وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۵۸ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

آن‌طور که بررسی‌های سازمان ثبت احوال کشور نشان می‌دهد تعداد پسران مجرد ایرانی افزایش داشته است. با این حال همچنان تعداد دختران سه برابر پسران است. تغییرات جمعیتی و همچنین بحران هایی که در سال‌های اخیر در حوزه ازدواج به وجود آمده است تا حدی تعادل در این زمینه را به هم زده است.

به گزارش آرمان، کاهش جمعیت در کنار کاهش میزان ازدواج باعث شده است تناسب جمعیتی میان تعداد پسران و دختران مجرد از بین برود و همین امر می‌تواند باز هم نرخ ازدواج را کاهش دهد. در کشور ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار دختر و پسر مجرد وجود دارد. الگوی سنی ازدواج در کشور به این صورت است که بخش عمده‌ای از ازدواج آقایان یعنی معادل ۸۰ تا ۸۵ درصد در سنین ۲۰ تا ۳۴ سالگی و ازدواج بانوان نیز در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال صورت می‌گیرد. هم‌اکنون یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر دختر و پسر قبل از تجرد قطعی در کشور وجود دارد که ۹۸۰ هزار نفر آن را خانم‌ها و ۳۲۰ هزار نفر را آقایان تشکیل می‌دهند که این آمار گواه این واقعیت است که شمار دختران در این زمینه سه برابر بیشتر از مردان است.

 افزایش تعداد پسران مجرد ایرانی

در سال‌های گذشته آمار تجرد دختران بیش از پسران بود، چندی پیش هم سازمان ثبت احوال کشور هم درباره افزایش تجرد قطعی دختران ایرانی هشدار داد. سال گذشته هم زنگ خطر برای تجرد قطعی نزدیک به یک میلیون دختر ایرانی به صدا درآمد. اما در این میان آمارها نشان می‌دهد، شمار پسران ایرانی مجرد در سن ازدواج هم رو به افزایش است. کارشناسان معتقدند، به دلیل افزایش تعداد موالید در دهه نخست انقلاب، ایران یک هرم سنی با قاعده وسیع داشت و تعداد جمعیت 15 تا 19 ساله کشور از جمعیت 20 تا 24 ساله بیشتر بود و زمانی که تعداد دختران را یک رده سنی پایین تر می‌گیریم این قاعده سنی متورم‌تر است و تعداد دخترهای بیشتری در این رده قرار دارد. با کاهش تعداد موالید قاعده هرم سنی در ایران در حال کوچک شدن است، با جمع شدن این قاعده هرم سنی، تعداد جمعیت 15 تا 19 ساله از 20 تا 24 ساله کمتر شده و تعداد دخترهای مجرد 15 تا 35 ساله از پسرهای 20 تا 40 ساله کمتر می‌شود و در یک دهه آینده پسرهای در معرض ازدواج از دخترهای در معرض ازدواج بیشتر می‌شوند.

  تعداد دختران مجرد ۳ برابر آقایان

آمارها نشان می‌دهد در سال ۹۳ تعداد خانم‌های مجرد کشور از تعداد آقایان مجرد بیشتر بود. در سال گذشته ۴۸ درصد خانم‌های در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند. مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت‌احوال کشور خرداد ماه سال گذشته گفت: آقایان در سن ازدواج کشور با طیف سنی ۲۰ تا ۳۴ شامل ۱۲ میلیون و ۷۰ هزار نفر می‌شوند که از این تعداد پنج میلیون و ۵۷۰ هزار نفر هرگز ازدواج نکرده‌اند. بنابراین ۴۶ درصد آقایان در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند. همچنین خانم‌های در سن ازدواج کشور با طیف سنی ۱۵ تا ۲۹ سال شامل ۱۱ میلیون و ۷۹۰ هزار نفر می‌شوند، از این تعداد ۵ میلیون و ۶۷۰هزار خانم هرگز ازدواج نکرده‌اند. علی‌اکبر محزون به آمار مربوط به افرادی که در خطر تجرد قطعی قرار گرفته بودند و در طیف سنی بعد از ۳۴ سال برای آقایان و پس از ۲۹ سال برای خانم‌ها تا سن ۵۰ سالگی قرار دارند اشاره کرد و گفت: تعداد ۳۲۰ هزار نفر از آقایان از سن متعارف ازدواج در کشور عبور کرده و در خطر ورود به سن تجرد قطعی قرار دارند. به گفته او در سال ۹۳، ۹۸۰ هزار خانم نیز در سن خطر تجرد قطعی قرار داشتند و خانم‌ها تقریبا ۳ برابر بیشتر نسبت به آقایان در معرض خطر تجرد قطعی قرار دارند. به گزارش افکار نیوز، محزون همچنین به آمار سال ۸۵ و ۹۰ در ارتباط با افراد در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکرده‌اند و نیز افراد در سن تجرد قطعی اشاره کرد و گفت: در سال ۸۵ مجموعا ۱۱ میلیون و ۷۹۰ هزار نفر مجموع کلیه خانم‌ها و آقایانی بود که در سن ازدواج قرار داشته و هرگز ازدواج نکرده‌اند که از این تعداد ۵ میلیون و ۲۱۰ هزار آقا و ۶ میلیون و ۵۸۰ هزار خانم بوده‌اند.

  افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی به روایت آمار

صرف‌نظر از آثار سوء اجتماعی که پدیده افزایش سن ازدواج به دنبال دارد، تبعات جمعیتی این پدیده هم می‌تواند نگران‌کننده باشد. کمترین تأثیر افزایش سن ازدواج، بر هم خوردن تعادل هرم جمعیتی کشور و در نتیجه، بروز شکل جدیدی از چالش‌های مربوط به سن ازدواج، در کشور است. سن ازدواج برای مردان و زنان نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته و به میانگین 2/27 سال برای مردان و حدود 23 سال برای زنان رسیده که ‌این آمارها زنگ خطری برای افزایش تجرد قطعی در جامعه است. بر همین اساس میزان تجرد قطعی مردان از 1/5 درصد به 1/3 درصد کاهش یافته، اما این تعداد برای دختران از 8 درصد به 1/8 درصد افزایش یافته است. آمار ارائه شده به‌طور کلی از بالا رفتن سن ازدواج در میان دختران و افزایش آمار تجرد قطعی آنان حکایت دارد.

  دیدگاه جوانان نسبت به ازدواج تغییر کرده است

یک روانشناس درباره افزایش تجرد در بین جوانان به «آرمان» می‌گوید: اینکه در کشور آمار دختران مجرد قطعی سه برابر پسران است، نشان‌دهنده وجود نارسایی‌های گوناگون در تحقق امر ازدواج است، این نارسایی حاکی از آن است که دختران و پسران جامعه ما دیدگاهشان نسبت به ازدواج تغییر کرده است. فرید براتی‌سده می‌افزاید: این امر نشان می‌دهد که هنوز در جامعه نتوانسته‌ایم خانواده و اولویت‌های آن را برای جوانان امروز شناسایی کنیم و دلیل دیگر این نارسایی عدم وجود امکانات مناسب و وضعیت اقتصادی مطلوب است. به گفته او اکثر دختران مجرد تحصیلکرده هستند و مقوله بیکاری در بین قشر تحصیلکرده جامعه رو به افزایش است.

این روانشناس می‌افزاید: امروزه چشم و هم چشمی ‌بین خانواده‌ها افزایش پیدا کرده است و همین امر باعث تجرد جوانان و بروز دیگر مشکلات در کشور شده است. براتی سده تاکید می‌کند: برای حل این نارسایی باید به فلسفه زندگی مشترک که بر پایه تشکیل خانواده، بقای نسل و ایجاد احساس آرامش در بین دو فرد بنا می‌شود توجه کرد. به گفته او عدم تشکیل خانواده، جامعه را با کاهش نرخ زاد ولد و بروز آسیب‌ها در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... مواجه می‌کند. براتی‌سده در زمینه اقدامات انجام شده برای تسهیل در امر ازدواج جوانان در جامعه می‌افزاید: این امر نیازمند برنامه‌ریزی‌های بلندمدت در زمینه‌های اشتغال، مسکن و... است، برای مثال حتی برای پرداخت وام ازدواج جوانان با مشکلات گوناگون مواجه هستند، اما در واقع نوع نگرش و دیدگاه جامعه نسبت به تاخیر در امر ازدواج تاثیرگذار است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۹:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


به گزارش سایت تحلیلی خبری 9صبح؛ شما هم جزو کسانی هستید که مدام پیگیر احوال نامزد یا همسرشان هستند و توقع دارند از ثانیه به ثانیه اوضاعش سر در بیاورند؟ مدام گوشی موبایل دست‌شان است و با او چت می‌کنند؟ دکتر نوید نوری، روانشناس در حوزه زوج‌درمانی به چنین ارتباطی «عشق ناسالم» می‌گوید. کسانی که در روابط، شیفتگی کاذب را تجربه می‌کنند نمی‌توانند نقاط ضعف طرف مقابل را ببینند و هیچ‌گاه احساسات خودشان را بروز نمی‌دهند که یک وقت در ارتباط طرد نشوند. بحث شیفتگی در ارتباط بیشتر بین خانم‌ها مطرح است. دکتر نوید نوری در ادامه می‌گوید که تفاوت بین شیفتگی و عشق سالم در چیست و ریشه اینکه بسیاری از خانم‌ها وارد چنین فازهایی از ارتباط می‌شوند، چیست.

افراد شیفته چه شکلی‌اند؟!

این افراد در ارتباط‌های‌شان واقعیت‌های رفتاری، هیجانی و شخصیتی طرف مقابل را نادیده می‌گیرند. یعنی از یک سری رفتارهای دمدمی مزاجی و عادت‌های ناسالم شخصیتی طرف مقابل به سادگی می‌گذرند. در چنین ارتباطی شیفتگی جای عشق را گرفته است.

فردی که کل زندگی‌اش با حضور طرف مقابل معنا پیدا می‌کند شیفتگی کاذب دارد. وقتی فردی عقاید، احساسات و افکار خودش را نادیده می‌گیرد یک عشق بی‌تناسب را تجربه می‌کند. وقتی فردی به دلیل دمدمی مزاج بودن و بی تفاوتی  مدام شما را تحقیر می‌کند ولی با این وجود شما با همه این مسائل کنار می‌آیید، از کنار این رفتارهای ناپسند می‌گذرید و احساس‌تان را بیان نمی‌کنید، یعنی درگیر یک عشق ناسالم هستید. وقتی از 10 کلمه‌ای که بر زبان می‌آورید 9 کلمه اسم آن فرد است، یعنی شیفته او هستید.

عشق با شیفتگی متفاوت است

یکی از نکاتی که در فرهنگ ما بد جا افتاده، زمانی است که مردم با فردی مواجه می‌شوند که در طول روز و برخوردهای مختلف فقط و فقط از طرف مقابلش در رابطه صحبت می‌کند، کسانی که این صحبت‌ها را می‌شنوند فکر می‌کنند این خانم در یک رابطه عاشقانه است و این دو نفر عاشق و معشوق هم هستند؛ درصورتی‌که این فرد درگیر یک عشق ناسالم است. فرد سالم کسی است که کار، تفریح و روابط متناسبی را تجربه می‌کند. تنها یکی از اجزای مهم زندگی هر فرد، ارتباط سالم است و به جرات می‌توانم بگویم مهم‌ترین بخش زندگی یک فرد هم هست، اما نه تمام زندگی‌اش.

چه افرادی عشق ناسالم را تجربه می‌کنند؟

یکی از دلایلی که این افراد بیش از اندازه به طرف مقابل‌شان مهر می‌ورزند وجود یک یا دو ویژگی مثبت در طرف مقابل است. آنها تمام مبنای آینده، ارتباط و علاقه‌شان را با تاکید بر همان یک یا دو ویژگی متمایز پایه‌ریزی می‌کنند. این ویژگی برای یک نفر تا نفر بعدی متفاوت است. برای بعضی‌ها خوش‌تیپی، جایگاه اجتماعی بالا، موقعیت شغلی، خانواده و وضعیت مالی ملاک است و درنتیجه با ارزش دادن بیش از اندازه به مثلا جایگاه اجتماعی طرف مقابل، باقی ملاک‌ها برای داشتن یک ارتباط سالم را نادیده می‌گیرند. وقتی کسی چنین تفکراتی دارد چه اتفاقی برایش می‌افتد؟ براساس یک یا دو عامل آنقدر به طرف مقابل علاقه‌مند می‌شود که ویژگی‌های دیگری که امکان دارد آینده ارتباط را به قهقرا ببرد را نادیده می‌گیرد.

- خانم‌ها گاهی شیفته مردانی می‌شوند که مطابق با چهارچوب فکری خودشان نیستند و فقط با تکیه به همان عواملی که زمینه شیفتگی را ایجاد کرده فکر می‌کنند می‌توانند با سرویس و خدمات دادن بیش از حد، فرد را به همان شکلی در بیاورند که خودشان می‌خواهند. یکی از صدماتی که چنین تفکری ایجاد می‌کند این است که شاید طرف مقابل اصلا علاقه‌ای به تغییر نداشته باشد.

زنان شیفته دنبال این هستند که خیلی از کارهایی را که دوست داشته‌اند و نتوانسته‌اند انجام دهند فرد دیگری انجام دهد. این افراد خودآگاهی بسیار پایینی دارند؛ چراکه اگر شخصیت خود را می‌شناختند سعی می‌کردند خودشان را تغییر دهند و کارهایی را که از طرف مقابل انتظار دارند خودشان انجام دهند.

یکی دیگر از موارد سنجش افراد شیفته بررسی دوران کودکی آنهاست . اعضای خانواده تاثیرات بسیار مهمی از دوره کودکی تا رشد افراد برعهده دارند. اینکه در بسیاری از خانواده‌ها نیازهای سایر اعضای خانواده نسبت به نیازهای خود فرد اولویت بالاتری دارد، باعث می‌شود کودک هیچ‌گاه خودش را اولویت اصلی زندگی در نظر نگیرد. در رویکرد تحلیل رفتار متقابل یا TA در درون همه ما، من کودک، من والد و من بالغ وجود دارد؛ درنتیجه امکان دارد یک خانم در فضای رشد خودش یکی از والدهایی که با آن همانندسازی می‌کند، مادرش باشد. این مادر اگر بسیار شیفته و خدمات‌رسان به اعضای خانواده باشد ممکن است دختر این خانواده ناخودآگاه همین الگو را در آینده پیاده کند. درنتیجه فرد در ارتباط‌های بزرگسالی و به‌خصوص در روابط عاطفی‌اش یک نوار کاست ضبط‌شده از رفتارها و صحبت‌های پدر و مادرش را عینا اجرا می‌کند.

خیلی از پدرها و مادرها در دوران کودکی دایما بچه‌ها را در نقش بزرگسالی وارد کرده‌اند؛ یعنی از همان دوران به کودک گفته‌اند تو آدم بزرگی هستی و اجازه کودکی کردن را به فرزندشان نداده‌اند. سپردن مسوولیت‌های بزرگسالانه به یک کودک صحیح نیست. گاهی در خانواده‌هایی که پدر یا مادر فوت می‌کنند، از هم جدا می‌شوند یا هر دو شاغل هستند؛ فرزند عهده‌دار مسوولیت بیشتری می‌شود. در چنین شرایطی فرزند ناچار است نقش پدر و مادر را برای خواهر و برادرهای دیگر بازی کند. این بچه‌ها یاد می‌گیرند از همان سنین به دیگر اعضای خانواده سرویس دهند و درنتیجه در رابطه عاطفی هم عموما دچار شیفتگی می‌شوند چون همیشه مجبور بوده‌اند نقشی را بازی کنند که از لحاظ سنی با آن تناسب نداشته‌اند.

- طبق دیدگاه روان پویشی و روابط موضوعی که توسط خانم ملانی کلاین مطرح شده، ما در آینده با کسی ازدواج می‌کنیم که آن فرد بدل تصویری از گذشته است که یا به آن تصویر علاقه‌مند هستیم یا می‌خواهیم از آن تصویر فرار کنیم. یعنی ممکن است با کسی شبیه پدرمان ازدواج کنیم. این دیدگاه می‌گوید اگر پدرتان را دوست دارید عاشق فردی می‌شوید که یک تا دو ویژگی پدر شما را دارد اما وقتی ازدواج می‌کنید متوجه می‌شوید فقط همان دو ویژگی بوده و این فرد با پدر شما بسیار متفاوت است. یا حتی ممکن است با پدرتان رابطه خوبی نداشته باشید و عاشق مردی شوید که اصلا شبیه پدرتان نیست اما ویژگی‌های منفی بسیار دیگری دارد.

عشق ناسالم چه مشکلاتی را به دنبال دارد؟

- یکی از مشکلاتی که گریبان چنین رابطه‌هایی را می‌گیرد این است که این خانم‌ها اعتقاد دارند اگر تمامیت خودشان را در یک رابطه عاشقانه خرج کنند، می‌توانند طرف مقابل را تغییر یا او را در رابطه نگه دارند.

مهرورزی بیش از حد دارند تا بتوانند احساس طرف مقابل‌شان را زیاد کنند یا احساسی متفاوت در آن فرد ایجاد کنند. درواقع با زیر سلطه بردن طرف مقابل سعی دارند رابطه‌ای متفاوت از دیگران را از نظر میزان عشق تجربه کنند.

وقتی بیش از حد به کسی ابراز احساسات کنید طرف مقابل را وارد یک حوزه رفتاری منفعل می‌کنید و یک فرد شیفته با چنین برخوردی ناخودآگاه طرف مقابل را از خود دور می‌کند.

افراد شیفته با واقعیت‌های رابطه عاطفی میانه‌ای ندارند. ازدواج یک انتخاب عاقلانه است، نه یک انتخاب احساسی. افرادی که شیفته هستند براساس ملاک‌های احساسی که از دوران کودکی شکل گرفته رابطه‌شان را جلو می‌برند. چه اتفاقی می‌افتد؟ این افراد در دوران آشنایی و پیش از ازدواج بیشترین خطاها را مرتکب می‌شوند. یکی از بزرگ‌ترین خطاهای‌شان این است که سوال‌های کافی از طرف مقابل‌شان نمی‌پرسند و اعتقاد دارند این رابطه را تحت هر شرایطی باید حفظ کنند. یا می‌ترسند فرد دیگری را پیدا نکنند که آنقدر دوستش داشته باشند و مورد پذیرش قرار بگیرند یا این فرصت را بهترین می‌دانند. گاهی هم اصلا نمی‌دانند چه سوالی بپرسند. حتی گاهی می‌ترسند اگر احساس‌شان را مستقیم بیان کنند این رابطه قطع شود.

خیلی زود با الگوها، ارزش‌ها و رفتارهای فرد مقابل سازش پیدا می‌کنند. برای خوشحالی طرف مقابل از خوشحالی خودشان می‌گذرند. سعی می‌کنند با خانواده ارتباط را کم کنند و در جمع‌هایی حضور پیدا کنند که طرف مقابل دوست دارد. هیچ‌وقت احساسات خودشان را بروز نمی‌دهند. مثلا وقتی به آنها می‌گوییم این شخص پرخاشگر است، سریع دلیل‌تراشی می‌کنند که نه، به این خاطر است که کودکی سختی را گذرانده یا وقتی می‌شنوند طرف مقابل معتاد است می‌گویند نه، تفننی مصرف می‌کند.

چطور گرفتار چنین روابطی نشویم؟

- در ارتباط‌های پیش از ازدواج حتما سوال‌هایی در زمینه تفاهم‌ها و تفاوت‌ها  بپرسید.

- اگر مشکلاتی از کودکی داریم برای درمان به متخصص مراجعه کنیم.

- گاهی کارهایی را که قبلا برای انجام دادنش وابسته به دیگران بودید به تنهایی انجام دهید.

- سعی کنید برای یک انتخاب سالم در کنار نقاط قوت افراد، نقطه‌ضعف‌های‌شان را هم در نظر بگیرید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش "بوشهرنیوز" به نقل از فارس، محمداسماعیل مطلق در کارگاه آموزشی راهنمای بالینی و برنامه اجرایی تیم سلامت برای ارائه خدمات گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال گفت: بندهای الف و ب ماده ۴۱ و ماده ۱۹ برنامه پنجم توسعه کشور، چشم اندازه ۲۰ ساله، برنامه ششم توسعه، مواد ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی و نقشه جامع علمی کشور تکلیف ما در مورد جوانان را مشخص کرده است.

وی افزود: جوانان دنیا ۲۷ درصد جمعیت جهان هستند و ۱۵.۵ درصد بار بیماری ها مربوط به آنان است. اختلالات شایع در جوانان دنیا ۳۰ درصد روانی و رفتاری، ۱۲ درصد غیرعمدی، ۱۰ درصد عفونت‌ها و بیماری‌های انگلی است.

مدیرکل سلامت جمعیت، خانواده و مدارس بیان داشت: مصرف الکل در جوانان دنیا ۷ درصد، رفتار جنسی غیرایمن ۱۶ درصد، فقر ۳ درصد، سوء مصرف مواد ۲ درصد، مصرف سیگار روزانه ۷.۴۳ درصد است.

مطلق وضعیت جوانان ایران در این خصوص را چنین توضیح داد: مصرف روزانه سیگار ۱۰ درصد، اضافه وزن بیش از ۴۰ درصد، چاقی ۱۵ درصد، رفتار خشونت آمیز ۴ درصد و جوانان در آستانه ازدواج و مجرد ۱۳ میلیون نفر است.

وی با اشاره به سن باروری مفید ۱۸ تا ۳۵ سال در افراد، بیان داشت: ازدواج در ۶ ماه اول سال ۹۴ سه درصد و موالید نیز زیادتر شده است.

مطلق اظهار داشت: سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری شامل مواردی نظیر پویایی، بالندگی، شادابی، ارتقای باروری تا ۲.۱، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده، افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج، حمایت از زوج های جوان، توانمندسازی آنان در تامین هزینه های زندگی و تربیت نسل صالح کارآمد می‌شود.

وی سیاست‌های بعدی را شامل ترویج و نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی، ارتقای امید به زندگی در تامین سلامت و تغذیه سالم و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به ویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری ها اعلام کرد.

مدیرکل سلامت جمعیت، خانواده و مدارس افزایش ۶ ساله میانگین سن ازدواج در کشور را مورد اشاره قرار داد و گفت: روند این افزایش در خانم ها بیشتر است و این رقم در تهران ۱۰ سال است.

وی افزود: سالانه ۴۴۰ هزار فرصت فرزندآوری در کشور از دست می‌رود. ۴۱۰ هزار مورد از این فرصت مربوط به زنان ازدواج نکرده، ۱۰ هزار مربوط به فوت همسر، ۲۰ هزار مربوط به طلاق است.

مطلق گفت: ایجاد کارگاه ها و سمینارهای توجیهی برای ترویج ازدواج سالم در جوانان، نقش ازدواج در امید به زندگی و ارتقای سلامت جسمی، روحی، روانی، اجتماعی، کاهش رفتارهای مخاطره آمیز در جوانان براساس بسته‌های خدمتی ادغام یافته در نظام گسترش شبکه و حاشیه شهرها از راهکارهای مدیریت سلامت جوانان است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

طهورا ابیان در پنجره مهرخانه نوشت:

حتماً در اطراف خود زوج‌های جوانی را دیده‌اید که کمی ‌پس از ازدواج دچار ناسازگاری و به‌اصطلاح عدم تفاهم شده و ساز طلاق و جدایی می‌زنند. آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که چگونه یک زوج دچار عدم تفاهم شده و زوجی دیگر به‌خوبی با هم تفاهم دارند؟

گذشته از این‌که در هنگام انتخاب همسر باید به معیارهای درست و دقیق و اصول اخلاقی طرف مقابل توجه کرد، اما شناخت روحیات زنانه و مردانه و رعایت نکات ریزی که شاید به چشم نیایند، می‌توانند در زندگی برای شما تفاهم بسازند.

اگر در زندگی یک زوجی که به گفته خود دچار عدم تفاهم شده‌اند نگاه کنید متوجه خواهید شد که علایمی‌که باعث می‌شوند آن‌ها به عدم تفاهم رأی داده و درخواست طلاق کنند چنین است:

شروع یک مشاجره با شدت زیاد؛

انتقاد از همسر و گلایه‌کردن؛

نشان‌دادن تنفر و انزجار به همسر؛

حالت تدافعی در برابر همسر؛

فقدان تأیید همسر (طرف مقابل) در روابط؛

زبان بدنی منفی.

عواملی که بیان شد گاهی به‌طورکلی در زندگی زوج‌های جوان دیده می‌شود و برخی از زوج‌ها صرفاً درگیر چند پارامتر آن خواهند شد، اما به‌طورکلی وجود چنین علایمی ‌زندگی را به سمت جدایی خواهد کشاند. این درحالی است که آن دسته از زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، صرفاً توانسته‌اند این علایم را شناسایی کرده و راه مقابله با آن‌ها را بیابند.

به‌نظر شما زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، چگونه‌اند؟

آن‌ها شاید وقت زیادی برای با‌هم‌بودن نداشته باشند یا شاید از نظر شما روحیه‌های کاملاً متفاوتی داشته باشند، اما خوشبخت‌اند و شما خوشبختی آن‌ها را می‌بینید و حس می‌کنید.

اگر هر زوج در هفته فقط 5 ساعت را صرف زندگی مشترکشان کنند، روابطشان بی‌شک بهتر خواهد شد. این کاری است که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند و ما هم به شما توصیه می‌کنیم این کار را انجام بدهید.

نیازی نیست هر روز هفته را با هم بگذرانید و مدام از خودتان بگذرید و حق را به طرف مقابل بدهید. فقط در هفته 5 ساعت برای همسر و زندگی‌تان وقت بگذارید.

به برنامه زیر دقت کنید:

* خداحافظی

زوج‌های خوشبخت هر روز قبل از خداحافظی به هنگام رفتن به محل کار یا بیرون از خانه،؛ درباره کارهایی که قرار است در آن روز بکنند، سؤالاتی از همدیگر می‌پرسند (2 دقیقه در روز، 5 روز در هفته که جمعاً 10 دقیقه خواهد شد).

* تجدید دیدارها

زوج‌های خوشبخت در پایان هر روز کاری، یک گفت‌وگوی آرام و بی‌استرس با هم دارند. به‌جای این‌که از حرف‌های این و آن بگویند و از کمبودهای زندگی‌شان ناله کنند و اعصاب یکدیگر را خرد کنند، آن‌ها از این فرصت برای با‌هم‌بودن استفاده کرده و روابط خود را عمیق‌تر می‌کنند و از خستگی‌ها و دلمشغولی‌های هم آگاه می‌شوند ( 20 دقیقه در روز, 5 روز در هفته جمعاً یک ساعت و 40 دقیقه در هفته)

* محبت

زوج‌های خوشبخت با محبت نسبت به هم رفتار کرده و از اشتباهات یکدیگر زود گذشت می‌کنند. آن‌ها محبت خود را از طریق رفتارهایی همچون لمس‌کردن، روابط عاشقانه و بخشش در مواقع مناسب ابراز می‌کنند ( 5 دقیقه در روز ، 7 روز در هفته و جمعاً 35 دقیقه در هفته).

* قرار هفتگی

زوج‌های خوشبخت یک قرار هفتگی دو نفره در فضایی خلوت و آرامش‌بخش برای تازه‌کردن عشق خود دارند. آن‌ها از این فرصت فقط برای با هم بودن و آرامش‌گرفتن از هم استفاده می‌کنند. (2ساعت در هفته).

* تحسین همدیگر و قدردانی

زوج‌های خوشبخت هر روز حداقل 5 بار قدردانی و محبت صادقانه بین خود ردوبدل می‌کنند. دیدن خوشی‌های کوچک و تشکر از همسر از طرف هر دو طرف زن و شوهر (5 دقیقه در روز، 5 روز در هفته و جمعاً 35 دقیقه).

با توجه به این کارهای که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند، متوجه خواهیم شد که انجام این کارها زمان زیادی نمی‌گیرند، اما در همین کارهای به ظاهر ساده، می‌توان روابط زناشویی را به طرز چشم‌گیری بهتر کرد.

حال که دانستید زوج‌های خوشبخت فقط 5 ساعت در هفته برای زندگی خود زمان می‌گذارند، اما در عوض احساس خوشبختی‌شان شما را به وجد آورده بهتر است، از همین حالا اقدام کنید تا شما هم یکی از آن زوج‌های خوشبخت شوید.

برای پیداکردن تفاهم گم‌شده میان خود و همسرتان لازم است ابتدا قوانینی وضع کنید و هر دو نفر به این قوانین احترام بگذارید:

1. هیچ‌کدام حق نداریم به خانواده دیگری توهین کنیم؛

2. هیچ‌کدام حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه و قدیمی‌ را مطرح کرده و باید در هر دعوا فقط راجع به همان موضوع صحبت کنیم؛

3. شام و ناهار نپختن و شام و ناهارنخوردن نداریم و باید مثل شرایط عادی برای وعده‌های غذایی کنار همدیگر حاضر باشیم.

4. در هر شرایطی و پس از هر مشاجره‌ای باید با هم سلام و خداحافظی داشته باشیم.

5. هیچ‌یک از ما حق ندارد پس از یک مشاجره یا بحث جای خوابش را تغییر بدهد.

6. هرکدام از ما برای آشتی‌کردن پیش‌قدم بشود، طرف مقابل باید برایش یک هدیه بخرد.

7. حق نداریم اشتباهات طرف مقابل را تعمیم بدهیم. به‌عنوان‌مثال حق نداریم بگوییم تو همیشه فلان‌طور رفتار میکنی! یا تو همه‌جا این‌گونه بودی .... چراکه این تعمیم‌دادن دعوا را به اوج خواهد رساند.

8. در حین مشاجره باید به هم فرصت بدهیم که هرکدام راجع به دیدگاه و موضوع دعوا 5 دقیقه صحبت کند و طرف مقابل هم 5 دقیقه زمان خواهد داشت. در ادامه اگر حرفی باقی ماند باید به ساعتی بعد یا فردا موکول شود که در آرامش سروته بحث مشخص شود.

رعایت این موارد به شما کمک می‌کند که قانون بهتری در جهت ایجاد تفاهم میان شما شکل بگیرد.

در نظر داشته باشید که  اگر بتوانید یاد بگیرید که آن‌چه برای «من» خوب است، لزومی ‌ندارد که برای «دیگران» هم خوب باشد، آن‌گاه دنیای شاد و خوشایندتری خواهید داشت.

بی‌شک دنیای مطلوب هر آدمی، اساس و شالوده زندگی اوست و نه اساس و شالوده زندگی دیگران. برای ایجاد تفاهم در زندگی مشترکتان پایبند به قوانین بوده و پس از آن‌ها تنها هفته‌ای 5 ساعت زمان بگذارید. شما می‌توانید یک زوج باتفاهم باشید اگر بخواهید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از حقوقی که فقها بالاتفاق در زندگی مشترک برای مردان قایل‌اند، حق اذن خروج زن است. در فقه اسلامی‌، خروج زن از منزل، منوط به اجازه مرد است. این حکم در نگاه اول، ممکن است مستبدانه به نظر برسد، اما ازآن‌جایی‌که احکام اسلامی‌ بدون دلیل و بی‌حکمت نیست، باید به دنبال چرایی آن رفت.

حالات مختلف

خروج زن از منزل و چگونگی اجازه‌گرفتن از همسر، حالات مختلفی دارد که برخی از این حالات مورد نظر ما و محل نزاع و بحث است. این حالات عبارت‌اند از:

الف- شرط ضمن عقد: اگر در ضمن عقد ازدواج، شرط شود که زن اجازه خروج از منزل را دارد، یا عقد مبتنی بر این خروج واقع شود، در این صورت خروج زن از منزل، به اتفاق فقها بلااشکال خواهد بود. امام خمینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: «اگر در ضمن عقد، شرط اشتغال برای زن شده یا عقد مبنی بر این شرط واقع شده است، زن میتواند به شغل خود ادامه دهد و شوهر نمیتواند مانع شود.» (1) این حالت مسلماً محل بحث ما نیست؛ چراکه اذن همسر در این مورد، جایگاهی ندارد.

ب- خروج زن برای عمل واجب: در این زمینه نیز فقها، اعم از فقهای گذشته (2) و حاضر (3) همگی بر این باورند که خروج زن برای انجام اعمال واجب و در صورت ضرورت، نیازمند اذن همسر نیست. این حکم هم در مورد انجام فرایض دینی مانند حج واجب جاری است و هم در شرایطی که زن نیازمند خروج از منزل است، مانند وقتی که مرد نفقه او را نمی‌پردازد و راهی نیز برای الزام او وجود ندارد.

بنابر اتفاق گفته‌شده، این مسئله نیز خارج از بحث ما است.

ج- خروج زن برای انجام عمل غیرواجب: در این حالت دو فرض وجود دارد که اختلاف فقها نیز در تفاوت قایل‌شدن و نشدن میان این دو فرض است:

1.    خروج زن منافی حق استمتاع مرد باشد: در این حالت نیز فقها بر یک قول‌اند و همگی متفق‌اند که زن در چنین حالتی نیازمند اذن همسر است؛ چراکه استمتاع از حقوق مرد و از لوازم ازدواج صورت‌گرفته است و زن حق ندارد مرد را از چنین حقی محروم کند. دراین‌باره می‌توان به نظر فقهای بزرگی چون شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه حلی، صاحب جواهر، امام خمینی (ره) و سایرین اشاره کرد. (4)

مسلماً این مورد نیز محل بحث ما نخواهد بود؛ زیرا در این‌که حق مرد باید ادا شود، اختلافی میان فقها، از گذشته تا امروز، وجود ندارد.

2.    خروج زن منافی حق استمتاع مرد نباشد: اما محل اشکال و اختلاف فقها در این مورد است؛ یعنی زمانی که زن قصد خروج از منزل را دارد و این خروج عقلاً و منطقاً منافاتی با حق استمتاع مرد ندارد. در این حالت فقها دو نظر متفاوت دارند.

2.1.    عدم جواز خروج زن: مشهور فقها معتقدندکه خروج زن از منزل، برای انجام کاری غیرواجب، به طور مطلق، حتی درصورتی‌که منافاتی با حق استمتاع مرد نداشته باشد، جایز نیست. (5)

در این زمینه شیخ مفید می‌‌گوید: «بر زن است که از شوهر خود اطاعت نماید و او را در غیر آن‌چه که خداوند تعالی، حرام فرموده، نافرمانی نکند و حق ندارد از منزلش بدون اذن وی خارج شود.» (6)

در میان فقهای معاصر نیز، آیت‌الله تبریزی می‌‌فرماید: «خروج وی بدون اذن زوج علی‌الاحوط جایز نیست.» آیت‌الله بهجت نیز می‌‌فرمایند: «خارج‌شدن زن بدون رضایت شوهر از منزل جایز نیست؛ مگر در امور واجب... .» همچنین آیت‌الله فاضل‌لنکرانی در پاسخ به استفتایی در باب خروج زن بی‌اذن همسر می‌‌فرمایند: «بدون اجازه حرام است برود.» آیت‌الله خامنه‌ای نیز می‌‌فرمایند: «در هر صورت خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر جایز نیست

2.2.    جواز خروج زن: در مقابل قول مشهور، برخی دیگر از فقها معتقدند که خروج زن از منزل تا زمانی که منافاتی با حق تمتع مرد نداشته باشد، بلااشکال است. (7) در این میان فقهایی مانند آیت‌اللّه خویی، گرچه در نهایت از باب احتیاط، نظر مشهور را برگزید‌ه‌اند، ولی در مقام فتوا، عدم جواز خروج زن از منزل را منوط به منافات‌داشتن آن با حق کام‌جویی شوهر دانسته و می‌‌فرماید: «درصورتی‌که خروج زن از منزل با حق کام‌جویی شوهر منافات داشته باشد، خروج وی از منزل، بدون اذن شوهر جایز نیست.» (8)

سید محمدحسین فضل‌اللّه دراین‌باره معتقد است: «اکثر فقهای اهل سنت و شیعه، فتوا می‌دهند که مرد می‌تواند درصورتی‌که همه مایحتاج همسرش را تهیه نماید، او را به طور ابد در خانه زندانی کند، اما ما در این مسئله با آن‌ها مخالف هستیم و مشروع‌بودن این امر را رد می‌کنیم. ... ما می‌گوییم: هرگاه خروج زن، با حق کام‌جویی شوهر منافات داشته باشد، فقط در این صورت خروج زن از منزل بدون اذن شوهر، جایز نیست اما در حالت‌‌های دیگر مانند اینکه شوهر در مسافرت یا سرکار باشد و مانند آن، خروج زن از منزل بدون اذن شوهر جایز است... حتی اگر شوهر او را منع نماید.» (9)

آیت‌الله مکارم‌شیرازی نیز در پاسخ استفتایی در رابطه با خروج زن از منزل بدون اذن همسر علی‌رغم بیان جواز، احتیاط کرده و می‌‌فرمایند: «درصورتی‌که منافات با حق زوج نداشته باشد، احتمالاً بتواند؛ ولی احتیاط در ترک آن است و درصورتی‌که زن در عقد ازدواج چنین حقی را برای خود قایل شده باشد اشکال ندارد

ادله فقهی

1.    قائلان عدم جواز خروج

آن‌چه گروه اول، کسانی که قایل به عدم جواز زن هستند، بدان استناد می‌ کنند، ادله‌هایی از جمله ادله ذیل است:

الف- آیات

آیات قرآنی اشاره مستقیمی‌ بر این امر ندارند، اما به دلالت می‌‌توان چنین نکته‌ای را از آن‌ها دریافت؛ این آیات عبارت‌اند از:

1.    آیه 34 سوره نساء: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِم.» مردان سرپرست زنان‌اند به دلیل آن‌که خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آن‌که از اموالشان خرج مى‏کنند.

برخی مفسرین، از این آیه مطلق قیومیت را استفاده کرد‌ه‌اند؛ فاضل مقداد دراین‌باره می‌‌گوید: «مردان بر زنان ولایت دارند، سیاست و امر و نهی آن‌ها با مردان است.» (10)

طبرسی نیز در تفسیر خود ذیل این آیه می‌‌گوید: «مردان سرپرست زنان بوده و بر آنان سلطه دارند، تدبیر امور زنان، تأدیب، وادارکردن آن‌ها بر انجام تکالیف و تعلیم آن‌ها بر عهده مردان است.» (11)

2.    آیه 33 سوره احزاب: «وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی‏.» در خانه خود بمانید و همانند زنان دوران جاهلیت نخستین، با خودنمایی ظاهر نشوید. تعدادی از فقها برای ممنوعیت خروج زنان از منزل به این آیه استناد کرد‌ه‌اند. (12)

ب- روایات

مسلماً روایات و سیره وارده از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امامان پس از ایشان، مکمل و مفسر قرآن و احکام الهی خواهد بود. در این زمینه روایاتی وجود دارد که بدانها اشاره می‌‌کنیم:

1. صحیحه علی بن جعفر: علی بن جعفر در کتاب خود می‌‌نویسد از او (امام کاظم علیه‌السلام) درباره زن پرسیدم که آیا بدون اذن شوهرش می‌‌تواند خارج شود؟ فرمود: نه. (13)

2. معتبره محمد بن مسلم: ...امام باقر (ع) فرمودند: زنی به محضر پیامبر (ص) رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا حق مرد بر گردن زن چیست؟ ایشان فرمودند: بر اوست که از شوهرش اطاعت کند، از خانه او بدون اذنش صدقه‌ای ندهد، بدون اذن او روزه مستحبی نگیرد، [از نظر جنسی] خود را از شوهرش دریغ نکند؛ حتی اگر [با شوهرش] در کجاوه شتر باشند، و از خانه‌اش بدون اذن شوهرش خارج نشود؛ اگر هم بی‌اذن خارج شود تا زمان بازگشت، فرشتگان آسمان و فرشتگان زمین و فرشتگان غضب و فرشتگان رحمت لعنتش می‌‌کنند. (14)

3.     موثقه سکونی: ...امام صادق (ع) نقل کردند: پیامبر (ص) فرمودند: هر زنی که از خانه‌اش بی‌اذن خارج شود، [استحقاق] نفقه ندارد تا اینکه بازگردد. (15)

در این زمینه احادیث دیگری نیز وجود دارد که به خاطر ضعف سندی و غیرقابل استنادبودن، نیازی به بیان آن‌ها وجود ندارد.

ج- اجماع

یکی از کسانی که در این زمینه به اجماع استناد کرده است، ملا عبدالاعلی سبزواری است که در باب نکاح یکی از اسباب تحقق نشوز را خروج بی‌اذن زن از خانه دانسته است. (16)

د- ملازمه عقلی

آن‌چه شهید ثانی دراین‌باره بیان می‌‌دارد، آنست که: «حق استمتاع بر زن واجب است، این حق اختصاص به زمان یا مکان خاصی ندارد. پس زن نمی‌‌تواند کاری بر خلاف این حق شوهر انجام بدهد؛ مگر این‌که از او اذن گرفته باشد. یکی از کار‌هایی که با این حق شوهر منافات دارد، خروج از منزل است؛ حتی اگر این خروج برای عیادت بستگان یا تشییع جنازه آن‌ها باشد؛ چراکه این کار‌ها حداکثر ارزشی که دارند این است که مستحب هستند، اما رعایت حق شوهر واجب است. بنابراین باید حق شوهر را که واجب است بر اعمالی مثل عیادت و تشییع جنازه مقدم بدارد.» (17)

2.    قائلان به جواز خروج

الف- آیه

آیه 231 سوره بقره و 2 سوره طلاق: «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ.» زنانتان را به شایستگی نگاه دارید. این آیه در مورد طلاق و رجوع در طلاق است، اما خصوصیتی در این مورد خاص ندارد و ناظر بر تمام شرایط زوجیت است، که بر مرد لازم است با همسرش معاشرت به نیکی داشته باشد. محدودکردن زن به حضور در منزل و اجازه خروج ندادن به او، عقلاً خارج از دایره حسن معاشرت است.

ب- اصل اباحه

قائلان بر این نظر، ادله عدم جواز را کافی نمی‌‌دانند و برای رفع شک به‌وجودآمده به سراغ اصاله‌الاباحه می‌‌روند. از نظر ایشان فرض این است که خروج زن، منافاتی با حق کام‌جویی شوهر ندارد؛ لذا در صورت تمام‌نبودن ادله حرمت خروج، مقتضای اصل، جواز و اباحه خروج است. (18)

ج- قاعده لاضرر و لاحرج

بنابر نظر این عده از فقها، خارج‌نشدن زن از خانه ممکن است موجب ضرر یا حرج زن شود. محمدحسین فضل‌الله در این رابطه می‌‌گوید: «این‌که مرد حق داشته باشد که زنش را به طور ابد زندانی نماید، بزرگ‌ترین حرج برای زن است؛ خواه مرد این حق را اعمال کند.» (19)

بررسی ادله

1.    قائلان عدم جواز خروج

آن‌چه ایشان به عنوان دلیل آورد‌ه‌اند، چند دسته آیات، روایات، اجماع و ملازمه عقلی بود. برای رسیدن به حکم محکم در این رابطه بررسی سندیت ادله لازم است:

الف- آیات

1.     در آیه قوامیت، مراد از قوامیت موردنظر متفاوت است. آن‌چه که برخی از مفسرین در این رابطه بیان کرد‌ه‌اند، قول غالب نیست؛ در این زمینه علامه طباطبایی در بیان معنای قوامیت می‌‌فرماید: «قیومت مرد بر زن به این معنی نیست که اراده و تصرف زن نسبت به ملکش نافذ نباشد یا آن‌که زن در حفظ حقوق فردی و اجتماعی خود استقلال نداشته باشد، بلکه معنایش این است که مرد به خاطر این‌که در مقابل استمتاع از زن، انفاق مالی می‌کند، بر زن است که از او هنگام حضورش در مورد هر آن‌چه که مربوط به استمتاع و آمیزش است، اطاعت نماید.» (20)

شیخ طوسی نیز در ارتباط با این آیه می‌‌گوید: «آیه به این معناست که مردان متکفل و عهده‌دار حقوق زنان هستند؛ حقوقی که به نفع آنان به عهده مردان است.» (21)

آیت‌الله جوادی‌آملی نیز قوامیت مرد را نوعی تکلیف و مسئولیت برای او می‌‌داند. از نظر ایشان «قیمومت در زبان قرآن به معنای فرمان‌روایی و سالارگری نیست، بلکه به معنای سرپرستی و مدیریت و مسئولیت‌پذیری است و چنین قیمومتی نه تنها مقام نیست که باربرداری و خدمت‌گزاری است.» (22)

در نتیجه باید گفت که آیه فوق دلالتی بر سیطره و سلطه بی‌قید و شرط مرد بر زن و لزوم اطاعت مطلق زن از شوهر ندارد و به‌تبع آن دلالتی بر عدم جواز خروج زن از منزل بدون اذن شوهر در صورت عدم منافات با استمتاع شوهر ندارد.

2.    آیه دوم نیز دلالتی بر حق شوهر نسبت به همسر در مورد اذن خروج از منزل ندارد و در مقام بیان معیار‌های عفاف و حجاب است.

ب- روایات

1.    صحیحه علی بن جعفر: این روایت دلالت خاص بر مورد مدنظر ندارد، اما به جهت اطلاقی که دارد می‌‌تواند بر مدعا دلالت کند. هرچند مراد گوینده در این روایت مشخص نیست که آیا خروج از منزل مدنظر است یا امر دیگری. (23)

از طرف دیگر برخی در سند این روایت نیز خدشه وارد ساخته و گفت‌ه‌اند ازآن‌جاکه این روایت تنها در بحارالانوار آمده است و سند آن مشتمل بر احمد بن موسی بن جعفر بن ابی العباس و علی بن حسن بن علی است که از سوی دانشمندان علم رجال به نحو خاص یا عام توثیق نشده‌اند، سندیت آن ضعیف است. (24)

2.    معتبره محمد بن مسلم: سند این روایت معتبر است، اما باید از نظر دلالت مورد بررسی قرار گیرد. معلوم نیست مراد از لعن و نفرین فرشتگان که به عنوان مجازات خروج بدون اذن زن از منزل قلمداد شده، کراهت شدید است یا حرمت؟ و این تعبیری است که تفاوت آن در کلام فقها نیز احساس می‌‌شود؛ چنان‌چه برخی خروج زن از منزل بدون اذن همسر را جایز ندانسته و برخی حرام دانسته‌اند. ظهور یا عدم ظهور تعبیر لعنت در معنای حرمت، یکی از چالش‌‌های دامنه‌دار فقهی است که بررسی کامل آن از مجال این مقال خارج است. (25)

3.    موثقه سکونی: این روایت بیان یک حکم وضعی در مورد نشوز و عدم وجوب نفقه در این رابطه است و یافتن ملازمه‌ای خردپسند بین این حکم وضعی و حکم تکلیفی حرمتِ خروج کار ساد‌ه‌ای نیست. (26)

ج- اجماع

مشخص است که با وجود تفاوت آرایی که وجود دارد، اجماع معنا نمی‌‌یابد؛ ضمن آن‌که اجماع بیان‌شده، مدرکی نیز ندارد.

د- ملازمه عقلی

ملازمه بیان‌شده، بیشترین محل چالش میان دو نظر است. برخلاف قول بیان‌شده از شهید ثانی، صاحب مدارک در جایی بیان می‌‌دارند که برخی از فقیهان، حج استحبابی زن را به خاطر تنافی با حق استمتاع همسرش مشروط به اذن شوهر کرد‌ه‌اند، اما او در مقام نقد این استدلال معتقد است دلیل این فقیهان اخص از مدعایشان است؛ زیرا مواقعی که شوهر به هر دلیلی امکان استمتاع نداشته باشد، حج استحبابی زن با حقوق شوهر تنافی ندارد تا به اذن او مشروط شود؛ بنابراین حج زن فقط زمانی مشروط به اذن شوهر است که شوهر امکان استمتاع داشته باشد. (27) در حقیقت آن‌چه در این میان مطرح می‌‌شود، امکان وقوع استمتاع مرد است و زمانی که این امکان وجود نداشته باشد، ملازمه‌ای در میان نخواهد بود.

3.    قائلان به جواز خروج

الف- آیه

آیه امر به معاشرت به معروف با زنان، ممکن است در مدعای مدنظر ما دلالت نداشته باشد، و آن زمانی است که ما حکم به محدودکردن زنان را واجب بدانیم. در چنین شرایطی، برخوردی اینچنین، مخالف با معروف نخواهد بود و عمل به دستور الهی است، اما چنان‌چه گذشت، از هیچ‌یک از آیات بیان‌شده، چنین نکته‌ای به دست نمی‌‌آید.

ب- اصل اباحه

شاید در این میان، جایی برای اجرای اصل نباشد؛ چراکه ادله بیان‌شده می‌‌تواند دلالت لازم بر مدعای مورد نظر را به ما بدهد. در این زمینه نیز مطابق قاعده‌ سلطنت هرکس مادامی‌ که از چارچوب شریعت خارج نشود، بر خویشتنِ خویش مسلط است. (28) در این رابطه زن نیز مانند همه افراد، بر اعمال و رفتار خود تسلط دارد؛ تنها تفاوت او با دیگران در این است که چون بر اساس قرارداد نکاح، زن موظف به ادای حقوق شوهر شده است، در مواردی که خروج او از خانه (یا هر عمل دیگرش) با آن وظیفه تنافی پیدا کند، باید از شوهر اذن بگیرد تا امکان استیفای حقوق وی نیز وجود داشته باشد. (29)

ج- قاعده لاضرر و لاحرج

باید دانست آیا آسیبی که با خارج‌نشدن زن از خانه به زن وارد می‌‌شود، مصداق عنوان ضرر یا ضرار و یا حرج شمرده می‌‌شود یا نه؟ خارج‌نشدن از خانه ممکن است برای یک زن فقط آسیب روانی و فشار روحی داشته باشد، برای زن دیگری موجب بی‌آبرویی شود،‌ برای زن دیگری موجب کاهش منفعتی شود که آن منفعت با خروج از خانه می‌‌توانست بیشتر از این باشد،‌ برای زن دیگری موجب انتفای منفعتی بشود که آن منفعت با خارج‌شدن از خانه به دست می‌‌آمد و برای زن دیگری موجب کاهش دارایی موجودش شود. کدام‌یک از این موارد مصداق ضرر، ضرار یا حرج شمرده می‌‌شود؟!

تفصیل مسئله‌ خروج زن از خانه این است که مردی که با منع خروج همسرش از خانه موجب از بین رفتن دارایی موجود او (مثل ارث) یا با منع از رفتن او به دادگاهی که حفظ آبرویش به آن دادگاه وابسته است موجب از بین رفتن آبروی او می‌‌شود، در یکی از چهار فرض زیر قرار دارد:

1.    اگر مرد به همسرش اذن خروج بدهد، خودش متضرر می‌‌شود.

2.    اگر مرد به همسرش اذن بدهد متضرر نمی‌‌شود، اما سودی را از دست می‌‌دهد (عدم النفع).

3.    اگر مرد به همسرش اذن بدهد، نه دچار ضرر می‌‌شود و نه دچار عدم النفع، قصد او از ندادن اذن فقط زیان‌ رساندن به همسرش است.

4.    مرد با اذن‌دادن به همسرش نه دچار ضرر می‌‌شود نه دچار عدم‌النفع و نه قصد زیان‌ رساندن به همسرش را دارد، بلکه بیهوده و بی‌جهت همسرش را منع می‌‌کند.

در چنین شرایطی، در فرض اول و دوم، در مسئله خروج زن از خانه نیز باید مانع‌شدن مرد از خروج زن را روا دانسته و او را در برابر زیان‌‌های همسرش ضامن هم ندانست. بر اساس استدلال منسوب به مشهور در فروض اول و دوم، اگر مرد همسرش را منع نکند، برای خودش موجب حَرَج است. پس مرد طبق قاعده‌ لاحَرَج و برای دفع حرج از خودش می‌‌تواند همسرش را منع کند، اما قاعده لاضرر که او را از اضرار به همسرش منع می‌‌کند، حق منع‌کردن او را منتفی می‌‌کند. در تعارض این دو قاعده، قاعده لاحرج (که منع‌کردن مرد را جایز می‌‌کرد) مقدم است، اگر هم تقدم قاعده لاحرج را نپذیریم هر دو قاعده پس از تعارض تساقط می‌‌کنند و مرد دوباره به همان وضعیت فرض عدم ضرر باز می‌‌گردد و می‌‌تواند مانع از خروج همسرش شود.

در فرض سوم و چهارم نیز به اقتضای قاعده‌ لاضرر، مانع‌شدن مرد از خروج زن را حرام و او را ضامن زیان‌‌های همسرش می‌ دانند.

البته نکته‌ای که در این میان مطرح است، دیدگاه متفاوت فقها در مورد معتبربودن ضرر و حرج در نوع افراد یا شخصی‌بودن آن است. (30)

جمع‌بندی آرا

بر اساس آنچه که گذشت، خروج زن از منزل درصورتی‌که مخالف حق استمتاع مرد باشد، نیازمند اذن شوهر است و مسلم است که درصورتی‌که زن تصمیم به رفتن به مسافرت یا دوری چندین روزه از خانه داشته باشد، چنین اتفاقی خواهد افتاد. و این بدان معناست که زن برای سفر و دوری چند وقته از منزل، باید اذن همسر را داشته باشد و این امری است که فقها در آن متفق‌اند.

اما اختلاف نظر میان فقها در شرایطی است که خروج زن از منزل، منافاتی با حق تمتع مرد از نظر عقلی و منطقی نداشته باشد؛ حال به دلیل در سفر بودن مرد و یا... . در چنین شرایطی آن‌چه از مجموع اختلاف نظر فقها و ادله بیان‌شده آن‌ها در این مورد به دست می‌‌آید را می‌ توان چنین خلاصه کرد:

دلیل مستند و مستدل و خدشه‌ناپذیری بر عدم جواز خروج زن بدون اذن همسر وجود ندارد و تنها دلیل معتبر موجود، روایتی است که به نحو مطلق بر این امر دلالت دارد. از طرف دیگر، ما بر این باوریم که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در تبیین احکام اجتماعی اسلام روش ‌ها و رویکرد‌هایی داشتند که موجب تبدیل‌شدن این احکام به فرهنگ یا دست کم عادات رفتاری مردم می‌‌شد. در این راستا، در جامعه آن روزگار، مواجهه زنان با چنین حکمی‌، مسلماً پرسش‌‌ها و ابهامات فراوانی را به دنبال داشت. این‌که مردان در آن دوره، بیشتر زمانشان در سفر، جنگ و یا تجارت و به دور از خانواده می‌‌گذشت، مشکل زنان را در این زمینه دو چندان می‌کرد؛ بدین معنا که باید با سؤالاتی به مراتب بیشتر و دقیق‌تر در این خصوص مواجه شویم. در حقیقت این کثرت ابتلا، مستلزم آن بوده است که مبینان شریعت، مطلوب خود را با روایات فراوانی بیان کنند؛ درصورتی‌که چنین اتفاقی را در میان روایات وارده در این باب مشاهده نمی‌‌کنیم و جز چند روایت که تعدادی از آن‌ها نیز معتبر نیستند، سند روایی دیگری نداریم.

این بدان معناست که اندک‌بودن معنادار روایات و فقدان چنین پرسش و پاسخ‌‌هایی در میان احادیث شاید نشانه‌ این باشد که پیروان ائمه‌اطهار چنین برداشتی از کلمه خروج در تعالیم آن‌ها نداشته‌اند بلکه یا از خروج همان خروج بی‌بازگشت و خروج بلندمدت را برداشت ‌کرد‌ه‌اند یا صرفاً یک توصیه اخلاقی بدون التزام فقهی را. (31)

در نتیجه به نظر می‌‌رسد لازم است مروری مجدد در باب احکام خروج زنان، در شرایطی که تضادی با حق استمتاع مرد نداشته باشد داشته باشیم؛ مروری ناظر بر تمام جوانب امر و با رویکرد حل مسئله و نه مسئله‌سازی بیشتر.

منابع

1.    خمینی، سیدروح الله، استفتائات، ج3، ص356.

2.    محقق حلی، شرایع الاسلام، ٥٦٩/ علامه حلی، قواعد الاحکام، ج3، ص108 و 109/ شهیدثانی، مسالک الأف‌هام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج8، ص446/ نجفی، جواهر الکلام، ج31، ص314.

3.    خمینی، تحریر الوسیله، ج2، ص228/ گلپایگانی، هدایه العباد، ج2، ص356.

4.    شیخ مفید، احکام النساء، ٣٨/ شیخ طوسی، مبسوط، ج٤، ص331/ قواعد الاحکام، ج3، ص108/ جواهر الکلام، ج31، ص147/ تحریر الوسیله، ج2، ص228/ شیخ فضل الله، دنیا المرأه، ص92.

5.    مبسوط، ج4، ص331؛ قواعد الاحکام، ج3، ص108؛ مسالک الأف‌هام، ج8، ص108؛ جواهر الکلام، ج31، ص251.

6.    احکام النساء، ٣.

7.    دنیا المرأه، ص92؛ شمس الدین، مسائل حرجه فی فقه المرأه، ج3، ص89؛ جناتی، رساله توضیح المسائل، ج2، ص105.

8.    خوئی، من‌هاج الصالحین، ج2، ص289.

9.    دنیا المرأه، ص٩٢.

10.    فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج2، ص211.

11.    طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص43.

12.    مشکینی، ازدواج در اسلام، ص168.

13.    حرعاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص13.

14.    کلینی، کافی، ج‏۵، ص۵۰۷.

15.    شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‏۳، ص۴۳۹.

16.    سبزواری، کفایه الفقه، ج‏۲۵، ص219.

17.    مسالک الأف‌هام، ج‏۸، ص۳۳۷.

18.    نجفی، زین العابدین، «خروج زن از منزل و اذن شوهر از منظر فقه امامی‌ه»، نشریه فقه و مبانی حقوق اسلامی‌، شماره 2، سال45، 1391؛ ص118.

19.    دنیا المرأه، ص92.

20.    علامه طباطبایی، تفسیر المی‌زان، ج4، ص343.

21.    مبسوط، ج4، ص324.

22.    جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال الهی، ص326-329.

23.    علیدوست، ابوالقاسم، خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

24.    «خروج زن از منزل و اذن شوهر از منظر فقه امامی‌ه»، ص114.

25.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

26.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

27.    عاملی، مدارک الاحکام، ج‏۷، ص94.

28.    مکارم شیرازی، بحوث فقیهه ‌هامه، ج‏۲، صص ۳۶و۳۷.

29.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

30.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

31.    خروج از منزل بدون اذن شوهر از منظر قاعدهی لاضرر؛ سایت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ﻓﺮﻣﺎﻥ 1 : ﺑﺎﻭﺭﺵ ﮐﻦ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﻝ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭﺷﺎﻥ ﮐﻨﺪ .ﺍﺻﻼ‌ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﻭﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎﯾﺸﺎﻥ(ﻣﺜﻼ‌ ﺩﺭ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭﺭﻓﺎﻩ ﻭ...) ﺷﮏ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻭﻣﻬﺎﺭﺕ ﻭﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﭘﺸﺘﮑﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ؛ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 2 : ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ می کنید ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﻇﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺩﺭﻫﻤﯿﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﺪ.

ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﯿﺴﺖ . ﻫﺴﺖ؟

ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺟﻮﺍﺑﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ.ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ.

ﺁﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺍﺭﺯﺵ ۲۰ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟

ﻓﺮﻣﺎﻥ 3 : ﺗﺎﯾﯿﺪﺵ ﮐﻦ

ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺎﯾﯿﺪﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﯿﻪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ ﺗﺎ می توانید ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﯿﺪ.ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯﺟﻤﻼ‌ﺕ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﻭﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﺜﻞ«ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﺗﻮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯼ...ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﯼ....ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻧﺪﺍﺭﯼ.» ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ.ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍﺧﺴﺘﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺭ ﺗﺤﮑﯿﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪﺗﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﯾﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 4 : ﺭﻭﯼ ﺍﻋﺼﺎﺑﺶ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻭ

ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺷﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻦ ﻭﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍﻧﮑﻦ؟ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﺩﻟﺸﺎﻥ نمی خواهد. ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﻧﻬﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﻭﺭﻭ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﺪ.

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻡ ﺗﻐﯿﯿﺮﺑﺪﻫﺪ، ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺧﺎﻃﺮ ﻭﮔﺎﻩ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.

آﺩﻡ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 5 : ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻧﺰﻥ

ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮﺗﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﻬﻤﯽ ﺭﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺑﻼ‌ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮﯾﺪ ﻭﺣﺎﺷﻪ ﭘﺮﺩﺍﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﺪﺍﮔﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺟﺰﯾﯿﺎﺕ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 6 : ﭼﺮﺗﮑﻪ ﻧﯿﺎﻧﺪﺍﺯ

ﺑﻪ ﻫﺮ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﻤﮑﻦ محبت تان ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﻭﭼﺮﺗﮑﻪ ﻧیندازید. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﺎﺹ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ﺗﺮﻧﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 7 : ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﻋﻘﺎﯾﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺗﻮ ﺫﻭﻗﺶ ﻧﺰﻧﯿﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻗﺎﯾﻞ ﺍﯾﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﻭ در ﺁﺷﭙﺰ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻧﮕﺮﺩﯾﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 8 : اﻣﺎﻥ ﺑﺪﻩ

ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻤﺎﻡ آﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺟﺴﻢ ﻭﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﯼ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﺦ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ. آنها ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﻮﮐﻨﯿﺪ. ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺪﻫﯿﺪ! ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮐﻤﯽ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﻣﺎ ﻭﻗﻊ ﺷﺮﻭﻉ کنید.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 9 : اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ،ﺣﯿﺎﺗﯽ ترین ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮﯼ ﯾﮏ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻓﻖ ﺍﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪﺑ ﻪ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻧﺸﻮﯾﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ. ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺍﻣﯿﻦ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺻﻼ‌ﺣﯿﺖ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 10 : ﺭﻓیقش ﺑﺎﺵ

ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪﮐﻪ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﺭﻓﯿﻘﺶ...ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﯿﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﯿﺪ.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از احکام ازدواج این است؛ "زن مسلمان نمی تواند با مرد مسیحی ازدواج کند اما مرد مسلمان می تواند با یک زن مسیحی ازدواج کند". اما چرا؟

قبل از پرداختن به جواب سؤال، ذکر مطالبی به عنوان مقدّمه ضروری می‌باشد:

مطلب اول؛

 این است که کافر بر دو قسم است: یک قسم آن کافر کتابی نامیده می‌شود مثل نصاری (مسیحی) و یهود که به وحدانیّت خداوند و پیامبران خودشان و انبیاء گذشته ایمان داشته و به رسالت پیامبر اسلام ایمان ندارند،

قسم دوم: کافر غیرکتابی نامیده می‌شوند و آنها کسانی هستند که نه اعتقاد به خدا دارند و نه به انبیاء الهی بلکه یا ملحدند یا مشرک و بت‌پرست هستند

مطلب دوم؛

 ازدواج در اسلام بر دو نوع است یکی ازدواج دائم و دیگری ازدواج موقّت.

ازدواج دائم عبارت است از ازدواجی که به طور دائم بین زن و شوهر با عقد خاص منعقد می‌گردد و بدون طلاق این انعقاد زوجیّت قابل رفع نمی‌باشد. بر این ازدواج آثاری از قبیل وجوب نفقة زن و تهیّة مسکن و بردن ارث و سایر لوازمات زندگی بر شوهر و نیز حقوق خاص بین طرفین مترتب می‌گردد.

ازدواج موقّت به ازدواجی گفته می‌‌شود که با عقد مخصوص بین زن و شوهر برای مدّت محدود انعقاد و با انقضاء و تمام شدن مدّت که ممکن است یک روز باشد یا بیشتر و کمتر، علقة ازدواج بین آنها خود به خود از بین می‌رود و اکثر حقوق و آثاری که در ازدواج دائم مطرح است بر این ازدواج مترتب نمی‌گردد و ازدواج موقّت به متعه معروف است که فقط در مذهب شیعه بر جواز خودش باقی مانده است، و در مذهب اهل سنّت از طرف عمر حرام گردیده است.

مطلب سوم؛

علماء شیعه و سنّی اتّفاق بر این دارند که ازدواج زن مسلمان با کافر حرام است و فرق نمی‌کند کافر اهل کتاب باشد مثل مسیحی و یهودی، یا اهل کتاب نباشد. و نیز ازدواج مرد مسلمان به طور مطلق با زن کافر غیر کتابی به اتّفاق همة مسلمین حرام می‌باشد. امّا در مورد زن‌های اهل کتاب علماء شیعه و مراجع تقلید قائل به جواز ازدواج موقّت با آنان می‌باشند.(1) و در ازدواج دائم با آنان اقوال مختلف است

برخی از علماء و مراجع تقلید مثل امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ و آیت الله بهجت و آیت الله اراکی و آیت الله فاضل لنکرانی و ابن البرّاج عقد دائم با آنان را جایز نمی‌دانند.(2)

آیت الله سیستانی عقد دائم با زن اهل کتاب را بنابر احتیاط لازم جایز نمی‌داند.(3)

آیت الله خویی و آیت الله تبریزی ترک ازدواج با زن مسیحی و یهودی را احتیاط مستحب می‌دانند.(4)

آیت الله گلپایگانی ـ رحمة الله علیه ـ و آیت الله صافی گلپایگانی جواز ازدواج دائم با آنان را خالی از قوّت ندانسته ولی در صورت تمکّن از ازدواج با زن مسلمان، ازدواج با آنان بر طبق فتوای آنها کراهت شدیده دارد.(5)

امّا اهل سنّت ازدواج دائم با زنان اهل کتاب را حلال می‌دانند.(6

بنابراین روشن شد که در اسلام ازدواج زن مسلمان با کافر به طور مطلق حرام است، و نیز ازدواج مرد مسلمان با زن غیر اهل کتاب مطلقاً جایز نمی‌باشد امّا با زن اهل کتاب اقوال مختلف است که بیان گردید

و اینکه چرا یک زن مسلمان با یک مرد مسیحی یا به طور کلّی با مرد کافر نمی‌تواند ازدواج کند، علّت آن با بیان امور زیر روشن می‌گردد:

1. با توجّه به اینکه اسلام دین حق و هدایت و در نتیجه راه رستگاری و نجات است، و خدای متعال در هر زمانی برای هدایت بندگانش دین حق را با پیامبر و کتاب آسمانی خاص ارسال نموده و پیروی از آن را مایة سعادت و نجات قرار داده است و از نظر خداوند هیچ دینی جز دینی که خودش آن را فرستاده است مورد قبول نبوده و پیروان غیر دین اسلام را از زیانکاران می‌شمارد.(7) پس با قطع نظر از هر دلیل شرعی، عقل سلیم انسان به تنهایی حکم می‌کند که یک فرد مسلمان وقتی که در مسیر نجات و هدایت واقعی قرار گرفته است نباید به جرگة اهل باطل بپیوندند تا چه رسد که یک زن مسلمان با کافر یا مسیحی ازدواج نموده و بدون پشتوانة اجتماعی از طرف مسلمین در متن جامعة کفر قرار بگیرد و در نهایت از نور به سوی ظلمت کشانده شده و از ولایت خداوند خارج و در تحت ولایت طاغوت قرار بگیرد

بنابراین ازدواج یک زن مسلمان با کافر مستلزم گمراهی و بدفرجامی اوست و به خاطر اهمیّت داشتن نجات انسان از گمراهی و هدایت او در نزد خداوند، نه تنها یک زن مسلمان نباید با کفّار ازدواج کند بلکه اگر از زنان کفّار کسی به سوی مسلمین هجرت نموده و پناهنده شود بعد از این که اسلام او ثابت شد، به دستور قرآن(8) بر مسلمین حرام است که این زن را به اولیای او برگردانند حتّی اگر پدر، شوهر، برادر و اقاربش به دنبال او بیاید و او را از مسلمین طلب کند.(9)

2. مسئلة عزّت و شرافت که مخصوص خداوند، پیامبر و مؤمنین است(10) اقتضاء می‌کند که نباید عزّت و شرف یک زن مسلمان با ازدواج با کافر در اثر تسلّط کافر بر مقدرات و حیثیت او پایمال گردد، ولو این زن قادر به حفظ دین خود در میان کفّار باشد، زیرا هم بر حسب تکوین و هم بر حسب قوانین تشریعی و قراردادهای جوامع بشری مردها بر زنها سلطنت و قیّومیت دارند و این سلطنت منحصر در زن و شوهر نبوده بلکه هم در دین اسلام و هم در ادیان دیگر حتّی قوانین عرفی برای نوع مردها بر نوع زن‌ها در جهات عامّه‌ای که یک نوع ارتباط به زندگی هر دو طرف دارد جعل شده است.(11) بر همین اساس خداوند بر طبق مقتضای ساختار جسمی و تکوینی مرد و زن می‌فرماید:«مردان، سرپرست و خدمت‌گزار زنانند.»(12) بنابراین شوهر بر همسرش یک نوع سلطنت دارد زیرا وقتی شوهر در برابر زن و فرزندان خود مکلّف و موظّف است که تمام ضروریات زندگی از قبیل نفقه، پوشاک، منزل و سایر امور رفاهی و آسایش را برای آنان مهیّا و آماده کند، این خودش یک نوع سلطنت برای او نسبت به خانواده‌اش از آن جمله همسرش ثابت می‌کند

و از طرف دیگر خداوند می‌فرماید: کافر ابداً نمی‌تواند بر مسلمان سلطنتی داشته باشد.(13) چون با این سلطنت عزّت و شرف مسلمان زیر سؤال رفته و در برابر کفّار ذلّت نصیب او می‌گردد. پس به اقتضاء این دو آیة شریفه ازدواج یک زن مسلمان با کافر حرام بوده و جایز نمی‌باشد

3. بعضی از اقوال در حرمت ازدواج دائم مرد مسلمان با زن کافر اهل کتاب مطرح بود. علّت آن را بعضی‌ها آیة لا تنکحوا المشرکات حتّی یؤمنّ(14) گرفته لکن این آیة شریفه که می‌فرماید: با زنان مشرک ازدواج نکنید مگر بعد از اینکه ایمان بیاورند، انحراف به زنان غیر مسیحی و یهودی دارد. فخر المحققین در عدم جواز ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب می‌نویسد: که ازدواج مستلزم محبّت و مودّت بین زوجین است.(15) و از طرف دیگر آیه‌ای که می‌فرماید: هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز قیامت دارد نمی‌یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند.»(16)، مودّت و محبّت کافر را حرام نموده است.(17) بنابراین مرد مسلمان با زن کافر هم نمی‌تواند ازدواج کند، مگر این‌که به صورت ازدواج موقّت باشد زیرا در ازدواج موقّت مسئله مودّت و محبّت چندان نقشی ندارد.     

پاورقی:

1. رجوع شود به باب نکاح، رساله‌های عملیه، و کتاب‌های فقهی مراجع تقلید و فقها فریقین.

2. رساله‌های عملیه، باب النکاح، و جواهر الفقه، قم، جامعه مدرسین، اول، 1411 ق، ص176.

3. توضیح المسائل، ص 501، مسئلة 2406.

4. رساله‌های عملیه، باب نکاح.

5. رساله‌های عملیه، باب نکاح.

6. ابن حزم اندلسی، المحلّی، بیروت، دارالفکر، ج9، ص448، و الشروانی و العبادی، حواشی شروانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج7، ص321.

7. آل عمران:85.

8. ممتحنه:10.

9. حلی، تذکرة الفقهاء، قم، آل البیت، اول، 1417 ق، ج9، ص362.

10. منافقون:8.

11. طباطبایی، محمّد حسین، المیزان، قم، مؤسسة نشر اسلامی، ج4، ص343.

12. نساء:34.

13. نساء:141.

14. بقره:221.

15. دوم:21.

16. مجادله:22.

17. ابن العلامه، فخر المحققین، ایضاح الفوائد، بی‌نا، اول، 1389 ق، ج3، ص23

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

به گزارش شفا آنلاین،بر اساس مطالعات انجام شده ، پژوهشگران با بررسی شرایط یک هزار و 500 فرد بیمار که دچار عوارض قلبی بوده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند ، دریافتند که افراد مجرد ، کسانی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست داده اند به نسبت افراد متاهل در خطر بیشتری برای بروز مجدد حملات قلبی یا مرگ بر اثر اختلال و ایجاد عارضه ای جدید در قلب خود ؛ پس از انجام جراحی قلب هستند .

در گزارش نهائی این تحقیقات به طور صریح قید شده است که متاهل بودن و شرایط اجتماعی افراد نقش مهمی در بازیابی سلامت و بهبود شرایط بیماران پس از انجام عمل جراحی قلب دارد .

لازم به توضیح است که اگرچه پزشکان با بررسی شرایط فیزیکی و سلامت افراد مختلفی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته اند ، به این موضوع پی بردند که افراد متاهل به نسبت افراد مجرد از شانس بیشتری جهت بهبود و زنده ماندن برخوردار بوده و مراحل پس از عمل جراحی را بهتر طی می کنند ، اما هنوز به طور دقیق مشخص نیست که ازدواج چه تاثیری بر سلامت قلب در دوران پس از عمل جراحی  می گذارد .

در حقیقت بر اساس این تحقیقات مشخص شد که توصیف ارتباط بین وضعیت تاهل و عملکرد و واگنش بدن افراد پس از عمل جراحی می تواند برای مشاوره قبل از عمل و شناسائی گروه های در معرض خطر مفید بوده  و پزشکان به این ترتیب قادر به بهره برداری از این عملکرد جهت افزایش امید بهبودی بیماران باشند .

در همین زمینه مارک . دی . نیومن Mark D. Neuman و راشل . ام . ورنر Rachel M. Werner از دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا در ایالات متحده آمریکا School of Medicine at the University of Pennsylvania با انجام پژوهش های فوق دریافتند که این یافته ها نشان می دهد که افراد متاهل دارای شانس بیشتری برای بهبود پس از عمل جراحی هستند و این موضوع نشان دهنده نقش حمایت های اجتماعی در بهبود شرایط بیمار است .

گفتنی است در گزارش نهائی این تحقیقات به طور صریح قید شده است که متاهل بودن و شرایط اجتماعی افراد نقش مهمی در بازیابی سلامت و بهبود شرایط بیماران پس از انجام عمل جراحی قلب دارد البته تعیین دقیق این مکانیزم ، نیازمند انجام مطالعات بیشتری است . شرح کامل این پزوهش ها و نتایج به دست آمده از ان در آخرین شماره مجله پزشکی JAMA Surgery منتشر شده و در اختیار پژوهشگران قرار دارد .

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش نگاه امروز , دکتر شهناز نوحی در گفت‌وگویی،افزود: ابتدای فعالیت در شبکه‌های مجازی ساختن یک پروفایل و قرار دادن یک عکس و اطلاعات شخصی است. ممکن است این اطلاعات جاذبه‌هایی را ایجاد کند؛ البته برخی افراد اطلاعات دروغی را از خود در این شبکه‌ها منتشر می‌کنند و عکس‌های روتوش شده و فتوشاپ از خود در این شبکه‌ها قرار می‌دهند.

وی هشدارداد: ممکن است ملاقات دختر و پسری که در فضای مجازی با یکدیگر آشنا شده‌اند، موجب سرخوردگیشان شود؛ چراکه امکان دارد تفاوت زیادی بین تصویر مجازی و واقعی طرف مقابل مشاهده کنند.

این روانشناس به ذکر مثالی پرداخت و گفت: ممکن است زنی در فضای مجازی خود را 30 ساله معرفی کند اما 50 ساله باشد. برخی از زنان و مردان بیمار هستند و اطلاعات کذبی از خود در فضای مجازی منتشر می‌کنند. اگر دختران و پسران متوجه کذب بودن این اطلاعات نشوند فریب می‌خورند و آسیب می‌بینند، به ویژه دختران به علت حساسیت‌های هیجانی بالا آسیب پذیرتر هستند و تبعات ناشی از فریب خوردن در آنان بیشتر بروز می‌کند.

وی در ادامه گفت: گاهی افراد اطلاعات واقعی از خود در فضاهای مجازی قرار می‌دهند و ممکن است به طور جدی از دختری خواستگاری کنند. در این شرایط نیز باید به صورت حضوری با یکدیگر ملاقات کنند و صرف نیم ساعت صحبت کردن در جلسه خواستگاری نمی‌تواند موجب شناخت دختر و پسر از یکدیگر شود.

وی تاکید کرد: لازم است زمانی که دختر و پسر با هم آشنایی قبلی ندارند، 10 جلسه دست کم با حضور یکی از اعضای خانواده به مدت 90 دقیقه همدیگر را ببینند و با یکدیگر صحبت کنند البته قبل از اینکه عکس پروفایل و مطالب فرد در فضای مجازی ذهنشان را مشغول کند باید این اتفاق بیفتد؛ چرا که برخی افراد عاشق کلام طرف مقابل می‌شوند و نه شخصیت او.

نوحی در پایان اظهار کرد: لازم است خانواده‌ها در جریان این ملاقات‌ها قرار بگیرند.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش راوی نیوز،میزان نوشت: فاطمه پهلوانی با اشاره به اینکه برای رفع موانع و آسیب‌های اجتماعی زنان و دختران در جامعه مجموعه دست اندرکاران، شامل دولت، مجلس و قوه قضائیه موفق نبودند گفت: نمی توان با عبارت “تهاجم غرب” بابت مسائلی که در حوزه زنان پیش آمده و از وضعیتی که مشاهده میشود،از خود سلب مسئولیت کرد.

وی افزود: در حوزه زنان و دختران گاهی به بن بست‌هایی می‌رسیم که نمی‌توانیم از آنها عبور کنیم، این بن بست‌ها معمولا منشا قانون و ضابطه دارند،یعنی قوانین بیشتر از این اجازه نمی‌دهد که بتوان برای رفع موانعی که بر سر راه زندگی متعادل زنان در جامعه وجود دارد، کاری کرد.

پهلوانی با اعلام این مطلب که کارگروه دختران معاونت زنان در کار مشترکی با کارگروه حقوقی این معاونت در حال جمع آوری لیست کاملی از آسیب‌های مربوط به زنان است گفت: این آسیب‌ها به خاطر خلاهای قوانین قضایی، شامل حال دختران و زنان میشود.

دبیرکارگروه دختران معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری همچنین از تعریف تحقیقی با عنوان “نسبت تقاضای ازدواج میان دختران و پسران” در کارگروه دختران معاونت امور زنان خبر داد و اظهار کرد: این تحقیق به صورت میدانی انجام خواهد شد.

وی افزود:گفته می‌شود دختران توقع شان بالا رفته و تمایلی به ازدواج ندارند،اتفاقا در میان افراد دانشگاهی که با آنها ارتباط داریم،دختران تمایل زیادی دارند ازدواج کنند، اما به نوعی خواستگار وجود ندارد و خانم‌ها می‌گویند که آقایان به آنها بیشتر پیشنهاد دوستی و روابط نامشروع می‌دهند.

دبیرکارگروه دختران معاونت زنان همچنین در زمینه حقوق زنان درمحیط کاری بیان کرد:در این زمینه قوانینی وضع شده است اما گاهی قوانین با همه جوانب حمایتی وضع نمی‌شود و گاهی مشکلات به خاطر درست اجرا نکردن قانون است. مثلا در بحث مرخصی زایمان که با توجه به افزایش تا ۹ ماه صورت مساله حادتری برای کارمندان خانم پیدا کرده،شاهدیم شرکت‌های خصوصی و حتی دولتی تا بازگشت نیروی خود، به راحتی او را حذف و یا شخص دیگر را جایگزین می‌کنند و خانم‌ها امنیت شغلی لازم را ندارند.

وی در خاتمه افزود:مثلا در موردی خانمی با رتبه بالا در کنکور، فارغ التحصیل دانشگاه شریف و دانشجوی دکتری،در مجموعه‌ای در سمت مدیر فعالیت می‌کند، الان به راحتی به او گفته میشود شما در مدت مرخصی زایمان، جایگزین خواهید داشت. یعنی فرد جایگاهش را از دست داده و در نهایت به خاطر فرزند خود از موقعیت اش می‌گذرد، ولی در واقع به راحتی یک نخبه را از دست می‌دهیم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر