وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۷۶ مطلب با موضوع «مشکلات حوزه ازدواج» ثبت شده است

یک جمعیت شناس معتقد است که 10 سال آینده پسران متولد دهه 70 با بحران ازدواج مواجه می‌شوند چون هم از طرفی به خاطر کاهش باروری تعداد دختران کم شده و از طرفی دختران تمایل کمتری به ازدواج دارند.

چندی پیش سایت همسان گزینی برای ازدواج افتتاح شد تا به دختران و پسران در سن ازدواج برای پیدا کردن همسر مناسب کمک کند. به تازگی مدیر این طرح اعلام کرده است که بانوان متولد دهه 50 و آقایان متولد دهه 70 بیشترین مراجعان سایت همسان گزینی به شمار می‌آیند. از طرفی آمار نشان می‌دهد که سن ازدواج به خصوص در میان دختران بالا رفته و بسیاری از دختران در تجرد قطعی مانده‌اند. در همین زمینه گفت‌وگویی را با شهلا کاظمی پور جمعیت‌شناس و عضو هیئت علمی‌ دانشگاه تهران انجام داده ایم.

مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

به تازگی مدیر طرح ملی همسان گزینی تبیان اعلام کرده که متولدین دهه 60 و دهه 50 بیشترین مراجعان به سایت همسان گزینی تبیان هستند. شما این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کسانی که متولد دهه 60 و 50 هستند و هنوز مجرد هستند قطعا گروه هدف کمتری برای ازدواج دارند چون هم سنهای آنها الان ازدواج کردند و دایره انتخاب آنها محدود است از همین رو این سایتها را راهکاری برای پیدا کردن همسر می‌دانند.از طرفی هم ناگزیرند که گاهی با مرد یا زن کوچکتر از خودشان ازدواج کنند درحالیکه اگر همسن گزینی باشد این مشکلات کمتر است. البته الان بیشتردختران دهه 60 مجرد هستند چون باید با پسران متولد شده دهه 50 یا 55 ازدواج می‌کردند که تعداد پسران متولد این دهه کمتر از دختران است و درنتیجه تعادل بین تعداد مجردین دختر و پسر به هم خورده است که اصطلاحا می‌گویند مضیقه ازدواج اتفاق افتاده است. پس فعلا مجرد ماندن در سن بالا بیشتر برای متولدین این دهه است اما در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود.

چرا اینگونه می‌شود؟

پسرانی که در دهه 60 متولد شده‌اند با دختران دهه 70 ازدواج می‌کنند اما در این دهه باروری کاهش یافته و از طرفی تعداد تولد پسرها هم بیشتر است برای همین احتمال تجرد قطعی برای دختران بیشتر است.

از طرفی آمار سایت نشان می‌دهد که پسران متولد دهه 70 هم مراجعه زیادی به این سایت دارند؟

پسران متولدین دهه 70 باید با دختران دهه 80 ازدواج کنند که به دلیل کاهش باروری تعداد دختران این دهه کم است برای همین پیش‌بینی شده است که در 10سال آینده تعداد پسران مجرد بیشتر باشد و این هرم تغییر کند و مضیقه ازدواج برای پسرها در دهه 1400 اتفاق بیفتد. اما این موضوع یک علت جامعه شناسی هم دارد که دختران این دهه به دلیل تحصیل و اشتغال، استقلال مالی دارند و تمایل چندانی به از دست دادن این شرایط ندارند برای همین در جامعه باید ازدواج فرهنگ سازی شود.

شما به موضوع همسن گزینی اشاره کردید اما الان بسیاری از پسرانی که با دختران بزرگتر از خودشان ازدواج می‌کنند به خاطر مسائل اقتصادی است نه کمبود گروه هدف برای ازدواج؟

در گذشته ازدواج‌ها با دختران با تفاوت سنی 4 سال یا بیشتر مرسوم بود، حالا تا حدودی فاصله بین نسلها کم شده و ازدواج همسن هم انجام می‌شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه سن ازدواج در کشور بالا رفته و معیار اکثر جوانان برای ازدواج اقتصادی است و از طرفی هرچه جامعه به سمت مدرن‌شدن می‌رود، سن ازدواج هم افزایش می‌یابد که در تمام جوامع این فرایند وجود دارد. اما به نظرم من ازدواج مردان یا زنان با کوچکتر از خودشان به خاطر مسائل اقتصادی کمتر دوام دارد برای همین باید همان ازدواج همسن را رواج داد.

به نظر شما سایتهای همسان گزینی چقدر می‌تواند مشکل ازدواج را در کشور حل کند؟

همانطور که گفتم ازدواج در کشور ما نیاز به فرهنگ سازی دارد و باید مشکلاتی که جوانان دارند حل شود، بعد هم تنها مشکل جوانان ازدواج نیست بلکه ازدواج درست مهمتر است تا آمار طلاق هم نجومی بالا نرود. برای همین در این زمینه‌ها باید سیاست‌گذاری کرد. از طرفی برخی کم شدن ازدواج در جامعه را مطرح می‌کنند درحالیکه بررسی‌های جمعیت‌شناختی نشان می‌دهد که میزان ازدواج در جامعه کم نشده بلکه به دلیل پایین‌تر آمدن باروری در دهه 70، جمعیت کمتری در سن ازدواج هستند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۵ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گر اصرار داریم که جوانان از سنت‌های غلط مرسوم مثل مهریه‌ها و جهیزیه‌های سنگین و اصرار بر لباس‌ها و سالن‌های مجلل و باشکوه و... کوتاه بیایند تا سراغ اصل موضوع یعنی زندگی مشترک بروند، باید در مورد بسیاری از موضوعات فرهنگی که گاه حتی به‌عنوان موانع هم شناخته می‌شوند هم تجدیدنظر صورت گیرد. بسیاری از روش‌ها برای معرفی و آشنایی یا مراحل بعدی در آشنایی جوانان و خانواده‌ها مربوط به دوره‌ای در گذشته است که شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز فرق‌های اساسی داشت.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شرق در ادامه نوشت: مقام معظم رهبری در آخرین اظهارنظر رسمی خود که به موضوعات مرتبط با جوانان و ازدواج آنان اختصاص داشت، تأکید داشتند که موانع «فرهنگی»، بخش قابل‌توجهی از مشکلات پیش‌روی ازدواج را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوطه باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌هاست؛ این سنت‌ها را باید عملا نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌ نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید؛ به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید».

از حدود چهارسال قبل برنامه‌ای تحت عنوان «آیینه خانه» روزهای سه‌شنبه ساعت ١٩ از شبکه دو به صورت زنده پخش می‌شود که محور آن سبک زندگی است. حجت‌الاسلام شهاب مرادی، استاد دانشگاهی است که سال‌هاست از طریق کلاس‌های مشاوره و حضور در تلویزیون و تعامل با مردم موضوع خانواده و سبک زندگی را محور پیگیری‌هایش قرار داده است.

برنامه «آیینه خانه» که با تلاش او تهیه شده و خود نیز در آن حضور دارد، تاکنون بیش از ٨٠ قسمت پخش شده و موضوعات مهمی مرتبط با خانواده و همسرگزینی مورد بررسی و سؤال و جواب از طریق مخاطبان قرار گرفته است. این برنامه برعکس بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی که مرتبط با موضوع خانواده و ازدواج است، مخاطبان خود را، مخاطبانی فعال و مسئول و پاسخ‌گو فرض کرده و به‌همین‌دلیل راه تعامل مستقیم را هم باز گذاشته است. به‌این‌ترتیب مردم در هر یک از برنامه‌ها در پاسخ به هر یک از سؤال‌های این برنامه تلویزیونی واکنش نشان داده و پاسخ‌ها و صحبت‌های آنها در سؤال مطرح شده اثر دارد و دست‌اندرکاران برنامه می‌توانند نتایج سؤال را به مخاطبان برنامه اعلام کنند و در نهایت از بحث مطرح‌شده یک نتیجه مناسب دریافت کنند.

مرادی در این مورد گفت: در این برنامه موضوعات مختلفی از جمله وسواس، احساس گناه، توبه، دلایل مختلف برای طلاق و اختلاف‌های زن و شوهری و... مورد بررسی و سؤال و جواب قرار گرفته است. در آخرین سؤال این برنامه از مخاطبان پرسیده شد که در فرایند انتخاب همسر برای فرزندان پس از خواستگاری، اولویت را به کدام مورد «تحقیق» یا «گفت‌وگوی رسمی و جدی» دختر و پسر می‌دهید؟

وی در ادامه افزود: بر اساس آماری که از مخاطبان این برنامه و این سؤال به دست آمده، بیش از ١٠ هزار نفر به این سؤال پاسخ داده‌‌اند که از این میان ٧٩,٢١ درصد مخاطبان گزینه «تحقیق» و مابقی گزینه گفت‌وگو را اعلام کرده‌اند.

مرادی معتقد است این رقم نشان می‌دهد بخش عمده‌ای از خانواده‌ها به انتخاب فرزندانشان اعتماد ندارند. وی در توضیح آن می‌گوید: می‌توان گفت والدین به تربیت خود در مورد فرزندشان اعتماد ندارند و نگران هستند در جریان گفت‌وگو، فرزندشان درگیر مسائل عاطفی و احساسی یا اشتباه در ارزیابی ظاهر افراد شود.

مرادی می‌گوید عمده والدین می‌خواهند فرزندانشان هر چه زودتر سرو سامان بگیرند و باور عموم بر این است که «پسران برای اینکه مرد و اهل شوند باید زن بگیرند» و «اگر از سن ازدواج دختران بگذرد، ممکن است فرصت‌های خوب را از دست بدهند»؛ به‌همین‌دلیل والدین به دنبال استفاده از فرصت‌های به وجودآمده هستند و نگرانند تا نکند فرزندانشان این فرصت‌ها را از دست بدهند و یا دختر و پسرشان در تعامل و گفت‌وگو با فرد متقابل دچار لغزش شوند.

وی تأکید کرد: درعین‌حال ممکن است والدین به این باور داشته باشند که انتخاب آنها برای فرزندشان کفایت می‌کند و نیازی به انتخاب فرزند نیست. این وضعیت به‌این‌دلیل ممکن است پیش بیاید که بیشتر والدین اعتمادی به تربیت خود ندارند و به‌همین‌دلیل مضطرب هستند و درست به‌همین‌دلیل جلوی ارتباط دختر و پسر را با هم می‌گیرند.

وی با بیان اینکه مهم‌ترین رکن در ازدواج، رسیدن به آرامش است، گفت: بسیاری از خانواده‌ها و جوانان در ابتدا به دنبال عشق می‌روند و به علائم هشداردهنده توجه نمی‌کنند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان هم تنها به دنبال اصل ازدواج هستند و می‌خواهند زودتر از این مرحله عبور کنند و در این اتفاق به دنبال رعایت صلاحدیدها و توصیه‌ها نیستند. به نوعی می‌توان گفت اشتباهات فرهنگی حتی در نسل جدید بر مسئله ازدواج سایه افکنده و هنوز هم تأثیر زیادی بر موفقیت یا عدم موفقیت آن دارد

وی با اشاره به اینکه ٤٨ درصد طلاق‌ها در پنج سال اول رخ می‌دهد، گفت: این آمار نشان‌دهنده آن است که جوانان در ازدواج خود انتخاب‌های نادرست داشته‌‌اند و بعد از زمان کوتاهی این‌طور خود را نشان می‌دهد و فکر می‌کنند با طلاق مشکل را حل کرده‌اند.

مرادی افزود: این برنامه تلاشی برای تصحیح ملاحظات و ملاک‌های جوانان و خانواده‌ها در انتخاب همسر است و خوشبختانه مخاطبان خاص خود را هم دارد. جامعه نسبت به این مشورت‌ها حساس و شنوا است و ما با استفاده از پیام‌ها و تماس‌های مخاطبان بازخوردهای خوبی را از مردم می‌گیریم و بر اساس آن می‌توانیم تصمیم‌گیری داشته باشیم.

وی گفت: در این برنامه موضوع در هر هفته رها نمی‌شود و در صورتی که با ابعاد جدیدی از واکنش‌ها و پاسخ‌ها مواجه شویم، روند سؤال‌کردن و پاسخ‌دادن به مردم را ادامه می‌دهیم. به‌عنوان نمونه در مورد همین سؤال آخر که اولویت «تحقیق» یا «گفت‌وگوی رسمی و جدی» دختر و پسر پس از مراسم خواستگاری مورد سؤال قرار گرفته بود، نتیجه مورد ارزیابی قرار گرفت و مرجع سؤال دیگری شد. در سؤال بعدی از مخاطبان برنامه سؤال شده است که به‌نظر شما نگرانی اصلی اغلب والدین از «چند جلسه گفت‌وگوی فرزندشان» در فرایند انتخاب همسر کدام گزینه از گزینه‌های ایجاد وابستگی عاطفی/حرف مردم/ رعایت‌نشدن حدود شرعی یا اعتماد بیشتر به تشخیص و انتخاب خودشان است؟

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش پایتخت ، گسترش تصور نادرست از دست دادن آزادی‌های فردی در میان جوانان و غلبه مشکلات اقتصادی، ازدواج را به شبحی بدل کرده که در اولویت چندم زندگی آنها قرارگرفته است. کارشناسان افزایش آمار ازدواج را در گرو آموزش و تقویت الگوهای سنتی با کمک رسانه‌های ملی و جامعه می‌دانند. درکنار دگرگونی‌های صورت‌گرفته در روند پدیده ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن کمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج است.

ازدواج؛اولویت هفتم جوانان

کارشناسان اجتماعی بر این باورند که عوامل بیرونی همچون مشکلات اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده‌فرهنگی بدل کرده که در اولویت‌های بعدی زندگی جای گرفته است. تا آنجا که بنا به گفته محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ازدواج اولویت هفتم جوانان قرار گرفته است.

در اینجا این پرسش مطرح است که آیا به‌درستی ازدواج بی‌هیچ دلیلی به عنوان اولویت‌های دست‌چندم جوانان تلقی می‌شود یا موانع و مشکل‌های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت‌وسویی کشانده که پس از تحصیل، اشتغال،کسب موقعیت‌های اجتماعی و شغلی مناسب و... به مقوله تشکیل‌خانواده و ازدواج فکر کنند؟

پیش‌زمینه‌هایی مهم‌تر از اصل ازدواج!

طهورا نوروزی، پژوهشگر و مشاور خانواده معتقد است: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد که دستیابی به آن تا اندازه‌ای دشوار است که پیش‌زمینه‌های دستیابی آن در اولویت قرار می‌گیرند. در اینجا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت‌های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلکه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط کنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر در اولویت قرار می‌گیرند.

دست‌اندازی به نام مشکل اقتصادی

از نگاه این مشاور خانواده، به طور کلی 2 نگاه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به مقوله ازدواج وجود دارد که از اقتصاد و تأمین‌معیشت به عنوان عامل سخت‌افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم‌افزاری می‌توان نام برد.

حال اینکه وزن کدام‌یک در کاهش آمار ازدواج و توسعه تجردگرایی سنگین‌تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی بر این باورند که گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نکردن جوانان است اما با نگاهی به خرده‌فرهنگ‌های شکل‌گرفته در خانواده‌ها درمی‌یابیم که غلبه انتظارهای نابجا، چشم‌وهم‌چشمی‌ها و نگاه‌های ظاهرگرایانه بر سختی‌های معیشتی ازدواج افزوده است.

نفوذ خرده‌فرهنگ‌ها در رویه ازدواج

رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی‌عمل در زندگی مشترک از جمله خرده‌فرهنگ‌هایی است که در سال‌های گذشته در میان جوانان نفوذ کرده است. افزایش روحیه فردگرایی هم یکی از دلایل بی‌میلی جوانان به امر ازدواج است.

طهورا نوروزی هم در این‌باره به ایرنا گفت: زمانی که در خانواده‌های ایرانی، زن و مرد حوزه‌های فردگرای پررنگی برای خود تعیین کنند و عبارت‌هایی مانند «حساب بانکی خودم» یا «ملک خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراکت، همراهی و تعامل به مرور کمرنگ‌تر و فردگرایی برجسته‌تر خواهد شد. همچنین برخی از صاحبنظران این عرصه، افزایش آمار طلاق و نبود الگوی مناسب برای ازدواج را از دلایل عمده بی‌میلی جوانان به ازدواج عنوان می‌کنند.

نقش دولت در فراهم کردن و آسان‌تر شدن امر ازدواج هم از جمله راهکارهایی است که وی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: طبیعی است که نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یکی از حامیان خانواده‌ها، این امکان را فراهم کند تا جوانان در شرایط مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم پایین آوردن سطح توقع‌های جوانان و کاهش مداخله خانواده‌ها در امر ازدواج است تا بستر و زمینه ازدواج فراهم شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



این روزها با بالارفتن سن ازدواج دخترها و پسرها، دغدغه‌شدن ازدواج برای خانواده‌ها و سختی آشنایی طرفین برای ازدواج، علاوه بر روش‌های دولتی و طرح‌های حکومتی که برای ازدواج جوانان ارایه می‌شود، بازار کسب‌وکار واسطه‌گرهای ازدواج که به صورت کاملاً مردمی و خودجوش فعالیت می‌کنند، داغ داغ شده است. آن‌هایی که از گذشته به این کار مبادرت می‌کردند، این روزها دفترهایشان مملو از اسم دخترها و گاهی پسرهاست و تلفن‌هایشان مدام زنگ می‌خورد و طرفین را برای ازدواج به یکدیگر معرفی می‌کنند. جوان‌ترها هم در این چند سال اخیر و با مسئله‌شدن امر ازدواج در میان جوانان، وارد گود واسطه‌گری شده‌اند و کار خود را شاید با روشی متفاوت‌تر انجام می‌دهند. 

اما این‌که چه ملاک‌هایی در ازدواج برای دخترها و پسرها و خانواده‌هایشان مهم است؟، میزان استقبال و میل دخترها و پسرها به این روش انتخاب همسر چگونه است؟، واسطه‌گرها از چه روش‌هایی برای معرفی طرفین به یکدیگر استفاده می‌کنند؟، چه شاخصه‌هایی از دختر و پسر را مورد بررسی قرار داده و آن‌ها را با یکدیگر هماهنگ می‌کنند؟ و مواردی از این دست، سؤالاتی است که پاسخ به آن‌ها را در نشستی که به همت پایگاه تحلیلی- خبری مهرخانه و با حضور چند واسطه‌گر ازدواج برگزار شد، می‌توانیم بیایم.

به گزارش مهرخانه، در ابتدای این نشست انوشه میرمرعشی؛ واسطه‌گر جوان که حدود جهار سال است به امر واسطه‌گری ازدواج می‌پردازد، درخصوص نحوه شروع کار خود گفت: من خیلی اتفاقی و به‌صورت کاملاً شخصی کار واسطه‌گری را آغاز کردم. کم‌کم کارم گسترش پیدا کرد و ساعات مشخصی را برای مراجعین و تماس، معین کردم. الان چهار سال است که مشغول به فعالیت هستم، اما متأسفانه در این مدت زمان، کمتر 10 مورد از معرفی‌هایی که صورت داده‌ام، به ازدواج منجر شده است.

بنی‌جمالی؛ واسطه‌گر دیگر حاضر در این نشست درخصوص روش کار خود، اظهار داشت: من هم فعالیت واسطه‌گری‌ام را شخصی پیگیری می‌کنم و از بعد از ازدواجم هم به همراه همسرم کار را پیش می‌برم. تعداد افرادی که تاکنون توانسته‌ام به وصلت یکدیگر برسانم، خیلی زیاد نیستند.

واسطه‌گری برای 600 دختر و تعداد خیلی کمتری پسر
امیری نیز که سابقه بیشتری نسبت به باقی واسطه‌گرهای حاضر در این نشست در امر واسطه‌گری دارد، درخصوص خود و نحوه فعالیت‌اش گفت: من از سال 59 که ازدواج کردم، وارد این کار شدم. آن زمان دوستان همسرم را به دخترهایی که در اقوام و دوستان می‌شناختم معرفی می‌کردم. خیلی‌ها هم به وصال منجر شد و مایه خوشحالی ما بود. بعد از آن کم‌کم آشنایان خودشان با من تماس می‌گرفتند و من هم پیگیری می‌کردم. بعد از مدتی دفترچه‌ای برای دخترها و دفترچه‌ای برای پسرها تهیه کردم و آن‌ها را با هم منطبق می‌کردم. در عین حال هم شاغل بودم و وقتم تنگ بود و وقت زیادی نداشتم، ولی تمام تلاش خودم را می‌کردم. اخیراً دیگر به‌شدت درخواست‌ها زیاد شده است. الان حدود 600 دختر دارم و تعداد خیلی کمتری پسر. در فضای مجازی هم گروه واسطه‌گری دارم.

واسطه‌گر مرد در ترغیب پسرها به ازدواج کمک‌کننده است
سپس بنی‌جمالی با بیان این‌که وجود یک واسطه‌گر مرد در ترغیب پسرها به ازدواج کمک‌کننده است، ادامه داد: بخواهیم یا نخواهیم متأسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که میل به ازدواج در مردان بسیار پایین است. چند وقت قبل هم بخش‌هایی از یک گزارش محرمانه چند نهاد متولی مانند بهزیستی، وزارت ورزش و جوانان و ...، منتشر شده بود که نشان می‌داد میل به ازدواج در مردان ایرانی به شدت کاهش یافته و تمام چیزهایی که به عنوان مانع ازدواج گفته می‌شود، برای سرپوش گذاشتن بر این کاهش میل است. 

وی ادامه داد: زنان در هر نقطه دنیا آرزوی ازدواج دارند، ولی مردان متفاوت شده‌اند. به نظرم دیدن ازدواج دیگران می‌تواند ایجادکننده میل به اردواج باشد. اینکه خیلی‌ها تمایلی به ازدواج ندارند، برای آن است که اطرافیان آن‌ها هم ازدواج نمی‌کنند و به نظر می‌رسد که ازدواج‌نکردن اصلاً بد نیست؛ درحالی‌که در گذشته اگر مردی ازدواج نمی‌کرد، هویتش زیر سؤال بود. به هر حال با این اوصاف در کار ما تعداد مواردی که به وصلت می‌انجامد، محدود شده، ولی باز هم همین میزان کم غنیمت است و می‌تواند برای تشویق به ازدواج در سایرین مثمرثمر باشد.

در طول یک سال 60 دختر به یک پسر معرفی کردم
میرمرعشی در ادامه نشست با بیان این‌که در این چهار سال صرفاً با خانواده پسرها ارتباط داشته است، گفت: در این مدت شاهد بودم که حتی در طول یک سال، 60 مورد دختر به یک خانواده پسر معرفی می‌کردم و آن‌ها نیز به خواستگاری این 60 دختر می‌رفتند. اغلب این خانواده‌ها در ابتدا بسیار سخت‌گیرند و شرایط ویژه‌ای بدون در نظر گرفتن وضعیت خودشان از دختر انتظار داشتند. اما بعد از یک سال که به خواستگاری‌های متعدد می‌روند و بعد از توضیحات و صحبت‌هایی که در این مدت با آن‌ها دارم، خانواده‌ها از آن قله‌ای که در ابتدا به آن فکر می‌کردند، پایین می‌آیند. به نظر من اگر واسطه‌گرها به‌گونه‌ای عمل کنند که این تغییر نگاه و رویکرد برای خانواده پسرها حاصل شود، خانواده پسرها حد خود را بفهمند و بدانند که باید زن زندگی برای پسرشان انتخاب کنند نه عروسک، مغتنم و نقطه امید است. 

در جامعه ما مرد هر چه که باشد؛ دختر برایش پیدا می‌شود، ولی دختر اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشد، نمی‌تواند ازدواج کند
بنی‌جمالی با بیان این‌که ما در جامعه ای زندگی می‌کنیم که به نوعی دچار توهم است، تشریح کرد: من همکار مردی دارم که کمی ‌مشکل ذهنی دارد، با قدی کوتاه و آسیب‌دیدگی چهره. این آقا ازدواج کرده و فرزند هم دارد. یکی از فرزندان این آقا، پسری است که به نوعی عقب‌ماندگی دارد و این نقص در ظاهرش هم کاملاً مشهود است، اما با این شرایط این پسر ازدواج کرده و الان هم سه فرزند دارد. مسئله این است که در جامعه ما مرد هر چه که باشد؛ دختر برایش پیدا می‌شود، ولی دختر اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشد، نمی‌تواند ازدواج کند. 

پسرها معتقدند در هر خانه‌ای را بزنند، کلی دختر دم بخت برایشان نشسته است
این واسطه‌گر ازدواج ادامه داد: این اتفاق در تمام طول تاریخ رخ داده و اصلاً هم شاید غیرعادی به نظر نرسد. الان هم پسرها به نوعی معتقدند که دختر برایشان فراوان است و در هر خانه‌ای را که بزنیم، کلی دختر دم بخت برایمان نشسته است. در جامعه‌ ما خانواده پسرها به راحتی تصور می‌کنند آسمان باز شده و پسر آن‌ها نازل شده است.

خانواده پسر به من گفته‌اند که ما در هفته 4- 3 جا مراجعه می‌کنیم و دخترها را با هم مقایسه می‌کنیم
امیری در تأیید سخنان بنی‌جمالی اظهار داشت: من به هر پسری که دختری معرفی می‌کنم، پشت برگه پسر می‌نویسم که به او چه افرادی را معرفی کرده‌ام. زیاد هم معرفی نمی‌کنم که پسر بعد از چند وقت احساس نکند وفور دختر است. ابتدای کار تا دو مورد معرفی می‌کنم و بعد اگر به نتیجه نرسید، از خانواده پسر پیگیری می‌کنم که چرا به نتیجه نرسیدند و مورد ارزیابی قرار می‌دهم و اگر لازم بود، مورد بعدی را معرفی خواهم کرد. اوایلی که کارم را در سطح گسترده آغاز کرده بودم برای راحتی کار خودم، گاهی به خانواده پسر، تا 15 تا دختر معرفی می‌کردم، ولی همه بی‌نتیجه می‌ماند، اما دیگر این کار را نمی‌کنم؛ چراکه خانواده پسرها را بدعادت و متوهم می‌کند. پیش آمده که حتی خانواده پسر به من گفته‌اند که ما در هفته 4- 3 جا مراجعه می‌کنیم و دخترها را با هم مقایسه می‌کنیم. این اصلاً رفتار خوبی نیست.

بنی‌جمالی در ادامه با بیان این‌که تعداد مادرهایی که در تلاش هستند تا برای پسرهایشان همسر پیدا کنند، زیاد نیست و اغلب پسرها یا خودشان دنبال دختر هستند و یا اصلاً قصد ازدواج ندارند، اظهار داشت: من معمولاً افراد را تعیین شخصیت می‌کنم، علل ردکردن دخترها را می‌پرسم و بعد از این ارزیابی‌ها، مورد بعدی را معرفی می‌کنم. ما در جامعه‌مان خود واقعی افراد با خود خیالی‌شان خیلی فرق دارد. مثلاً من دوستی دارم که از سطح خانواده خیلی‌خیلی پایینی هستند. در این خانواده یکی از فرزندان، پزشکی قبول شده و الان متخصص قلب است. دوست من هم یکی از مدیران صدا و سیما شده است. با این شرایط خانوادگی، دوست من انتظار دارد که پسری که به خواستگاری‌اش می‌رود، حتماً پنت‌هاوس در سعادت‌آباد داشته باشد، ماشینش کمتر از سوناتا نباشد، شغل سطح بالایی داشته باشد و...؛ یعنی به صرف وجود دو فرد درس‌خوانده در یک خانواده سطح پایین، این میزان توقع را در این دختر ایجاد کرده است؛ به‌طوری‌که حتی حاضر است زن دوم هم بشود. من چند سال با این دختر درگیر بودم و در نهایت به او گفتم خودت برای خودت مورد پیدا کن. الان و در سن 49 سالگی به این نتیجه رسیده است که دیگر برایش فرق نمی‌کند با چه کسی ازدواج کند.

پدر دختر راننده نباشد/ پدر و مادر دختر لهجه نداشته باشند!
میرمرعشی در تأیید این اظهارات گفت: پیش آمده است فردی به من زنگ زده که شغل پدرش کارمند خیلی ساده است، ولی تأکید می‌کنند دختری می‌خواهیم که لر و کرد و ترک نباشند، شغل پدرش راننده نباشد، ظاهر دختر هم فلان باشد، پدر و مادرش لهجه نداشته باشند و..؛ من چنین موردی می‌شناسم، ولی می‌دانم این پسر مثلاً در افسریه زندگی می‌کند و آن دختر سعادت‌آباد و این‌ها اصلاً به هم نمی‌خورند، ولی این خانواده پسرها این را باور ندارند؛ می‌روند و جواب منفی می‌شنوند و در نهایت زنگ می‌زنند به من و می‌گویند چقدر سطح توقع دخترها بالا رفته است!

پسرها حتی دست خالی خانه دختر می‌روند
امیری با تأکید بر این‌که واسطه‌ها بایستی این کفویت خانواده‌ها را بسنجند و بعد دختر و پسر را به یکدیگر معرفی کنند، خاطرنشان کرد: یکی از اتفاقات ناخوشایندی که در سال‌های اخیر زیاد شده است، این است که پسرها وقتی خانه دختر می‌روند، کاملاً دست خالی می‌روند و این خیلی بد است؛ این‌گونه خانواده پسر احساس می‌کنند همه چیز برایشان مفت تمام می‌شود. 

در مورد پسرها مو داشتن و نداشتن و قد را چک می‌کنم
وی افزود: من مقایسه‌ها را خودم انجام می‌دهم. در مورد دخترها تأکید دارم که حتماً چهره‌شان را برای خانواده پسر تشریح کنم. از دید خودم قیافه دختر خانم را می‌نویسم و به فردی که معرفی می‌کنم می‌گویم. گاهی هم عکس محجبه دختر را به مادر پسر نشان داده‌ام. در مورد پسرها مو داشتن و نداشتن و قد را چک می‌کنم. به نظر من این روش‌ها کمک‌کننده است. واقعیت این است که پسرها به قیافه دخترها حساس شده‌اند و باید حتماً این موارد را در نظر گرفت.

از پسرها می‌پرسم می‌خواهند دختر شبیه کدام هنرپیشه باشد؟
میرمرعشی نیز درخصوص ظاهر دخترها گفت: من از مادر پسرها درخواست می‌کنم که از پسرشان بپرسند مدنظرشان این است که دخترخانم شبیه کدام هنرپیشه باشد؟

ما واسطه‌گر ازدواجیم، نه بازاریاب کالا!/ به این افراد اصلاً نباید دختر معرفی کرد
اما بنی‌جمالی در این خصوص معتقد است: به نظرم حد ورود به این جزییات ظاهری نباید به این صورت باشد. ما واسطه‌گر ازدواجیم، نه بازاریاب کالا در یک سوپر مارکت. وقتی شما به طرف اجازه می‌دهید در این حد وارد جزییات شود، انگار دارید کالا می‌فروشید و انقدر شأن و سطح دختر را پایین می‌آورید که فرد جرأت می‌کند در این زمینه‌ها اظهارنظر کند. فردی که انقدر درگیر ظاهر است، اصلاً نباید به او دختر معرفی کرد. 

زینب قیاسی؛ واسطه‌گر دیگر ازدواج که حدود 10 سال است مشغول به این فعالیت است، گفت: من رشته علوم تربیتی خوانده‌ام و طی این تجربیات و تحصیلاتم به این نتیجه رسیدم که آن کفویتی که باعث دوام زندگی می‌شود، شخصیت و روان‌شناسی زوجین است. ازدواج‌هایی موفق است که از لحاظ معیارهای انتخاب همسر این کفویت را داشته باشند. وقتی فرد بداند آرامش‌اش در چه چیزی است، موفق است. فرد ممکن است رنگ قرمز را دوست داشته باشد و فکر کند که این رنگ به او آرامش می‌دهد؛ درحالی‌که اگر بداند این رنگ اضطراب‌آور است و علت این اضطراب‌هایش هم همین رنگ قرمزی است که اطرافش پر کرده است، این علاقه را کنار می‌گذارد و می‌فهمد که این، مطلوب او نیست. 

به دلیل این‌که اغلب با مادرها و خواهرها در ارتباطیم، سلیقه و نگاه پسرها را دریافت نمی‌کنیم
وی افزود: در گروه محسنین که از یک‌سال‌ونیم پیش آغاز به کار کرده است، گروه بزرگی از دخترها و پسرهای مجرد که با هم کار می‌کردند، به مسئول گروه مراجعه می‌کردند و از آن‌ها تقاضای معرفی برای ازدواج داشتند. آغاز کار به این صورت بود و بحث واسطه‌گری محسنین، به این صورت شروع شد، اما وقتی وارد آن شدیم، مشکلات را دیدیم و فهمیدیم آن‌چه در حاشیه قرار دارد، ویژگی‌های پسر، شخصیت او و این‌که چه چیزهایی هم‌کفو اوست، است؛ چیزی که اصلاً به آن توجه نمی‌شود. یعنی وقتی دختر و پسر به هم معرفی می‌شوند، اگر پیش برود یا نرود، به بله‌بران برسد یا نرسد، تازه اگر پیش مشاور بروند، می‌فهمند به هم می‌خورند یا خیر. این فضیه برای من دغدغه بود و توانستم در ذهن خودم آن را بررسی کنم و با چند نفر از دوستانم هم مطرح کردم. از طرفی پای درددل مردان هم نشستیم و حرف‌های آن‌ها را هم شنیدیم. ما به دلیل این‌که اغلب با مادرها و خواهرها در ارتباطیم، سلیقه و نگاه پسرها را دریافت نمی‌کنیم. مثلاً می‌بینیم که مادر، دختر محجبه برای پسرش می‌خواهد و به ما هم این مشخصات را می‌دهد، ولی وقتی پسر وارد خواستگاری می‌شود، می‌فهمیم که اصلاً دنبال دختر محجبه نیست. 

واسطه‌ها باید سعی کنند رواشناسی پسر دستشان بیاید/ پسرها آنجلینا جولی می‌خواهند با اخلاق حضرت زهرا (س)
این واسطه‌گر ازدواج با بیان این‌که این سیستم واسطه‌گری شاید در گذشته پاسخ‌گو بود، ولی در حال حاضر جواب نمی‌دهد، گفت: واسطه‌ها باید سعی کنند رواشناسی پسر دستشان بیاید. پسری که خط ابروی یک دختر برایش مهم است، مشکل ذهنی دارد و این مشکل باید با مشاور حل شود. پسرهای ما الان آنجلینا جولی می‌خواهند با اخلاق حضرت زهرا (س). تا این قضیه حل نشود، مشکل واسطه‌گری‌ها و بعد هم مشکلات بعد از ازدواج درست نخواهد شد. اگر این پسر بفهمد که دختری با این خصوصیات لزوماً به درد او نمی‌خورد، این مشکلات حل خواهد شد. 

قیاسی ادامه داد: همه پسرها اگر آدم سالم جسمی ‌و جنسی باشند، نیاز و میل به ازدواج دارند، اما وقتی از یک سو این نوع نگاه را دارند و از سوی دیگر سختی‌ها و موانع را هم شاهد هستند و همچنین می‌توانند خیلی راحت در اجتماع نیازهای جنسی‌شان را تأمین کنند، به ازدواج تن نمی‌دهند.

به‌عنوان واسطه‌گر، مادرها را تشویق می‌کنم که نگاه پسرهایشان را بگویند نه نظرات خودشان را
امیری اما معتقد است که عمدتاً خانواده‌ها خواسته‌های فرزندانشان را می‌دانند. وی در این زمینه ادامه داد: من خودم خیلی دقت می‌کنم که آیا این معیار، خواسته پسر هم هست یا صرفاً خواسته خانواده است. حتی پیش می‌آید که مادر به من می‌گوید من دلم می‌خواهد عروسم چادری باشد، ولی پسرم مانتویی می‌خواهد. من به‌عنوان واسطه‌گر مادرها را تشویق می‌کنم که نگاه پسرهایشان را بگویند نه نظرات خودشان را. 

خودم را در چارچوبی که آن فرد تعیین کرده است، قرار نمی‌دهم
قیاسی در ادامه با تأکید بر این‌که واسطه‌گرها می‌توانند در اصلاح نگاه پسرها و دخترها به ازدواج مؤثر باشند، گفت: من از تجربه‌ام می‌گویم. به نظر من می‌شود نگاه‌ها را تغییر داد. البته حتماً بایستی یکسری حدود کفویت وجود داشته باشد. مثلاً یک فرد روستایی که به شغل دامداری یا کشاورزی مشغول است، با یک دختر شهری شاغل، کفویت ندارند، یا حتی برخی قومیت‌ها مانند کرد و ترک نمی‌توانند با هم سازگاری داشته باشند، ولی من بحثم این است که وقتی پای صحبت با فرد می‌نشینیم و دستمان می‌آید که این فرد به لحاظ روانشناسی چگونه است، راحت‌تر می‌توان به او برای ازدواج، مورد معرفی کرد. فردی فرم پر کرده و آورده است که دختر حتماً 6 سال از من کوچک‌تر باشد، یا قدش از 170 کمتر نباشد، ولی من خودم را در چارچوبی که آن فرد تعیین کرده و فرم پر کرده است، قرار نمی‌دهم. ازطرفی بالغ بر دو ماه با هر فرد صحبت می‌کنم و خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را مورد حلاجی قرار می‌دهم و تا جایی هم که مقدور باشد، روی معیارها و دلایلش چالش می‌کنم. بعد با توجه به این صحبت‌ها، به او می‌گویم که چه شخصیتی به دردش می‌خورد و آیا اصلاً لازم است که همسر مورد نظرش حتماً 6 سال کوچک‌تر از او باشد یا خیر. به نظر من پسرها اغلب دنبال زن به‌ساز هستند و اگر این نوع دختر به آن‌ها معرفی شود، از خیلی از معیارهایشان پایین می‌آیند. با روشی که من دارم، این اتفاق می‌افتد. در این روش اغلب مواردی که در واسطه‌گری به هم معرفی می‌شوند، نهایت در دومین معرفی، به ازدواج ختم می‌شود.

ما باید بدانیم که نمی‌توانیم تمام دلایل موجود را مرتفع کنیم
اما بنی‌جمالی؛ واسطه‌گر دیگر ازدواج در ادامه با تشبیه واسطه‌گری و مقولات اجتماعی از لحاظ پیچیدگی و چندعلتی‌بودن، اظهار داشت: عدم تحقق نتیجه در واسطه‌گری‌های ما دلایل متعددی دارد. ما باید بدانیم که نمی‌توانیم تمام دلایل موجود را مرتفع کنیم. روش شما بیشتر در مواقعی انفاق می‌افتد که شما فرد مقابل را می‌شناسید و افرادی هم که برای واسطه‌گری‌شان اقدام می‌کنید، محدودند. بهترین حالت در امر واسطه‌گری دقیقاً همین روشی است که شما دارید. این روش، همان روشی است که شاید در گذشته هم بوده و نتایج خوبی هم داشته است. 

وی ادامه داد: در گذشته امام جماعت مسجد و خانم‌جلسه‌ای محله، دخترها و پسرهایی که می‌شناختند را به هم معرفی می‌کردند. این‌ها در یک فرآیند زمانی 30- 20 ساله، فرد، اقوام و خانواده‌اش را با جزییات می‌شناختند و با این آگاهی و شناخت، نزدیک‌ترین فرد را به او معرفی می‌کردند. من خودم سعی می‌کنم افراد را به این روش به یکدیگر معرفی کنم. بعد از اولین معرفی هم آن‌ها را پیگیری می‌کنم و صحبت می‌کنم تا نوع نگاهشان به ازدواج را دربیاورم، ولی من آدم‌هایم محدود است. خیلی غریبه‌ها را قبول نمی‌کنم و برایشان معرفی نمی‌کنم. ضمن اینکه ما متأسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اگر کسی شما را قبول نداشته باشد، ساعت‌ها هم با او صحبت کنید، باز هم به نتیجه نمی‌رسید. اگر بشود سیستمی‌ داشت که این کار روانشناسی و ارزیابی صورت گیرد، خیلی خوب است. خیلی مواقع هم در گفتگوهای عمومی ‌می‌توان این تغییر ذهنیت را ایجاد کرد.

این کاری که شما می‌کنید کار رواشناسی و مشاوره است، نه کار واسطه‌گری
امیری در مخالفت با این روش گفت: این کاری که شما می‌کنید کار رواشناسی و مشاوره است، نه کار واسطه‌گری. این دو با هم تفاوت بسیاری دارند. برای واسطه‌گری که هزاران مشغله دارد، اصلاً امکان این نوع بحث‌ها وجود ندارد. 

اگر واسطه‌گرها فقط به ظاهر دختر اکتفا کنند، به نتیجه نخواهند رسید
قیاسی در جواب اظهار داشت: نظر من این است که افرادی که در واسطه‌گری کار می‌کنند، فقط به مشخصات سن، وزن، قد، چهره، تحصیلات و ... اکتفا نکنند؛ چراکه به نتیجه نخواهند رسید. هزار مورد هم با این روش معرفی کنیم، کمتر از 10 تای آن به ازدواج ختم می‌شود. اگر ما می‌خواهیم در ازدواج پیش برویم، باید فراتر از این ظواهر حرکت کنیم و در مورد خلقیات و روحیات هم حرف بزنیم و ارزیابی و بررسی داشته باشیم. من حیطه کاری‌ام مردان مذهبی است. جالب اینجاست که خیلی از مردان مذهبی، نگاه مثبت و شناخت درستی از دخترهایی که محجبه هستند و باحیا رفتار می‌کنند، ندارند و اصلاً فکر نمی‌کند که این دخترها می‌توانند به درد آن‌ها بخورد، اما اگر واسطه‌گری باشد که دو طرف را بشناسد و بداند این دو به درد هم می‌خورند و آن‌ها را به هم معرفی کند، می‌تواند مثمرثمر باشد. 

برخی فرم‌ها در درازمدت می‌تواند ذائقه افراد را تغییر دهد
وی افزود: من خودم به لیست‌هایی که دارم، بدون شناخت، فردی را اضافه نمی‌کنم. حتماً باید فرد مورد نظر را بشناسم، دختر و پسر را می‌شناسم، حتی سعی می‌کنم با دختر دوست شوم و با او صحبت کنم تا بیشتر او را بشناسم. به نظر من نباید بی‌دلیل افراد را به هم معرفی کرد. این روش وقت‌گیر است، ولی نتیجه‌بخش است. 

این واسطه‌گر ازدواج با اشاره به فرم‌هایی که توسط واسطه‌گرها تکمیل می‌شود و صرفاً به مشخصات ظاهری افراد می‌پردازد، گفت: برخی فرم‌ها در درازمدت می‌تواند ذائقه افراد را تغییر دهد. مثلاً این‌که می‌پرسد رنگ چشم فرد مقابل چه باشد؟، شاید تا قبل از این بسیاری از افراد اصلاً به این فاکتور فکر نکرده باشند، ولی وقتی ذکر می‌شود، در مورد آن فکر می‌کنند و به مرور تغییر ذائقه حاصل می‌شود. با این روش هم به‌طور پیوسته معیارهای پسرها بالاتر می‌رود و دخترها کوتاه می‌آیند. 
دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان گفت: من پیشنهاد تشکیل شورای حل اختلاف تخصصی را دادم که این شورا در حال تشکیل است و متشکل از روانشناس، حقوق‌دان، پزشک، روحانی و مشاور خانواده است تا بتوانند به صورت میان‌رشته‌ای مشکلات خانواده را حل کنند.

به گزارش خبرنگار مهرخانه، اولین نشست از نشست‌های سه‌گانه «تحکیم خانواده و سازمان‌های مردم‌نهاد» با عنوان «بحران افزایش طلاق و کاهش ازدواج، علل و تبعات آن در جامعه» به همت سازمان مردم‌نهاد خانواده سلامت بنیان صبح امروز در اداره کل ورزش و جوانان استان تهران برگزار شد.

در این نشست حمیدرضا گرشاسبی؛ مشاور وزیر وزیر و جوانان و مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران، طی سخنانی گفت: در حال برنامه‌ریزی هستیم تا در کفه ورزش و جوانان، بخش جوانان را پررنگ کنیم؛ چراکه این بخش در سایه ورزش مظلوم مانده و امیدواریم بتوانیم عدالت را رعایت کنیم. برنامه ما این است که بخش جوانان در همه عرصه‌ها به‌صورت تشکل‌های مردم‌نهاد که در جهت کاهش آسیب‌ها فعالیت دارند، قوت گیرد و حداقل گزارش عملکرد خوب آن‌ها را به مقامات بالادست ابلاغ کنیم.

36 دستگاه در بخش جوانان وظیفه دارند/ آمارهای طلاق باید دقیق شوند
وی با بیان این‌که هدف وزارت ورزش و جوانان توسعه ارتباط میان سمن‌ها و دستگاه‌های مرتبط با امر جوانان است، اظهار داشت: طبق ماده 41 برنامه پنجم توسعه 36 دستگاه موظف هستند از اعتبارات خود برای بخش جوانان استفاده کنند. در حال حاضر هم کارهای خوبی انجام می‌شود، اما ما در بحث آماری موفق نبوده‌ایم و همیشه استان تهران از لحاظ آماری عقب‌تر از سایر استان‌هاست. گفته می‌شود که تهران بیشترین میزان طلاق را دارد، اما آیا این آمار دقیق است؟ استان‌های مذهبی که طلاق در آن‌ها مذموم است، آمار طلاق پایینی دارند؛ چون ساکنان این استان‌ها برای طلاق‌گرفتن به سایر شهرها مانند تهران مراجعه می‌کنند. این آمار باید دقیق و واقعی شود. آمارهایی هم وجود دارد که برخی از افراد به‌صورت توافقی برای گرفتن تسهیلات، ازدواج غیرواقعی انجام می‌دهند و بعد هم به‌صورت توافقی جدا می‌شوند. 

تا سال آینده 300 سمن در تهران خواهیم داشت
مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران افزود: اگر دولت مسئله ازدواج و طلاق را به سمن‌ها بسپرد و فقط نظارت کند، این آمارها کاهش پیدا خواهد کرد. اثرات ورود دولت به مسایل مردمی، اصلاً مطلوب نیست. قبل از آغاز به کار دولت یازدهم، حدود 700 سمن در کشور و 25 سمن در تهران وجود داشت که بسیاری از این سمن‌ها فاقد مجوز بودند. الان 80 تا 90 سمن در حال ثبت است و تا پایان سال تعداد این سمن‌ها به 100 می‌رسد. تا سال آینده نیز تعداد این سمن‌ها به بالای 300 سمن خواهد رسید که این سمن‌ها می‌توانند بازوانی برای نظام باشند. 

به گزارش مهرخانه، در ادامه این نشست، سیاوش شهریور؛ مدیرکل امور اجتماعی استانداری تهران، طی سخنانی گفت: خانواده در عصر سنت، همبسته، وابسته و بسیار گسترده بود و دختران و پسران در سنین پایین ازدواج می‌کردند، اما جامعه امروز دچار تحول شده و این تحول ما را از ساختار خانواده پیشین جدا کرده است. امروزه زن برخلاف گذشته می‌خواهد در تصمیم‌سازی و فرماندهی شریک باشد و شغل و مشارکت اجتماعی نیز داشته باشد؛ اتفاقی که از نگاه مردان 40 سال پیش جرم و گناه بود. 

70 درصد طلاق‌ها در ایران توافقی است/ 80 درصد اختلاف‌ها به این دلیل است که زن و مرد حرف یکدیگر را نمی‌فهمند
وی عنوان داشت: زن امروزی اندیشه و دانش پیدا کرده و گفتمان متجدد را نیز از رسانه‌ها گرفته است، اما شما می‌خواهید با چفت سنت و تحکم او را به زندگی سنجاق کنید. 70 درصد طلاق‌ها در ایران توافقی است؛ یعنی ما به این فهم رسیده‌ایم که نمی‌توانیم با هم زندگی کنیم و می‌خواهیم جدا شویم. 80 درصد اختلاف‌ها به این دلیل است که زن و شوهر زبان یکدیگر را نمی‌فهمند؛ چون در دو جزیره جدا از هم بزرگ شده و زندگی‌ کرده‌اند. 

شهریور افزود: در گذشته، دختران را از 5 سالگی از پسران جدا می‌کردند، اما این دختر در 9 سالگی ازدواج می‌کرد و پسر هم در سن پایین ازدواج می‌کرد. آن‌ها اگر با هم قرابتی هم نداشتند از همان سن پایین با هم خو می‌گرفتند؛ چون کوچک بودند و بعد از چند سال مثل هم می‌شدند. الان براساس تربیت سنتی بچه‌ها را از هم جدا می‌کنیم، اما این دختر می‌خواهد در جامعه مدرن زندگی کند. به هر حال، این تضاد در ساخت تربیتی ما وجود دارد. وضعیت ازدواج‌ها به این صورت است که دختر و پسر در دو خانواده متفاوت زندگی کرده‌اند و حالا که به سن 30 سال رسیده‌اند و می‌خواهند با هم ازدواج کنند، دو آدم کاملاً متفاوت هستند که از چهره هم خوششان آمده و می‌خواهند زیر یک سقف بروند. برای همین است که بسیاری از ازدواج‌ها در همان سال‌های اول منجر به طلاق می‌شود. 

65 درصد ازدواج‌ها منجر به طلاق عاطفی می‌شوند
مدیرکل امور اجتماعی استانداری تهران با اشاره به این‌که جامعه ما از نظر اخلاقی در حال نابودی است، اظهار داشت: ریاکاری که بدتر از شرک است، دروغ‌گویی، بی‌اعتمادی به‌یکدیگر و... در جامعه ما گسترش یافته است. پسر یا دختری که هم‌زمان با 6 نفر دوست است فردا نمی‌تواند با یک نفر یعنی همسر خود بماند و زندگی کند. زن و شوهرهای قدیم قهرمان، قطب‌نما و وکیل خانه بودند. درست است که مرد سلطه داشت و شاید خشن به نظر می‌رسید، اما همسرش را دوست داشت. الان رابطه‌ها با نامه‌های پرسوزوگداز و عاشقانه شروع می‌شود، اما هیچ تعهدی بین دو طرف حکم‌فرما نیست. سرمایه اجتماعی و اعتماد آسیب دیده است، راست‌گویی وجود ندارد و ما هفت‌رنگ شده‌ایم. جامعه ما بیمار و ضعیف است و آسیب‌های زیرساختی ما در حوزه اخلاق زمینه‌ساز هزاران آفت است. آمارها می‌گویند 65 درصد ازدواج‌ها منجر به طلاق عاطفی می‌شوند که رقم ویران‌گری است. 

نقش NGOها در بازتعریف ارزش‌ها و باورها/ دخالت خانواده‌ها؛ عامل 70 درصد طلاق‌ها در کشور
وی در خصوص وظیفه NGOها در شرایط فعلی گفت: شما باید افق مسئولیت جهانی NGOها را بپذیرید. روزی، بازار و روحانیت عناصر پیش‌برنده اجتماعی بودند، امروز هم شما NGOها باید مسئولیت بسیج زنان و مردان و دلسوزان را برای اصلاح حوزه اجتماعی بپذیرید. نسل جدید طبقه متوسط شهری ارتباط خود را با بسیاری از ارزش‌ها و باورها از دست داده است و شما وظیفه بازتعریف این ارزش‌ها در دوره مدرن و واردکردن دین در این حوزه را دارید. پیامبر (ص) برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شدند. شما ارزش‌ها را مانند استوانه‌ای ببینید که در قاعده آن ارزش‌های قرآنی قرار دارد. 

شهریور ضمن بیان این مطلب که 70 درصد ازدواج‌ها را خانواده‌های دختر و پسر از هم می‌پاشند، عنوان داشت: NGOها باید همبستگی اجتماعی و عمل دسته جمعی داشته باشند تا بتوانیم در مقابل این تغییرات مقاوم باشیم. ما باید فهم خود را از تغییرات اجتماعی دگرگون کنیم‌. جمهوری اسلامی به عنوان نهاد حکومتی وظیفه دارد در حوزه ساخت و قانون وارد شود، اما نباید در جزییات ورود کند. پیوندهای عقیدتی، ایدئولوژیک و روحی و معنوی در NGOها شکل می‌گیرد و رسالت تاریخی نجات سرزمین برعهده شما NGOهاست. سبک زندگی و جهان‌بینی مردم تغییر پیدا کرده است و شما موظف هستید در این زمینه مداخله داشته باشید. 

حدود 2000 زندانی مهریه در کشور وجود دارد
به گزارش مهرخانه، در ادامه این نشست، محمد معصوم‌زاده؛ عضو هیئت مدیره و رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان، طی سخنانی گفت: تیرماه سال 93 رییس ستاد دیه کشور اعلام کرد که 7500 زندانی نیازمند در انتظار جشن گلریزان ماه رمضان هستند که حدود 2000 نفر از آن‌ها زندانی مهریه هستند. بعد از تعمق در برخی قوانین و تعالیم فقهی و راهکارهای جاری، فرضیه‌ای مطرح می‌شود مبنی بر این‌که برخی قوانین و تعالیم فقهی ما وقتی از آن‌ها برداشت نادرست می‌شود، ما را ترغیب به اختلاف می‌کند. در واقع، قوانین به ما می‌گویند تنها یک اهرم داری که موقع اختلاف باید از آن استفاده کنی و راهکار دومی وجود ندارد. الان بسیاری از صاحب‌نظران حوزه خانواه به کنج‌ها رفته‌اند و اصلی‌ترین منبع رفع اختلاف‌های خانواده، قوه قضاییه و دادگستری است و زوجین باور دارند برای رفع اختلاف، تنها یک راهکار دارند و آن هم مراجعه به قاضی است. 

70 درصد تقاضاهای طلاق توسط زنان ارایه می‌شود
وی با اشاره به این‌که 70 درصد تقاضاهای طلاق توسط زنان ارایه می‌شود و 80 درصد این افراد در کمتر از یک‌سال ابراز پشیمانی می‌کنند، عنوان داشت: برخی از قوانین و شروط ضمن عقد و فرافکنی‌ها باعث شده است که زن و مرد نسبت به هم گارد بگیرند و برداشت نادرست ما از قوانین هم باعث شده است احساس کنیم زن و مرد در میدان مبارزه قرار دارند؛ درحالی‌که زندگی زناشویی یک تعامل است و هر دو طرف یا در این تعامل شکست می‌خورند یا پیروز می‌شوند و این‌گونه نیست که یک نفر شکست بخورد و دیگری پیروز شود. 

رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان ضمن بیان این مطلب که ما در زندگی زناشویی به دنبال کشف مقصر نیستیم، خاطرنشان کرد: ما نباید احساس کنیم که حتماً باید به نفع یک طرف صحبت کنیم. اسلام حقیقی طرف جنسیت را نمی‌گیرد، بلکه طرف خانواده است. دین جهان‌شمول باید نگاه جهان‌شمول هم داشته باشد؛ نه این‌که نگاه آن به یک جنس سوگیرانه باشد. 

عواملی که موجب ارایه تقاضای طلاق می‌شوند
معصوم‌زاده‌ تصریح کرد: مواردی مانند زیرساخت‌های ضعیف آموزش و نداشتن باور به آموزش، نقش پدران و مادران، اعتیاد، مسایل اقتصادی، دخالت‌های فامیلی، داشتن نگاه تابویی به مشاوره و روانشناسی، همسرآزاری، دین‌گریزی، خیانت به همسر که آمار آن تکان‌دهنده است، همه در بروز یک تقاضای طلاق نقش دارند. ما تنها می‌گوییم چرا زن تقاضای طلاق می‌کند و شوهرش را به زندان می‌اندازد و صرفاً او را متهم می‌کنیم، اما این اتفاق دلایل متعددی دارد که باید به همه آن‌ها توجه شود. تقاضای طلاق می‌تواند ریشه در دوران کودکی هم داشته باشد. دختربچه از مهد تا دانشگاه فقط هم‌جنس خود را می‌بیند و وقتی قرار است ازدواج کند، شکل آن رابطه متفاوت است و طبیعی است که دچار چالش شود. 

وی در خصوص ضعف آموزش در کشور اظهار داشت: دخترها و پسرها به محض این‌که 18 ساله می‌شوند، قوی‌ترین آموزش‌های رانندگی را می‌بینند، اما وقتی صحبت از آموزش‌های قبل از ازدواج می‌شود، همه نگاه تابویی به این مسئله دارند. برای راهنمایی و رانندگی آموزش وجود دارد، اما برای ازدواج تقریباً آموزشی نیست. نظام فقهی ما از اخلاق فاصله گرفته است. وقتی صحبت از دین می‌کنیم فقه، اعتقادات و اخلاق مطرح می‌شود، اما در جامعه ما اخلاق نادیده گرفته شده است. 

برخورد گزینشی با دین یکی از عوامل طلاق است
رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان در ادامه گفت: برخورد گزینشی با دین، برداشت شخصی از تعالیم دینی و فاصله بین تعالیم دینی و رویه‌های جاری در جامعه، از علل دیگر طلاق است. در میان زوج‌های متدین هم اختلافات زناشویی وجود دارد و برخی از آن‌ها از هم جدا می‌شوند که این مسئله برای برخی جای سؤال دارد.‌ ما می‌دانیم که بسیاری از تعارض‌ها ایجاد استرس می‌کند و اگر کسی باور دینی محکمی داشته باشد، اما ببیند که در جامعه به این باورها عمل نمی‌شود، دچار تعارض خواهد شد.

معصوم‌زاده با اشاره به برخی از قواعد تعارض‌برانگیز بیان داشت: یکی از این قواعد مسئله موظف‌بودن زن به تمکین از شوهر است. در هنگام عقد زوج، زوجه را وکیل می‌کند که اگر به شروط ضمن عقد عمل نشود، زوجه می‌تواند با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه، خود را مطلقه کند، اما آیا بهتر نبود بگویند زوجه می‌تواند پس از مراجعه به مشاور و دریافت راهکارهای کافی خود را مطلقه کند؟ یعنی با اضافه‌کردن این مسئله می‌توانند این پیش‌داوری که شروط ضمن عقد در ذهن زوجین می‌گذارد را اصلاح کنند. طلاق اولین راهکار نیست. 

کلمه طلاق را از عقدنامه پاک کنید
وی افزود: سوءرفتار و سوءمعاشرت به‌حدی‌که زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند، از جمله اختیاراتی است که زوجه می‌تواند تقاضای طلاق کند، اما بهتر بود قبل از آن بگویند زوجه می‌تواند پس از مراجعه به مشاور و دریافت گواهی از مشاور، به دادگستری مراجعه کند و اختیار تصمیم‌گیری را به قاضی صالح واگذار نماید.‌ بهتر است کلمه طلاق را از عقدنامه‌ها پاک کنند. 

رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان با اشاره به قانونی دیگر در زمینه خانواده گفت: اگر زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر ترک کند، زوجه قادر است طلاق بگیرد، اما آیا اگر زن هم زندگی را ترک کند، زوج می‌تواند او را طلاق دهد؟ بله، حق طلاق دست مرد است، اما به هر حال باید مهریه را بپردازد. به نظر می‌رسد شروط ضمن عقد ما زن و مرد را به گاردگیری در برابر یکدیگر تشویق می‌کنند. مورد دیگر این است که اگر زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار کند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار نکند، زوجه می‌تواند طلاق بگیرد، اما اگر خیانتی به وقوع پیوست، قانون مسکوت است. یعنی ما هم داریم مردان را ترغیب می‌کنیم به این‌که ازدواج نکنند و رابطه پنهانی داشته باشند تا طلاقی هم به وقوع نپیوندد و هم زنان اگر رابطه بیرون از چارچوب خانواده را تجربه کردند، هیچ شرطی نیست که بتواند ایجاد بازدارندگی کند. 

با نگاه صرفاً حقوقی و شروط ضمن عقد نمی‌توان بقای خانواده را تضمین کرد
معصوم‌زاده در ادامه تصریح کرد: ما اساساً معتقدیم با شروط نمی‌توانیم از اضمحلال یک خانواده جلوگیری و با داشتن نگاه صرفاً حقوقی نمی‌توانیم بقای خانواده را تضمین کنیم. سؤال این‌جاست که چقدر وحدت رویه بین قواعد فقهی و توصیه‌های روانشناسی و سنت‌های جاری جامعه وجود دارد؟ اگر نتوانیم وحدت رویه و تلازم بین این چند فاکتور ایجاد کنیم، دچار اشکال می‌شویم. وقتی برداشت شتاب‌زده از بسیاری از شروط ضمن عقد شود، با آن‌چه مکتب متعالی اسلام می‌خواهد، در تعارض قرار می‌گیرد. مکتب متعالی اسلام رفع اختلاف توسط داوران را می‌خواهد. 

شورای حل اختلاف خانواده در حال تشکیل است
رییس کارگروه دین و معرفت سمن خانواده سلامت بنیان عنوان داشت: من پیشنهاد تشکیل شورای حل اختلاف تخصصی را دادم که این شورا در حال تشکیل است و متشکل از روانشناس، حقوق‌دان، پزشک، روحانی و مشاور خانواده است تا بتوانند به صورت میان‌رشته‌ای مشکلات خانواده را حل کنند. گرایش به اخلاق و محبت‌کردن به زن و فرزندان می‌تواند ضامن بقای خانواده باشد. اگر می‌خواهیم نگاهی دینی به خانواده داشته باشیم باید نگاهمان هم فقهی، هم اعتقادی و هم اخلاقی باشد. 
دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 تغییر جنسیت از موضوعاتی‌است  که برای بسیاری از مردم ابهام و سوء تفاهم‌هایی‌ ایجاد کرده و تبدیل به یک معضل اجتماعی از نظر فرهنگی و حقوقی برای کشورمان شده‌است.
غزال زعفرانی، وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه ده‌ها پرونده در خصوص تغییر جنسیت داشته و به همین دلیل تجربه  زیادی در حل مشکلات حقوقی اختلال هویت جنسی (تراجنسی) دارد. او از سال ٨٣ ازاعضای پیوسته و فعال کارگروه حقوقی انجمن ایرانی مطالعات زنان است. غزال زعفرانی در مورد ابهامات این موضوع  با روزنامه قانون گفت‌وگو کرده‌است.
  لطفا در خصوص اختلال هویت جنسی و عمل تغییر جنسیت توضیحاتی بدهید؟
اختلال هویت جنسی یا تراجنسی (ترنس سکچوآلیسم)اختلالی‌است که شخص مبتلا به آن درجسم یک جنسیت، با هویت و روحیات جنسیت دیگر به سر می‌برد وهمواره ازین دوگانگی دچار آشفتگی است. تغییر جنسیت اقدامی‌است که فرد مبتلا به این اختلال با اخذ مجوز قانونی واز طریق انجام عمل‌های جراحی و طی مراحل درمانی، جسمش با هویتش یکسان می‌شود. یعنی اگر از نظر روحی مرد است و جسمش زن بوده، جسم او نیز به صورت یک مرد تغییر می‌یابد و برعکس.
  چرا این موضوع به یکی از دغدغه‌های فکری شما تبدیل شده‌است؟
روزی که یکی از دانشجویانم از من خواست تا در دفترم پذیرای یکی از دوستانش باشم تا در مورد مشکل حقوقی او را راهنمایی کنم، هیچگاه فکر نمی‌کردم که این دیدار آنقدر احساس تکلیف بر دوشم قرار دهد. آن روز فرا رسید. پسر جوانی نزد من آمد و در خصوص مسئله تغییر اسناد هویتی خود مشاوره خواست. با وجود مختصر توضیح قبلی که از دانشجویم در مورد او شنیده بودم، از شنیدن صحبت‌های این مرد جوان کمی گیج شدم زیرا تصور می‌کردم او دچار اختلال دو جنسیتی یا هرمافرودیت است اما بعد از ملاحظه اسناد پزشکی قانونی و توضیحات او دریافتم این  فرد از بدو تولد از نظر جسمی یک دختر سالم و بی‌نقص اما از نظر روح و هویت یک پسر تمام عیار بوده و تا قبل از طی روند پزشکی تغییر جنسیت از این دوگانگی جسم و روح چه رنج‌هایی کشیده‌است که در کلام نمی‌گنجد. به لطف خدا به سبب احساس اطمینانی که نسبت به اینجانب برای او ایجاد شد، چند شخص دیگر نیز به سبب مشکلات حقوقی مشابه نزد من آمدند و این دیدارها پرسش‌های بسیاری در ذهنم ایجاد کرد. به عنوان یک وکیل و دانش‌آموخته رشته حقوق بسیار تاسف خوردم که چرا در قوانین ما و همچنین کتب مرجع دانشجویان حقوق، فصلی، بحثی و مجالی در خصوص معرفی این افراد و بررسی وضعیت حقوقی آنان وجود ندارد؟ به همین جهت تصمیم گرفتم شخصا مطالعه در خصوص وضعیت حقوقی و دغدغه‌های اجتماعی این افراد را آغاز کنم.

   آیا وضعیت حقوقی این افراد در قوانین ما مورد بررسی قرار گرفته است؟

خیر، متاسفانه در قوانین ما از مبتلایان به این اختلال و وضعیت حقوقی آنها پس از تغییر جنسیت سخنی به میان نیامده و مسائل حقوقی نظیر وضعیت ازدواج سابق بر تغییر جنسیت، سهم‌الارث و... مربوط به این افراد نامشخص است و تنها بند 18ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب  سال 1391دادگاه صالح برای رسیدگی به درخواست صدور مجوز برای تغییر جنسیت را دادگاه خانواده معرفی می‌کند و همچنین در یک نظریه اداره حقوقی به شماره 7/92/1442 مورخ 4/8/92 به تبیین5 مورد به شرح ذیل پرداخته است:

1) جواز تغییر جنسیت و غیر ترافعی بودن درخواست مربوط به آن
2) لزوم اخذ مجوز لازم برای انجام این عمل از دادگاه صالح
3) لزوم اخذ نظریه پزشکی قانونی و بررسی سایر اوضاع و احوال پس از تحقیق از شخص متقاضی توسط دادگاه
4) غیر مالی و قابل تجدید نظر بودن رای صادره
5) قابلیت تعقیب کیفری فرد بعد از تغییر جنسیت به خاطر انجام عملی که از مصادیق مجرمانه ماده 638 قانون مجازات اسلامی

   باتوجه به سکوت قانون، وضعیت حقوقی این افراد توسط چه مرجعی مشخص می‌شود؟ مثلا اگر شخص مبتلا که ظاهرا یک زن است با مردی ازدواج کرده و فرزندی نیز به دنیا آورده باشد وسپس تغییر جنسیت بدهد، وضعیت این ازدواج و رابطه او با فرزندش چه می‌شود؟

خوشبختانه در این خصوص فقه شیعه خلأ قانونی موصوف را پر کرده و با بررسی ابعاد مختلف روابط و اوضاع و احوال حقوقی این افراد، راهگشا بوده‌است که سرآمد آنها فتاوای حضرت امام خمینی (س) است زیرا ایشان در کتاب تحریرالوسیله مسائل مربوط به این اشخاص را ذیل عنوان مسائل مستحدثه مورد بررسی و تدقیق قرار داده‌اند که در زمره مسائل جدید فقه شیعه قرار گرفته‌است. این درحالی‌است که کلیسای کاتولیک و فقهای اهل سنت و برخی فقهای شیعه هنوز با این کار مخالف بوده و آن را به نوعی تغییر در خلقت خداوند می‌دانند.
در پاسخ به پرسش شما که در قالب مثال مطرح شد باید بگویم ازدواج مذکور محکوم به بطلان‌است چرا که در مثال شما بعد از تغییر جنسیت زوجه مرد می‌شود و ازدواج مرد با مرد حرام و جرم است.اما رابطه مادر و فرزندی که ذکر کردید الی الابد به همان صورت پا برجاست یعنی شخص مثال شما بعد از تغییر جنسیت نیز همچنان مادر فرزند خود است.

  اولین بار جواز عمل تغییر جنسیت در کشور ما چگونه و در چه سالی صادر شده‌است؟

در سال 1363 شخصی که دچار این اختلال بود خدمت حضرت امام (س) می‌رسد و مشکل خود و رنج‌های ناشی از آن را خدمت آن بزرگوار شرح می‌دهند.حضرت امام او را به سه پزشک معتمد خود جهت انجام معاینات معرفی می‌فرمایند و پس از تایید مسئله توسط آنها، حضرت امام فتوای تاریخی جواز تغییر جنسیت را صادر فرمودند. ضمن اینکه این فرد که فریدون ملک آرا نام داشته بعد از تغییر جنسیت با نام مریم خاتون ملک آرا زندگی جدید خود را آغاز می‌کند، درسال 1386 با کمک چند تن از پزشکان، موسسه‌ای به  نام «انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی در ایران»  را ثبت کرد ودر جهت کمک و ارائه خدمات به مبتلایان به این اختلال گامی مهم و قابل تقدیر برداشت.

  چگونه یک فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی می‌تواند جواز انجام عمل تغییر جنسیت و تغییر اسناد هویت را بگیرد؟

ابتدا متقاضی باید دادخواستی به خواسته صدور مجوز جهت انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به دادگاه خانواده‌ای که محل سکونت او در حوزه آن قرار دارد، تقدیم کند. دادگاه پس از بررسی، او را به پزشکی قانونی جهت معاینه و صدور گواهی معرفی می‌کند. در صورت تایید پزشکی قانونی، دادگاه مجوز انجام عمل جراحی و طی مراحل درمانی را صادر می‌کند. پس از انجام عمل جراحی متقاضی دادخواستی به انضمام مدارک پزشکی و گواهی انجام عمل جراحی به خواسته اثبات جنسیت و تغییر نام به طرفیت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه، تقدیم دادگاه می‌کند و پس از صدور دادنامه، اداره ثبت، احوال اسناد هویتی او را تغییر می‌دهد.

   میزان تقاضای تغییر جنسیت درجامعه ما چقدر است؟

ایران یکی از کشورهای پیشرو در عرصه صدور جواز و انجام عمل جراحی تغییر جنسیت در جهان است و با توجه به اینکه همجنس‌گرایی جرم است، افراد مبتلا به این اختلال نمی‌توانند با جسمی ناهماهنگ با هویت‌شان، براساس آنچه که روح‌شان اقتضا می‌کند شریک زندگی خود را انتخاب کنند.
 حتی افراد مبتلا از دیگر کشورهای منطقه نظیر عربستان و عراق برای انجام عمل جراحی به ایران سفر می‌کنند زیرا در کشورهای دیگر منطقه‏‏‏، تغییر جنسیت مجاز نبوده و عمل جراحی مربوطه انجام نمی‌شود.این در حالی‌است که در جوامع غربی و آمریکا نیز با توجه به عدم منع قانونی همجنس‌گرایی، این افراد اصرار چندانی به تغییر جسم خود و تحمل درد طاقت فرسای ناشی ازعمل‌های جراحی را ندارند و نهایتا اقدام به هورمون درمانی می‌کنند.البته عدم حمایت کلیسای کاتولیک از تغییر جنسیت، در پایین بودن میزان تقاضا، نقش بسزایی دارد.

  برخورد جامعه با این افراد را چگونه دیده‌اید؟

متاسفانه فرهنگ رایج در میان اکثریت افراد در جامعه، افراد مبتلا به این اختلال را به اشتباه منحرف جنسی قلمداد کرده و همواره رفتارهای ستیزه‌جویانه و طردکننده‌ای با این بیماران دارند.این واکنش منفی موجب تاثیرات زیانبار و گاه غیر قابل جبران بر زندگی این افراد شده‌است تا جایی که باعث افسردگی وحتی خودکشی شده و در حالت عکس نیز این افراد را تبدیل به افرادی جامعه‌ستیز و پرخاشگر کرده‌است. بسیاری از خانواده‌های بیماران با عدم پذیرش و فرافکنی دربرابر این مسئله موجب آزار آنها می‌شوند. متاسفانه در مواردی شاهد قتل این اشخاص توسط خانواده‌های آنها به تصور اینکه آنان به انحراف جنسی مبتلا شده‌اند بودیم. جا دارد اشاره‌ای به این نکته داشته باشم که جامعه و خانواده‌ها تغییر جنسیت یک زن به مرد را راحت‌تر از حالت عکس آن می‌پذیرند و این رفتار متاسفانه ناشی از فرهنگ مرد سالاری در جامعه ما می‌تواند باشد.

  سخن آخر شما به عنوان یک وکیل دادگستری و فعال مدنی در مورد حقوق و وضعیت این افراد در جامعه چیست؟

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، ایران جزو کشورهای پیشتاز و پیشرفته درعرصه انجام اعمال جراحی تغییر جنسیت بوده وشریعت انور و مراجع عظام ما نیز برخوردی بسیار مدبرانه، روشن و انسانی با این مسئله داشته‌اند ونهادهای دولتی نظیر بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) نیز با پرداخت وام برای انجام عمل جراحی، همگی سعی در کمک به این بیماران دارند. شایسته است مردم ما نیز دیدی منصفانه به این اشخاص داشته و از برخوردهای سطحی و آزار دهنده با کسانی که طبیعت خود موجب رنج و آلام آنها شده‌است پرهیز کنند ضمن اینکه برای رسیدن به این هدف و برابری فرهنگ غالب در جامعه با شرع انورمان، درجامعه توسط نهادهای دولتی و مردمی و همچنین فعالان مدنی و به موازات آن تدوین قوانین و فرهنگ سازی امری لازم و ضروری است. به امید روزی که تغییر جنسیت برای بیماران تراجنسی به عنوان حقی مشروع در شریعت ما و یکی از مصادیق حقوق بشر، مورد احترام همه افراد جامعه قرار بگیرد.
دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



آماری که در خصوص فراوانی طلاق‌ها در سال اول زندگی مشترک و همچنین در رده‌های سنی پایین وجود دارد نشان می‌دهد طلاق در کشور ما در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار دارد و افراد بسیار جوان کشور مبتلا به آن هستند که این مسئله زنگ خطر مهمی برای کشور است؛ زیرا نشان می‌دهد آسیب‌های خانوادگی و متعاقب آن آسیب‌های اجتماعی متوجه قشر بسیار جوانی است که به دلیل همین جوانی به ثبات لازم در زندگی دست نیافته‌اند.

به گزارش مهرخانه، همان‌طور که ازدواج همیشه و در همه جوامع اتفاقی مبارک بوده و همواره مورد تشویق بزرگان و مصلحان اجتماعی و حکام و دولت‌مردان قرار می‌گرفته؛ طلاق همیشه و در همه جوامع اتفاقی نامبارک و بسیار مذموم بوده و قبح بسیاری داشته است. در سال‌های اخیر تحت‌تأثیر تحولات اجتماعی گسترده و شتابانی که در کشور ما اتفاق افتاده، مسئله ازدواج و طلاق نیز شکل دیگری به خود گرفته است؛ به‌گونه‌ای که تعداد ازدواج‌ها به نسبت قبل کاهش و تعداد طلاق‌ها افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است و این آمار هر سال نگران‌کننده‌تر و خطرناک‌تر از سال قبل می‌شود.

افزایش 17 درصدی طلاق در سال 94
در سال 92، آمار کل طلاق‌ها به 155 هزار نفر رسید که نشان می‌دهد به‌طور متوسط روزانه 426 و در هر ساعت 16 واقعه طلاق به ثبت رسیده است. آمارهای سال 93 نشان می‌دهد در این سال حدود 163 هزار واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است. این آمار به‌طور متوسط روزانه 434 و در هر ساعت 18 طلاق را نشان می‌دهد که این میزان نسبت به سال قبل از آن حدود 4 درصد رشد داشته است. 

در 3 ماهه نخست سال 94 تعداد 32 هزار و 981 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 17.5 درصد افزایش داشته است. براساس این آمار، در هر ماه 13 هزار و 327 مورد، هر شبانه‌روز 430 مورد و هر ساعت 18 مورد طلاق در سه ماهه نخست سال جاری به ثبت رسیده است. 

تهران و البرز رکوردداران بیشترین طلاق و کمترین ازدواج
در سال 93 استان‌های تهران و البرز رکوردداران بیشترین طلاق و کمترین ازدواج بودند؛ به‌گونه‌ای که در این دو استان در مقابل هر 3 ازدواج 1 طلاق به ثبت رسیده است. آمارهای سال 93 نشان می‌دهد نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور 4.4 بوده؛ به عبارت دیگر، در مقابل هر 4.4 ازدواج ثبت‌شده، یک طلاق به ثبت رسیده است این در حالی است که در سال 91 نسبت ازدواج به طلاق 5.5 و در سال 92 این نسبت 5 بوده است. نگران‌کننده‌‌بودن این آمار زمانی خود را نشان می‌دهد که بدانیم در سال 83 نسبت ازدواج به طلاق 9.8 بوده؛ یعنی در ازای هر 9.8 ازدواج یک مورد طلاق اتفاق می‌افتاده است.

آمار جالب توجهی که در خصوص طلاق وجود دارد این است که در یک دهه اخیر یعنی از سال 83 تا 93 بیشترین ترکیب طلاق ثبت‌شده مربوط به ترکیب سنی مردان 25 تا 29 سال با زنان 20 تا 24 سال بوده است. به این ترتیب، در 10 سال اخیر، مردان و زنان این گروه‌ سنی بیشتر از مردان و زنان سایر گروه‌های سنی از یکدیگر جدا شده‌اند. این مسئله می‌تواند زنگ خطری برای جامعه باشد و ضروری است تحلیل‌های کارشناسی جامعی پیرامون آن صورت گرفته و تدابیری برای حل این مشکل اتخاذ شود. زیرا این آمار نشان می‌دهد علی‌رغم تأکیداتی که در خصوص مزایای ازدواج در سنین پایین صورت می‌گیرد، اما این ازدواج‌ها بیش از سایر ازدواج‌ها در معرض تهدید قرار دارند و این مسئله ضرورت توجه بیشتر در مرحله قبل از ازدواج و انتخاب همسر و همچنین در مرحله پس از ازدواج و آموزش مهارت‌های زندگی را می‌رساند.

بیشترین طلاق‌ها در سال اول زندگی مشترک اتفاق می‌افتد
آمار مهم دیگری که در خصوص طلاق وجود دارد به طلاق‌هایی برمی‌گردد که در سال اول زندگی مشترک اتفاق می‌افتد. در سال 83 میزان طلاق در سال اول زندگی 11 هزار و 40 مورد بود که این میزان در سال 92 با رشدی 90 درصدی به 22 هزار و 35 مورد رسیده است. 

بعد از آن نیز ازدواج‌های یک تا دو سال بیشترین تعداد طلاق را به خود اختصاص دادند که تعداد آن‌ها به 18 هزار و 659 مورد رسید. در سال 93 بیشترین طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌های کمتر از یک سال بود که تعداد 22 هزار و 860 مورد را شامل می‌شد. پس از آن نیز ازدواج‌های یک تا دو سال با تعداد 18 هزار و 747 مورد رکورددار بیشترین تعداد طلاق بودند. 

آماری که در خصوص فراوانی طلاق‌ها در سال اول زندگی مشترک و همچنین در رده‌های سنی پایین وجود دارد، نشان می‌دهد که طلاق در کشور ما در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار دارد و افراد بسیار جوان کشور مبتلا به آن هستند که این مسئله زنگ خطر مهمی برای کشور است؛ زیرا نشان می‌دهد آسیب‌های خانوادگی و متعاقب آن آسیب‌های اجتماعی متوجه قشر بسیار جوانی است که به دلیل همین جوانی به ثبات لازم در زندگی دست نیافته‌اند و طبیعتاً هنوز در زمینه شغلی، تحصیلی و مهارت‌های زندگی در وضعیتی قرار ندارند که موجب کاهش آسیب‌دیدگی آن‌ها شود. 

12 درصد زنان مطلقه زیر 20 سال سن دارند، 60 درصد زیر 30 سال
شرایط به‌گونه‌ایست که محمود گلزاری؛ معاون سابق امور جوانان وزارت ورزش و جوانان خبر داده بود سالی 800 هزار ازدواج در کشور انجام می‌گیرد که 160 هزار مورد از این ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد و مسئله جالب توجه این است که حدود 60 درصد از این زنانی که جدا می‌شوند زیر 30 سال سن دارند. به گفته موسوی‌چلک؛ رییس انجمن مددکاری ایران نیز در 9 ماهه اول سال 93، حدود 12 درصد زنان مطلقه زیر 20 سال سن داشتند. 

الگوی زن شاغل مستقل و از بین رفتن مطلوبیت نقش‌های مادری و همسری
دکتر مریم رفعت‌جاه؛ جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار مهرخانه، در خصوص عوامل افزایش طلاق در میان زنان جوان گفت: بخشی از عوامل افزایش نرخ طلاق، به از بین رفتن مشروعیت و مطلوبیت نقش‌های زنانه‌ای برمی‌گردد که فقط زن را در قالب مادر و همسر می‌بیند. به دلیل این‌که این نقش‌ها به لحاظ اقتصادی دستاوردی ندارند، نه زنان خانه‌دار و نه جامعه، ارزش چندانی برای آن‌ها قایل نیستند. از سوی دیگر، الگویی توسط مدرنیته، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بین زنان رواج پیدا کرده و آن الگوی زن شاغل مستقل است؛ زنی که می‌تواند خودش تصمیم‌ بگیرد و هویت اجتماعی مستقلی داشته باشد.

مشکل زنان شاغل متأهل در ترکیب نقش‌های خانگی و نقش‌های بیرون از منزل
وی با اشاره به این‌که وضعیت پارادوکسیکالی در این خصوص وجود دارد، بیان داشت: این زنان هم در جامعه حالت پارادوکسیکال و تناقض‌آمیزی دارند و هم وضعیتی که خودشان با نقش‌های جدیدشان دارند، وضعیت منسجم و تثبیت‌شده‌ای نیست. زن شاغل مستقل که متأهل است، همیشه در ترکیب نقش‌های خانگی و نقش‌های بیرون از خانه مشکل پیدا می‌کند؛ چراکه در محیط کار باید کارهایش را به تمامی انجام دهد، در خانه هم از او انتظار می‌رود که کارهایش را به خوبی انجام دهد که انجام صددرصد این کارها از توانش خارج است و به همین دلیل همیشه با خودش مشکل دارد. اگر هم مجرد باشد این مسئله را دارد که سن او بالا رفته و برای ازدواج مورد مناسبی که از نظر خودش ایده‌آل باشد، پیدا نمی‌کند. به همین دلیل متأسفانه ممکن است بسیاری از این دختران دچار تجرد قطعی شوند. 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران‌ خاطرنشان کرد: از طرفی، زنان میل پیدا کرده‌اند که فعالیت اجتماعی داشته باشند و از طرف دیگر، فرهنگ سنتی پای‌فشاری می‌کند که اصلی‌ترین هویت زن هویت جنسی و سنتی اوست؛ یعنی زن باید زیبا و دارای جذابیت‌های زنانه باشد و مادر و همسر خوبی باشد و همیشه در خانه موجبات راحتی سایرین را فراهم کند. پس دو وضعیت پیش آمده است: از سویی الگوهای جدید به صورت آشکار و پنهان توسط رسانه‌های رسمی و غیررسمی تبلیغ می‌شود؛ الگویی که زنی را ارزشمند می‌داند که شاغل، توانمند و مستقل بوده و دارای نقش‌های مهم اجتماعی باشد. از طرف دیگر، تفکر سنتی بر الگوی زن خانگی صرفاً مادر و همسر که جای اصلی‌اش خانه و خانواده است، پای‌فشاری و تأکید دارند.

مردان در مقابل تغییر الگوی زنان مقاومت می‌کنند
رفعت‌جاه ضمن بیان این مطلب که مردان خانواده و جامعه هم معمولاً در مقابل این وضعیت مقاومت می‌کنند؛ چون منافع و امتیازاتی دارند که دوست ندارند آن‌ها را از دست بدهند و انتظار دارند که زنان در همه نقش‌هایشان بی عیب و نقص و کامل عمل کنند، اظهار داشت: در این شرایط چیزی که در زنان تحت‌تاثیر فشارهای مختلف و آگاهی‌های جدید رشد می‌کند، تأمل، بازاندیشی و گسترش نوعی فردیت است. فردیتی که مثبت است؛ یعنی زن به‌عنوان یک فرد انسانی خود را به رسمیت می‌شناسد. از سوی دیگر، اهمیت مادیت و استقلال اقتصادی برای زن آشکار می‌شود؛ یعنی دقیقاً جایی که مرد می‌تواند با استفاده از قدرت خود همسر دیگری اختیار کند یا اعمال زور و قدرت و خشونت بر زن داشته باشد، زن می‌فهمد که اگر جیبش از نظر اقتصادی پر و مستقل باشد، دیگر مجبور نیست تن به زورگویی و تحقیر بدهد.

افزایش نرخ طلاق نتیجه فردگرایی، مادی‌نگری و منفعت‌طلبی و لذت‌جویی‌ است
وی در ادامه گفت: استقلال مادی و فردنگری خوب است، اما وقتی سنتی‌بودن به میزان زیادی غلبه کند، از آن طرف مقاومت به‌وجود می‌آید که نتیجه آن حالت آسیب‌گونه و بیمارگونه‌ای را موجب خواهد شد. کسی که می‌بیند در خانواده حقوق او زیر پا گذاشته می‌شود، هویت انسانی او نادیده گرفته می‌شود، این همه زحمت می‌کشد و مابه‌ازای اقتصادی و پشتوانه مالی ندارد، به این نتیجه می‌رسد که باید به  فکر خودش باشم و گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. در نتیجه، این فردیت از حد نرمال فراتر می‌رود. به اعتقاد من افزایش نرخ طلاق نتیجه فردگرایی، مادی‌نگری و منفعت‌طلبی و لذت‌جویی‌هایی است که فرهنگ مدرن غربی با خودش آورده و از طریق رسانه‌های گروهی آن را ترویج می‌کند. 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران‌ عنوان داشت: وقتی این روحیه و این ویژگی‌ها در دختران جوان ما غلبه کند و تداوم یابد، پس از گسست پیوند‌های زناشویی و طلاق هم غالب آن‌ها نه احساس رضایت و خوشی دارند، نه فرصتی برای ازدواج و روابط عاطفی رسمی پیش روی خود می‌بینند. برای همین به چیزهایی رو می‌آورند که ناخوشی‌ها و دلتنگی‌هایشان را جبران کند. اگر پایبندی‌های اخلاقی و دینی داشته باشند، امکان آن وجود دارد که بتوانند خودشان را تا حدودی حفظ کنند و ارتباط معنوی با خدا ناملایمات را برای آن‌ها قابل تحمل و آن‌ها را از افتادن به دام آسیب‌های اجتماعی دور کند. 

زنان مطلقه در صورت داشتن قیدوبندهای اخلاقی آسیب‌های کمتری می‌بینند
رفعت‌جاه گفت: پژوهش‌های موجود حاکی از افزایش زنان مطلقه‌ای است که عمر ازدواج‌شان کوتاه و سن‌شان پایین است و غالباً به خاطر ازدواج‌هایی که آشنایی کمی پشت آن بوده و در اثر روابط رمانتیکی که اسم آن را عشق می‌گذاشتند، اما چیزی جز هیجانات جنسی نبوده، ازدواج آن‌ها منجر به طلاق شده است. این زنان در سن جوانی قرار دارند و نیازهای زیادی دارند، خانواده ممکن است به نیازهای آن‌ها جواب ندهد و از نظر اقتصادی تأمین نباشند. این زنان اگر دین‌دار باشند و قیدوبندهای اخلاقی داشته باشند، آسیب‌های کمتری می‌بینند، اما بسیاری از آن‌ها حداقل به مصرف قلیان و سیگار و چیزهایی رو می‌آورند که آن‌ها را تسکین دهد و به خوش‌باشی‌‌ها و روابط دوستانه و وقت‌گذرانی‌هایی گرایش پیدا می‌کنند که مشکلات را از یادشان ببرد و همه این‌ها پتانسیل‌های آسیبی دارد. حتی فراغت و تفریح هم اگر مقدارش افزایش پیدا کند، آسیب‌زا شده و فرد را از کار و زندگی جدی باز می‌دارد.

زنان مطلقه در معرض روابط متعدد ناخواسته قرار دارند
وی افزود: اگر این زنان شاغل باشند اشتغال بخشی از وقتشان را می‌گیرد و رضایتمندی‌هایی برای آن‌ها ایجاد می‌کند، اما اگر شاغل هم نباشند و پشتوانه مادی هم نداشته باشند، به عبارتی سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی آن‌ها پایین باشد، به‌شدت در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. اولین آسیب این است که این زنان در معرض روابط متعدد ناخواسته هستند؛ چراکه جای دیگری به دنبال رضایت و تأیید می‌گردند. دومین آسیب این است که ممکن است مردها و پسران دیگر را هم دچار خطر کنند. چنین وضعیتی به‌شدت به جامعه آسیب می‌زند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران‌ در خصوص راهکارهای پیشگیری از افزایش نرخ طلاق تصریح کرد: نقش خانواده‌ها در این زمینه بسیار مهم است. خانواده‌ها باید به همراه روابط عاطفی حساب‌شده به‌صورت دورادور روی بچه‌هایشان نظارت داشته باشند؛ یعنی پدر و مادر بچه‌ها را کاملاً رها نکنند و درباره دوستی‌ها، آشنایی‌ها و محیط کار آن‌ها اطلاع داشته باشند. مسئله بعدی این است که اگر کسی برای ازدواج کاندیدا می‌شود، حداقل چند ماه تحت نظارت خانواده‌ها با هم رفت‌وآمد داشته باشند تا روحیات طرف مقابل را به خوبی بشناسند. همچنین، از مشاوره‌های پیش از ازدواج بهره ببرند تا ببینند پیوند آن‌ها می‌تواند مناسب و پایدار باشد یا خیر؟ 

باید دختران‌مان را طوری تربیت کنیم که سرمایه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشند
رفعت‌جاه خاطرنشان کرد: مورد بعدی این است که ما باید بچه‌های کوچک خود را طوری پرورش دهیم که به جمع و به روابط خانوادگی احترام بگذارند و این شکل از فردیت که هر کسی به اتاق خودش برود و کار خودش را انجام دهد و علایق خود را دنبال کند، تعدیل شود. از همه مهم‌تر این‌که ما باید بچه‌هایمان و به‌خصوص دخترانمان را طوری تربیت کنیم که سرمایه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. مثلاً از بعد اقتصادی، پتانسیل استقلال اقتصادی و شاغل‌شدن داشته باشند و بتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند یا از بعد اجتماعی دوستان خوبی داشته باشند که بتوانند از آن‌ها حمایت کنند. فرد وقتی این سرمایه‌ها را داشته باشد، معمولاً کمتر صدمه می‌بیند و اشتباه می‌کند. تحقیقات نشان داده است افرادی که دچار آسیب می‌شوند کسانی هستند که کمترین سرمایه‌ها را دارند و مجبور شده‌اند فقط بدنشان را به عنوان سرمایه در اختیار بگیرند و از آن استفاده کنند که این مسئله آسیب‌های زیادی در پی دارد. 
دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

«طلاق» جمله ای متضاد با ازدواج است. فعل حلالی که در اسلام از آن به کراهت یاد شده و در سایر ادیان الهی هم این اقدام را ناپسند می دانند. قانون می گوید: حق طلاق با مرد است اما زنان برای رهایی از این حق گاهی مهریه خود را می بخشند تا جمله نامیمون «مهرم حلال جونم آزاد» شکل بگیرد.

بر اساس گزارش مهر طلاق حقی نیست که به مرد عطا شده و از زن بازداشته شده باشد بلکه طلاق آخرین راه چاره ای است که برای پایان دادن به زندگی بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است. از این رو افرادی که از روی هوا و هوس به این امر اقدام می کنند و با بروز کمترین اختلافات آن را چاره کار خود می دانند روزی باید در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند که آیا واقعا امکان ادامه زندگی به هیچ وجه وجود نداشته و آیا آنها همه سعی خود را برای ادامه زندگی کرده اند؟

بر اساس قوانین و موازین کشور وقوع امر طلاق از چند راه امکانپذیر است: اول اینکه زن و شوهر بر مسئله طلاق توافق داشته و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند که به این نوع طلاق توافقی می گویند که از اختیار مرد در طلاق ناشی می شود. دوم بر اساس قوانین، طلاق به خواست و اراده مرد انجام می شود که بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را کند. البته در بخش دیگر قانون آمده است زن هم می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

اما مسئله این است که در کنار عوامل اقتصادی، اجتماعی، زناشویی، اخلاقی و اعتیاد یکی از مهمترین عوامل تحریک کننده و تسهیل کننده در امر طلاق می توانند وکلا باشند. هر چند شاید این ادعا کمی برای جامعه وکالت سنگین تمام شود اما شواهد و گفته های طرفین طلاق چیز دیگری می گوید.

وکلایی که تبلیغ می کنند کلاهبردارند!

با ورق زدن صفحات آگهی روزنامه های کثیرالانتشار بر خلاف قوانین بین المللی و داخلی، وکلا همچنان در حال تبلیغ هستند. این تبلیغات در حالی است که بهمن کشاورز رئیس اتحادیه سراسری وکلای دادگستری ایران در گفتگو با مهر در مورد تبلیغات وکلا، گفت: این افراد کلاهبرداران وکیل‌نمایی هستند که در روزنامه‌ها آگهی منتشر می‌کنند که فعالیت آنها مصداق بارز تظاهر به وکالت و کلاهبرداری است و این افراد به علت کلاهبرداری مورد تعقیب انتظامی قرار می‌گیرند.

اما تبلیغات وکلا در این سال ها فراتر رفته و به سمت و سوی ترویج و تبلیغ طلاق هم پیش می رود! بعنوان نمونه اگر زوجی به دلیل اختلافات خانوادگی حتی به شوخی هم و از ته دل قصد طلاق نداشته باشند تنها با سر زدن به آگهی روزنامه ها، کوچه و خیابان تحریک می شوند که برای یک بار هم شده به شماره وکیل تماس بگیرند! در این تبلیغات ها نوشته شده طلاق بدون حضور زوجین؛ طلاق توافقی در کوتاهترین زمان تا ۱۰ شب!؛ طلاق بدهیدحق الوکاله را اقساط پرداخت کنید و...

پس از تماس با برخی از این آگهی ها نکات قابل تاملی به دست آوردیم. یکی از دفاتر وکالت در گفتگو با مهر گفت: ۲ میلیون تومان می گیریم و در مدت۱۰ تا ۱۵ روز طلاق انجام می شود! دیگری عنوان کرد: من از همه جا ارزان تر می گیرم و می توانم با یک میلیون تومان این کار را انجام دهم! یکی دیگر از شماره های تبلیغاتی دفتر وکالت هم گفت: حتما باید حضوری تشریف بیاورید و در مورد قیمت به توافق می رسیم!

یک سردفتر: از هر ۱۰ طلاق می توانم ۷ تا را به صلح برسانم

دکتر علی فایضی سردفتر ازدواج و طلاق و حقوقدان در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: تعرفه طلاق ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار هزارتومان است اما در برخی از نقاط تهران هرچقدر تیغ شان ببرد می گیرند حتی تا یک میلیون و بیشتر هم داریم. اما نکته قابل تامل این است که می تواند ادعا کنم که از هر ۱۰ طلاقی که در دادگاه ها صادر می شود می توانم ۷ تای آن را به آشتی و صلح تبدیل کنم. این ادعا در حالی است که می دانم قضات به دلیل مشغله زیاد و حجم بالای پرونده ها وقتی برای گپ و گفت با زوجین ندارند و کار را به دوش مشاوران گذاشته که آنها هم تنها تایید می کنند!

مراحل طلاق توافقی در دادگاه ها

اعظم مومنی شیویاری وکیل دادگستری و کارشناس حقوقی در دفاتر ازدواج و طلاق در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: مراحل طلاق توافقی بستگی به نوع طلاق دارد. در طلاق های توافقی باید طرفین یا وکلای طرفین با حضور در دفترخدمات الکترونیکی قضائی درخواست طلاق خود را داده و پس از ارائه مدارک چند روزی برای تعیین شعبه صبر کنند که پیامک تعیین شعبه ارسال می شود. سپس وکیل همراه با وکالت نامه یا خود زوج یا زوجه مدارک مورد نیاز دادگاه اعم از تست عدم بارداری و فرم مشاوره خانواده را تسلیم دادگاه کرده تا رسیدگی به پرونده آغاز شود. رئیس شعبه یا همان قاضی با استناد به مدارک و تا فرم مشاوره رای صادرکرده و پس از حدود ۷ تا ۱۴ روز گواهی عدم سازش را صادر می کند که به وسیله این گواهی می توان به دفترخانه مراجعه کرد. البته ۲۰ روز هم فرصت برای تجدید نطر است اما وکلای طرفین معمولا درخواست سلب حق تجدید نظر می دهند تا حکم زودتر اجرایی شود که اعتبار این گواهی ۳ ماه است.

دستور مقام معظم رهبری برای ارشاد خانواده ها و جلوگیری از طلاق توافقی

این وکیل دادگستری با بیان اینکه متاسفانه برخی وکلا در موضوع طلاق حتی تبلیغ هم می کنند، گفت: از وقتی که مقام معظم رهبری دستور دادند وکلا و قضات و دادگاه ها زوجین را قبل از طلاق ارشاد کنند کمی بهتر شده است و جلوی بسیاری از توقیفات اموال و دارایی های طرفین گرفته شده اما موضوع مشاوره خانواده همچنان چالش اصلی دادگاه هاست. به اعتقاد من باید مراکز مشاوره بسیار تخصصی و حرفه ای ریش سفیدی را به طور علمی و تخصصی برای صلح زوجین اجرایی کنند.

مومنی شیویاری اظهار داشت: در بسیاری از پرونده های خانواده که در دست داشتم هم حق الوکاله طلاق را می گرفتم و هم در ۹۰ درصد آنها صلح برقرار می کردم که این وظیفه اخلاقی و حرفه ای هر وکیل است.

دهه هفتادی ها بیشترین مشتری طلاق

وی گفت: در بسیاری از پرونده های طلاق بیشتر متولدین دهه ۷۰ و ۶۸ و ۶۹ تحت مدیریت خانواده و مادر اقدام به طلاق توافقی می کنند. دراین پرونده ها موضوع بر اساس غرور و لجبازی یا گاها لوس بازی رخ می دهد. جوانانی که روش همسرداری و زندگی مشترک را نمی دانند اما مزدوج می شوند و با کوچکترین دعوا اقدام به طلاق می کنند.

مظفری عضو هیئت مدیره کانون سردفتران ازدواج و طلاق هم در گفتگو با مهر، گفت: در ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده آمده است: به منظور تحکیم مبانی خانواده و جلوگیری از افزایش اختلافات خانوادگی و طلاق و سعی در ایجاد صلح و سازش، قوه قضائیه موظف است ظرف سه سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون مراکز مشاوره خانواده را در کنار دادگاه های خانواده ایجاد کند و در مناطقی که مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی وجود دارد دادگاه ها می توانند از ظرفیت این مراکز نیز استفاده کنند.

وی افزود: همچنین در ماده ۱۹ این قانون تاکید شده است: مراکز مشاوره خانواده ضمن ارائه خدمات مشاوره ای به زوجین، خواسته‌های دادگاه را در مهلت مقرر اجراء و در موارد مربوط سعی در ایجاد سازش می کنند. مراکز مذکور در صورت حصول سازش به تنظیم سازش نامه مبادرت و در غیر این صورت نظر کارشناسی خود در مورد علل و دلایل عدم سازش را به طور مکتوب و مستدل به دادگاه اعلام می کنند. که دادگاه با ملاحظه نظریه کارشناسی مراکز مشاوره خانواده به تشخیص خود مبادرت به صدور رای می کند.

مظفری اظهار داشت: متاسفانه امروز سرعت مشاوره و دادگاه آنقدر بالاست که وقتی فرد برگه صلاحیت طلاق توافقی را برای ثبت سند طلاق به دفترخانه می آورند و شاید ۲۴ ساعت معطل شود گلایه می کند که اجرای مراحل طلاق در دادگاه سرعتش نسبت به دفترخانه بیشتر بوده است. این در حالی است که باید مراکز مشاوره کنار دادگاه ها ایجاد شود.

قرآن کریم: قبل از طلاق داور انتخاب کنید

این تبلیغات و اقدامات فوری حقوقی و قضائی خانواده ها برای اجرای حکم طلاق توافقی در حالی است که خداوند متعال در مورد طلاق احساس خطر کرده و پیشنهاد داوری داده است. خداوند متعال درسوره نسا آیه یک در مورد طلاق می فرماید: اگر از جدایى میان آن دو (زن و شوهر) بیم دارید؛ پس داورى از خانواده شوهر و داورى از خانواده زن‏ تعیین کنید. اگر سر سازگارى دارند، خدا میان آن دو سازگارى خواهد داد.

احادیث و روایات در مورد منفور بودن طلاق

پیامبر اکرم (ص): خداوند مردان و زنانى را که مرتّبا تغییر همسر مى دهند دوست ندارد.

امام صادق(ع): از چیزهایى که خداوند عزّ و جلّ حلال فرموده هیچ چیز نزد او منفورتر از طلاق نیست.

امام صادق(ع): خداوند عزّ و جلّ خانه اى را که در آن عروسى باشد دوست دارد و خانه اى را که در آن طلاق باشد، دشمن دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، هر چند نمی توان تمام تقصیرها بر گردن تبلیغات وکلا و یا ایجاد مراکز مشاوره حرفه ای در موضوع افزایش طلاق توافقی انداخت اما به گفته وکلا اعتیاد یکی از مهمترین دلایل اینگونه طلاق بوده و در مرحله بعد هم مشکلات اقتصادی دلیل دوم طلاق ها بوده است که در این مورد باید مسئولان چاره ای جدی بیاندیشند.

 

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

"دختر مجردی که از بیست‌وپنج سال می‌گذرد، باید خود را آماده کند برای ندیدن و نشنیدن خیلی چیزها!" این را مریم می‌گوید، که حالا بیست و پنج سال دارد و به گفته خودش از این به بعد در همه مهمانی‌ها و جمع‌ها باید منتظر این سئوال باشد که "چرا ازدواج نمیکنی؟" البته او تنها نیست. اکثر دوستان و اطرافیان او همه دختران مجرد در آستانه ازدواجی هستند که میان خنده و شوخی‌هایشان از حقیقتی اجتماعی حرف می‌زنند؛ "کو شوهر"؟!

به نقل از فرارو، آمارهای رسمی درمورد آمار تجرد زنان جامعه می‌گوید "11 میلیون و 790 هزار زن در سن تعریف‌شده ازدواج –یعنی 15 تا 29 سال- وجود دارند که 5 میلیون و 670 هزار نفر از آنان مجرد هستند". همچنین 12 میلیون و 70 هزار نفر مرد 20 تا 34 ساله وجود دارند که از این میان 5 میلیون و 570 هزار نفر هنوز ازدواج نکرده‌اند.

آمار تجرد به طور کلی 46 درصد برآورد می‌شود. دیدگاه‌ مردم دلیل آمار تجرد را بیش از همه متوجه پسران و مردان می‌داند. نبود وضعیت اقتصادی مناسب، تغییرات جنسیتی و گذار از جامعه سنتی به مدرن از دلایلی است که کارشناسان اجتماعی برای افزایش تجرد در جامعه برمی‌شمرند. امان‌الله قرایی‌مقدم-جامعه‌شناس و استاد دانشگاه- نقش فرهنگ را در این میان بیش از همه پررنگ می‌داند.

قرایی مقدم گفت: ما مشکل جمعیتی  نداریم و با مشکل در نسبت زنان و مردان روبرو نیستیم. البته این نسبت جنسی در دوره‌ای پس از جنگ به هم خورد، اما پس از آن به تعادل رسید. در حال حاضر 51.2 درصد جمعیت را پسران و 48.8 درصد را نیز دختران تشکیل می‌دهند. این نسبت طبیعی است.

قرائی‌مقدم با اشاره به تاثیر اقتصاد در ازدواج اظهار کرد: دلیل بالارفتن سن ازدواج و افزایش دختران مجرد، آماده نبودن بستر ازدواج در جامعه و دشواری فراهم کردن یک ازدواج حتی ساده است. بیکاری، تشریفات پیدا کردن شروع زندگی، هزینه‌های زندگی متاهلی و... همگی باعث ترس پسران از ازدواج شده و از آن‌جایی که همچنان مسئولیت تشکیل زندگی با مردان است، آن‌ها هستند که در این زمینه تصمیم‌گیرنده‌اند.

کم‌رنگ شدن روحیه مسئولیت‌پذیری

این جامعه‌شناس تصریح کرد: کمرنگ‌شدن روحیه مسئولیت‌پذیری در پسران یکی دیگر از دلایل بالارفتن تجرد در جامعه است. جامعه ما نسل جوان را مسئولیت‌پذیر بار نیاورده و همین سبب ترس آن‌ها از تصمیماتی چون ازدواج می‌شود. ما باید در نهادهای اجتماعی و سیستم‌های آموزشی‌مان افراد را همچون فرهنگ پیشینیان وظیفه‌مدار بار بیاوریم. مسئولیت ندادن به فرزندان و جوانان، از خانواده تا دانشگاه، از دلایل عدم ازدواج آن‌هاست.

تغییر در روابط میان‌جنسیتی

وی همچنین به چهار عامل مهم در افزایش تجرد اشاره کرده و گفت: چهار عامل مهم نیز در افزایش سن ازدواج و به‌تبع تجرد ناخواسته تاثیرگذار است؛ امروز اکثر جوانان به دانشگاه می‌روند که این فرآیند خود 4 سال به طول می‌انجامد، پس از آن پسران باید دوسال به سربازی بروند. پس از این دوران دوسال زمان لازم است تا یک پسر بتواند اشتغال داشته باشد. بنابراین تحصیل، سربازی و پیداکردن شغل عواملی مهم هستند. عامل چهارم تغییر در روابط میان جنسیتی است. آزادی‌های بیشتر و تغییر در روابط دختر و پسر منجر شده که افراد برای رفع نیازهایشان احتیاجی به ازدواج نداشته باشند. همچنین تغییرات میان جنسیتی در جامعه با زیرساخت‌های فرهنگی ترکیب شده‌ و سبب شکل گرفتن بی‌اعتمادی گشته‌اند؛ به این‌معنا که از طرفی آزادی بیشتر در روابط بین دوجنس صورت گرفته و از طرف دیگر به‌دلایل فرهنگی تعداد زیادی از پسران با تفکر غالب سنتی نسبت به دختران و روابط پیش از پیشین آن‌ها بی‌اعتمادند و البته دختران نیز.

امان‌الله قرایی‌مقدم تصریح کرد: هرچند که فرهنگ روندی تکاملی و غیرقابل بازگشت دارد؛ اما تغییرات اجتماعی که می‌بینیم را باید در دو لایه فرهنگ بررسی کرد؛ لایه زیرین و لایه رو؛ ممکن است مردان جامعه در ظاهر آزادی بیش از گذشته را در روابط میان‌جنسیتی بپذیرند، اما در لایه‌های زیرین تفکر آن‌ها انتخاب همسر بیشتر از همان فرهنگ سنتی تبعیت می‌کند. و این نیز یکی از دلایل رفتنِ جو اجتماعی به سمت ازدواج نکردن پسران است. از این فرهنگ نیز نمی‌توان گریخت، چراکه فرهنگ زیرساخت هربنایی است.

کمبود عشق در جامعه

این جامعه‌شناس با اشاره به تاثیر عوامل اجتماعی و غیرمستقیم بر ازدواج در ادامه توضیح داد: از آن‌جایی که تجرد مسئله‌ای با چندین علت و یک پیامد اجتماعی چندعلّی است باید در مورد آن به علل‌های متفاوت و غیرمتسقیم نیز دقت کرد. تفکیک جنسیتی علاوه بر مسائل فرهنگی و اقتصادی در کاهش ازدواج موثر است. جوانان مکان‌های سالمی برای آشنایی با یکدیگر ندارند و این امکان آشنایی آن‌ها را در خیلی فضاها از بین می‌برد. همچنین باید به نقش شادی و نشاط بر ازدواج تاکید کرد. چطور از جامعه‌ای که شاد نیست انتظار بالا رفتن ازدواج را داریم؟ شاید به نظر بیاید که شادی در این امر موثر نیست، اما راه‌های رسیدن به شادی تاثیر زیادی در این‌باره دارد؛ وجود نداشتن امکانی برای شادی‌های جمعی و موسیقی‌هایی که بتوانند در جامعه "عشق" را بازتولید کنند به ازدواج آسیب زده است.

وی در انتها گفت: رسانه‌ها و نهادهای اجتماعیِ ما باید بتوانند به هر نحوی که شده جوانان و به‌خصوص پسران و مردان را به ازدواج را تشویق کنند. باید توجه داشته باشیم که جامعه درحال حرکت به‌سمت پیری است و کاهش ازدواج می‌تواند بدل به بحران شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۶:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

برخورداری از رضایت زناشویی در میان زوجین بسیار مهم است و با افزایش رضایت جنسی، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی، خشونت‌های خانگی و... نشان از عدم رضایت از روابط زناشویی دارد. متأسفانه این موضوع تابو شده است و حتی از آن‌چه که حلال است، به‌درستی استفاده نمی‌شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به روند کاهشی ثبت ازدواج در و روند افزایش طلاق در کشور گفت: روند کلی طلاق نسبت به گذشته افزایش یافته است و در مقابل تعداد ازدواج‌ها نیز کاسته شده است. همچنین در حوزه ازدواج با افزایش میانگین سن ازدواج و آمار بالای افراد در سنین ازدواج روبه‌رو هستیم. با توجه به ساختار جمعیتی کشور، حدود 11 میلیون جمعیت جوان در سنین ازدواج وجود دارد.

سید حسن موسوی‌چلک در گفتگو با خبرنگار مهرخانه، با اشاره به افزایش طلاق در دوره عقد و طلاق توافقی و کاهش فاصله زندگی مشترک به 2 و 3 سال، اظهار داشت: آخرین آمار نه‌‌ماهه سال 93 نشان می‌دهد که حدود 12 درصد از افراد مطلقه زیر 20 سال هستند. طبیعتاً تجربه طلاق در این سنین خوشایند نیست و پیامدهای خوبی به دنبال ندارد.

افزایش 53 درصدی زنان سرپرست خانوار در بازه زمانی 5 ساله

وی ادامه داد: افزایش طلاق باعث افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور شده است؛ به‌گونه‌ای‌که یک میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوار در سرشماری 1375 به بیش از یک میلیون 600 هزار در سال 1385 رسید و متأسفانه این تعداد در سال 1390 به بیش از 2 میلیون و 563 هزار نفر افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر در یک فاصله ده‌ساله (سال 85-75) آمار زنان سرپرست خانوار که بخش عمده آنها به دلیل طلاق بود، 39 درصد تغییرات مثبت داشته است، اما در یک فاصله پنج‌ساله (سال 90-85) این رقم به 53 درصد رسید.

کاهش نرخ ازدواج به ازای طلاق نگران‌کننده است

موسوی‌چلک روند شاخص تعداد ازدواج را به ازای یک طلاق، را نگران‌کننده خواند و افزود: در سال 80 به‌ازای هر طلاق، 12 ازدواج ثبت شده است، اما این رقم درحال حاضر 5 ازدواج به ازای هر طلاق است. در برخی از استان‌ها مانند تهران این آمار کمتر از 3 ازدواج به ازای یک طلاق است. این روند نگران‌کننده است.

موضوع طلاق جزیره‌ای تجزیه و تحلیل نمی‌شود/ حوزه اجتماعی دغدغه اصلی سیاست‌گذاران نیست

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تأکید بر این‌که هنوز وارد مرحله بحران نشده‌ایم، اظهار داشت: البته این روند بسیار نگران‌کننده است. بخشی از این مشکلات به کلان جامعه برمی‌گردد و نمی‌توان طلاق را جزیره‌ای تجزیه و تحلیل کرد. شرایط کلان کشور به‌گونه‌ایست که حوزه اجتماعی، دغدغه اصلی سیاست‌گذاران نیست. امور اجتماعی همیشه در حاشیه سیاست‌گذاری‌ها قرار دارد. مشکلات جدی در این زمینه وجود دارد و باید در سطح کلان بر این موضوع تمرکز شود.

وی سلامت روانی- اجتماعی را به اندازه سلامت جسم مهم دانست و افزود: سرمایه‌های انسانی و اجتماعی، مهم‌ترین منبع توسعه هر کشوری است و افزایش آسیب‌های اجتماعی، نشان‌دهنده کاهش سرمایه اجتماعی است. افرادی که درگیر آسیب‌های اجتماعی می‌شوند، نمی‌توانند در چرخه توسعه کشور مؤثر و مفید باشند و درواقع گسترش آسیب‌های اجتماعی، هر دو سرمایه انسانی و اجتماعی را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

ضرورت تغییر در سیاست‌گذاری‌ها، پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی و ارزیابی اجتماعی برنامه‌ها

موسوی‌چلک برنامه‌ریزی و فعالیت در چندین بخش را برای بهبود وضعیت الزامی دانست و گفت: باید در حوزه سیاست‌گذاری، پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی و ارزیابی اجتماعی برنامه‌ها ورود پیدا کرد. علاوه بر آن باید آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های مقابله با مشکلات نیز انجام شود. همچنین توسعه مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی، می‌تواند به حل این معضل کمک شایانی کند.

لزوم تمرکز بر افزایش سرمایه‌ و رضایت اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی

وی با اشاره به این‌که افزایش شاخص سرمایه اجتماعی به‌راحتی حاصل نمی‌شود، بر توجه به سطح کلان تأکید کرد و افزود: وقتی در جامعه‌ای آگاهی، اعتماد و مشارکت وجود نداشته باشد، پایه‌های حوزه‌های اجتماعی لرزان می‌شود. برای مدیریت طلاق باید بر افزایش سرمایه اجتماعی، رضایت اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی تمرکز شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با طرح این سؤال که چقدر برای شادی و نشاط افراد کار کرده‌ایم؟، گفت: کشور ما رتبه دوم کشور غمگین جهان را دارد؛ درحالی‌که عراق از پایین رتبه دوم را دارد. در یک پژوهش دیگر در خصوص کشورهای شاد و بانشاط نیز از 157 کشور، ایران رتبه 115 را داراست.

میانگین صحبت اعضای خانواده؛ کمتر از 15 دقیقه در روز

وی ادامه داد: پناه‌بردن به وایبر، اینترنت، ماهواره و ... علی‌رغم حضور بسیاری از افراد در خانواده، به دلیل احساس تنهایی آنها است. میانگین صحبت‌های حضوری و شفاهی خانواده‌ها درباره خودشان، نه مسائل روزمره و مربوط به دیگران، به 15 دقیقه در روز نیز نمی‌رسد.

روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی و خشونت‌های خانگی به دلیل عدم رضایت جنسی

موسوی‌چلک به اهمیت رضایت جنسی در میان زوجین اشاره کرد و افزود: برخورداری از رضایت زناشویی در میان زوجین بسیار مهم است و با افزایش رضایت جنسی، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی، خشونت‌های خانگی و... نشان از عدم رضایت از روابط زناشویی دارد. متأسفانه این موضوع تابو شده است و حتی از آن‌چه که حلال است، به‌درستی استفاده نمی‌شود.

کمرنگ‌شدن نقش و جایگاه خانواده و هویت محله‌ای

وی جایگاه خانواده را یکی دیگر از عوامل مؤثر در کاهش این روند دانست و اظهار داشت: در گذشته، تعاملات میان مردم و خانواده‌ها و نقش بزرگان در مدیریت مسایل اجتماعی خانواده و محله، بسیار پررنگ بود؛ درحالی‌که خانواده‌ها دیگر چنین نقشی ندارند و هویت محله‌ای تیز از بین رفته است؛ طبیعتاً در چنین جوامعی، به جای انسجام، شاهد ازهم‌گسیختگی، نارضایتی و فرد‌گرایی هستیم و مسئولیت اجتماعی نیز در آن کمتر است.

طلاق یکی از خروجی‌های مشکلات اجتماعی است/ بیش از 55 درصد دادخواست‌های طلاق به دلیل اعتیاد است

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار داشت: بسیاری از مؤلفه‌های اجتماعی در جامعه کمتر شده است و عوارض آن در حوزه اجتماعی نمود می‌کند که طلاق یکی از خروجی‌های آن است. طلاق معلول عوامل دیگری‌ست و بخش اندک آن به مسایل اقتصادی برمی‌گردد. بیش از 55 درصد دادخواست‌های طلاق به دلیل اعتیاد است؛ آیا در مبارزه با اعتیاد موفق بوده‌ایم؟!

تحقق امنیت اجتماعی پایدار، با توسعه اجتماعی پایدار امکان‌پذیر است

وی با تأکید بر این‌که جزیره‌ای‌کردن مسئله طلاق غلط است، گفت: باید حوزه اجتماعی در ارتباط با سایر حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، آموزش، سیاست و... به‌طور کامل در نظر گرفته شود. نقش جامعه و تصمیم‌گیری‌ها را نمی‌توان نفی کرد، اما باید در کنار آن، آموزش‌های لازم به خانواده‌ها داده شود؛ در غیر این‌صورت با ادامه این روند، حوزه امنیت اجتماعی با گسترش آسیب‌های اجتماعی درگیر خواهد شد و باید در نظر داشت که امنیت اجتماعی پایدار، با توسعه اجتماعی پایدار تحقق می‌یابد.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر