وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۲۴ مطلب با موضوع «دانستنی ها» ثبت شده است

شرایط صحت نکاح:۱- رضایت و حضور ولی زن در نکاح ۲- وجود دو شاهد برای نکاح(مستحب) ۳- رضایت دختری که نکاح می‌شود. 4- قصد انشا زوجیت (ایجاد ما لم یوجد) در بین زوجین شود. 5- مهریه و شروط گفته شود.

عقد ازدواج دائم

بعد از گرفتن اذن از پدر دختر، دعای ( اللهم کن لولیک ... ) به ضمیمه (اللهم مُنَّ علینا بظهور ولیک وعجل له بالفرج والعافیة و النصر)

گرفتن وکالت از دوشیزه:

* به مبارکی و میمنت پیوند آسمانی عقد ازدواج دائم و همیشگی بین دوشیزه محترمه سرکار خانم . . . . . . . . و آقای ....................... منعقد و اجرا می گردد.

* دوشیزه محترمه مکرمه سرکار خانم ..........................

آیا بنده وکیلم شما را به عقد زوجیت دائم و همیشگی آقای ........................ به صِداق و مهریهٔ: یک جلد کلام الله مجید

یک جام آینه، یک جفت شمعدان

یک شاخه نبات

و مهریه معین ضمن العقد و بقیه به تعداد ...... سکهٔ طلای تمام بهار آزادی رایج در جمهوری اسلامی ایران که تماماً به ذِمهٔ زوج مُکَرّم دِین ثابت است و عِندَالمُطالِبِه به سرکار عالی تسلیم خواهند داشت.

و شروطی که مورد توافق طرفین بوده در آورم.

آیا بنده وکیلم؟

گرفتن وکالت از مرد:

* جناب آقای ....................... آیا از طرف شما وکالت دارم که ایجاب موکّله ی خود، خانم .. . . . . .   با مهریه و شرایط ذکر شده قبول نمایم.

آیا بنده وکلیم؟

 

 بعد از گرفتن وکالت از عروس و داماد خطبه عقد بشرح ذیل جاری می شود:

خطبه عقد

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدُ ِلله الذی أحَلَّ النِکاحَ و حَرَّمَ السّفاحَ و الزِّنا، و اَلَّفَ بینَ القلوب بعدَ الفِراق و الشِقاق، و آنسَهُم بالرأفه و الصَلاحِ، ثم الصّلوهُ و السلام علی سیدنا محمدٍ و آله البَرَرهِ الکرام.

و قال اللهُ تبارک و تعالی : وَ اَنْکِحُوا آلْاَیامی مِنْکُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَلیمٌ (نور آیه 32) وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۱﴾

و قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله ): النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی‏. و قال (ص): مَنْ تَزَوَّج فَقَدْ أَحرَزَ نِصفَ دینِهِ فلیَتّقِ اللهَ فی النِصفِ الباقی.

صیغه عقد به فارسی و عربی (باید به قصد انشاء زوجیت خوانده شود.)

- به عقد دائم شرعی، موکله ی خود (دوشیزه:. . . . . . . . . . . . . . ) را به اذن پدرشان بر این  مهریه  معین شده و مورد توافق، به عقد دائم موکل خود ( آقای: . . . . . . . . . . . . . . . )  درمی آورم.

- این ازدواج را برای موکل خودم طبق مهریه ی تعیین شده قبول کردم.

أنکحتُ مُوکِّلَتی مُوکِّلِی علی المهر المعلوم  .  .  . قبلتُ النّکاحَ لمُوکّلی علی المهر المعلوم

زوّجتُ مُوکِّلَتی بمُوکِّلِی علی الصداق المعیَّن .  .  .  قبلتُ التزویج والزواج لموکلی علی الصداق المعلوم

متّعتُ مُوکِّلَتی مُوکِّلِی علی الصداق المعلوم .  .  .  قبلتُ التمتیع لموکلی علی الصداق المعلوم

أنکحتُ و زوّجتُ مُوکِّلَتی بمُوکِّلِی علی المهر المعلوم مع شرائط المذکوره .  .  .  قبلتُ النکاحَ و التزویجَ والزِواجَ لموکلی علی المهر المعلوم مع شرائط المذکوره.

أنکحتُ و زوّجتُ مُوکِّلَتی من موکلی علی المهر المعلوم .  .  . قبلتُ النکاح و التزویج لموکلی علی المهر المعلوم

بإذنها و إذن ابیها أنکحتُ و زوّجتُ و متّعتُ مُوکِّلَتی موکلی علی المهر المعلوم .   .  . قبلتُ النکاحَ و التزویجَ و الزِواجَ و التَمتیعَ لموکلی علی المهر المعلوم

زوَّجتُها بإذنها و إذن أبیها مُوکِّلَتی لموکلی علی الصداق .  .  . قبلتُ النکاح و التزویج والزِواجَ و التمتیعَ لموکلی علی المهر المعلوم.

الحمدلله رب العالمین

دعای پایان عقد

اللهم انصُرِ الاسلامَ و اهلَه واخذُلِ الکفرَ و اهلَه و شَتِّت شَملَهم و فَرِّق جمعَهم و قَلِّب تَدبیرَهم. اللهم ألِّف بینَهما کما ألَّفتَ بین آدمَ و حوا، اللهم ألِّف بینهما کما ألَّفتَ بین ابراهیمَ و سارا، اللهم ألِّف بینهما کما ألَّفتَ بین موسی و صَفورا، اللهم ألِّف بینهما کما ألَّفتَ بین محمد و خدیجهَ الکبری، اللهم ألِّف بینهما کما ألَّفتَ بین علی و فاطمهَ الزهرا علیهما السلام، اللهم طَیِّب نسلَهما واجعَلهما ملازمین لِمحمدٍ و آله الطیبینَ الطاهرینَ و اجعَلهُما ممَّن قُلتَ فیهم : اُدْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ (زخرف ، 70)

اللهم اخلُف لهما ولداً صالحاً و أوسِع فی رزقهما إنک واسع علیم. اللهم انی اُعیذُهما بک و ذریتَهما من الشیطان الرجیم بحق محمدٍ و آله الطاهرین.

منبع: 313 http://dastan.vcp.ir

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پایگاه آموزشی مهداد (www.mahdad.ir):

نسب در لغت به معنی قرابت، خویشی و خویشاوندی است. نسب در اصطلاح حقوقی عبارت است از رابطه خویشاوندی بین دو نفر که یکی از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالثی باشند و به طور کلی منتهی شدن دو نفر به منشأ واحد است. نسب، مترادف با قرابت نسبی است و رابطه طبیعی و خونی بین کلیه خویشاوندان نسبی خط مستقیم یا خط اطراف را در بر می‌گیرد. این نسب به معنی عام است. اما نسب به معنی خاص عبارت است از رابطه پدر فرزندی یا مادر فرزندی و رابطه طبیعی و خونی میان دو نفر است که یکی به طور مستقیم و بدون واسطه از صلب یا بطن دیگری به دنیا آمده است.

به گزارش پایگاه آموزشی مهداد، خانواده با نکاح صحیح زن و مرد تشکیل می‌شود و نسب مشروع نیز ناشی از ازدواج مشروع پدر و مادر است زیرا قانونگذار طفلی را که از رابطه آزاد زن و مرد به وجود آمده منسوب به هیچ کدام نمی‌داند و چنین کودکی عضو خانواده نبوده و حتی از نام پدر و مادر استفاده نمی‌کند و از آنان ارث نمی‌برد. آثار رابطه‌ای که زن و مرد با یکدیگر دارند تابع واقعیت است نه اعتقاد دو طرف به عنوان مثال چنانچه طرفین یا یکی از آنان به وجود رابطه زناشویی یا انعقاد عقد نکاح صحیح آگاه نباشد، این اعتقاد خللی به نسب مشروع طفل نمی‌رساند و طفل ناشی از این رابطه مشروع و منسوب به پدر و مادر خویش است. همچنین حرمت نزدیکی بین زن و مرد باید ذاتی باشد نه عارضی. به این معنی که گاهی رابطه بین زن و مرد به دلائلی چون در حال احرام بودن به عده نزدیکی به شبهه حرمت دارد که در صورت انعقاد نطفه دراین دوران و تولد کودک باید طفل را منسوب به پدر و مادر دانست. از ظاهر ماده 1158 قانون مدنی نیز چنین استنباط می‌شود.

معنای نسب

نسب در لغت به معنی قرابت، خویشی و خویشاوندی است. نسب در اصطلاح حقوقی عبارت است از رابطه خویشاوندی بین دو نفر که یکی از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالثی باشند و به طور کلی منتهی شدن دو نفر به منشأ واحد است. نسب، مترادف با قرابت نسبی است و رابطه طبیعی و خونی بین کلیه خویشاوندان نسبی خط مستقیم یا خط اطرافرا در بر می‌گیرد. این نسب به معنی عام است. اما نسب به معنی خاص عبارت است از رابطه پدر فرزندی یا مادر فرزندی و رابطه طبیعی و خونی میان دو نفر است که یکی به طور مستقیم و بدون واسطه از صلب یا بطن دیگری به دنیا آمده است.

بررسی احکام انواع نسب

نسب که از طریق رابطه خونی طفل به پدر و مادر موجود می‌شود، از نظر حقوقی دارای انواعی است که هر کدام دارای احکام خاصی می‌باشند. ما در این قسمت به بعضی از احکام آن اشاره می‌کنیم.

1- احکام نسب مشروع یا قانونی؛

نسب وقتی قانونی و مشروع است که در زمان انعقاد نطفه طفل، پدر و مادر طفل دارای رابطه نکاح و زوجیت صحیح اعم از نکاح دائمی یا منقطع باشد.

در صورتی که نطفه طفل قبل از ازدواج منعقد گردد، و سپس آن پدر و مادر طبیعی با یکدیگر ازدواج نمایند، طفل واقعاً متولد از رابطه قانونی و شرعی نیست، هر چند که در زمان زوجیت متولد شده، و او را طفل خود بدانند.

2- احکام نسب ناشی از شبهه؛

هر گاه مردی با زنی نزدیکی کند، به تصور این که بین آنها رابطه زوجیت وجود دارد و در واقع چنین رابطه‌ای وجود نداشته باشد، این عمل را نزدیکی به شبهه یا وطی به شبهه می‌گویند.

در صورتی که فرزندی از نزدیکی به شبهه به دنیا آید، او را ولد شبهه و نسب او را نسب ناشی از شبهه می‌نامند.

در صورتی که پدر و مادر طفل هنگام انعقاد نطفه در وضع نکاح صحیح نباشند. و عدم نکاح صحیح را بعداً متوجه شوند، در صورتی که در زمان نزدیکی بر صحت ازدواج باور داشته باشند، چه در شبهه حکمی و چه در شبهه موضوعی، در فقه و حقوق ایران نسب ناشی از شبهه در حکم نسب مشروع است. ولد شبهه هم به کسی که در هنگام نزدیکی در اشتباه بوده است، ملحق می‌گردد.

3- احکام نسب ناشی از زنا؛

نسب ناشی از زنا زمانی است که پدر و مادر طبیعی طفل هنگام انعقاد نطفه در حال ارتکاب زنا بوده‌اند، و رابطه زوجیت بین آنها وجود نداشته و نسبت به هم اجنبی بوده‌اند. در چنین شکلی از رابطه نامشروع طفل متولد از زنا یا به اصطلاح ولد الزنا است.

در حقوق ایران نسب نامشروع به رسمیت شناخته نشده و طفل ناشی از رابطه آزاد زن و مرد، به زنا کار ملحق نمی‌شود.

4- احکام نسب ناشی از تلقیح مصنوعی؛

نسب وقتی ناشی از تلقیح مصنوعی است که به لحاظ ناباروری زوج یا زوجه یا هر دو و از تماس غیر جنسی و از راه دخالت متخصصین پزشکی و با به کار گیری صور مختلف تلقیح مصنوعی، طفل ایجاد شده باشد.

هر گاه نطفه شوهر با وسیله‌ای جز نزدیکی وارد رحم زن شود و از ترکیب اسپرم شوهر با تخمک زن فرزندی پدید آید، این فرزند ملحق به صاحب نطفه و مادر طفل می‌باشد.

ارکان دعوی

برای دعوای اثبات نسب دو رکن قابل تصور است:

الف) انعقاد عقد نکاح صحیح: باتوجه به اجباری شدن ثبت نکاح به وسیله سند ازدواج احراز می‌شود و الا با اقرار یا شهادت شهود و سایر امارات قابل احراز است.

ب) انعقاد نطفه طفل ناشی از رابطه زناشویی زوجین.

مراحل دادرسی

به نظر می رسد به طور معمول باید بین دلایل و روند دادرسی اثبات نسب مادری بااثبات نسب پدری تفکیک قائل شد.

1) اثبات نسب مادری: اگر کسی بخواهد نسب مشروع خود را به زنی که شوهر دارد اثبات کند می تواند به دلائل متعددی از جمله سند ولادت یا شناسنامه که متداول ترین دلیل اثبات نسب است، شهادت شهود، امارات از جمله نظر کارشناس یا پزشکی قانونی با تطبیق DNA خون مدعی با خانواده‌ای که خود را منسوب بدان می‌داند و یا اقرار استناد کند. دراین صورت دادگاه چنانچه به دلایلی چون سند ولادت یا سند سجلی و اقرار بخواهد نسب و ادعای مدعی را احراز کند، بعد از تشکیل اولین جلسه دادرسی مبادرت به انشای رای می‌نماید و الا چنانچه دلیل اثبات دعوی، شهادت شهود باشد، بعد از تشکیل اولین جلسه دادرسی قرار استماع شهادت شهود صادر و در وقت مقرر دیگری با استماع آن و عنایت به گواهی گواهان، اقدام به صدور رای می‌نماید.

2) اثبات نسب پدری: گاهی فرد نسب مشروع خود را به شخصی به عنوان پدر خود ادعا می‌کند در این صورت باید ثابت نماید وی حاصل رابطه مشروع مادرش با مدعی علیه، به موجب عقد نکاح صحیح بوده است. اثبات نسب پدری در رویه قضائی ار حیث ادله اثبات دعوی کمی دشوارتر از مورد قبل است و در این راه غالبا هیچ شاهدی مانند قبل که از مادر متولد شده است و نظایر آن به کار نمی آید. لیکن دلائلی چون اقرار و اماره فراش ماده 1158 و 1159 ق. م می‌تواند در احراز قضیه راه گشا باشد. در صورتی که امکان اثبات از طریق مذکور فراهم نبود می توان با استفاده از امارات دیگر از جمله جلب نظر پزشکی قانونی و تعیین نسب از طریق تطبیق DNA خون به نتیجه رسید.

بنا به مراتب فوق رسیدگی به این دعوی نیازمند یک جلسه رسیدگی و یا در صورت ارجاع به نظر پزشکی قانونی، سه جلسه رسیدگی است.

منبع:حمایت

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پایگاه آموزشی مهداد (www.mahdad.ir):

اجازه ازدواج

به گزارش پایگاه آموزشی مهداد، بر اساس ماده 1043 قانون مدنی، اجازه ازدواج دختر با پدر یا جد پدری او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن  این اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج کند و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده است پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند. طبق تبصره یک ماده 1210 قانون مدنی سن بلوغ دختر 9 سال تمام قمری است اما بر اساس ماده 1043 قانون مدنی بلوغ دختر باکره موجب نمی‌شود که بتواند بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند. بنابراین دختر باکره در هر سنی باشد ولو به سنین بالا هم رسیده باشد ازدواجش موقوف به اجازه پدر یا جد پدری خواهد بود.

رییس دادگاه پس از احضار پدر و استماع دلایل وی و رسیدگی‌های لازم، تصمیم‌گیری می‌کند. در اینجا پدر به طرق گوناگون ممکن است از دادن اجازه مضایقه کند؛ مثلاً بدون اینکه علتی را بیان نماید ازدواج را اجازه ندهد، یا اینکه به بهانه‌هایی غیرموجه، از قبیل عدم تحصیلات عالیه، فقیر بودن و غیره اشاره و مخالفت نماید، و یا اینکه هیچ‌گونه نظر موافق یا مخالفی را ابراز نکند. در تمام این موارد دادگاه چنین مخالفتی را معتبر ندانسته و اجازه ازدواج دختر با مرد مورد نظر را صادر می‌کند. اما چنانچه پدر دلایل موجهی از قبیل اعتیاد مرد به مواد مخدر، مشروب‌خواری، سرقت، فساد و غیره داشته باشد، دادگاه اجازه ازدواج نخواهد داد.

این نکته نیز قابل‌ذکر است که ماده 1043 قانون مدنی ترتیبی را بین پدر و جد پدری برای ازدواج معین کرده است یعنی دختر برای اجازه به هر کدام از پدر یا جد پدری می‌تواند مراجعه کند و هر یک از آنها مستقلاً می‌تواند اجازه دهد. و در صورت اخذ اجازه از یکی از آنها، به اجازه دیگری نیاز نیست.

ازدواج با تبعه خارجی

امکان ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی در قوانین ایران پیش‌‌بینی شده است. این ازدواج حتی اگر زن از دولت اجازه‌ای نداشته باشد، به لحاظ شرعی صحیح و آثار نکاح بر آن مترتب است اما این ازدواج از منظر قانونی قابل پیگرد نیز هست یعنی بر اساس ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی، هر دو مجازات می‌شوند زیرا بر اساس ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی، ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی، به اجازه دولت منوط است و علت این اجازه، برای حفظ امنیت کشور و حمایت از اتباع ایرانی است.

بر اساس ماده ۹۸۷ قانون مدنی نیز زن ایرانی مجاز به ازدواج با تبعه خارجی است، اما با وقوع این امر، آثار حقوقی متعددی نیز بر احوال شخصیه او مترتب می‌شود. همچنین تابعیت زن ایرانی بعد از ازدواج با تبعه خارجی باقی می‌ماند، مگر آنکه بر اساس قانون دولت متبوع شوهر، تابعیت این کشور به واسطه وقوع عقد، به زن تحمیل شود.

بر اساس قانون تکلیف فرزندان حاصل از ازدواج که مصوب ۱۳۸۵ است، فرزندانی که در ایران متولدشده‌اند، می‌توانند پس از رسیدن به سن ۱۸ سال، تقاضای تابعیت کنند.

ازدواج بدون اجازه پدر

اگر دختری بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند در چنین حالتی پدر یا جد پدری می‌تواند به دادگاه مراجعه و در دادخواستی، با ذکر دلیل مخالفت خود، ابطال این ازدواج را تقاضا کند و دادگاه پس از رسیدگی در صورت احراز موجه بودن دلیل مخالفت پدر یا جد پدری، عقد واقع‌شده را باطل خواهد کرد. اما اگر دختر ثابت کند که دلیل مخالفت پدر یا جد پدری‌اش موجه نیست، دادگاه عقد مزبور را باطل نکرده و حکم به تأیید و صحت آن خواهد داد؛ یعنی ازدواج مذکور را تنفیذ خواهد کرد و به این ترتیب اختیار اجازه پدر یا جد پدری را ساقط می‌کند.

وقتی پدر یا جد پدری در دسترس نیست

ماده 1044 قانون مدنی و تبصره آن برای زمانی در نظر گرفته شده است که پدر یا جد پدری برای ازدواج در دسترس نیستند. بر اساس این قانونی اگر این دو در دسترس نباشند دختر بدون اجازه آنان می‌تواند ازدواج کند. البته ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط با تأیید و اجازه دادگاه مدنی خاص خواهد بود.

البته اگر پدر یا جد پدری فوت کرده باشند، برابر همان ماده 1044 قانون مدنی دختر می‌تواند ازدواج کند  اما در این مورد دیگر نیازی به اجازه مرجعی دیگری مانند دادگاه ندارد و می‌تواند مستقلاً برای ازدواجش تصمیم بگیرد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بر خلاف سال های پیش که باید برای دریافت وام ازدواج به بانکهای متعددی مراجعه میکردید و مدت ها در صف انتظار باقی میماندید.

به گزارش پایگاه خبرهای بانکی(نیوزبانک)،در حال حاضر به طی این روند طولانی نیازی نیست و وام ازدواج در کمتر از 10 روز به دست شما میرسد؛ هرچند که برای دریافت آن روال سادهتری طراحی شده است. شرایط و دستورالعمل اخذ وام ازدواج دارای 2 وجه عمومی و اختصاصی است.

شرایط دریافت کننده تسهیلات

دارا بودن تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران در این باره یک اصل است. همچنین به هر یک از زوجـــین مــبلغ 30 میلیون ریال تسهیلات ازدواج تعلق میگیرد.

کلیه شهروندان ایرانی خارج از کشور که گواهی ازدواج آنــــها توسط سفارت جـــــــمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور صادر شده، قادر به ثبت نام بوده و گـــواهی ازدواج آنها که ممـهور به مـهر کنسولگری ایران در کشور مــذکور است به عـــنوان ســــند ازدواج تلقی میشود.

اقرارنامه ازدواج یا هر مدرک مشابه که در سایر ادیان رســــمی توسـط مــراکز اقلیتهای دینی در داخل کشور مورد تایید قرار گیرد، معادل عــقدنامه تلقی شده و این متقاضیان نیز قادر به ثبت نام خواهند بود.

قابل ذکر است که تسهیلات قرض الحسنه ازدواج تنها یکبار به متقاضیان پرداخت میشود و متقاضیان تسهیلات قرض الحسنه ازدواج فقط از تاریخ وقوع عقد تا پایان سال بعد فرصت استفاده از تسهیلات موصوف را دارند.

مدارک مورد نیاز

اصل و کپی سند ازدواج، اصل و کپی کلیه صفحات شناسنامههای زوجین، اصل و کپی شناسنامههای ضامنین، اصل و کپی کارت ملی ( موقت یا دایم ) زوجین، اصل و کپی کارت ملی ( موقت یا دایم ) ضامن، کد پستی 10 رقمی و آدرس کامل محل سکونت زوجین و کد رهگیری 10 رقمی دریافتی از سایت پس از مرحله ثبت نام، مدارک لازم برای دریافت این تسهیلات است.

شرایط ضامن

در این مرحله ضامن دریافت کننده تسهیلات هم باید شرایطی داشته باشد. چنانــچه متقاضی دریافت تسـهیلات ازدواج، کارمــند رســـمی یا پیمانی دولت، نــیروی نظامی و انتظامی، نـــهـادها و مــوسسات عــمومی (نظیر شهرداری و بنیاد ، کمیته امــداد ، هـــلال احـمر) باشد، ارائــه گــواهی تــعهد کــسر اقـساط از سـازمان مربوطه به همراه ارائه فــیش حــــــقوق و حکم کارگزینی و در صورتی که مانده حــقوق نامـبرده کفایت کند، نیازی به اخذ ضامن نیست.

در غیر این صورت ضمانت یک نفر کارمند رسمی، پیمانی، بازنشسته دولت ، نــیروی نظامی و انتظامی ، نـــهـادها و مـوسسات عـــمومی (نظیر شهرداری و بنیاد ، کمیته امــداد ، هـلال احـمر) ، کارگــــــر یا کارمـــــــند شرکتهای تولیدی صنعتی بزرگ و فعال ، با ارائـه آخرین فــــیش حـــقوقی و حکم کارگزینی و الزامی است.

همچنین ضمانت یک نــفر کاسب دارای پروانه کسب که در زمــان اعـــطای تسـهیلات دارای فعالیت اقتصادی دایر باشد یا ضمانت یک نفر دارنده حساب جاری فـعال و خــوش حساب کــه به تایید و تشـخیص شـــعبه پرداخت کننده رسیده باشد، مورد قبول است.

در مورد متقاضیان تسهیلات در مناطق روستایی، ضمانت یک نفر ساکن روستا که اهلیت و صلاحیت وی توسط شورای اسلامی روستا تایید شود قابل قبول است.

روش ثبت نام

کلیه متقاضیان وام ازدواج که واجد شرایط فوق هستند، ابتدا باید از طریق سایت ve.cbi.ir ثبت نـام کرده و فرم مربوطه را تکمیل کنند که در صورت موفقیت آمـــیِز بودن مراحل ثبت نام، یک کد رهـگیری 10 رقمی که کاملا محرمانه است، به شخص ثبت نام کننده داده میشود.

متقاضیان موظف هستند ظرف مـدت 3 الی 4 روز جهت اطلاع از وضعیت ثبت نام خـود و هـمچنین نام شـعبه مربوطه جهت مراجعه برای اخذ وام ازدواج، به همین سایت مراجعه کرده و در صـورتی که شــعبه عامل اعطای وام برای متقاضی تعیین شده باشد، باید با در دست داشتن مدارک مـــورد نیاز، ظرف مدت زمانی که از طرف سایت اعـلام میشود، به شعبه مربوطه مراجعه کرده و نسبت به اتمام مراحل اخذ وام اقدام کنند.

مدت بازپرداخت تسهیلات و کارمزد

مدت بازپرداخت تسهیلات 36ماهه با اقساط مساوی بوده و ســـررسید اولین قــسط، یک ماه پس از پرداخت تسهیلات است. نرخ کارمزد تسهیلات قرض الحسنه ازدواج 4 درصد تعیین شده است.

درخواست کنندگان تسهیلات باید دقت کنند که در صورت عدم مراجعه به شعبه مربوطه در مدت زمان تعیین شده، اطلاعات ثبت نامی آنها حذف خواهد شد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

فقدان اطلاعات حقوقی در زمینه ازدواج زمینه تلنبار شدن پرونده‌های زیادی را در دادگاه ایجاد کرده است که در این گزارش به برخی قوانین حقوقی اشاره کرده‌ایم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در عصری که به عصر اطلاعات معروف است در بسیاری از موارد عدم آگاهی مردم در رابطه با برخی مسائل به گونه‌ای چشم گیر است که زمینه‌ سوء استفاده عده‌ای سود جو را فراهم آورده است.

حجم زیاد پرونده‌ها در مراجع قضایی از کلاهبرداری‌ها در زمینه جعل سند و فروش یک ملک به چندین نفر گرفته تا دعواهایی که در خصوص اختلافات زناشویی و مهریه پیش می‌آید، گواهی بر این موضوع است.

همین کمبود اطلاعات زمینه تلنبار شدن حجم زیادی از پرونده‌های حقوقی را فراهم آورده که تعدادی از آنها سالیان سال است در مراجع قضایی خاک می‌خورد.

در این گزارش به بررسی تعدادی از نکات و پیام های هشدار دهند‌ه‌ای اشاره شده که با دانستن همین نکات کوچک تعداد پرونده‌های قضایی کاهش می‌یابد.

دانستی‌های مهریه

حجم زیادی از پرونده‌هایی که در مراجع قضایی در حال رسیدگی هستند را پرونده‌های مرتبط با مهریه تشکیل می‌دهند که اگر زوجین قبل از ازدواج و تعیین مهریه کمی به قوانین آن آگاهی داشته باشند شاید در آینده با مشکلات کمتری مواجه شوند.

توقیف اموال در مهریه‌های بالای ۱۱۰ سکه

زوجین باید به این نکته توجه بیشتری داشته باشند که در مهریه بالای ۱۱۰ سکه با معرفی و توقیف اموال نظیر ملک، دارایی، حساب بانکی، حقوق دریافتی ماهانه و ... قابل وصول است همچنین مهریه پس از فوت زن، توسط ورثه و پس از فوت شوهر، توسط زن از اموال باقی مانده شوهر قابل وصول است.

به یاد داشته باشیم بخشش مهریه با دست نوشته‌ عادی به راحتی قابل اثبات نیست و این کار در دفاتر اسناد رسمی انجام شود.

آیا بعد از عقد می‌توان مهریه را افزایش داد؟

در قوانین آمده است که افزایش ثانوی مهریه قابل استناد نیست این به این معنی است که بعد از وقوع عقد و ثبت مهریه اگر طرفین تصمیم به افزایش مهریه بگیرند و حتی اقرار نامه‌ای تنظیم و توضیحاتی را اضافه کنند، شرایط جدید نمی‌تواند به عنوان مهریه اصلی تلقی شود در واقع افزایش بعدی یک تعهد است که عنوان و امتیازات مهریه را ندارد.

میزان مهریه همان اظهار اولیه در حین عقد رسمی است

گاهی اوقات خانواده‌ها اصرار به جاری شدن صیغه عقد نزد فرد معین و مشهوری را دارند و در همان صیغه که با حضور شاهد و رعایت همه جوانب شرع و قانون صورت می‌گیرد، مهریه محدودی اعلام می‌شود سپس خانواده‌ها برای ثبت در دفتر خانه‌ها، میزان مهریه را افزایش می‌دهند که از نظر قانون مورد قبول نیست.

مهریه اصلی همان میزانی است که هنگام جاری شدن صیغه عقد اعلام می‌شود، بنابراین خانواده‌ها هنگام مراجعه به محضر گاهی مهریه‌ای مغایر به آنچه شفاهی توافق کرده‌اند، درج می‌کنند، این اظهار در محضر، مستند خواهد بود و دادگاه به توافق قبلی که رسمی نبوده، توجهی ندارد.

وعده‌های قبل از عقد، تعهد ایجاد نمی‌کند

در خواستگاری، توافق پسر و دختر و یا خانواده‌های دو طرف درباره ازدواج تعهد و حتی مشروعیت رابطه زناشویی ایجاد نمی‌کند.

طبق قانون تصمیم بر ازدواج، ایجاد تعهد برای زوجین نمی‌کند حتی اگر تمام یا قسمتی از مهریه‌ای که بین طرفین برای ازدواج مقرر شده است، پرداخت شده باشد.

بنابراین هر یک از زن و یا مرد در زمان خواستگاری تا زمانی که صیغه عقد جاری نشده است می‌تواند از ازدواج امتناع کند و طرف دیگری نمی‌تواند به هیچ وجه، او را مجبور به ازدواج کرده و یا به جهت صرف نظر از ازدواج، طلب خسارت کند و تا زمانی که عقد منعقد نشده است نمی‌توان دو طرف را ملزم به زندگی زناشویی کرد.

در نتیجه وعده‌هایی که عرفا بین خانواده‌ها رد و بدل می‌شود هیچ ارزش حقوقی و یا سند رسمی را ندارد.

شرایط صیغه محرمیت در دوران نامزدی

بسیاری از خانواده‌ها بدون اطلاع از اثرات حقوقی محرمیت در دوران نامزدی که در قانون به عقد موقت معروف است. اقدام به این کار می‌کنند که ناخواسته با مشکلاتی رو به رو می‌شوند، برای عقد موقت مبلغ ناچیزی مهریه تعیین می‌کنند که با پایان یافتن زمان محرومیت، طرفین باید هر چه سریع‌تر اقدام به عقد دائم کنند.

مشکل از زمانی آغاز می‌شود که مرد به دلایلی با جاری شدن عقد دائم مخالفت می‌کند که با این امتناع خانواده دختر متضرر شده و با دریافت مهریه‌ای ناچیز، دختر به خانه پدر باز می‌گردد چه بسا در طول مدت عقد موقت، زوجیت نیز واقع شود.

بهتر است قبل از اقدام به هرکاری به ویژه ازدواج کمی به قوانین مدنی حاکم بر کشور آگاهی پیدا کنیم که کمتر درگیر مشکلات بعدی شویم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

  

به گزارش دولت بهار به نقل از تسنیم، احمد تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در نشست خبری امروز خود اظهار داشت: در هفت ماهه منتهی به آبان امسال،‌34 میلیون و 778 هزار و 860 خدمت به مردم ارئاه شده است که 86 درصد این خدمات به صورت الکترونیکی بوده است.

وی درباره آمار ثبت شده ازدواج در این مدت گفت: 437 هزار و 205 ازدواج ثبت شده است که کاهش 3 درصدی را نشان می‌دهد. بیشترین ازدواج‌ها نیز برای آقایان در بازه سنی 25 تا 29 سال و برای خانم‌ها بین 20 تا 24 سال بوده است.

تویسرکانی همچنین درباره آمار طلاق گفت: در این مدت، 90 هزار و 70 طلاق ثبت شده است که یک درصد رشد داشته است؛ بیشترین طلاق ثبت شده برای آریالایان بین 30 تا 34 سال و برای بانوان بین 25 تا 29 سال بوده است.

وی با بیان اینکه از هر 5 ازدواج، یک مورد به طلاق منتهی می‌شود گفت: بیش از 45 درصد طلاق‌ها در 5 سال اول زندگی اتفاق می‌افتد.

رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور همچین از صدور بیش از 50 هزار سند اراضی ملی با مالکیت دولت خبر داد و ادامه داد: در این مدت 35 هزار و 971 سند مسکن مهر نیز ثبت شده است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۲:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از حقوقی که فقها بالاتفاق در زندگی مشترک برای مردان قایل‌اند، حق اذن خروج زن است. در فقه اسلامی‌، خروج زن از منزل، منوط به اجازه مرد است. این حکم در نگاه اول، ممکن است مستبدانه به نظر برسد، اما ازآن‌جایی‌که احکام اسلامی‌ بدون دلیل و بی‌حکمت نیست، باید به دنبال چرایی آن رفت.

حالات مختلف

خروج زن از منزل و چگونگی اجازه‌گرفتن از همسر، حالات مختلفی دارد که برخی از این حالات مورد نظر ما و محل نزاع و بحث است. این حالات عبارت‌اند از:

الف- شرط ضمن عقد: اگر در ضمن عقد ازدواج، شرط شود که زن اجازه خروج از منزل را دارد، یا عقد مبتنی بر این خروج واقع شود، در این صورت خروج زن از منزل، به اتفاق فقها بلااشکال خواهد بود. امام خمینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: «اگر در ضمن عقد، شرط اشتغال برای زن شده یا عقد مبنی بر این شرط واقع شده است، زن میتواند به شغل خود ادامه دهد و شوهر نمیتواند مانع شود.» (1) این حالت مسلماً محل بحث ما نیست؛ چراکه اذن همسر در این مورد، جایگاهی ندارد.

ب- خروج زن برای عمل واجب: در این زمینه نیز فقها، اعم از فقهای گذشته (2) و حاضر (3) همگی بر این باورند که خروج زن برای انجام اعمال واجب و در صورت ضرورت، نیازمند اذن همسر نیست. این حکم هم در مورد انجام فرایض دینی مانند حج واجب جاری است و هم در شرایطی که زن نیازمند خروج از منزل است، مانند وقتی که مرد نفقه او را نمی‌پردازد و راهی نیز برای الزام او وجود ندارد.

بنابر اتفاق گفته‌شده، این مسئله نیز خارج از بحث ما است.

ج- خروج زن برای انجام عمل غیرواجب: در این حالت دو فرض وجود دارد که اختلاف فقها نیز در تفاوت قایل‌شدن و نشدن میان این دو فرض است:

1.    خروج زن منافی حق استمتاع مرد باشد: در این حالت نیز فقها بر یک قول‌اند و همگی متفق‌اند که زن در چنین حالتی نیازمند اذن همسر است؛ چراکه استمتاع از حقوق مرد و از لوازم ازدواج صورت‌گرفته است و زن حق ندارد مرد را از چنین حقی محروم کند. دراین‌باره می‌توان به نظر فقهای بزرگی چون شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه حلی، صاحب جواهر، امام خمینی (ره) و سایرین اشاره کرد. (4)

مسلماً این مورد نیز محل بحث ما نخواهد بود؛ زیرا در این‌که حق مرد باید ادا شود، اختلافی میان فقها، از گذشته تا امروز، وجود ندارد.

2.    خروج زن منافی حق استمتاع مرد نباشد: اما محل اشکال و اختلاف فقها در این مورد است؛ یعنی زمانی که زن قصد خروج از منزل را دارد و این خروج عقلاً و منطقاً منافاتی با حق استمتاع مرد ندارد. در این حالت فقها دو نظر متفاوت دارند.

2.1.    عدم جواز خروج زن: مشهور فقها معتقدندکه خروج زن از منزل، برای انجام کاری غیرواجب، به طور مطلق، حتی درصورتی‌که منافاتی با حق استمتاع مرد نداشته باشد، جایز نیست. (5)

در این زمینه شیخ مفید می‌‌گوید: «بر زن است که از شوهر خود اطاعت نماید و او را در غیر آن‌چه که خداوند تعالی، حرام فرموده، نافرمانی نکند و حق ندارد از منزلش بدون اذن وی خارج شود.» (6)

در میان فقهای معاصر نیز، آیت‌الله تبریزی می‌‌فرماید: «خروج وی بدون اذن زوج علی‌الاحوط جایز نیست.» آیت‌الله بهجت نیز می‌‌فرمایند: «خارج‌شدن زن بدون رضایت شوهر از منزل جایز نیست؛ مگر در امور واجب... .» همچنین آیت‌الله فاضل‌لنکرانی در پاسخ به استفتایی در باب خروج زن بی‌اذن همسر می‌‌فرمایند: «بدون اجازه حرام است برود.» آیت‌الله خامنه‌ای نیز می‌‌فرمایند: «در هر صورت خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر جایز نیست

2.2.    جواز خروج زن: در مقابل قول مشهور، برخی دیگر از فقها معتقدند که خروج زن از منزل تا زمانی که منافاتی با حق تمتع مرد نداشته باشد، بلااشکال است. (7) در این میان فقهایی مانند آیت‌اللّه خویی، گرچه در نهایت از باب احتیاط، نظر مشهور را برگزید‌ه‌اند، ولی در مقام فتوا، عدم جواز خروج زن از منزل را منوط به منافات‌داشتن آن با حق کام‌جویی شوهر دانسته و می‌‌فرماید: «درصورتی‌که خروج زن از منزل با حق کام‌جویی شوهر منافات داشته باشد، خروج وی از منزل، بدون اذن شوهر جایز نیست.» (8)

سید محمدحسین فضل‌اللّه دراین‌باره معتقد است: «اکثر فقهای اهل سنت و شیعه، فتوا می‌دهند که مرد می‌تواند درصورتی‌که همه مایحتاج همسرش را تهیه نماید، او را به طور ابد در خانه زندانی کند، اما ما در این مسئله با آن‌ها مخالف هستیم و مشروع‌بودن این امر را رد می‌کنیم. ... ما می‌گوییم: هرگاه خروج زن، با حق کام‌جویی شوهر منافات داشته باشد، فقط در این صورت خروج زن از منزل بدون اذن شوهر، جایز نیست اما در حالت‌‌های دیگر مانند اینکه شوهر در مسافرت یا سرکار باشد و مانند آن، خروج زن از منزل بدون اذن شوهر جایز است... حتی اگر شوهر او را منع نماید.» (9)

آیت‌الله مکارم‌شیرازی نیز در پاسخ استفتایی در رابطه با خروج زن از منزل بدون اذن همسر علی‌رغم بیان جواز، احتیاط کرده و می‌‌فرمایند: «درصورتی‌که منافات با حق زوج نداشته باشد، احتمالاً بتواند؛ ولی احتیاط در ترک آن است و درصورتی‌که زن در عقد ازدواج چنین حقی را برای خود قایل شده باشد اشکال ندارد

ادله فقهی

1.    قائلان عدم جواز خروج

آن‌چه گروه اول، کسانی که قایل به عدم جواز زن هستند، بدان استناد می‌ کنند، ادله‌هایی از جمله ادله ذیل است:

الف- آیات

آیات قرآنی اشاره مستقیمی‌ بر این امر ندارند، اما به دلالت می‌‌توان چنین نکته‌ای را از آن‌ها دریافت؛ این آیات عبارت‌اند از:

1.    آیه 34 سوره نساء: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِم.» مردان سرپرست زنان‌اند به دلیل آن‌که خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آن‌که از اموالشان خرج مى‏کنند.

برخی مفسرین، از این آیه مطلق قیومیت را استفاده کرد‌ه‌اند؛ فاضل مقداد دراین‌باره می‌‌گوید: «مردان بر زنان ولایت دارند، سیاست و امر و نهی آن‌ها با مردان است.» (10)

طبرسی نیز در تفسیر خود ذیل این آیه می‌‌گوید: «مردان سرپرست زنان بوده و بر آنان سلطه دارند، تدبیر امور زنان، تأدیب، وادارکردن آن‌ها بر انجام تکالیف و تعلیم آن‌ها بر عهده مردان است.» (11)

2.    آیه 33 سوره احزاب: «وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی‏.» در خانه خود بمانید و همانند زنان دوران جاهلیت نخستین، با خودنمایی ظاهر نشوید. تعدادی از فقها برای ممنوعیت خروج زنان از منزل به این آیه استناد کرد‌ه‌اند. (12)

ب- روایات

مسلماً روایات و سیره وارده از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امامان پس از ایشان، مکمل و مفسر قرآن و احکام الهی خواهد بود. در این زمینه روایاتی وجود دارد که بدانها اشاره می‌‌کنیم:

1. صحیحه علی بن جعفر: علی بن جعفر در کتاب خود می‌‌نویسد از او (امام کاظم علیه‌السلام) درباره زن پرسیدم که آیا بدون اذن شوهرش می‌‌تواند خارج شود؟ فرمود: نه. (13)

2. معتبره محمد بن مسلم: ...امام باقر (ع) فرمودند: زنی به محضر پیامبر (ص) رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا حق مرد بر گردن زن چیست؟ ایشان فرمودند: بر اوست که از شوهرش اطاعت کند، از خانه او بدون اذنش صدقه‌ای ندهد، بدون اذن او روزه مستحبی نگیرد، [از نظر جنسی] خود را از شوهرش دریغ نکند؛ حتی اگر [با شوهرش] در کجاوه شتر باشند، و از خانه‌اش بدون اذن شوهرش خارج نشود؛ اگر هم بی‌اذن خارج شود تا زمان بازگشت، فرشتگان آسمان و فرشتگان زمین و فرشتگان غضب و فرشتگان رحمت لعنتش می‌‌کنند. (14)

3.     موثقه سکونی: ...امام صادق (ع) نقل کردند: پیامبر (ص) فرمودند: هر زنی که از خانه‌اش بی‌اذن خارج شود، [استحقاق] نفقه ندارد تا اینکه بازگردد. (15)

در این زمینه احادیث دیگری نیز وجود دارد که به خاطر ضعف سندی و غیرقابل استنادبودن، نیازی به بیان آن‌ها وجود ندارد.

ج- اجماع

یکی از کسانی که در این زمینه به اجماع استناد کرده است، ملا عبدالاعلی سبزواری است که در باب نکاح یکی از اسباب تحقق نشوز را خروج بی‌اذن زن از خانه دانسته است. (16)

د- ملازمه عقلی

آن‌چه شهید ثانی دراین‌باره بیان می‌‌دارد، آنست که: «حق استمتاع بر زن واجب است، این حق اختصاص به زمان یا مکان خاصی ندارد. پس زن نمی‌‌تواند کاری بر خلاف این حق شوهر انجام بدهد؛ مگر این‌که از او اذن گرفته باشد. یکی از کار‌هایی که با این حق شوهر منافات دارد، خروج از منزل است؛ حتی اگر این خروج برای عیادت بستگان یا تشییع جنازه آن‌ها باشد؛ چراکه این کار‌ها حداکثر ارزشی که دارند این است که مستحب هستند، اما رعایت حق شوهر واجب است. بنابراین باید حق شوهر را که واجب است بر اعمالی مثل عیادت و تشییع جنازه مقدم بدارد.» (17)

2.    قائلان به جواز خروج

الف- آیه

آیه 231 سوره بقره و 2 سوره طلاق: «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ.» زنانتان را به شایستگی نگاه دارید. این آیه در مورد طلاق و رجوع در طلاق است، اما خصوصیتی در این مورد خاص ندارد و ناظر بر تمام شرایط زوجیت است، که بر مرد لازم است با همسرش معاشرت به نیکی داشته باشد. محدودکردن زن به حضور در منزل و اجازه خروج ندادن به او، عقلاً خارج از دایره حسن معاشرت است.

ب- اصل اباحه

قائلان بر این نظر، ادله عدم جواز را کافی نمی‌‌دانند و برای رفع شک به‌وجودآمده به سراغ اصاله‌الاباحه می‌‌روند. از نظر ایشان فرض این است که خروج زن، منافاتی با حق کام‌جویی شوهر ندارد؛ لذا در صورت تمام‌نبودن ادله حرمت خروج، مقتضای اصل، جواز و اباحه خروج است. (18)

ج- قاعده لاضرر و لاحرج

بنابر نظر این عده از فقها، خارج‌نشدن زن از خانه ممکن است موجب ضرر یا حرج زن شود. محمدحسین فضل‌الله در این رابطه می‌‌گوید: «این‌که مرد حق داشته باشد که زنش را به طور ابد زندانی نماید، بزرگ‌ترین حرج برای زن است؛ خواه مرد این حق را اعمال کند.» (19)

بررسی ادله

1.    قائلان عدم جواز خروج

آن‌چه ایشان به عنوان دلیل آورد‌ه‌اند، چند دسته آیات، روایات، اجماع و ملازمه عقلی بود. برای رسیدن به حکم محکم در این رابطه بررسی سندیت ادله لازم است:

الف- آیات

1.     در آیه قوامیت، مراد از قوامیت موردنظر متفاوت است. آن‌چه که برخی از مفسرین در این رابطه بیان کرد‌ه‌اند، قول غالب نیست؛ در این زمینه علامه طباطبایی در بیان معنای قوامیت می‌‌فرماید: «قیومت مرد بر زن به این معنی نیست که اراده و تصرف زن نسبت به ملکش نافذ نباشد یا آن‌که زن در حفظ حقوق فردی و اجتماعی خود استقلال نداشته باشد، بلکه معنایش این است که مرد به خاطر این‌که در مقابل استمتاع از زن، انفاق مالی می‌کند، بر زن است که از او هنگام حضورش در مورد هر آن‌چه که مربوط به استمتاع و آمیزش است، اطاعت نماید.» (20)

شیخ طوسی نیز در ارتباط با این آیه می‌‌گوید: «آیه به این معناست که مردان متکفل و عهده‌دار حقوق زنان هستند؛ حقوقی که به نفع آنان به عهده مردان است.» (21)

آیت‌الله جوادی‌آملی نیز قوامیت مرد را نوعی تکلیف و مسئولیت برای او می‌‌داند. از نظر ایشان «قیمومت در زبان قرآن به معنای فرمان‌روایی و سالارگری نیست، بلکه به معنای سرپرستی و مدیریت و مسئولیت‌پذیری است و چنین قیمومتی نه تنها مقام نیست که باربرداری و خدمت‌گزاری است.» (22)

در نتیجه باید گفت که آیه فوق دلالتی بر سیطره و سلطه بی‌قید و شرط مرد بر زن و لزوم اطاعت مطلق زن از شوهر ندارد و به‌تبع آن دلالتی بر عدم جواز خروج زن از منزل بدون اذن شوهر در صورت عدم منافات با استمتاع شوهر ندارد.

2.    آیه دوم نیز دلالتی بر حق شوهر نسبت به همسر در مورد اذن خروج از منزل ندارد و در مقام بیان معیار‌های عفاف و حجاب است.

ب- روایات

1.    صحیحه علی بن جعفر: این روایت دلالت خاص بر مورد مدنظر ندارد، اما به جهت اطلاقی که دارد می‌‌تواند بر مدعا دلالت کند. هرچند مراد گوینده در این روایت مشخص نیست که آیا خروج از منزل مدنظر است یا امر دیگری. (23)

از طرف دیگر برخی در سند این روایت نیز خدشه وارد ساخته و گفت‌ه‌اند ازآن‌جاکه این روایت تنها در بحارالانوار آمده است و سند آن مشتمل بر احمد بن موسی بن جعفر بن ابی العباس و علی بن حسن بن علی است که از سوی دانشمندان علم رجال به نحو خاص یا عام توثیق نشده‌اند، سندیت آن ضعیف است. (24)

2.    معتبره محمد بن مسلم: سند این روایت معتبر است، اما باید از نظر دلالت مورد بررسی قرار گیرد. معلوم نیست مراد از لعن و نفرین فرشتگان که به عنوان مجازات خروج بدون اذن زن از منزل قلمداد شده، کراهت شدید است یا حرمت؟ و این تعبیری است که تفاوت آن در کلام فقها نیز احساس می‌‌شود؛ چنان‌چه برخی خروج زن از منزل بدون اذن همسر را جایز ندانسته و برخی حرام دانسته‌اند. ظهور یا عدم ظهور تعبیر لعنت در معنای حرمت، یکی از چالش‌‌های دامنه‌دار فقهی است که بررسی کامل آن از مجال این مقال خارج است. (25)

3.    موثقه سکونی: این روایت بیان یک حکم وضعی در مورد نشوز و عدم وجوب نفقه در این رابطه است و یافتن ملازمه‌ای خردپسند بین این حکم وضعی و حکم تکلیفی حرمتِ خروج کار ساد‌ه‌ای نیست. (26)

ج- اجماع

مشخص است که با وجود تفاوت آرایی که وجود دارد، اجماع معنا نمی‌‌یابد؛ ضمن آن‌که اجماع بیان‌شده، مدرکی نیز ندارد.

د- ملازمه عقلی

ملازمه بیان‌شده، بیشترین محل چالش میان دو نظر است. برخلاف قول بیان‌شده از شهید ثانی، صاحب مدارک در جایی بیان می‌‌دارند که برخی از فقیهان، حج استحبابی زن را به خاطر تنافی با حق استمتاع همسرش مشروط به اذن شوهر کرد‌ه‌اند، اما او در مقام نقد این استدلال معتقد است دلیل این فقیهان اخص از مدعایشان است؛ زیرا مواقعی که شوهر به هر دلیلی امکان استمتاع نداشته باشد، حج استحبابی زن با حقوق شوهر تنافی ندارد تا به اذن او مشروط شود؛ بنابراین حج زن فقط زمانی مشروط به اذن شوهر است که شوهر امکان استمتاع داشته باشد. (27) در حقیقت آن‌چه در این میان مطرح می‌‌شود، امکان وقوع استمتاع مرد است و زمانی که این امکان وجود نداشته باشد، ملازمه‌ای در میان نخواهد بود.

3.    قائلان به جواز خروج

الف- آیه

آیه امر به معاشرت به معروف با زنان، ممکن است در مدعای مدنظر ما دلالت نداشته باشد، و آن زمانی است که ما حکم به محدودکردن زنان را واجب بدانیم. در چنین شرایطی، برخوردی اینچنین، مخالف با معروف نخواهد بود و عمل به دستور الهی است، اما چنان‌چه گذشت، از هیچ‌یک از آیات بیان‌شده، چنین نکته‌ای به دست نمی‌‌آید.

ب- اصل اباحه

شاید در این میان، جایی برای اجرای اصل نباشد؛ چراکه ادله بیان‌شده می‌‌تواند دلالت لازم بر مدعای مورد نظر را به ما بدهد. در این زمینه نیز مطابق قاعده‌ سلطنت هرکس مادامی‌ که از چارچوب شریعت خارج نشود، بر خویشتنِ خویش مسلط است. (28) در این رابطه زن نیز مانند همه افراد، بر اعمال و رفتار خود تسلط دارد؛ تنها تفاوت او با دیگران در این است که چون بر اساس قرارداد نکاح، زن موظف به ادای حقوق شوهر شده است، در مواردی که خروج او از خانه (یا هر عمل دیگرش) با آن وظیفه تنافی پیدا کند، باید از شوهر اذن بگیرد تا امکان استیفای حقوق وی نیز وجود داشته باشد. (29)

ج- قاعده لاضرر و لاحرج

باید دانست آیا آسیبی که با خارج‌نشدن زن از خانه به زن وارد می‌‌شود، مصداق عنوان ضرر یا ضرار و یا حرج شمرده می‌‌شود یا نه؟ خارج‌نشدن از خانه ممکن است برای یک زن فقط آسیب روانی و فشار روحی داشته باشد، برای زن دیگری موجب بی‌آبرویی شود،‌ برای زن دیگری موجب کاهش منفعتی شود که آن منفعت با خروج از خانه می‌‌توانست بیشتر از این باشد،‌ برای زن دیگری موجب انتفای منفعتی بشود که آن منفعت با خارج‌شدن از خانه به دست می‌‌آمد و برای زن دیگری موجب کاهش دارایی موجودش شود. کدام‌یک از این موارد مصداق ضرر، ضرار یا حرج شمرده می‌‌شود؟!

تفصیل مسئله‌ خروج زن از خانه این است که مردی که با منع خروج همسرش از خانه موجب از بین رفتن دارایی موجود او (مثل ارث) یا با منع از رفتن او به دادگاهی که حفظ آبرویش به آن دادگاه وابسته است موجب از بین رفتن آبروی او می‌‌شود، در یکی از چهار فرض زیر قرار دارد:

1.    اگر مرد به همسرش اذن خروج بدهد، خودش متضرر می‌‌شود.

2.    اگر مرد به همسرش اذن بدهد متضرر نمی‌‌شود، اما سودی را از دست می‌‌دهد (عدم النفع).

3.    اگر مرد به همسرش اذن بدهد، نه دچار ضرر می‌‌شود و نه دچار عدم النفع، قصد او از ندادن اذن فقط زیان‌ رساندن به همسرش است.

4.    مرد با اذن‌دادن به همسرش نه دچار ضرر می‌‌شود نه دچار عدم‌النفع و نه قصد زیان‌ رساندن به همسرش را دارد، بلکه بیهوده و بی‌جهت همسرش را منع می‌‌کند.

در چنین شرایطی، در فرض اول و دوم، در مسئله خروج زن از خانه نیز باید مانع‌شدن مرد از خروج زن را روا دانسته و او را در برابر زیان‌‌های همسرش ضامن هم ندانست. بر اساس استدلال منسوب به مشهور در فروض اول و دوم، اگر مرد همسرش را منع نکند، برای خودش موجب حَرَج است. پس مرد طبق قاعده‌ لاحَرَج و برای دفع حرج از خودش می‌‌تواند همسرش را منع کند، اما قاعده لاضرر که او را از اضرار به همسرش منع می‌‌کند، حق منع‌کردن او را منتفی می‌‌کند. در تعارض این دو قاعده، قاعده لاحرج (که منع‌کردن مرد را جایز می‌‌کرد) مقدم است، اگر هم تقدم قاعده لاحرج را نپذیریم هر دو قاعده پس از تعارض تساقط می‌‌کنند و مرد دوباره به همان وضعیت فرض عدم ضرر باز می‌‌گردد و می‌‌تواند مانع از خروج همسرش شود.

در فرض سوم و چهارم نیز به اقتضای قاعده‌ لاضرر، مانع‌شدن مرد از خروج زن را حرام و او را ضامن زیان‌‌های همسرش می‌ دانند.

البته نکته‌ای که در این میان مطرح است، دیدگاه متفاوت فقها در مورد معتبربودن ضرر و حرج در نوع افراد یا شخصی‌بودن آن است. (30)

جمع‌بندی آرا

بر اساس آنچه که گذشت، خروج زن از منزل درصورتی‌که مخالف حق استمتاع مرد باشد، نیازمند اذن شوهر است و مسلم است که درصورتی‌که زن تصمیم به رفتن به مسافرت یا دوری چندین روزه از خانه داشته باشد، چنین اتفاقی خواهد افتاد. و این بدان معناست که زن برای سفر و دوری چند وقته از منزل، باید اذن همسر را داشته باشد و این امری است که فقها در آن متفق‌اند.

اما اختلاف نظر میان فقها در شرایطی است که خروج زن از منزل، منافاتی با حق تمتع مرد از نظر عقلی و منطقی نداشته باشد؛ حال به دلیل در سفر بودن مرد و یا... . در چنین شرایطی آن‌چه از مجموع اختلاف نظر فقها و ادله بیان‌شده آن‌ها در این مورد به دست می‌‌آید را می‌ توان چنین خلاصه کرد:

دلیل مستند و مستدل و خدشه‌ناپذیری بر عدم جواز خروج زن بدون اذن همسر وجود ندارد و تنها دلیل معتبر موجود، روایتی است که به نحو مطلق بر این امر دلالت دارد. از طرف دیگر، ما بر این باوریم که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در تبیین احکام اجتماعی اسلام روش ‌ها و رویکرد‌هایی داشتند که موجب تبدیل‌شدن این احکام به فرهنگ یا دست کم عادات رفتاری مردم می‌‌شد. در این راستا، در جامعه آن روزگار، مواجهه زنان با چنین حکمی‌، مسلماً پرسش‌‌ها و ابهامات فراوانی را به دنبال داشت. این‌که مردان در آن دوره، بیشتر زمانشان در سفر، جنگ و یا تجارت و به دور از خانواده می‌‌گذشت، مشکل زنان را در این زمینه دو چندان می‌کرد؛ بدین معنا که باید با سؤالاتی به مراتب بیشتر و دقیق‌تر در این خصوص مواجه شویم. در حقیقت این کثرت ابتلا، مستلزم آن بوده است که مبینان شریعت، مطلوب خود را با روایات فراوانی بیان کنند؛ درصورتی‌که چنین اتفاقی را در میان روایات وارده در این باب مشاهده نمی‌‌کنیم و جز چند روایت که تعدادی از آن‌ها نیز معتبر نیستند، سند روایی دیگری نداریم.

این بدان معناست که اندک‌بودن معنادار روایات و فقدان چنین پرسش و پاسخ‌‌هایی در میان احادیث شاید نشانه‌ این باشد که پیروان ائمه‌اطهار چنین برداشتی از کلمه خروج در تعالیم آن‌ها نداشته‌اند بلکه یا از خروج همان خروج بی‌بازگشت و خروج بلندمدت را برداشت ‌کرد‌ه‌اند یا صرفاً یک توصیه اخلاقی بدون التزام فقهی را. (31)

در نتیجه به نظر می‌‌رسد لازم است مروری مجدد در باب احکام خروج زنان، در شرایطی که تضادی با حق استمتاع مرد نداشته باشد داشته باشیم؛ مروری ناظر بر تمام جوانب امر و با رویکرد حل مسئله و نه مسئله‌سازی بیشتر.

منابع

1.    خمینی، سیدروح الله، استفتائات، ج3، ص356.

2.    محقق حلی، شرایع الاسلام، ٥٦٩/ علامه حلی، قواعد الاحکام، ج3، ص108 و 109/ شهیدثانی، مسالک الأف‌هام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج8، ص446/ نجفی، جواهر الکلام، ج31، ص314.

3.    خمینی، تحریر الوسیله، ج2، ص228/ گلپایگانی، هدایه العباد، ج2، ص356.

4.    شیخ مفید، احکام النساء، ٣٨/ شیخ طوسی، مبسوط، ج٤، ص331/ قواعد الاحکام، ج3، ص108/ جواهر الکلام، ج31، ص147/ تحریر الوسیله، ج2، ص228/ شیخ فضل الله، دنیا المرأه، ص92.

5.    مبسوط، ج4، ص331؛ قواعد الاحکام، ج3، ص108؛ مسالک الأف‌هام، ج8، ص108؛ جواهر الکلام، ج31، ص251.

6.    احکام النساء، ٣.

7.    دنیا المرأه، ص92؛ شمس الدین، مسائل حرجه فی فقه المرأه، ج3، ص89؛ جناتی، رساله توضیح المسائل، ج2، ص105.

8.    خوئی، من‌هاج الصالحین، ج2، ص289.

9.    دنیا المرأه، ص٩٢.

10.    فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج2، ص211.

11.    طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص43.

12.    مشکینی، ازدواج در اسلام، ص168.

13.    حرعاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص13.

14.    کلینی، کافی، ج‏۵، ص۵۰۷.

15.    شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‏۳، ص۴۳۹.

16.    سبزواری، کفایه الفقه، ج‏۲۵، ص219.

17.    مسالک الأف‌هام، ج‏۸، ص۳۳۷.

18.    نجفی، زین العابدین، «خروج زن از منزل و اذن شوهر از منظر فقه امامی‌ه»، نشریه فقه و مبانی حقوق اسلامی‌، شماره 2، سال45، 1391؛ ص118.

19.    دنیا المرأه، ص92.

20.    علامه طباطبایی، تفسیر المی‌زان، ج4، ص343.

21.    مبسوط، ج4، ص324.

22.    جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال الهی، ص326-329.

23.    علیدوست، ابوالقاسم، خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

24.    «خروج زن از منزل و اذن شوهر از منظر فقه امامی‌ه»، ص114.

25.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

26.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

27.    عاملی، مدارک الاحکام، ج‏۷، ص94.

28.    مکارم شیرازی، بحوث فقیهه ‌هامه، ج‏۲، صص ۳۶و۳۷.

29.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

30.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

31.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از احکام ازدواج این است؛ "زن مسلمان نمی تواند با مرد مسیحی ازدواج کند اما مرد مسلمان می تواند با یک زن مسیحی ازدواج کند". اما چرا؟

قبل از پرداختن به جواب سؤال، ذکر مطالبی به عنوان مقدّمه ضروری می‌باشد:

مطلب اول؛

 این است که کافر بر دو قسم است: یک قسم آن کافر کتابی نامیده می‌شود مثل نصاری (مسیحی) و یهود که به وحدانیّت خداوند و پیامبران خودشان و انبیاء گذشته ایمان داشته و به رسالت پیامبر اسلام ایمان ندارند،

قسم دوم: کافر غیرکتابی نامیده می‌شوند و آنها کسانی هستند که نه اعتقاد به خدا دارند و نه به انبیاء الهی بلکه یا ملحدند یا مشرک و بت‌پرست هستند

مطلب دوم؛

 ازدواج در اسلام بر دو نوع است یکی ازدواج دائم و دیگری ازدواج موقّت.

ازدواج دائم عبارت است از ازدواجی که به طور دائم بین زن و شوهر با عقد خاص منعقد می‌گردد و بدون طلاق این انعقاد زوجیّت قابل رفع نمی‌باشد. بر این ازدواج آثاری از قبیل وجوب نفقة زن و تهیّة مسکن و بردن ارث و سایر لوازمات زندگی بر شوهر و نیز حقوق خاص بین طرفین مترتب می‌گردد.

ازدواج موقّت به ازدواجی گفته می‌‌شود که با عقد مخصوص بین زن و شوهر برای مدّت محدود انعقاد و با انقضاء و تمام شدن مدّت که ممکن است یک روز باشد یا بیشتر و کمتر، علقة ازدواج بین آنها خود به خود از بین می‌رود و اکثر حقوق و آثاری که در ازدواج دائم مطرح است بر این ازدواج مترتب نمی‌گردد و ازدواج موقّت به متعه معروف است که فقط در مذهب شیعه بر جواز خودش باقی مانده است، و در مذهب اهل سنّت از طرف عمر حرام گردیده است.

مطلب سوم؛

علماء شیعه و سنّی اتّفاق بر این دارند که ازدواج زن مسلمان با کافر حرام است و فرق نمی‌کند کافر اهل کتاب باشد مثل مسیحی و یهودی، یا اهل کتاب نباشد. و نیز ازدواج مرد مسلمان به طور مطلق با زن کافر غیر کتابی به اتّفاق همة مسلمین حرام می‌باشد. امّا در مورد زن‌های اهل کتاب علماء شیعه و مراجع تقلید قائل به جواز ازدواج موقّت با آنان می‌باشند.(1) و در ازدواج دائم با آنان اقوال مختلف است

برخی از علماء و مراجع تقلید مثل امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ و آیت الله بهجت و آیت الله اراکی و آیت الله فاضل لنکرانی و ابن البرّاج عقد دائم با آنان را جایز نمی‌دانند.(2)

آیت الله سیستانی عقد دائم با زن اهل کتاب را بنابر احتیاط لازم جایز نمی‌داند.(3)

آیت الله خویی و آیت الله تبریزی ترک ازدواج با زن مسیحی و یهودی را احتیاط مستحب می‌دانند.(4)

آیت الله گلپایگانی ـ رحمة الله علیه ـ و آیت الله صافی گلپایگانی جواز ازدواج دائم با آنان را خالی از قوّت ندانسته ولی در صورت تمکّن از ازدواج با زن مسلمان، ازدواج با آنان بر طبق فتوای آنها کراهت شدیده دارد.(5)

امّا اهل سنّت ازدواج دائم با زنان اهل کتاب را حلال می‌دانند.(6

بنابراین روشن شد که در اسلام ازدواج زن مسلمان با کافر به طور مطلق حرام است، و نیز ازدواج مرد مسلمان با زن غیر اهل کتاب مطلقاً جایز نمی‌باشد امّا با زن اهل کتاب اقوال مختلف است که بیان گردید

و اینکه چرا یک زن مسلمان با یک مرد مسیحی یا به طور کلّی با مرد کافر نمی‌تواند ازدواج کند، علّت آن با بیان امور زیر روشن می‌گردد:

1. با توجّه به اینکه اسلام دین حق و هدایت و در نتیجه راه رستگاری و نجات است، و خدای متعال در هر زمانی برای هدایت بندگانش دین حق را با پیامبر و کتاب آسمانی خاص ارسال نموده و پیروی از آن را مایة سعادت و نجات قرار داده است و از نظر خداوند هیچ دینی جز دینی که خودش آن را فرستاده است مورد قبول نبوده و پیروان غیر دین اسلام را از زیانکاران می‌شمارد.(7) پس با قطع نظر از هر دلیل شرعی، عقل سلیم انسان به تنهایی حکم می‌کند که یک فرد مسلمان وقتی که در مسیر نجات و هدایت واقعی قرار گرفته است نباید به جرگة اهل باطل بپیوندند تا چه رسد که یک زن مسلمان با کافر یا مسیحی ازدواج نموده و بدون پشتوانة اجتماعی از طرف مسلمین در متن جامعة کفر قرار بگیرد و در نهایت از نور به سوی ظلمت کشانده شده و از ولایت خداوند خارج و در تحت ولایت طاغوت قرار بگیرد

بنابراین ازدواج یک زن مسلمان با کافر مستلزم گمراهی و بدفرجامی اوست و به خاطر اهمیّت داشتن نجات انسان از گمراهی و هدایت او در نزد خداوند، نه تنها یک زن مسلمان نباید با کفّار ازدواج کند بلکه اگر از زنان کفّار کسی به سوی مسلمین هجرت نموده و پناهنده شود بعد از این که اسلام او ثابت شد، به دستور قرآن(8) بر مسلمین حرام است که این زن را به اولیای او برگردانند حتّی اگر پدر، شوهر، برادر و اقاربش به دنبال او بیاید و او را از مسلمین طلب کند.(9)

2. مسئلة عزّت و شرافت که مخصوص خداوند، پیامبر و مؤمنین است(10) اقتضاء می‌کند که نباید عزّت و شرف یک زن مسلمان با ازدواج با کافر در اثر تسلّط کافر بر مقدرات و حیثیت او پایمال گردد، ولو این زن قادر به حفظ دین خود در میان کفّار باشد، زیرا هم بر حسب تکوین و هم بر حسب قوانین تشریعی و قراردادهای جوامع بشری مردها بر زنها سلطنت و قیّومیت دارند و این سلطنت منحصر در زن و شوهر نبوده بلکه هم در دین اسلام و هم در ادیان دیگر حتّی قوانین عرفی برای نوع مردها بر نوع زن‌ها در جهات عامّه‌ای که یک نوع ارتباط به زندگی هر دو طرف دارد جعل شده است.(11) بر همین اساس خداوند بر طبق مقتضای ساختار جسمی و تکوینی مرد و زن می‌فرماید:«مردان، سرپرست و خدمت‌گزار زنانند.»(12) بنابراین شوهر بر همسرش یک نوع سلطنت دارد زیرا وقتی شوهر در برابر زن و فرزندان خود مکلّف و موظّف است که تمام ضروریات زندگی از قبیل نفقه، پوشاک، منزل و سایر امور رفاهی و آسایش را برای آنان مهیّا و آماده کند، این خودش یک نوع سلطنت برای او نسبت به خانواده‌اش از آن جمله همسرش ثابت می‌کند

و از طرف دیگر خداوند می‌فرماید: کافر ابداً نمی‌تواند بر مسلمان سلطنتی داشته باشد.(13) چون با این سلطنت عزّت و شرف مسلمان زیر سؤال رفته و در برابر کفّار ذلّت نصیب او می‌گردد. پس به اقتضاء این دو آیة شریفه ازدواج یک زن مسلمان با کافر حرام بوده و جایز نمی‌باشد

3. بعضی از اقوال در حرمت ازدواج دائم مرد مسلمان با زن کافر اهل کتاب مطرح بود. علّت آن را بعضی‌ها آیة لا تنکحوا المشرکات حتّی یؤمنّ(14) گرفته لکن این آیة شریفه که می‌فرماید: با زنان مشرک ازدواج نکنید مگر بعد از اینکه ایمان بیاورند، انحراف به زنان غیر مسیحی و یهودی دارد. فخر المحققین در عدم جواز ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب می‌نویسد: که ازدواج مستلزم محبّت و مودّت بین زوجین است.(15) و از طرف دیگر آیه‌ای که می‌فرماید: هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز قیامت دارد نمی‌یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند.»(16)، مودّت و محبّت کافر را حرام نموده است.(17) بنابراین مرد مسلمان با زن کافر هم نمی‌تواند ازدواج کند، مگر این‌که به صورت ازدواج موقّت باشد زیرا در ازدواج موقّت مسئله مودّت و محبّت چندان نقشی ندارد.     

پاورقی:

1. رجوع شود به باب نکاح، رساله‌های عملیه، و کتاب‌های فقهی مراجع تقلید و فقها فریقین.

2. رساله‌های عملیه، باب النکاح، و جواهر الفقه، قم، جامعه مدرسین، اول، 1411 ق، ص176.

3. توضیح المسائل، ص 501، مسئلة 2406.

4. رساله‌های عملیه، باب نکاح.

5. رساله‌های عملیه، باب نکاح.

6. ابن حزم اندلسی، المحلّی، بیروت، دارالفکر، ج9، ص448، و الشروانی و العبادی، حواشی شروانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج7، ص321.

7. آل عمران:85.

8. ممتحنه:10.

9. حلی، تذکرة الفقهاء، قم، آل البیت، اول، 1417 ق، ج9، ص362.

10. منافقون:8.

11. طباطبایی، محمّد حسین، المیزان، قم، مؤسسة نشر اسلامی، ج4، ص343.

12. نساء:34.

13. نساء:141.

14. بقره:221.

15. دوم:21.

16. مجادله:22.

17. ابن العلامه، فخر المحققین، ایضاح الفوائد، بی‌نا، اول، 1389 ق، ج3، ص23

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

به گزارش شفا آنلاین،بر اساس مطالعات انجام شده ، پژوهشگران با بررسی شرایط یک هزار و 500 فرد بیمار که دچار عوارض قلبی بوده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند ، دریافتند که افراد مجرد ، کسانی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست داده اند به نسبت افراد متاهل در خطر بیشتری برای بروز مجدد حملات قلبی یا مرگ بر اثر اختلال و ایجاد عارضه ای جدید در قلب خود ؛ پس از انجام جراحی قلب هستند .

در گزارش نهائی این تحقیقات به طور صریح قید شده است که متاهل بودن و شرایط اجتماعی افراد نقش مهمی در بازیابی سلامت و بهبود شرایط بیماران پس از انجام عمل جراحی قلب دارد .

لازم به توضیح است که اگرچه پزشکان با بررسی شرایط فیزیکی و سلامت افراد مختلفی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته اند ، به این موضوع پی بردند که افراد متاهل به نسبت افراد مجرد از شانس بیشتری جهت بهبود و زنده ماندن برخوردار بوده و مراحل پس از عمل جراحی را بهتر طی می کنند ، اما هنوز به طور دقیق مشخص نیست که ازدواج چه تاثیری بر سلامت قلب در دوران پس از عمل جراحی  می گذارد .

در حقیقت بر اساس این تحقیقات مشخص شد که توصیف ارتباط بین وضعیت تاهل و عملکرد و واگنش بدن افراد پس از عمل جراحی می تواند برای مشاوره قبل از عمل و شناسائی گروه های در معرض خطر مفید بوده  و پزشکان به این ترتیب قادر به بهره برداری از این عملکرد جهت افزایش امید بهبودی بیماران باشند .

در همین زمینه مارک . دی . نیومن Mark D. Neuman و راشل . ام . ورنر Rachel M. Werner از دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا در ایالات متحده آمریکا School of Medicine at the University of Pennsylvania با انجام پژوهش های فوق دریافتند که این یافته ها نشان می دهد که افراد متاهل دارای شانس بیشتری برای بهبود پس از عمل جراحی هستند و این موضوع نشان دهنده نقش حمایت های اجتماعی در بهبود شرایط بیمار است .

گفتنی است در گزارش نهائی این تحقیقات به طور صریح قید شده است که متاهل بودن و شرایط اجتماعی افراد نقش مهمی در بازیابی سلامت و بهبود شرایط بیماران پس از انجام عمل جراحی قلب دارد البته تعیین دقیق این مکانیزم ، نیازمند انجام مطالعات بیشتری است . شرح کامل این پزوهش ها و نتایج به دست آمده از ان در آخرین شماره مجله پزشکی JAMA Surgery منتشر شده و در اختیار پژوهشگران قرار دارد .

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هشدارنیوز -اگر شما به زمان مجردیتان برگردید آیا حاضرید باز هم با جیب خالی ازدواج کنید ؟

پاسخ – ازدواج سمت خداست . در قرآن داریم که کسانی که به سمت لواط می رفتند خدا را فراموش کرده بودند پس ازدواج سمت خداست، سوادآموزی سمت خداست. هر کاری که برای خدا باشد سمت خداست. هر کاری که رنگ خدا دارد سمت خداست. یک خانم در خانه آشپزی می کند و حدیث داریم که هر بشقابی که جابجا می کند اجر دارد و این کارها در سمت خداست . البته اصول اصلی آن نماز و دستورات خداست .

در قرآن فرموده که بدون پول هم می شود ازدواج کرد. موسی در دربار فرعون نفوذی داشت . در دربار طراحی کردند که موسی را بکشند. در قرآن داریم : آمد و دوید و گفت که می خواهند تو را بکشند ،فرار کن. موسی به منطقه ی دیگر رفت. در آنجا چوپانهایی آمده بودند که به گوسفندها آب بدهند. موسی دید که چند تا خانم کنار ایستاده اند. و گفتند که چون پدر ما بیمار است ما جفتی چوپانی می کنیم و اگر الان جلوبرویم تنه ی ما به تنه ی مردها می خورد، ما کنار ایستاده ایم تا بعدا به گوسفندان مان آب بدهیم .موسی گفت که من به گوسفندان آب می دهم . موسی مجانی به گوسفندان آب داد و ماموریت این کار را نداشت و حتی فراری بود و گرسنه بود. او پیش شرط نکرد که اگر من این کار را کردم شما به من چیزی بدهید .او به گوسفندان آب داد و پشتش را به آنها کرد. دخترها به خانه رفتند و گفتند که جوانی به ما کمک کرد تا به گوسفندان آب بدهیم .پدر دخترها گفت که او را بیاورید. یکی از این دخترها گفت که پدرم شما را دعوت کرده است. ( این آیه نشان می دهد که مرد باید از مرد دعوت کند) و می خواهد به شما پاداش بدهد .( اگر کسی برای خدا کار می کند شما به او پول بدهید و نگویید که مخلص است) پس موسی نجات پیدا کرد و با یکی از دخترها ازدواج کرد و در همان خانه زندگی کرد و چون مهریه نداشت قرار گذاشت که هشت تا ده سال برای پدر دختر چوپانی کند .( برای مهریه بین هشت تا ده سال داماد را آزاد گذاشت.پس نباید به داماد سخت گرفت . اسم دیگر مهریه صداق است . صداق از صدق یعنی راستگویی است . پس مهریه علامت صداقت است نه معامله . روایت داریم کسانی که مهریه ی را بالا می گیرند زندگی شان به فتنه و تفرقه نزدیکتر است . داماد را باید انتخاب کرد نه اینکه به گروگان گرفت. خدا انسان و خوک را خلق کرد و گفت که انسان نباید گوشت خوک بخورد. غربی ها چندین سال این گوشت را خوردند و الان فهمیده اند که این گوشت کرم کدو دارد .گاهی دستوراتی است که ما علت را نمی دانیم ولی باید به آن عمل کنیم .)پدر دخترها، شعیب پیامبر بود و مربی موسی شد . پس امنیت، اشتغال، ازدواج، مهریه و تعلیم و تربیت موسی حل شد .اگر در این زمانه انسان خوبی پیدا بشود ، باید به او دختر داد حتی با مهریه پنج سکه و اگر انسانی نااهل باشد و دو تا گونی سکه هم مهر کند، به درد نمی خورد. در نهج البلاغه و قرآن می فرماید که باید بعضی از شرایط را شکست .مثلا میراث فرهنگی هم خوب است و هم بد است .بت پرستها می گفتند که هر کاری پدران مان کردند ما هم همان کار را می کنیم . یعنی بت پرستی میراث فرهنگی آنها بود. باید بت را شکست .گوساله ی سامرایی را آتش زدند و خاکستر آنرا در دریا ریختند با اینکه از طلا بود. با اینکه قبر رضا شاه میلیون ها تومان قیمت داشت امام فرمودند که قبر رضا شاه باید خراب بشود. بعضی ها می گویند که حالا فردی عصبانی شده است و دیگری را کشته است ، بیاییم از او استفاده بکنیم و او را نکشیم .قاتل را باید کشت و الا امنیت عمومی بهم می خورد. پسرها و دخترهای خوب زیاد هستند. الان مهمترین مشکل جامعه ی ما بالا رفتن سن ازدواج است. کسی که بخاطر مادیات و پول ازدواج نمی کند در واقع به خدا سوءظن دارد. در جامعه ی ما چشم هم چشمی وجود دارد. آیا اشکال دارد که انسان چند سال روی زمین بخوابد و بعد روی تخت بخوابد ؟ آیا اشکال دارد که انسان در اول زندگی با دست لباس بشوید و بعد ماشین لباسشویی بخرد؟ ما مثل بت پرست ها شده ایم. بت پرست ها با دست خودشان بت می تراشیدند و برای آنها گریه می کردند. من با رعایت پنج نکته زندگی ام را از زندگی آخوندی جدا کرده ام . یکی اینکه چه کسی گفته است که باید آخوند را دعوت کرد، بخاطر همین خودم بچه ها را دعوت کردم و برایشان قصه گفتم .دیگر اینکه بجای منبر تخته سیاه را انتخاب کردم . دیگر اینکه من برای کلاس ها پول نگرفتم و تبلیغات را به ماه رمضان یا محرم محدود نکردم. دانشگاه هم چنین کاری را انجام داد یعنی دانشگاه را در شهرهای کوچک راه انداخت و آموزش از راه دور را باب کرد و در روزهای تعطیل هم کلاس برقرار کرد و دانشگاه را پولی کرد و استادهای جوان را هم بکار گرفت. یکسری غل و زنجیر به دانشگاه وصل کرده بودیم ولی همه اینها را برداشتیم و در دانشگاهها باز شد. برای ازدواج هم باید ابراهیمی پیدا بشود . ما باید ستاد ازدواج ایجاد کنیم .در هر فامیلی افراد پولدار و خیری هستند ، اینها مشکل دختر و پسرهای جوان را حل کنند . جوانان ما از دو تا سوراخ نابود می شوند:راه غفلت و راه شهوت .مقابله با راه غفلت نماز است و مقابله با راه شهوت ازدواج است. پس اگر فرزندان ما نماز خوان باشند و همسرهم داشته باشند تا 90 درصد بیمه هستند. هر هیئتی می توانند ده جوان را داماد کنند. شهرداری ها می توانند خرج تالار را بدهند و گل ماشین عروس را بدهند. ما باید در ازدواج همت کنیم . در روایت داریم که هر کس دلالی خوبی بکند اجر سنگینی دارد و دلالی خوب یعنی ازدواج .

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر