وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۱۵۱ مطلب با موضوع «حوزه روانشناسی و اجتماعی» ثبت شده است

در بین مردم این رسم از دوران بسیار قدیمی رواج بوده است که خواستگاری باید از سمت پسر باشد و دختر به این درخواست جواب خواهد داد. باید گفت اگر چه در شرع مسأله  خواستگاری دختر از پسر حرام نیست، اما مناسبات جهان هستی و نیروهای غریزی و همچنین سنت‌های حاکم بر روابط اجتماعی این موضوع را به صلاح خانواده نمی‌داند.

برداشت اول

خیلی‌های‌مان کلیپ دخترک عاشق‌پیشه را در شبکه‌های اجتماعی دیدیم. کدام دختر؟ همان دختر جوانی که با مادرش به خواستگاری محمدرضا گلزار رفت، آن هم درست وسط جمعیت. دختری که برخلاف عرف و شرایط جامعه، تابوی خواستگاری دختر از پسر را شکست، آن هم چه شکستنی؛

صاف رفت و دستش را گذاشت روی سوپراستار سینمای ایران. نه این‌که این موضوع شدنی باشد یا نباشد، یا اگر یک روز شنیدیم آقای سوپراستار پای سفره عقد نشسته بیایید و بگویید نفوس بد زدی، دیدی گلزار جواب «بله» داد. چه می‌دانیم پیشگو که نیستیم و شاید به قول دخترک که به شک افتاده بود «آقای گلزار دارد به این موضوع فکر می‌کند».

برداشت دوم

قبل از این‌که به ادامه گزارش بپردازیم باید اعتراف کنم که وقتی برای نخستین‌بار این کلیپ را دیدم، قلبم به تپش افتاده بود، می‌دانستم این دختر قطعا جواب مثبت نمی‌شنود و چقدر ضایع خواهد شد. اصلا دلم نمی‌خواست خواستگار گلزار باشد؛ حس می‌کردم او با این کارش آبروی دخترها را می‌برد.

بعدش هم واکنش‌های مردم همین بود انگار آبرو و هویت زنانگی‌ام افتاده بود دست این دختر ناشناس. اما حالا که به شکل جدی، زوایای این موضوع را واکاوی می‌کنم؛ نتیجه‌گیری‌ام از ماهیت این کار دستخوش تغییر شده است.

نسل به نسل

نسل آخری‌ها یعنی بچه‌های دهه‌های ٧٠ و ٨٠ جامعه فاز فکری‌شان خیلی فرق می‌کند، آنها را از همین شبکه‌های اجتماعی بیشتر می‌توان شناخت. جوانان و نوجوانانی که اغلب فراتر از نسل پدر و مادرهای‌شان فکر می‌کنند و برای آنها «تابوهای نشکسته» یعنی «اُمل بودن». با همه اینها هنوزدر جامعه ما خواستگاری دختر از پسر یک تابو تلقی می‌شود و همواره انتظار داریم تا مردها به خواستگاری زنان بروند. عده زیادی از مردم معتقدند درخواست ازدواج یک دختر از پسر سخت و سنگین است و دخترها اصلا تحمل «نه» شنیدن ندارند اما پسرهای بیچاره خودشان را برای «نه» شنیدن‌ها آماده کرده‌اند.

عده‌ای نظیر شیما که دانشجوی‌ سال اول نقاشی است نسبت به این سوال که آیا دخترها هم می‌توانند به خواستگاری پسرها بروند؟ واکنش سریعی دارد: «چرا ما نباید پسری‌رو بپسندیم؟ البته بگم که منم خودم جرأتش رو ندارم چون تا حالا این کار رو نکردم ولی اگه از پسری خوشم بیاد و حس کنم اون هم همین نظر متقابل رو داره، خودم پیشقدم می‌شم.»

نظر شکیبا ٣٢ ساله که دو نسل قبل از نسل آخری‌هاست هم بی‌شباهت به شیما نیست: «حق ازدواج کردن برای هر دوطرف باید به یک اندازه باشه. پسرها هم وقتی خواستگاری می‌کنند منتظر جواب از طرف دختر هستند و به نظر من جواب مثبت یا منفی‌دادن به پسر به شکلی شبیه به خواستگاری کردن یک دختر از پسره، فقط شکل کار فرق می‌کنه.

سهراب که بر سر دوراهی ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش قرار دارد در این‌باره با خنده حرف می‌زند: «راستش من خودم الان به‌طور غیرمستقیم مورد خواستگاری قرار گرفتم. چند ماه پیش با یکی از همکلاسی‌های دانشگاهم آشنا شدم ولی هنوز چند ماه بیشتر از این آشنایی نمی‌گذره که بهم میگه خواستگار داره و من باید تکلیفش‌رو روشن کنم. درسته که من از اول به قصد ازدواج باهاش وارد رابطه شدم ولی به این زودی آمادگی ندارم که بشینم پای سفره عقد.»با این وجود صورت ‌مسأله اصلی همچنان این است که آیا جامعه و شرایط می‌توانند مسأله طرح ازدواج و انتخاب همسر آینده را از طرف دختر بپذیرد یا خیر؟

تبادل‌نظر در دنیای ارتباطات

گروه‌هایشان از چند‌سال پیش در فضای مجازی تشکیل شده است. از همان موقع‌ها که در فیلم‌های سینمایی سکانس‌های خواستگاری دخترها از پسرها نیز به تصویر کشیده شد. تالارهای گفت‌وگویی که درست دست گذاشته روی همین موضوع تا هم نظر دخترها گفته شود و هم پسرها.

«کیا با خواستگاری دختر از پسر موافق هستند» نام پنل بحث در یک سایت اینترنتی است. دختری ٢٢ساله که خودش را دانشجوی ترم آخر کارشناسی معرفی کرده مشکلش را این‌گونه مطرح کرده است: «من از جنبه‌های زیادی واقعا نیاز به یک همسر دارم که با او به آرامش برسم و دوست دارم به این نیازم از راه شرعی‌اش پاسخ بدهم ولی من یک دخترم و حق این‌که بروم سراغ کسی که می‌دانم همسر مناسبی می‌تواند برایم باشد را ندارم.سوالم از شما این است که چرا دختر وقتی احساس نیاز به ازدواج می‌کند مثل پسر نمی‌تواند اقدام و کسی را که مطابق میلش هست انتخاب کند؟»

کاربران زیادی برای این سوال کامنت گذاشته‌اند: «من در شرایطی که هنوز چنین فرهنگی در جامعه جا نیفتاده با موضوع خواستگاری دختر از پسر مخالفم. دلیلش واضحه چون زن‌ها اگه با جواب رد از طرف مقابلشون روبه‌رو بشن دچار سرشکستگی میشن و حتی اگر هم جواب مثبت بگیرن بعدا توی ازدواج با مشکل روبه‌رو میشن چون به ‌خاطر این‌که فرهنگش جا نیفتاده با کوچکترین اختلاف و مشکلی، از طرف شوهرشون سرکوفت می‌شنون.»بحث بین کاربران پرتلاطم است و هرکسی نظر یا تجربه شخصی‌اش را به اشتراک گذاشته؛ کاربری با آیدی «مجرد» نوشته: «به‌نظر من الان سایت‌های همسریابی به نوعی دارن همین کار رو می‌کنن. یعنی دخترهایی که عضو این سایت‌ها می‌شن در واقع دارن از پسرها خواستگاری می‌کنن.»

تینا در جواب به این کامنت گفته: «من فکر می‌کنم آدم وقتی کسی‌رو دوست داره باید ریسک کنه، حالا اگه اون طرف دختره دلیل نمیشه که سکوت کنه و منتظر بشینه تا ببینه طرف مقابلش چه تصمیمی برای زندگیش می‌گیره. حالا از سایت‌های اینترنتی بیایید بیرون، توی دنیای واقعی بپذیرید این ماجرا رو.» از این بحث‌ها و گروه‌ها در شبکه‌های مجازی کم نیست و دخترها و پسرها معمولا نسبت به چنین موضوعاتی واکنش نشان می‌دهند و در آخرین کامنت سحر با شکلک گریه نوشته: «بابا تو رو خدا این یک کار رو دیگه گردن خانوم‌ها نندازین!».

شناخت آدم‌ها از خودشان و این‌که قبول داشته باشیم که هر فردی با هر جنسیتی می‌تواند مرکز تصمیم‌گیری و ابراز نظر باشد باعث گسترده‌تر شدن میدان دید و دیدگاه‌های سنتی می‌شود. دوران مجردی بدون‌شک یک دوره زمانی و مرحله‌ای از عمر همه ما است و درحالی‌که خیلی‌ها معتقدند مسیر این دوره برای خیلی‌ها با ازدواج تغییر پیدا می‌کند، مرحله‌ای سرنوشت‌ساز است.

برخی از مردم زنانگی را به خاطر ظرافتش در تقابل با کارهای مردانه می‌دانند اما هیچ‌وقت نمی‌دانند که خودشان کارهای بین زن و مرد را تقسیم کرده‌اند و نسل‌های آینده درست مثل نسل دخترانی که این روزها تا بالاترین مقاطع تحصیلی دانشگاه می‌روند، پشت ماشین می‌نشینند، تنهایی سفر می‌کنند، هم‌پای مردان پا در عرصه‌های سیاست و قدرت می‌گذارند، نمی‌خواهند مفعول باقی بمانند؛ جسارتا می‌خواهند حق انتخاب شریک آینده‌شان را داشته باشند.

درخواست ازدواج دختر از پسر و نگاه اجتماع شکل روابط دختر و پسرها با گذشته‌ها فرق کرده است

دخترها هم حق انتخاب دارند

عبداللهی/ روانشناس :این روزها به‌واسطه تغییر قالب سنتی مراسم خواستگاری، روابط دختر و پسر نیز قبل از ازدواج با یکدیگر شکل می‌گیرد. به این معنی که جوانان ترجیح می‌دهند خودشان در محل کار، دانشگاه و دوستان و آشنایان‌شان به دنبال فردی بگردند که با او نقاط مشترک داشته باشند.

با این حال، در بین مراجعه‌کنندگانم دخترهایی هستند که در روابط قبل از ازدواج‌شان شکست خورده‌اند. خیلی از آنها سال‌ها زندگی‌شان را برای رابطه‌ای گذاشته‌اند که درنهایت طرف مقابل تصمیم نهایی را گرفته است. اغلب این دخترها به‌دلیل کمبود اعتماد به نفس احساس می‌کنند که بازیچه قرار گرفته‌اند و حالا هم باید بروند در خانه‌شان بنشینند تا یک مرد از در تو بیاید و از آنها خواستگاری کند.

در حالی که من در بسیاری از همین جلسه‌ها وقتی حرف‌های دوطرف یک رابطه را می‌شنوم، متوجه می‌شوم پسرها نیز به ازدواج تمایل داشته‌اند اما سوءتفاهم‌ها باعث شده تا مرد به‌خاطر جایگاهش غرور خودش را حفظ کند و درنهایت رابطه بی‌سرانجام بماند. این‌که یک دختر در طول رابطه‌ای که برای آشنایی بیشتربا طرف مقابلش برقرار کرده از معیارهای ازدواج و آینده حرف بزند نشانه بی‌حیایی نیست. خواستگاری کردن دختر از پسر به این معنی نیست که خانواده دختر گل و شیرینی بخرند و به خانه پسر بروند. این اتفاق نمی‌خواهد سنت‌ها را عوض کند اما وقتی شکل روابط دختر و پسرها با گذشته‌ها فرق کرده، می‌توان این جسارت را به دخترها نیز داد. آنها هم به همان اندازه که پسران برای آینده و زندگی مشترک‌شان سهم دارند، سهم دارند. دخترها نیز باید طبق یک شرایط خاص جرأت ابراز نظر و عقایدشان را داشته باشند. شاید یکی از اصلی‌ترین دلایلی که در سال‌های اخیر از سایت‌های همسریابی استقبال شد همین موضوع باشد، چرا که این سایت‌ها برای دختران این امکان را به وجود آوردند که آنها نیز یک پروفایل داشته باشند و بیوگرافی و مشخصات‌شان را در آن ثبت کنند.با همه اینها باید گفت هنوز این پدیده در جامعه جا نیفتاده است و هنوز پسرها به‌طور غریزی و ذاتی نمی‌توانند در جایگاهی قرار بگیرند که انتخاب شوند. درواقع هنوز از این‌که یک زن از آنها خواستگاری کند، احساس رضایت‌بخشی ندارند و تا زمانی که این موضوع برای هر دو طرف به‌عنوان یک امر عادی تلقی نشود و همچنان این حق برای مردها محفوظ باشد، شاید نتوان گفت به جز فرهنگسازی کار دیگری بتوان برای این موضوع انجام داد.

کاهش سن ازدواج با خواستگاری دختر از پسر

رضایی‌مقدم/ جامعه‌شناس: در رابطه با موضوع خواستگاری دخترها از پسرها بیشتر از این‌که دختران جامعه واکنش داشته باشند، مردان با این موضوع موافق نیستند. آنها تصور می‌کنند اگر دختری از آنها خواستگاری کند این معنی را می‌دهد که جای‌شان با زنان عوض شده یا اسطوره مرد بودن‌شان درهم‌می‌شکند. در سنت ما ایرانی‌ها از گذشته تاکنون مردها از زن‌ها خواستگاری کرده‌اند و این روش مرسوم بوده است. بنابراین نمی‌توان به یک‌باره این آیین و سنت را عوض کنیم. با این حال این‌روزها روابط آزادانه‌تر دخترها و پسرها به نوعی این موضوع را نشان می‌دهد که گاهی در دوستی‌ها و رفاقت‌هایی که بین‌شان اتفاق می‌افتد، دخترها حرف ازدواج را پیش می‌کشند و در واقع به نوعی از طرف مقابل‌شان خواستگاری می‌کنند.

رفتارها و انتظاراتی که ما تاکنون با آنها برخورد نداشته‌ایم شاید در بستر جامعه با آموزش و فرهنگ‌سازی شکلی که با هنجارها مغایرت نداشته باشد، بگیرند. این‌که ما به چه موضوعاتی ارزش دهیم و میزان قبح‌شان را تعیین کنیم ارتباط مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد و نمی‌توان خواستگاری دختر از پسر را به کار خوب یا بد تعبیر کنیم، چراکه همه این نوع رفتارها بستگی به دیدگاه و پذیرش افراد جامعه دارد.

با همه اینها ازدواج یک امر پیچیده است که در قالب ضوابط اجتماعی در زندگی‌ها نقش بسزایی پیدا کرده، به همین خاطر تغییر شکل و نوع ازدواج برای خانواده‌هایی که به این موضوع نگاه سنتی دارند همراه با واکنش است. آنها هرگز دوست ندارند دخترشان به خواستگاری برود تا برای پسرشان خواستگار پیدا شود.

بنابراین باید به این مقوله نگاهی جامع داشت به این معنی که ما هرگز نمی‌توانیم باورهای مردم و اعتقادات‌شان را تغییر دهیم و بگوییم حالا رسم است که پسرها در خانه بنشینند تا دخترها به خواستگاری‌شان بروند، بلکه می‌توانیم با فرهنگ‌سازی این قضیه را جا بیندازیم که دخترها نیز حق انتخاب دارند و در زمان آشنایی با یک مرد آنها نیز می‌توانند برای ازدواج پیشقدم شوند.

شاید در برخی از کشورها این مسأله جا افتاده باشد اما در جامعه کنونی ایران هنوز طرح پیشنهاد ازدواج از طرف دختر به یک پسر دارای قبح است. در چنین جامعه‌ای که عرف اجر و قرب بیشتری در میان مردم دارد، قطعا پذیرش و القای این موضوع به خانواده‌ها با چالش و موانعی روبه‌رو است.

درنهایت باید گفت اگر این تابو به شکل کاملا کارشناسانه و هوشمندانه‌ای شکسته شود شاید کمک زیادی به بالا رفتن سن ازدواج دختران کند. به این معنی که اگر دختران نیز بتوانند مانند پسرها شریک زندگی‌شان را انتخاب کنند، قطعا روند ازدواج نیز تغییر خواهد کرد. هرچند این اتفاق هنوز به صورت کلی و در یک جامعه آماری امتحانش را پس نداده اما اگر ظرفیت فرهنگی جامعه ما این شرایط را بپذیرد، قطعا شاهد اتفاقات خوبی در امر ازدواج خواهیم بود.

سلسله مراتب روابط باید رعایت شود

حجت‌الاسلام سرلک:هویت زن در عالم هستی هویت خواستنی بودن است و مرد همواره باید نیاز و تقاضای خودش را با شواهد اطمینان‌بخش به او بیان کند. وقتی زن در جایگاه والا و خواستنی قرار دارد و از دل چنین نسبتی خانواده که براساس محبت، رحمت و علاقه است، شکل می‌گیرد؛ اما اگر این نسبت‌ها جا‌به‌جا شوند و زن بر اساس تمایلات و احساساتش گمان کند که اگر او به خواستگاری مرد برود اتفاق عجیبی رخ نخواهد داد، اشتباه است. چرا که با این کار زن از جایگاه اصلی خودش فاصله می‌گیرد و نسبت معشوق به عاشق بودن را به خواستن جا‌به‌جا می‌کند. بنابراین چنین رابطه‌ای نمی‌تواند یک زندگی پایدار و مستمر را تشکیل دهد

ممکن است جاذبه‌های زنانگی او را در یک رابطه موقتی قرار دهد ولی این رابطه پایدار که نامش «خانواده» است شکل نخواهد گرفت. این‌که جنس مذکر می‌بایست به دنبال جنس ماده باشد یک اتفاق غریزی است و در عالم غیرانسانی و طبیعت نیز همین اتفاق می‌افتد.

همه موجودات زنده این نیروی غریزی را دارند و همیشه جنس ماده است که در جایگاه خواستنی‌بودن قرار می‌گیرد. حتی در زندگی گیاهان نیز هیچ‌گاه جنس ماده به دنبال جنس نر نمی‌رود بلکه از طریق عطرافشانی توجه نر به ماده جلب می‌شود. انسان نر برای جفت‌یابی تمایل دارد و با رفتن به سراغ جنس ماده و طرح درخواستش دچار یک رضایت روانی نیز می‌شود. حتی بسیاری از زنان نیز به دلیل همین نوع خلقت و ذاتی که دارند تمایلی به برهم زدن این نوع مناسبات و نیروی غریزی ندارند.«خلق الإنسان عجولاً» در اینجا کاربرد دارد به این معنی که اگر خانمی به جای اینکه به ارزش‌های وجود خودش بیفزاید و مهارت‌های زنانگی را به دست بیاورد، این خطای استراتژیک را انجام دهد باید بداند که در دل چنین مناسباتی خانواده شکل نخواهد گرفت.شاید تنها یک رابطه موقت که در آن جاذبه به همراه احساس‌های کوتاه‌مدت به وجود بیاید اما به‌طور قطع این روابط زودگذر است و هرگز موفق نخواهند بود.

در نهایت باید گفت از نظر شرع در رابطه با موضوع خواستگاری دختر از پسر فتوایی مبنی بر حرام‌بودن این کار وجود ندارد؛ اما از نظر عرف و حکمت و اقتضای زندگی این موضوع کاملا ممنوع است. شرع برای کف مناسبات است و این‌طور نیست که اگر هر چیزی از نظر شرعی اشکالی نداشته باشد و حرام نباشد، پس کار درستی است. ما باید با حکمت و اخلاق زندگی کنیم، شرع قوانین را مطرح می‌کند مثلا این‌که در شرع زن‌ها اجازه دارند برای شیر دادن به فرزندشان از همسر پول بگیرند؛ اما همه ما می‌دانیم که این کار بنیان خانواده‌ها را بر هم می‌زند و آسیب جدی به روابط زناشویی و خانوادگی وارد خواهد کرد.

با این تعاریف باید گفت اگر چه در شرع مسأله خواستگاری دختر از پسر حرام نیست، اما مناسبات جهان هستی و نیروهای غریزی و همچنین سنت‌های حاکم بر روابط اجتماعی این موضوع را به صلاح خانواده نمی‌داند.

منبع: سلامت نیوز

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در ملاقات های اولیه، باید بلد باشید زمان را مدیریت کنید و معاشرت را به سمتی پیش ببرید که به بهترین نتیجه و بیشترین شناخت برسید.

به نقل از بیتوته، تعارفات مرسوم، برای ابتدای آشنایی بد نیست اما اگر طوری پیش برود که در آن حاشیه پردازی رخ دهد، خطرناک است. نکاتی که به سرعت باید چک کرد عبارتند از:

میزان هوش شخصی فرد و شباهتش به خودتان: از سرعت صحبت کردن، دایره لغات مورد استفاده در گفتگو، میزان درک طرف از طنز و کاریکاتور، معلومات عمومی و تخصصی می توان به هوش فرد پی برد.

میزان هوش عاطفی: خیلی مهم است که ببینید آیا فرد عواطف خود را نشان می دهد؟ چگونه نشان می دهد؟ در عصبانیت چه می کند؟ حسادت هایش را در خودش می ریزد یا بروز می دهد؟ اهل تلافی هست یا نه؟ بداخلاقی هایش ناشی از انتقام گیری است یا فاصله می گیرد تا عصبانیتش را کنترل کند؟

توقعات زناشویی: مهم است که دلیل انتخاب شدنتان حتی در همین حد خواستگاری را بدانید. اگر آقا هستید نیز باید بدانید چرا طرفتان فکر می کند شما ممکن است به دردش بخورید. اینطوری انتظارات هم را خواهید فهمید.

روابط خانوادگی: مثلا بگویید رابطه پدر مادر من اینطوری است، اگر ممکن است درباره پدر مادرخودتان و رابطه شان توضیح دهید. رابطه من با پدرم/ با مادر/ با برادر بزرگم/ با خواهر کوچکم/ با دامادمان و ... اینطوری است. ممکن است شما هم توضیح بدهید؟ در خانواده ما فلان طلاق به این علت رخ داده است، نظر شما چیست و آیا موردی شبیه این در خانواده تان دارید؟ من خیلی به والدینم وابستگی شخصی ندارم هر چند خیلی دوستشان دارم شما چی؟ در زمانی که این سوالات را می پرسید به زبان بدن طرف دقت کنید و ژست های او را حین توضیح درباره خاطراتش چک کنید. از کودکی خود بگویید و بگذارید او نیز بگوید.

رویاهای مشترک: خیلی مهم است که دونفر رویاهای دو نفره داشته باشند و رویاهای فردی شان در یک راستا باشد. بگذارید طرف مقابلتان از رویاهایش بگوید تا هم ارتفاع خواسته ها و آرزوهای او را بسنجید هم نسبت خود را با آینده او ببینید.

روابط قبلی: احتمالا این بحث یکی از چالش های بزرگ است. حقیقت این است که وقتی آشنایی از یک حد ابتدایی گذشت و فکر کردید طرف کفایت های ابتدایی را دارد، لازم است بدانید سابقه عاطفی طرف چی بوده؟ آیا عشق های بزرگ را تجربه کرده است؟ آیا متعاقب آن عشق های خاص، هیجان ها یا ناکامی هایی را دیده است؟ از دست دادن ها یا خیانت دیدن ها چه تاثیری روی امروز او گذاشته است؟ آیا هنوز می ترسد که شریک عاطفی اش را از دست بدهد در این صورت خیلی به شما سرویس می دهد یا خیلی گیر می دهد؟ آیا زمان کافی از ارتباط قبلی و خواستگاری و نامزدی قبلی گذشته است؟ نکند از روی چشم و همچشمی سراغ شما آمده است؟

سلیقه فیزیکی: وقتی بر اساس آمارهای رسمی، 60% طلاق های کشور ما ناشی از مسائل جنسی است، پس خیلی مهم است که دقیقا در خود جستجو کنید که هم طرف برایتان مطلوبیت جنسی داشته باشد هم شما برای او. گفتگو در این زمینه آسان نیست و وقتی رابطه تا حدی پیش رفت، لازم است به این موضوع بپردازید.

دیدار با خانواده طرف مقابل: بعد از این ها، در جلسات بعدی لازم است اطلاعات بیشتری در باره خانواده طرف مقابل به دست آورید. خانواده او را ببینید و معاشرت ها را چک کنید. برخوردشان را با عروس ها و دامادهای دیگر خانواده ببینید. حدس بزنید چالش بعدی شما اگر وارد این خانواده بشوید چیست؟ تا جای ممکن شنونده باشید تا هم احترام جلب کنید هم درست ریزه کاری ها را تشخیص دهید. پر واضح است که متقابلا باید خانواده خود را نیز در این شرایط قرار دهید.

دست به جیبی: در بیرون رفتن ها و خرج کردن ها و کادو گرفتن ها نیز دقت کنید که آیا مثلا آقا اجازه می دهد، گاهی شما نیز خرج کنید؟ آیا خانم نگران است اگر کادوی شما گران باشد او نیز مقابله به مثل کند؟ معنیش این است که خانم خیلی حسابگرانه و وسواسی، می ترسد مدیون شما بشود.

وضعیت اعتقادی: نوع دینداری طرف و شباهتش به خود را نیز چک کنید. اگر دین داری فرد مبتنی بر رساله فقهی است، چک کنید که نظرش درباره حجاب و میزان حجاب، طرز ادای فرایض چگونه است؟ سواد دینی او را نیز چک کنید و البته خیلی غیر مستقیم. در ضمن حدس بزنید آیا این نحوه دینداری در 15 سال آینده تغییر می کند؟ طرف چقدر ثبات دارد؟ چقدر اهل تحقیق است؟ متعصب است یا متفکر؟

شبکه ارتباطات: سرگرمی ها، مطالعات، سلیقه فیلم، ورزش، مهارت های دیگر نظیر جک گفتن، ساز زدن، نقاشی را نیز ببینید. دوستان او را ببینید و دوستان خود را نیز به او نشان دهید تا با اتمسفر معاشرتی طرف آشنا شوید. در ضمن ببینید آیا طرف با دیدن دوستان شما واکنش نامناسب نشان دهد؟ سعی نمی کند، زیراب آنها را بزند؟ چقدر حسادت می کند؟ اگر آدم دهن بینی هستید که نظر دوستانتان مهم است ببینید در برابر انتقادات آنها پس از دیدار مشترک چه جواب هایی دارید؟ در برابر نکات مهمی که اشاره می کنند آیا متعصبانه دفاع می کنید یا بی تردید قبول می کنید؟

این اشتباهات را مرتکب نشوید

این اشتباه ها باعث می شود خودمان را درگیر رابطه ای پرخطر کنیم اما توجه به برخی نکته ها در دوران آشنایی بسیار کمک کننده است:

از ارزش ها و باورهایتان چشم پوشی نکنید. یعنی فورا نخواهید خودتان را همرنگ طرف مقابل کنید. مثلا اگر می بینید مهمانی های آنچنانی می رود و روابطی دارد که نمی پسندید، به اجبار آنها را نپذیرید.

از علایقتان دست برندارید؛ اگر وقتی با کسی آشنا می شوید، خود را غرق پرداختن به علاقه مندی های او کنید، بی شک آسیب خواهید دید. حتی برخی افراد در این دوره به خاطر طرف مقابل رابطه خود را با دوستان و خانواده شان کمرنگ می کنند و تمام وقت خود را در اختیار او قرار می دهند که این کار هم اشتباه است.

نکته مهم دیگر این است که خیلی ها در دوران آشنایی تفاوت های زیادی بین خود و طرف مقابل مشاهده می کنند ولی با این تصور که می توانند او را با عشق و علاقه و توجه تغییر دهند، به روابط خود ادامه می دهند. خیلی از خانم ها مرتکب این اشتباه شایع می شوند اما شخصیت شکل گرفته آدم ها، خیلی قابل تغییر نیست و فقط قابل تعدیل است. پس وقتی به قصد ازدواج رابطه آشنایی را با کسی شروع می کنید، واقع بین باشید و آشنایی خود را با کسی ادامه دهید که به اصول شما نزدیک باشد.

در این دوران هرگز خود را بیش از حد درگیر رابطه عاطفی نکنید. وقتی احساس بر منطق غلبه می کند، احتمال بروز مشکلات زیاد خواهد شد. یعنی ابتدا باید عقل بر احساس حاکم باشد و بعد همسویی عقل و احساس.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

احساس می کنم کسی این بین اشتباه کرده است که زندگی مان مثل دوران مجردی شده است.

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، برای خرید عروسی کلی ذوق و شوق دارند. از جهیزیه عروس تا چیدمان آن در خانه ای که قرار است با هم زیر یک سقف رفتنش را تجربه کنند.همه چیز از همان روز اول شروع می شود که پیوندشان رسمی می شود و زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. حالا دیگر خبری از پسر دردانه مادر و دختر چراغ خانه پدر نیست. آن ها ضمیر من را بر ما جایگزین کردند و می گویند ما مسئولیت یک زندگی را به دوش گرفته ایم.

دختری که دیروز تا دم ظهر می خوابید و بی هیچ دغدغه ای روز را شب می کرد، امروز با صدای گریه نوزادش بر می خیزد و روز خود را در تلاش برای افراد خانواده شب می کند. پسری که بزرگترین دغدغه او گذراندن اوقات فراقت با دوستان نزدیک خود بوده است، حالا بار و مسئولیت یک خانواده بر گردنش می باشد و اگر دست نجنبد، این (ما) که امروز از آن دم می زند، فردا روزی به همان (من) قدیم تبدیل می شود.

آیا درست ازدواج کرده ایم؟

گاهی زندگی درست به همان شکل که می خواهیم پیش نمی رود و زن و شوهری که روزی مسئولیت یک زندگی را تقبل کرده بودند، عهد شکنی می کنند. آن طور که گویی هنوز هم در حال و هوای دوران مجردی سیر می کنند. در چنین مواقعی باید از خود پرسید که آیا در انتخابمان درست عمل کرده ایم؟

اگر جواب مثبت بود به احتمال زیاد شرایط  نا به سامان پایدار نیست و با رعایت یکسری اصول بر طرف می شود. ولی اگر بعد از پاسخ به این سوال دچار تردید شدیم، به طور حتم اقدامات قبل از ازدواج را درست انجام نداده ایم و طرف مقابل خود را به خوبی نشناخته ایم.

محمد تکلو ، از دیدگاه روانشناسی می گوید: یک ازدواج خوب و صحیح نباید تحت تاثیر فشار های فردی، اجتماعی، خانوادگی صورت بگیرد. در واقع شخصی که ترس دیر شدن ازدواجش را دارد یا بر اساس مقایسه خود با هم سالان و دوستانش که ازدواج کرده اند تصمیم به آغاز زندگی مشترک می گیرد، به یکی از عوامل ازدواج های نادرست تن داده است. هر فردی زندگی خودش را دارد و شرایط زندگی افراد متفاوت است. مطمئن باشید در آینده ای نه چندان دور این چشم و هم چشمی ها زمینه ساز اختلافات زناشویی می شود و در دراز مدت عوارض و پیامد های منفی به جا می گذارد.

خلوت کردن و بازگشتن به دوران مجردی

دختر و پسر باید برای داشتن یک زندگی سالم و خوب، قبل از ازدواج یعنی در دوران نامزدی به دور از احساسات و با عقل، یکدیگر را ارزیابی کنند و بعد نیز زندگی خود را با عشق شروع کنند. در حقیقت هر چقدر هم میان زن و شوهر صمیمیت و عشق و علاقه وجود داشته باشد، باز هم در بعضی مواقع نیاز دارند تا با خودشان خلوتی داشته باشند.

مریم، 25 ساله، می گوید: حدود 4 سال از ازدواج من و همسرم می گذرد. اوایل زندگی آرام و گرمی داشتیم به طوری که بیشتر اوقاتمان را با هم سپری می کردیم. و از این بابت نیز احساس رضایت داشتیم. تصمیم گرفتم سفر یک روزه ای را با دوستان دوران دانشجویی ام داشته باشم اما با مخالفت همسرم رو به رو شدم.

تکلو می گوید: یک زندگی یکنواخت و بدون هدف و جهت و تنوع انسان را از پا در می آورد. اگر در زندگی یکی از طرفین به شدت کنترل گر بود، باید بداند که کنترل کردن کار بسیار بیهوده ای است و اگر فردی بخواهد کار خطایی را به دور از چشم شما انجام دهد، به هر نحوی این کار را می کند. باید بررسی شود تا اگر مشکلی است آن مشکل حل شود. انسان ها هر چند وقت یک بار نیاز به خلوت کردن با خود دارند، منتهی این خلوت ها باید مرز داشته باشد و در چارچوب خاصی باشد.

 به طور مثال شخصی که می خواهد بخشی از اوقات خود را با دوستانش سپری کند باید به سلامت روانی مکان و فضا اطمینان پیدا کند تا با شان و منزلت یک فرد متاهل سازگار باشد. اگر این دوستان که قرار است با آن ها وقت بگذرانیم متاهل باشند خیلی بهتر است و اگر هم مجرد بودند در صورتی که شرایط عادی و مورد قبول باشد مانعی ندارد. ملاک اصلی یک رابطه اطمینان و اعتماد است. زنی که به شوهرش اعتماد داشته باشد و یا شوهری که به همسر خود اطمینان دهد و او را در جریان هر موضوعی قرار دهد در مواجه با چنین شرایطی مشکلی ندارند.

دلیل بی وفایی و عهد شکنی

زندگی زن و شوهری که روزی بسیار دلچسب و دوست داشتنی بوده است به بن بست می خورد و آن ها فقط به یک هم خانه برای هم تبدیل می شوند. در این بین تعهدات بسته شده چه می شود؟ به طور حتم یا مشکلی از پیش بوده است که ما نمی دانستیم و یا مشکل به وجود آمده است که باید مقابلش ایستاد.

امید، 38 ساله، می گوید: من همسرم را به شدت دوست داشتم و در اصل ازدواجمان با عشق شروع شد. عشق میان من و همسرم همچنان پا بر جا است ولی کمی کم رنگ تر از قبل شده است.

صبح ها تا عصر در محل کار هستم و عصر تا شب را در اضافه کاری برای رفاه خانواده به سر می برم. همسرم نیز مشغولات خود را دارد و ما همدیگر را کمتر می بینیم. این روزها زندگی مان به هیچ وجه مشترک نیست و هر کس سرش در لاک خودش است. با این که رابطه عاطفی خوبی داریم ولی هر کدام مشغول به کار های خودمان هستیم. احساس می کنم کسی این بین اشتباه کرده است که زندگی مان مثل دوران مجردی شده است.

تکلو می گوید: در این جا مرد های خود شیفته را مثال می زنیم، آن ها به طور ذاتی انسان های متعهدی نیستند و اختلافات روانی آن ها نیز درست شدنی نمی باشد مگر آن که تحت درمان های جدی قرار بگیرند. در کل یک زندگی زناشویی که به بی وفایی زن و مرد کشیده می شود دلایل عمده ای دارد. بعضی ها مفهوم عشق را نمی دانند و بی دلیل یک فرد را دوست دارند. از این طریق وارد یک زندگی شدن اشتباه محض است، چون ما را در تصمیم گیری گمراه می کند. ندانستن شناخت کافی از طرف مقابل در دوران پیش از ازدواج حدود 80 درصد از این مشکلات را در بر می گیرد. در درجه اول باید فاکتور هایی مثل ثبات روانی، دروغگویی، متعهد بودن یا نبودن یک فرد را بسنجیم. ملال و خستگی که می تواند ناشی از افسردگی، نزاع در زندگی و ... باشد فرد را وادار می کند که از همسرش دوری کند و اوقات خود را به شکل دیگری سپری کند.

زندگی مشترک را احیا کنید

جک لندن گفته است، " درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن." هرگز نباید اجازه دهیم زندگی هر طور که می خواهد پیش برود، ما هستیم که به زندگی ریتم و روال می دهیم. برای آن که رابطه زناشویی سرد نشود و یا به اصطلاح به دوران مجردی خود باز نگردد، سعی کنید مثل روز های اول ازدواج، رابطه تان را گرم نگه دارید. به طور مثال تیپ زدن، پوشیدن لباس های متنوع یا دادن پیام های عاشقانه و از این دست کار ها که امروز آن را لوس بازی خطاب می کنید. برای این که یک رابطه گرمای خود را حفظ کند به همین کنار هم بودن ها و لوس بازی ها نیاز دارد.

تکلو می گوید: هیجان و سرگرمی، برآورده کردن نیاز های طرفین در زندگی زناشویی مثل سفر رفتن، خرید کردن، حتی صحبت کردن با یکدیگر می تواند از عواملی باشد که نبودشان منجر به تضعیف رابطه می شود. در پایان سبب می شود تا هر کدام از همسران برای خودشان زندگی کنند و به نحوی دیگر نیاز خود را بر طرف سازند.

همچنین غرق شدن در مشغله های روزمره می تواند یکی دیگر از این عوامل باشد. باید در زندگی زناشویی بین کار و زندگی حد تعادل را رعایت کرد و نگذاشت پرکاری باعث دوری و فاصله میان ما و همسرمان شود، که همین دوری یک روز باعث تبدیل تاهل به تجرد می شود.

دوباره ازدواج کنید

این را یه یاد داشته باشید یکنواخت شدن زندگی باعث سردی روابط زوجین می شود، سرد شدن روابط نیز دوری و فاصله را یه بار می اورد و سرانجام این فاصله ها باعث می شود که برای عوض کردن حال و هوای زندگی تان به سمت شخصی غیر از همسر بروید. باید از ابتدا با یکنواخت شدن زندگی مقابله کنیم و نگذاریم هرکسی به طور مجزا برای خودش زندگی کند. زن و مرد در زندگی زناشویی با هم زندگی می کنند پس تمام کار هایشان نیز باید به هم گره بخورد. به عنوان مثال با احترام گذاشتن و یک تشکر ساده می توانید همسرتان را متوجه خود کنید. برای کار های ریز و کوچک از او تشکر کنید، مثل خرید کردن، کمک در انجام کار های منزل، بعد از غذا خوردن همانند روز های اول ازدواج از دستپخت او تعریف و تشکر کنید، گویی بار اول است که غذایش به این خوشمزگی شده است. فردی که زندگی خود را دوست داشته باشد برای جلوگیری از لطمه های وارده به رابطه اش هیچ تلاشی را دریغ نمی کند. آیا زندگی تان برای شما با ارزش نیست؟

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رابطه انسانی مخصوصا ازدواج هم مایه رحمت است و هم مایه عذاب. بودن در این روابط به ما شادترین احساسات و بدترین هیجان ها را می دهد. در روزهای اول ازدواج که افراد دست همدیگر را با محبت در دست می گیرند، خیلی از آن ها اصلا باور نمی کنند که ممکن است بعد از مدتی نه چندان زیاد این احساسات قدرتمند خاموش بشوند و از بین بروند؛ و بدتر این که جای آن احساسات زیبا را خشم، ناامیدی، دل زدگی، تلخ کامی و بیزاری بگیرد.

چرا این طور می شود؟ خوب جواب خیلی ساده ای دارد: احساسات تغییر می کنند. آن ها شبیه وضعیت هوا هستند. حتی در گرم ترین تابستان ها یا سردترین زمستان ها وضعیت هوا به طور مداوم تغییر می کند. هیجان های ما هم این خصوصیت را دارند. پس فرقی نمی کند که همسر یک فرد چه قدر خوب و فوق العاده باشد، احساسات عاشقانه اولیه کاملا پایدار نمی ماند.

 اما خیلی هم نباید وحشت کرد. هر چند این احساسات ناپدید می شوند اما ممکن است دوباره برگردند و البته دوباره بروند و دوباره و دوباره برگردند و بروند! این رفت و آمد مداوم خصوصیت هر هیجان دیگری مثل ترس و خشم و لذت است. احساسات مثل بهاری که از پی زمستان می رسد، می آیند و می روند.

خیلی ها این را می دانند اما زود و ساده فراموشش می کنند. ما شیفته احساسات عاشقانه می شویم و انتظار داریم که تا ابد پایدار بمانند. انتظار داریم که همسرمان نیازهای ما را برطرف کند، همان طور که دوست داریم رفتار کند، آرزوهای ما را برآورده بسازد و در کل زندگی ما را بهتر، ساده تر و شادتر بکند و خوب البته دیر یا زودی سیلی واقعیت قلعه خاکی آرزوهای ما را خراب می کند.

 بزرگ ترین لطیفه درباره زندگی بشر این است که افرادی که بیشترین اوقات را با آن ها می گذرانیم و از همه بیشتر با آن ها صمیمی هستیم همان هایی هستند که بیشتر از همه اعصاب ما را خرد می کنند! هر چند طعنه و کنایه شنیدن، مورد انتقاد تند و تیز واقع شدن و طرد شدن از طرف رئیس، همسایه یا همکار ناراحت کننده است اما این رفتارها وقتی بیشترین ناراحتی را ایجاد می کند که فردی که عاشقش هستیم آن ها را انجام بدهد.

درد و عشق شبیه دو همراه صمیمی هستند که دست در دست هم سفر می کنند. لزومی ندارد حرف مرا باور کنید. به تجربه خودتان رجوع کنید: آیا شده رابطه ای صمیمی با کسی داشته باشید و وقت زیادی را با او بگذرانید و در این تعامل احساسات منفی را تجربه نکنید؟

پس قضیه این طور است: اگر خانه ای بخرید مجبور هستید هزینه گاز و برق و آب را پرداخت کنید؛ اگر بچه دار بشوید مجبورید لباس او را عوض کنید و شب های مدیدی بی خواب بمانید و اگر ازدواج کردید حتما مقدار معمولا زیادی استرس تجربه خواهید کرد. این یکی از واقعیت های غیرقابل انکار زندگی بشر است.

ستارگان موسیقی، شعرا و نویسندگان رمان، علاقه زیادی به نادیده گرفتن این واقعیت دارند. آن ها می خواهند تا ما این افسانه قدیمی را باور کنیم: یک همسر کامل وجوددارد که منتظر شما است و بدون او شما فردی ناکامل، ناراضی و محکوم به نصفه و نیمه ماندن هستید و وقتی در نهایت این همسر کامل را پیدا کردید عاشق او خواهید شد و تا ابد و بدون زحمت زیاد در حالت عشق و قدردانی باقی خواهید ماند.

وقتی این افسانه را که متاسفانه به طور آشکار و نهان در حال تبلیغ است، باور می کنیم آن وقت دست به اقداماتی می زنیم که نتیجه اش وضعیت کنونی ازدواج و طلاق است که همگی شاهدش هستیم. در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما طلاق سیر رو به رشد نگران کننده ای پیدا کرده و حتی اگر طلاق اتفاق نیفتد بسیاری از ازدواج ها پر از احساس پوچی، تنهایی و بدبختی است. تعداد فزاینده ای از افراد از متعهد شدن به یک رابطه طولانی مدت می ترسند و وحشت دارند که نکند اگر وارد چنین رابطه ای بشوند در نهایت کارشان به اشک ریختن، تلخ کامی و دادگاه بکشد. تعجب ندارد که تعداد افرادی که تنهایی را ترجیح می دهند روز به روز بیشتر می شود.

چه کار کنیم؟

این واقعیت ها غصه دار و ناامیدکننده به نظر می رسند. درست است؟ نترسید. خبرهای خوبی هم داریم. علم روان شناسی می تواند به ما کمک بکند. همه می توانیم با انجام کارهای کوچکی که پژوهش های علمی اثربخشی آن ها را نشان داده است از شعله ورتر کردن آتش اختلافات جلوگیری کنیم و حتی یک اختلاف را به فرصتی برای صمیمی تر شدن تبدیل کنیم. درست همان وقتی که با همسرمان درگیر شده ایم و از هم فاصله گرفته ایم امیدی برای بهتر کردن اوضاع وجود دارد.

* آتش بس دهید

یک جنگ چه طور می تواند متوقف شود؟ یکی از راه هایش آتش بس دادن است. ما هم هر وقت که بخواهیم، می توانیم آتش بس اعلام کنیم. جنگ و جدال را تمام کنیم و به قلب همسرمان دست پیدا کنیم، می توانیم دوباره اقدامی بکنیم که در نهایت برای هر دوی مان بهتر است.

می توانیم با هر قصدی که برای پایان مجادله داریم، از رسیدن به هم گرفته، تا ترمیم رابطه و دوباره ارتباط برقرار کردن، به خاطرش این پیام موثر را بارها ارسال کنیم: «تو برای من اهمیت داری». این نوع پیام ها پیونددهنده قلب هاست و به هر دو طرف یادآوری می کند که هدف اصلی رابطه زناشویی چیست.

پژوهش هایی که در زمینه روابط زناشویی انجام شده هم نشان می دهد که یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت در یک رابطه، توانایی ارسال و دریافت مکرر این پیام است: اگر رابطه مان آسیب دیده می خواهم برای ترمیم آن تلاش کنم! منظور از تلاش برای ترمیم این است که هدف و معنای هر واژه، عمل یا ایما و اشاره ای که فرد درون رابطه انجام می دهد اصلاح رابطه است. پژوهش ها نشان می دهد که حتی وقتی زن و شوهر با هم دعوا می کنند، اگر توانایی و مهارت ترمیم و اصلاح را داشته باشند، رابطه شان پابرجا خواهدماند.

* آتش بس را بپذیرید

البته پژوهش ها این را هم نشان می دهد که این فقط ارسال پیام نیست که مهم است، بلکه در مورد دریافت پیام هم صدق می کند. اگر با هشیاری این واژه ها و حرکات تکراری را ارسال و ارزش آن ها را درک کنید، اثربخش و پیونددهنده خواهند بود. اما اگر شریک زندگی شما دست دراز کند و شما دست او را پس بزنید، او را از این مسیر خارج کنید، رابطه را قطع کنید یا دست از حمله برندارید، از مسیر منحرف شوید و یا تلاش های او را برای برقراری رابطه نادیده بگیرید، نه تنها درمان و اتصال غیرممکن خواهد شد، بلکه این زخم ها رشد می کنند و عمیق و کهنه می شوند.

مرهم های رابطه

برای ترمیم رابطه، شیوه های فراوانی برای ارسال پیام به صورت جمله وجود دارد:

1- دردتان را آشکار کنید

یکی از راه های خاتمه دادن به دعوا این است که گارد دفاعی خودتان را پایین بیاورید تا زخم های هیجانی شما خودش را نشان بدهد. می توانید بگویید: «ای وای، واقعا دارم صدمه می بینم»، «سردرد گرفتم»، «استرس دارم»، «واقعا می ترسم» یا «کم کم دارم احساس می کنم خرد و خمیر و کوفته شده ام».

2- درخواست آتش بس کنید

یک راه ساده دیگر این است که صریح درخواست آتش بس کنید. می شود گفت: «می توانیم کمی استراحت کنیم؟»، «این دعوا مرافعه ما را به هیچ کجا نمی رساند»، «نمی  توانم ادامه بدم، احتیاج دارم یک کم استراحت کنم» یا حتی «می شود تمامش کنیم و همدیگرو در آغوش بگیریم؟ من الان واقعا به این کار احتیاج دارم».

3- دنبال شرایط بهتر باشید

روش بعدی این است که به دعوا ادامه بدهید اما شرایط آن را عوض کنید. برای مثال با لحنی آرام بگویید: «می شود صدایت را بیاری پایین لطفا؟»، «خوشحالم که درباره اش بحث می کنیم اما خواهش می کنم فریاد نزن.»، «لطفا از موضوع بحث دور نشو.» یا «می توانی این حرف ها را بدون هیچ قضاوتی دوباره بزنی؟»

4- به بیهودگی دعوا اعتراض کنید

باید نظرتان را در این خصوص اعلام کنید که دعوا شما را به جایی نمی رساند. مثلا بگویید: «این بی معنی است، درست نمی گویم؟ به هیچ جا نمی رسیم.» داریم زمان و نیروی خودمان را بی فایده تلف می کنیم. این طور نیست؟» یا «چه قدر باید در مورد این موضوع با هم دعوا کنیم؟»

5- از دید هم به موضوع نگاه کنید

گاهی می توانید تلاش کنید تا مشکلات را از دیدگاه دیگری ببینید و در نتیجه شرایط را بهتر کنید. باید بگویید: «من حرف تو را نمی فهمم. کمکم کن بفهمم» یا «اجازه بده ببینم می توانم این مساله را از نگاه تو ببینم».

6- معذرت خواهی کنید

وقتی گیر این فکر می افتیم که «حق با من است، تو اشتباه می کنی» و آن را تکرار می کنیم، گفتن عبارت «ببخشید» خیلی سخت می شود و درست به همین دلیل است که این واژه می تواند بسیار تاثیرگذار و آرام بخش باشد. می توانید بگویید: «من را ببخش. نمی خواستم آزارت بدهم»، «نمی خواستم منظورم را این طوری بیان کنم. دوست داری طور دیگری بگویم؟»، «می توانم درک کنم که چه قدر آزار دیدی، خواهش می کنم مرا ببخش».

راهکار: عشق همیشه حرف اول را می زند

برای ارسال و دریافت موثر پیام در جریان «تلاش برای بازسازی رابطه» نیاز دارید که نسبت ذهنتان هشیار و بی قضاوت باشید. اگر به دام افکار ذهنتان بیافتید و یا به سرکوب آن افکار مشغول شوید، امکان ندارد برای ترمیم رابطه تلاش کنید. پس عشق از همه چیز مهم تر است. آرام نفس بکشید. آماده باشید. به چیزی که ذهنتان می گوید توجه کنید. تنفس خود را احساس کنید. با ارزش هایتان ارتباط برقرار کنید.

این کار فقط چند ثانیه زمان می برد. درست مثل این که دکمه مکث را هنگان پخش فیلم فشار داده باشید. برای چند لحظه کوتاه، جنگ در وسط میدان متوقف خواهد شد. این چند ثانیه همه زمانی است که شما نیاز دارید تا کاری متفاوت انجام بدهید. مکث کنید، نفس بکشید و در لحظه حال حضور داشته باشید. بعد، یک بار دیگر دست به کار شوید و این بار کاری کنید که با ارزش های شما در رابطه زناشویی یعنی صمیمیت و احترام هماهنگ باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

توجه به شرایط خواستگار مهم بوده ولی در این میان در نظر داشتن بعضی از رفتارها بیشتر اهمیت دارد.

به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگارانامین حق‌ وردی روانشناس عمومی ؛ اظهار داشت: هر دختری خواستگارانی را داشته که با تحقیقات، برپایی جلسات متعدد و مشورت با والدین، به تصمیم نهایی در مورد آن رسیده ولی گاهی این فرد ویژگی‌های را دارا بوده که نشانه زنگ هشدار و نیازمند بررسی بیشتر است

وی اضافه کرد: یکی از این موارد توجه به فاصله‌های سنی بوده که ازدواج دختر بزرگتر از پسر و یا پسری که اختلافات سنی زیادی با دختر داشته را باید بسیار مهم دانست زیرا این دو نفر از نسل متفاوت با دیدگاه‌های مختلف هستند.

حق‌وردی گفت: اختلافات مذهبی و فرهنگی یکی دیگر از تضادهای مهم بوده که بی‌توجهی به آن باعث مشکلات جدی و گاهی درگیری دو خانواده شده زیرا ازدواج فقط رابطه دو فرد نبوده بلکه رابطه دو خانواده با یکدیگر است.

این روانشناس عمومی در پایان خاطر نشان کرد: از دیگر نشانه‌های مهم در شناخت یک خواستگار خوب عدم اعتیاد وی به مواد مخدر بوده که چنین فردی نیز ویژگی‌های از جمله پرخاشگری، بی‌مسئولیتی، بددهنی و فحاشی، عدم کنترل اعصاب و بعضا بیماری‌های خطرناکی را به دنبال خود خواهد داشت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در اسلام شرط سنی برای ازدواج لحاظ نشده است که مثلا زوجین توافق سنی نداشتند، عقد ازدواجشان باطل باشد.

به گزارش زنان کویر ، به نقل از  ساجده، مرد در هر سنی که باشد می تواند، با یک زن بالغ در هر سنی که باشد ازدواج کندو بر عکس زن در هر سنی که باشد می تواند با یک مرد. در هر سنی که باشد ازدواج کند، اما بهتر است حتی المقدور تناسب در سن، در بین زن و شوهر رعایت شود، چون زن و شوهری که از جهت سن، تناسب داشته باشند، بهترمی توانند با هم زندگی کنند و مشکلاتشان کمتر خواهد بود، زیرا تمایلات جنسی در سنین مختلف یکسان نیست. [1]

فردی که با همسر خود، اختلاف سنی فاحشی دارد، این فاصله معمولا فاصله ی فکری به وجود می آورد و باعث اختلاف در زندگی و عدم تفاهم خواهد شد. در جامعه زیاد مشاهده شده که دختر جوانی به اجبار به همسری مردی با اختلاف سنی ، 10 ، 15 ، 20 سال رسیده که در نهایت به طلاق کشیده شده است، هر چه از لحاظ سنی به هم نزدیک تر باشند و تفاهم و توافق در زندگی بیشتر خواهد شد.[2]

در این گونه ازدواج ها، اگر چه همه گونه امکانات مادی وجود داشته باشد، ولی هدف اساسی از ازدواج که « سکون و آرامش» است بدست نخواهد آمد. ممکن است در ابتدای چنین ازدواج هائی نام و نشانی از عوارض عدم رضایت به چشم نخورده، ولی پس از گذشت فصولی از ازدواج، به تدریج اختلاف سنی، مسائلی را به وجود خواهد آورد،[3] چه بسا یکی از طرفین به خاطر کمی سن و کم تجربگی نمی تواند دیگری را تحمل کند و یا احیانا آن که از سن بالائی برخوردار است از لحاظ غریزه ی جنسی ضعیف و دیگری قوی است و نمی تواند طرف مقابل را ارضاء و اشباع کند. [4]

اینجاست که اگر ایمان کافی در طرف مقابل نباشد، دست به کارهای خلاف می زند و اساس خانواده را در هم می ریزد و حیثیت خانواده یا طایفه ای را در معرض خطر قرارمی دهد. [5] باید توجه داشته باشیم ، آئین اسلام مرد و زن را تنها به رعایت تقوی و عفت دعوت نمی کند، بلکه راه هائی که تقوی و عفت را تضمین می کند به آنها نیز توصیه کرده است.

تمایلات حسی زن و مرد باید به طور طبیعی به وسیله ی ازدواج متعادل انجام گیرد و این وقتی حاصل می گردد که زن و مرد از نظر سنی با یکدیگر اختلاف سنی فاحشی نداشته باشند. فراموش نکنیم زن و مرد هر دو انسان هستند و هر انسانی دارای نیازمندیهای جنسی و عاطفی فراوانی می باشد ، افراد خواه از نظر خانواده فقیر یا غنی باشند، بالاخره انسان هستند و هر انسانی دوست دارد با فردی ازدواج کند که مورد رضایت خاطر او بوده ، بتواند رابطه ی عاطفی با او برقرار کند ، با پرداخت پول می توان اشیاء را بدست آورد ولی هرگز نمی توان دل انسان ها را با پول خریداری کرد. [6]

پس اینکه احیانا ثروتمندان در ایام پیری و کهولت سن و تهلیل قوی درصدد ازدواج با دوشیزه ای بر می آیند و دوشیزگانی هم به طمع ثروت آنان حاضر به ازدواج با آنان می شوند این کار صحیح نیست ، ممکن است خطرهایی نیز در پی داشته باشد، پس باید از این نوع ازدواج ها جدا پرهیز شود. [7]

1. ابراهیم، امینی، انتخاب همسر، ص 122.

2 . احمد، طهماسبی، جوان و ازدواج، بی جا، ناشر: انتشارات یاقوت، چاپ دوم، پائیز 1382 ، ص 61.

3. مجید، رشید پور، تعادل و استحکام خانواده، بی جا، چاپ و صحافی موسسه اطلاعات، چاپ اول، 1373 ، ص 14.

4. حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، ص 55.

5. همانجا.

6. مجید، رشید پور، تعادل و استحکام خانواده،ص 30.

7. حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، ص 55.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش زنان کویر ،  به نقل از عصر هامون، عدم توجه به مقوله ازدواج و به تاخیر انداختن آن برای جامعه مضرات گسترده ای به همراه دارد که در این راستا تمامی آحاد جامعه به ویژه مسئولان برای کم کردن موانع آن باید تلاش بیشتری داشته باشند.

برای رسیدن به یک ازدواج موفق باید مقوله های بسیاری به ویژه هم کفو بودن را مورد توجه قرار داد چرا که در صورت عدم توجه به آن ها عدم ازدواج موفق را در بردارد.

در دوران گذشته ازدواج بسیار راحت تر از زمان حال صورت می گرفت و زندگی های پایداری نیز تشکیل می شد. اما متاسفانه در سال های اخیر بنا به دلایل متعددی سن ازدواج در جامعه بالا رفته که در صورت عدم توجه به آن همچنان معضلات به قوت خود باقی مانده و در دراز مدت به یک فرهنگ در جامعه ایرانی و اسلامی خواهد شد.

در همه جوامع ازدواج یک رکن به منظور سلامتی و پایداری جامعه به شمار می رود که دارای فواید زیادی برای افراد آن و حتی جامعه می باشد که در صورتی که در زمان مناسب آن انجام نگیرد بسیاری از فرصت ها را از بین خواهد برد و آثار مخربی بر جامعه خواهد داشت.

در زمان های گذشته با بالغ شدن دختر و پسر زمینه های ازدواج برای افراد به راحتی مهیا و افراد تشکیل زندگی مشترک می دادند اما براساس آمارها در سال 85 تعداد 23 میلیون نفر در کشور مجرد بوده که 13 میلیون نفر پسر و 10 میلیون نفر دختر بودند که به هیچ وجه ازدواج نکرده بودند.

متاسفانه سن ازدواج در جامعه بالا رفته در حالیکه سن ازدواج در سال 85 در کشور برای آقایان 24 سال بوده در حال حاضر با افزایش سه ساله به ۲۸ سال رسیده است. همچنین سن ازدواج در سال 85 برای دختران نیز 19/7 بوده در حال حاضر به 23/4 رسیده است.

عدم تمایل افراد به ازدواج به مسائل زیادی مرتبط است که مسائل مادی به عنوان مهمترین آن به شمار می رود چرا که نبود شغل مناسب، عدم امنیت شغلی و بالا بودن سطح توقعات خانواده ها مانعی بزرگ بر سر راه ازدواج می باشد.

بالا رفتن سن ازدواج تاثیرزیادی بر کاهش فرزند آوری و از بین رفتن ارکان ها دارد چرا که یکی از وظایف ازدواج فرزندآوری است و تداوم خانواده و ایجاد فرزند مهم ترین وظیفه یک زوج است جوانان ازدواج می کنند اما به دلیل سن بالا احتمال بچه دارشدن در آن ها تا حدودی کاسته شده همچنین تفکرات القا شده توسط ماهواره ها به جوانان نیز زادآوری را در آنان کاسته و نسل ما در سال های آینده کمتر شده و سن بازنشستگی به دلیل آماده شدن نسل جدید برای ورود به جامعه و اقتصاد افزایش می یابد همچنین با بالا رفتن سن ازدواج از پایبندی به خانواده کاسته و انحطاط اخلاقی در افراد افزوده می شود که ماهواره ها در این راستا نقش بسزایی داشته است.

در حالیکه در تمامی نقاط کشور سن ازدواج بالا رفته و جامعه را در گیر نموده خوشبختانه سیستان و بلوچستان دارای پایین ترین سن ازدواج می باشد.

در نه ماهه ابتدایی سال بیش از ۱۶ هزار ازدواج در استان ثبت شده است

مدیر کل ثبت احوال سیستان و بلوچستان گفت: در نه ماهه ابتدایی سال جاری تعداد ۱۶ هزار و ۸۵۴ واقعه ازدواج در استان به ثبت رسیده است که از این تعداد ۱۲ هزار و ۳۴۲ واقعه در نقاط شهری و چهار هزار و ۵۱۲ واقعه در نقاط روستایی به ثبت رسیده است.

رضا راحت دهمرده اظهار داشت: میزان خام ازدواج در استان در این مدت برابر با هشت در هزار می باشد.

وی افزود: براساس آمارهای موجود بیشترین ازدواج در مردان در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و در زنان در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال رخ داده است

سیستان و بلوچستان رتبه نخست کشور در پایین ترین سن ازدواج را داراست

مدیر کل ثبت احوال سیستان و بلوچستان عنوان کرد: میانگین سن ازدواج در سیستان و بلوچستان آقایان ۲۵ سال و خانم ها ۲۱ سال می باشد در حالی که میانگین سن ازدواج در کشور با ۲ سال اختلاف ۲۸ سال می باشد.

رضا راحت دهمرده تصریح کرد: طبق قانون ثبت ازدواج کمتر از ۱۵ سال در ادارات ثبت احوال امکان پذیر نیست مگر اینکه زوجین کمتر از ۱۵ سال حکم رشد داشته و ازدواج آن ها در دفاتر ازدواج و طلاق صورت گرفته و توسط سازمان ثبت اسناد ثبت می گردد.

وی با بیان اینکه نسبت سن ازدواج به طلاق در استان ۱۲/۲ می باشد ادامه داد: براساس این شاخص در استان به ازای هر ۱۲ ازدواج یک طلاق صورت می گیرد.

در نه ماهه ابتدایی سال ثبت ازدواج افزایش داشته است

مدیر کل ثبت احوال سیستان و بلوچستان عنوان کرد: در مدت مشابه سال گذشته در استان تعداد ۱۶ هزار و ۵۰۴ واقعه ازدواج به ثبت رسیده که تعداد ۱۲ هزار و ۹۱۶ واقعه آن در نقاط شهری و سه هزار و ۵۸۸ واقعه در نقاط روستایی ثبت شده است.

دهمرده افزود: در نه ماهه ابتدایی سال جاری آمار ثبت ازدواج نسبت به سال گذشته تعداد ۳۵۰ واقعه افزایش داشته است.

وی بیان داشت: در نه ماهه ابتدایی سال جاری بیشترین تعداد ازدواج ثبت شده معادل ۱۲/۵ درصد از کل ازدواج های ثبت شده زوجین با سن مساوی به وقوع پیوسته است همچنین رتبه دوم و سوم این شاخص مربوط به زوجین با اختلاف سنی سه سال و دو سال زوج بزرگتر از زوجه می باشد.

وی اذعان داشت: در ازدواج های ثبت شده در این مدت، زنان کمتر از ۲۰ سال سهم ۵۱/۸ درصدی از کل ازدواج ها و مردان کمتر از ۲۵ سال سهم ۵۹ درصدی از کل ازدواج ها را به خود اختصاص داده اند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش خبرگزاری پانا،عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه گزارش های ارائه شده در مجلس نشان دهنده رشد آسیب های اجتماعی است، گفت: در مجموع اعتیاد و طلاق در صدر آسیب های اجتماعی قرار دارند.

محمد اسماعیل سعیدی در مورد گزارش های مربوط به آسیب های اجتماعی که در مجلس ارائه می شود، گفت: معمولا هرچند وقت یک بار گزارش هایی در خصوص آخرین وضعیت آسیب های اجتماعی کشور از سوی وزارت کشور و مرکز پژوهش های مجلس به مجلس و کمیسیون اجتماعی ارائه می شود که این گزارش ها نشان دهنده رشد آسیب های اجتماعی نسبت به سال های قبل بوده است.

وی گفت: متاسفانه در حال حاضر در مورد آسیب هایی مانند اعتیاد، بیکاری، طلاق و...، در وضعیت خوبی به سر نمی بریم به طوریکه از هر ۳ ازدواج یکی به طلاق می انجامد.

سعیدی به اعتیاد نیز اشاره کرد و اظهار داشت: در مورد آمارهای اعتیاد نیز کف و سقفی وجود دارد به طوریکه ۲.۵ میلیون نفر حداقل آنها و حداکثر نیز دو برابر این تعداد هستند.

آمارهای آسیب های اجتماعی تکان دهنده است

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با تاکید بر اینکه آمارهای آسیب های اجتماعی تکان دهنده است، گفت: بخش عمده ای از مشکلات به اشتغال و بیکاری جوانان برمی گردد. بطور میانگین در تمامی اقشار سنی آمار بیکاران ۳.۵ میلیون نفر است اما در میان فارغ التحصیلان و افرادی که سن آنها ۲۲ تا ۴۰ سال است این آمار بسیار بالاتر است و به نظر می رسد بحث بیکاری و اشتغال یکی از عوامل اصلی طلاق و سایر آسیب های اجتماعی در کشور است.

وی گفت: مراجعاتی که به حوزه های کاری نمایندگان می شود نشان می دهد که جوانانی که در دوره نامزدی هستند به دلیل بیکاری و عدم اشتغال دو تا سه سال نمی توانند ازدواج کنند و در همین دوره برای طلاق نیز مراجعه می کنند. در مجموع براساس آمارها ۵۰ درصد طلاق ها در ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتد و این نشان دهنده این است که در این زمینه با آسیب جدی مواجه هستیم.

نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر با اشاره به اینکه اعتیاد و طلاق در راس آسیب های اجتماعی هستند تصریح کرد: آمار اصلی طلاق علاوه بر مباحث فرهنگی بحث اشتغال است و موضوعات فرهنگی تبعات و تاثیرات شبکه های مجازی و ماهواره ای در فرهنگ جامعه مشکلات اساسی ایجاد کرده که مهمترین تاثیر آن بی اعتمادی اعضای خانواده نسبت به یکدیگر است.

وی تاکید کرد: در حال حاضر یکی از اهداف شبکه های مجازی و ماهواره ای متزلزل کردن و متلاشی کردن ارکان خانواده است. هنگامی که اعتماد در میان زوجین از بین می رود و هر کدام در ساعاتی که در خانه هستند یک گوشی موبایل به دست دارند به همین دلیل ارتباط دوسویه عاطفی آنها به موبایل و لب تاپ معطوف می شود و به مرور این ارتباطات ضعیف می شود.

بدترین مشکلی که در ارتباطات مجازی ایجاد می شود ترویج بدبینی زوجین به یکدیگر است

به گفته سعیدی، بدترین مشکلی که در این ارتباطات از طریق فضای مجازی ایجاد می شود ترویج بدبینی نسبت به زوجین در خانواده و ارتباطات خارج از عرف و حدود است که آنها را سهل و آسان نشان می دهد و باعث می شود به تدریج آسیب های اجتماعی ایجاد و در نهایت منجر به طلاق شود.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: واقعیت این است که با توجه به آسیب های اجتماعی باید برای مقابله و پیشگیری از آن اقدامات جدی انجام شود و در حال حاضر نیز در مجلس حساسیت زیادی بر روی این موضوعات وجود دارد که کمیسیون های مختلف نیز به خصوص کمیسیون اجتماعی موضوع آسیب ها را دنبال می کند.

یکی از اقداماتی که باید در مرحله اول درخصوص آسیب های اجتماعی انجام شود ارائه آمار دقیق است

وی اظهار داشت: یکی از اقداماتی که باید در مرحله اول درخصوص آسیب های اجتماعی انجام شود ارائه آمار دقیق است تا مبنای برنامه ریزی های گسترده قرار گیرد چون در غیر این صورت با نداشتن آمارهای دقیق برنامه ریزی ها با مشکل مواجه می شود. بنابراین جمع آوری آمار درست، تحلیل از شرایط و وضعیت موجود و در مرحله بعد نیز برنامه ریزی برای پیشگیری و مقابله با آسیب های اجتماعی از جمله اموری است در کمیسیون پیگیری می کنیم.

به گفته سعیدی، سازمان ها و مراجع ذی ربط هر کدام در بحث پیشگیری از آسیب های اجتماعی وظایفی دارند که ما نیز در مجلس در خصوص نظارت و عملکرد آنها قانون گذاری و برنامه ریزی اقدامات لازم را انجام می دهیم که امیدواریم در کاهش آسیب های اجتماعی موثر باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش «نسیم آنلاین»، مریم فکور در گفت‌وگویی اظهار کرد: در نگاه بدبینانه، پسر مجرد به این دلیل خواهان ازدواج با زن مطلقه است که فکر می‌کند ازدواج راحتی در پیش دارد. در واقع طبق یک انتظار عمومی زنان مطلقه در ازدواج دوم‌شان کم توقع‌تر بوده و سازش بیشتری نشان می‌دهند. هم‌چنین این دسته از زنان تمایل به ازدواج کم سر و صدا داشته و به‌دنبال برگزاری مراسم پی در پی و تشریفات نیستند.

این روان‌شناس ادامه داد: ممکن است در این میان پسرانی هم باشند که فکر می‌کنند امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد به مراتب پایین‌تر است در نتیجه شرایط ازدواج با او آسان‌تر خواهد بود. علاوه‌بر این، فکر می‌کنند که زنان مطلقه انتظار مالی پایین‌تری دارند و در شرایطی که مهریه، هزینه‌های مراسم ازدواج، هزینه‌های تأمین مسکن و درآمد برای پسرها یک دغدغه جدی است، زنان مطلقه با انتظارات پایین‌تر می‌توانند گزینه خوبی باشند.

وی تصریح کرد: در واقع بسیاری از زنان مطلقه حامی ندارند و خانواده آن‌ها به‌علت موقعیت فرزندانشان تمایل دارند زندگی دوم دخترشان را حفظ کنند، از همین‌رو از میزان دخالتشان کاسته می‌شود. علاوه‌بر این، زنی که مهریه و حق و حقوق مالی‌اش را از همسر سابق دریافت کرده، تمکن مالی بیشتری دارد و می‌تواند منبع حمایتی خوبی برای یک پسر مجرد باشد.

فکور با تأکید بر پی بردن زنان مطلقه به انگیزه‌های خواستگارشان برای ازدواج، گفت: ازدواجی که صرفاً به دلیل برخورداری از حمایت یک مرد صورت بگیرد می‌تواند خطرناک بوده و چالش‌های زندگی پیشین را برای یک زن تکرار کند. از همین‌رو بهتر است کار را به کاردان سپرد و با مشاوره‌های روانشناسی یک نفره و دو نفره تصمیم نهایی را گرفت.

این روانشناس خاطرنشان کرد: یکی از آسیب‌های ازدواج با زنان مطلقه یادآوری مکرر خاطرات پیش از ازدواج است، چون ممکن است زن در چنین ازدواجی مورد سرزنش مرد و اطرافیان او باشد و با وجود کوچک‌ترین اختلافی بر سرش منت بگذارند که «حتماً همسر قبلی‌ات همین رفتار را دیده که طلاقت داده» و یا«تو از یک زندگی شکست‌خورده بیرون آمده بودی و من حمایتت کردم».

وی تصریح کرد: زنان مطلقه در صورت داشتن یک زندگی آرام، قدر موقعیت را می‌دانند و برای بهتر شدن زندگی تلاش می‌کنند، چون وضعیت بدتری را چشیده‌اند و حاضر نیستند زندگی خوب امروزشان را از دست بدهند. این در حالی است که زنان مطلقه به‌واسطه تجربه‌هایی که در زندگی اول خود کسب کرده‌اند، عموماً توانایی مدیریت بهتری در روابط دارند و شاید به همین‌خاطر است که نظر پسران مجرد را بیشتر جلب می‌کنند. در واقع این زنان از مهارت‌های خانه‌داری، ارتباط با اقوام و برخورد با همسر برخوردار بوده و دیگر نیازی نیست با شروع زندگی مشترک به آزمون و خطا بپردازند.

فکور یادآور شد: مطلقه بودن نمی‌تواند علت انتخاب نشدن برای ازدواج باشد، این در حالی است که امروزه آمار طلاق بالا رفته و ممکن است زنان جوان زیادی در دهه دوم یا اوایل دهه سوم زندگی‌شان مطلقه شده باشند، اما از امتیازهای خانوادگی و اجتماعی برجسته‌ای برخوردار باشند. از این‌رو نگاه سنتی و قضاوت نادرست درخصوص فاصله گرفتن از این زنان نمی‌تواند بر پایه منطق صورت گرفته باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک روان‌شناس گفت: افرادی که تصور می‌کنند ازدواج می‌تواند درمانی برای افسردگی و سایر اختلالات روحی‌شان باشد کاملاً در اشتباهند.

معصومه عباسی، اظهار کرد: متأسفانه برخی خانواده‌ها وقتی متوجه افسردگی فرزندشان می‌شوند برایش نسخه ازدواج می‌پیچند. در حالی که ازدواج شاید بتواند تنها نقش مسکن داشته و فرد متأهل بعد از چند ماه باز هم درگیر علائم اختلال افسردگی شود. از این‌رو، اشخاص پیش از اقدام به هر کاری و پیش از این‌که نشانه‌های نارضایتی از زندگی را به طرف مقابل انتقال دهند باید در پی درمان بوده و در سلامت کامل روحی برای ازدواج گام بردارند.

این روانشناس با تأکید بر این‌که هر ازدواجی باید با میل و رغبت دو طرف انجام گیرد، ادامه داد: در واقع انتخاب همسر، انتخابی مادام‌العمر بوده و مقرر است زن و مرد مدت زمانی طولانی در کنار هم زندگی کنند. از همین‌رو باید دو طرف سلامت روان داشته باشند. اما متأسفانه برخی خانواده‌ها که به افسردگی فرزندشان واقف‌اند آن را پنهان کرده و معتقدند با ازدواج بهبود می‌یابد، در حالی که این تصور کاملاً غلط است.

وی تصریح کرد: ازدواج حتی در شرایطی که همه‌چیز طبق روال عادی باشد، دغدغه‌های خاص خود را دارد و اگر یکی از دو طرف نیز با افسردگی وارد رابطه شود به همه این دغدغه‌ها دامن زده است. البته افسردگی موانع چندانی در پیشبرد زندگی پدید نمی‌آورد و در بسیاری موارد به راحتی قابل درمان است، اما خانواده و خود فرد باید در نظر داشته باشند که این درمان باید تحت نظر مشاور و نه زیر سایه ازدواج انجام گیرد.

عباسی با اشاره به این‌که پذیرش اختلال‌هایی مانند افسردگی و اضطراب وسواسی، اولین گام برای درمان به شمار می‌رود، افزود: اختلال‌های روانی افراد در جلسات مشاوره‌های پیش از ازدواج به‌راحتی قابل شناسایی است. این در حالی است که روان‌شناس هرگز از لحاظ قانونی، شرعی و اخلاقی نمی‌تواند کسی را از ازدواج منع کند و تنها کاری که انجام می‌دهد آگاهی دادن به دو طرف است تا مشکل را شناخته و زندگی مشترکشان را در مسیری درست آغاز کنند، چون افسردگی می‌تواند تهدیدی برای فرد و هسر آینده به شمار رفته و مثل سدی در برابر احساس خوشبختی رفتار کند.

این روانشناس خاطرنشان کرد: هر شخصی باید هنگامی که اقدام به ازدواج می‌کند برای پذیرش نقش همسر، مادر یا پدر آماده باشد نه این‌که بار مسایل روحی خود را روی شانه طرف مقابل بگذارد، در واقع سلامت روان زوجین، توانایی برای تأمین نیازهای جسمی و عاطفی طرف مقابل، هم‌چنین منبع درآمد مناسب از جمله مواردی است که می‌تواند ضامن استمرار زندگی مشترک باشد

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر