وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۳۹ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

به گزارش سایت تحلیلی خبری 9صبح؛ همیشه مردها، ماهها، و حتی سالها زمان صرف می کنند تا شخص مورد نظر خودشان را پیدا کنند. اما ممکن است که نظرشان برگردد و منصرف شوند و حتی با شخص جدیدی آشنا شوند. فاکتورهایی که برای ازدواج وجود دارند مانند معماهای حل نشده هستند.

فهمیدن این فاکتورها برای خانم ها کمی سخت است اما مردها همیشه به دنبال آنها هستند.

در زیر ما 4 رفتار کلیدی که پسرها را به ازدواج با دخترها ترغیب می کند آورده ایم:

 -1پرانرژی‌ها و بانشاط‌ها

دخترانی که شخص مقابلشان را به هیجان می آورند همیشه محبوب هستند. یک دختر با نشاط، با غافلگیر کردن و انجام دادن کارهای غیر منتظره می تواند طرف مقابلش را به هیجان بیاورد.

همیشه علایق جدید از خودتان نشان دهید و خودتان را به شکل های مختلف به او بشناسانید. هرگز نگذارید زندگی تان راکد و ساکن پیش رود. ریسک پذیر باشید و همیشه از تجربه های جدید استقبال کنید. اشتیاق و هیجاناتتان را بروز دهید و سعی کنید او را به وجد بیاورید. در یک کلام، خسته کننده نباشید.

 -2 مستقل‌ها و مغرورها

منظورمان از غرور، خودپسندی و کله شقی و خودبرتر بینی نیست. غروری که عزت نفس را در پی داشته باشد، همیشه مطلوب است و به شما شخصیت می دهد. دخترهایی که استقلال و عزت نفسشان را نگه می دارند حتی وقتی رابطه شان با تغییرات جدی مواجه می شود، برای پسرها کشش و جاذبه بیشتری برای ازدواج دارند.

مردها از خانم هایی که به آنها وابسته هستند، می ترسند. یک مرده ایده آل رابطه ای را بین خود و همسرش دوست دارد که ثابت و پابرجا و بدون وابستگی باشد. برای خودتان، زندگی شخصی تان، تحصیل، دوستان و علایق تان وقت بگذارید.

البته مراقب باشید که این وقت گذاشتن منجر به کم گذاشتن در زندگی تان نشود. به این ترتیب شما می توانید هم زندگی فردی تان را حفظ کنید و هم زندگی مشترکتان را.

 -3 زنان خانواده

بین وابسته نبودن و کناره گیری خط و مرزی وجود دارد. مردها با زن‌هایی که مرتبا به آنها نشان می دهند که در کنار آنها هستند سازگاری دارند. مردها کسی را می خواهند که همیشه درکنارشان باشد. البته این به این معنی نیست که زنها برای شوهرانشان مادری کنند یا در تمام جزئیات زندگی از آنها حمایت کنند.

بلکه بیشتر باید به او ثابت کنید که در کنارش هستید و با او همکاری می کنید. مردها دنبال زنی هستند که نشان دهد زن خانواده است. برای پدر و مادر و روابط فامیلی ارزش قایل است و خودش هم می تواند در عین همسر خوب بودن، مادر خوب و مهربانی باشد.

یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است. اهداف بلند و دست یافتنی برای زندگی تان داشته باشید و هیچ وقت اجازه ندهید زندگی تان از هدف خالی شود

 -4بلندپروازها

مردها دوست ندارند که همسرشان مانند سرباز و فرمانده باشند و مدام از همسرشان دستور بشنوند. مثل کمک به رسیدن به اهدافشان به صورت مستقیم و حتی به اجبار. مردها دوست دارند در هر تلاشی که می کنند پیروز شوند و خانم ها هم به آنها اجازه دهند و از اعتراض به آنها دوری کنند.

یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است. اهداف بلند و دست یافتنی برای زندگی تان داشته باشید و هیچ وقت اجازه ندهید زندگی تان از هدف خالی شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در کشور ما با وجود سنت‌‌های بسیاری که بار مالی زیادی دارد، اقدام به ازدواج نیازمند به پشتوانه مالی بزرگی است که این موضوع موجب طفره رفتن جوانان از این تصمیم می‌شود.

افسر افشاری نادری، جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار حوزه جوانان و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: به دلیل سنت‌های دست و پاگیری که بار مالی زیادی به همراه دارد و نیز در این روزگار سخت که نگرانی‌های اقتصادی و هزینه‌های سر سام آور مایحتاج زندگی تمامی ندارد تمایل جوانان را به امر ازدواج کاهش داده است.

وی تصریح کرد: سنت‌هایی از جمله جهیزیه‌های آن چنانی، هدیه‌های سنگین برای مناسبت‌های مختلف عروسی‌های پر هزینه و ... به جوانانی که پشتوانه مالی قوی ندارند اجازه تصمیم گیری در مورد ازدواج را نمی‌دهد.

افشاری با بیان معضل دیگر در ممانعت نوجوانان به امر ازدواج تاکید کرد: روابط آزاد خارج از محدوده ازدواج و دسترسی آسان جوانان به چنین روابطی موجب می‌شود تا انگیزه چندانی برای تشکیل خانواده برایشان باقی نماند.

این آسیب شناس در پایان گفت: مسئولان می‌توانند با ایجاد کار برای جوانان و فرهنگ سازی در از بین بردن تجملات، مشکل ممانعت از ازدواج را حل کرده و شاهد افزایش روز به روزی این امر باشند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ماهنامه سپیده دانایی - راحله فلاح*: پول یکی از عناصر مهم برای ازدواج است. زمینه های اجتماعی و فرهنگی هم همین طور، اما آیا فراهم بودن هر کدام از این عوامل و یا صرفا هر دوی آن ها تعیین کننده قطعی اقدام یک شخص به ازدواج خواهند بود؟ البته که خیر، چرا که ازدواج یک رویداد چند عاملی است. تجرد هم که روی دیگر همین سکه است همین طور.

به عنوان مصداق این مطلب می توانیم به جوانانی اشاره کنیم که نه مشکل اقتصادی دارند و نه معضل فرهنگی- اجتماعی خاصی اما هم چنان بر مجرد ماندن اصرار دارند. از این شواهد نتیجه می گیریم که باید عوامل دیگری هم در این مسئله دخیل باشند. این عوامل کدام اند و به عنوان یک فرد، چه قدر می توانیم در رفع آن ها موثر باشیم؟ روان شناسی پاسخ های جالبی برای این سوالات دارد.

گفتیم که مجرد بودن نتیجه اجتماع چندین دلیل است، اما چند تا از این دلایل همان چیزهایی هستند که واقعا هستند؟! مثالی می زنم: «آقای دکتر حدود 40 ساله ای مدت ها پیش از دوستانش خواسته بود که اگر گزینه مناسبی برای ازدواج سراغ دارند به او معرفی کنند. البته چون به لحاظ مشغله کاری وقتی برای جلسه معارفه نداشت سفارش داده بود که به عنوان قدم اول عکس ها و اطلاعات آن ها برایش ایمیل شود، بدون اینکه خودش عکسی در اختیار کسی بگذارد».

این آقای که هم چنان هم مجرد است مشکل اقتصادی ندارد، از لحظه رتبه بندی های اجتماعی هم که وضعش بد نیست، پس به قول خودش می ماند دو چیز: یکی کمبود وقتش و دومی خلقیات زنان امروزی؛ اما آیا این ها دلایل واقعی مجرد ماندن او هستند؟ به عبارت دیگر چه دلایل مهم تری ممکن است در پس ظاهر استدلال های او پنهان شده باشد؟ در ادامه به چند مورد از این دلایل می پردازیم:

 -1اجتناب از تکرار کودکی

رسم بر این ست که والدین تسهیل کننده ازدواج فرزندانشان باشند، اما گاهی ناخواسته به مانع آن تبدیل می شوند. ریشه این ماجرا به نوع رابطه ای که فرزند در زمان کودکی از آن ها شاهد بوده بر می گردد. به عبارت دیگر اگر آنچه که کودک از رابطه پدر و مادر می بیند، دوستی و تفاهم باشد یک تاثیر بر تمایل او به ازدواج می گذارد و اگر شاهد خصومت ورزی های آن ها باشد یک تاثیر دیگر.

مجردهایی که معتقدند «ازدواج مساوی با بدبختی است» و یا «نمی توانند از این دوران طلایی (مجردی) دل بکنند»، شاید با چنین تجربه هایی مواجه بوده اند.

 -2ترس از صمیمیت

ترس های ناخودآگاه هم ممکن است در دوران کودکی ایجاد شوند و هم در طی دوره های بعدی زندگی. برای مثال دختر خانم 30 ساله ای که مدت ها پیش رابطه ای دو ساله و صمیمی را با پسری همسن خود تجربه کرده بود و از آن انتظار ازدواج داشت، توجه دروغ های طرف مقابل درباره وفاداری به خودش شده و به اصطلاح رابطه را کات کرده بود.

در طی چند سالی که از آن ماجرا می گذرد، او آن قدر خودش را غرق در کار کرده و آن چنان درآمد و اعتباری به هم زده است که به قول خودش «نیازی به آقا بالاسر ندارد». او اگرچه معتقد است آن قضیه برایش تمام شده اما در واقعیت چنین نیست، او دچار ترس از صمیمیت است، نداشتن حتی یک دوست صمیمی این ادعا را تایید می کند.

 -3کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس

کمبود عزت نفس، افکار و رفتار ما را تحت تاثیر قرار داده و به کاهش شانس ازدواج کمک زیادی می کند! چگونه؟ وقتی که عزت نفس کافی نداریم صدای منتقدی را در ذهن خود می شنویم که می گوید: «هیچ کس از من خوشش نخواهد آمد»، «من جذاب نیستم»، «کی می آید خواستگاری من؟»، «کی زن من می شود؟» و...

در این وضعیت رفتاری هم که از خود نشان می دهیم، شامل بستن راه های ارتباطی با افراد جدید، منفی بافی، تن دادن به رابطه با کسی که از استانداردهای مورد نیاز برای ازدواج فاصله دارد و... می شود.

به علاوه کاهش عزت نفس کاهش اعتماد به نفس را به همراه می آورد. در این شرایط نمی توانیم در روابط به خودمان اعتماد کنیم، بنابراین از عهده مدیریت درست آن ها بر نمی آییم و طوری رفتار می کنیم که دیگران آن را حمل بر بی اعتمادی ما نسبت به خودشان می کنند. در نتیجه آن ها هم کمتر به ما اعتماد می کنند و تمایلشان را به ارتباط بیشتر با ما از دست می دهند.

 -4خطاهای فکری

فکرهایی که شامل «همه یا هیچ» می شوند، به «حدس زدن افکار دیگران» می پردازند و «خیلی کلی یا خیلی جزئی به دیگران نگاه می کنند» از جمله خطاهای فکری هستند که احتمال مجرد ماندن را افزایش می دهند. برای مثال جملات قالبی معروفی مانند «همه زن ها عین هم اند»، «مردها به چیزی جز خودشان فکر نمی کنند» و «زن و شوهرهای امروزی فقط دو روز اول عاشق هم هستند» مصادیق گفتاری این قبیل اشتباهات فکری هستند.

 -5ترس از دست دادن منطقه امن

 

همه آدم ها برای خودشان منطقه امنی دارند چون همه به احساس کنترل بر زندگی نیاز دارند. وقتی در روابطمان تجربه تلخی پیدا می کنیم، مرزی روانی- عاطفی را برای این جنبه از روابطمان تعیین کرده و داخل آن بی اضطراب زندگی می کنیم. گاهی هم تحت عنوان عادت کردن به زندگی به یک رویه مشخص به این منطقه پناه می بریم. در این شرایط به سادگی راضی به از دست دادن امنیت ساختگی مان نمی شویم.

 -6معیارهای بلندپروازانه

دخترخانم 31 ساله ای به شوخی گفت که «همسر مورد نظر او را باید برایش بسازند». از آنجا که در هر شوخی واقعیتی نهفته است، از همین جمله وسواس او قابل حدس است. جوانان زیادی هستند که مثل این خانم آن قدر در معیارگذاری ازدواج مته به خشخاش می گذارند که همسر مناسبشان در جهان «نیست» به نظر می رسد.

 -7انزوا

وقتی از دیگران کناره گیری می کنیم گزینه های کمتری از توفیق آشنایی با ما برخوردار خواهند شد!

چکونه این موانع را از میان برداریم؟

حالا که دلایل مجرد ماندن را گفتیم راه حل هایش را با هم مرور کنیم:

 -1حواسمان به خودمان باشد

بالا و پایین های زندگی زخم هایی را بر روان همه ما می اندازد. بعضی زخم ها مثل یک خراش می مانند و با گذر زمان خود به خود خوب می شوند اما بعضی آن قدر عمیق اند که ممکن است عفونی شوند. راه پیشگیری از این وضعیت توجه کردن آگاهانه به «خود» است. یعنی فکر کردن به اتفاقات گذشته و تاثیرات آن ها بر خود و نترسیدن از مواجه شدن با ترس ها و گره های روانی.

 -2صدای منتقد درونمان را به چالش بکشیم

این کار کمک می کند عزت نفس و اعتماد به نفسمان بهبود پیدا کنید. در نتیجه شبکه ارتباطاتمان هم گسترده تر می شود. البته اول باید ببینیم این صدا از کجا آمده است. خیلی وقت ها ریشه این صدا انتقادهای نا به جایی است که در کودکی از والدینمان شنیده ایم.

یادمان باشد که ما بزرگسالیم. درست است که تحت تاثیر کودکی هستیم اما امکاناتی داریم که می توانیم این تاثیرها را کم کنیم. امکاناتی مثل گفت و گو کردن با خود، بررسی صدای منتقد درون و فیدبک گرفتن از دوستان صمیمی در مورد جذابیت خود.

 -3 فکرمان را به دام بیاندازیم

درباره خطاهای فکری مطالب زیادی نوشته شده است. سعی کنیم این خطاهای فکری را شناسایی کرده و آن ها را اصلاح کنیم. مثلا خطاهایی مثل همه و هیچ کردن را می توانیم با نسبی کردن اصلاح کنیم. جمله ای مثل «همه مردها مثل همند» می تواند به این جمله تبدیل شود: «ممکن است بعضی از مردها ویژگی منفی داشته باشند اما این به همه آن ها مربوط نیست».

 -4با گذاشتن یک نقطه به خط بعدی برویم

اگر رنجش مهمی را تجربه کرده ایم از آن فاجعه نسازیم، سرکوبش هم نکنیم. محکوم بودن به تحمل مادام العمر جراحت ها را نیز به فراموشی بسپاریم. به جای این کارها با توجه آگاهانه به آن از بار عاطفی اش کاسته و برای بهبودی اقدام کنیم.

 -5 قانون شکنی کنیم

قانون گذاشتن و منطقه امن ایجاد کردن تا جایی خوب است که فرصت های جدید را از ما نگیرد که اگر این طور بشود، باید آن ها را زیر پا گذاشت. به جای محدود کردن باید ذهن را برای آشنایی های جدید گشوده تر کنیم و بدون بررسی کافی، درباره دیگران نظر ندهیم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گروه اجتماعی: آیا کسی که طلاق یا فوت همسرش را تجربه می‌کند باید روزهای آینده زندگی را به تنهایی سپری کند؟ اگر بخواهد ازدواج مجددی داشته باشد، چه بایدها و نبایدهایی را شایسته است مد نظر خویش قرار دهد؟

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، خوشبختی و سعادت پس از ازدواج از آرزوهای هر شخصی است که با هزاران رویا لباس سپید عروسی یا کت و شلوار دامادی می‌پوشد و به خانه بخت می‌رود و زندگی مشترک را آغاز می‌کند. اما همیشه این رویا محقق نمی‌شود و افراد به دلایل عدیده‌ای ممکن است از یکدیگر جدا شوند.

زمانی هم ممکن است علیرغم روزهای زیبایی که طرفین در کنار یکدیگر تجربه کرده‌اند، عمر یک کدام از زن یا شوهر به پایان رسیده و فرد تسلیم سرنوشت شده و همسرش را به آغوش خاک می‌سپارد. اما آیا کسی که طلاق یا فوت همسرش را تجربه میکند باید روزهای آینده زندگی را به تنهایی سپری کند؟ اگر بخواهد ازدواج مجددی را داشته باشد، چه بایدها و نبایدهایی را شایسته است مد نظر خویش قرار دهد؟

مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود

حجت‌الاسلام یدالله وحدانی‌نیا معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خراسان جنوبی در این‌باره گفت: ضرب‌المثلی می‌گوید مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود و این مثال را در ازدواج مجددی که بعد از طلاق صورت می‌گیرد نیز باید مد نظر قرار گیرد.

وی اظهار کرد: خانمی که پس از طلاق می‌خواهد دوباره ازدواج کند باید ببیند اگر در گذشته از روی هوا و هوس تصمیم گرفته این بار عاقلانه و منطبق با ملاک‌های درست تصمیم بگیرد تا انشاءالله دوباره با مشکل مواجه نشود.

معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خراسان جنوبی ادامه داد: کسی که می‌خواهد مجدد ازدواج کند باید بررسی کند اگر در ازدواج اول مسئله ای چون همکفو بودن را رعایت نکرده این بار حتما با کسی ازدواج کند که هم شأن اوست.

وحدانی‌نیا گفت: صحبت‌هایی که که طرفین قبل از ازدواج می‌کنند باید صحبت هایی باشد که افراد را به تصمیم عاقلانه برای ادامه زندگی رهنمون سازد و در یک کلام خود را به دیگر معرفی کند نه اینکه از خود تعریف کند.

احتیاط آری، وسواس نه

وی اظهار کرد: کسی که بعد از طلاق یا فوت همسر می خواهد ازدواج کند باید احتیاط را داشته باشد تا به قول معروف از چاله به چاه نیفتد اما توصیه همیشگی ما این است که اینگونه افراد از وسواس خودداری کنند.

معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خراسان جنوبی یادآور شد: یکی از فاکتورهایی که افراد برای ازدواج مجدد باید مراعات کنند تعیین وضعیت فرزندانشان است و اینکه آیا همسر آینده حاضر است فرزندانی که از ازدواج گذشته دارد را بپذیرد.

حسین فرازی مدیر عامل بنیاد صیانت از نهاد خانواده در این زمینه گفت: برخی از بایدها و نبایدها مربوط به شرع و قانون است از جمله اینکه زن بعد از طلاق یا فوت همسر باید عده نگه دارد و سپس ازدواج کند اما برخی از بایدها و نبایدها عرفی هستند.

وی اظهارکرد: یکی از مسائل مهم بعد از فوت همسر این است که بتوان فرزندان را با شرایط جدید تطبیق داد چون در هر حال فرزندان در گذشته در خانواده‌ای آرام که پدر و مادر آنجا حضور داشته‌اند زندگی کرده اما الان باید زندگی بدون پدر یا مادر را تجربه کند.

مدیر عامل بنیاد صیانت از نهاد خانواده بیان کرد: اما فرزندان طلاق چون دعوا و جنجال والدین را قبلا در خانه دیده‌اند تا حدی پذیرش جدایی والدین از یکدیگر را دارند و در هر صورت تطبیق فرزندان با زندگی جدید بسیار حائز اهمیت است.

به خاطر مشکلات فعلی تن به ازدواج ندهیم/ ازدواج درمانگاه نیست

فرازی ادامه داد: یکی از مسائلی که بانوان بعد از جدایی از همسر باید به آن توجه داشته باشند این است که تحت هیچ شرایطی به عنوان همسر دوم وارد زندگی دیگران نشوند چرا که درگیر مشکلات عدیده‌ای خواهند شد.

وی گفت: نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که بدانیم ازدواج درمانگاه نیست و صرفا به خاطر مشکلاتی که به سبب فوت و طلاق از همسر با آن مواجه شده‌ایم تصمیم به ازدواج نگیریم چرا که ازدواج به سبب رفع مشکلات گذشته آسیب‌هایی را به همراه دارد.

مدیر عامل بنیاد صیانت از نهاد خانواده یادآور شد: از طرف دیگر اگر زندگی جدیدی تشکیل دادیم هیچ‌گاه نگذاریم اثرات خاطرات بد گذشته در زندگی جدید ما تأثیر بگذارد و اگر در گذشته خود را حق مطلق می‌دانستیم به اشتباه خود پی‌ببریم.

رضا دستجردی معاون فرهنگی ـ دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند نیز در این‌باره گفت: ازدواج یک قرارداد دائمی برای زندگی مشترک است و از این رو چه در ازدواج اول و چه ازدواج‌هایی که بعد از طلاق یا فوت همسر انجام می‌شود باید طرفین از یکدیگر شناخت کافی داشته باشند.

ضرورت بررسی عوامل شکست ازدواج گذشته

وی اظهار کرد: اگر کسی در زندگی مشترک دچار شکستی می‌شود باید بررسی کند عوامل شکست او چه بوده و سپس برای ازدواج مجدد تصمیم بگیرد تا انشاء الله زندگی آرام و موفقی را داشته باشد که این نکته بسیار حائز اهمیت است.

معاون فرهنگی ـ دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند یادآور شد: یکی از نکاتی که در ازدواج مجدد باید مد نظر قرار گیرد تکلیف فرزندان ازدواج قبلی است که طرفین حتما باید قبل از ازدواج در این زمینه به تفاهم برسند.

دستجردی با اشاره به اینکه اگر طرفین تجربه پدر یا مادر شدن را قبلا داشته باشند یکدیگر را درک خواهند کرد، یادآور شد: البته قاعده‌ای قطعی به لحاظ روانشناسی وجود ندارد که اگر کسی فرزندی دارد اگر با فردی که او نیز فرزند دارد ازدواج کند موفق تر خواهد بود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اگر این سوال را از یک پزشک یا بیولوژیست بپرسید، جواب می شنوید: برای دختران 23 تا 26 و برای پسران 27 تا 29. سنی که بدن فرد، بهترین امکان باروری را دارد.

اگر این سوال را از یک کارشناس مذهبی بپرسید، احتمال پاسخ می دهد: هر چه نزدیک تر به زمان بلوغ.

اما پاسخ روانشناس ها معمولا متفاوت است و حساب و کتاب دیگری دارد. آنها سن بلوغ عقلی  و اجتماعی و اقتصادی  را ملاک ازدواج می گیرند. بلوغ عقلی به معنی توانمندی لازم برای داشتن استقلال فکری، انتخاب درست، تصمیم گیری صحیح و به موقع و پذیرفتن مسئولیت تصمیمات است. چنین بلوغی کمک می کند اداره امور خانواده، همسر و فرزندان تسهیل شود. بلوغ اجتماعی به معنی کسب کردن هویت اجتماعی است. یعنی بدانید چه کاره هستید، دنبال چه هستید و به کجا می روید. بلوغ اقتصادی هم یعنی دخل و خرج تان با هم بخواند و بلدباشید پول تان را درست خرج کنید و به اندازه درآمدتان هزینه کنید. فکر اقتصادی داشته باشید و نان خور پدر و مادرتان نباشید.

کی به ازدواج فکر کنیم؟

معمولا دخترها و پسرها از اوایل سن 15 و 17 سالگی به یک ثبات فکری نسبی می رسند که بر همین اساس می توانند در مورد ازدواج فکر  کنند. البته تنها فکر کنند اما تا زمانی که به ثبات کافی درباره ازدواج برسند، هنوز زمان زیادی باقی است. آنها باید وارد اجتماع شوند، هویت اجتماعی خود را پیدا کنند. به استقلال فکری و اقتصادی از خانواده پدری شان برسند (به ویژه استقلال اقتصادی درباره پسران اهمیت دارد) و بعد اقدام به ازدواج کنند. این شرایط با توجه به فرهنگ منطقه، در سنین مختلفی به دست می آید. برای مثال در جامعه شهری در برخی خانواده ها اتمام دوره دبیرستان و گرفتن مدرک دیپلم را پایان تحصیلات فرزندشان در نظر می گیرند در حالی که در برخی خانواده های دیگر مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد حداقل تحصیلات برای فرزندشان است و بالطبع سن ازدواج در خانواده دوم بالاتر خواهد بود که نمی توان این اتفاق را نامعقول در نظر گرفت.

ازدواج در سن کم

اما آیا ازدواج در سنین پایین تر  می تواند با شکست و طلاق بیشتری همراه باشد؟ متاسفانه جواب مثبت است و در 60 و 70 درصد موارد به دلیل ناپختگی هیجانی این اتفاق می افتد. زیرا برخی هوس ها به پای عشق و علاقه گذاشته می شود و ازدواجی که بر این اساس شکل گرفته پایان خوشی در انتظارش نخواهد بود.

بیایید ساده تر صحبت کنیم. به نظر شما در اجتماعی مانند شهر تهران، سن ازدواج یک خانم و آقای تحصیلکرده چقدر می تواند باشد؟ یک مرد حوالی سن 32 تا 35 و یک خانم با سن 25 تا 26 در سن مناسب و طبیعی ازدواج قرار دارند، اما تنها از نظر مساله درک تفاهم بین زوج نباید به سن ازدواج دقت کنیم بلکه مسائل بیولوژیک و زیست شناسی هم در سن ازدواج اهمیت زیادی دارد. برای مثال از لحاظ علمی سنین باروری در یک خانم بین 23 تا 32 سال است که باروری را در این سنین بی خطر می کند. البته مواردی هم وجود دارد که زنی با 42 یا 50 سال بارداری موفقی داشته اما مقصود از ذکر کردن سن باروری میانگین سن باروری سالم در خانم هاست. البته این نکته را هم باید اضافه کرد که در این مورد سن مرد چندان دخالت ندارد و باعث خطر در باروری نمی شود چه بسا مردی در 70 سالگی هم می تواند صاحب فرزندی سالم شود.

پس کی ازدواج کنیم؟

سن مناسب ازدواج، تلفیقی از همه این موارد است. رسیدن به بلوغ جسمی، رسیدن به بلوغ فکری، اجتماعی و استقلال اقتصادی با در نظر گرفتن اهمیت سنین باروری.

در مورد سن ازدواج قانونی به نام 3 و 7 وجود دارد که بر این اساس یک مرد می تواند 7 سال از یک زن بزرگ تر باشد که اگر این تفاوت در مواردی 3 سال کمتر از 7 سال یا 3 سال بیشتر از 7 سال باشد هم ایرادی ندارد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۱:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هنگام دعوا با همسرتان،کارهایی از قبیل برچسب‌زدن، قطع‌کردن صحبت طرف مقابل، قهرکردن، توجه به چیز دیگر، قضاوت، سرزنش‌کردن، حرف‌های نیش‌دار ممنوع است؛ زیرا همگی مانع برقراری ارتباط مؤثر میان ما و همسرمان خواهد شد.

هدی ارحامی در پنجره مهرخانه نوشت:

تصویری که اکثر ما قبل از ازدواج از زندگی مشترک داریم، حکایت این شعر معروف "همه‌چی آرومه” است. فکر می‌کنیم همیشه صلح‌وصفا در رابطه برقرار است و هیچ‌گاه دعوا نمی‌کنیم، اما زمانی‌که با حقیقت ازدواج روبه‌رو شده و مجبور می‌شویم تا در مورد هر مسئله‌ای با همسرمان صحبت ‌کرده و به اختلاف‌نظر برخورد می‌کنیم، آن تصویر فانتزی و رؤیایی، به یک‌بار فروریخته و ما با انبوهی از سؤالات روبه‌رو می‌شویم.

واقعیت این است که زندگی مشترک به‌دلیل رابطه زیادی که زن و مرد با یکدیگر دارند، می‌تواند بستر بحث‌ها و اختلافات جدی شود؛ اختلافاتی که اگر حل نشود، موجب دلسردی ما شده و رابطه زناشویی آسیب‌پذیر می‌شود و هنر ما در چگونه صحبت‌کردن در مورد این اختلافات است.

گاه ما به اشتباه تصور می‌کنیم که اگر در زندگی بحث و اختلاف‌نظری پیش بیاید، یعنی زندگی ما دچار مشکل است و به‌همین‌علت سعی می‌کنیم تا از بحث دوری کنیم. غافل از این‌که زمانی‌که در زندگی بحث نباشد، به معنای این است که زن و مرد از هم فاصله گرفته و کاری به کار یکدیگر ندارند و یا یکی از زوجین به‌قدری همه مسایل را در خودش می‌ریزد که دیر یا زود منفجر شده و یک آسیب جدی به رابطه وارد خواهد شد.

از سوی دیگر زمانی‌که ما سر کوچک‌ترین مسایل با یکدیگر بحث کرده و هر موضوع کوچک و پیش‌پا افتاده‌ای زمینه بحث در خانواده می‌شود نیز به معنای مشکل در رابطه میان ما و همسرمان است و نشان‌دهنده عدم سازگاری ما در رابطه خواهد بود.

در این یادداشت سعی خواهد شد تا مهارت‌های موردنیاز برای یک دعوای خوب آموزش داده شود.

یکی از مهارت‌های اصلی برای صحبت با همسرمان در زمان اختلاف‌نظر، خوب گوش‌کردن است. گوش‌کردن به‌معنای توجه دقیق به طرف مقابل بدون قضاوت در مورد صحبت‌های او است. در گوش‌دادن فعال، تلاش بر درک طرف مقابل است. شما تمامی صحبت‌های او را گوش کرده و سپس هرآن‌چه از این مکالمه را متوجه شده‌اید، به او بازمی‌گردانید. در حین گوش‌دادن کارهایی از قبیل برچسب‌زدن، قطع‌کردن صحبت طرف مقابل، قهرکردن، توجه به چیز دیگر، قضاوت، سرزنش‌کردن، حرف‌های نیش‌دار ممنوع است؛ زیرا همگی مانع برقراری ارتباط مؤثر میان ما و همسرمان خواهد شد. زمانی‌که همسرتان مشغول صحبت است، در چشمانش نگاه کنید و با تکان‌دادن سر یا استفاده از جملاتی نظیر "ادامه ‌بده”، به او نشان دهید که به حرف‌هایش گوش می‌کنید.

زمانی‌که شما به‌دقت به صحبت‌های همسرتان گوش می‌کنید، مشکل به‌طور دقیق شناسایی و مشخص خواهد شد تا در مرحله بعد بتوان در مورد راه‌حل‌های احتمالی صحبت کرد.

اما در این فرآیند مسئله مهم‌تری نیز باید مدنظر قرار گیرد و آن چگونگی صحبت در مورد مشکل است. زمانی‌که یکی از طرفین قصد صحبت دارد، باید از چندین عمل که مخل صحبت مفید است، اجتناب کند؛ صحبت در مورد گذشته، صحبت‌کردن در مورد چندین مسئله با هم، تعمیم مشکلات و استفاده از عباراتی نظیر همیشه، هیچ‌وقت خط قرمزهای مکالمه مفید و سودمند است.

به‌خاطر داشته باشید صحبت‌های شما زمانی مفید خواهد بود که مسئولیت احساسات خود را بپذیرید. این بدان معناست که به‌جای استفاده از عباراتی مثل "تو اعصاب مرا خورد می‌کنی”، از احساسات خود سخن‌گفته و بگوییم "من عصبانی هستم”. زمانی‌که طرف مقابل را مسئول حال بد خود می‌دانیم، واکنش طبیعی او به سخنان ما مقابله‌به‌مثل و دفاع از خود است و هیچ‌گاه حاضر به شنیدن صحبت‌های ما نخواهد شد.

از احساسات خود صحبت‌کرده و بگویید چه‌چیزی شما را ناراحت می‌کند و حال همسر شما چه‌ تغییری باید بکند: "من از این‌که شب‌ها دیر به ‌خانه می‌آیی، ناراحتم. می‌شود شب‌ها زودتر به خانه بیایی؟”؛ در این مکالمه ما بدون این‌که کسی را مقصر جلوه دهیم، از احساساتمان صحبت‌کرده و به همسرمان می‌گوییم چه‌تغییراتی باید صورت بگیرد.

مهارت دیگر، مهارت همدلی است. در این مهارت، شما خود را به‌جای همسرتان گذاشته و از دید او به مسایل نگاه می‌کنید. همدلی‌کردن و توانایی نگاه به مشکلات از دید طرف مقابل، یک مهارت اساسی برای حل اختلافات است. تا زمانی‌که از دید خود به مشکل نگاه کنیم، حق به جانب خواهیم بود و امکان تغییر بسیار کم است، اما داشتن این توانایی فوق‌العاده به ما این امکان را می‌دهد تا مشکل را از دریچه چشم طرف مقابل نگاه کرده و حال می‌توان به او حق داد.

برای تمرین همدلی کافیست تا در زمان بروز اختلاف کمی فکر کرده و بتوانید حدود ۵ دقیقه از دید همسرتان در مورد مشکل صحبت کنید. آن‌گاه می‌توان بهتر در مورد این مشکل صحبت کرد؛ زیرا شما قادر هستید تا از دو جنبه به مشکل نگاه کرده و آن را ارزیابی کنید. کافیست تا بدون قضاوت کمی با خود فکر کنید و بگویید همسر من در این بحث چه‌چیزی را می‌خواهد به من بگوید؟ چه احساسی دارد؟ آن‌گاه می‌توانید وارد دنیای درونی او شده و او را درک کنید.

حال زمان آن رسیده تا راه‌حل‌های احتمالی برای حل اختلاف مورد ارزیابی قرار بگیرد. در این قسمت تمامی راه‌حل‌های موجود را بررسی کنید و سود و زیان هرکدام را مشخص کنید. سراغ راه‌حل‌های تکراری همیشگی نروید. ذهن خود را آزاد بگذارید تا تمامی راه‌حل‌ها را بررسی کند. حتی می‌توانید با کمک همسرتان تمامی راه‌حل‌ها را نوشته و در انتها راه‌حلی که تا حدودی مورد رضایت هر دوی شماست و احساس می‌کنید که با انتخاب آن، هر دو در این بحث برنده شده‌اید را انتخاب کنید.

کافیست برای یکدیگر وقت بگذارید و هر دو مهارت‌های ذکرشده را تمرین کنید. برای شروع بهتر است در این صحبت‌ها در مورد احساسات و برنامه‌ها و آرزوهای خود صحبت کنید و زمانی‌که احساس کردید مهارت‌های گوش‌کردن و صحبت‌کردن و همدلی را به‌طور کامل فراگرفته‌اید، سراغ حل‌وفصل اختلافات بروید.

فراموش نکنید که حتی در بهترین زندگی‌ها نیز بحث و اختلاف‌نظر پیش می‌آید و تفاوت زندگی‌های تنش‌زا و آرام، در چگونگی حل مشکلات است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زندگی خانوادگی مانند اداره یک کشور است که حتی در مواقع معمولی و بدون مشکل هم نیاز به برنامه‌ریزی، وقت‌گذاشتن، شناخت شرایط و روحیات یکدیگر و صبر و پشتکار دارد، اما همان‌طور که اگر زلزله یا سیل در کشوری اتفاق بیافتد و شرایط زندگی از حالت عادی خارج‌شده و در حالت بحرانی قرار بگیرید، باید فکری کرد و تغییری در روش اداره کشور داد، در زندگی زیر یک سقف هم گاهی آژیر خطر بلند می‌شود و شرایط خاصی ایجاد می‌گردد که باید برای آن ستاد مبارزه با بحران تشکیل داد، فکری کرد و برنامه‌ای ریخت تا خیلی زود محیط خانواده و رابطه‌هایش آرام شود. یکی از این بحران‌ها مشکل در بچه‌دارشدن است که اگر زن و شوهر مراقب نباشند می‌تواند ازدواج‌شان را تا نابودی پیش ببرد.

مخصوصاً در کشور و فرهنگ ما که فرزندآوری یکی از دلایل اصلی ازدواج است و وقتی چندصباحی از تشکیل خانواده می‌گذرد، سؤالات دیگران شروع می‌شود و هرکس به نوعی می‌خواهد بداند فرزندی در راه است یا نه، مدیریت این بحران سخت‌تر خواهد بود، اما اگر شما هم چندسالی است که از ازدواج‌تان می‌گذرد و علی‌رغم علاقه به فرزنددارشدن، هنوز صاحب فرزند نشده‌اید، بهتر است تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

مشکلات، بخشی از زندگی است

مشکلات، بخشی از زندگی است اگر روز اول ازدواج‌تان فکر می‌کردید مثل بیشتر قصه‌ها که آخرش دو دلداده با هم ازدواج می‌کنند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی‌شان می‌گذرد، شما نیز چنین آینده‌ای دارید، فکر آن ‌روزتان اشتباه بوده است؛ وگرنه طبیعی‌ترین زندگی‌ها هم پر از اتفاقات غیرمترقبه است و لیلی و مجنون هم گاهی در زندگی‌شان دچار مشکلات شدید شده‌اند.

وقتی دو نفر باهم ازدواج می‌کنند، همراه هم می‌شوند؛ برای تمام لحظات پیش‌رو که امکان ندارد همیشه بر وفق مراد باشد. مشکلات مالی‌، بیماری‌، اختلاف‌نظر و بسیاری از شرایط غیرقابل پیش‌بینی که در طول زندگی اجتناب‌ناپذیراست. نکته مهم،‌ توانایی اداره صحیح موقعیت‌های بحرانی است. پس فکر نکنید که شما شرایط خیلی خاصی دارید. هرکدام از خانواده‌ها به نوعی با مشکلی در طول زندگی خود روبه‌رو می‌شود. وقتی نگاه‌تان به شرایط پیش‌آمده این‌طور باشد، خیلی راحت‌تر می‌توانید به زندگی‌تان ادامه دهید.

من مقصرم!

وقتی زوجی بچه‌دار نمی‌شوند یکی از سؤالاتی که پرسیده می‌شود این است: اشکال از کیست؟ این سؤال از ریشه اشتباه است و این‌که پرونده پزشکی اسپرم مرد یا رحم زن را علت ناباروری می‌داند به معنی این نیست که آن فرد مقصر است. فردی که مشکل را از خودش می‌داند، از نظر روحی به‌هم می‌ریزد. اگر همسر شما در چنین شرایطی قرار دارد، به او برای این به‌هم‌ریختگی حق بدهید؛ چون علاوه بر ناراحتی نداشتن فرزند، عذاب وجدان مقصربودن در این مشکل هم به آن اضافه شده است. هرچند این حرف از پایه اشتباه است و نباید به خواست خدا و تقدیر، بگوییم مشکل! اما چیزی است که در علت‌یابی ناباروری از زبان پزشکان،گفته می‌شود و بهتر است به آن به چشم یک شرایط ویژه دونفره نگاه کنید.

پرونده را در خانه خودتان ببندید

نمی‌توانید با اطرافیان مبارزه کنید تا سؤال نپرسند و حتی طعنه نزنند، اما پرونده این موقعیت جدید را در خانه‌تان ببندید. با همسرتان خیلی شفاف در این مورد حرف بزنید. اگر علت ناباروری همسرتان است، حرف‌هایی را بگویید که دوست داشتید اگر شما را علت ناباروری خانواده‌تان می‌دانستند، همسرتان به شما می‌گفت. انکار مشکل پیش‌آمده شرایط شما را بهتر نخواهد کرد پس به‌جای آن‌که موضوع را ندیده بگیرید، با هم در موردش حرف بزنید و تصمیم بگیرید که چگونه با آن برخورد کنید. این‌که بخواهید همه مشکلات زندگی‌تان را به این ربط بدهید که بچه‌دار نمی‌شوید‌، اشتباه است. شما باید مهارت‌های ارتباطی‌تان را قوی کنید و جنبه‌های دیگر روابط‌تان را از مشکل پیش‌آمده جدا نگه دارید.

توجیه اطرافیان

یکی از موضوعات مهمی‌که باید شما و همسرتان در آن به نتیجه مشترک برسید این است که به اطرافیانتان چه پاسخی بدهید. آن‌ها دیر یا زود از شما سؤال خواهند کرد که چرا بچه‌دار نمی‌شوید. هرقدر بخواهید بگویید: درس دارم، مشکلات مالی داریم و بهانه‌های این‌چنینی، یک روز درس‌تان تمام می‌شود و وضع مالی‌تان بهتر خواهد شد، آن روز چه پاسخی خواهید داد؟ بهتر است این اضطراب را سال‌ها با خود همراه نکنید و همین اول، حرفی را که می‌خواهید آخر بزنید، بگویید. در ایده‌آل‌ترین شرایط بهتر است با هم به توافق برسید و در مورد این‌که کدام‌یک از شما علت بچه‌دارنشدن‌تان است، حرفی نزنید. خانواده شما یک واحد است و هر دوی‌تان عضو این واحد هستید؛ پس این مشکل هردوی شماست. همین را با زبانی نرم و رعایت احترام، اما جدی بیان کنید؛ به‌طوری‌که خیلی زود دیگران ببدانند که این سؤال‌شان بی‌فایده خواهد بود.

گزینه‌های دیگر روی میز

نمی‌خواهم منکر این باشم که داشتن فرزند می‌تواند زندگی را زیباتر و پایه‌های ازدواج را محکم‌تر کند، اما آمار بالای فرزندان طلاق یعنی زن و شوهر‌های زیادی با داشتن فرزند و حتی فرزندان، باز هم نتوانسته‌اند یکدیگر را تحمل کنند. پیچیدن صدای خنده کودکانه در خانه خیلی زیباست، اما وقتی مشکلی پیش‌آمده، به فکر جایگزینی برای آن باشید. اگر آمادگی روحی پذیرش فرزند را دارید، برای فرزندخواندگی اقدام کنید، اما قبل از آن سعی کنید به یکدیگر این آرامش و قوت قلب را بدهید که همدیگر را دوست دارید و با هم خواهید ماند؛ چه با فرزند و چه بدون فرزند!

امید تا همیشه

ممکن است چند سالی از فرزند‌دارشدن شما گذشته باشد، اما زوج‌های ناباروری بعد از سال‌های زیاد توانستند بچه‌دار شوند حتی برخی از آن‌ها فرزندخوانده‌ای هم آورده بودند و دیگر به بچه‌دارشدن فکر نمی‌کردند؛ پس به‌جای آن‌که ناامید شوید، بدانید که هر کاری به خواست خدا ممکن است و اگر صلاح‌تان باشد، این اتفاق می‌افتد و اگر نباشد هم شما زندگی‌تان را کرده‌اید؛ شاد و باانرژی و از آن لذت برده‌اید.

*******

زندگی زناشویی در مواقع زیادی دچار تهدید می‌شود و زوج‌هایی خوشبخت هستند که بتوانند این تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کنند؛ فرصتی برای نزدیکی بیشتر به هم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حس محبت و دوست‌داشتن یک ودیعه الهی است که در وجود همه انسان‌ها قرار داده‌شده است. هر کسی بنا بر نوع شخصیتش، این حس را به‌گونه‌ای متفاوت بروز می‌دهد. در زندگی همه، بارها پیش ‌آمده است که از خودشان‌ بپرسند: آیا همسرم یا نامزدم مرا واقعاً دوست دارد؟ اما رسیدن به پاسخ این سؤال، معمولاً برای زنان دشوار است؛ چون اخلاقیات مردان و بروز احساسات درونی‌شان در بیشتر مواقع با زنان متفاوت است و به‌تبع نشانه‌های دوست‌داشتن و ابراز علاقه برای مردان، شباهتی به روش‌های زنان ندارد.

در این بین ساختار وجودی مردها هم طوری طراحی نشده است که لحظه‌لحظه و به صورت زبانی به همسرشان ابراز علاقه کنند. هرچند ممکن است تعداد اندکی از مردها باشند که با شناخت روحیات زنانه، این نیاز را حس کرده باشند و درصدد برآوردن آن باشند، اما اکثر مردها بیش از آن‌که به‌طور مستقیم به همسرشان ابراز علاقه کنند، در پشت کارها و مقرراتی که برای خود دارند، ایستاده‌اند و آن‌ها را راهی برای بیان احساساتشان می‌دانند. به‌عنوان‌مثال برخی مردان با کار کردن شبانه‌روزی و تلاش برای تأمین رفاه خانواده خود، این تصور را دارند که به دلیل دوست‌داشتن همسر و زندگی‌شان، این حجم کاری را پذیرفته‌اند و گمان می‌کنند همسرشان باید این معادله مردانه را به سادگی حل کند، اما برعکس خانم تصورش از تا دیروقت سرکاربودن همسرش؛ بی‌تفاوتی و بی‌علاقگی او خواهد بود. پس واضح است که در این میان باید گفت‌وگویی صورت بگیرد تا برای هر دو طرف زن‌ومرد یک شناخت نسبی ایجاد شود.

اگر دوست دارید به شوهرتان بگویید که به شما ابراز محبت کند بهتر است پیشنهادهای ما را مطالعه کنید:

گام اول

لازم است در ابتدا همسرتان را خوب بشناسید. البته اگر در دوران نامزدی هستید و یا تازه ازدواج کرده‌اید، در شناخت روحیات همسرتان عجله به خرج ندهید. همان‌طور که در بالا هم اشاره کردیم، بسیاری از مردها به‌وسیله رفتارشان ابراز علاقه می‌کنند.

1.اگر همسرتان یک مرد زحمت‌کش است و برای آسایش شما بیش‌ازحد توانش زحمت می‌کشد؛

2. اگر شما همیشه برای همسرتان در اولویت هستید و در اوقات فراغتش به جای دیدن برنامه‌های ورزشی یا خواندن روزنامه سعی می‌کند کنار شما بنشیند و به حرف‌های شما گوش دهد؛

3. اگر به محض کمک‌خواستن حتی در امور ساده خانه مثل بازکردن در شیشه مربا با حوصله و مهربانی به شما کمک می‌کند؛

4.اگر برای احترام به نظرات شما نوع لباس پوشیدنش را تغییر می‌دهد و آن‌طور که شما دوست دارید لباس می‌پوشد؛

5.اگر رازهایش را برای شما می‌گوید و به شما اعتماد دارد؛

مطمئن باشید که همسرتان شما را به معنای واقعی «دوست دارد».

اما شاید همسر شما با دارابودن تمام پارامترهای بیان‌شده این مسئله را نداند که می‌تواند در کنار همه آن توجهات که برای شما مفهوم دوست‌داشتن ندارد، یک جمله محبت‌آمیز با چاشنی دوستت دارم بگوید. اینجاست که گفت‌وگو ضروری خواهد شد.

در یک فرصت مناسب همه خصوصیات خوب همسرتان را برایش بگویید. این‌که به حرف‌های شما گوش می‌دهد، در کارهای خانه به شما کمک می‌کند و برای شما و زندگی‌اش تلاش می‌کند و… و در پایان همه این‌ها بگویید: شما همه این تلاش‌ها و محبت‌های او را می‌بینید و متوجه می‌شوید، اما ساختار وجودی‌تان به‌گونه‌ای است که یک جمله محبت‌آمیز طور دیگری قلبتان را تسخیر می‌کند.

گام دوم

گاهی هرچقدر هم که از رفتارهای نامزدتان متوجه شوید که دوستتان دارد، اما باز هم احتیاج دارید به یک جمله «دوستت دارم». این یک حس طبیعی است که از زنانگی‌های شما نشئت گرفته است، اما نباید برای شنیدن این نوع جملات محبت‌آمیز در دوران نامزدی و یا اوایل زندگی‌تان عجله داشته باشید. نباید به‌طور یک‌دفعه و ناگهانی از همسرتان بخواهید که به شما جملات عاشقانه و محبت‌آمیز بگوید. تجربه ثابت کرده است که مردها در برابر درخواست‌هایی که در مورد آن‌ها زمینه ذهنی نداشته باشند، برخورد تدافعی می‌کنند. پس سعی کنید این مسئله را به مرور و با راه‌حل‌های مختلف به آن‌ها بیان کنید.

ابراز علاقه در قالب جملات برای بعضی از مردها دشوارترین کار دنیاست. شاید آن‌ها این‌گونه جملات را لوس و بی‌معنی بدانند. اگر در طی صحبت‌هایی که با همسرتان داشتید متوجه شدید که برای او خیلی دشوار است به شما بگوید دوستت دارد، یا این چیزها را بچه‌بازی یا لوس‌بازی می‌داند، بهتر است کمی به او فرصت دهید و به جملات مترادف بسنده کنید تا کم‌کم ذهن همسرتان آمده ابراز عشق و جمله دوستت دارم بشود.

به‌عنوان مثال اگر او به شما بگوید: قربانت بروم، عزیزم، فدای تو و جملاتی از این قبیل مطمئن باشید که با صبوری "دوستت دارم” را هم از او خواهید شنید. هرچند که بسیاری از زنان با شنیدن همین جملات مترادف هم ذوق می‌کنند و راضی می‌شوند.

زندگی را به صرف یک جمله خاص بر خود و همسرتان سخت نکنید.

گام سوم

از خودتان شروع کنید. اگر در دوران نامزدی هستید، سعی کنید روزانه چندبار به همسرتان جملات محبت‌آمیز بگویید. شما با این روش برای او «الگوسازی» می‌کنید. به این معنی که غیرمستقیم به او بیان می‌کنید که گفتن این جمله‌ها را دوست دارید. الگوسازی در رفتار اکثر مردان تأثیر مثبتی دارد. فرستادن پیامک با جمله‌های محبت‌آمیز هم می‌تواند در این مسیر به شما کمک کند.

گام چهارم

به او هدیه‌های هدفمند بدهید؛ بسیاری از کتاب‌ها هستند که به مسئله رفتارهای زناشویی پرداخته‌اند و راهکار‌های خوبی ارایه داده‌اند. نمونه‌هایی از این کتاب‌ها را تهیه کنید و هر بار یکی را بر حسب مناسبت‌های مختلف به همسرتان هدیه بدهید. مطمئن باشید که با مطالعه کتاب‌ها، بهبود چشم‌گیری در روند ارتباطی بین شما به‌وجود خواهد آمد.

گام پنجم

آخرین گام، مرحله تقاضای زبانی است. اگر از تمام شیوه‌های قبل کمک گرفتید، اما هنوز آن‌طور که می‌خواهید همسرتان به شما ابراز احساسات نمی‌کند، بهتر است در یک شرایط مناسب، وقتی که او حسابی حالش خوب است، با او صحبت کنید. برای بیان خواسته‌تان یک راست به سراغ اصل مطلب نروید. سعی کنید اول خودتان همان جملات احساسی و محبت‌آمیز را به کار ببرید و بعد با لحنی مناسب به همسرتان بگویید که شما هم نیازمند چنین جملاتی از سوی او هستید.

توجه داشته باشید که در هنگام بیان تقاضایتان لحن صحبت شما نباید شِکوه‌آمیز و بصورت ایرادگرفتن از همسرتان باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در این اینفوگرافی، آمار ازدواج و طلاف، استان‌های دارای بیشترین و کمترین تعداد ازدواج و طلاق، نسبت ازدواج به طلاق، بیشترین گروه سنی زنان و مردان در زمان طلاق، طول مدت زندگی افراد تا زمان طلاق، اختلاف سنی زوجین در هنگام ازدواج، فاصله سنی زوجین طلاق‌گرفته، و... از سال‌های 84 تا 91 براساس آمار منتشره سازمان ثبت احوال، استخراج و نمایش داده شده است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر