وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۱۵۱ مطلب با موضوع «حوزه روانشناسی و اجتماعی» ثبت شده است

طهورا ابیان در پنجره مهرخانه نوشت:

حتماً در اطراف خود زوج‌های جوانی را دیده‌اید که کمی ‌پس از ازدواج دچار ناسازگاری و به‌اصطلاح عدم تفاهم شده و ساز طلاق و جدایی می‌زنند. آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که چگونه یک زوج دچار عدم تفاهم شده و زوجی دیگر به‌خوبی با هم تفاهم دارند؟

گذشته از این‌که در هنگام انتخاب همسر باید به معیارهای درست و دقیق و اصول اخلاقی طرف مقابل توجه کرد، اما شناخت روحیات زنانه و مردانه و رعایت نکات ریزی که شاید به چشم نیایند، می‌توانند در زندگی برای شما تفاهم بسازند.

اگر در زندگی یک زوجی که به گفته خود دچار عدم تفاهم شده‌اند نگاه کنید متوجه خواهید شد که علایمی‌که باعث می‌شوند آن‌ها به عدم تفاهم رأی داده و درخواست طلاق کنند چنین است:

شروع یک مشاجره با شدت زیاد؛

انتقاد از همسر و گلایه‌کردن؛

نشان‌دادن تنفر و انزجار به همسر؛

حالت تدافعی در برابر همسر؛

فقدان تأیید همسر (طرف مقابل) در روابط؛

زبان بدنی منفی.

عواملی که بیان شد گاهی به‌طورکلی در زندگی زوج‌های جوان دیده می‌شود و برخی از زوج‌ها صرفاً درگیر چند پارامتر آن خواهند شد، اما به‌طورکلی وجود چنین علایمی ‌زندگی را به سمت جدایی خواهد کشاند. این درحالی است که آن دسته از زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، صرفاً توانسته‌اند این علایم را شناسایی کرده و راه مقابله با آن‌ها را بیابند.

به‌نظر شما زوج‌هایی که احساس خوشبختی می‌کنند، چگونه‌اند؟

آن‌ها شاید وقت زیادی برای با‌هم‌بودن نداشته باشند یا شاید از نظر شما روحیه‌های کاملاً متفاوتی داشته باشند، اما خوشبخت‌اند و شما خوشبختی آن‌ها را می‌بینید و حس می‌کنید.

اگر هر زوج در هفته فقط 5 ساعت را صرف زندگی مشترکشان کنند، روابطشان بی‌شک بهتر خواهد شد. این کاری است که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند و ما هم به شما توصیه می‌کنیم این کار را انجام بدهید.

نیازی نیست هر روز هفته را با هم بگذرانید و مدام از خودتان بگذرید و حق را به طرف مقابل بدهید. فقط در هفته 5 ساعت برای همسر و زندگی‌تان وقت بگذارید.

به برنامه زیر دقت کنید:

* خداحافظی

زوج‌های خوشبخت هر روز قبل از خداحافظی به هنگام رفتن به محل کار یا بیرون از خانه،؛ درباره کارهایی که قرار است در آن روز بکنند، سؤالاتی از همدیگر می‌پرسند (2 دقیقه در روز، 5 روز در هفته که جمعاً 10 دقیقه خواهد شد).

* تجدید دیدارها

زوج‌های خوشبخت در پایان هر روز کاری، یک گفت‌وگوی آرام و بی‌استرس با هم دارند. به‌جای این‌که از حرف‌های این و آن بگویند و از کمبودهای زندگی‌شان ناله کنند و اعصاب یکدیگر را خرد کنند، آن‌ها از این فرصت برای با‌هم‌بودن استفاده کرده و روابط خود را عمیق‌تر می‌کنند و از خستگی‌ها و دلمشغولی‌های هم آگاه می‌شوند ( 20 دقیقه در روز, 5 روز در هفته جمعاً یک ساعت و 40 دقیقه در هفته)

* محبت

زوج‌های خوشبخت با محبت نسبت به هم رفتار کرده و از اشتباهات یکدیگر زود گذشت می‌کنند. آن‌ها محبت خود را از طریق رفتارهایی همچون لمس‌کردن، روابط عاشقانه و بخشش در مواقع مناسب ابراز می‌کنند ( 5 دقیقه در روز ، 7 روز در هفته و جمعاً 35 دقیقه در هفته).

* قرار هفتگی

زوج‌های خوشبخت یک قرار هفتگی دو نفره در فضایی خلوت و آرامش‌بخش برای تازه‌کردن عشق خود دارند. آن‌ها از این فرصت فقط برای با هم بودن و آرامش‌گرفتن از هم استفاده می‌کنند. (2ساعت در هفته).

* تحسین همدیگر و قدردانی

زوج‌های خوشبخت هر روز حداقل 5 بار قدردانی و محبت صادقانه بین خود ردوبدل می‌کنند. دیدن خوشی‌های کوچک و تشکر از همسر از طرف هر دو طرف زن و شوهر (5 دقیقه در روز، 5 روز در هفته و جمعاً 35 دقیقه).

با توجه به این کارهای که زوج‌های خوشبخت انجام می‌دهند، متوجه خواهیم شد که انجام این کارها زمان زیادی نمی‌گیرند، اما در همین کارهای به ظاهر ساده، می‌توان روابط زناشویی را به طرز چشم‌گیری بهتر کرد.

حال که دانستید زوج‌های خوشبخت فقط 5 ساعت در هفته برای زندگی خود زمان می‌گذارند، اما در عوض احساس خوشبختی‌شان شما را به وجد آورده بهتر است، از همین حالا اقدام کنید تا شما هم یکی از آن زوج‌های خوشبخت شوید.

برای پیداکردن تفاهم گم‌شده میان خود و همسرتان لازم است ابتدا قوانینی وضع کنید و هر دو نفر به این قوانین احترام بگذارید:

1. هیچ‌کدام حق نداریم به خانواده دیگری توهین کنیم؛

2. هیچ‌کدام حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه و قدیمی‌ را مطرح کرده و باید در هر دعوا فقط راجع به همان موضوع صحبت کنیم؛

3. شام و ناهار نپختن و شام و ناهارنخوردن نداریم و باید مثل شرایط عادی برای وعده‌های غذایی کنار همدیگر حاضر باشیم.

4. در هر شرایطی و پس از هر مشاجره‌ای باید با هم سلام و خداحافظی داشته باشیم.

5. هیچ‌یک از ما حق ندارد پس از یک مشاجره یا بحث جای خوابش را تغییر بدهد.

6. هرکدام از ما برای آشتی‌کردن پیش‌قدم بشود، طرف مقابل باید برایش یک هدیه بخرد.

7. حق نداریم اشتباهات طرف مقابل را تعمیم بدهیم. به‌عنوان‌مثال حق نداریم بگوییم تو همیشه فلان‌طور رفتار میکنی! یا تو همه‌جا این‌گونه بودی .... چراکه این تعمیم‌دادن دعوا را به اوج خواهد رساند.

8. در حین مشاجره باید به هم فرصت بدهیم که هرکدام راجع به دیدگاه و موضوع دعوا 5 دقیقه صحبت کند و طرف مقابل هم 5 دقیقه زمان خواهد داشت. در ادامه اگر حرفی باقی ماند باید به ساعتی بعد یا فردا موکول شود که در آرامش سروته بحث مشخص شود.

رعایت این موارد به شما کمک می‌کند که قانون بهتری در جهت ایجاد تفاهم میان شما شکل بگیرد.

در نظر داشته باشید که  اگر بتوانید یاد بگیرید که آن‌چه برای «من» خوب است، لزومی ‌ندارد که برای «دیگران» هم خوب باشد، آن‌گاه دنیای شاد و خوشایندتری خواهید داشت.

بی‌شک دنیای مطلوب هر آدمی، اساس و شالوده زندگی اوست و نه اساس و شالوده زندگی دیگران. برای ایجاد تفاهم در زندگی مشترکتان پایبند به قوانین بوده و پس از آن‌ها تنها هفته‌ای 5 ساعت زمان بگذارید. شما می‌توانید یک زوج باتفاهم باشید اگر بخواهید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ﻓﺮﻣﺎﻥ 1 : ﺑﺎﻭﺭﺵ ﮐﻦ

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﻝ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭﺷﺎﻥ ﮐﻨﺪ .ﺍﺻﻼ‌ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﻭﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎﯾﺸﺎﻥ(ﻣﺜﻼ‌ ﺩﺭ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭﺭﻓﺎﻩ ﻭ...) ﺷﮏ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻭﻣﻬﺎﺭﺕ ﻭﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﭘﺸﺘﮑﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ؛ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 2 : ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ می کنید ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﻇﻒ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺩﺭﻫﻤﯿﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﺪ.

ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﯿﺴﺖ . ﻫﺴﺖ؟

ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺟﻮﺍﺑﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ.ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ.

ﺁﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺍﺭﺯﺵ ۲۰ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟

ﻓﺮﻣﺎﻥ 3 : ﺗﺎﯾﯿﺪﺵ ﮐﻦ

ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺎﯾﯿﺪﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﯿﻪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ ﺗﺎ می توانید ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﯿﺪ.ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯﺟﻤﻼ‌ﺕ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﻭﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﺜﻞ«ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﺗﻮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯼ...ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﯼ....ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻧﺪﺍﺭﯼ.» ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ.ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍﺧﺴﺘﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺭ ﺗﺤﮑﯿﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪﺗﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﯾﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 4 : ﺭﻭﯼ ﺍﻋﺼﺎﺑﺶ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻭ

ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺷﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻦ ﻭﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍﻧﮑﻦ؟ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﺩﻟﺸﺎﻥ نمی خواهد. ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﻧﻬﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﻭﺭﻭ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﺪ.

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻡ ﺗﻐﯿﯿﺮﺑﺪﻫﺪ، ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺧﺎﻃﺮ ﻭﮔﺎﻩ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.

آﺩﻡ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 5 : ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻧﺰﻥ

ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮﺗﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﻬﻤﯽ ﺭﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺑﻼ‌ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮﯾﺪ ﻭﺣﺎﺷﻪ ﭘﺮﺩﺍﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﺪﺍﮔﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺟﺰﯾﯿﺎﺕ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 6 : ﭼﺮﺗﮑﻪ ﻧﯿﺎﻧﺪﺍﺯ

ﺑﻪ ﻫﺮ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﻤﮑﻦ محبت تان ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﻭﭼﺮﺗﮑﻪ ﻧیندازید. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﺎﺹ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ﺗﺮﻧﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 7 : ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﻋﻘﺎﯾﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺗﻮ ﺫﻭﻗﺶ ﻧﺰﻧﯿﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻗﺎﯾﻞ ﺍﯾﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﻭ در ﺁﺷﭙﺰ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻧﮕﺮﺩﯾﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 8 : اﻣﺎﻥ ﺑﺪﻩ

ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻤﺎﻡ آﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺟﺴﻢ ﻭﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﯼ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﺦ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ. آنها ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﻮﮐﻨﯿﺪ. ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺪﻫﯿﺪ! ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮐﻤﯽ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﻣﺎ ﻭﻗﻊ ﺷﺮﻭﻉ کنید.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 9 : اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ،ﺣﯿﺎﺗﯽ ترین ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮﯼ ﯾﮏ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻮﻓﻖ ﺍﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪﺑ ﻪ ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻧﺸﻮﯾﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ. ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺍﻣﯿﻦ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺻﻼ‌ﺣﯿﺖ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ.

ﻓﺮﻣﺎﻥ 10 : ﺭﻓیقش ﺑﺎﺵ

ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪﮐﻪ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﺭﻓﯿﻘﺶ...ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﺪﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﯿﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﯿﺪ.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش نگاه امروز , دکتر شهناز نوحی در گفت‌وگویی،افزود: ابتدای فعالیت در شبکه‌های مجازی ساختن یک پروفایل و قرار دادن یک عکس و اطلاعات شخصی است. ممکن است این اطلاعات جاذبه‌هایی را ایجاد کند؛ البته برخی افراد اطلاعات دروغی را از خود در این شبکه‌ها منتشر می‌کنند و عکس‌های روتوش شده و فتوشاپ از خود در این شبکه‌ها قرار می‌دهند.

وی هشدارداد: ممکن است ملاقات دختر و پسری که در فضای مجازی با یکدیگر آشنا شده‌اند، موجب سرخوردگیشان شود؛ چراکه امکان دارد تفاوت زیادی بین تصویر مجازی و واقعی طرف مقابل مشاهده کنند.

این روانشناس به ذکر مثالی پرداخت و گفت: ممکن است زنی در فضای مجازی خود را 30 ساله معرفی کند اما 50 ساله باشد. برخی از زنان و مردان بیمار هستند و اطلاعات کذبی از خود در فضای مجازی منتشر می‌کنند. اگر دختران و پسران متوجه کذب بودن این اطلاعات نشوند فریب می‌خورند و آسیب می‌بینند، به ویژه دختران به علت حساسیت‌های هیجانی بالا آسیب پذیرتر هستند و تبعات ناشی از فریب خوردن در آنان بیشتر بروز می‌کند.

وی در ادامه گفت: گاهی افراد اطلاعات واقعی از خود در فضاهای مجازی قرار می‌دهند و ممکن است به طور جدی از دختری خواستگاری کنند. در این شرایط نیز باید به صورت حضوری با یکدیگر ملاقات کنند و صرف نیم ساعت صحبت کردن در جلسه خواستگاری نمی‌تواند موجب شناخت دختر و پسر از یکدیگر شود.

وی تاکید کرد: لازم است زمانی که دختر و پسر با هم آشنایی قبلی ندارند، 10 جلسه دست کم با حضور یکی از اعضای خانواده به مدت 90 دقیقه همدیگر را ببینند و با یکدیگر صحبت کنند البته قبل از اینکه عکس پروفایل و مطالب فرد در فضای مجازی ذهنشان را مشغول کند باید این اتفاق بیفتد؛ چرا که برخی افراد عاشق کلام طرف مقابل می‌شوند و نه شخصیت او.

نوحی در پایان اظهار کرد: لازم است خانواده‌ها در جریان این ملاقات‌ها قرار بگیرند.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش راوی نیوز،میزان نوشت: فاطمه پهلوانی با اشاره به اینکه برای رفع موانع و آسیب‌های اجتماعی زنان و دختران در جامعه مجموعه دست اندرکاران، شامل دولت، مجلس و قوه قضائیه موفق نبودند گفت: نمی توان با عبارت “تهاجم غرب” بابت مسائلی که در حوزه زنان پیش آمده و از وضعیتی که مشاهده میشود،از خود سلب مسئولیت کرد.

وی افزود: در حوزه زنان و دختران گاهی به بن بست‌هایی می‌رسیم که نمی‌توانیم از آنها عبور کنیم، این بن بست‌ها معمولا منشا قانون و ضابطه دارند،یعنی قوانین بیشتر از این اجازه نمی‌دهد که بتوان برای رفع موانعی که بر سر راه زندگی متعادل زنان در جامعه وجود دارد، کاری کرد.

پهلوانی با اعلام این مطلب که کارگروه دختران معاونت زنان در کار مشترکی با کارگروه حقوقی این معاونت در حال جمع آوری لیست کاملی از آسیب‌های مربوط به زنان است گفت: این آسیب‌ها به خاطر خلاهای قوانین قضایی، شامل حال دختران و زنان میشود.

دبیرکارگروه دختران معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری همچنین از تعریف تحقیقی با عنوان “نسبت تقاضای ازدواج میان دختران و پسران” در کارگروه دختران معاونت امور زنان خبر داد و اظهار کرد: این تحقیق به صورت میدانی انجام خواهد شد.

وی افزود:گفته می‌شود دختران توقع شان بالا رفته و تمایلی به ازدواج ندارند،اتفاقا در میان افراد دانشگاهی که با آنها ارتباط داریم،دختران تمایل زیادی دارند ازدواج کنند، اما به نوعی خواستگار وجود ندارد و خانم‌ها می‌گویند که آقایان به آنها بیشتر پیشنهاد دوستی و روابط نامشروع می‌دهند.

دبیرکارگروه دختران معاونت زنان همچنین در زمینه حقوق زنان درمحیط کاری بیان کرد:در این زمینه قوانینی وضع شده است اما گاهی قوانین با همه جوانب حمایتی وضع نمی‌شود و گاهی مشکلات به خاطر درست اجرا نکردن قانون است. مثلا در بحث مرخصی زایمان که با توجه به افزایش تا ۹ ماه صورت مساله حادتری برای کارمندان خانم پیدا کرده،شاهدیم شرکت‌های خصوصی و حتی دولتی تا بازگشت نیروی خود، به راحتی او را حذف و یا شخص دیگر را جایگزین می‌کنند و خانم‌ها امنیت شغلی لازم را ندارند.

وی در خاتمه افزود:مثلا در موردی خانمی با رتبه بالا در کنکور، فارغ التحصیل دانشگاه شریف و دانشجوی دکتری،در مجموعه‌ای در سمت مدیر فعالیت می‌کند، الان به راحتی به او گفته میشود شما در مدت مرخصی زایمان، جایگزین خواهید داشت. یعنی فرد جایگاهش را از دست داده و در نهایت به خاطر فرزند خود از موقعیت اش می‌گذرد، ولی در واقع به راحتی یک نخبه را از دست می‌دهیم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت با تمام بدی ها و سختی های پیش رو می ساختند و به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. آن روزها بود که خانواده ها به فرزندانشان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت خواهی رفت و با کفن سفید هم بر می گردی! اما حالا...

به گزارش شاخه طوبی به نقل از فردان نیوز، سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت با تمام بدی ها و سختی های پیش رو می ساختند و به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. آن روزها بود که خانواده ها به فرزندانشان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت خواهی رفت و با کفن سفید هم بر می گردی! در سال های گذشته کلمه «طلاق» در دل همه وحشت می انداخت؛ طوری که زنان از بیوه شدن و مردان از تنها شدن می ترسیدند. خانواده ها از طلاق گرفتن فرزندشان وحشت داشتند و از به زبان آوردن این جمله که «فرزندمان طلاق گرفته است» واهمه داشتند.

دختران امروزی راجع به طلاق چه می گویند؟

سال های پیش، دختران و پسران بعد از رفتن به خانه بخت، تمام مشکلات و سختی های پیش رویشان را تحمل می کردند و سعی در حل آن داشتند. آن روزها به ندرت کسی بعد از ازدواج به طلاق فکر می کرد. خانواده ها هم طلاق را منفور می دانستند و به فرزندان شان گوشزد می کردند که با لباس سفید به خانه بخت می رود و با کفن سفید هم بر می گردد!

در سال های گذشته کلمه «طلاق» در دل همه وحشت می انداخت؛ طوری که زنان از بیوه شدن و مردان از تنها شدن می ترسیدند.

اما امروزه شرایط دختران، پسران و خانواده هایشان تغییر کرده است، اکثر جوانان دیرتر ازدواج می کنند، کمتر تحمل سختی های زندگی را دارند و راحت تر واژه طلاق را به زبان می آورند. همچنین مشاهده می شود که بیشتر خانواده ها از طلاق فرزندانشان حمایت می کنند. حتی برخی از آنها فروپاشی زندگی فرزندشان را جشن می گیرند و شاید در جشن طلاق بیشتر از روز عروسی فرزندشان خرج کنند!

آمارها چه می گوید؟

بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده بیش از 30 درصد از ازدواج‌ها در شهرهای بزرگ در کمتر از چهار سال به طلاق منجر می‌شود و این آمار در میانگین کشوری سالانه 20 درصد طلاق در سنین جوانی است.

آمار منتشر شده حاکی از آن است که ازدواج با روند کاهشی رو به رو شده و در عوض طلاق افزایش داشته است؛ ازدواج از سال ۱۳۹۰ با رشد منفی 9/1 درصد و پس از آن در سال ۱۳۹۱ با رشد منفی 1/5 درصد و در سال ۱۳۹۲ منفی 7/6 درصد که در نه‌ ماهه سال 1393 به منفی 2/7 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رسید.

همچنین آمار ثبت طلاق نیز در سال‌های اخیر با نوساناتی، دارای رشد صعودی بوده؛ طوری که از سال ۱۳۹۰ با رشد 1/4 درصد، سال ۱۳۹۱ با رشد 2/5 درصد، در سال ۱۳۹۲ با رشد 4/3 درصد و در نه‌ ماهه سال 1393 با رشد 2/8 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه بوده است.

این آمار و اطلاعات سازمان ثبت‌احوال کشور درحالی مطرح می‌شود که در سال 1378، 57 هزار واقعه طلاق در کل کشور به ثبت رسیده بود که این آمار در سال 88 به 110 هزار واقعه افزایش میزان طلاق را در پی داشته است.

همچنین در سال 1378، میانگین سن طلاق در مردان 20 تا 24سال و در زنان 15 تا 19 سال بوده که در سال گذشته به 25 تا 29 سال در هر دو گروه زنان و مردان افزایش یافته که علت آن افزایش میانگین سن ازدواج در بین جوانان ایرانی است. این آمار نشان می‌دهد که تا پایان بهمن ماه سال 88، در هر ساعت 14 واقعه و بدین‌ترتیب در یک شبانه روز 341طلاق در کل کشور به ثبت رسیده که بیش از 97 هزار مورد از آن مربوط به مناطق شهری است.

چرا طلاق؟

از عمده ترین دلایل درخواست طلاق می توان عدم مسئولیت‌پذیری، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارت‌های زندگی، بیکاری، عدم تسلط به مهارت ‌های حل مساله، عدم حمایت‌ های روانی و عاطفی، پایین بودن آستانه  تحمل و همچنین عدم بلوغ فکری را نام برد.

همین چند وقت پیش بود که اعلام شد بیشترین طلاق ها در 5 سال اول زندگی رخ می دهد، زیرا که دختر و پسر در سال های اول زندگی به اختلافات بین خود و همسرشان پی می برند. این دوره زمانی بسیار حساس است، بسیاری از اوقات اختلافات زوجین در حوزه‌های بسیار کوچکی است که اگر آموزش‌ ها و مهارت‌های لازم ارائه شود به راحتی می توان از آنها پیشگیری کرد.

نظر دختران امروزی راجع به طلاق

سهیلا، خانم 32 ساله که 4 سال پیش از همسرش جدا شده است. او در این رابطه به خبرنگار فردا می گوید: زمانی که ما طلاق گرفتیم 3 سال از زندگی مشترکمان می گذشت. من در این سه سال تفاوت ها را تحمل کردم و سعی بر حل مشکلاتمان داشتم. مشکلات ما از همان دوران نامزدیمان شروع شد، اما هر زمان که من قصد می کردم این رابطه را تمام کنم، مادرم به من گوشزد می کرد که آبرویش در فامیل خواهد رفت و مانع من می شد!

او بغض می کند و می گوید: به خاطر مادرم تحمل کردم و مراسم عقد و عروسی بر پا شد. منتظر بودم تا روزی برسد تا مشکلاتمان را دو نفری حل کنیم، اما هیچ تلاشی از سوی همسر سابقم مشاهده نکردم. متاسفانه فقط من بودم که برای ساختن زندگی تلاش می کردم.

این خانم 32 ساله ادامه می دهد: پشیمانم که چرا از روز اول تن به این ازدواج دادم؟ کاش که با دیدن تفاوت ها اصلا با همسر سابقم وصلت نمی کردم.

سهیلا با مقصر دانستن مادرش بیان می کند: اگر مادرم از همان روز اول از من حمایت می کردم، امروز من دختری مطلقه نبودم و می توانستم ازدواج موفقی را تجربه کنم.

فرد نباید برای حفظ زندگی مشترک، خودش را فدا کند

سوده، خانم 24 ساله است و نزدیک یکسال از زندگی مشترک او با همسرش می گذرد. او در رابطه با مرزی که برای طلاق خود و همسرش تعیین کرده به ما می گوید: به نظر من آدم ها نباید برای حفظ رابطه شان، خودشان را فدا کنند. اگر زن و شوهر در زندگی مشترک به اختلافات حل نشدنی رسیدند بهتر است که منطقی از یکدیگر جدا شوند و عمر خودشان را برای زندگی مشترک شان تباه نسازند.

سوده ادامه می دهد: اوایل زندگی بهترین زمان برای تصمیم گرفتن ادامه یا قطع رابطه است، زیرا که در این زمان معمولا بچه ای در میان نیست و راحت تر می توان تصمیم گرفت.

گذشت و صبوری نباید از حد معمولی خود بگذرد

سحر، خانمی 33 ساله که 4 سال از زندگی مشترک او با همسرش می گذرد در رابطه با نظرش راجع به طلاق می گوید: به نظر من وقتی در کنار ازدواج، طلاق قرار گرفته و در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد.

او در این رابطه ادامه می دهد: تا حدی تحمل و گذشت در زندگی مشترک قابل درک است اما این گذشت و صبوری نباید از حد معمولی خود بگذرد. تحمل باید تا جایی که امید به بهبود در روابط زناشویی است، ادامه داشته باشد. زمانی که در زندگی مشترک، مرد و زن باعث عذاب یکدیگر می شوند، طلاق بهترین راه حل است.

سحر می گوید: به نظر من زمانی که پای یک بچه در میان باشد و بخواهد شاهد دعوا و جنجال هایی که پدر و مادرش به راه می اندازد باشد، دیگر ادامه زندگی مجاز نیست و زن و شوهر باید از یکدیگر جدا شوند.

وی با عنوان این مسئله که طلاق نباید تابو باشد، بیان می کند: نباید بر سر هر مشکل کوچک و اختلافات جزیی، طلاق اتفاق افتد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش لنگرخبر، علی‌اکبر مرتضوی کیاسری درباره علل اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی و مضرات آن، اظهار داشت: شبکه‌های اجتماعی ابزار فرصت‌ برای ارتباط افراد جامعه در جهان است و می‌توان یکی دیگر از اسامی شبکه‌های اجتماعی را شبکه‌های اجتماعی جهانی نامید چراکه از هر نقطه دنیا، می‌توان ارتباط برقرار کرد.

این روانشناس با بیان اینکه انسان ها ارتباط را دوست دارند، تصریح کرد: از نظر روانشناسی دو چیز در سرشت انسان قرار دارد که آگاهی‌گرایی و گرایش به همدیگر یا دیگر‌گرایی هستند. آگاهی‌گرایی به عنوان نیاز به علم و کشف ابهام مطرح می‌شود، چرا که انسان به آنها نیاز دارد و اگر کسی این آگاهی را نداشته باشد، بیمار است. در واقع انسان‌ها به دنبال خبر بوده و از بی‌خبری، نفرت ذاتی دارند.

کیاسری افزود: انسان‌ها آرامش خود را در دریافت و ارسال خبر می‌دانند که امری فطری است. همه علم، خبر بوده که انسان از درون تجربه‌ها و اکتشافات آن را به دست آورده و منتقل کرده است.

این روانشناس با بیان اینکه انسان‌ها از طریق رابطه می‌توانند دوست پیدا کنند، خاطر نشان کرد: زمانی که ارتباط دوستی شفاف، بدون مشکل، با معرفت و انگیزه‌های بلند باشد، تبدیل به عشق و ایثار می‌شود.

کیاسری با اشاره به اینکه در شبکه‌های اجتماعی اخبار در ابعاد مختلف و ارتباط به وفور به چشم می‌خورد، یادآور شد: در این شبکه‌ها افراد به راحتی با یکدیگر گفت‌ و گو می‌کنند.

وی افزود: سه عامل در جامعه ایرانی، باعث سرعت گرایش به استفاده از شبکه‌های اجتماعی شده است که آگاهی‌گرایی، ارتباط‌گرایی و بیکاری عده‌ای از افراد است. انسان‌ها می‌خواهند مشغله داشته باشند و از بیکاری و تنهایی خسته هستند.

این روانشناس تصریح کرد: به دلیل اینکه اعضاء خانواده با همدیگر ارتباط ضعیف دارند به این شبکه‌ها پناه می برند که این مصیبت بزرگی است ولی استفاده معقول از این شبکه‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کند.

کیاسری با بیان اینکه اعتیاد آزاردهنده است، خاطر نشان کرد: اعتیاد یعنی تکراری که مدیریت، انگیزه و تعادل آن در اختیار انسان نیست و فقط به یک موضوع متمرکز می‌شود.

وی گفت: یکی از عوامل پیشگیری از اعتیاد به شبکه های اجتماعی در خانواده، پر کردن فرصت‌ها است. برخی اوقات وقتی افراد وارد این شبکه‌ها می‌شوند، حتی نمی‌دانند با چه شخص و چه جنسی صحبت می‌کنند و ارتباط واقعی جای خود را با ارتباط نامطمئن و واقعی عوض می‌کند.

این روانشناس افزود: افرادی که به شکل عادت و اعتیاد گونه از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند دنبال تنوع ارتباط هستند چرا که برخی‌ها مشکل ارتباط ندارند و فضای زندگی آنها گرم بوده ولی وارد تنوع ارتباطی می‌شوند یا به دنبال کشف انواع ارتباط هستند. کشف تنوع در ارتباط، آنها را از ارتباط استاندارد خانواده و محیط‌ های شناخته شده دور می‌کند.

وی افزود: امروز تأمین رابطه و تنوع در خانواده ها یک نیاز مبرم است که سخت‌ تأمین‌می‌شود. به نظر بنده اعضاء خانواده و بزرگ‌ترها به تنهایی نمی‌توانند آن را تأمین کنند و باید از نظر کارشناسان، مشاوران، روانشناسان، جامعه‌شناسان و ارتباط‌ شناسان استفاده کنند تا خلأ داخل سیستم خانوادگی پر شده و سطح گرایش به شبکه‌های اجتماعی کاهش یابد.

این روانشناس با بیان اینکه استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند یکی از راه‌های کاهش تقاضای ازدواج و افزایش طلاق باشد، خاطر نشان کرد: یکی از اتفاقات بسیار بد که در شبکه‌های اجتماعی رخ می‌دهد این است که نیازهای انسان‌ به صورت کاذب تأمین می شود.

کیاسری با اشاره به اینکه تأمین کاذب نیازها جلوی تأمین نیازهای واقعی و صادق را می‌‌گیرند،‌یادآور شد: اگر زوجین با فرد دیگری در شبکه اجتماعی پیرامون عواطف، غرایز، مشکلات فردی، روحی و روانی صحبت کرده و اشباع شود، دیگر همسرش را شریک مشکل یا غم خود نمی‌داند، چرا که تمام جزئیات زندگی و مشکلاتش را با فرد دیگری درمیان گذاشته است.

وی گفت: با توجه به موارد بیان شده، زوجینی که شریک یکدیگر بوده اند، بعد از این مسائل، فقط زیر یک سقف زندگی می کنند و در نهایت زندگی آنها دچار اختلال می‌شود.

این روانشناس با بیان اینکه طلاق عاطفی یکی از خطرات این موضوع است، تصریح کرد: بعد از این مسائل، زوجین در ابتدا طلاق رابطه، سپس طلاق عاطفی می‌گیرند. در برخی مواقع که کم هم نیست، طلاق عاطفی تبدیل به طلاق واقعی و قانونی می‌شود، چرا که یکدیگر را متهم به رابطه با دیگری می‌کنند.

کیاسری افزود: زمانی که زن و شوهر دچار سوءظن به یکدیگر شوند، اعتماد غیابی یا وفاداری به همدیگر از بین رفته و نسبت به هم بدبین شده و نمی‌توانند به اعتماد قبل از آن برگردند. لذا تحمل این ابهام را نداشته و برای رهایی از آن، از ابزار طلاق برای خاتمه دادن دغدغه‌های ذهنی خود استفاده می‌کنند.

وی در ادامه یادآور شد: مشکل بعدی این است که بعد از جدایی، با شخص دیگری ازدواج می‌کنند و چون این اختلال که به شکل ویروس درآمده و همراه آنها وجود دارد را به زندگی جدید منتقل می‌کنند گاهی باعث طلاق مجدد می شود. در نهایت بهداشت روانی فرد برای همیشه در زندگی مشترک با جنس مخالف، تهدید شده و فرد منزوی و محکوم به زندگی انفرادی می‌شود.

این روانشناس با بیان اینکه باید منافع شبکه‌های اجتماعی را در کنار معایب آن بازگو کرد، اظهار داشت: یکی از اشتباهات برخی خانواده‌ها در قبال فرزندان خود، این است که آنها را از ورود به شبکه‌های اجتماعی منع می‌کنند. به عبارتی برای حل مشکل، صورت مسئله را پاک می‌کنند که اشتباه است.

کیاسری افزود: منع استفاده از شبکه‌های اجتماعی نمی‌تواند مشکل را حل کند و باید امکانات و واقعیت ابزاری بودن آن را پذیرفته و فرهنگ‌سازی کنیم. باید رسانه ملی، رسانه‌های اجتماعی و خبرگزاری‌ها در این امر اطلاع‌رسانی داشته باشند و ظرفیت، منابع، مزایا و معایب شبکه‌های اجتماعی معرفی شوند.

این روانشناس با بیان اینکه این پدیده ای نو در کشور ما است، یادآور شد: به دلیل تازگی این موضوع و اینکه هنوز ضرر و زیان استفاده نامناسب آن مشخص نشده است از روش خطرناک آزمون و خطا استفاده می‌شود که باید دست‌اندرکاران فرهنگی، اجتماعی و عمومی اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی صحیح داشته باشند.

کیاسری در پایان خاطر نشان کرد: اگر روش استفاده به شکل مناسب فرهنگ‌سازی شود، دغدغه‌ای برای آسیب‌رساندن این شبکه‌ها وجود نخواهد داشت، ولی در صورت عدم اطلاع‌رسانی و دیر اقدام کردن، کشته‌های حسی، اعتقادی، اخلاقی،‌ امنیتی و خانوادگی زیادی را در این میدان خواهیم داشت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۱:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

30ساله است اما اعتقادی ندارد که سن ازدواجش گذشته و می گوید با موقعیت اجتماعی که دارد آنقدر صبر می کند تا فردی با معیارهایی که می خواهد پیدا کند.

مریم که دانشجوی فوق تخصص قرنیه چشم است و به زودی متخصص قرنیه می شود درباره دلیل ازدواج نکردنش به شفاف می گوید: کسی را که با معیارهای من برای زندگی مشترک همخوانی داشته باشد نیافته ام و عجله ای هم برای ازدواج ندارم.

او در پاسخ به این سوال شفاف که آیا او به عنوان یک دختر ایرانی سن معمول ازدواج در جامعه  ایرانی را رد نکرده است، می گوید: در این دوره و زمانه دیگر سن ازدواج معنایی ندارد.دیگر گذشت ان روزها که می گفتند، دختر که رسید به 20 باید به حالش گریست.این روزها زنان جامعه ایرانی همه برای خود صاحب کمالات و تحصیلات هستند، شغل خوب دارند و نیازی نیست برای خلاص شدن از محدودیت های خانه پدری و برای استقلال زود ازدواج کنند.

به گفته او این روزها دیگر دوره و زمانه ای نیست که ازدواج امری حیاتی باشد و چه زن و چه مرد  می توانند با مجرد ماندن هم زندگی خود را در جامعه داشته باشند.

این پزشک مجرد معتقد است: نگاه جامعه ایرانی این روزها به مجردها مثل سابق بد و تهدید امیز نیست و به نظر من یا باید ازدواج نکرد یا باید مطمئن شد که ازدواج موفقی خواهی داشت و زندگیت بعد از ازدواج از این که هست بهتر می شود.چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی.

وقتی از او درباره معیاریش برای ازدواج می پرسم ، لبخند می زند و می گوید: دوس دارم همسرم سطح علمی بالاتری از من داشته باشد و از لحاظ درآمدیب نیز برتر باشد.ظاهر هم برای من مهم است.البته نه به این معنا که دنبال مردی رویایی هستم اما در هر حال باید شکل و شمایل همسرم به خودم بیاید و مورد تایید من و البته خانواده ام نیز باشد.سطح فرهنگ خانواده همسرم هم بسیار اهمیت دارد و باید از لحاظ سطح فرهنگی نیز با هم همخوانی داشته باشیم.در ضمن من باید همسرم را قبل از ازدواج خوب بشناسم و برای ازدواج ریسک نخواهم کرد اما اگر از کسی خوشم بیاید و شناخت لازم را درباره او کسب کرده باشم حتی حاضرم خودم پا پیش بگزارم به خواستگاری اش بروم.ازدواج سنتی را نمی پسندم.

محسن 35 ساله نیز با خواستگاری کردن دختران از پسران مشکلی ندارد.او که فوق لیسانس مکانیک است و در حوزه مکانیک خودرو ها متخصص است و برای خود تعمیرگاهی مدرن دارد در این باره به شفاف می گوید: من تا به حال ازدواج نکرده ام چرا که دختران امروز مادی گرا شده اند و تنها برای پول به سراغ آدم می آیند و احساسی در کار نیست.افرادی را هم که خانواده به من معرفی می کنند ، از آن جهت نمی پسندم که اکثرا اجتماعی و امروزی نیستند و تفاوت های جدی فرهنگی داریم.

او می گوید: امروز دوره زنان مظلوم و ساکت گذشته و فردی با موقعیت و تحصیلات من همسر مظلومی که چیزی از در اجتماع حضور داشتن نداند را نمی خواهد.من دوست دارم همسرم دختری باشد که حتی خودش حاضر باشد پا پیش بگذارد و از من تقاضای ازدواج کند.یعنی جسارت  تابو شکنی را داشته باشد.ضمن این که ظاهر نیز برای من مهم است.

این در حالی سات که زهرای 32 ساله که در یک خانواده سنتی بزرگ شده و هنوز ازدواج نکرده است، نظری متفاوت دارد.او که لیسانس ادبیات دارد و خانه دار است در باره خواستگاری  دختران از پسران به شفاف می گوید: پسرهای امروزی خیلی از خود راضی و مغرور  هستند  و به جای این که به موقعیت و شغل خود برای ازدواج فکر کنند به مال و منال خانواده دختر و خود دختر چشم دوخته اند تا جاییکه امروز بسیاری از پسران مجرد به دنبال زن شاغل با درآمد بالا هستند و تازه توقع تیپ و قیافه انچنانی هم از دخترها داردند.حالا فرض کنید دختر هم پا پیش بگذرد، آنوقت است که دیگر نمی شود پسر را که اعتماد به نفسش به سقف رسیده کنترل کرد!

او ادامه می دهد: من مطمئنم بعد از ازدسرکوفت های پسر و خانواده اش در این خصوص آغاز می شود و زندگی را بر دختر زهر می کند.

زهرا در پاسخ به این سوال که چرا تا به حال ازدواج نکرده نیز به شفاف می گوید: من و خانواده ام اعتقادی به شاغل بودن زن بیرون از خانه نداریم و من هم علاقه ای به آشنایی های بیرون از خانه ندارم.خواستگارهایی هم که از این طرف و آن طرف معرفی شده اند تا به حال همه به دنبال زن شاغل بوده اند یا به دنبال خانواده پولد ار عروسشان که من هیچ یک را ندارم.از طرفی از دوستانم می شنوم که این روزها پسرها علاقه دارند خودشان همسرشان را انتخاب کنند و به شیوه سنتی علاقه ای ندارند.من هم دیگر از ازدواج کردن ناامید شده ام.

محسن 37 ساله نیز نظری نزدک به زهرا دارد.او که دکترای فیزیک دارد و استاد دانشگاه آزاد است معتقد است: دختران امروز نجابت مادرانمان را ندارند و همه مادی گرا و ظاهر گرا هستند.

او می گوید: تا به حال دختر خانمی به من معرفی نشده که مانند مادرم خانه دار و زن زندگی باشد و همه یا به دنبال کار بیرون از خانه هستند و یا به دنبال مد و سر و شکلشان.

محسن اما برخلاف زهرا معتقد است که این دختران هستند که علاقه ای به ازدواج سنتی ندارند و دوست دارند قبل  از ازدواج با همسر خود ارتباط داشته باشند و خودشان همسرشان را انتخاب کند.محسن خواستگاری دختران از پسران را عملی خارج از شان زنان و دختران ایرانی می داند و معتقد است: زن با نجابت و حیا است که زن است و این عمل حجب و حیای زنانه را زیر سول می برد.

ازدواج و سبک زندگی این روزها

به این ترتیب است که روز به روز جمعیت کشور کمتر می شود و جوانان حاضر به ازدواج با هم نیستندو هر یک برای خود دلایلی دارند.دختران ، پسران را مقصر می دانند و پسران، دختران را اما نکته اینجاست که همین جوانان هستند که سبک زندگی و ازدواج ها را با رفتار و توقعات خود تغییر داده اند.تغییراتی که تقدس ازدواج رازیر سوال برده و به ازدواج به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواسته های مادی نگاه می کند.البته نیم توان در این میان از نقش مشکلات اقتصادی در کاهش ازدواج گذشت اما در هر حال به نظر می رسد قسمت مهم ماجرا، تفاوت فرهنگ ازدواج است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش شبنم ها به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  مجله طنز سه نقطه نوشت: یک باور غلط در بین ما ایرانیان وجود دارد که معتقدیم اقتصاد مملکت را نفت می‌چرخاند. درصورتی‌که اقتصاد مملکت را ازدواج است که می‌چرخاند. شب عروسی یک زوج، زیر پوست کسبه و تولیدکنندگان هم عروسی است؛ از مبل فروش، تولیدکننده یخچال، واردکننده تلویزیون، بلور و شیشه اصفهان، آبفای تهران و خانواده محترم رجبی و هرچه توی جهیزیه لازم است تا آرایشگاه، مشاور ازدواج، دفتر ثبت، قناد، بزّاز، عطّار، عکاس، رقّاص و غیره. هر کدام اینها هم خودش یک «و غیره» برای خودش دارد. مثلا شما فقط ماشین عروس را در نظر بگیرید، راننده‌اش نان می‌خورد، شوینده‌اش نان می‌خورد، تزئین‌کننده‌اش نان می‌خورد، صاحبش بیف‌استروگانوف با سس آلفردو می‌خورد «و غیره».

الان دو ماه کسی ازدواج نکند، صنف مشاوران و انجمن روانپزشکان باید همدیگر را معالجه کنند. صنعت دارو هم که نصفش داروی اعصاب است زمین می‌خورد و ریشه‌کن می‌شود. هر زوجی که ازدواج کند، سه نفر خوشبخت میشوند؛ عروس، داماد، مشاور. یعنی اس‌ام‌اس‌های ایرانسل شاید شما را ول کند ولی مشاور ول نمی‌کند.

خلاصه آنقدرکه ازدواج «ترن اووِر» مالی دارد، صنعت نفت ندارد.

اما این وسط یک شغل‌هایی هم هست در حد آیفون سیکس؛ مدرن، به‌روز، تخصصی.

از جمله:

ـ فال تاروت‌گیر:

دیگر دوره تحقیقات محلی سرآمده و کاملا لو رفته که جوانان دم بخت مبلغ معتنابهی صرف تطمیع کسبه محل می‌کنند. آگاهی از گذشته هم دیگر کفایت نمی‌کند، ته ماجرا باید معلوم باشد؛ بخت آبان با تیر جور است؟ پیشانی طرف بلند است یا با پروتز بلندش کرده؟ کسی در زندگی‌اش بوده یا کسی خارج از زندگی‌اش بوده؟ پاسخ این پرسش‌ها را از «فال تاروت‌گیر» بخواهید که خیلی فال جدید و مد روزی است و نمی‌دانیم چیست ولی به هر حال مُد است و هرچی هست از شلوار پاره بدتر نیست.

ـ اتوبان بندآور:

یعنی فیلم عروسی شما نباید چشم دیگران را درآورد؟ به منظور فرو کردن فیلم عروسی در چشم دیگران، یک عده هستند که یک پول کلفتی (از زیاد بیشتر) می‌گیرند، بخشی از یک اتوبان تهران را چند دقیقه بند می‌آورند و از عروس و داماد فیلم اتوبانی میگیرند. مجتبی راعی این امکانات را داشته باشد، سال دیگر این موقع دعواست که اگر رفت روی سن اسکار را بگیرد با جایزه‌دهنده دست بدهد یا ندهد.

ـ بالن‌ران: تازگی‌ها یک جور عروسی‌هایی هم هست که در آنها عروس و داماد برای عکس یادگاری و فیلمبرداری و قشنگی سوار بالن می‌شوند. مدیونید فکر کنید من دارم «هری پاتر» تعریف میکنم. اینها واقعیت‌های زیر پوست شهر ـ که چه عرض کنم ـ توی آسمان شهر است. پس الان یکی از مشاغلی که بازارش کشش دارد همین رانندگی بالن است و به تعدادی راننده بالن متأهل با وسیله نقلیه نیاز است.

ـ مربی:

باز در راستای پیشرفت علم و مدرنیته، مد شده که در بعضی مجالس حتما عروس و داماد باید حرکات ورزشی هماهنگ انجام بدهند و برای این ورزش چند ماه جلوتر باید مربی بگیرند و هی تمرین کنند. مربیگری عروس و داماد از مشاغل نوین و در راستای ترویج فرهنگ ورزش همگانی است.

ـ جورکُن:

در آخرین لحظه جلوی آرایشگاه یادتان می‌افتد که منقل و سینی کوچک برای اسفند دود کردن جلوی عروس و داماد را از قلم انداخته‌اید. الان باید چه کنید؟ یا مثلا یادتان می‌افتد که پنج تا دویست تومانی نو ندارید به داماد شاباش بدهید (آخر دویست تومان؟ نه واقعا!)، باید به کی بگویید نصفه‌شبی برایتان دویست تومانی جور کند؟ (نصفه‌شب؟ شما کار ندارید، عروس و داماد فردا باید بروند سر کار). در این موارد معمولا توی هر مراسم و فامیلی، یکی هست که از مرغ تا آدمیزاد را جور می‌کند. مثل مدیر تدارکات در فیلم سینمایی است. منتهی این پست خیلی بی‌جیره مواجب و نصرفه است و فقط جنبه خودشیرینی و اعتباری دارد.

ـ مِهر کُن:

این پست هم البته تشریفاتی است و زیادی پاره‌وقت است؛ یعنی هر چند سال یک بار که کسی توی فامیل بخواهد مزدوج شود سراغ «مِهر کُن» می‌روند که معمولا بزرگتر فامیل است و از قدرت چانه‌زنی مناسب برای بریدن مهریه برخوردار است. پاسخ به سوال «چقدر مهر کردید؟» بستگی مستقیم به تسلط وی بر فنون مذاکره دارد.

ـ مِهرگیر:

این نان و آب‌دارترین بخش مرتبط با ازدواج است. «مِهرگیر»ها فوری ازدواج می‌کنند، مهریه زیاد می‌بندد، فوری هم جدا می‌شوند و باز هم هی از اوّل.

ـ «و غیره»

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هشدارنیوز -اگر شما به زمان مجردیتان برگردید آیا حاضرید باز هم با جیب خالی ازدواج کنید ؟

پاسخ – ازدواج سمت خداست . در قرآن داریم که کسانی که به سمت لواط می رفتند خدا را فراموش کرده بودند پس ازدواج سمت خداست، سوادآموزی سمت خداست. هر کاری که برای خدا باشد سمت خداست. هر کاری که رنگ خدا دارد سمت خداست. یک خانم در خانه آشپزی می کند و حدیث داریم که هر بشقابی که جابجا می کند اجر دارد و این کارها در سمت خداست . البته اصول اصلی آن نماز و دستورات خداست .

در قرآن فرموده که بدون پول هم می شود ازدواج کرد. موسی در دربار فرعون نفوذی داشت . در دربار طراحی کردند که موسی را بکشند. در قرآن داریم : آمد و دوید و گفت که می خواهند تو را بکشند ،فرار کن. موسی به منطقه ی دیگر رفت. در آنجا چوپانهایی آمده بودند که به گوسفندها آب بدهند. موسی دید که چند تا خانم کنار ایستاده اند. و گفتند که چون پدر ما بیمار است ما جفتی چوپانی می کنیم و اگر الان جلوبرویم تنه ی ما به تنه ی مردها می خورد، ما کنار ایستاده ایم تا بعدا به گوسفندان مان آب بدهیم .موسی گفت که من به گوسفندان آب می دهم . موسی مجانی به گوسفندان آب داد و ماموریت این کار را نداشت و حتی فراری بود و گرسنه بود. او پیش شرط نکرد که اگر من این کار را کردم شما به من چیزی بدهید .او به گوسفندان آب داد و پشتش را به آنها کرد. دخترها به خانه رفتند و گفتند که جوانی به ما کمک کرد تا به گوسفندان آب بدهیم .پدر دخترها گفت که او را بیاورید. یکی از این دخترها گفت که پدرم شما را دعوت کرده است. ( این آیه نشان می دهد که مرد باید از مرد دعوت کند) و می خواهد به شما پاداش بدهد .( اگر کسی برای خدا کار می کند شما به او پول بدهید و نگویید که مخلص است) پس موسی نجات پیدا کرد و با یکی از دخترها ازدواج کرد و در همان خانه زندگی کرد و چون مهریه نداشت قرار گذاشت که هشت تا ده سال برای پدر دختر چوپانی کند .( برای مهریه بین هشت تا ده سال داماد را آزاد گذاشت.پس نباید به داماد سخت گرفت . اسم دیگر مهریه صداق است . صداق از صدق یعنی راستگویی است . پس مهریه علامت صداقت است نه معامله . روایت داریم کسانی که مهریه ی را بالا می گیرند زندگی شان به فتنه و تفرقه نزدیکتر است . داماد را باید انتخاب کرد نه اینکه به گروگان گرفت. خدا انسان و خوک را خلق کرد و گفت که انسان نباید گوشت خوک بخورد. غربی ها چندین سال این گوشت را خوردند و الان فهمیده اند که این گوشت کرم کدو دارد .گاهی دستوراتی است که ما علت را نمی دانیم ولی باید به آن عمل کنیم .)پدر دخترها، شعیب پیامبر بود و مربی موسی شد . پس امنیت، اشتغال، ازدواج، مهریه و تعلیم و تربیت موسی حل شد .اگر در این زمانه انسان خوبی پیدا بشود ، باید به او دختر داد حتی با مهریه پنج سکه و اگر انسانی نااهل باشد و دو تا گونی سکه هم مهر کند، به درد نمی خورد. در نهج البلاغه و قرآن می فرماید که باید بعضی از شرایط را شکست .مثلا میراث فرهنگی هم خوب است و هم بد است .بت پرستها می گفتند که هر کاری پدران مان کردند ما هم همان کار را می کنیم . یعنی بت پرستی میراث فرهنگی آنها بود. باید بت را شکست .گوساله ی سامرایی را آتش زدند و خاکستر آنرا در دریا ریختند با اینکه از طلا بود. با اینکه قبر رضا شاه میلیون ها تومان قیمت داشت امام فرمودند که قبر رضا شاه باید خراب بشود. بعضی ها می گویند که حالا فردی عصبانی شده است و دیگری را کشته است ، بیاییم از او استفاده بکنیم و او را نکشیم .قاتل را باید کشت و الا امنیت عمومی بهم می خورد. پسرها و دخترهای خوب زیاد هستند. الان مهمترین مشکل جامعه ی ما بالا رفتن سن ازدواج است. کسی که بخاطر مادیات و پول ازدواج نمی کند در واقع به خدا سوءظن دارد. در جامعه ی ما چشم هم چشمی وجود دارد. آیا اشکال دارد که انسان چند سال روی زمین بخوابد و بعد روی تخت بخوابد ؟ آیا اشکال دارد که انسان در اول زندگی با دست لباس بشوید و بعد ماشین لباسشویی بخرد؟ ما مثل بت پرست ها شده ایم. بت پرست ها با دست خودشان بت می تراشیدند و برای آنها گریه می کردند. من با رعایت پنج نکته زندگی ام را از زندگی آخوندی جدا کرده ام . یکی اینکه چه کسی گفته است که باید آخوند را دعوت کرد، بخاطر همین خودم بچه ها را دعوت کردم و برایشان قصه گفتم .دیگر اینکه بجای منبر تخته سیاه را انتخاب کردم . دیگر اینکه من برای کلاس ها پول نگرفتم و تبلیغات را به ماه رمضان یا محرم محدود نکردم. دانشگاه هم چنین کاری را انجام داد یعنی دانشگاه را در شهرهای کوچک راه انداخت و آموزش از راه دور را باب کرد و در روزهای تعطیل هم کلاس برقرار کرد و دانشگاه را پولی کرد و استادهای جوان را هم بکار گرفت. یکسری غل و زنجیر به دانشگاه وصل کرده بودیم ولی همه اینها را برداشتیم و در دانشگاهها باز شد. برای ازدواج هم باید ابراهیمی پیدا بشود . ما باید ستاد ازدواج ایجاد کنیم .در هر فامیلی افراد پولدار و خیری هستند ، اینها مشکل دختر و پسرهای جوان را حل کنند . جوانان ما از دو تا سوراخ نابود می شوند:راه غفلت و راه شهوت .مقابله با راه غفلت نماز است و مقابله با راه شهوت ازدواج است. پس اگر فرزندان ما نماز خوان باشند و همسرهم داشته باشند تا 90 درصد بیمه هستند. هر هیئتی می توانند ده جوان را داماد کنند. شهرداری ها می توانند خرج تالار را بدهند و گل ماشین عروس را بدهند. ما باید در ازدواج همت کنیم . در روایت داریم که هر کس دلالی خوبی بکند اجر سنگینی دارد و دلالی خوب یعنی ازدواج .

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حمیدایروانی در پایگاه اینترنتی درس زندگی نوشت : دو سال پیش به دعوت یکی از مراجعینم در مراسم ازدواج دختر خانم ایشان که به تازگی کار وکالت را نیز آغاز کرده بود، شرکت کردم. در طی چند ماه گذشته مشاوره و راهنمایی قبل از ازدواج این زوج جوان را برای تشکیل یک زندگی موفق و پرنشاط برعهده داشتم و اکنون آنها از من برای شرکت در مراسم ازدواجشان دعوت کرده بودند. روز عروسی دختر جوان از من خواست تا توصیه ای به او بکنم که در زندگی برایش سودمند باشد. به او گفتم اگر می خواهی ازدواج موفقی داشته باشی و زندگی خوبی را تجربه کنی، کمی ناشنوا باش ، مطمئن باش با اینکارت پاداش خوبی می گیری.”

دختر جوان گفت: ” من گیج شده ام، اگر ممکن است ، لطفاً کمی در مورد توصیه تان توضیح بدهید؟ "

به ایشان عرض کردم: ” گهگاه افراد سخنان نامعقول و نامهربانانه ای به زبان جاری می کنند. در آن زمان بهتر است کمی ناشنوا باشی، تا بر خودت مسلط شوی و با خشم به صبحتهای آنها پاسخ ندهی.

به عنوان مثال هر زمان که شما و همسرتان به خاطر چیزی که بر زبان می آورید از یکدیگر دلخور می شوید، چند نفس عمیق بکشید و خود را به ناشنوایی بزنید. با اینکار ناگهان خشمتان همچون باران بهاری آرام می گیرد.”

امسال بطور اتفاقی آن خانم جوان را در پروازی که به سوی کیش داشتم، دیدم. ایشان می گفت: ” آقای ایروانی؛ من پیامی که پشت کلماتتان در آن توصیه بود را نه تنها در زندگی زناشویی با همسرم ، بلکه در کار و ارتباطات خود با دیگران نیز بکار گرفته ام.

من در جاهایی با استقبال سردی روبرو می شدم و یا به من اجازه انجام دادن کار خاصی را نمی دادند، چون زن بودم. در طی این دو سال گذشته که از پرونده های زنانی که مورد اذیت و آزار شوهران خود قرارگرفته بودند، دفاع می کردم، کلمات نامعقول و نامهربانانه فراوانی از سوی شوهران آنها و مخالفین خود و بخصوص وکلای مرد شنیدم اما اندرز شما کمکم می کرد که آرام باقی بمانم و بر خشم و عصبانیت خود غلبه کنم.

در دادگاه خانواده هر روز من با قضات و سایر همکارانم اختلاف نظر پیدا می کنم. اگرچه من برای همه آنها احترام قائلم. اما گهگاه خودم را در آنجا تنها می یابم و آزرده خاطر می شوم . اما وقتی خشم بر وجودم غلبه می کند، با یادآوری اندرز شما، لبخند می زنم و آرام می شوم.

من حقیقتاً دریافته ام که خشم، غبطه، آزردگی و تأسف خوردن برای خود واکنشهای بی ثمری هستند که تنها وقتم را تلف می کنند و نیرویی را که می تواند صرف امور سازنده بشود، از من سلب می کنند.

آرامشی که از توصیه شما بدست آورده ام، باعث شده است تا با تمرکز و توان بیشتری به پرونده های موکلینم رسیدگی کنم و در بسیاری از آنها نیز پیروزی از آن من و موکلینم بوده است. اکنون در میان وکلای خانواده نامی برای خود دست و پا کرده ام. ضمن آنکه قضات دادگاهها احترام ویژه ای برای من قائلند، حال آنکه در ماههای اول کاری ام با مشکلات بسیاری روبرو بودم. "

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر