وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۱۲ مطلب با موضوع «پرسمان ازدواج» ثبت شده است


Image result for ‫مرکز مشاوره تلفنی قوه قضاییه‬‎

سوال

با سلام و خسته نباشید اینجانب در سال 90 محکوم به پرداخت مهریه به میزان هر 3 ماه یک عدد سکه گردیدم ومدت 4 سال با همسرم دچار اختلاف شدید هستیم ماهیانه 120 هزارتومان هم نفقه به ایشان پرداخت میکنم سوال اینجاست که آیا میتوانم به استناد حکم اعسار از پرداخت یکجا مهریه همسرم را طلاق بدهم یا نه می بایست تمام مهریه را که514 عذذ سکه است را نقدا پرداخت نمایم ضمنا درامد اینجانب ماهیانه حدود 400 هزار تومان میباشد ممنون.

1390/12/14 : تاریخ ارسال

پاسخ

اولاً زوج باستناد ماده 1133 قانون مدنی هر وقت بخواهد می تواند با رعایت حقوق مالی زوجه او را طلاق دهد.ثانیاً با توجه به اینکه حکم قطعی اعسار و تقسیط صادر شده است می توانید او را با توجه به حکم اعسار صادره مهریه طلاق دهید و دادگاه شما را بر مبنای حکم اعسار و تقسیط مکلف به پرداخت اقساط در طلاق می کند

منبع : http://www.moshaver129.ir

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


مهریه 4

پایگاه اطلاع رسانی معاونت فرهنگی قوه قضاییه در صدد است تا در راستای افزایش آگاهی های حقوقی و قضایی شهروندان، روزانه ضمن دریافت پرسش های حقوقی شما، توسط تیم کارشناسان خود به سوالات حقوقی‌تان پاسخ دهد.

شما می توانید از طریق ارسال رایانامه info@farhangionline.ir یا گزینه ارسال نظرات در ذیل همین مطلب سوال حقوقی خود را با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت به آن پاسخ داده شود.

پرسش 70:

شوهرم بی‌خبر به  خارج رفته است با وجود دو بچه تکلیفم چیست؟مهریه خود را از چه کسی باید بگیرم ؟

پاسخ:

اگر اموالی در ایران دارد می توانید از محل آن اموال، بصورت درخواست و صدور اجرائیه ثبتی وصول نمایید.

پرسش71 :

آیا سه دانگ خانه‌ای که وجود ندارد می تواند بعنوان مهریه قرار داد ؟

پاسخ:

برابر مقررات ماده 1078 قانون مدنی مهریه باید مالیت داشته باشد، خانه ای که وجود ندارد مالیت ندارد، نتیجتاً نمی توان آن را مهریه قرار داد.

پرسش 72:

مالی که با وکالت به شوهر منتقل شده باشد، آیا امکان توقیف از ناحیه همسر بابت مهریه وجود دارد یا خیر؟

پاسخ:

توقیف ممکن نیست چون مالکیت بر مال با وکالت منتقل نمی شود و شوهر مالک مورد وکالت نیست بلکه وکیل محسوب می شود

پرسش 73:

اگر دختر تا زمان جاری شدن صیغه عقد، بیماری و معلولیت خود را از همسرش مخفی نگاه دارد و بعد از عقد همسرش متوجه شود آیا به این خانم مهریه تعلق خواهد گرفت یا خیر ؟

پاسخ:

اگر بیماری و معلولیت وی از مصادیق احصاء شده در ماده 1123 قانون مدنی باشد (قرن-جزام-برص-افضاء-زمین گیری و نابینایی دوچشم) مهریه با اعمال حق فسخ از سوی زوج، منتفی است.

پرسش74 :

خانمی که ازدواج کرده و به خارج رفته است درصورتیکه با شوهرش توافقی از هم جدا شده باشند و مهریه آنجا به ایشان تعلق گرفته باشد اما زن به ایران آمده و مجدد تقاضای مهریه کند آیا مهریه درایران نیز به ایشان تعلق می گیرد یا خیر؟

پاسخ:

زوجه ازبابت مهریه یک حق بیشتر نداشته با وصول آن در هرمحل چه در خارج چه درایران وجاهت قانونی برای مطالبه و وصول مجدد آن وجود ندارد.

پرسش 75:

سال 85 ازدواج کردم که بعد از 7 ماه  از زندگی مشترکمان به علت بیماری، همسرم فوت نمودند. آیا خانواده ایشان می توانند از من مهریه مطالبه نمایند و به چه میزان ؟

پاسخ:

با توجه به نظریات شماره 2880/7-2/2/77 و 7401/7-24/7/0 اداره کل حقوقی قوه قضائیه ورّاث می توانند مطالبه نمایند (ورّاث زوجه) آنهم به نرخ روز.

پرسش76 :

برای اضافه‌کردن مهریه چه اقدامی باید انجام دهیم ؟

پاسخ:

وقتی عقد نکاح در قبال مهرالمسمی (مهر مورد توافق) باشد افزایش آن با عنوان مهریه صحیح به نظر نمی رسد، بلکه مبلغ یا مال که اضافه می شود با توافق طرفین، ضمن توافقنامه یا اقرارنامه در قالب دیگری از جمله هبه قرار گیرد.

پرسش 77:

قصد دارم مهریه‌ام را از همسرم بگیرم ولی ایشان در خارج زندگی می کند و فقط خانه پدریشان در اینجا است از چه طریق می توانم اطلاعاتی را درخصوص اینکه آیا این منزل به نام همسرم می باشد یا خیر بدست بیاورم ؟

پاسخ:

با ارائه دادخواست تأمین دلیل به شورای حل اختلاف و اخذ گردش ثبتی از اداره ثبت اسناد محل، در صورت وجود مالکیت بنام همسرتان از این طریق قابل تحصیل می باشد.

پرسش78 :

آیا مرد می تواند مهریه را بصورت ملک بصورت دست نویس و چند شاهد است به زن واگذار کند آیا اعتبار دارد یا خیر؟

پاسخ:

می تواند و معتبر است.

پرسش 79:

اگر پرداخت مهریه به عهده ثالث باشد، آیا الزام شوهر به پرداخت مهریه  از بین  می رود؟

پاسخ:

مهریه دین زوج است و با عهده داری ثالث و نقل ذمه به وی الزام شوهر منتفی می شود. نحوه مراجعه به ثالث ، بستگی به چگونگی ضمانت دارد. گاهی ضمانت در حکم وثیقه مدیون است در این صورت بدواً بایستی به خود مدیون مراجعه در صورت عدم پرداخت به ضامن مراجعه نمود. شکل دیگرش تقبل دین مدیون است و این امر اقتضای اطلاق ضمانت است.

پرسش 80:

اگر مهریه بر اساس سکه بهار آزادی تعیین شده باشد، آیا برای محاسبه آن به نرخ روز، همانند مهریه تعیین شده بر اساس پول نقد، در عدد شاخص ضرب خواهد شد؟ یا تنها تعداد سکه ملاک است؟

پاسخ:

چون سکه عین معین می باشد دادگاه در زمان رسیدگی به همان خواسته مطروحه رأی خواهد داد و نه ارزش ریالی آن.

پرسش 81:

اگر پدری اداره پسر 18 ساله اش را رها کند و بخشیدن یک سوم از مهریه را برای پذیرش طلاق توافقی به همسرش تحمیل کند از نظر قانونی چه حکمی دارد؟ زن در رابطه با سرپرستی از فرزندش چه تکلیفی دارد؟ آیا پسر نسبت به پدرش حقی دارد؟

پاسخ:

زن هیچگونه اجباری ندارد که درخواست مرد را جهت بخشیدن مهریه قبول کند. پسر 18 ساله قانوناً از حضانت پدر و مادر خارج است و قانون مدنی مقرر می دارد کسی مستحق نفقه است که فاقد توان مالی باشد و نتواند به وسیله کاری معیشت خود را تأمین نماید. لذا در مورد پسر، پدر تکلیفی ندارد.

پرسش 82:

یکسال پیش با مردی مالزیایی ازدواج کرده و در مالزی زندگی می کنیم و ازدواجمان در ایران به ثبت رسیده است. 2 ماه است همسرم به دلیل مشاجره خانه را ترک کرده و از ایشان اطلاعی ندارم. 1-  چگونه می توانم ایشان را پیدا کرده و یا مهریه ام را مطالبه کنم در حالی که ایشان ممکن است به استرالیا فرار کرده باشد؟ 2- این مسئله به کدام ارگان ارتباط دارد ؟

پاسخ:

از آنجا که ازدواج در ایران ثبت شده می توانید جهت مطالبه مهریه به دادگاه خانواده در ایران مراجعه نمایید. در خصوص پیدا نمودن همسرتان نیز می توانید از طریق سفارت ایران در کشورهایی که نام برده اید، اقدام نمایید.

پرسش83 :

کارمند هستم و داراییم فقط یک آپارتمان و یک دستگاه خودروی پراید است. در ضمن آپارتمان هم وام بانکی دارد و همچنین دارای دو فرزند می باشم. برای پرداخت مهریه همسرم توان مالی ندارم . با چه تکلیفی مواجه می باشم؟

پاسخ:

اگر فقط دارای یک ماشین و آپارتمانی هستیدکه وام بانکی هم دارد، این موارد جز مستثنیات دین می باشد و به عنوان دارایی شخص جهت ادای دیون توقیف نمی گردد. شما می توانید دادخواست اعسار از پرداخت کل مهریه را داده و با معرفی دو شاهد که از وضع معیشت شما آگاهی دارند، تقاضای تقسیط مهریه را بنمایید.

پرسش 84:

حدوداً 2 سال پیش همسرم مرا ترک کرده و به منزل پدرش رفته و از من جهت پرداخت مهریه شکایت کرده است. در این مدت اصرار من برای بازگشت ایشان بی فایده بوده و ایشان بر خواسته خود مصر است. در حال حاضر ماهیانه  000/160 تومان بابت اجاره مغازه و 000/100 تومان نیزبابت کرایه خانه پرداخت می کنم. از طرفی ماهیانه 000/100 تومان قسط  به صندوق مهر رضا و 000/60 تومان نیز به حکم دادگاه بابت نفقه فرزندم می پردازم. تمامی درآمد من از کار در مغازه مکانیکی تأمین می شود. مدارک اجاره مغازه و خانه و وام موجود است. دادگاه در رأی اول خود مرا به پرداخت تمامی مهریه ملزم نمود وبعد از اعتراض دوباره همان رأی صادر شده  و مرا بازداشت نمودند. برادر همسرم لیستی از دارایی هایی که هیچکدام متعلق به من نیست را به قاضی داده اند و قاضی شهادت ایشان را پذیرفته است. آیا به دلیل ناتوانایی در پرداخت مهریه باید درزندان بمانم؟

پاسخ:

اگر در حال حاضر نیز در زندان به سر می برید، می توانید مجدداً دادخواست اعسار داده و پرداخت مهریه را اقساطی نمایید ولی این اعسار باید ثابت گردد. همچنین حسب تبصره ماده 3 قانون محکومیت های مالی (مصوب سال 93) با معرفی ضامن تا اثبات اعسار آزاد شوید.

پرسش 85:

مردی پس از مرگ همسرش مجدداً  ازدواج کرده است. وی از همسر اول خود فرزندانی داشته و در ازدواج دوم نیز صاحب فرزندانی شده و در سال 73 فوت نموده است . حال می خواهیم بدانیم که فرزندان همسر اول برای گرفتن مهریه مادر خود از ماترک پدر، می توانند اقدام کنند یا این مهریه برای همسر اول از بین رفته است ؟

پاسخ:

همسر اول می تواند چنانچه مهریه اش وجه نقد باشد به تاریخ فوت پدر تقاضای مطالبه مهریه را نماید و اگر سکه باشد، عین آن را مطالبه کند.

پرسش 86:

همسرم در سال 86 با مهریه 400 سکه که 150 عدد آن را نقداً و مابقی را به صورت ماهیانه یک سکه دریافت می کند از من طلاق گرفت. با توجه به افزایش شدید قیمت سکه چگونه می توانم از بار مالی کم کنم ؟

پاسخ:

می توانید درخواست تعدیل اقساط نمایید.

پرسش 87:

آقای (الف) در دفترخانه به صورت رسمی ملک خود را به آقای (ب) واگذار می نماید. پس از مدتی همسرآقای (الف) مهریه خود را از طریق محاکم عمومی به اجرا گذاشته و متعاقب آن دادخواست ابطال معامله صوری به قصد فرار از دین می نماید. دادگاه بدوی دعوای مذکور را رد می نماید ولی دادگاه تجدید نظر حکم به ابطال معامله می دهد. آقای (الف) قبل از قطیت دادنامه وصدور اجراییه، مهریه همسرش را عیناً به صندوق دادگستری واریز کرده و همسرش آن را اخذ می نماید. آیا همسر شخص (الف) می تواند در خصوص ماده 4 قانون وصول برخی از در آمدهای دولت شکایت کند؟ آیا پرداخت مهریه تأثیری در این شکایت دارد؟

پاسخ:

پاسخ سؤال منفی است. با توجه به عدم قطعیت دادنامه مربوط به مهریه و عدم صدور اجراییه، قصد فرار از دین هم منتفی به نظر می رسد. علاوه بر این طبق شرایط ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی باقیمانده اموال برای پرداخت بدهی کافی نیست.

پرسش 89:

مهریه 000/000/13 ریال در سال1371، در سال 1388 چقدر می شود؟

فرمول کلی محاسبه عبارتست از:

مبلغ مهریه مندرج در عقدنامه ضربدر عدد شاخص در سال قبل تقسیم بر  عدد شاخص سال وقوع عقد = ارزش مهریه در سال حاضر                 

در مورد شما: 000/000/13 ریال × 31/183 =567/319/234 ریال

                              17/10

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

آزادی روابط زنان و مردان نتیجه ای جز بی بندوباری و تحقیر زن و تبدیل او به ابزاری برای شهوت رانی و شهوت پرستی و همچنین دور شدن جوانان از اهداف مهمتری مثل پیشرفت علمی و فرهنگی ندارد.

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی، این پایگاه در پاسخ به این پرسش که: وقتی در عصر حاضر می توان با آزمایش «DNA» هویت فرزندان متولد شده را فهمید، چرا هنوز از بهانه «بحران هویت» برای مقابله با روابط آزاد بین زنان و مردان استفاده می شود؟!

می نویسد:

یکی از مهم ترین دلایل مخالفت اسلام با روابط آزاد بین زنان و مردان، این بوده که اگر زن بخواهد با مردان مختلف ارتباط داشته باشد، فرزندی که از او متولد می شود، مشخص نیست که متعلق به کدام مرد است، در نتیجه فرزندان نامشروع بدون هویت و فاقد سرپرست مشخص در جامعه متولد می شود که آسیب های اجتماعی فراوان درپی دارد. لذا اسلام در روابط زن و مرد محدودیت ایجاد کرده و آنها فقط از طریق ازدواج می توانند ارتباط جنسی داشته باشند و درصورت جدایی هم زن بعد از سپری شدن دوران عده می تواند با مرد دیگری ازدواج کند، در این صورت اگر فرزندی از این زن متولد شود، مشخص می شود که متعلق به کدام مرد می باشد.

حال سؤال این است که امروز با پیشرفت علم، می توان از طریق آزمایش DNA، هویت فرزندی را که متولد می شود، فهمید و مشخص کرد که متعلّق به کدام مرد می باشد؛ پس چرا باز هم لازم است در روابط بین زن و مرد محدودیت ایجاد کنیم و آن را مشروط به ازدواج و طلاق و عده و ... کنیم؟

پاسخ این سؤال را از چند جهت می توان بررسی کرد:

اولا: آزمایش DNA، آن طور که دانشمندان بیان می کنند، نتیجه قطعی و صددرصد برای تعیین هویت کودک ندارد و باز هم احتمال اشتباه ولو بسیار ناچیز در آن وجود دارد؛ لذا در مورد روابط زنان و مردان نمی توان به این آزمایشات اعتماد کرد.

ثانیا: برفرض علم آن قدر پیشرفت کند که به طور قطع و یقین بتوان هویت کودک را تشخیص داد، اما مسأله «بحران هویت» فقط یکی از فلسفه های مقابله با روابط آزاد بین زنان و مردان می باشد نه اینکه علت تامه این حکم باشد و اصطلاحا حکمت آن است نه علت آن.

به عبارت دیگر درمورد احکام شرعیه یک قاعده وجود دارد که: «انّ الاحکام الشرعیه تدور وجوداً و عدماً مع عللها لا مع حکمتها»(1)؛ (احکام شرع دائر مدار علل آنهاست نه حکمت آنها).

فرق علت با حکمت

«علّت حکم» چیزى است که حکم دایر مدار آن است، یعنى هر جا علّت باشد، حکم هم خواهد بود، و هر جا علّت نباشد، حکم هم نخواهد بود، ولى «حکمت حکم» چیزى است که غالبا همراه حکم هست و گاهى هم از آن جدا مى‏ شود، یعنى بعضى از اوقات على رغم این که حکمت وجود ندارد، حکم به قوّت خود باقى است.

علت حرمت خمر

مثلا در جمله «لا تشرب الخمر لانّه مسکر»(2)؛ (شراب ننوش چون مست کننده است). مست کنندگى علّت حرمت نوشیدن شراب بیان شده است؛ بنابراین، تا وقتی که یک نوشیدنی مست کننده باشد، خوردن آن حرام است و اگر این حالت از بین رفت - مثلا شراب سرکه شد – حرام نخواهد بود (یعنى حکم نیز از بین مى رود).(3)

حکمت استحباب غسل جمعه

امّا در مورد غسل جمعه، که گفته مى شود براى تمییزى بدن تشریع شده است، این مطلب حکمت حکم است، به همین جهت اگر کسى تازه شستشو کرده باشد، و بدن او هیچ بوى بدى ندهد، براى او نیز غسل جمعه مستحبّ است، چون «نظافت و تمییزى»، حکمت حکم غسل جمعه است، نه علّت آن(4) و حکمت لازم نیست همیشه همراه حکم باشد.(5)

مثال دیگر: گفته مى‏ شود که «حکمت عدّه»، براى زنانى که از شوهر خود طلاق مى‏ گیرند، یا شوهر آنان فوت کرده و هنوز یائسه نشده ‏اند، روشن شدن وضعیّت حاملگى آنها است، تا معلوم باشد پدر آن بچّه کیست، ولى این مطلب حکمت حکم است؛ به همین جهت مسئله عدّه، حتّى براى زنانى که به وسیله جرّاحى «رحم» خود را برمى دارند و دیگر قابلیّت بچه دار شدن را هم ندارند، لازم است.(6)

لذا در موضوع مورد بحث ما هم «بحران هویت» فقط یکی از فلسفه های مقابله با روابط آزاد بین زنان و مردان می باشد، و برفرض بپذیریم از طریق آزمایش DNA هویت فرزندان متولد شده مشخص می شود، امّا آزادی روابط بین زنان و مردان آثار مخرب و زیان بار دیگری نیز دارد که ممنوعیت آن را پا برجا نگه می دارد و حتی اگر همه آثار مخرب آن هم برداشته شود باز ممکن است اموری باشد که ما از آن بی خبریم و دلیل نخواهد شد تا از قانون الهی دست برداریم. اطاعت اوامر الهى هر چند با آگاهى از فلسفه هایش جاذبه بیشترى دارد، ولى هرگز مقیّد به آن نیست. ما باید اوامر او را به کار بندیم و از نواهى او بپرهیزیم، خواه فلسفه حکم را بدانیم یا ندانیم؛ چرا که اگرچه از فلسفه تفصیلى آن بى خبریم، ولی فلسفه اجمالى آن را مى‏ دانیم؛ زیرا خداوند حکیم نه بى ‏جهت به چیزى امر مى‏ کند و نه بدون علّت از چیزى نهى مى کند.(7)

برخی از اهداف اسلام از منع آزادی روابط زنان و مردان

در حقیقت اسلام با ایجاد محدودیت در روابط آزاد بین زنان و مردان [علاوه بر اینکه از بحران هویت فرزندان نامشروع جلوگیری می کند،] می‌ خواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوس آلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد، و زن و مرد فارغ از دغدغه های شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند؛ لذا زن و مرد را از اختلاط بی حدّ و مرز و از زیر پاگذاشتن حریم های عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.(8)

چنان که در قرآن، آیه26 سوره نساء، می خوانیم: (خداوند مى خواهد [با این دستورها راه هاى خوشبختى و سعادت را] براى شما آشکار سازد، و به سنت هاى [صحیح] پیشینیان رهبرى کند، و شما را از گناه پاک سازد و خداوند دانا و حکیم است‏)؛ «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ».

همچنین در آیه27 همین سوره می خوانیم: (خدا به وسیله این احکام مى خواهد، نعمت ها و برکاتى که بر اثر آلودگى به شهوات از شما قطع شده، به شما بازگردد، ولى شهوت پرستانى که در امواج گناهان غرق هستند، مى‏ خواهند شما از طریق سعادت به کلى منحرف شوید [و همانند آنها از فرق تا قدم آلوده انواع گناهان گردید])؛ «وَ اللَّهُ یُرِیدُ اَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ اَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً».

این آیات در حقیقت به افرادى که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبى مخصوصا در زمینه مسائل جنسى ایراد مى‏ کنند، پاسخ مى‏ گوید، که این آزادی هاى بى‏ قید و شرط سرابى بیش نیست، و نتیجه آن انحراف عظیم از مسیر خوشبختى و تکامل‏ انسانى و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها است که نمونه‏ هاى زیادى از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشى شدن خانواده ‏ها، انواع جنایات جنسى، فرزندان نامشروع جنایت پیشه [که برفرض پدر او هم مشخص باشد اما در کانون خانواده ای توام با مهر و محبت رشد نکرده و انواع انحرافات اجتماعی در او به وجود آمده است] و انواع بیماری هاى آمیزشى و ناراحتى‏ هاى روانى، [و هزاران فساد دیگر] مشاهده مى کنیم.(9)

ضمن اینکه آزادی روابط زنان و مردان نتیجه ای جز بی بندوباری و تحقیر زن و تبدیل او به ابزاری برای شهوت رانی و شهوت پرستی و همچنین دور شدن جوانان از اهداف مهمتری مثل پیشرفت علمی و فرهنگی ندارد.

سقوط شخصیت زن تا سرحد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش

مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مى خوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مى کنند و بى بندوبارى در آمیزش آنها حکمفرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.(10)

مساله «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى که جامعه[با ادعای آزادی] زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتر از او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسی اش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اتاق هاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعه‏ اى شخصیت زن تا سر حد یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى‏ کند، و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى‏ شود، و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائی اش مى‏ شود.(11)

ثالثا: فرض کنیم که هویت فرزندان نامشروع به صورت قطعی مشخص شود و بیماری ها و آثار نامطلوب روابط جنسی برداشته شود، باز هم مشکلات فرزندان متولد شده از این روابط، پابرجاست. چرا که با وجود روابط بی قید و شرط زنان و مردان، هرگز یک بستر مناسب و کانون گرم خانوادگی برای رشد و تربیت فرزندان تشکیل نخواهد شد و همچنان «بحران هویت» - حتی با مشخص شدن پدر و مادر فرزند - وجود دارد. زیرا فرزند حاصل از چنین روابطی پدر و مادر را در کنار هم و در محیطی با صفا و صمیمیت مشاهده نمی کند تا به آنها تکیه کند و خود را فاقد پدر و مادری دلسوز می بیند.

انسان های امروزی بدتر از جاهلیت فرزندان را به قتل می رسانند

همچنین زنان و مردان در روابط آزادی که فقط با هدف شهوترانی انجام شده و از راه ازدواج صورت نمی گیرد، اصلا تمایلی به فرزند ندارند و غالبا قبل از تولد فرزند او را سقط می کنند.

اگر در زمان جاهلیت فرزندان را به هر بهانه ای زنده به گور می کردند با نهایت تاسف این مساله به اشکال دیگرى در جاهلیت‏ قرون اخیر نیز خودنمایى مى‏ کند؛ در شکل آزادى سقط جنین که به صورت قانونى در بسیارى از کشورهاى به اصطلاح متمدن رواج یافته اگر عرب جاهلى بعد از تولد نوزادان را مى‏ کشت، انسان هاى متمدن عصر ما آن را در شکم مادر مى‏ کشند.(12)

اکنون بیایید فکر فکر کنیم، آیا آن محدودیت آمیخته با رستگاری و افتخار براى ما بهتر است، یا این آزادى و بى بندوبارى توام با آلودگى و نکبت و انحطاط؟!

پی نوشت:

(1). اصول الفقه الاسلامى، محمّد ابو زهره، دار الفکر العربى، القاهرة، بی تا، ص 323.

(2). مضمون این جمله، در روایات فراوانى آمده است. به کتاب وسائل الشّیعه، ج 17، ابواب الاشربة المحرّمة، باب 15 مراجعه کنید.

(3). توضیح این نکته لازم است که وجود إسکار براى نوع مردم شرط است نه فرد خاص، یا حالت خاصّى، بنابراین اگر شخصى بر اثر اعتیاد به شراب و استفاده فراوان، دیگر مست نمى‏ شود، شراب براى او نیز حرام است، چون این شراب براى نوع مردم مست‏ کننده است؛ اگر چه براى این شخص بنا به عللى سکرآور نیست.

(4). براى اطّلاع از روایات غسل جمعه و فلسفه آن، به وسائل الشّیعه، جلد 2، ابواب الاغسال المسنونه، باب 6 و 7، مراجعه کنید.

(5). سؤال: اگر در موردى شک کنیم که فلان چیز حکمت حکم است یا علّت آن، مقتضاى ادلّه شرع چیست؟ پاسخ این است که باید قدر متیقّن که همان حکمت است گرفته شود، علاوه بر این که غالب علل شرع، از قبیل حکمت است، نه علّت.

(6). بررسى طرق فرار از ربا، مکارم شیرازى، ناصر، ‏مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1385 ه. ش‏، چاپ اول‏، ص 78-79.

(7). دائرة المعارف فقه مقارن‏، مکارم شیرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، 1427 ه. ق‏، چاپ اول، ج ‏1، ص 418.

(8). زن در آئینه جلال و جمال، جوادی آملی، عبدالله، انتشارات اسراء، قم، 1378، چاپ چهارم، ص 93.

(9). تفسیر نمونه‏، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1374 ه. ش‏، چاپ سى و دوم‏، ج ‏3، ص 353.

(10). یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1386 ه. ش، چاپ چهارم‏، ص 469.

(11). تفسیر نمونه، همان، ج ‏14، ص 445.

(12). تفسیر نمونه، همان، ج ‏26، ص 178.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خبرنامه دانشجویان ایران: طی مطالعه‌ای که در یکی از شهرهای ایران صورت گرفته ۴۸.۶۶ درصد دختران جوان تمایل خود را برای همسری دوم در صورت خواستگاری توسط همسر اول ابراز کرده‌اند که این آمار با آمار کل کشور اختلاف چندانی ندارد.

به گزارش فردانیوز، طی مطالعه‌ای که در یکی از شهرهای ایران صورت گرفته ۴۸.۶۶ درصد دختران جوان تمایل خود را برای همسری دوم در صورت خواستگاری توسط همسر اول ابراز کرده‌اند که این آمار با آمار کل کشور اختلاف چندانی ندارد. این آماری بود که محمد صالح طیب‌نیا، یکی از اساتید دانشگاهی اعلام کرده و گفته: روزی در این کشور دختران راهپیمایی خواهند کرد تا بتوانند ازدواج دوم را رواج دهند. در حال حاضر اگر تمام پسران به سن ازدواج رسیده ازدواج کنند، حدود ۷ تا ۸ میلیون دختر آماده به ازدواج خواهیم داشت که ازدواج نکرده‌اند و این معضل خواهد بود.

پس از انتشار این آمار به گفتگو با چند دختر مجرد نشسته ایم، که در ادامه می خوانید:

حاضرم مجرد بمانم اما همسر دوم نشوم!

الناز 27 سال دارد و ازدواج نکرده است، وقتی که آمار 48 درصدی تمایل دختران مجرد برای ازدواج به عنوان همسر  دوم را می شنود، تعجب می کند و می گوید: خانم ها ذات شان حسود است و بعید می دانم 48 درصد از دختران موافق ازدواج به عنوان همسر دوم باشند

این دختر 27 ساله می افزاید: مگر همسر اول آن مرد چه گناهی کرده است که باید هوو بر سرش بیاید؟ من به شخصه حاضرم تا آخر عمرم مجرد بمانم، اما زندگی هیچ زنی را خراب نکنم!

او بیان می کند: من آدم حسودی هستم و خودم هم بعید می دانم بعد از ازدواج حاضر شوم شریک زندگی ام را با خانم دیگری تقسیم کنم!

الناز ادامه می دهد: مردی که خانمی را برای زندگی انتخاب کرده است و بعد از مدتی سراغ من می آید تا همسر دومش باشم، از نظر من قابل اعتماد نبوده و امکان دارد من هم روزی دلش را بزنم و دنبال نفر سومی بگردد.

دوست ندارم شوهری داشته باشم که بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد

زهرا، دختر 23 ساله ای که تا به حال ازدواج نکرده است در این رابطه می گوید: به هیچ وجه دوست ندارم شوهری داشته باشم که تنها بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد.

او ادامه می دهد: همسر دوم شدن به معنی ورود به زندگی مشترکی است که به دلایل مختلف از هم پاشیده شده یا در حال فروپاشی است. بر این اساس مردی که اقدام به برقراری ارتباط با زن دیگری ( که من باشم) می کند، یعنی دچار مشکلاتی با همسر اول خوده بوده است. بنابراین دو نکته اهمیت دارد: یک اینکه آیا به همسر اول خود حقیقت را گفته است یا خیر؟ که عموما در 80 درصد مواقع مرد از گفتن این موضوع به همسر اول خود خودداری می کند. پس چنین مردی اصلا قابل اعتماد نیست. زیرا صداقت اولین و مهمترین ویژگی برای تشکیل یک زندگی است و موضوع دوم این است که هیچ زنی، حتی یه زن روشنفکر دوست ندارد شوهر خود را با زن دیگری تقسیم کند و البته این خواسته کاملا منطقی به نظر می رسد، زیرا که من هم روزی که ازدواج کنم هرگز نمی خواهم همسرم زن دیگری داشته باشد

مشکلات مالی امانم را بریده است

راحله دختری 31 ساله است و شرایط مالی زندگی اش مناسب نیست. مدتی در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار بوده اما کارش را از دست داده است و 5 سال است بیکار شده است.

او می گوید پدرم معتاد است و همین موضوع باعث شده تا من برخی از خواستگارانم را به خانه راه ندهم. متاسفانه نگاه معنادار فامیل و آشنایان آزارم می دهد و مدت هاست که با اطرافیانمان رفت و آمد نمی کنم.

راحله می افزاید: خواستگاران زیادی داشتم اما با دیدن پدرم، بهانه های مختلفی می آوردند و من را نمی پسندیدند.

این دختر 31 ساله می گوید: هم سن و سالان من هنوز ازدواج نکرده اند، اما کار می کنند و از عهده مخارج شان بر می آیند. همین موضوع باعث شده که مجرد ماندن به آنها آسیب جدی وارد نکند.

او نظرش در رابطه با همسر دوم شدن مثبت است و می گوید: اگر شخصی که برای ازدواج مناسب باشد و قرار باشد من همسر دومش بشوم، می پذیرم، زیرا که مشکلات روانی و مالی پیش آمده، امانم را بریده است.

ازدواج با مردی که زن دارد، هیچ اشکالی ندارد

بهاره دختری 35 ساله که تا امروز ازدواج نکرده و مدتی است با مرد متاهلی آشنا شده است. مردی که همسر اولش را دوست دارد اما برخی رفتارهای همسرش، او را آزار می دهد.

بهاره می گوید: روز اولی که آرش راجع به مشکلات زندگی اش برایم صحبت می کرد، دلم برایش سوخت و دلم می خواست آن چیزهایی که در زندگی اش کم دارد را برایش فراهم کنم.

او با خوشحالی ادامه می دهد: آرش می گوید هر زمانی که از خواب بیدار می شود، لیلا (همسر اولش) خواب است و صبحانه را تنها می خورد. برای همین من هر روز قبل از اینکه سر کار بروم صبحانه خوشمزه ای برای آرش فراهم می کنم و برایش می برم.

این دختر 35 ساله می گوید: به نظر من، ازدواج با مردی که دوستش داری، حتی اگر ازدواج هم کرده باشد، هیچ اشکالی ندارد. زیرا که آرش از ازدواجش راضی نیست و من را هم دوست دارد.

بهاره در پاسخ به این سوال که آیا لیلا از ارتباط تو با آرش اطلاعی دارد؟ پاسخ می دهد: لیلا همه چیز را می داند و گاهی اوقات که به آرش زنگ می زند و آرش جواب تلفنش را نمی دهد، با من تماس می گیرد و می پرسد، آرش کجاست؟

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

با توجه به کثرت سوالات در خصوص احکام ازدواج و طلاق در این روزها سایتی را مشاهده کردم که مجموعه کاملی از پرسش ها در خصوص احکام ازدواج و طلاق را  به صورت مستدل و تا حد امکان موجز پاسخ داده است برای مشاهده این مجموعه به اینجا مراجعه نمایید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سوال – من دختر جوانی هستم که در کارسناسی ارشد درس می خوانم و خانواده ام مذهبی است ولی در سطح پایین است . خیلی احساس تنهایی می کنم و انگیزه ندارم . به محض اینکه تنها باشم فکر گناه می کنم . دختری که بخاطر وضع مالی خانواده اش خواستگار ندارد با نیازهایش چگونه بسازد ؟ گاهی می گویم که از فردا دیگر فکر گناه نمی کنم ولی باز دوباره این کار را می کنم و می گویم شاید خدا من را به خودم واگذار کرده است که توبه ام قبول نمی شود . راهنمایی بفرمایید .

 

پاسخ – اگر خداوند کسی را به خودش واگذار بکند ، فرد گناه می کند و اصلا هم پشیمان نمی شود . خلاف می کند و از خلاف هم لذت می برد و احساس پشیمانی و ندامت هم به او دست نمی دهد . اینها را خدا به خودشان واگذار می کند . این افراد راحت گناه می کنند و افتخار هم می کنند و گردنکشی هم می کند و اگر به او نصیحت کنیم اصلا قبول نمی کند . او خودش را در فضای مثبت و قشنگ می بیند و فکر می کند که هنر می کند که این کارها را می کند . اینها افرادی هستند که خدا آنها را رها کرده است و می فرماید که تمتعوا و سوف تعلمون . برخوردار شوید ، بزودی خواهید فهمید . هرچه فضا را آماده کردم که برگردید ولی برنگشتید ، الان بروید و عشق تان را بکنید . خدا برای این افراد از در و دیوار خوشی می ریزد . حالا که می خواهند غافل باشند و به خودشان واگذار شده اند ، من هم به آنها نعمت های زیادی می دهم تا اینها باعث غفلت بیشتر آنها بشود . بنابراین این افراد احساس نگرانی نمی کنند و خیلی هم خوش می گذرانند . اما افرادی که فکر گناه هم آنها را آزار می دهد جزء کسانی نیستند که خدا آنها را به خودشان واگذار کرده است . این القاء شیطان است و جلوی آن را بگیرید . شیطان می گوید که تو که گناه کردی دیگر توبه و کارخوب فایده ای ندارد و می خواهد شما را به طرف گناه بکشاند . پس این عزیزان کاملا امیدوار باشد . این احساس پشیمانی ، احساس قشنگی است . همین که از فکر گناه یا خود گناه احساس بدی دارد ، نشان می دهد که آثار معنوی هنوز در ایشان وجود دارد . و احساس می کند که هنوز ارتباط با خدا دارد . دیگر اینکه خانواده ها برای ا زدواج سخت نگیرند . بعضی از پدرها و مادرها شرایط سنگینی برای ازدواج می گذارند یا اینکه شرایط مالی برای ازدواج می گذارند . روایت داریم که اگر بخاطر ثروت یا شهرت یا زیبایی دختر یا پسر ازدواجی صورت بگیرد ، خدا می فرماید که من آنها را از طرف می گیرم . اینها معیارهای مادی و دنیوی است و جذابیت و کششی برای ادامه ی زندگی ندارد . دورا دور جذاب است ولی وقتی در فضای آن قرار گرفتی ، کم کم برای شما بی مزه می شود و دلیلی برای استمرار و ادامه ی زندگی ندارید . قرآن می فرماید : کسانی که شرایط ازدواج برای آنها فراهم نیست عفت پیشه کنند . خدا این توانمندی را در مواجه با گناه درانسان گذاشته است . اگر وقتی در خلوت قرار می گیرد فکر گناه می کند ، سریع فضایش را عوض کند . سعی کند که مشغولیات ذهنی که باعث تحریک غریزه ی حیوانی او می شود را تحریک نکند . محیط زندگی اش عوض کند . انشاءالله خدا در آینده ازدواج بهتری را برای او در نظر گرفته است . پس ناامید نباشد . شاید اصلا همین آزمایش ایشان باشد . یکی را با بیماری ، یکی را با فقیر یا ثروت امتحان می کنند یا یکی را با فراهم شدن شرایط ازدواج فراهم می کنند یا یکی را با عدم این شرایط امتحان می کنند . پس پدرها و مادرها سخت نگیرند و برای ازدواج شرایط مادی و دنیوی را در نظر نگیرند . ازدواج را آسان بگیرند تا ازدواج بیشتر بشود . هر چه ما آسانتر بگیریم جوانان راحت تر زندگی می کنند . اگر در فضای گناه آلود قرار گرفتیم حتما فضا را عوض کنیم . بجای اینکه به نداشته ها فکر کنیم بهتر است به بندگی خدا فکر کنیم . باید تمام نیازهایی که خدا به من داده ، در راه بندگی و ایمانی که در راه خدا باید داشته باشم سازماندهی کنم . من باید شهوت ،ریا، غضب و امیال خودم را در این فضا پرورش دهم و ببینم چه عواملی باعث ضعف ایمان من می شود . خیلی از جوانان در این شرایط هستند ولی اصلا فکر گناه نمی کنند . نمی گویند که چون شرایط برای ما فراهم نیست پس گناه کنیم . این خودش یک فضای امتحان است . یعنی کسی که تحت فشار جنسی قرار گرفته است و مبارزه می کند این مصداق مبارزه در راه خدا است او با شهوتش مبارزه می کند . یکی با مال در راه خدا مبارزه می کند ، یکی با جان در راه خدا مبارزه می کند و یکی با همین جهاداکبر در راه خدا مبارزه می کند . کسی که در خلوت می خواهد فکر گناه به سرش بزند ، دو رکعت نماز می خواند و با شیطان نفسش درگیر می شود، به مراتب این فرد که با نفسش مبارزه می کند از کسی که در راه خدا مبارزه می کند بالاتر است زیرا او دارد جهاد اکبر انجام میدهد . کسی که زیر بار شهوتش نمی رود و آن را کنترل می کند و با نماز خواندن از خدا کمک می گیرد ، آرامش می گیرد . بداند که در جهاد بزرگی قرار گرفته است .

حجت الاسلام والمسلمین مهندسی در برنامه سمت خدا مورخ 14 فروردین 1390

منبع: http://link.yamojir.com

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش خبرآنلاین، آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله جعفر سبحانی به پرسش هایی درباره ازدواج موسوم به سفید در استفتاء شفقنا پاسخ داده اند.

*متن پرسش های و پاسخ های آیت الله شبیری زنجانی:

نظر به اینکه اخیرا عده ای از دختران و پسران تحت عنوان ازدواج سفید به همباشی پرداخته و عده ای از آنان این باور را دارند که چون طرفین رضایت دارند لذا همین رضایت قلبی کفایت از خطبه ازدواج دائم یا موقت دارد، خواهشمند است دیدگاه شرع مقدس را در این گونه موارد بیان فرمایید.

الف- آیا صرف رضایت دختر و پسر برای بودن با یکدیگر به مفهوم جاری شدن محرمیت و زوجیت است و یا خواندن خطبه عقد دائم یا موقت ضروری است؟

ب-در صورتی که جاری شدن خطبه عقد ضرورت دارد آیا این ضرورت برای زوجیت دائم است یا برای زوجیت موقت نیز خواندن خطبه ضرورت دارد و رضایت قلبی مکفی نیست؟

پاسخ الف و ب- فارغ از سایر شرایط، در ازدواج دائم و موقت، خواندن صیغه لازم است.

ج-در صورتی که خواندن خطبه به زبان عربی فصیح مقدور نباشد و زوج و زوجه بنا به دلایلی نظیر حفظ آبرو نتوانند موضوع را با دیگری در میان بگذارند آیا می توانند به زبان مادری خطبه را جاری کنند؟

پاسخ ج- جایز است.

د-در صورتی که در صورت معذور بودن، جاری کردن خطبه به زبان مادری جایز باشد آیا باید عین ترجمه بیان شود یا ترجمه مضمونی کفایت دارد؟

ه-اگر حضرتعالی جواز به جاری کردن خطبه با ترجمه به مضمون می دهید مثلا به زبان فارسی خطبه عقد دائم و موقت چه گونه است و چه بگویند کفایت است؟

پاسخ د، ه: به هر زبانی که بخوانند و معنای «زوجتک» و «قبلت» را برساند صحیح است. مثلا برای ازدواج دائم به فارسی به زن بگوید: به عقد دائمی در آوردم خودم را برای شما در مقابل مهریه ای که توافق کردیم و سپس مرد بگوید: قبول نمودم این عقد دائم را براساس مهریه ای که توافق کردیم.

و-اگر دختری با پسری بدون رضایت پدر و یا بدون اطلاع پدر همبستر شده باشد و اطلاعی از اینکه باید خطبه عقد خوانده شود نداشته و یا نمی دانسته رضایت پدر واجب است آیا هم اکنون می توانند با خواندن خطبه بدون اطلاع پدر محرم شوند؟

پاسخ و: خیر، بدون اجازه پدر یا جد پدری عقدشان صحیح نیست.

ز-اگر شرایط این دختر و پسر به گونه ای باشد که جدا شدن عوارض جدی برای شرایط فعلی و آینده طرفین یا یکی از طرفین داشته باشد و هر دو یا یکی از طرفین در عسر و حرج بیفتند و در این حال اطلاع به پدر نیز عوارض خطرناک داشته باشد راه حل این دو برای خروج از مهلکه حرام چیست و آیا می توانند بدون جدا شدن، با جاری کردن خطبه به هم محرم شوند؟

پاسخ ز: محرمیت ایجاد نشده است بنابراین باید جدا شوند البته اگر در چنین شرایطی پدر و جد پدری مصلحت دختر را در ازدواج مراعات نکنند اذن ایشان برای ازدواج جدید ساقط است.

ح-اگر از این همبستری دختر حامله شده باشد و یا فرزندی بدنیا آورده باشد و تصورش این بوده که رضایت طرفین کافی است، حکم فرزند چیست؟ آیا می توانند در این شرایط بدون اذن پدر محرم شوند؟ اگر اذن پدر ضروری است و بتوانند اذن بگیرند و محرم شوند آیا تاثیری در وضعیت قبل و کودک متولد شده دارد؟

 

پاسخ ح:

اگر مرد و زن ندانند که چنین ازدواجی باطل است و با یکدیگر ازدواج کنند بچه ای که از آنان به دنیا آمده، حلال زاده است و تمام احکام اولاد را دارا می باشد و اگر یکی از مرد و زن نداند که ازدواج باطل است، بین او و بچه ای که به دنیا می آید تمام احکام اولاد جاری است، ولی دیگری که می دانسته ازدواج باطل است از بچه ارث نمی برد و بچه هم از وی ارث نمی برد ولی این دو به هم محرمند و احکام محرمیت را دارا می باشند، لذا می توانند همچون دیگر محرم ها به همدیگر نگاه کنند و ازدواج آنها با یکدیگر جایز نیست و همانند دیگر فرزندان حق نهفته دارد. در هر صورت اذن پدر یا جد پدری در خود ازدواج دختر شرط است مگر پدر و جد پدری مصلحت دختر را در امر ازدواج رعایت نکنند.

*****

الف- آیا صرف رضایت دختر و پسر برای بودن با یکدیگر به مفهوم جاری شدن محرمیت و زوجیت است و یا خواندن خطبه عقد دائم یا موقت ضروری است؟

پاسخ: ازدواج سفید همان ازدواج معاطاتی است و شرعا کافی نیست و باید اگر باکره است با اذن پدر عقد خوانده شود و مهریه معین شود متاسفانه موضوعی که شبیه زنا رایگان است نام ازدواج به خود گرفته است.

ب-در صورتی که جاری شدن خطبه عقد ضرورت دارد آیا این ضرورت برای زوجیت دائم است یا برای زوجیت موقت نیز خواندن خطبه ضرورت دارد و رضایت قلبی مکفی نیست؟

پاسخ: در هردو باید عقدخوانده شود وحد وحدود روشن شود.

ج-در صورتی که خواندن خطبه به زبان عربی فصیح مقدور نباشد و زوج و زوجه بنا به دلایلی نظیر حفظ آبرو نتوانند موضوع را با دیگری در میان بگذارند آیا می توانند به زبان مادری خطبه را جاری کنند؟

پاسخ: در عقد موقت در صورت اجتماع شرایط عقد فارسی کافی است؛ اگر زوج و زوجه نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند باید کسی را که می تواند وکیل کنند و اگر چنین شخصی نبود باید خودشان به غیر عربی بخوانند و باید لفظی بگویند که معنی«زوجت وقبلت» را بفهماند.

د-در صورتی که در صورت معذور بودن، جاری کردن خطبه به زبان مادری جایز باشد آیا باید عین ترجمه بیان شود یا ترجمه مضمونی کفایت دارد؟

پاسخ: باید انشاء زوجیت شود و آنچه در رساله ها آمده است به فارسی خوانده شود.

ه-اگر حضرتعالی جواز به جاری کردن خطبه با ترجمه به مضمون می دهید مثلا به زبان فارسی خطبه عقد دائم و موقت چه گونه است و چه بگویند کفایت است؟

پاسخ: به رساله عملیه صفحه 446 مراجعه شود.

و-اگر دختری با پسری بدون رضایت پدر و یا بدون اطلاع پدر همبستر شده باشد و اطلاعی از اینکه باید خطبه عقد خوانده شود نداشته و یا نمی دانسته رضایت پدر واجب است آیا هم اکنون می توانند با خواندن خطبه بدون اطلاع پدر محرم شوند؟

پاسخ: احتیاطا با اذن پدر باشد.

ز-اگر شرایط این دختر و پسر به گونه ای باشد که جدا شدن عوارض جدی برای شرایط فعلی و آینده طرفین یا یکی از طرفین داشته باشد و هر دو یا یکی از طرفین در عسر و حرج بیفتند و در این حال اطلاع به پدر نیز عوارض خطرناک داشته باشد راه حل این دو برای خروج از مهلکه حرام چیست و آیا می توانند بدون جدا شدن، با جاری کردن خطبه به هم محرم شوند؟

پاسخ: بالاخره ازدواج این دو تا آخر نمی تواند برای پدر پنهان بماند و خواندن صیغه عقد مشکل را حل نخواهد کرد.

ح-اگر از این همبستری دختر حامله شده باشد و یا فرزندی بدنیا آورده باشد و تصورش این بوده که رضایت طرفین کافی است، حکم فرزند چیست؟ آیا می توانند در این شرایط بدون اذن پدر محرم شوند؟ اگر اذن پدر ضروری است و بتوانند اذن بگیرند و محرم شوند آیا تاثیری در وضعیت قبل و کودک متولد شده دارد؟

پاسخ: حکم فرزند وطی به شبه بوده وحلال زاده است. احتیاطا از پدر اذن بگیرد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۳ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نظر فقها/ نکاح در چه شرایطی خودبه‌خود فسخ می‌شود؟

ازدواج صورت‌گرفته میان زن و مرد، برای منقضی شدن، همیشه نیازمند طلاق نیست؛ گاهی این اتفاق به سبب وجود اسبابی به خودی خود صورت می‌گیرد و نکاح، فسخ می‌شود.

به گزارش مهرخانه، فسخ نکاح یکی از مسایلی است که بسیاری از زوجین از آن اطلاعی ندارند و نسبت به آن ناآگاه هستند؛ درحالی‌که یکی از اسباب شرعی از بین رفتن نکاح و پایان رابطه زوجیت است. لذا مروری بر این موارد و استفتائات صورت‌گرفته در این زمینه، ضروری است.

فسخ یا طلاق؟

سؤال: در مواردى که زوج یا زوجه حق فسخ عقد را دارند، آیا فسخ طلاق حساب می‌شود؟

پاسخ: آیات عظام گلپایگانی و فاضل‌لنکرانی می‌فرمایند: در مورد فسخ به طلاق احتیاجى نیست، ولى فسخ طلاق محسوب نمی‌شود و احکام طلاق را ندارد.

 

آیت‌الله بهجت نیز می‌گویند: اگر زن یا مرد، به سبب یکى از عیوب که در رساله ذکر گردیده است، عقد را به هم بزند، از هم جدا می‌شوند و طلاق لازم نیست.

 عدم بکارت دختر

سؤال: آیا باکره‌نبودن دختر، سبب فسخ نکاح می‌شود؟

پاسخ: آیت‌الله خامنه‌ای معتقدند: عیب مذکور به خودى‌ خود موجب فسخ نکاح نیست. آیت‌الله بهجت نیز می‌فرمایند: ضمن عقد شرط نشده و یا عقد مبنى بر ثبوت آن نبوده، باعث خیار نمی‌شود. آیت‌الله مکارم‌شیرازی در توضیح این مطلب می‌فرمایند: در صورتى‌که شرط بکارت کرده باشد، حق فسخ دارد.

سؤال: آیا از اطلاق عقد و عرف و قرائن، می‌توان شرط بکر بودن را استنباط کرد؟

پاسخ: آیت‌الله مکارم‌شیرازی معتقدند: معمولاً در محیط‌هاى ما، شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنى و از پیش توافق‌شده است و معناى فسخ این است که بگوید من عقد را فسخ کردم یا به هم زدم و به هر زبانى باشد، کافى است. اما آیت‌الله صافی‌گلپایگانی پاسخ می‌دهند: مجرد اطلاق عقد، مفید شرط بکر بودن زوجه نیست؛ بلکه موقوف به اشتراط در متن عقد و مذاکره قبل از عقد و واقع ساختن عقد مبنیاً بر آن است، که در صورت دوم هم حکم اشتراط در متن عقد را دارد.

 

عقیم بودن مرد

سؤال: آیا عدم توانایى مرد براى بچه‌دارشدن مى‌تواند باعث فسخ ازدواج شود؟

پاسخ: آیت‌الله خامنه‌ای معتقدند: این مورد از موارد فسخ نیست، بلکه جدایى زن در وضعیت مذکور، نیاز به طلاق دارد و طلاق در اختیار مرد است و زن در صورتى‌که ادامه زندگى براى او عسر و حرج باشد، مى‌تواند به حاکم شرع مراجعه نماید.

سؤال: زن و مردى پس از چند سال ازدواج بچه‌دار نشدند، دکتر تشخیص داده است که عیب از جانب مرد بوده است و اکنون زن می‌گوید شوهرش فاقد بیضه است و بچه‌دارنشدن آنها بدین جهت است. در این صورت آیا زن می‌تواند عقد را فسخ کند؟

پاسخ: در پاسخ به این سؤال آیت‌الله مکارم‌شیرازی می‌فرمایند: در صورتى‌که آگاهى بر این امر نداشته است، مى تواند فسخ کند؛ مگر این که بعد از آگاهى راضى شده و با او زندگى کرده باشد.

آیت‌الله بهجت نیز معتقدند: اگر تأخیر فسخ به جهت جهل به خیار یا جهل به فوریت آن بوده است، زن خیار فسخ دارد.

آیت‌الله فاضل‌لنکرانی نیز چنین توضیح می‌دهند: اگر مقصود این باشد که بیضتین او را کشیده‌اند یا کوبیده‌اند یا اصلاً نداشته باشد، زن حق دارد عقد را فسخ کند.

سؤال: اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این صورت زن می‌تواند بدون طلاق شوهر کند؟

پاسخ: آیات عظام مکارم‌شیرازی و بهجت می‌فرمایند: در این موارد، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت می‌دهد؛ اگر درمان شد، ازدواج باقى است؛ در غیر این صورت، زن می‌تواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به طلاق نیست.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی ادامه می‌دهند: به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود، قابل بازگشت نیست؛ مگر به صورت ازدواج جدید.

 

جنون یکی از زوجین

سؤال: هرگاه پس از ازدواج، زن بفهمد شوهر دیوانه بوده، حق فسخ دارد یا نه؟

پاسخ: آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: اگر بعد از عقد بفهمد که شوهر او دیوانه است، می‌تواند عقد را به هم بزند.

آیت‌الله نوری‌همدانی نیز می‌نویسند: در فرض مسئله، زوجه حق فسخ نکاح را دارد؛ چه اینکه قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمی‏دانسته یا اینکه بعد از عقد جنون عارض زوج شود؛ و اگر مقاربت صورت گرفته است، زوجه استحقاق تمام مهر را دارد و اگر مقاربت صورت نگرفته است، استحقاق چیزی را ندارد.

سؤال: دخترخانمى ازدواج کرده و پس از آن طبق نظر متخصصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده است که قبل از ازدواج داراى مرتبه‌اى از جنون بوده، و اکنون ادامه زندگى با ایشان غیرممکن است. آیا شوهر حق فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آیا زوجه مستحق مهرالمثل است، یا مهرالمسمى؟

پاسخ: آیت‌الله مکارم‌شیرازی معتقدند: شوهر حق فسخ دارد؛ ولى اگر دخول واقع شده باید مهرالمسمى را بپردازد. آیت‌الله فاضل‌لنکرانی نیز می‌فرمایند: اگر ثابت شود که بیمارى جنون است و مرد هم هیچ اطلاعى نداشته است، مى تواند نکاح را فسخ کند.

سؤال: اگر چنان‌چه زوج یا زوجه کسى دچار جنون گردد که در زمان وقوع عقد وجود نداشته است و جنون نام‌برده نیز به تأیید پزشکى قانونى و اطباء معالج نیز رسیده باشد، طبق موازین شرع مقدس اسلام آیا زوج در زمان جنون زوجه، حق فسخ نکاح را دارد یا خیر و در صورت فسخ نکاح در زمان جنون از طرف زوج، آیا این فسخ صحیح است و حقى که زوجه بر گردن زوج دارد که باید زوج به او بدهد چیست؟

پاسخ: آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: اگر به حد جنون باشد، زن خیار فسخ دارد. آیت‌الله صافی‌گلپایگانی نیز می‌فرمایند: در فرض سؤال که جنون بعد از عقد واقع شده است، اگر زوج دیوانه شده، زوجه حق فسخ دارد؛ پس اگر وقوع جنون بعد از نزدیکى و انجام عمل زناشویى بوده، باید مهریه زوجه از مال زوج، با اجازه مجتهد جامع‌الشرایط پرداخته شود و اگر قبل از نزدیکى مجنون شده است، زوجه مهر ندارد و اگر زوجه بعد از وقوع عقد مجنونه شده، زوج حق فسخ ندارد و جدایى با طلاق حاصل می‌شود. واللّه العالم.

تدلیس

سؤال: خواهشمند است نظر خود را راجع به تدلیس ازدواج به طور مشروح بیان فرمایید. آیا پنهان کردن نقص؛ مانند کچلى کلى، یا موضعى، کم‌پشت، یا خالى بودن قسمتى از موهاى سر در زن موجب حق فسخ براى مرد می‌شود؟

پاسخ: آیت‌الله مکارم‌شیرازی در این زمینه می‌فرمایند: هرگاه در موقع خواستگارى معایب خود را عمداً بپوشاند و خود را غیر از آنچه هست نشان دهد، مصداق تدلیس است و شوهر پس از اطلاع، حق فسخ دارد.

آیت‌الله خامنه‌ای نیز می‌فرمایند: اگر وجود صفت کمال یا سلامت از عیوب و نقایص در ضمن عقد، شرط یا دختر توصیف به آن شده باشد و یا قبل از عقد ذکر گردیده و عقد مبنى بر آن واقع شده باشد و سپس خلاف آن ثابت شود، زوج حق فسخ عقد را دارد و اگر دخول شده و مُدَلس (فریب‌دهنده) زوجه بوده، استحقاق مهر را ندارد و اگر مُدَلس غیرزوجه بوده، مهرالمسمى (مهریه‌اى که هنگام عقد مشخص شده است) را استحقاق دارد و زوج بعد از پرداخت مهر به زوجه، مى‌تواند به مُدَلس رجوع و از او اخذ کند.

سؤال: قبل از عقد، پدر دختر سلامتى چشم شوهر را شرط مى کند و پدر شوهر قول سلامتى چشم فرزند خود را مى دهد و عقد بر همین اساس به اعتماد بر حرف پدر شوهر جارى می‌گردد. پس از 6 ماه و قبل از دخول کشف می‌شود بطلان ادعاى پدر شوهر و اینکه فرزندش کور و نابینا بوده است و پدر شوهر تدلیس کرده است. آیا دختر حق فسخ عقد را دارد یا خیر؟ و در صورت وجود چنین حقى از براى دختر، آیا مستحق مهریه می‌شود یا خیر؟

پاسخ: آیت‌الله صافی‌گلپایگانی معتقدند: در فرض سؤال که عقد مبنیاً بر سلامت چشم واقع شده و بعد کشف خلاف شده است، دختر می‌تواند عقد را فسخ کند و با عدم تحقق دخول، استحقاق مهریه ندارد و در نزاع موضوعى مرافعه شرعیه لازم است.

منبع:http://mehrkhane.com

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۳:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از جمله شروط ضمن عقد نکاح اینجانب، عدم ازدواج دوم است. چنان‌چه با داشتن همسر دایم به دلیل عسر و حرج ایجادشده توسط زوجه، اقدام به ازدواج موقت نمایم، آیا از نظر شرعى ازدواج مذکور [ازدواج موقت] باعث فراهم‌کردن موجبات طلاق از ناحیه زوجه دایم مى‌گردد؟

ازدواج نیز عقد است و آنچه در مورد عقود مطرح است، آنست که طرفین عقد می‌توانند شروطی را به عنوان شروط ضمن عقد مطرح کنند؛ در چنین حالتی طرفین نیز ملزم به انجام و رعایت شروط مطرح‌شده خواهند بود.

به گزارش مهرخانه، با توجه به اهمیت این مسئله در عقد ازدواج و برای آشنایی بیشتر با شروطی که صحیح هستند و قابلیت طرح دارند، به بررسی آرای فقها در مورد شروط عقد ازدواج می‌پردازیم.

شرط ضمن عقد

سؤال: آیا زوجه ضمن عقد نکاح، می‌تواند هر نوع شرطى بگذارد؟؛ به این معنا که او در گذاردن هر نوع شرطى آزاد باشد و با اشکالى مواجه نباشد، ولى مرد بتواند شروطى که قادر به انجام آن‌ها نیست را قبول نکند؟

پاسخ: آیت‌الله بهجت در پاسخ به این سؤال می‌فرمایند: هر شرطى که شرعاً صحیح باشد را با توافق زوج ضمن عقد حق دارد قرار دهد و اگر زوج قبول نکرد، آن شرط نافذ نیست.

سؤال: اگر هنگام عقد زوج شرایطى را قبول کند، ولى بعد از ازدواج از شرط خود تخلف کند، چه حکمی‌ دارد؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: اگر شرط صحیح و نافذ بوده، تخلف از آن حرمت تکلیفى دارد و قابل الزام است، اما حق فسخ نمى‌آورد.

-    سؤال: امروزه عاقد با گرفتن کلیه شروط مذکوره در قباله، بدون قرائت شروط، صیغه را جارى می‌کند و حال آن‌که اگر مرد این شروط را بداند، ممکن است قبول نکند. در صورت جهل به شروط، وظیفه چیست؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت فرمودند: باید شروط مذکوره به زوجین تفهیم شود.

شرط تمکین

-    سؤال: آیا در عقد دایم مى‌توان شرط کرد که بین زن و مرد نزدیکى صورت نگیرد؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت معتقدند: اگر شرط عقلایى و غیرسفهى باشد، نافذ است. ازطرفی آیت‌الله مکارم‌شیرازی فرمودند: در نکاح دائم این شرط اشکال دارد، ولی در نکاح موقت اشکال ندارد و در هر حال مبطل نیست.

-    سؤال: اگر نوع و مقدار تمکین توسط زن شرط شود، در چه صورتى لازم‌الاجرا است؟ آیا باید لزوماً ضمن عقد نکاح باشد، یا این که اگر بعد از آن باشد و مورد قبول زوج باشد نیز قابل قبول است؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: اگر ضمن عقد شرط شود با فرض عقلایى‌بودن و سفهى‌نبودن، لازم‌الاجرا است.

شرط ازدواج مجدد

-    سؤال: نظر حضرت‌عالی در مورد شرط عدم ازدواج مجدد چیست؟

- پاسخ: آیت‌الله مکارم‌شیرازی می‌فرمایند: این شرط از نظر فقهی صحیح نیست، ولی گاهی عناوین ثانویه ایجاب می‌کند که حکومت، ازدواج مجدد را محدود سازد.

-    سؤال: آیا زن می‌تواند در ضمن عقد ازدواج، شرط کند که شوهر او همسر دوم اختیار نکند؟

- پاسخ: حضرات آیات خمینی (ره)، خامنه‌ای، بهجت، فاضل‌لنکرانی، مکارم‌شیرازی و نوری‌همدانی معتقدند: خیر، این شرط صحیح و نافذ نیست؛ ولی اگر شرط کند که زن وکیل شوهر باشد و چنان‌چه شوهر ازدواج مجدد کند، خود را طلاق دهد، صحیح است. آیت‌الله وحیدخراسانی نیز این شرط را بنابر احتیاط واجب صحیح و نافذ ندانسته‌اند.

برخلاف این عده حضرات آیات تبریزی، سیستانی و صافی‌گلپایگانی می‌فرمایند: این شرط صحیح و نافذ است و اگر شوهر بعد از ازدواج به این شرط عمل نکرد و ازدواج مجدد نمود، گناه کرده است.

-    سؤال: مردی ضمن عقد شرط کرده بود که ازدواج مجدد نکند. آیا در صورت تخلف و تجدیدفراش، زن حق فسخ عقد را دارد یا مرد فقط عمل حرامی ‌مرتکب شده است؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت فرمودند: این شرط اگر به معناى سلب حق بوده است، اصلاً صحیح و نافذ نیست و اگر به نحو صحیحى بوده است، شرط در ضمن عقد نکاح خیارآور نیست، هر چند الزام‌آور هست.

-    سؤال: از جمله شروط ضمن عقد نکاح اینجانب، عدم ازدواج دوم است. چنان‌چه با داشتن همسر دایم به دلیل عسر و حرج ایجادشده توسط زوجه، اقدام به ازدواج موقت نمایم، آیا از نظر شرعى ازدواج مذکور [ازدواج موقت] باعث فراهم‌کردن موجبات طلاق از ناحیه زوجه دایم مى‌گردد؟

- پاسخ: آیت‌الله بهجت فرموده‌اند: خیر و ازدواج مذکور جایز و صحیح بوده است و اگر شرط شده است که در صورت ازدواج دوم مطلقاً زوجه در طلاق وکیل باشد، شرط صحیح است و ازدواج دوم بر ازدواج موقت هم صدق مى‌کند؛ هر چند عقد مزبور به دلیل عسر و حرج انجام گرفته باشد، مگر مدت به اندازه‌اى کم باشد که به مجرد اطلاع زوجه، مدت منتفى شده باشد که ممکن است مشمول شرط نباشد.

شرط تحصیل و محل سکونت

-    سؤال: اگر زن هنگام ازدواج (در ضمن عقد) با شوهر، شرط کند که اجازه ادامه تحصیل در دانشگاه را بدهد، آیا اکنون مى‌تواند از شرط خود دست بردارد و اجازه ندهد؟

- پاسخ: حضرات آیات خمینی (ره)، فاضل‌لنکرانی، مکارم‌شیرازی، سیستانی، وحیدخراسانی، نوری‌همدانی و صافی‌گلپایگانی معتقدند: خیر، شما مى‌توانید بدون اجازه شوهرتان، به تحصیل ادامه دهید. آیت الله بهجت در توضیح این شرایط می فرمایند: اگر اجازه اولِ زوج، شرط ضمن عقد نبوده است، زوج مى‌تواند از اجازه‌اش برگردد و در این صورت خروج از منزل هم براى زوجه حرام است.

-    سؤال: در ضمن عقد، زوجه شرط مى‌کند به اینکه زوج حق ندارد بدون رضایت زوجه او را مثلاً از شهر مقدس قم به جاى دیگر ببرد. پس از ازدواج زوجه با رضایت خودش با زوج در روستا زندگى کرده‌اند. پس از مدتى به قم برگشته و مى‌گوید که من نمى‌توانم در جاى دیگر زندگى کنم و از زوج مى‌خواهد که محل سکونت و مایحتاج وى را در قم تأمین کند. زوج هم می‌گوید که باید بروند در روستا زندگى کنند، آیا زوجه می‌تواند از رفتن به روستا استنکاف کرده و مسکن و مخارج در قم را از زوج مطالبه کند؟ یا اینکه پس از رفتن وى از قم به خارج قم، حق قبلى از بین می‌رود؟ به عبارت دیگر آیا با رفتن زوجه از قم به خارج قم، حق اختیار مسکن وى ساقط می‌شود یا خیر؟

- پاسخ: آیت‌الله فاضل‌لنکرانی می‌فرمایند: در فرض سؤال که زوجه از شرط ضمن عقد چشم‌پوشى کرده و با رضایت خود عملاً حق اختیار مسکن خود را اسقاط کرده است، دیگر نمی‌تواند از رفتن استنکاف و سرپیچى کند.

-    سؤال: دخترم را شوهر دادم مشروط بر اینکه او را از قم بیرون نبرد. و اما شوهر برخلاف شرط، او را از قم به شهر دیگر برد و زمانى که به او اعتراض کردم، دختر را رها کرد و نفقه هم نداد. تکلیف چیست؟

- پاسخ: آیت‌الله فاضل‌لنکرانی معتقدند: لازم است بر طبق شرط عمل کند؛ و در صورت تمکین زوجه، لازم است نفقه را بپردازد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۵:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت‌الله مکارم‌شیرازی در پاسخ به استفتایی نظر خود را درباره حکم عقد غیر حضوری بیان کرد.

به گزارش ، متن پرسش و پاسخ این مرجع تقلید به شرح زیر است:

آیا خواندن عقد غیر حضوری (موقت یا دائم) مثلا از طریق تلفن و یا فضای مجازی و امثال آن صحیح است و اگر نیست برای جدایی نیاز به صیغه طلاق است؟

پاسخ:

عقد غیر حضوری اشکال دارد (بنابر احتیاط واجب) و اگر بخوانند بنابر احتیاط واجب باید برای جدایی صیغه طلاق با شرایط شرعی، خوانده شود.»

خبرگزاری ایسنا

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر