیلم‌های محیرالعقول از جهیزیه‌ها، ماشین‌های عروس لوکس و تجملی، کیک‌های ازدواج ویژه و ده‌ها خرده کاری پرهزینه برای مراسم چند ساعته ازدواج که در سایت‌های اینترنتی و فضاهای مجازی دست به دست می‌چرخد و عده‌ای را مجذوب این سبک زندگی و عده‌ای را دلشکسته از جیب بی‌پول خود می‌کند.

تجمل درون خانه

ابتدا جا می‌خوری از تصویر سلفون کشیده یک دست کله و پاچه گوسفند که مثل یک عروس مژه مصنوعی به چشم چسبانده، لب را سرخ کرده، ابروها را رنگ زده و سربندی قرمز به سر پیچیده. ولی به تصویر که عادت می‌کنی سم‌های واکس خورده و انگشتری نگین‌دار را می‌بینی که به این سم‌ها وصل و روی هم شده کله و پاچه مخصوص یخچال عروس.

این کله و پاچه را که ببینی، دیگر از مرغ ویژه یخچال عروس جا نمی‌خوری وقتی درون یک سینی، مرغی پرکنده را می‌بینی که سر یک عروسک روی گردنش چسبیده و دستبند و النگو به دو بال و یک کیف صورتی کوچک زیربغلش گذاشته‌اند. ماهی یخچال عروس، گوشت یخچال عروس، میوه و نوشیدنی یخچال عروس، اینها این روزها شده اسباب فخرفروشی بعضی خانواده‌ها که تا این حد خوش‌ذوق و باسلیقه‌اند و البته وسیله‌ای شده برای کسب و کار عده‌ای دیگرکه با تزئین جهیزیه عروس امرار معاش می‌کنند . پیدا کردن این افراد کارآسانی است و مایه‌اش کمی گشت زدن است در شبکه‌های اجتماعی. تماس برقرار می‌شود، دختری جوان آن سوی خط است و می‌گوید کار اصلی‌اش تهیه کیک، دسر و ژله برای یخچال عروس است که هزینه تهیه یک کیک و یک دسر و یک ژله می‌شود ۱۵۰ هزار تومان.

دکتر آقاجانی:

ازدواج تابع قوانین مدنی شرعی و عرفی است که نقش عرف از دو قانون دیگر قوی‌تر ‌ است و هرچه جامعه مدرن‌تر شود، تجملات و رقابت ‌‌بیشتر می‌شود

تماسی دیگر برقرار می‌شود، بازهم زنی جوان پاسخگوست، او میوه‌ها و الویه و بطری‌های نوشیدنی یخچال را تزئین می‌کند و می‌گوید میوه و مواد لازم را که خانواده‌ها در اختیارش بگذارند، دستمزدش می‌شود ۲۰۰ هزار تومان . به جزاین دو، افراد دیگری نیزهستند که کارشان تزئین تخم‌مرغ‌های یخچال یا نان و پنیر و سبزی عروس است با هزینه ۳۰ هزار تومان به بالا. عده‌ای دیگر هم دکوپاژ عکس روی صابون‌های جهیزیه را انجام می‌دهند با دستمزدی از هفت تا ده هزارتومان بابت تزئین هر قالب صابون.

تجمل بیرون خانه

عروس و دامادهای معمولی اما پا به چنین خانه‌هایی نمی‌گذارند. ساکنان این خانه‌های بزک‌شده که حتی گوشت چرخ کرده درون فریزرش در ازای هزینه‌ای تزئین شده یا در سرویس بهداشتی‌اش که با تورهای رنگی و پارچه‌های ساتن آراسته شده، کاسه‌های آجیل و شکلات قرار گرفته، کسی نیستند جزعده‌ای که مراسمی پرتجمل و تشریفات راه انداخته‌اند.

کاملا بستگی به جیب هر زوجی دارد هزینه‌ای که صرف خرید لباس، طلا و جواهر، شام عروسی و تالار و هزار خرده‌ریز دیگر می‌شود؛ این هزینه‌ها سقف ندارد. اما گاهی اوقات در گوشه‌ای از این کشور اتفاقاتی رخ می‌دهد که چشم خیلی‌ها را خیره می‌کند، مثل خودرویی که حالا در سایت‌های اینترنتی به نام گران‌ترین ماشین عروس ایران شناخته می‌شود؛ یک رولزرویس فانتوم کوپه سفید رنگ با پلاک گذرموقت است که گفته می‌شود قیمتش بالای ۴۰۰ هزار یوروست . البته مشخص نیست عروس و داماد، مالک این خودرو بوده‌اند یا نه، ولی ملالی نیست چون حتی اگر دوستداران تجمل صاحب خودروهای لوکس نباشند، می‌توانند با چند میلیون تومان،ماشین عروسی مدل بالا و چشم خیره‌کن داشته باشند. پیگیری‌های ما نشان می‌دهد در تهران می‌توان یک بنز اس ۵۰۰ را از ساعتی ۹۰ هزار تا ۱۲۰ هزار تومان اجاره کرد یا برای هر ساعت استفاده از یک بی‌ام‌دبلیو ۷۴۰ آی ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان پرداخت یا دل به دریا زد و پورشه پانامرا را با ساعتی ۱۴۰ هزار تومان کرایه کرد یا سوار مازراتی شد و بابت هر ساعت ۱۸۰ هزار تومان پرداخت .

موسسات اتومبیل‌های کرایه‌ای لوکس همه رقم خودرو در اختیار مشتریان قرار می‌دهند البته با این شرط که مدت استفاده از آن بیش از ۱۲ ساعت باشد که با یک ضرب ساده، رقمی که بابت کرایه ماشین عروس نیاز است، مشخص می‌شود.

چرا تجملات؟

بعضی از مردم اسم این قبیل کارها را می‌گذارند وقت تلف کردن یا هدر دادن پول، اما این کارها برای عده‌ای عین زندگی است؛ یک جزء جدانشدنی از زیباترین شب زندگی. روان‌شناسان و جامعه‌شناسان هم هر کدام تحلیل خود را دارند وعده‌ای پرداختن به حاشیه‌های ازدواج با این غلظت را مصداق تجمل گرایی می‌دانند. اما کسی مثل دکتر حسین آقاجانی، جامعه‌شناس که سال‌های زیادی از عمرش را میان اقوام ایرانی گذرانده و مراسم ازدواج در گوشه و کنار ایران را مطالعه کرده، می‌گوید اینها نه تجملات که عرف جامعه ماست.

دکتر بیرشک:

آنچه جایش در زندگی‌های امروزی خالی است تلاش برای خوشبختی واقعی است که برای عده‌ای این دو مفهوم خلاصه شده در خرج کردن و متفاوت بودن نسبت به دیگران

او به جام‌جم می‌گوید ازدواج تابع قوانین مدنی، شرعی و عرفی است که نقش عرف در شکل‌گیری فرهنگ ازدواج از دو قانون دیگر قوی‌تر و نافذتر است و هرچه جامعه مدرن‌تر شود، تجملات و رقابت میان مردم بیشتر می‌شود. این جامعه‌شناس تحلیلش این است که وقتی در یک جامعه طبقات و پایگاه‌های اجتماعی متفاوت وجود داشته باشد، ارزشگذاری‌ها نیز براساس پایگاه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد که بر همین اساس وقتی زوجی متعلق به یک طبقه مرفه باشند، طالب ازدواج پرزرق و برق‌اند و غیر از این را سبک گرفتن مراسم ازدواج تلقی می‌کنند .

اما سوی دیگر این تحلیل، دکتر بهروز بیرشک، روان‌شناس قرار دارد که ظهور تجملات روزافزون را یک مشکل می‌داند، نه پدیده‌ای که بتوان با آسودگی از کنارش گذشت. او تجملات و تشریفات در ازدواج را ربط می‌دهد به افزایش رقابت میان افراد بر سر امورات مادی و از بین رفتن معنای واقعی ارزش‌ها و معیارها در زندگی خیلی‌ها. به اعتقاد این روان‌شناس، آنچه جایش در زندگی‌های امروزی خالی است تلاش برای سعادت وخوشبختی واقعی است که برای عده‌ای این دو مفهوم خلاصه شده درخرج کردن و متفاوت بودن نسبت به دیگران.

دولت‌ها وارد شوند یا خیر؟

چه کسی می‌تواند ترمز ولع برای تفاخر و متفاوت بودن را بکشد؟ هرکسی به نوبه خود، خانواده‌ها یا دولت؟ هرشخصی برای این سوال پاسخی دارد، عده‌ای می‌گویند آدم‌ها را باید به حال خودشان رها کرد تا آن طورکه می‌پسندند زندگی کنند، گروهی دیگر اما معتقدند بد نیست اگرخانواده‌ها وارد گود شوند و ترمز تجملگرایی را بکشند. در این میان دکتر بیرشک و آقاجانی می‌گویند هرکسی وارد این گود شود بهتر است تا این که دولت به این موضوع ورود کند. بیرشک نقش خانواده‌ها را پررنگ می‌داند و آنها را مسئول راهنمایی نسل جوان می‌داند و آقاجانی معتقد است اگر در امورات خانوادگی مداخله نکنند و از بالا به پایین نسخه نپیچند، بهتر است .

تجمل شیرین

ماشین‌های لوکس سال‌هاست زیرپای برخی عروس و دامادها گاز می‌خورد و اتفاق تازه‌ای نیست. اما سوژه تازه، کیک‌های موزیکال عروسی است که این اواخر خیلی‌ها را به دنبال خود کشانده است؛ کیک‌هایی با یک متر ارتفاع که می‌تواند موزیکال شود. یکی از طراحان این کیک‌ها به ما می‌گوید وقتی تمام بدنه این کیک نورپردازی شود و در تالار رقص نور کند و موزیکش به گوش مهمانان برسد، آن وقت لذت داشتن کیکی مدرن احساس می‌شود . نورپردازی این کیک ۶۰۰ هزار تومان خرج دارد که این جدا از هزینه پخت کیک است .

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروزه وقتی نظر مجردها را درباره اختلاف سنی مطلوب بین زن و شوهر می پرسی اکثراً با این پاسخ ها روبرو می شوی که «سن که خیلی مهم نیست، چیزای مهم تر از سن هم هست، مهم تفاهمه و...».

اما از همین جواب ها هم می شود فهمید که آن ها می دانند که به هر حال تناسب سنی مهم است. این تعارض فکر و رفتار، در زمان تصمیم گیری جوانان را بر سر دو راهی تردید قرار می دهد. چگونه می شود در عبور سالم از این تردید به آن ها کمک کرد؟

ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است که امروزه به دلیل تغییرات ناشی از عبور از دوران گذار، معادله اش نسبت به گذشته کمی به هم ریخته تر شده است. یعنی این که بر خلاف مردان قدیم که از ترس حرف و حدیث آشنا و غریبه، خیلی به ندرت به فکر خواستگاری کردن از دختری بزرگتر از خود می افتادند، مردان جوان امروزی که به دلایل متعددی فشار ناشی از این رفتار را روی خودشان کمتر می بینند از این کار اِبایی ندارند. همین اتفاق برای دختران مجرد هم افتاده است، به عبارت دیگر دختران امروزی وقتی با خبر می شوند که پسری کم سن و سال تر از خودشان به آن ها علاقمند شده و قصد خواستگاری دارد، بیش از گذشته به عنوان یک نکته مثبت به آن نگاه می کنند. البته منظور این نیست که این جوانان هیچ نگرانی خاصی در این زمینه ندارند و با خیالی صد در صد مطمئن پیمان ازدواج را امضاء خواهند کرد.

مسلماً به دلیل افزایش سطح تحصیلات و تأثیر رسانه ها، آگاهی جوانان از آسیب های احتمالی این شکل از ازدواج ها بیشتر شده و این باعث افزایش تردید و دو دلی آن ها در تصمیم گیری برای ازدواج شده است. عرف هم که همچنان جای خودش را دارد. با در نظر گرفتن مجموع این مقولات و نیز با توجه به دشوارتر شدن و پیچیده تر شدن ازدواج نسبت به گذشته به عنوان یک عاملی که ترس جوانان (به خصوص دختر ها) را از مجرد ماندن افزایش داده و احتمال اقدام آن ها به ازدواج آن هم با نادیده گرفتن تفاوت های سنی منطقی و معقول را بیشتر کرده است، چگونه می توان به جوانان کمک کرد تا تصمیمات صحیح تری بگیرند؟ در این مقاله به این موضوع می پردازیم.

نادیده گرفتن سن در چه سنی؟

این که دختری بخواهد با پسری کوچکتر از خود ازدواج کند و یا پسری به فکر ازدواج با دختری بزرگتر از خود بیفتد در هر سنی برای هر کدام از دو طرف، ممکن است اتفاق بیفتد و الگوی مشخصی ندارد اما به طور کلی هر قدر سن جوانان به خصوص دختران بالاتر می رود (مثلاً از سی سالگی به بعد) به دلیل کم تر شدن گزینه های مناسب ازدواج، احتمال آن بیشتر می شود.

دختر یا پسر، کدام بیشتر آسیب می بینند؟

حتماً با مطالعاتی که دارید می دانید که چرا از لحاظ علمی ندیده گرفتن تناسب سنی  بین زن و شوهر نادرست قلمداد می شود. پس از تکرار مکررات صرف نظر می کنم و به این می پردازم که اگر دختری با سن بیشتر و پسری کم سن تر با هم ازدواج کردند و ازدواجشان بنا بر همان دلایل علمی که صحبتش شد با مشکلاتی دائمی و غیر قابل تحمل مواجه شد کدام یک از طرفین بیشتر آسیب خواهند دید؟ زن یا مرد؟

نمی خواهم بگویم که مردها رویین تن هستند و از این مشکلات آسیب نمی بینند، اما واقعیت این است که در این شکل از ازدواج ها زن ها با تهدیدهای بیشتری مواجه هستند و همین مسئله آسیب پذیری آن ها را بیشتر می کند. مثال می زنم.

خانم مجردی در اواسط دهه سی با آقای مجردی که هشت سال از او کوچکتر است، ازدواج می کند. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این خانم را تهدید می کنند:

1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شوهر او را دلزده کند.

2. تأثیر پذیری شوهر از خانواده اش.

3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او.

4. این ترس که شوهرش روزی جذب زن های جوان تر شود.

5. از دست دادن جذابیت جنسی برای شوهر.

و غیره. گذشته از این ها معمولاً عرف هم یک زنی را که با مردی کوچکتر از خود ازدواج کرده و حالا کارش به اشکال خورده است بیشتر تنبیه می کند. در نتیجه می توان گفت که تبعات ازدواج بدون دادن اهمیت لازم و کافی به تناسب سنی، برای زنان بدتر از مردان است. حال این سوال مطرح است، در زمان ازدواج با فردی  که تناسب سنی ندارید، لازم است به چه نکاتی توجه کنید؟

 چرا ازدواج؟

هر کسی که می خواهد ازدواج کند باید این سؤال را از خودش بپرسد و تا زمانی که جوابی درست و منطقی برای آن پیدا نکرده اقدامی نکند. اگر شما می خواهید با کسی ازدواج کنید که با هم تناسب سنی عرفی و یا علمی لازم را ندارید حتماً از خودتان بپرسید که «چرا می خواهم ازدواج کنم؟ و چرا می خواهم با این فرد ازدواج کنم؟». با خودتان رو راست باشید و اگر دیدید دلایل تان دور محور «ترس از تنها ماندن»، «فرار از شرایط سخت فعلی مثلاً نداشتن امنیت و یا بی پولی»، «داشتن یک حامی بیست و چهار ساعته ی مادر وار» و ... می چرخد بیشتر تأمل کنید.

 خودتان را بشناسید

قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر و یا زنی بزرگتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست؟ اگر مَردید و مدتی دیگر زنتان به دلایل جسمی با مشکلاتی در باروری مواجه شود (نمی گویم ناتوان بشود چون امروزه با کمک علم، احتمال بارداری های موفق در بالای چهل سال هم برای زنان به وجود آمده است) و لازم شد که شما برای بچه دار شدن زمان و هزینه ای را صرف کنید، چقدر می توانید با آن کنار بیایید؟ یا چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده تان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایتشان از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید؟

 طرف مقابلتان کیست؟

انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید.

 چقدر تفاوت؟ چقدر تناسب؟

اگر زنی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما بزرگتر است، و یا مردی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما کوچکتر است، شاید بتوانید این تفاوت را نادیده بگیرید البته فقط و فقط اگر از لحاظ سایر ویژگی ها مانند خصوصیت های شخصیتی، بلوغ عقلی، روانی و اجتماعی و نیز تناسب های اعتقادی، خانوادگی و حتی ظاهری (یعنی تناسب سنی که قیافه و ظاهرتان نشان می دهد) تفاوت زیادی با هم نداشته باشید. واضح است که تعیین تناسب در ویژگی هایی مثل شخصیت و بلوغ نیاز به نظر تخصصی دارد و کمک مشاورین در این زمینه می تواند مفید باشد.

دوره های سنی را جدی بگیرید

اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و کسی که به خواستگاری تان آمده پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است.

 تغییر را جدی نگیرید

پدر و مادر شما و یا خواهر و برادرتان به عنوان یک انسان قوت ها و ضعف هایی دارند. شما در طی تمام این سال ها که با آن ها زندگی کرده اید چقدر توانسته اید تغییرشان بدهید؟

 آیا از پس عرف بر می آیید؟

عرف برآیندی از تفکر جمعی یک جامعه و فرهنگ است که به دلیل تغییراتی که در زمان های مختلف در تفکر آدم ها ایجاد می شود. بعضاً جاهایی از سوی علم و یا مذهب با چالش و حتی رد مواجه شده است اما  این به آن معنا نیست که عرف لزوماً در همه موارد غلط است و باید کنار گذاشته شود. حتی اگر این قدر افراطی هم فکر بکنیم باز هم قدرت عرف را نمی توانیم انکار کنیم. عرف در جامعه ما بزرگتر بودن زن از شوهر را نمی پذیرد. این یک واقعیت است که پذیرش آن از سوی شما که می خواهید عرف را به این شیوه نقض کنید، کمک می کند تا تصمیم منطقی تری بگیرید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ازدواج فقط شما را به عشق زندگی تان نمی رساند و باید باور کنید همراهی شریکی که امروز در کنار شما سند ازدواج را امضا می کند، به معنای محو شدن همه مشکلات نیست. اگر آمادگی مقابله با مشکلات ازدواج را نداشته باشید، شیرینی بله گفتن هر روز در کام تان کمتر می شود.

اگر می خواهید مشکلات ناگزیر زندگی مشترک به ارتباط زن و شوهری شما آسیب نزند این مطلب را بخوانید.

انتظارات غیر واقعی

شاید بتوانیم ادعا کنیم که انتظارات بیهوده و غیرواقعی، دلیل اصلی شکست زن و شوهرها باشد. چاره ای ندارید،باید درمورد اینکه دنیای زندگی زناشویی واقعا چه دنیایی است با خودتان صادق باشید. اگر فکر می کنید با ازدواج هیچ چیز دیگری جز هدیه های شاعرانه، گل رز وقرار شام عاشقانه به زندگی تان وارد نمی شود، اتفاق خوبی در انتظارتان نیست. پیش از آنکه بله را بگویید، باید باور کنید که روزهای سخت هم در کنار روزهای خوب جریان خواهد داشت و برخلاف زندگی قبلی تان، این بار خود شما مسئول کنترل شرایط و آسان کردن دشواری ها هستید.

مشکلات مالی و شغلی

تا سر خانه و زندگی تان نروید، نمی دانید که سامان دادن به مشکلات مالی  یعنی چه. اگر تجربه زندگی مستقل را نداشته اید، قطعا معنای دقیق سروکله زدن با صاحبخانه را نمی دانید و در مورد اینکه پرورش یک فرزند برایتان چقدر خرج بر می دارد هم اطلاعی ندارید. اگر شما بدون آمادگی برای مواجهه با این مشکلات به خانه مشترکتان پابگذارید، دور از ذهن نیست که گاهی کم بیاورید و از خود بپرسید: "این همان زندگی ای است که می خواستم؟" اما باور کنید اگر کمی ریاضی و حساب و کتاب سردربیاورید و بتوانید نیاز ها و انتظارات تان را با جیب تان هماهنگ کنید، مشکلات مالی در آخرین ردیف مشکلات زندگی تان طبقه بندی خواهد شد.

دخالت خانواده ها

فرقی نمی کند در کجای دنیا زندگی کنید. اغلب خانواده ها در گوشه گوشه جهان باور نمی کنندکه فرزند ازدواج کرده شان، خودش از حساب و کتاب زندگی اش به خوبی سر درمی آورد و بدون نظارت لحظه به لحظه  می تواند از پس مشکلات حتی شکست ها بربیاید. اگر شما تصور می کنید اجرای بی چون و چرای حکم خانواده ها یعنی وفاداری به آنها، در اشتباهید! بعد از ازدواج شما باید در درجه اول به همسرتان و خانواده ای که می سازید وفادار باشید و حق ندارید نیازهای خانواده خودتان را به خاطر دیگران قربانی کنید، اما مراقب باشید! مرز میان بی اعتنایی و دل شکستن و داشتن استقلال باریک است و اغلب زوج ها به خاطر نشناختن همین مرز کارشان به جدایی می کشد. پس نگذارید کسی برایتان تصمیم بگیرد و زندگی تان را اداره کند و در مقابل به خانواده تان هم ثابت کنید که دوست شان دارید و اگر نظر آنها را به اصلاح زندگی تان تشخیص دهید، می توانید پذیرای توصیه های شان باشید.

مشکلات ارتباطی

ارتباط برقرار کردن با همسر شاید الان برایتان خیلی راحت باشد اما وقتی زیر یک سقف بروید به همان اندازه که به هم نزدیک می شوید،تنش هایتان هم بیشتر می شود. اعتماد کردن، درک کردن، به تفاهم رسیدن و گذشت کردن شایع ترین مشکلات این دوران هستند که باید مدیریت شان کنید. فراموش نکنید همسرتان ذهن تان را نمی خواند و بی آن که با او در مورد احساس تان و مشکلات تان صحبت کنید نمی تواند از آنها سر در بیاورد. پس بدون پیش داوری و قضاوت، با یکدیگر در مورد زندگی مشترک تان صحبت کنید. توقع نداشته باشید همسرتان تنها با رفتارهایی که از نظر شما نشانه تلقی می شوند به مشکلات پی ببرد و برای حل کردنشان تلاش کند. هنوز آغاز زندگی مشترک شماست و شما باید به خود و همسرتان برای بهتر شناختن یکدیگر زمان بدهید. آنچه در دل دارید را به صراحت اما با لحنی آرام بیان کنید و به جای دنبال مقصر گشتن، نزدیک ترین راه منطقی برای خروج از بحران را پیدا کنید. اگر با هم برای حل کردن مشکلات صحبت می کنید پس باید به دنبال یک راه حل مشترک هم بگردید. راهی که هر دوی شما با همراهی یکدیگر برای خروج از بحران انتخاب کرده و می پیمایید.

تقسیم کار

یکی از چالش های بعد از عروسی نحوه تقسیم کار و حتی تقسیم درآمدها است. هر کس مسئولیتی دارد اما دلیل بر این نیست که الزاما تمام کارهای منزل با زن است و مسئولیت آقایان بیرون از خانه. در ابتدای ازدواج سنگ هایتان را با هم وا بکنید، وظایف را تقسیم کنید و به انجام آنها پایبند باشید. یادتان باشد، زندگی مشترک بر مبنای اشتراک باقی می ماند. پس برای حفظ تعادل و ثبات زندگی تان، به این اشتراک و همراهی احترام بگذارید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از اساسی ترین مهارت هایی که باید قبل از ازدواج یا دست کم در دوران نامزدی کسب کنیم، حل تعارضات و اختلافات است. تعارض ها و کشمکش ها به طور طبیعی در هر رابطه به وجود می آیند اما آنچه دوام رابطه شما را تضمین می کند این است که بدانید با چه روشی با آنها رو به رو شوید.

نامزدی  با همه شیرینی اش، دوران پرتنشی است و اگر شما روش سازنده ای برای مقابله با تعارضهایتان به کار نبرید، ممکن است به سرعت از یکدیگر فاصله بگیرید و عطای این ازدواج را به لقایش ببخشید.

اگر تعارض  حل نشود، به رشد خود ادامه می دهد و کم کم رابطه را از هم می پاشد. افرادی که با مشکلات و تعارض ها با بی مهارتی برخورد می کنند و مشکلات را بدتر می کنند، معمولا موقعی که در مورد مشکلی صحبت می کنند، مدام احساسات منفی را بیان می کنند و به جای این که اطلاعات را به صورت کامل بررسی کنند، کاملا انتخابی عمل می کنند و از همه بدتر به جای این که روی مسئله و مشکل پیش آمده تمرکز کنند، روی افراد متمرکز می شوند، مدام دنبال مقصر می گردند و در نهایت یک نفر می شود بازنده و طرف مقابل برنده. همین کار را برای مشکلات و تعارض های بعدی تکرار می کنند و آرام آرام صمیمیت و عشق را می کشند.

اما دسته دوم افرادی هستند که مهارت  حل تعارض را بلدند و می دانند در موقع بروز مشکل چه کاری باید انجام داد. برای مثال آن ها بر مسایل حال به جای مسایل گذشته، متمرکز می شوند. هم احساسات منفی و هم احساسات مثبت را با یکدیگر در میان می گذارند. اطلاعات را به شیوه ای عنوان می کنند که هر کس مسئولیت خودش را نسبت به مشکل می پذرید و در جست و جوی شباهت ها هستند. هر دو همسر برنده اند و درنتیجه صمیمیت زیاد می شود و اعتماد در رابطه پرورش پیدا می کند.

یادگیری این مهارت سخت نیست، فقط چند گام ساده لازم دارد:

مراقب کلامتان باشید

در بیشتر مواقع، وقتی می خواهیم احساسات و نیازهایمان را بیان کنیم، پیام هایمان دیگری را سرزنش یا تحقیر می کنند. این گونه پیام ها را «پیام های تو ...» می نامند؛ این دسته پیام ها قضاوت ها یا ارزش گذاری های منفی ای هستند که هدفشان شخص دیگر است. در عین حال که در بیشتر مواقع از آنها برای بیان خشم، عصبانیت، ترس یا دلخوری استفاده می شود، مشخصاً پیام هایی نیستند که حرف دل را برسانند، چون نیازها یا علاقه های خود شما را بیان نمی کنند. پیام هایی مثل: تو اشتباه کردی، تو همه چیز را به هم زدی، تو بودی که ... و ... می توانند به نظر تهاجمی و متهم کننده برسند؛ چون تأثیری که بر جای می گذارند، این است که می گوید: «تقصیر توست» یا «تو باید سرزنش شوی!» و در آنها خطر زیان رساندن به رابطه یا از میان بردن عزّت نفس دیگری و به وجود آوردن احساس گناه، هست. پیام های «تو ...» باعث مقاومت و دفاع دیگران می شوند و ممکن است باعث شروع بگو و مگوهای فرساینده و فحاشی شوند. در چنین موقعی شخص دیگر، اغلب می خواهد جواب شما را بدهد و تلافی کند. آگاهی از این که چه رفتارهایی تعارض های بی مورد بین شما و نامزدتان را فعال می سازد، به شما کمک می کند تا بسیاری از برخوردها را از بین ببرید.

بالا بردن آستانه تحمل

بالا بردن سطح تحمل و پذیرش دیگران در وجود خود می تواند تعارض های نامعقول را کاهش دهد. سطح تحمل و پذیرش ما، تا حدودی به واسطه تربیت و حتی شاید عوامل ژنتیک تعیین می شود؛ اما هر یک از ما می توانیم صبورتر و پذیراتر از آنچه در حال حاضر هستیم، باشیم.

پذیرش سهم خود از مشکل

وقتی که هر  کدام از شما بخشی از مسئولیت مشکل را می پذیرید، اشتیاق برای همکاری ایجاد خواهد شد و بحث با سهولت بیشتری انجام می شود، در این مرحله سعی کنید با احترام با یکدیگر صحبت کنید و مسایل و احساسات خود را به طور صریح بیان کنید، در این مرحله از جملاتی که با «من» شروع می شوند، استفاده کنید.

در حل مساله، مشخص کردن جزئیات کار برای همکاری با یکدیگر است. بنابراین لازم است برای حل مسایل آن ها را به قطعات کوچک بشکنید. سنگ بزرگی که بر سر راه قرار گرفته است بردارید. اگر به قطعات کوچک شکسته شود، به راحتی از سر راه برداشته می شود. سعی کنید با دقت مشکل را به اجزاء سازنده آن تقسیم کنید تا بتوانید راحت تر حلش کنید.

پیشنهاد راه حل

گزینه های مختلفی برای حل مساله پیشنهاد شود. بنابراین سعی کنید تمام راه حل های ممکن را روی میز گفت و گو بگذارید و با دقت بررسی کنید. هر راه حلی که به ذهنتان می رسد را مطرح کنید.

ارزیابی و توافق

راه حال های پیشنهادی هر کدامتان را به صورت مستقل یادداشت کنید. درباره هر یک از راه حل ها با یکدیگر صحبت کنید و آن چه را که دوست دارید یا نمی پسندید و علل آن را در میان بگذارید. راه حل های موارد توافقتان را اولویت بندی کنید و برای اجرای راه حل توافقی تان نقش هر یک را مشخص کنید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دکتر مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با خراسان درباره پدیده دختران مجرد پر سن و سال، معتقد است: «تغییر نگرش دختران به مقوله ازدواج، مهم ترین عامل افزایش تجرد بین دختران در سن ازدواج است

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، ابهری می گوید: «این روزها بیشتر دخترانِ در سن ازدواج، تحصیل کرده و شاغلند و دستشان توی جیب خودشان است. آزادانه در محیط های علمی و حرفه ای و دوستانه حاضر می شوند و به راحتی پول خرج می کنند. در چنین شرایطی از خودشان می پرسند: "من که راحت و خوشحال و تامینم؛ برای چه یک آقا بالاسر داشته باشم؟ اگر هم قرار است ازدواج کنم، باید به یک آدمِ درجه یک و همه چی تمام، بله بگویم!" و خب به واسطه همین نگاه و تفکر، گاهی سال ها تنها می مانند و در مواردی، هرگز ازدواج نمی کنند.» ادامه اظهارات دقیق و مفصل دکتر مجید ابهری را در این باره مطالعه کنید.

به هم خوردن تعادل جنسیتی؛ چرا و چگونه؟

ابهری، در توضیح چگونگی به هم خوردن تعادل جنسیتی جامعه که زمینه ساز مجرد ماندن تعداد زیادی از دختران می شود، می گوید: «سن استاندارد ازدواج دختران در کشور و فرهنگ ما از حدود شانزده-هفده سالگی شروع می شود و در سنین 20 تا 25 سالگی، به اوج می رسد. در سال های گذشته که دختران تمایل کمتری برای ادامه تحصیل و اشتغال و استقلال داشتند، سن پیردختری بعد از 25 سال بود؛ یعنی اگر دختری از 25 سالگی فاصله می گرفت و ازدواج نمی کرد، پیردختر به حساب می آمد. اما در این سال ها و با تغییرات فرهنگی و اجتماعی، سن پیردختری به 30 تا 35 سال رسیده است. ازدواج در دختران، چه به لحاظ سن تقویمی و چه به لحاظ تعریف های شرعی و قانونی، زودتر از پسرها شکل می گیرد پسرها، هم دیرتر به فکر ازدواج می افتند و هم یک سری موانع جدی مثل دو سال خدمت سربازی سرِ راهشان است و این گونه نسبتِ دختران مجرد آماده ازدواج و پسرانِ مجرد مایل به ازدواج به هم می خورد؛ چنان که در حال حاضر براساس آمار و اسناد ثبت شده سرشماری در سال 93، از جمعیت 12 میلیونی جوانان مجرد ایران، 6 میلیون نفرشان دخترانی هستند که از مرز سن معمول ازدواج گذشته اند و هنوز ازدواج نکرده اند

دلایل محیطی + دلایل رفتاری!

دکتر ابهری، دلایل شکل گرفتن تجرد دختران پر سن و سال را اینگونه تحلیل می کند: «پدیده پیردختری، دو دلیل جدی دارد. یکی دلایل محیطی، دیگری دلایل رفتاری. دلایل محیطی، همان سختگیری های عجیب و غریب دختران و خانواده هایشان در برخورد با پسران و ازدواج است. مهریه های هزار و سیصد و چند سال تولدی، جهیزیه های صد میلیونی، جشن های عروسی 20 تا 50 میلیونی و... به این ها اضافه کنید پررنگ شدن روابط آزاد و لجام گسیخته و بی تعهد و بی دردسر جوانان را که تحت تاثیر فرهنگ و سبک زندگی غربی است. همان تفکری که می گوید: «برای یک لیوان شیر که نباید یک گاو خرید!»؛ دلایل رفتاری هم همان ترس و هراسِ از دست دادن آزادی و راحتی دوران تجرد و به بیان بهتر «مسئولیت گریزی» است. متولدان دهه شصت کمتر، اما متولدین دهه هفتاد اینطور بزرگ شده اند که از پذیرفتن کوچک ترین مسئولیت ها و انجام ساده ترین کارها مثل نان گرفتن هم توسط پدر و مادرهای حساس و وسواسی منع شده اند. پسر یا دختر بزرگ، در خانه پای تلویزیون و لپ تاپ نشسته و پدر و مادر پیرِ بازنشسته می رود خرید می کند و می پزد و سفره می اندازد و جلوی آقا یا خانم می گذارد. خب یک چنین شخصیتی، هیچ وقت به راحتی راضی به از دست دادن رهایی و آزادی دوران مجردی اش نمی شود

سرگذشت عجیب شهرزاد

ابهری از «وارونگی اجتماعی» به عنوان یکی از مهم ترین دلایل پیدایش پدیده پیردختری یاد می کند و می گوید: «وارونگی اجتماعی یعنی عوض شدن نقش ها در جامعه و عوض شدن جایگاه زن و مرد در خانواده. برای فهم بهتر این موضوع، یک مثال واقعی می زنم. مراجعی داشتم با نام فرضی «شهرزاد». 32 ساله، فوق العاده زیبا که براساس مستندات، علاوه بر ویلای دماوند و خانه الهیه و یک سالن آرایش در تهرانپارس، 200 میلیون تومان پول نقد هم در حساب بانکی اش داشت. تمام این دارایی ها را هم با کار و تلاش و زحمت و قناعت جمع کرده بود. اما تنها بود و می گفت: "نمی دانم باید با چه کسی ازدواج کنم؟ اگر به خواستگارم بگویم صاحب این همه پولم، به خاطر دارایی هایم جلو می آید و لابد از فردا هم به پول و درآمد من دل خوش می کند و پا روی پا می اندازد و توی خانه می نشیند. مردی هم که بیکار باشد، هی می خواهد گیر بدهد و از رفت و آمد و ظاهر و اخلاق من بهانه بگیرد و اگر هم گله ای کنم، می گوید منت گذاشتی! از طرفی اگر نگویم پول دارم هم که دیگر کسی مایل به ازدواج با من نیست." شهرزاد حق داشت و درست می گفت. او قربانی جابه جایی نقش ها شده بود. شهرزاد دخترِ پدری بیکار و بی پول بود و از نوجوانی در آرایشگاه مجبور به کار و تامین مخارج خانواده شده بود. مثل خیلی از دختران کشور ما که از روی انتخاب یا اجبار، به کار بیرون از منزل مشغولند و همین حضور، باعث به هم خوردن تعادل جنسیتی در دانشگاه ها و مشاغل شده است. دیروز پدرِ شهرزاد، نقش یک پدر واقعی را برای شهرزاد نداشت و امروز او نمی تواند یک زن سادۀ معمولیِ قانع برای شوهرش باشد و فردا همسرش هم نخواهد توانست یک مرد و تکیه گاه واقعی باشد

تفاوت فضای ذهنی

دکتر ابهری، آسیب شناس اجتماعی، درباره یکی دیگر از دلایل مهم شکل گرفتن آمار رو به افزایش پیردختری، معتقد است: «یکی دیگر از دلایل این پدیده، موضوع «عدم اشتراک» یا «عدم هم احساسی» است. دخترانی که از مرز سن معمول ازدواج عبور می کنند، معمولا بیش از نیازهای جسمی و جنسی با چالش های روحی و روانی دست به گریبانند. به این معنی که بیش از آن که به ارتباط فیزیکی با یک مرد نیاز داشته باشند، به حمایت روحی و روانی از سوی یک مرد نیاز دارند اما در این سن با هر مردی برخورد می کنند، نیازهای جنسی فرد را در اولویت می بینند و کم کم سرخورده و دلزده می شوند

آسیب های افزایش پیردختری

ابهری، آسیب شناس اجتماعی، تاثیرات افزایش تجرد دختران بر جامعه را گسترده و عمیق می داند و می گوید: «همان طور که گفته شد، پیردختری پدیده ای است که با کنارِ هم قرار گرفتن عواملِ مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد، اما مثل هر پدیده دیگری، تاثیرات و آسیب های خاص خودش را هم دارد. متاسفانه شکل گرفتن روابط از هم گسیخته یکی از پیامدهای افزایش سن ازدواج در دختران و پسران و فرارشان از تعهد و روابط سالم است. غیر از آن، بد نیست بدانید براساس مطالعات و مصاحبه هایی که انجام شده، درصد زیادی از دختران مجرد سن بالا اعلام کرده اند حاضرند همسر دوم مردان متاهل شوند و در اصطلاح «زندگی در سایه» را بپذیرند؛ حالا برخی با مقاصد مادی و برخی برای به دست آوردن آزادی عمل و عده ای هم به خاطر نیازهای غریزی. نکته بعد، متاسفانه وقیح شدنِ برخی مردان متاهلِ جامعه است؛ مردی را تصور کنید که از صبح تا شب در کوچه و خیابان و شبکه های اجتماعی، مدام دختران تنها و شیک و آرایش کرده را می بیند که برخی حاضرند با کمترین هزینه مادی و معنوی با یک مرد در ارتباط باشند و این ها را مقایسه می کند با همسرِ ساده معمولی اش که اتفاقا هزار و یک توقع دارد؛ خب احتمال دارد که به هرزگی بیفتد. از آن طرف مجرد ماندن دختران یک جامعه، تاثیر مستقیم بر میزان آمار باروری و ولادت و شکل گرفتن نسل بعد دارد و...»

چه کنیم؟

دکتر ابهری درباره راه حل باز کردن کلاف پیچیده و سردرگم افزایش تجرد دختران معتقد است: «تا به حال قدم های زیادی برای کنترل آمار پیردختری در کشور برداشته شده است. از وام ازدواج و کلاس مشاوره بگیر تا راه اندازی سایت های همسریابی و حتی ایجاد طرح واگذاری فرزندخوانده به اینگونه دختران که در پرانتز بگویم به شدت مخالفم و سپردنِ یک کودک به دختری که به شکل خدادادی طعم مادری را نچشیده ، صحیح نمی دانم. منتها بنده به پشتوانه 30 سال تجربه عرض می کنم که شاید تنها راهِ نجات از این بن بست، «پایین کشیدنِ فتیله توقعات» باشد. به این معنی که تا وقتی دخترها در سن مناسب ازدواج قرار دارند، سخت گیریِ بی جا که با شرع و اخلاق هم در تضاد است نداشته باشیم. ثانیا وقتی دختری از سن ازدواج گذشت، واقع بین باشد. واقع بینی به این معنی نیست که به هر کس و ناکسی بله بگوید و از چاله به چاه بیفتد، بلکه حواسش باشد که در طول سال ها، در ازای به دست آوردن یک سری امتیازات مثل مدرک تحصیلی بالا یا موقعیت اجتماعی خوب و امکانات مادی، یک سری امتیازات را هم از دست داده است و اگر بیش از این تعلل کند، وارد مسیرهای غیرطبیعیِ ازدواج مثلِ همسر دوم یا همسر موقت می شود؛ بنابراین دست از سخت گیری بی مورد بردارد.»

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رییس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات وزارت ورزش و جوانان گفت: متاسفانه والدین و جوانان بیشتر بعد اقتصادی و مادی خانواده و ازدواج را در نظر می گیرند و از بعد معنوی ازدواج که بحث مسایل فرهنگی و اجتماعی است غافل شده اند.

به گزارش فرهنگ نیوز ،دکتر محمدتقی حسن زاده، رییس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات وزارت ورزش و جوانان در گفتگو با شبستان با بیان اینکه مسایل اقتصادی و مسکن یکی از موانع اساسی و مهم در ازدواج جوانان است، گفت: جامعه ما در حوزه ازدواج  هم بعداز نگرش و هم از لحاظ معنوی دچار یک پسرفت شده است ،یعنی خانواده ها و جوانان بحث معنوی و اجتماعی ازدواج را کاملا کنار گذاشته اند.

وی با بیان اینکه مسئولان باید قبل از هر چیزی به دنبال اصلاح نگرش و دیدگاه والدین، جوانان و جامعه نسبت به ازدواج باشند، تصریح کرد: هرچند برای ازدواج بهنگام و ماندگار نیازمند امکانات لازم مانند مسئله اقتصادی، معیشت، اشتغال برای تشکیل خانواده هستیم ولی از بعد معنوی این قضیه نیز نباید غافل شویم.

حسن زاده ادامه داد: یکی از دلایل، تغییر نگاه ها بود که موجب تغییر سبک زندگی جوانان شده است، جوانان امروز فکر می کنند برای ازدواج حتما باید خودرو و مسکن داشته باشند در حالی که این اشتباه است و جوانان باید در سن ازدواج تشکیل خانواده دهند ،چون این امر یک نیاز اساسی و اصولی برای آنهاست و اگر افراد، سن ازدواج را از دست بدهند با چالش های زیادی در زندگی روبرو خواهند شد.

رییس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات وزارت ورزش و جوانان بیان کرد: متاسفانه والدین و جوانان بیشتر بعد اقتصادی و مادی خانواده و ازدواج را در نظر می گیرند و از بعد معنوی ازدواج که بحث مسایل فرهنگی و اجتماعی است غافل شدند

وی با بیان اینکه توجه به بعد معنوی و اقتصادی ازدواج در برنامه ریزی ها، سیاستگذاری ها و مسایل فرهنگی جامعه نیز لحاظ شده است، خاطرنشان کرد: در گذشته چنین نگرشی وجود نداشت، این تغییر نگرش در 10 سال اخیر رخ داده و باید هم اصلاح شود باید مسایل معنوی مربوط به ازدواج را تقویت کنیم .همچنین نگاه واقع بینانه تر این است که شغل و امکانات مناسب را هم برای ازدواج جوانان فراهم کنیم که بتوانند زندگی موفقی داشته باشند.

حسن زاده با اشاره  به مشکلات جوانان تصریح کرد: یکی از مشکلات این است که جوان باید همانند سایر اعضای خانواده به همراه خانواده بوده و از آن‌ها جدا نشود. متأسفانه سیاست‌های اشتباه، جوان را از خانواده جدا کرده است. جوانان باید به دامن خانواده برگردند و مسایل و نیازهای مختلف‌شان در خانواده مدیریت شود. دولت و نهادهای اجتماعی، فرهنگی و برنامه‌‌ریز امور جوانان باید برای فراهم‌کردن بسترها کمک کنند.

وی با بیان اینکه یکی دیگر از مسایل نگران‌کننده جوانان کاهش نرخ ازدواج، افزایش سن ازدواج و آمار طلاق به دلیل فراهم‌نبودن شرایط تصمیم‌گیری برای ازدواج و انتخاب همسر است خاطر نشان کرد: جوان باید مسئله ازدواج خود را با کمک والدین مدیریت کند. متأسفانه مراکز مشاوره و همسریابی به دلیل ناکارآمدی سازوکار، ساختار، و عدم نیروی انسانی و امکانات موفق نبوده‌اند و بر اساس فرهنگ و نظر و عقیده جوانان اولین کسی که در امر ازدواج می‌تواند به آن‌ها کمک کند، والدین و خانواده هستند؛ بنابراین باید با قرار دادن این رسالت بر عهده خانواده، دولت نیز کمک کند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اخبار زنان - رابطه جنسی در ازدواج یکی از مهمترین اساس هر رابطه ای است. رابطه جنسی نوعی از ارتباط خاص است که زن و مرد با یکدیگر تجربه می کنند و دیگر افراد چنین ارتباطی با یکدیگر ندارند بنابراین این مسئله ارتباط بین زن و مرد را خاص و یگانه می کند.در ادامه ویژگی های یک رابطه جنسی موفق و شاد را برای شما توضیح میدهیم چراکه با داشتن یک رابطه جنسی موفق می توانید زندگی شاد و بهتری را با همسر خود داشته باشید.

در یک رابطه جنسی موفق، زوجین به جذابیت جنسی خود اهمیت می دهند

در یک رابطه جنسی موفق هرکدام از زوجین می دانند که توانایی جذب و تحریک همسر خود را دارند و این حس را نیز به یکدیگر می هند.شاید به نظر شما این مسئاله بسیار ساده و ابتدایی به نظر برسد اما همین موضوع اساسی و اولیه به داشتن یک رابطه جنسی موفق با همسر کمک بسیاری میکند.شما باید این باور را به همسر خود بدهید که ویژگی های جسمی و جذابیت های جنسی او شما را جذب و تحریک می کند و به شما لذت فراوانی می دهد.خودباوری جنسی در بین زوجین مسئله بسیار مهمی در یک رابطه جنسی می باشد.

::در یک رابطه جنسی موفق، زوجین مسائل کوچک را دست کم نمیگیرند

انجام کارها و سورپرایزهای خاص برای جذب و هیجان زده کردن همسر زیبا و جالب است اما یک زوج موفق و خوشبخت همیشه برای حس خوشبختی و رضایتمندی یکدیگر به دنبال انجام کارهای خاص و عجیب نیستند.گاهی یک تماس و یا پیام ساده به همسر در طول روز که از یکدیگر دور هستید مثل"چقد دلم برات تنگ شد" می تواند همسرتان را خوشحال کند و حس خوشبختی و دلگرمی به زندگی را در او بیشتر کند و حتی زوجین را به یکدیگر بیشتر جذب کند و احساسات قلبی به برقراری رابطه جنسی پر احساس تر و موفق تر کمک کند.

گاهی فرستادن یک پیام جنسی و رمانتیک می تواند همسرتان را به برقراری ارتباط جنسی با شما در آن روز ترغیب کند.برای مثال دیگر از کارهای کوچک اما تاثیر گذار بر روی یک رابطه زناشویی و جنسی موفق می توان به لمس کردن های با معنی و با احساس روی پوست یکدیگر در طول روز، گرفتن و فشردن دست یکدیگر و نگاههای عمیق به همدیگر اشاره کرد.این کارها ارتباط حسی بین زن و شوهر را بسیار تقویت می کنند.

::در یک رابطه جنسی موفق، زوجین روی کارها و جنبه های مثبت یکدیگر تمرکز دارند.

به یاد داشته باشید برای داشت یک رابطه موفق باید به جای انتقاد های مداوم و منفی نگری به جنبه ها و کارهای مثبت همسرتان توجه بیشتری کنید.دقت کنید که حتما از خودخواهی های آگاهانه و ناخودآگاه دست بردارید.برای مثال در یک رابطه جنسی موفق زوجین از یکدیگر درباره اینکه از چه کارهایی بیشتر لذت میبرند صحبت می کنند و به اینکه خودشان فکر میکنند با چه روشی همسرشان بیشتر لذت میبرد اکتفا نمیکنند.

::در یک رابطه جنسی موفق، زوجین برای رابطه جنسی با یکدیگر وقت میگذارند

در اوایل ازدواج، زن و مرد برای برقراری ارتباط جنسی بسیار مشتاق هستند و با مدت زمان های کوتاهی رابطه جنسی و معاشقه با یکدیگر را تجربه می کنند.اما پس گذشت مدت زمانی از ازدواج زوجین معمولا برای تنها کاری که وقت نمیگذراند رابطه جنسی است.این امر باعث سردی روابط زناشویی و لطمه به ازدواج می شود.حتما برای معاشقه و رابطه جنسی با همسرتان برنامه ریزی کنید، در طول هفته زمان هایی را که می توانید با یکدیگر به معاشقه بپردازید را تعیین کنید.اینکار باعث افزایش اشتیاق و سرزندگی در روابط شما می شود و از دور شدن و سردی در روابط جنسی نجات پیدا می کنید.

::در یک رابطه جنسی موفق، زوجین از محدودیت پرهیز میکنند

وجود حس خجالت و شرمگین شدن در بین زن و مرد امر کاملا اشتباهی است. شما هرگز نباید در روابط جنسی با همسرتان از هیچ کار جالب و شهوت انگیزی احساس شرم کنید.یک زوج موفق در رابطه جنسی از ایده های یکدیگر برای انجام کارهای شهوت انگیز و جنسی استقبال می کنند و روابط جنسی خود را محدود نمیکنند.

::در یک رابطه جنسی موفق، در رابطه جنسی به خود و یکدیگر فشار نمی آورند

درست است که هر کسی دوست دارد ارتباط جنسی و معاشقه با همسرش مانند صحنه های رمانتیک و جذاب فیلم ها کامل و عالی و فریبنده باشد، اما حقیقتی که وجود دارد در زندگی همیشه اینطور نیست.ما نباید این انتظار را از رابطه با همسرمان داشته باشیم که همواره معاشقه و رابطه جنسی کامل و بی نقص و عالی داشته باشیم.خیلی از اوقات همه چیز در یک معاشقه و نزدیکی معمولی و آرام ولی عاشقانه و با حسی آرامش بخش اتفاق می اقتد.اگر هر یک از زوجین و یا هردو همیشه برای داشتن رابطه جنسی کامل و بی نقص و یا خاص به یکدیگر فشار بیاورند عواقب بسیار بدی مثل سردی و زدگی از رابطه جنسی به وجود می آید.

::در یک رابطه جنسی موفق، در هر شرایطی نیاز یکدیگر را برآورده می کنند

این تیتر به این معنا نیست که شما مجبور هستید در هر حس و حالی به خاطر همسرتان با او ارتباط جنسی برقرار کنید، بلکه به این معناست که اگر او ابراز تمایل به برقراری رابطه جنسی و یا بوسه و معاشقه با شما کرد او را به سردی و یا به طور کامل پس نزنید.یکی از بنیان های اصلی ازدواج درک متقابل است. همواره زن و مرد باید این مسئله را درک کنند که ممکن است همسرشان زمانی به آن ها ابراز تمایل کند و او میبایست تا حد توانایی و با رفتار مثبت به نیاز و خواسته همسر خود پاسخ بگوید.

همچنین هر یک از زوجین باید مواقعی را که حس میکنند همسرشان حوصله و توانایی پاسخ به نیاز جنسی آن ها را ندارد تا حدی که می توانند نیازها و خواسته های خود را مدتی از چند ساعت تا چند روز عقب بیاندازند.هیچگاه کلمه نه را در ابراز نیاز و تمایل همسرتان به او نگویید و دست رد به سینه او ندهید یا با او همراه شوید و یا از او بخواهید درک کند و کمی صبر کند تا شما به حوصله و شرایط مناسب برسید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

  احمد رضا دردشتی

ازدواج مقطعی مهم و سرنوشت‌ساز در زندگی همه‌ انسان‌هاست و انتخاب همسر نخستین گام برای آغاز آن به شمار می‌رود. با وجود اینکه تاکنون کتاب‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و مستندها و فیلم‌های فراوانی درباره‌ این موضوع مهم عرضه شده است، اما همچنان شاهد مشکلات و نابسامانی‌های فراوانی در این عرصه‌ هستیم. متأسفانه از یک سو آمارها از رشد نرخ طلاق در کشور حکایت می‌کند و از سوی دیگر عوامل گوناگونی، کمرنگ شدن عواطف و سست شدن روابط صمیمانه میان همسران را موجب می‌شود. یکی از مهم‌ترین عوامل بروز مشکل و اختلال در زندگی مشترک، بی‌توجهی به اصول و قواعد انتخاب همسر است. امروزه تحت تأثیر شرایط جدید اجتماعی و رشد سرسام‌آور رسانه‌های مجازی نحوه آشنایی همسران و نقطه‌های آغازین شکل‌گیری ازدواج تفاوت‌های زیادی با گذشته دارد. اغلب جوانان بدون مطالعه، اندیشه‌ورزی و مهیاکردن زمینه‌سازی‌های لازم و مفید برای انتخاب همسر، به ازدواج رو می‌آورند و هیجان ناشی از رابطه را جانشین تفکر و تأمل دقیق و عمیق می‌کنند. روشن است که دیری نمی‌پاید که شعله‌های هیجان فرو می‌نشیند و زن و مرد با شخصیت واقعی یکدیگر و نیازها و انتظارات اصلی خود از ازدواج رو به رو می‌شوند. در این هنگام است که اختلافات، تفاوت‌ها و تضادها سربرمی‌آورند و همه‌ ظرفیت‌های رابطه را در خود فرو می‌برند. از این رو توجه به نگرش‌ها، ارزش‌ها، اصول و قواعد انتخاب همسر می‌تواند به شکل‌گیری زندگی سالم و موفق و پیش‌گیری از بروز تضادها و تفاوت‌های گسترده و عمیق میان همسران کمک کند. در نوشتار حاضر پاره‌ای از ملزومات انتخاب درست، آگاهانه و خردپسندانه انتخاب همسر و پیش‌نیازهای چنین امری تبیین شده است.    

مقدمه

با جرأت می‌توان گفت که مهمترین و سرنوشت‌سازترین مقطع حیات ما، انتخاب همسر و تکوین زندگی مشترک است. بر خلاف دو مقطع مهم دیگر، یعنی تولد و مرگ، که تا حد زیادی بیرون از انتخاب‌ها و اختیارهای ما هستند، ازدواج و گزینش همسر، تا اندازه زیادی تحت تأثیر نگرش‌ها، ارزش‌ها و مهارت‌های ماست. ازدواج سالم و موفق، می‌تواند دریچه‌ای به سوی خوشبختی و آرامش و پویایی شخصیت و زندگی ما باشد؛ همچنانکه ازدواج نادرست و ناسنجیده، ممکن است بسیاری از جنبه‌های مثبت زندگی را دچار اختلال و آسیب کرده و سرنوشت ما را به کلی دگرگون کند. ازدواج، در حقیقت، پیوند خوردن زنجیره‌ای از اهداف، ارزش‌ها، نیازها و خواسته‌هاست که سرنوشت تازه‌ای را برای زن و مرد می‌آفریند و آنان را در مسیری تازه و پرفراز و نشیب وارد می‌کند. بنابراین هرگونه تلاش هدفمند و حکیمانه در پدیدآمدن خردمندانه این امر، موفقیت، رضایتمندی، پویایی و سازند‌گی آن را تضمین خواهد کرد.

شخصیت، زادگاه انتخاب

بدون شک ازدواج، با انتخاب آغاز می شود، امّا این انتخاب، بی‌ریشه و به یک‌باره روی نمی‌دهد. حتی کسانی که ظاهرا با یک نگاه، با چند دقیقه گفتگو، یک تصادف، ... به اصطلاح عاشق شده و دست به انتخاب می‌زنند، انتخابشان ریشه‌دار است. ریشه این انتخاب، در شخصیت آدمی نهفته است و این رفتار در حقیقت میوه درخت وجود و شخصیت ماست.

البته از این نظر، همه رفتارهای ما (چه خوب و چه بد، چه زشت و چه زیبا) ریشه در وجود ما دارند و میوه‌های درخت شخصیت ما به شمار می‌روند. قرآن کریم در تبیین این مسئله مهم چنین می‌فرماید: «قل کل یعمل علی شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا».(اسرا/ 84)

ای پیامبر! بگو: هرکس بر پایه شاکله شخصیتی‌اش رفتار می‌کند و خداوند داناتر است که چه کسی هدایت‌یافته‌تر است.

رفتارهای خوب یا بد، درست یا نادرست، زشت یا زیبا، نشانی از میزان سلامت یا بیماری شخصیت ما دارند. بنابراین کسی که خواهان همسری پاکدامن و دارای اخلاق نیکوست، ابتدا باید خود چنین باشد تا چنان همسری را انتخاب کند. طالب خوبان و خوب‌رویان، باید اخلاق‌های نیک و فضیلت‌های الهی انسانی را بشناسد و برای پیراستن خود از زشتی‌ها و ناراستی‌ها و تحقق زیبایی‌ها و خصلت‌های نیکو، به تکاپو افتد و همتی مردانه از خود نشان دهد. برای رسیدن به چنین سطحی از سلامت و بالندگی شخصیت، نخستین و مهمترین گام، خودشناسی و تفکر در ابعاد مختلف شخصیت خویش است. باید در اهداف زندگی، ارزش‌ها، باورها، نیازهایمان بیندیشیم و در این مسئله با خود صادق و روراست باشیم؛ آنچه که هستیم را صادقانه کشف کرده و ارزیابی کنیم. آنچه که هستیم را با ملاک عقل، دین و اخلاق بسنجیم و اگر کاستی و ناراستی یافتیم، شجاعانه و با همت بلند در راه تغییر آن بکوشیم. انتخاب‌های ما شدیداً متأثر از هدف‌ها، ارزش‌ها و نیازهای ما هستند! چه بدانیم و چه ندانیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم انسان‌ها، بطور پنهان و نامحسوس، جذب همگنان و همسانان خود می‌شوند. هرچه باورها، نگرش‌ها، ارزش‌ها، اهداف و خواسته‌های ما، متعالی‌تر، ارزشمندتر و خداپسندانه‌تر باشد، انتخاب‌های ما هم منطقی‌تر، خردمندانه‌تر و متعالی‌تر خواهد بود. کسی که تنها به دنبال ثروت، شهرت و زیبایی‌های ظاهری است، هرگز به دنبال ایمان، اخلاق و فضیلت‌های انسانی نمی‌رود و از چنین افرادی سراغ نمی‌گیرد. در انتخاب همسر تنها به زیبایی ظاهر و مال و ثروت و موقعیت اجتماعی او می‌نگرد و از توجه به مسائل مهم شخصیتی و معنوی او باز می‌ماند.

 نوریان مر نوریان را جاذبند                          ناریان مر ناریان را طالبند

خرد ورزی و بهره‌ جستن از تجربه‌ها

پیش نیاز دیگری که برای انتخابی خوب و رضایتبخش لازم و ضروری است و باید به جد آن را دنبال کرد، استفاده از ظرفیت‌های عقلانی و محیطی برای یافتن فرد مورد نظر است.

در این مرحله: اولاً باید از تمامی خصوصیاتی که دوست دارید در همسر آینده شما وجود داشته باشد، تعریفی روشن و عملیاتی (رفتاری) داشته باشید. مثلا اگر به دنبال همسری پاکدامن و با اخلاق نیک هستید، برای خودتان به روشنی تعریف کنید که مقصودتان از پاکدامنی واخلاق نیک چیست؟ اکتفاکردن به مفاهیم و تعاریف کلی و مبهم، گره‌ای از ذهن شما نمی‌گشاید. مثلاً ممکن است پاکدامنی را به صورت عملیاتی، این گونه تعریف کنیم: زن پاکدامن، زنی است که با مردان نامحرم در چارچوب حلال و حرام شرعی مشخص، معاشرت داشته باشد. البته اینکه چه معاشرت‌هایی حلال و کدام یک حرام است، باید با مراجعه به کارشناسان دینی و کتاب‌های قابل اعتماد فقهی و اخلاقی فهمیده شود.

ثانیاً: از ظرفیت‌های عقلی، علمی و تجربی دیگران، بخصوص مشاوران متخصص در امر ازدواج و خانواده، استفاده کنید و خود را از این امر بی‌نیاز ندانید. خدمات مشاوره پیش از ازدواج در شناخت خود و شناخت مطلوب از کسی که می‌خواهید با او ازدواج کنید، مؤثر و راهگشاست.

امام علی(ع) می‌فرماید: من استقبل وجوه الآراء علم مواقع الخطأ(1)؛ هرکس از اندیشه‌های دیگران استقبال کند، خطاها را بهتر خواهد شناخت! پدر، مادر، برادر، خواهر، دوست ... هرکس به اندازه خود سهمی از تجربه و فهم دارد و می‌تواند برای ما کارگشا و مفید باشد. البته مشورت و مشاورت با دیگران هرگز به معنای سپردن تصمیم به آنها نیست؛ بلکه با استفاده از چنین ظرفیت‌هایی و تأمّل در سخن‌های درست و  حکیمانه، خود ما باید بهترین‌ها را انتخاب و براساس آن تصمیمی درست اتخاذ کنیم.

ثالثاً: از افراد عاقل بخواهید که شما را در یافتن خانواده‌ای اصیل و شریف یاری کنند. در جلسات خواستگاری تلاش کنید صادقانه تصویر کاملاً روشن و صریحی از اهداف، ارزش‌ها، انتظارات، نیازها و خصلت‌های شخصیتی خودتان ارائه کرده و از طرف مقابل هم بخواهید این گونه عمل کند؛ از کامل‌گرایی و در پی همسری بدون عیب و نقص‌بودن، بپرهیزید که دست‌کم در این دنیا وجود ندارد؛ مراقب باشید که شخصیت واقعی خودتان را با شخصیت آرمانی اشتباه نکنید. در جلسه خواستگاری باید از آنچه هستید، سخن بگوئید نه از آنچه دوست دارید باشید! هرچند پس از معرفی شخصیت فعلی خودتان، سخن از آرمان‌ها و آرزوها هم پسندیده است.

اطلاعاتی که طرف مقابل از خودش و خانواده‌اش ارائه می‌کند را یادداشت کرده و در فرصتی مناسب و بدون شتاب‌زدگی از منابع مختلفی محک بزنید؛ دوستان صمیمی، هم کلاسی‌ها، همسایه‌ها، خویشان دور و نزدیک، عروس و دامادهای خانواده، منابع خوبی برای راستی آزمایی ادعاها و توصیف‌های فرد از خودش هستند.

دانش‌ها و مهارت‌های زندگی

رفتارهای اجتماعی ما، که اغلب در چارچوب رفتارهای اخلاقی خوب یا بد ظهور می‌کند، همچنانکه ناشی از خصلت‌های شخصیتی و الگوهای فکری- انگیزشی-رفتاری ماست، می‌تواند تحت تأثیر مسائل محیطی و از جمله نوع برخورد و رفتار دیگران باشد. همان‌گونه که می‌توانیم با رفتارهای خوب و انسانی، زمینه رفتارهای خوب را در دیگران تقویت و ریشه‌دار کنیم، ممکن است به سبب رفتارهای بد ما، دیگران نیز با ما بد و ناخوشایند رفتار کنند. بنابر این هرکدام از زن و مرد، در محیط خانه اگر طالب رفتار و اخلاق نیک همسر است، باید بداند که بخشی از رفتارهای زیبا و کریمانه همسران، متأثر و برخاسته از رفتارهای مطلوب و سازگارانه طرف مقابل است. همسران با قدرشناسی، مهربانی، گذشت، احترام به همسر و خانواده او، تأمین نیازهای مشروع و معقول همسر، رعایت حقوق او‌،...در حقیقت موجبات بروز رفتارهای نیک را در همسر خود ایجاد می‌کنند. مطالعه، تجربه‌اندوزی و الگوگیری از افراد عاقل و خوش‌اخلاق، آموختن دانش‌ها و مهارت‌های زندگی سالم و به کاربستن آن عامل بسیار مهم در احساس خوشبختی و رضایتمندی از زندگی است. کم نیستند همسرانی که به سبب فقدان یا کمی آگاهی‌ها و مهارت‌های ضروری و مفید زندگی، رابطه‌ خود را دچار تباهی و فروپاشی می‌کنند؛ در حالی که تنها با آموختن اطلاعاتی ساده و به کاربستن مهارت‌هایی آسان، خصوصا مهارت ارتباط مؤثر، می‌توانند به زندگی دلپذیر و مطلوب خویش دست پیدا کنند. انسان باید خود را همواره نیازمند آموختن و تواناترشدن ببیند و از خودرأیی و خودمحوری بپرهیزد

دعا، مهم‌ترین حلقه از زنجیره‌ موفقیت

ما انسان‌ها، بر خلاف تصورمان، موجوداتی ضعیف و کم‌دان هستیم. خداوند در قرآن کریم به این امر اشاراتی دارد: «یُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا»؛(نساء / 28)انسان ناتوان آفریده شده است! «وَیَسْأَلُونَک عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً».(اسرا/ 85 ) از علم و دانش بهره اندکی نصیب برده‌اید! از یک سو، عقل ما، علم ما، تجارب ما، ظرفیت‌های ارادی و رفتاری ما، ... محدود و از دیگر سو، خواسته‌ها، نیازها، عوامل تأثیرگذار بر شخصیت ما، عوامل دست اندرکار جهان پیرامون ما و ... بسیار فراوان و حتی نامحدودند؛ پس در این جهان نامحدود، با قدرت محدود نمی‌توان حرکت کرد و به آرمان‌های بلند رسید، جز با پیوند خوردن به قدرت و علم نامحدود! دعا، حلقه پیوند موجود محدود و ناتوان به خدای دانا و تواناست.

در کنار همه تلاش‌ها و تکاپوها و مسئولیت‌پذیری‌ها، هرگز نباید خود را خودمختار و بی‌نیاز از رحمت، لطف و دستگیری خداوند بدانیم. باید بدانیم و باور کنیم که مؤثر حقیقی اوست و سر رشته همه امور در دستان توانای او قرار دارد؛ توسل و اتصال به ارواح پاک اولیای الهی نیز در همین زمینه‌ها معنا پیدا می‌کند؛ توسل، حلقه ارتباط ما با خدا است. در روایات فراوانی وارد شده است که هرکس می‌خواهد ازدواج کند دو رکعت نماز بگزارد و پس از آن از خداوند بخواهد که همسری پاک‌دامن و مایه آرامش و خشنودی او نصیبش گرداند.(2)

تکمیل‌کننده زنجیره دعا و خواستن از خداوند، استمداد از ارواح پاک پیامبر و امامان و اولیای الهی(ع) است که ما را در رسیدن به هدف‌های ارزشمند یاری می‌کند؛ در توسل، روح ضعیف و ناتوان ما به مدد ارواح قوی و تأثیرگذار اولیای الهی، حرکت کرده و بر همت، اراده، الهام و خردمندی ما افزوده می‌شود.

درخصوص این موضوع و برای مطالعه بیشتر می‌توان به کتاب‌هایی چون: جوانان و انتخاب همسر، دکتر مظاهری و بهشت خانواده، دکتر حسن مصطفوی مراجعه کرد.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر