دوران نامزدی، به فاصله زمانی پس از خواستگاری و ایجاد توافق نسبت به شرایط عقد و نکاح یا وعده ازدواج تا وقوع عقد و نکاح گفته میشود. هر یک از نامزدها مىتواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور، هدایایى را که به طرف دیگر یا ابوین او براى وصلت منظور داده است، مطالبه کند. اگر عین هدایا موجود نباشد، مستحق قیمت هدایایى خواهد بود که عادتاً نگاه داشته مى شود؛ مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.
به نقل از پایگاه آموزشی مهداد، در دوره نامزدی اصولا خانوادههای دختر و پسر، رفت و آمد و ملاقاتهای محدودی دارند که شرایط شناخت هر چه بیشتر دختر و پسر در این ملاقاتها فراهم خواهد شد. به همین دلیل طبیعی است که در هر ارتباط، هدایایی از قبیل گل، شیرینی و لباس و در مواردی هدایایی گران قیمت مانند اتومبیل و جواهرات میان طرفین مبادله شود. اما آنچه مسلم بوده و قانون نیز آن را تایید کرده، این است که وعده ازدواج، ایجاد علاقه زوجیت نمیکند و اگر هر یک از نامزدها در دوران نامزدی از وصلت امتناع کنند، مشکلی به وجود نیامده و هیچ کس نمیتواند او را به انجام نکاح مورد نظر اجبار کند.
پرسشی که مطرح بوده، این است که در صورت بهم خوردن نامزدی، تکلیف هدایایی که قبل از این دوره در رفت و آمدها و ملاقاتها بین نامزدها مبادله شده یا به مناسبتهایی مانند اعیاد یا تولد هر یک از آنها رد و بدل شده است، چه خواهد بود؟ قانون مدنى صرفاً وضعیت حقوقى هدایاى قبل از عقد نکاح را روشن کرده و اشارهاى به هدایاى پس از ازدواج نکرده است.
وضعیت استرداد هدایای دوران نامزدی
واضح است آنچه بین نامزدها رد و بدل میشود، مشروط به ازدواج آنها بوده و وقتی چنین قراری وجود نداشته نباشد، دلیلی برای تعلق هدایا نیز وجود نخواهد داشت. به همین دلیل است که در قانون مدنی مجوز استرداد هدایا به طرفین داده شده است. قانونگذار در مواد ۱۰۳۷ و ۱۰۳۸ قانون مدنى به ترتیب چنین بیان کرده است که:
«هر یک از نامزدها مىتواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور، هدایایى را که به طرف دیگر یا ابوین او براى وصلت منظور داده است، مطالبه کند. اگر عین هدایا موجود نباشد، مستحق قیمت هدایایى خواهد بود که عادتاً نگاه داشته مى شود؛ مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.»
مفاد ماده قبل، از حیث رجوع به قیمت در موردى که وصلت منظور در اثر فوت یکى ازنامزدها به هم بخورد محسوس نخواهد بود. بنابراین با توجه به مواد فوق مىتوان دریافت که چنانچه قبل از عقد نکاح از طرف نامزدها یا ابوین (پدر و مادر) آنها هدایایى به طرف دیگر داده شده است، این هدایا در تمام موارد، قابل مطالبه نیست. بلکه تنها تحت شرایطى، طرف اهداکننده حق مطالبه آن هدایا را خواهد داشت.
شرایط مطالبه هدایا
این شرایط به شرح ذیل عبارتند از:
۱- وصلت منظور بهم خورده و بنا نباشد که ازدواج صورت گیرد. در این صورت هدایایى که هر یک از طرفین به طرف دیگر یا ابوین او داده است قابل مطالبه و استرداد خواهد بود.
۲- این هدایا به منظور و در راستاى وصلت طرفین و نه به انگیزه دیگرى تقدیم شده باشد.
۳- چنانچه عین هدایا موجود است، عین قابل مطالبه و استرداد است اما چنانچه عین موجود نیست، صرفاً قیمت هدایایى قابل مطالبه است که عادتاً نگاه داشته مىشود. به عنوان مثال، هدایای مصرفشدنى که با مصرف عین آن از بین مىرود، مانند لباس و عطر از شمول این بند خارج است.
۴- قیمت هدایاى نگاه داشتنى که تلف شدهاند، در صورتى قابل مطالبه است که با تقصیر هدیهگیرنده تلف شده باشد.
۵- به هم خوردن وصلت به دلیل فوت یکى از طرفین نباشد. در صورتی که انحلال نامزدی ناشی از فوت یکی از نامزدها باشد، اگر هدایا موجود باشد، حکم آن تفاوتی نداشته و باز هم میتوان هدایا را مسترد کرد. این در حالی است که چنانچه مال موجود نباشد (چه به صورت عمدی یا غیر عمد) درخواست استرداد قیمت هدایا توجیه قانونی نداشته و عمل نخواهد شد.
وضعیت استرداد هدایای پس از ازدواج
در خصوص هدایاى پس از عقد نکاح، مقرراتى تحت عنوان هدایاى پس از عقد نکاح در قانون مدنى و سایر قوانین به چشم نمىخورد. اما به نظر مىرسد که تقدیم هدایا از مصادیق هبه باشد.
قانونگذار در ماده ۷۹۵ قانون مدنى چنین بیان داشته است: «هبه عقدى است که به موجب آن یک نفر مالى را مجاناً به کس دیگرى تملیک مىکند. تملیککننده واهب، طرف دیگر را متهب و مالى را که مورد هبه است، عین موهوبه مىگویند.»
همچنین بر اساس ماده ۸۰۳ این قانون، «بعد از قبض نیز واهب مىتواند با بقای عین موهوبه از هبه رجوع کند؛ مگر در موارد ذیل:
۱- در صورتى که متهب، پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲- در صورتى که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتى که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهراً؛ مثل اینکه متهب به واسطه فلس (افلاس)، محجور شود؛ خواه اختیاراً مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
۴- در صورتى که در عین موهوبه تغییرى حاصل شود. مثل اینکه خانه کلنگی موضوع بخشش، تخریب و تبدیل به آپارتمانی دیگر شده باشد.»
موارد قابل مطالبه بودن هدایا پس از عقد نکاح
بنابراین چنانچه پس از عقد نکاح، هدایایى از طرف زوجین یا بستگان آنها به طرف دیگر تقدیم شود، تنها در موارد ذیل هدایا قابل مطالبه و استرداد خواهد بود:
۱- مال مورد هبه باقى بوده و از بین نرفته باشد. به عنوان مثال چنانچه هدیه یک دستگاه وسیله نقلیه بوده که از ناحیه زوج به زوجه اهدا شده و این وسیله در اثر تصادف یا آتشسوزى و امثال آن تلف شده باشد، قابل استرداد و مطالبه نخواهد بود.
در این فرض بر خلاف هدایاى قبل از عقد که گفته شد، حتى قیمت آن نیز با وجود اینکه از نوع هدایاى ذاتاً قابل نگاه داشتن است، قابل مطالبه نیست؛ چه بر اثر تقصیر متهب تلف شده باشد و چه به دلیلی غیر از آن.
۲- در صورتى که هبه از نوع معوض نباشد و چنانچه از نوع معوض بوده باشد، عوض داده نشده باشد. به عنوان مثال واهب شرط کند که در قبال وسیله نقلیهاى که هبه مىکند، یک دستگاه موتوسیکلت دریافت کند که در این صورت چنانچه واهب وسیله نقلیه را داده و موتوسیکلت را تحویل گرفته باشد، واهب حق رجوع به وسیله نقلیه را نخواهد داشت.
۳- مال مورد هبه از مالکیت متهب خارج نشده باشد. به عنوان مثال چنانچه هدیهگیرنده وسیله نقلیه را فروخته باشد یا از طریق به رهن دادن آن به دیگرى، آن را متعلق حق غیر کرده باشد، واهب حق مطالبه مال مورد هبه را نخواهد داشت. همچنین است زمانى که در مال مورد هبه تغییرى حاصل شده باشد که از حالت اولیه آن خارج شده باشد؛ به عنوان مثال شمش طلا تبدیل به سکههاى طلا شده باشد که در این حالت مال مورد هدیه را نمىتوان مطالبه کرد. تبدیل مال به مال دیگر به عنوان مثال، تبدیل وسیله نقلیهاى که هدیه شده، به وسیله نقلیه دیگرى از طریق خرید و فروش نیز از این نوع است.
جاری بودن احکام هبه در نامزدیهای منجر به ازدواج
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کرد، این است که در مواردی که در دوران نامزدی هدایایی از ناحیه زن و شوهر آینده به یکدیگر داده میشود، چنانچه نامزدی منجر به وقوع عقد و ازدواج شود، احکام هبه (بخشش) نسبت به هدایای مزبور قابل اجرا است.
بر این اساس، هر یک از همسران با وجود شرایط اشارهشده میتوانند در صورت موجود بودن مال هبهشده در مالکیت طرف و عدم تغییر در آن، از بخشش خود رجوع کرده و آن را پس بگیرد.
وضعیت استرداد هزینههای دیگر
نامزدها پس از مشخص شدن قرار ازدواج در تدارک زندگی آینده خود، هزینهها و مخارجی را متحمل میشوند؛ از قبیل هزینه تالار، لباس و جشن ازدواج که اصولا لازمه برگزاری مراسم جشن آغاز زندگی مشترک است.
حال پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که اگر یکی از طرفین از ازدواج و نکاح امتناع کند، پرداخت این مخارج، قابل استرداد از طرف منصرف از ازدواج است یا خیر؟
اگر به طور منطقی به این موضوع توجه شود، باید گفت که به دور از عدالت بودن این امر کاملاً مشهود است و با یادآوری این مطلب که هیچ کس را نمیتوان به اجبار به همسری دیگری درآورد، استفاده از این حق قانونی نمیتواند موجب ورود ضرر و زیان به طرف دیگر شود و اگر موجبات زیان دیگری فراهم آمد، بدون داشتن اجبار برای ازدواج، طرف منصرف مکلف به جبران خسارت وارده خواهد بود.
در این خصوص میتوان به اصل چهلم قانون اساسی اشاره کرد که میگوید: «هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.»
کمک هزینه ازدواج، هدیهای است که از سوی سازمان تامین اجتماعی به بیمه شدگان واجد شرایطی که تشکیل خانواده جدید می دهند، پرداخت میشود.
به نقل از ایسنا، کمک هزینه ازدواج به بیمه شدگانی که برای اولین بار ازدواج میکنند پرداخت میشود و میزان آن معادل یک ماه متوسط مزد یا حقوق بیمه شده است.
مزد یا حقوق متوسط هر بیمه شده از تقسیم کردن مجموع حقوق دریافتی بیمه شده در 2سال قبل از ازدواج که بر مبنای آن از وی حق بیمه کسر شده است، بر عدد 24 بدست می آید.
همچنین بیمه شده علاوه بر ازدواج اول، باید دارای شرایط دیگری نیز برای استحقاق دریافت کمک هزینه ازدواج داشته باشد که می توان به دائمی بودن عقد ازدواج و ثبت آن در دفتر رسمی ازدواج اشاره کرد.
همچنین در تاریخ ثبت ازدواج، رابطه استخدامی بیمه شده با کارفرما قطع نشده باشد و بیمه شده در یکی از کارگاههای مشمول قانون تامین اجتماعی در حال کار باشد.
گفتنی است، بیمه شده باید در 5 سال پیش از ازدواج، حق بیمه 720 روز کار را به شعب تامین اجتماعی پرداخته باشد تا کمک هزینه ازدواج به وی تعلق بگیرد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی، بیمه شده واجد شرایط برای دریافت کمک هزینه ازدواج باید به شعبه ای که حق بیمه در آن پرداخت می شود، مراجعه کند. هنگام مراجعه باید اصل دفترچه درمانی بیمه شده، اصل و تصویرشناسنامه بیمه شده و همسرش و اصل و تصویر تمامی صفحات عقدنامه را به همراه داشته باشد.
در مورد مسایل مالی دوران نامزدی، حتی در موردی که طرفین به عقد یکدیگر نیز درآمدهاند، بنابر تعریف عرفی از نامزدی، نظر مراجع بر تکلیفنداشتن شوهر است.
دوران نامزدی، دورانی شیرینی است که به روزهای خوش متأهلی ختم شده و آغازگر زندگی مشترک یک زوج است، اما این ایام به خاطر شرایط خاص و ویژه آن، نه دوران متأهلی است و نه مجردی و ازاینرو احکام مرتبط با آن نیز احکامی متفاوت و خاص خواهد بود که نیازمند بررسی است.
به گزارش مهرخانه، نکته مهم که باید در نظر داشت، تعاریف متفاوتی است که از نامزدی در عرف وجود دارد؛ برخی نامزدی را به معنای صیغه محرمیت میان دختر و پسر میدانند و برخی بدون هرگونه محرمیتی، صرفاً برای آشنایی بیشتر و طی کردن دوران تا زمان عقد؛ برخی نیز دوران عقد تا جشن ازدواج را دوران نامزدی مینامند، اما مسلم است که در هر یک از شرایط فوق، احکام و قوانین متفاوت خواهد بود؛ هرچند عرف بر مبنای محرمیت طرفین در این دوران است.
میزان ارتباط و نزدیکی در دوران نامزدی
سؤال: آیا صحبتکردن دختر و پسر نامحرمی که نامزد شده، ولی هنوز عقد نخواندهاند، به جهت آشنایی با روحیات و اخلاق یکدیگر جایز است؟
پاسخ: آیتالله وحیدخراسانی در پاسخ به این سؤال میفرمایند: «در فرض مذکور برای حصول تفاهم اخلاقی و روحی و با اجازه و حضور والدین، با رعایت موازین شرعی و بدون قصد تلذذ و در حد معمول، مانعی ندارد».
سؤال: با دخترى نامزد هستم خانوادهها هم در جریان هستند. آیا مىشود براى هم از طریق اینترنت پیام یا ایمیل بفرستیم؟ روابط ما تا چه حدى شرعى است؟ (عقد یا صیغه هم به هیچوجه فعلاً ممکن نیست).
پاسخ: آیتالله خامنهای در این رابطه معتقدند: «باید از بیان مطالبى که محرک شهوت و یا مناسب زن و شوهر شرعى باشد، اجتناب کنید».
عقد موقت در دوران نامزدی
سؤال: پنج سال پیش، زمان ازدواج با همسرم، قبل از خواندن صیغه عقد دایم به مدت دو ماه من با همسرم بهواسطه صیغه موقت محرم شدیم، اما یک ماه پس از گذشت خواندن صیغه موقت، عقد دایم خواندیم و تاکنون هم با یکدیگر زندگی کردهایم. آیا عقد دایم ما درست بوده است؟
پاسخ: در شرایطی که در دوران نامزدی، صیغه محرمیت خوانده میشود، برای اجرای عقد دایم، با توجه به نظر همه فقها، باید به یک نکته دقت داشت و آن باطلکردن صیغه جاریشده میان طرفین است. ازاینرو در پاسخ به این سؤال گفته میشود: درصورتیکه باقیمانده زمان عقد موقت را به زن هبه کردهاید، عقد درست بوده است؛ در غیر این صورت، باید دوباره اجرای صیغه عقد دایم بنمایید.
نفقه و مخارج دوران نامزدی
سؤال: فطریه دختری که در دوران نامزدی و یا عقد بوده و در خانه پدرش ساکن است، برعهده شوهر است یا برعهده پدر؟
پاسخ: در مورد مسایل مالی دوران نامزدی، حتی در موردی که طرفین به عقد یکدیگر نیز درآمدهاند، بنابر تعریف عرفی از نامزدی، نظر مراجع بر تکلیفنداشتن شوهر است. آیتالله خامنهای در پاسخ به این سؤال میفرمایند: «اگر نانخور پدرشان باشند، به عهده پدر آنها است». آیتالله سیستانی نیز پاسخ میدهند: «برعهده پدرش است؛ مگر که در شب عید نانخور شوهر حساب شود».
اطاعت از همسر در دوران نامزدی
سؤال: آیا در دوران عقد، اطاعت از شوهر بر زن لازم و پرداخت نفقه بر شوهر لازم است؟
پاسخ: بنابر تعریف عرفی نامزدی، نامزدی زمانی است که حتی در صورتی عقد، طرفین تکلیف زناشویی در قبال یکدیگر ندارند و یک محرمیت ساده، فارغ از جوانب آن انجام گرفته است. بر این اساس است که آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ به این سؤال میفرمایند: «مطابق آنچه در عرف معمول امروز است، تا زمانى که زن به خانه شوهر نیامده، نه نفقه دارد و نه براى خروج از منزل از شوهر اجازه مىگیرد، و این در واقع نوعى شرط ضمن عقد است».
آیتالله سیستانی نیز درباره زمان وجوب نفقه زن بر همسرش میفرمایند: «بعد از عروسی واجب است»، و در پاسخ سؤال دیگری چنین توضیح میدهند: «تا عروسی نشده است، چون متعارف اسقاط حق نفقه است، حق مطالبه آن را ندارد.»
سؤال: در دوران نامزدی که زن در خانه پدری حضور دارد، هرگونه بیرونرفتن زن باید با اجازه شوهر باشد یا پدر زن؟ اگر با مرد باشد، در صورت رعایتنکردن زن، باتوجه به این نکته، در طلاق مهریه شامل زن میشود یا نه؟
پاسخ: در راستای همان نکته مطرحشده در مورد تعریف عرفی نامزدی، آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ میفرمایند: «در این دوران، نه نفقه واجب است و نه اجازهگرفتن زن».
سؤال: آیا پرداخت نفقه زوجهای که در عقد بستگی تمکین تام نمیکند، بر زوج لازم است؟
پاسخ: فرض سؤال فوق، فرضی برخلاف تعریف ارایهشده در مورد نامزدی است؛ ازاینرو آیتالله سیستانی در این زمینه پاسخ میدهند: «چنانچه مقصود زمانی است که دختر هنوز به خانه شوهر نرفته، چنانچه شرط شده که زن میتواند تمکین تام نکند؛ ولو از باب شرط ارتکازی، ناشی از تعارف، بر او تمکین تام لازم نیست و شوهر هم که شرط عدم انفاق در این مدت کرده؛ ولو از همان باب شرط ارتکازی، انفاق بر او هم واجب نیست».
هدایای دوران نامزدی
سؤال: داماد قبل از عروسى براى همسر خود مقدار قابل توجهى وسایل زینتى از قبیل طلا و غیره به عنوان هدیه گرفته است. به فرض اینکه دختر حاضر به عروسى نشود، آیا داماد حق مطالبه آن وسایل زینتى را دارد و آیا استفاده دختر بعد از اطلاع از عدم رضایت داماد از آن زینتآلات جایز است؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی: «حق دارد، و تصرف در آن از سوى دختر در فرض مسئله جایز نیست». ایشان در پاسخ به سؤال دیگری در همین زمینه اینگونه توضیح میدهند: «آنچه مصرف نشده، باید برگردانند، ولى نسبت به آنچه مصرف شده، مدیون نیستند».
مدیرکل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه گفت: سن ازدواج را باید در خصوص تمام اتباع ایرانی یکسان کرد، زیرا امروز این موضوع تنها مربوط به احوال شخصیه محسوب نبوده و موضوعی عمومی و دولتی محسوب میشود.
به نقل از ایلنا، علی کاظمی در واکنش به اظهارات کمیته حقوق کودک سازمان ملل مبنی بر اینکه ایران قوانین خود در خصوص سن ازدواج کودکان را تغییر و این سن را به ۱۶ سال افزایش دهد، گفت: در قوانین پیش از انقلاب سن رشد و سن ازدواج یکی بود و هر دو بر مبنای ۱۸ سال قرار داشت.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب؛ سن بلوغ شرعی، مبنای سن مسئولیت کیفری و سن ازدواج قرار گرفت به عبارت دیگر ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی اصلاح و مطرح شد که سن ازدواج برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال قمری باشد.
کاظمی با بیان اینکه طی سالهای اخیر و براساس یک نظر فقهی و با توجه به ضرورتهای جامعه سن ازدواج برای دختران به ۱۳ سال و برای پسران به ۱۵ سال تغییر یافت، اظهار کرد: با ۳ شرط میتوان به کودکان با سنین پایینتر نیز اجازه ازدواج داد که این شرایط شامل مصلحت طفل، رضایت دادگاه و رضایت والدین است. به بیان دیگر با حکم دادگاه که براساس احراز مصلحت طفل و رضایت والدین است؛ میتوان به دختر و پسر زیر سن مقرر در قانون نیز اجازه تزویج داد که این مسئله باعث بروز مشکلات اجتماعی شده است.
مدیرکل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه با تاکید براینکه این سن تنها برای ایرانیان شیعه است و برای ایرانیان غیرشیعه شامل یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان براساس قانون اختصاصی خودشان رفتار میشود، بیان کرد: غالباً سن ازدواج برای این گروهها بالای ۱۵، ۱۶ و ۱۸ سال است و افراد اهل تسنن نیز در ازدواج تابع قواعد خاص خود هستند.
محرومیت دختران از طی کردن مدارج رشد با ازدواج زودرس
وی با اشاره به اینکه امروز غالباً سن مقرر در قانون برای ازدواج رعایت نمیشود و حتی امروز با مشکل تاخیر در ازدواج مواجه هستیم، خاطرنشان کرد: اما در برخی مناطق کشور از جمله در حاشیه شهر تهران، سن ازدواج بسیار پایین است که مشکلاتی را ایجاد کرده است. چنانکه در مراجعهای که به دادگستری یکی از شهرستانها داشتم؛ دیدم که افراد ساکن در شهرستان مذکور در سنین پایین ازدواج میکنند.
کاظمی با بیان اینکه یکی از مشکلات ناشی از ازدواج زودرس مسئله مرتبط با تحصیل است، گفت: در اصل ۳۰ قانون اساسی بحث آموزش و پرورش و تحصیلات تا مقطع متوسطه الزامی است، این در حالی است که دختر ۱۲، ۱۳ ساله متاهل نمیتواند؛ ادامه تحصیل دهد.
وی عنوان کرد: در پروندهای شاهد بودم؛ دختر وپسری که در سن پایین ازدواج کرده بودند بر سر ادامه تحصیل زوجه دچار اختلاف شده و درخواست طلاق داده بودند. دختر در ۱۳ سالگی ازدواج کرده بود و به دلیل علاقه به ادامه تحصیل و مخالفت شوهر در ۱۴ سالگی قصد طلاق داشت که این موضوع نوعی آسیب اجتماعی است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال آمار نشان میدهد؛ دختری که با مسائل بارداری و زایمان و مسائل ناشی از این موارد روبرو میشود؛ مشکلات سلامت روحی و جسمی در وی تشدید میشود. همچنین این زنان با مشکلات حقوقی بیشتری مواجه میشوند.
شرایط بغرنج حقوقی زنان کمسن متاهل
کاظمی با تاکید براینکه تعداد دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنند؛ بیش از پسران است، اظهار کرد: یکی از مشکلات حقوقی این دختران آن است که بسیاری از آنان حکم رشد ندارند به عبارت دیگر این کودکان در ۱۳ سالگی ازدواج میکنند، در حالی که سن رشد در قانون ما ۱۸ سالگی است، لذا این زنان نمیتوانند؛ مهریه و نفقه خود را دریافت کرده و در حساب پساندازی بگذارند. آنها حتی توانایی افتتاح حساب در بانک را نیز ندارند، زیرا سن افتتاح حساب نیز ۱۸ سالگی است.
وی در خصوص وضعیت بغرنج حقوقی زنانی که در سنین پایین ازدواج میکنند، توضیح داد: این زنان که همسر و گاهی مادر هستند؛ نمیتوانند مهریه و نفقه بگیرند. در برخی مواقع دختری که میخواهد اقدام به طلاق کند ابتدا حکم رشد میگیرد تا بتواند دادخواست داده و مهریه و نفقه خود را طلب کند، زیرا افراد زیر ۱۸ سال نمیتوانند دادخواست مالی دهند و در نتیجه نمیتوانند؛ مسائل مالی مربوط به ازدواج خود را پیگیری کنند.
این حقوقدان با بیان اینکه ازدواج زودرس مشکلاتی را برای نسل آینده نیز ایجاد میکند، اضافه کرد: نسلی که میخواهد؛ توسط والدین کم سن و سال تربیت شود به این دلیل که شخصیت والدین هنوز دوام و قوام نیافته است، ممکن است؛ نتوانند از تربیت مناسب بهرهمند شوند، لذا والدین کم سن با مشکلات شدیدی برای تربیت فرزندان مواجه هستند.
کاظمی گفت: مسئله دیگر ناشی از رضایت در ازدواج است. براساس استانداردهای جهانی افراد باید در زمان ازدواج قادر به ابراز آزادانه رضایت خود باشند، این در حالی است که یک طفل ۱۳ ساله و یا کمتر نمیتواند رضایت خود را به طور آزادانه و کامل ابراز کند و این ازدواج نوعی اجبار تلقی میشود. همانطور که یک کودک ۱۳ ساله نمیتواند؛ اقدام به خرید و فروش کند.
مدیرکل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه با تصریح براینکه نیاز است؛ در بحث سن ازدواج تعدیل صورت گیرد، اظهار کرد: کنوانسیونی در خصوص تعیین سن ازدواج و رضایت زن و شوهر داریم که کشورهای اسلامی عمدتاً به آن نپوستهاند و آن را مغایر با قوانین اسلامی میدانند.
وی همچنین در خصوص این موضوع که آیا کمیته حقوق کودک سازمان ملل حق داشته؛ درخواست تغییر سن ازدواج در قوانین ایران را بدهد، عنوان کرد: کنوانسیون حقوق کودک که تحت نظارت این کمیته قرار دارد، برای ازدواج سنی را در نظر نگرفته و به طور کلی مقرر کرده که سن ازدواج باید متناسب با شان و شخصیت کودک باشد.
کاظمی با تاکید براینکه اخیراً کمیته حقوق کودک و کمیته منع تبعیض علیه زنان سند مشترکی را تصویب کردهاند که در آن بحث ازدواج زودهنگام را جزو مسائل خشونت علیه کودکان نام بردهاند، اضافه کرد: باید گفت این تفسیر کمیته حقوق کودک است و لازمالاجرا نیست و به نظر میرسد این کمیته پای خود را از کنوانسیون فراتر گذاشته است، زیرا این کمیتهها در حد کنوانسیون تحت نظارت خود حق اظهارنظر دارند و بر مبنای حقوق بینالملل این موضوع جای بحث دارد که آیا کمیتهها تا این حد میتوانند؛ اظهارنظر کنند یا خیر.
سن ازدواج تمام اتباع ایرانی یکسان شود
این قاضی دادگستری با تاکید براینکه با توجه به مشکلات پیشتر گفته شده به نظر میرسد؛ ازدواج در سن پایین یک آسیب اجتماعی است، خاطرنشان کرد: بیشتر این ازدواجها به صورت غیررسمی انجام شده و مشکلاتی ایجاد میکنند که نیاز به بررسی و حل و فصل دارد.
وی اضافه کرد: معتقدم در این مورد خاص باید سن ازدواج را در خصوص تمام اتباع ایرانی یکسان کرد، زیرا امروز این موضوع تنها مربوط به احوال شخصیه محسوب نمیشود، بلکه موضوعی عمومی و دولتی است و باید سن ازدواج یکسانی برای تمامی دختران و پسران ایرانی در همه ادیان و مذاهب تعریف شود.
این حقوقدان با بیان اینکه در اسناد بینالمللی نیز مقرر شده که در شرایط استثنایی یک مقام دولتی یا قضایی میتواند؛ اجازههای خاص صادر کند، ادامه داد: لذا باید به محاکم خانواده اجازه دهیم به افراد در سنین ۱۰ تا ۱۸ سالگی در صورت احراز مصلحت اجازه ازدواج دهند. که به نظر من پایان سن تحصیلات ابتدایی برای تعیین حداقل سن ازدواج و سن ۱۸ سالگی نیز برای سن ازدواج مناسب است.
در بحث سن ازدواج ضمانت اجرا اعمال نمیشود
وی در خصوص ضمانت اجرای قوانین برای برخورد با عاقدینی که بدون حکم دادگاه اقدام به جاری کردن خطبه عقد میکنند، گفت: مسئلهای که وجود دارد؛ بحث دوگانگی بین قواعد مذهبی و قواعد قانونی است. گاهی اوقات میبینیم که فرد ازدواج میکند و مذهب اجازه این کار را میدهد ولی قانون چنین اجازهای نمیدهد و این فرد وقتی به دادگاه میآید، دچار مشکل است، زیرا از یک طرف میداند که ازدواج وی به لحاظ مذهبی بلااشکال بوده و از طرف دیگر نمیداند که این ازدواج به لحاظ قانونی ممنوع است که این دوگانگی مشکلساز است.
این قاضی دادگستری با تاکید براهمیت توجه به ضمانت اجرا که در برخی موارد اعمال میشود و در برخی مواقع هم اعمال نمیشود، اظهار کرد: عمدتاً در بحث سن ازدواج ضمانت اجرایی خاصی اعمال نمیشود. هرچند ضمانت اجرا وجود دارد و باید با عاقد و افراد درگیر در چنین ازدواجهایی مقابله کرد، اما این موضوع به صورت جدی انجام نمیشود.
کاظمی تصریح کرد: اگر به جای کار کردن در خصوص ضمانت اجرا در ارتباط با مشاورههای پیش از ازدواج فعالیت کنیم، بسیاری از افراد با آگاه شدن از مشکلات ناشی از ازدواج زودرس از این کار منصرف میشوند، لذا کار فرهنگی در این خصوص بسیار مهم است و باید به مردم آگاهیرسانی شود.
وی اضافه کرد: وقتی بهزیستی یکی از شهرهای اطراف تهران با یک میلیون نفر جمعیت تنها دو، سه پرسنل دارد که در دفتری اجارهای کار میکنند، چگونه میتوان انتظار داشت که این جمعیت مشاوره لازم را ببینند. بنابراین نباید مدام با ابزار کیفری سراغ مردم برویم و آنها را بترسانیم. با فرهنگسازی مناسب نیاز به ابزار کیفری نیست.
این حقوقدان با بیان اینکه ۹۸ درصد از والدین فرزندان خود را دوست دارند و به سرنوشت آنان علاقهمند هستند، گفت: برای دو درصد باقی مانده و افرادی که به رغم اطلاع و آگاهی و با سوءنیت اقدام به تزویج کودکان در سن پایین میکنند؛ ضمانت اجرایی کیفری ضروری است.
احساس می کنم کسی این بین اشتباه کرده است که زندگی مان مثل دوران مجردی شده است.
به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، برای خرید عروسی کلی ذوق و شوق دارند. از جهیزیه عروس تا چیدمان آن در خانه ای که قرار است با هم زیر یک سقف رفتنش را تجربه کنند.همه چیز از همان روز اول شروع می شود که پیوندشان رسمی می شود و زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. حالا دیگر خبری از پسر دردانه مادر و دختر چراغ خانه پدر نیست. آن ها ضمیر من را بر ما جایگزین کردند و می گویند ما مسئولیت یک زندگی را به دوش گرفته ایم.
دختری که دیروز تا دم ظهر می خوابید و بی هیچ دغدغه ای روز را شب می کرد، امروز با صدای گریه نوزادش بر می خیزد و روز خود را در تلاش برای افراد خانواده شب می کند. پسری که بزرگترین دغدغه او گذراندن اوقات فراقت با دوستان نزدیک خود بوده است، حالا بار و مسئولیت یک خانواده بر گردنش می باشد و اگر دست نجنبد، این (ما) که امروز از آن دم می زند، فردا روزی به همان (من) قدیم تبدیل می شود.
گاهی زندگی درست به همان شکل که می خواهیم پیش نمی رود و زن و شوهری که روزی مسئولیت یک زندگی را تقبل کرده بودند، عهد شکنی می کنند. آن طور که گویی هنوز هم در حال و هوای دوران مجردی سیر می کنند. در چنین مواقعی باید از خود پرسید که آیا در انتخابمان درست عمل کرده ایم؟
اگر جواب مثبت بود به احتمال زیاد شرایط نا به سامان پایدار نیست و با رعایت یکسری اصول بر طرف می شود. ولی اگر بعد از پاسخ به این سوال دچار تردید شدیم، به طور حتم اقدامات قبل از ازدواج را درست انجام نداده ایم و طرف مقابل خود را به خوبی نشناخته ایم.
محمد تکلو ، از دیدگاه روانشناسی می گوید: یک ازدواج خوب و صحیح نباید تحت تاثیر فشار های فردی، اجتماعی، خانوادگی صورت بگیرد. در واقع شخصی که ترس دیر شدن ازدواجش را دارد یا بر اساس مقایسه خود با هم سالان و دوستانش که ازدواج کرده اند تصمیم به آغاز زندگی مشترک می گیرد، به یکی از عوامل ازدواج های نادرست تن داده است. هر فردی زندگی خودش را دارد و شرایط زندگی افراد متفاوت است. مطمئن باشید در آینده ای نه چندان دور این چشم و هم چشمی ها زمینه ساز اختلافات زناشویی می شود و در دراز مدت عوارض و پیامد های منفی به جا می گذارد.
دختر و پسر باید برای داشتن یک زندگی سالم و خوب، قبل از ازدواج یعنی در دوران نامزدی به دور از احساسات و با عقل، یکدیگر را ارزیابی کنند و بعد نیز زندگی خود را با عشق شروع کنند. در حقیقت هر چقدر هم میان زن و شوهر صمیمیت و عشق و علاقه وجود داشته باشد، باز هم در بعضی مواقع نیاز دارند تا با خودشان خلوتی داشته باشند.
مریم، 25 ساله، می گوید: حدود 4 سال از ازدواج من و همسرم می گذرد. اوایل زندگی آرام و گرمی داشتیم به طوری که بیشتر اوقاتمان را با هم سپری می کردیم. و از این بابت نیز احساس رضایت داشتیم. تصمیم گرفتم سفر یک روزه ای را با دوستان دوران دانشجویی ام داشته باشم اما با مخالفت همسرم رو به رو شدم.
تکلو می گوید: یک زندگی یکنواخت و بدون هدف و جهت و تنوع انسان را از پا در می آورد. اگر در زندگی یکی از طرفین به شدت کنترل گر بود، باید بداند که کنترل کردن کار بسیار بیهوده ای است و اگر فردی بخواهد کار خطایی را به دور از چشم شما انجام دهد، به هر نحوی این کار را می کند. باید بررسی شود تا اگر مشکلی است آن مشکل حل شود. انسان ها هر چند وقت یک بار نیاز به خلوت کردن با خود دارند، منتهی این خلوت ها باید مرز داشته باشد و در چارچوب خاصی باشد.
به طور مثال شخصی که می خواهد بخشی از اوقات خود را با دوستانش سپری کند باید به سلامت روانی مکان و فضا اطمینان پیدا کند تا با شان و منزلت یک فرد متاهل سازگار باشد. اگر این دوستان که قرار است با آن ها وقت بگذرانیم متاهل باشند خیلی بهتر است و اگر هم مجرد بودند در صورتی که شرایط عادی و مورد قبول باشد مانعی ندارد. ملاک اصلی یک رابطه اطمینان و اعتماد است. زنی که به شوهرش اعتماد داشته باشد و یا شوهری که به همسر خود اطمینان دهد و او را در جریان هر موضوعی قرار دهد در مواجه با چنین شرایطی مشکلی ندارند.
زندگی زن و شوهری که روزی بسیار دلچسب و دوست داشتنی بوده است به بن بست می خورد و آن ها فقط به یک هم خانه برای هم تبدیل می شوند. در این بین تعهدات بسته شده چه می شود؟ به طور حتم یا مشکلی از پیش بوده است که ما نمی دانستیم و یا مشکل به وجود آمده است که باید مقابلش ایستاد.
امید، 38 ساله، می گوید: من همسرم را به شدت دوست داشتم و در اصل ازدواجمان با عشق شروع شد. عشق میان من و همسرم همچنان پا بر جا است ولی کمی کم رنگ تر از قبل شده است.
صبح ها تا عصر در محل کار هستم و عصر تا شب را در اضافه کاری برای رفاه خانواده به سر می برم. همسرم نیز مشغولات خود را دارد و ما همدیگر را کمتر می بینیم. این روزها زندگی مان به هیچ وجه مشترک نیست و هر کس سرش در لاک خودش است. با این که رابطه عاطفی خوبی داریم ولی هر کدام مشغول به کار های خودمان هستیم. احساس می کنم کسی این بین اشتباه کرده است که زندگی مان مثل دوران مجردی شده است.
تکلو می گوید: در این جا مرد های خود شیفته را مثال می زنیم، آن ها به طور ذاتی انسان های متعهدی نیستند و اختلافات روانی آن ها نیز درست شدنی نمی باشد مگر آن که تحت درمان های جدی قرار بگیرند. در کل یک زندگی زناشویی که به بی وفایی زن و مرد کشیده می شود دلایل عمده ای دارد. بعضی ها مفهوم عشق را نمی دانند و بی دلیل یک فرد را دوست دارند. از این طریق وارد یک زندگی شدن اشتباه محض است، چون ما را در تصمیم گیری گمراه می کند. ندانستن شناخت کافی از طرف مقابل در دوران پیش از ازدواج حدود 80 درصد از این مشکلات را در بر می گیرد. در درجه اول باید فاکتور هایی مثل ثبات روانی، دروغگویی، متعهد بودن یا نبودن یک فرد را بسنجیم. ملال و خستگی که می تواند ناشی از افسردگی، نزاع در زندگی و ... باشد فرد را وادار می کند که از همسرش دوری کند و اوقات خود را به شکل دیگری سپری کند.
جک لندن گفته است، " درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن." هرگز نباید اجازه دهیم زندگی هر طور که می خواهد پیش برود، ما هستیم که به زندگی ریتم و روال می دهیم. برای آن که رابطه زناشویی سرد نشود و یا به اصطلاح به دوران مجردی خود باز نگردد، سعی کنید مثل روز های اول ازدواج، رابطه تان را گرم نگه دارید. به طور مثال تیپ زدن، پوشیدن لباس های متنوع یا دادن پیام های عاشقانه و از این دست کار ها که امروز آن را لوس بازی خطاب می کنید. برای این که یک رابطه گرمای خود را حفظ کند به همین کنار هم بودن ها و لوس بازی ها نیاز دارد.
تکلو می گوید: هیجان و سرگرمی، برآورده کردن نیاز های طرفین در زندگی زناشویی مثل سفر رفتن، خرید کردن، حتی صحبت کردن با یکدیگر می تواند از عواملی باشد که نبودشان منجر به تضعیف رابطه می شود. در پایان سبب می شود تا هر کدام از همسران برای خودشان زندگی کنند و به نحوی دیگر نیاز خود را بر طرف سازند.
همچنین غرق شدن در مشغله های روزمره می تواند یکی دیگر از این عوامل باشد. باید در زندگی زناشویی بین کار و زندگی حد تعادل را رعایت کرد و نگذاشت پرکاری باعث دوری و فاصله میان ما و همسرمان شود، که همین دوری یک روز باعث تبدیل تاهل به تجرد می شود.
این را یه یاد داشته باشید یکنواخت شدن زندگی باعث سردی روابط زوجین می شود، سرد شدن روابط نیز دوری و فاصله را یه بار می اورد و سرانجام این فاصله ها باعث می شود که برای عوض کردن حال و هوای زندگی تان به سمت شخصی غیر از همسر بروید. باید از ابتدا با یکنواخت شدن زندگی مقابله کنیم و نگذاریم هرکسی به طور مجزا برای خودش زندگی کند. زن و مرد در زندگی زناشویی با هم زندگی می کنند پس تمام کار هایشان نیز باید به هم گره بخورد. به عنوان مثال با احترام گذاشتن و یک تشکر ساده می توانید همسرتان را متوجه خود کنید. برای کار های ریز و کوچک از او تشکر کنید، مثل خرید کردن، کمک در انجام کار های منزل، بعد از غذا خوردن همانند روز های اول ازدواج از دستپخت او تعریف و تشکر کنید، گویی بار اول است که غذایش به این خوشمزگی شده است. فردی که زندگی خود را دوست داشته باشد برای جلوگیری از لطمه های وارده به رابطه اش هیچ تلاشی را دریغ نمی کند. آیا زندگی تان برای شما با ارزش نیست؟
مهرداد نادری فر در شورای فرهنگ عمومی استان همدان ازکاهش 20 درصدی ازدواج در مناطق شهری خبرداد و گفت: افزایش آمار طلاق در روستاها یکی از مشکل های اساسی است.
مدیر امور فرهنگی و اجتماعی استاندار همدان بیان کرد: آمار طلاق در روستاها روبه افزایش است و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش تابناک همدان؛ وی بیان کرد: آمار طلاق شهری در 9 ماهه سال جاری نسبت به 9 ماهه سال گذشته چهار درصد کاهش داشته است.
مدیر امور فرهنگی و اجتماعی استاندار همدان عنوان کرد: آمار ازدواج شهری در 9 ماهه سال جاری نسبت به سال گذشته 9 و سه دهم درصد کاهش داشته است.
نادری فربابیان اینکه آمار طلاق در 9ماهه سال جاری رشد چهارو دو دهم درصدی نسبت به سال گذشته داشته است، ادامه داد: در سال 93 نسبت به سال 92 امار طلاق به صفر رسیده بود اما این آمار در روستاها در حال افزایش است.
وی در ادامه سخنان خود بیان داشت: باید تلاش کنیم با آموزش های قبل از ازدواج آمارطلاق را نه تنها در استان بلکه در کشورکاهش دهیم.
مدیر امور فرهنگی و اجتماعی استاندار همدان بابیان اینکه میزان ازدواج در کل کشور کاهش پیدا کرده است، اظهارداشت: علت کاهش ازدواج کاهش افراد سن ازدواج است.
نادری فردر پایان سخنان خود بابیان این سخن که سن تجرد درکشور بالا رفته است، تصریح کرد: افزایش آمار طلاق در روستاها یکی از مشکلات اساسی است.
برخی عدم صداقتها در دوران آشنایی باعث میشود که عمر برخی از زندگیهای مشترک حتی به تشکیل زندگی هم نرسد.
به گزارش پارس به نقل از تبیان، بر اساس گزارش رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور دخالت خانواده ها و عدم تحقق شرط ضمن عقد و ترک زندگی توسط یکی از زوجین به ترتیب با ۱۵،۱۴ و ۷ درصد از کل موارد طلاق، مهم ترین عوامل طلاق در شش ماهه ابتدایی سال ۹۲ بوده است. در حالی که دلایل سنتی طلاق مانند فقر و اعتیاد که پیش از این بیشترین موارد طلاق را به خود اختصاص می داد، این روزها در رتبه های ششم و چهارم قرار دارند.
سردمداری دخالت سنتی در طلاق های جامعه مدرن
یکی از مهم ترین مولفه های آخرین آمار ثبت احوال، رتبه اول دخالت خانواده ها در میان عوامل طلاق زوج ها است، بر این اساس ۱۵ درصد و ۴ دهم از طلاق های صورت گرفته در ۶ ماهه اول سال ۹۲ به دلیل دخالت خانواده ها بوده است. اینکه در خانواده های نسل های پیش دخالت خانواده ها در نهایت به جدایی زوجین می انجامید چندان دور از باور به نظر نمی رسید اما در این دوره و زمانه ای که زن و شوهر هم از لحاظ سطح تحصیلات و آگاهی و هم حضور اجتماعی بسیار مترقی تر از زوج های نسل های پیشین خود هستند، سردمداری دخالت والدین در عوامل جدایی زوجین نشان می دهد که جامعه ما به رغم ادعای مدرن شدن هنوز هم در سیطره برخی از مشخصه های جامعه سنتی است که انگار نمی خواهد دست از سر زندگی خانواده های امروزی بر دارند. به همین دلیل هم هست که زن و شوهرهای امروزی با وجود تحصیلات و آگاهی هایی که دارند هنوز نتواسنته اند از چنبره دخالت های سنتی رهایی یابند و کماکان زندگی هایشان تحت تاثیر حرف و حدیث های اطرافیان است. از طرف دیگر والدین هم انگار نمی خواهند از روش سنتی دخالت در امور زوجین به نام دلسوزی دست بردارند و با این مهربانی های بی مورد، کمر به نابودی زندگی فرزندانشان بسته اند.
چرا عدم تحقق شرط ضمن عقد، دومین دلیل طلاقی زوج ها است؟
براساس آخرین آمار عوامل طلاق در ۶ ماهه نخست سال، دومین عاملی که بیشترین مورد جدایی میان زوجین را با ۸/۱۴ درصد را به خود اختصاص داده است، « عدم تحقق شرط ضمن عقد» است، این در حالی است که در درصد بالایی از کسانی که به دلیل عدم تحقق شروط ضمن عقد از یکدیگر جدا می شوند افرادی هستند که در مدت میان عقد و عروسی، زمانی که می بینند گفته های شریک زندگی شان در زمان عقد محقق نشده است، ترجیح می دهند عطای این زندگی را به لقایش ببخشند. حال آنکه که به گفته آسیب شناسان اجتماعی حدود ۲۰ درصد از طلاق ها در سال ۹۱ در زمان عقد و پیش از عروسی صورت گرفته است.
درصد طلاق هایی که در بازه زمانی میان عقد و عروسی صورت می پذیرد از یک سو و رتبه دوم عدم تحقق شروط عقد در آمار عوامل طلاق در ششم ماه اول سال جاری از سوی دیگر، گویای این مهم است که برخی عدم صداقت ها در دوران آشنایی باعث می شود که عمر برخی از زندگی های مشترک حتی به تشکیل زندگی هم نرسد و زوجین مدت زمان کوتاهی پس از عقد، زمانی که می بینند بسیاری از ادعاهای پیش از عقد طرف مقابلشان دروغ از آب در آمده است، تصمیم بگیرند پیش از همخانه شدن، این زندگی را ترک گویند. از طرف دیگر مسئله شرط ضمن عقد در ازدواج های ده سال گذشت بسیار پر رنگ تر شده است. در دهه های اخیر بسیار کم بودند کسانی که از ماجرای شروط ضمن عقد اطلاع داشتند اما با افزایش اطلاعات خانم ها در سالهای اخیر، مسائلی که در نظر داشتند به عنوان شروط ضمن عقد ثبت می کردند، اما هنوز مدت زمان زیادی از زندگی نگذشته، همسرانشان که از ابتدا هم دل خوشی از این شرایط نداشتند، پا بر سر تعهدات خود می گذارند و زمینه را برای جدایی رقم می زنند، اتفاقی که در آمارهای طلاق دهه های اخیر یا جایگاهی نداشتند یا آنقدر کم اهمیت بود که حتی به چشم نمی آمد.
وقتی اعتیاد و فقر از صدر نشینی عوامل طلاق کنار می روند
از نکات جالب توجه آمار عوامل طلاق در شش ماهه نخست سال ۹۲، جایگاه اعتیاد و فقر در میان دلایل جدایی ها بود. در دهه های اخیر همواره اعتیاد و فقر به عنوان عواملی که بیشترین آمار طلاق را از ان خود کرده بودند در آمارهای های متفاوت یکه تازی می کردند اما در آمارهای جدید با مطرح شدن عوامل جدید در طلاق، دلایل سنتی طلاق به رتبه های پایین تری رسیده اند و بر این اساس اعتیاد با ۵/۶ درصد و فقر مالی با ۴ درصد از موارد طلاق، رتبه چهارم و ششم را در آمار موارد طلاق از آن خود کرده اند. این تغییر جایگاه بیش از هر چیز باز می گردد به تغییرات اجتماعی که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته و باعث شده که عوامل سنتی طلاق به کنار روند و جای خود را به دلایلی سنتی دیگری بدهند که به رغم روند مدرنیزه شدن جوامع کماکان عامل طلاق در جامعه هستند.
رتبه های پایین آمار عوامل طلاق
بر اساس آمار اخیر ثبت احوال پس از عامل ذکر شده به ترتیب، استنکاف شوهر از دادن نفقه با ۱/۴ درصد، ضرب و شتم و سوءرفتار با ۲/۳ درصد، اختلالات روانی با ۳/۱ درصد، محکومیت یکی از زوجین به حبس بیش از ۵ سال با یک درصد و سایر عوامل رتبه پنجم تا دهم در آمار عوامل طلاق را قرار دارند. ماجرای افزایش طلاق در سالهای اخیر، پدیده اجتماعی نابهنجاری است که بارها و بارها از سوی کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی مطرح شده است اما به رغم این تکرارها، آمار طلاق در کشور ما کماکان شیب صعودی خود را در پیش گرفته است و انگار قصد تغییر مسیر هم ندارد. در این میان اما این نهادهای سیاستگذاران جامعه هستند که باید با بررسی آمارهای عوامل طلاق، تمهیدی در کاهش روند آمارهای صعودی طلاق بیندشند.
توجه به شرایط خواستگار مهم بوده ولی در این میان در نظر داشتن بعضی از رفتارها بیشتر اهمیت دارد.
به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگارانامین حق وردی روانشناس عمومی ؛ اظهار داشت: هر دختری خواستگارانی را داشته که با تحقیقات، برپایی جلسات متعدد و مشورت با والدین، به تصمیم نهایی در مورد آن رسیده ولی گاهی این فرد ویژگیهای را دارا بوده که نشانه زنگ هشدار و نیازمند بررسی بیشتر است
وی اضافه کرد: یکی از این موارد توجه به فاصلههای سنی بوده که ازدواج دختر بزرگتر از پسر و یا پسری که اختلافات سنی زیادی با دختر داشته را باید بسیار مهم دانست زیرا این دو نفر از نسل متفاوت با دیدگاههای مختلف هستند.
حقوردی گفت: اختلافات مذهبی و فرهنگی یکی دیگر از تضادهای مهم بوده که بیتوجهی به آن باعث مشکلات جدی و گاهی درگیری دو خانواده شده زیرا ازدواج فقط رابطه دو فرد نبوده بلکه رابطه دو خانواده با یکدیگر است.
این روانشناس عمومی در پایان خاطر نشان کرد: از دیگر نشانههای مهم در شناخت یک خواستگار خوب عدم اعتیاد وی به مواد مخدر بوده که چنین فردی نیز ویژگیهای از جمله پرخاشگری، بیمسئولیتی، بددهنی و فحاشی، عدم کنترل اعصاب و بعضا بیماریهای خطرناکی را به دنبال خود خواهد داشت.
در اسلام شرط سنی برای ازدواج لحاظ نشده است که مثلا زوجین توافق سنی نداشتند، عقد ازدواجشان باطل باشد.
به گزارش زنان کویر ، به نقل از ساجده، مرد در هر سنی که باشد می تواند، با یک زن بالغ در هر سنی که باشد ازدواج کندو بر عکس زن در هر سنی که باشد می تواند با یک مرد. در هر سنی که باشد ازدواج کند، اما بهتر است حتی المقدور تناسب در سن، در بین زن و شوهر رعایت شود، چون زن و شوهری که از جهت سن، تناسب داشته باشند، بهترمی توانند با هم زندگی کنند و مشکلاتشان کمتر خواهد بود، زیرا تمایلات جنسی در سنین مختلف یکسان نیست. [1]
فردی که با همسر خود، اختلاف سنی فاحشی دارد، این فاصله معمولا فاصله ی فکری به وجود می آورد و باعث اختلاف در زندگی و عدم تفاهم خواهد شد. در جامعه زیاد مشاهده شده که دختر جوانی به اجبار به همسری مردی با اختلاف سنی ، 10 ، 15 ، 20 سال رسیده که در نهایت به طلاق کشیده شده است، هر چه از لحاظ سنی به هم نزدیک تر باشند و تفاهم و توافق در زندگی بیشتر خواهد شد.[2]
در این گونه ازدواج ها، اگر چه همه گونه امکانات مادی وجود داشته باشد، ولی هدف اساسی از ازدواج که « سکون و آرامش» است بدست نخواهد آمد. ممکن است در ابتدای چنین ازدواج هائی نام و نشانی از عوارض عدم رضایت به چشم نخورده، ولی پس از گذشت فصولی از ازدواج، به تدریج اختلاف سنی، مسائلی را به وجود خواهد آورد،[3] چه بسا یکی از طرفین به خاطر کمی سن و کم تجربگی نمی تواند دیگری را تحمل کند و یا احیانا آن که از سن بالائی برخوردار است از لحاظ غریزه ی جنسی ضعیف و دیگری قوی است و نمی تواند طرف مقابل را ارضاء و اشباع کند. [4]
اینجاست که اگر ایمان کافی در طرف مقابل نباشد، دست به کارهای خلاف می زند و اساس خانواده را در هم می ریزد و حیثیت خانواده یا طایفه ای را در معرض خطر قرارمی دهد. [5] باید توجه داشته باشیم ، آئین اسلام مرد و زن را تنها به رعایت تقوی و عفت دعوت نمی کند، بلکه راه هائی که تقوی و عفت را تضمین می کند به آنها نیز توصیه کرده است.
تمایلات حسی زن و مرد باید به طور طبیعی به وسیله ی ازدواج متعادل انجام گیرد و این وقتی حاصل می گردد که زن و مرد از نظر سنی با یکدیگر اختلاف سنی فاحشی نداشته باشند. فراموش نکنیم زن و مرد هر دو انسان هستند و هر انسانی دارای نیازمندیهای جنسی و عاطفی فراوانی می باشد ، افراد خواه از نظر خانواده فقیر یا غنی باشند، بالاخره انسان هستند و هر انسانی دوست دارد با فردی ازدواج کند که مورد رضایت خاطر او بوده ، بتواند رابطه ی عاطفی با او برقرار کند ، با پرداخت پول می توان اشیاء را بدست آورد ولی هرگز نمی توان دل انسان ها را با پول خریداری کرد. [6]
پس اینکه احیانا ثروتمندان در ایام پیری و کهولت سن و تهلیل قوی درصدد ازدواج با دوشیزه ای بر می آیند و دوشیزگانی هم به طمع ثروت آنان حاضر به ازدواج با آنان می شوند این کار صحیح نیست ، ممکن است خطرهایی نیز در پی داشته باشد، پس باید از این نوع ازدواج ها جدا پرهیز شود. [7]
1. ابراهیم، امینی، انتخاب همسر، ص 122.
2 . احمد، طهماسبی، جوان و ازدواج، بی جا، ناشر: انتشارات یاقوت، چاپ دوم، پائیز 1382 ، ص 61.
3. مجید، رشید پور، تعادل و استحکام خانواده، بی جا، چاپ و صحافی موسسه اطلاعات، چاپ اول، 1373 ، ص 14.
4. حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، ص 55.
5. همانجا.
6. مجید، رشید پور، تعادل و استحکام خانواده،ص 30.
7. حبیب الله، طاهری، سیری در مسائل خانواده، ص 55.