وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۷۲ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

به گزارش شفا آنلاین : با امضای سند ازدواج، زن برخی از حقوق مدنی و معنوی را همچون حق سفر، داشتن شغل، انتخاب محل زندگی و مسکن، ولایت بر فرزندان و جدایی از همسر (طلاق) به شوهر خود اعطا می‌کند و البته برخی حقوق مادی همچون مهریه و نفقه را به دست می‌آورد؛ اما سند ازدواج طوری تنظیم شده است که زن بتواند هنگام عقد، در صورت تمایل، از برخی از حقوق به‌صورت رسمی برخوردار شود و آنها را در سند ازدواج خود ثبت کند. ما در مواجهه با فعالان حقوقی و اجتماعی یک سؤال واحد از آنها پرسیدیم. سؤال این بود که «چقدر آگاهی زنان به حقوق مدنی خود هنگام ازدواج لازم است و آیا با توجه به بافت فرهنگی ما، طلب‌کردن این حقوق از طرف زنان جایز به نظر می‌رسد». دیدگاه‌های بیان‌شده از طرف این افراد را در ادامه خواهید خواند.

زنان باید به حقوق خود آگاه باشند

شهین‌دخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان: شروط ضمن عقد یکی از سازوکارهای تعبیه‌شده در فقه و قانون ما است. مطابق ماده ١١١٩ قانون مدنی، طرفین عقد می‌توانند هر شرطی که خلاف مقتضای عقد نباشد را به‌عنوان شروط ضمن عقد از طرف مقابل بخواهند و مطابق آن، عقد را منعقد کنند. همچنین شرایط ضمن عقد نکاح و خارج عقد نکاح می‌تواند گذاشته شود و طرفین براساس آن توافق کنند. لازم به ذکر است این حقوق کاملا قانونی است و راه‌گشای مواقع ضروری خواهد شد. سازوکار آن هم این‌گونه خواهد بود که وقتی طرفین به این حقوق آگاهی داشته باشند، می‌توانند با مراجعه به دفتر ثبت اسناد، این حقوق را دریافت کنند. من در رسانه‌های جمعی نیز اعلام کرده‌ام بیش از هزار و ٤٠ ایمیل در این‌باره دریافت کرده‌ام که به موضوع عدم امکان خروج زنان از کشور بدون اجازه همسر به عناوین مختلف اعتراض می‌کند. مطابق ماده ١٨ قانون گذرنامه، که مصوب سال‌های ١٣٥١ و ١٣٥٢ است، آمده که زنان برای خروج از کشور نیازمند اجازه همسر هستند. البته باید بدانیم که بانوان امروز و خانواده و جامعه امروزی متحول شده است و به هیچ‌عنوان قابل مقایسه با سال ١٣٥٢ نیست. زنان امروز کشور راه‌هایی را برای اینکه بتوانند از این قانون رهایی یابند، پیدا کرده‌اند. یعنی برخی زنان از همسرانشان برای خروج از کشور وکالت می‌گیرند، اما متأسفانه همه به این استثناها واقف نیستند و آگاهی ندارند. تا زمانی که این قانون اصلاح نشود که پیش‌بینی می‌کنم به این زودی‌ها اصلاح شود، به‌دنبال استثناها خواهیم رفت.

شرع برترین راه‌حل خواهد بود

شهروز افخمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: مسئله حقوق زن یک بحث فکری است. در جامعه ما ظرفیت برای حقوقی که فقه به زنان داده است، وجود دارد و این حقوق در ١٢ بند در عقدنامه نیز منعکس شده است. برای مثال، مطابق قوانین فقهی مهریه بر ضمه مرد است و موظف به پرداخت آن است. آیا نگاه شرعی اجازه می‌دهد مرد از آن عدول کند؟ اما اگر ما می‌خواهیم با قوانین جاری کشور از شرع بگذریم، بحث دیگری است و من نیز با آن موافق نیستم. قوانین ما در راستای شرع مقدس هستند و اگر شرع مقدس خطری برای خانواده احساس کند، آن را محدود می‌کند. من از شما می‌پرسم اگر مردی اجازه خروج همسرش از کشور را به‌تنهایی صادر کند، آیا شما تضمین می‌دهید زن با علاقه قبلی به زندگی بازگردد؟ این مسئله کاملا بسته به ظرفیت افراد است و روحیه زوجین آن را تعیین می‌کند. درهرصورت مطابق فرهنگ جامعه ما، خانواده دارای آرمان‌های مشخصی است و ما باید مطابق آن عمل کنیم. درباره روابط انسانی بهترین نسخه، نسخه شرعی است. در مسیر شرع نیز نباید تعصب را بر شرع ارجح دانست. فرهنگ اسلامی برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و موقعیت‌ها امکان ارائه مشی درست زندگی را فراهم کرده و هیچ ایده‌ای برتر از زندگی اسلامی نخواهد بود.

زنان از حقوق ساده خود محروم‌اند

شهلا لاهیجی، نویسنده و مترجم: مسئله خیلی ساده است؛ یعنی در ابتدا ما باید برای رسیدن به حقوق ساده‌تری تلاش کنیم. بگذارید یک مثال ساده برای شما شرح بدهم؛ رسم تهیه جهیزیه از طرف دختر و خانواده‌اش منطبق با حقوق اسلامی نیست. چراکه جهیزیه مال زمانی بود که زنان از دارایی پدر ارث نمی‌بردند و برای همین در زمان ساسانیان حق‌السهم دختران به‌عنوان جهیزیه به آنها داده می‌شد. بعد از اصلاح این مسئله و ارث‌بردن زنان، دیگر ماجرای جهیزیه منتفی شد. زمانی که پیامبر اسلام برای زنان نیز سهم‌الارث در نظر گرفتند، پس دیگر جهیزیه‌بردن زنان محلی از اعراب ندارد. مطابق قانون شرع مسکن، اساس البیت و البسه جزء نفقه زن محسوب می‌شود و به هیچ‌وجه، هیچ وظیفه‌ای جز تمکین برای زن متصور نشده‌اند. حتی کار خانگی نیز در صورتی که زن در دوران تجرد خود کارگر داشت نیز بر وی واجب نبود.

از طرف دیگر می‌بینیم حالا زنان جهیزیه می‌برند، سهم‌الارث بر آنها تعلق می‌گیرد و اتفاقا بیرون از منزل هم کار می‌کنند. این مهریه‌ای هم که به زن داده می‌شود نمی‌توانیم مال واقعی بدانیم. چراکه مهریه هر میزانی که باشد، فقط مبلغ ١١٠ سکه قابل پرداخت است و در‌واقع ما حتی اصول اسلامی را هم زیر پا می‌گذاریم. اما اشکالی که وجود دارد بیشتر درباره زنانی است که بیرون از خانه کار می‌کنند. من می‌خواهم بدانم این حقوقی که زنان به خانه می‌آورند در کجای قانون مدنی ما محاسبه می‌شود؟ آیا اگر زنی به دادگاهی مراجعه کند می‌تواند خرج آوری خود را ثابت کند؟ این ایردات قانونی هم که وجود دارد به دلیل آن است که ما حتی نمایندگان مجلس خود را مورد مؤاخذه قرار نمی‌دهیم که چرا فکری به حال این قوانین نمی‌کنند؟ و حتی در دوره بعدی مجلس نیز، قید آنهایی را که به قوانین تبعیض‌آمیز رأی می‌دهند نمی‌زنیم و آنها را باز هم وارد مجلس می‌کنیم. متأسفانه به نظر من امنیت‌نداشتن شغلی زنان از شروط ضمن عقد بسیار مهم‌تر است. ما باید خیلی جدی‌تر به حقوق زنان نگاه کنیم و به زن‌ها یاد بدهیم که درباره حق کار خود بیندیشند. زن وقتی که استقلال مالی نداتشه باشد چگونه می‌تواند حقوق مدنی خود را طلب کند؟ زنی که برای

خورد و خوراک خود نیز محتاج همسرش است، آیا می‌تواند به حقوقی همچون حق خروج از کشور فکر کند؟ زنان ما قربانی شرایط می‌شوند. آنها باید بدانند می‌توانند حقوق خود را از همسرشان طلب کنند. زنان باید بدانند در هنگام عقد می‌توانند هر شرطی داشته باشند که مغایر با عقد ازدواج نباشد، اما نکته آخر؛ مردانی که حاضر نیستند به زنان خود حقوق اصلی‌شان را اعطا کنند جای تأمل دارند. دلیل این مخالفت با حقوق ساده زنان چیست؟ آیا آنها به دنبال همدلی با همسران خود نیستند؟ من می‌خواهم بدانم اگر قرار باشد زنان در خانه بمانند پس تکلیف معلمان زن، پرستاران، پزشکان و مدیران زنی که بخش عمده‌ای از چرخه اقتصادی و اجتماعی کشور را برعهده دارند، چه می‌شود؟ خدمات آنها را چه کسی باید انجام دهد؟ آیا در شرایطی که نیمی از جمعیت را زنان تشکیل می‌دهند می‌شود از آنها خواست در خانه بمانند؟

این قوانین باید مساوی باشد

نیره توکلی، جامعه‌شناس: اول باید از فرهنگ‌سازی آغاز کنیم. در عقد ازدواج تعهداتی برعهده دو نفر گذاشته می‌شود که ممکن است با توانایی و استعداد آنها همخوانی نداشته باشد. مثلا زنی که با تحصیلات عالیه مجبور است در خانه آشپزی کند. متأسفانه قانون ما دچار خلأ‌هایی است که باعث شده است، تبصره‌ها جای راه‌حل‌ها را بگیرند و این تبصره‌ها به‌جای اینکه به‌صورت راه‌حل بنیادین عمل کنند وضع را بدتر هم کرده‌اند و کار را به چانه‌زدن کشانده‌اند. قانون اگر این خلأها را بر محور نکاتی که می‌توانست فرصت و امکان‌ها را به تساوی تقسیم کند ترجیح می‌داد، این چانه‌زنی‌ها دیگر محلی از اعراب نداشت. همه ما باید بدانیم که آگاهی از حقوق، ضروری و لازمه یک عقد سالم است. هرکسی باید بداند در صورت تغییر وضعیت چه حقوقی را داراست. وقتی هم که عقد ازدواج صورت گرفته طرفین باید به‌صورت عادلانه زندگی کنند و البته وقتی هر دو طرف بنا را بر ازدواج گذاشته‌اند باید بدانند که وظیفه دارند به تعهدات ازدواج تن بدهند؛ تعهداتی که ممکن است از آنها ساخته باشد یا نباشد. برای همین آنها باید در ابتدای عقد درست تصمیم بگیرند. اگر بخواهم مثال واضحی بزنم، این مثال مهریه خواهد بود. من بارها گفته‌ام که مهریه چکی بی‌محل است؛ چراکه دو نفر با هم قرار بر زندگی می‌گذارند و حرف از ثروتی می‌زنند که اصلا وجود خارجی ندارد و یک طرف این عقد را ملزم به پرداخت مبلغی نجومی می‌کند که در بهترین شرایط می‌تواند بخشی از آن را بدهد. این موضوع برای هر دو طرف ماجرا ضرر و زیان ایجاد می‌کند. زن مبلغی خواسته که از عهده مرد خارج بوده و این دور از انصاف است و از طرفی مرد هم قولی داده و زن را به آن امیدوار کرده است.

گاهی شروط ضمن عقد ناعادلانه می‌شود. این معنای درستی ندارد که زن حقی را از مرد بگیرد و مرد از آن ساقط شود. بهتر این بود که ترتیبی اتخاذ می‌شد که زن و مرد از حقوق یکسانی بهره می‌بردند. مثلا وقتی زن حق مسکن را از مرد می‌گیرد، مرد دیگر هیچ حقی بنا بر انتخاب مسکن نخواهد داشت و این مسئله ممکن است شرایط را برای سوءاستفاده احتمالی مهیا کند. طرفین ماجرا ممکن است به‌دلیل اینکه فکر کنند طرف مقابل شرایط ترقی را برای آنها دارد و با این تصور که وارد معامله سودآوری شده‌اند تن به این نوع شرایط بدهند و بعد از مدتی هم دست از پا دراز‌تر بازگردند. این در حالی است که ما باید آگاه به حقوق خود باشیم و همچنین شرایط سلطه بر خود را ایجاد نکنیم. ازدواجی که بر پایه آگاهی صورت می‌گیرد، ازدواجی ماندگار و موفق خواهد بود. این آگاهی نیز جز با همدلی ایجاد نمی‌شود.

گرفتن این حقوق لازم است

بهمن کشاورز، حقوق‌دان: اولا که گرفتن این حقوق نه‌تنها لازم، بلکه واجب است. بهتر است زنان به‌جای تعیین مهریه‌های سنگین، این حقوق را به‌عنوان شروط ضمن عقد برای ازدواج مقرر کنند. بدیهی است جایگزینی این حقوق به‌جای مهریه بیشتر درمورد زنانی قابل‌توجیه است که دارای تخصص و تحصیلات بالا بوده و به‌تبع آن دارای استقلال مالی هستند. ثانیا در صورتی که این حقوق به شکل ضمن عقد مقرر شوند و به‌ویژه، حق طلاق ضمن وکالت‌نامه‌ای جدا از سند نکاح و با شرط عدم عزل و عدم ضم وکیل، برای زوجه گرفته شود، قابل‌اجرا خواهد بود و زوج مکلف به رعایت آن است. همچنین اگر به علت تخلف زوج از این شروط، زوجه ناچار به طرح دعوای طلاق شود، می‌تواند علاوه بر کلیه حقوق مالی خود (ازجمله مهریه) همه را مطالبه کرده و این از مواردی نخواهد بود که طرح تقاضای طلاق از طرف زوجه مانع شود که مهریه او قابل‌وصول نباشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۹ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در ماده‌ ۱۰۷۵ قانون مدنی‌ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته‌ شده‌است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه‌ تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن است

 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان در ازدواج  دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است‌ اما در نکاح منقطع‌ عدم وجود مهر موجب بطلان عقد می‌شود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریه‌ زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریه‌ زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر می‌شود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج‌ عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط  نمی‌کند.

 مشکلات نداشتن دفتر صیغه

در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج‌ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است، اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری می‌کنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست،‌این اثبات کاری دشوار است.

ضرورت رضایت پدر

مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم‌ اجازه‌ پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه‌ عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان‌ دختر می‌تواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازه‌  ازدواج کند. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغه‌ ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازه‌ پدر   نیز جاری می‌کنند.

 سن ازدواج موقت

در (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴) قانون مدنی سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است.

نداشتن حق نفقه

 به تصریح ماده‌ ۱۱۱۳ قانون مدنی‌ «درعقد‌‌ انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه‌ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها می‌تواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.

زوجین از هم ارث نمی برند

مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدنی «زوجین‌ که‌ زوجیت‌ آن‌ها دائمی بوده‌ و ممنوع‌ از ارث‌ نباشند از یکدیگر ارث‌ می‌برند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع‌ زوجین از هم ارث نمی‌برند.

عدم ثبت ازدواج  موقت باعث تضییع حقوق فرزندان است

فرزندان حاصل از ازدواج موقت‌‌ مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج‌ حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند‌ یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته می‌شوند‌ پدر موظف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث می‌برند. اما مسئله‌اینجاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغه‌ آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بی‌شناسنامه ماندن‌این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.

ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب است

برای روشن شدن‌این مطلب به بیان نظر برخی مراجع عظام درباره ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب  است، می‌پردازیم.

دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی): تا زمانی که در عقد شوهرش باشد، هر چند سال غائب باشد، ازدواج با‌ایشان جایز نیست؛ بله اگر بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و شوهر راضى به طلاق نیست و ادامه‌این زندگى موجب عسر و حرج و مضیقه است و زن نمى‏‌تواند‌این شرایط را تحمل نماید، مى‏تواند به یکى از نمایندگان حاکم شرع که اجازه در‌این خصوص   دارد، مراجعه کند تا پس از احراز موضوع (با شرایط شرعى و قانونى)، صیغه طلاق را جارى نمایند  و پس از اجراى طلاق و سپرى شدن عدّه، مى‌توان با او ازدواج نمود.

دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌سیستانی (مدظله العالی): جایز نیست.

دفتر حضرت آیت ا... العظمی‌مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که طلاق نگرفته باشد ازدواج  کردن با او جایز نیست.

ازدواج موقت با زن کافر شوهر دار

هر ملت و مذهبی برای ازدواج و زناشویی، عقد و نکاح خاص خود را دارد و اسلام عقد و نکاح همه ادیان و ملت‌ها اعم از مسیحی، یهودی، بودایی، هندو، بت پرست، مادیگرا (کمونیست) و … را محترم شمرده است و فرزندان حاصل از چنین ازدواج‌هایی را حلال زاده می‌داند. بنا براین اگر زن کافر و مرد کافر طبق آیین خود با هم ازدواج کرده باشند، اسلام‌این ازدواج آنان را معتبر دانسته و آنان را زن و شوهر می‌داند و از آن جا که ازدواج دائم و موقت با زن شوهردار از نظر اسلام حرام و باطل است، از نظر حکم اسلامی نمی‌توان با زن کافری که شوهر دارد ازدواج موقت کند، مگر آن که به هر دلیلی از شوهر خود طلاق بگیرد، بعد از سپری شدن عده طلاق می‌شود با او ازدواج موقت داشت.

تمدید صیغه موقت

اگر کسی بخواهد عقد موقت همسرش را تمدید کند پیش از تمدید باید عقد قبلی تمام شده باشد یا مدت باقیمانده توسط شوهر بخشیده شده باشد. پس اگر مثلاً یک ماه عقد کرده باشند و بعد از مدتی بخواهند مدت را بیشتر کنند باید یک ماه از تاریخ آن گذشته باشد یا در صورتی که یک ماه نگذشته مدّت باقیمانده از طرف شوهر بخشیده شود  و اگر مدت تمام شده (و زن با کس دیگری عقد نکرده است)  پس جایز است بدون گذراندن دوران عدّه با همان شوهر سابق خود عقد موقت جدید داشته باشد.

جدا شدن زن و شوهر در ازدواج  موقت

در ازدواج موقتی که مدت آن طولانی است (مثلا عقد موقت ۹۰ ساله خوانده شده باشد) بدون طلاق نمی‌توان از یکدیگر جدا شد  بلکه باید نسبت به پرداخت مهریه قبل از طلاق اقدام کرد.

اما در ازدواج موقتی که طولانی مدت نیست، در آن صورت با بخشیدن مهلت توسط مرد آن ازدواج فسخ خواهد شد  زیرا از نظر اسلام جدایی در ازدواج موقت به یکی از دو طریق زیر امکان‌پذیر است:

الف- تمام شدن مدت ازدواج  موقت که در هنگام عقد تعیین شده است.

ب)- بخشیده شدن مدت باقی مانده از طرف مرد.

بر‌این اساس اگر مرد مهر تعیین شده را پرداخت کرده باشد و عقد وی از جمله عقدهایی است که مدت آن طولانی نیست، می‌تواند با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر موقت خود جدا شود. اما اگر عقدی است که مدت آن طولانی است،‌این ازدواج دائم محسوب می‌شود و با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر خود جدا نمی‌شود بلکه برای جدا شدن نیاز به طلاق دارد. در ضمن اگر زن به شرط‌این که تا آخر عمر در کنار هم باشند حاضر به ازدواج موقت شده و مرد چنین شرطی را قبول کرده است باید به عهدو‌پیمان عمل کند و باید رضایت همسر خود را فراهم سازد و گرنه در پیشگاه خداوند به همسر خود مدیون است .

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش پایتخت ، گسترش تصور نادرست از دست دادن آزادی‌های فردی در میان جوانان و غلبه مشکلات اقتصادی، ازدواج را به شبحی بدل کرده که در اولویت چندم زندگی آنها قرارگرفته است. کارشناسان افزایش آمار ازدواج را در گرو آموزش و تقویت الگوهای سنتی با کمک رسانه‌های ملی و جامعه می‌دانند. درکنار دگرگونی‌های صورت‌گرفته در روند پدیده ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن کمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج است.

ازدواج؛اولویت هفتم جوانان

کارشناسان اجتماعی بر این باورند که عوامل بیرونی همچون مشکلات اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده‌فرهنگی بدل کرده که در اولویت‌های بعدی زندگی جای گرفته است. تا آنجا که بنا به گفته محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ازدواج اولویت هفتم جوانان قرار گرفته است.

در اینجا این پرسش مطرح است که آیا به‌درستی ازدواج بی‌هیچ دلیلی به عنوان اولویت‌های دست‌چندم جوانان تلقی می‌شود یا موانع و مشکل‌های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت‌وسویی کشانده که پس از تحصیل، اشتغال،کسب موقعیت‌های اجتماعی و شغلی مناسب و... به مقوله تشکیل‌خانواده و ازدواج فکر کنند؟

پیش‌زمینه‌هایی مهم‌تر از اصل ازدواج!

طهورا نوروزی، پژوهشگر و مشاور خانواده معتقد است: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد که دستیابی به آن تا اندازه‌ای دشوار است که پیش‌زمینه‌های دستیابی آن در اولویت قرار می‌گیرند. در اینجا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت‌های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلکه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط کنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر در اولویت قرار می‌گیرند.

دست‌اندازی به نام مشکل اقتصادی

از نگاه این مشاور خانواده، به طور کلی 2 نگاه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به مقوله ازدواج وجود دارد که از اقتصاد و تأمین‌معیشت به عنوان عامل سخت‌افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم‌افزاری می‌توان نام برد.

حال اینکه وزن کدام‌یک در کاهش آمار ازدواج و توسعه تجردگرایی سنگین‌تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی بر این باورند که گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نکردن جوانان است اما با نگاهی به خرده‌فرهنگ‌های شکل‌گرفته در خانواده‌ها درمی‌یابیم که غلبه انتظارهای نابجا، چشم‌وهم‌چشمی‌ها و نگاه‌های ظاهرگرایانه بر سختی‌های معیشتی ازدواج افزوده است.

نفوذ خرده‌فرهنگ‌ها در رویه ازدواج

رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی‌عمل در زندگی مشترک از جمله خرده‌فرهنگ‌هایی است که در سال‌های گذشته در میان جوانان نفوذ کرده است. افزایش روحیه فردگرایی هم یکی از دلایل بی‌میلی جوانان به امر ازدواج است.

طهورا نوروزی هم در این‌باره به ایرنا گفت: زمانی که در خانواده‌های ایرانی، زن و مرد حوزه‌های فردگرای پررنگی برای خود تعیین کنند و عبارت‌هایی مانند «حساب بانکی خودم» یا «ملک خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراکت، همراهی و تعامل به مرور کمرنگ‌تر و فردگرایی برجسته‌تر خواهد شد. همچنین برخی از صاحبنظران این عرصه، افزایش آمار طلاق و نبود الگوی مناسب برای ازدواج را از دلایل عمده بی‌میلی جوانان به ازدواج عنوان می‌کنند.

نقش دولت در فراهم کردن و آسان‌تر شدن امر ازدواج هم از جمله راهکارهایی است که وی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: طبیعی است که نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یکی از حامیان خانواده‌ها، این امکان را فراهم کند تا جوانان در شرایط مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم پایین آوردن سطح توقع‌های جوانان و کاهش مداخله خانواده‌ها در امر ازدواج است تا بستر و زمینه ازدواج فراهم شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش”اقطاع“، ازدواج یکی از بزرگ‏ترین و مهم‏ترین انتخابهای انسان و از بیادماندنی ترین رخدادهای زندگی هر دختر و پسری می باشد و اهمیت آن در اسلام به اندازه ای است که پیامبر اسلام(ص) می فرمایند: «هیچ بنایی در اسلام مهم تر از ازدواج نیست” اما اینکه چرا عده ای در انتخاب خود دچار اشتباه می شوند و این رخداد عظیم به خاطره ای تلخ تبدیل می شود را در گفتگو با کارشناس مسائل دینی حجت الاسلام سید رضا موسوی جویا شدیم:

اشتباهات بزرگ جوان ایرانی در ازدواج کدام است؟

زندگی مشترک در یک نگاه کلی به چهار بخش تقسیم می گردد:

۱) انتخاب همسر، ب) دوران موقت عقد، ج) زندگی مشترک، د) فرزندپروری.

برای موفقیت در زندگی، باید مهارت های هر دوره را دانست. راز مرگ زندگی و ناکامی و حسرت، جهل و نادانی است. امام علی(ع) فرمود: ریشه همه زشتیها و ناکامی ها، جهل و نادانی است.

سبک و شیوه ازدواج در هر دوره ممکن است متفاوت باشد، اما اصول آن که باید آگاهانه، با مشاوره و با مطالعه، و با اندیشه عمیق صورت پذیرد، یک معیار جهانی و عقلانی است.

 چرا جوانان ، در انتخاب همسر، دچار خطا و اشتباه می شوند و آمار طلاق  روز افزون است؟

۱) چرا اشتباه نکنند؟ وقتی هیچ اطلاعی از فرایند ازدواج ندارند، چرا شاهد مرگ کانون خانواده نباشیم؟ نه جوانان می دانند و نه خانواده های محترم، کمترین اطلاعی از فرایند انتخاب همسر و مهارت همسرداری دارند.

باور کنیم که همسرداری و فرزندپروری، مهارت های لازمی است که اغلب ما از آن بی خبریم و انگیزه ای هم برای دانستن در ما وجود ندارد.

۲) یکی دیگر از اشتباهات فاحش آن است که چون روابط مطلوب و ارزشی میان دختران و پسران ایرانی، به روابط آزاد و بدون رعایت حریم های مکتبی و ارزشی تبدیل شده است، و نامحرمان، در کف خیابان ها و در شبکه های اجتماعی، با نادیده گرفتن همه اصول ارتباطی، با هم در بدترین شکل ممکن ارتباط برقرار می کنند، نباید انتظار خانواده بسامان و با دوام را داشت، چون ارتباطات، به وابستگی و توهم عشق منجر می شود، و دیگر فرایند ازدواج، که یک فرایند عقلانی و منطقی است، طی نخواهد شد. بنابراین، یکی از علل طلاق ها این است که بدون شناخت لازم، ازدواج رخ می دهد، و سبب آن عشق های خیابانی و دلبستگی های هیجانی و زودگذر است.

۳) سوم این که، معیارهای برخی از جوانان و حتی خانواده های محترم، برای ازدواج نادرست است. کافی است که دوستان، معیارهای ازدواج شان را روی کاغذ بنویسند، سپس آنها را با معیارهایی که قرآن حکیم و حدیث، که در آثار متعدد آمده است مقایسه کنند.

آثار این گونه ازدواج ها(ازدواج بدون حداقل مهارت و با معیارهای غلط) چیست؟

نتیجه اش، طلاق عاطفی، طلاق محضری، آمار روزافزون فرزندان طلاق، بروز نفرت میان همسران، خیانت ها، پدیده زنان بیوه، و ازدواج گریزی، و ده ها آسیب اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی است.

آثار ازدواج گریزی چیست؟

آثار ازدواج گریزی هم، سبب گسترش روابط دختر و پسر، همباشی های غیرقانونی و غیرشرعی(بردگی مدرن جنسی)، رشد پدیده زنان خیابانی، و ده ها آسیب جدی فرهنگی و سیاسی است، که دود آن به چشم خانواده پاک ایرانی و جامعه اسلامی خواهد رفت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

- یک جمعیت شناس معتقد است که ۱۰ سال آینده پسران متولد دهه ۷۰ با بحران ازدواج مواجه می شوند چون هم از طرفی به خاطر کاهش باروری تعداد دختران کم شده و از طرفی دختران تمایل کمتری به ازدواج دارند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک چندی پیش سایت همسان گزینی برای ازدواج افتتاح شد تا به دختران و پسران در سن ازدواج برای پیدا کردن همسر مناسب کمک کند. به تازگی مدیر این طرح اعلام کرده است که بانوان متولد دهه 50 و آقایان متولد دهه 70 بیشترین مراجعان سایت همسان گزینی به شمار می آیند. از طرفی آمار نشان می دهد که سن ازدواج به خصوص در میان دختران بالا رفته و بسیاری از دختران در تجرد قطعی مانده اند. در همین زمینه گفت و گویی را با شهلا کاظمی پور جمعیت‌شناس و عضو هیئت علمی‌ دانشگاه تهران انجام داده ایم.

مشروح این گفتگو را می خوانید:

به تازگی مدیر طرح ملی همسان گزینی تبیان اعلام کرده که متولدین دهه 60 و دهه 50 بیشترین مراجعان به سایت همسان گزینی تبیان هستند. شما این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟

کسانی که متولد دهه 60 و 50 هستند و هنوز مجرد هستند قطعا گروه هدف کمتری برای ازدواج دارند چون هم سنهای آنها الان ازدواج کردند و دایره انتخاب آنها محدود است از همین رو این سایتها را راهکاری برای پیدا کردن همسر می دانند.از طرفی هم ناگزیرند که گاهی با مرد یا زن کوچکتر از خودشان ازدواج کنند درحالیکه اگر همسن گزینی باشد این مشکلات کمتر است. البته الان بیشتردختران دهه 60 مجرد هستند چون باید با پسران متولد شده دهه 50 یا 55 ازدواج می کردند که تعداد پسران متولد این دهه کمتر از دختران است و درنتیجه تعادل بین تعداد مجردین دختر و پسر به هم خورده است که اصطلاحا می گویند مضیقه ازدواج اتفاق افتاده است. پس فعلا مجرد ماندن در سن بالا بیشتر برای متولدین این دهه است اما در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود.

چرا اینگونه می شود؟

پسرانی که در دهه 60 متولد شده اند با دختران دهه 70 ازدواج می کنند اما در این دهه باروری کاهش یافته و از طرفی تعداد تولد پسرها هم بیشتر است برای همین احتمال تجرد قطعی برای دختران بیشتر است.

از طرفی آمار سایت نشان می دهد که پسران متولد دهه 70 هم مراجعه زیادی به این سایت دارند؟

پسران متولدین دهه 70 باید با دختران دهه 80 ازدواج کنند که به دلیل کاهش باروری تعداد دختران این دهه کم است برای همین پیش بینی شده است که در 10سال آینده تعداد پسران مجرد بیشتر باشد و این هرم تغییر کند و مضیقه ازدواج برای پسرها در دهه 1400 اتفاق بیفتد. اما این موضوع یک علت جامعه شناسی هم دارد که دختران این دهه به دلیل تحصیل و اشتغال ، استقلال مالی دارند و تمایل چندانی به از دست دادن این شرایط ندارند برای همین در جامعه باید ازدواج فرهنگ سازی شود.

شما به موضوع همسن گزینی اشاره کردید اما الان بسیاری از پسرانی که با دختران بزرگتر از خودشان ازدواج می کنند به خاطر مسائل اقتصادی است نه کمبود گروه هدف برای ازدواج؟

در گذشته ازدواج ها با دختران با تفاوت سنی 4 سال یا بیشتر مرسوم بود، حالا تا حدودی فاصله بین نسلها کم شده و ازدواج همسن هم انجام می شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه سن ازدواج در کشور بالا رفته و معیار اکثر جوانان برای ازدواج اقتصادی است و از طرفی هرچه جامعه به سمت مدرن‌شدن می رود، سن ازدواج هم افزایش می‌یابد که در تمام جوامع این فرایند وجود دارد. اما به نظرم من ازدواج مردان یا زنان با کوچکتر از خودشان به خاطر مسائل اقتصادی کمتر دوام دارد برای همین باید همان ازدواج همسن را رواج داد.

به نظر شما سایتهای همسان گزینی چقدر می تواند مشکل ازدواج را در کشور حل کند؟

همانطور که گفتم ازدواج در کشور ما نیاز به فرهنگ سازی دارد و باید مشکلاتی که جوانان دارند حل شود ، بعد هم تنها مشکل جوانان ازدواج نیست بلکه ازدواج درست مهمتر است تا آمار طلاق هم نجومی بالا نرود. برای همین در این زمینه ها باید سیاست گذاری کرد . از طرفی برخی کم شدن ازدواج در جامعه را مطرح می کنند درحالیکه بررسی های جمعیت‌شناختی نشان می دهد که میزان ازدواج در جامعه کم نشده بلکه به دلیل پایین‌تر آمدن باروری در دهه 70، جمعیت کمتری در سن ازدواج هستند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مرصادنیوز: ازدواج در سنین پایین مثل روشن کردن یک بمب ساعتی است و زمانی مناسب است که فرد از جنبه‌های مختلف به بلوغ رسیده باشد.

به گزارش مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران، همیشه از بزرگترها شنیده‌ایم اول عاقل باشید و انتخاب کنید و بعد، عاشق شوید و زندگی کنید.

اما متاسفانه تعدادی از جوانان امروزی در همان ابتدای جوانی اول عاشق می‌شوند و بعد از گذشت مدت زمانی که معیارها و نگرش‌های آنها تغییر کرد، تازه متوجه می‌شوند که به شناخت کلی رسیده‌اند و در نهایت از ازدواج خود پشیمان هستند.

**هیجانی بودن انتخاب در سنین پایین

آن چه در گفتگوهای عامیانه از ازدواج در سنین پایین برداشت می‌شود، منظور سن زیر ۲۰ سال است و در مقابل، متغیر جنسیت نیز تاثیر فراوانی در مقوله ازدواج دارد.

این در حالی است که شاید یک دختر ۱۸ ساله بنا به قانون بلوغ دارای طبق سنی باشد که آمادگی پذیرش مسئولیت را داشته باشد از سوی دیگر، پسری ۱۸ ساله این شرایط را ندارد و به نوعی در سن بحران هویت قرار دارد.

با توجه به این که ازدواج در سنین پایین مسئولیت‌هایی از جمله تشکیل خانواده، فرزند آوری و ورود فرد به سایر حوزه‌های مسئولیت پذیری را برای فرد به دنبال دارد به همین دلیل در اکثر موارد، پسران زیر ۲۰ سال به دلیل عدم شناخت ابعاد وجودی و نداشتن امکان شناسایی، اغلب با ازدواجی ناموفق روبرو شوند ازدواج در سنین پایین برای دختران نیز ممکن است مشکلاتی را از جمله بارداری در سنین نوجوانی مسئولیت پذیری فرزند و پذیرش تعهدات زندگی مشترک را ایجاد کند.

مصطفی فروتن، روانشناس اجتماعی در خصوص ازدواج جوانان در سنین پایین معتقد است: اغلب جوانان در سنین زیر ۲۰ سال، انتخاب‌های هیجانی خواهند داشت، چرا که هنوز استانداردهای لازم برای یک ازدواج هدفمند را شناسایی نکرده آ‌ند.

*ازدواج عاقلانه پس از طی سه دوره بلوغ

همواره بلوغ در طیف‌های گسترده‌ای شناخته می‌شود، اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد آن است که فرد برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک در ابتدا باید به بلوغ فیزیولوژیک یا همان بلوغ جسمی رسیده باشد که این بلوغ در دختران به ۹ تا ۱۲ سالگی و در پسران به ۱۲ تا ۱۵ سالگی گفته می‌شود.

در مرحله بعد، فرد باید به بلوغ عقلی یا ذهنی برسد و این معنی که یک دختر ۹ ساله یا یک پسر ۱۲ ساله، شاید از نظر فیزیکی پذیرش جنس مخالف خود را داشته باشد، اما از نظر عقلی هنوز به پختگی و شناخت کامل نرسیده باشد.

در آخرین مرحله نیاز است که شخص از بلوغ اجتماعی نیز برخودار باشد که این بلوغ اجتماعی به ارتباط فرد جامعه خود و شرکت در اجتماعات مربوط می‌شود.

*عرف سن ازدواج

بهترین سن ازدواج برای پسران، ۲۴ تا ۲۵ سالگی و برای دختران ۲۱ تا ۲۲ سالگی تخمین زده می‌شود، اما این بدان معنا نیست که افراد در سنین دیگر احساس خوشبختی نکنند.

دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و مشاور در خصوص سن ازدواج معتقد است: برای یک ازدواج موفق و تشکیل زندگی فرد باید به سنی رسیده باشد که از بلوغ روانی و عاطفی برخوردار باشد و در این سن، صرفا عدد مطرح نیست بلکه بیشتر به سن عقلی و تعقل فرد بستگی دارد.

تشخیص این که آیا شخص به پختگی کامل بریا ازدواج و تشکیل زندگی مشترک رسیده است، عمدتا توسط متخصصان و با استفاده از تست‌های روانی و مصاحبه‌های روانشناسی صورت می‌گیرد.

**ازدواج تابع عدد خاصی نیست

هر چند ازدواج در سنین پایین توصیه شده و تعدادی افراد زیادی هم پس از ازدواج در این سن زندگی موفقی داشته‌اند اما ذکر این نکته نیز ضروری است که فرد برای این که بخواهد هر اقدامی انجام دهد می‌بایست به پختگی مناسب رسیده باشد و خود را مستعد آن شرایط بداند.

در نهایت مقوله ازدواج در هر سنی، مهارت بالایی را می‌طلبد و تابع عدد خاصی نیست و تا زمانی که فرد در تمام زمینه‌ها اعم از فیزیکی، عقلی ، عاطفی و اجتماعی به بلوغ نرسیده باشد نمی‌تواند وارد عرصه تشکیل زندگی مشترک شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اهراب نیوز: تا به حال در مورد مسئله حجاب و روابط دختر و پسر قبل از ازدواج بحث های بسیاری در مکان ها و برنامه های مختلف انجام شده و تا به حال هیچ نتیجه ای در بر نداشته و هیچ راه حل ریشه ای برای این مشکلات به دست نیامده با این حال میخواهم در چند خط به چرایی این که چرا نتیجه نمیگیریم بپردازم.

به نظر بنده قبل از هر گونه نسخه پیچی در این رابطه باید آسیب شناسی کنیم که کجای کارمان غلط بوده که اکنون که بیش از سه دهه از انقلاب عزیزمان می گذرد باز نتوانسته ایم این مشکل را حل و فصل کنیم و با اینکه هر روز یک همایش جدید هر روز یک برنامه تلوزیونی جدید هر روز یک مسئول جدید برای این موضوع بسیج میکنیم باز هیچ حرکت رو به جلویی نمیبینیم تا اینکه از راه فرهنگسازی وارد این عرصه میشویم و یک هنرمند گنهکار توبه کرده را در صدر مجلس مینشانیم تا بیاید و بگوید که من چند هزار نفر را تا به حال چادری کرده ام و از این آمار و ارقام های غلط تحویل ما بدهد و ما هم بی هیچ شناختی از عقبه ی فرد به معنای تایید سر تکان بدهیم و خوشحال و مسرور گردیم که در نهایت راه را پیدا کردیم،غافل از آنکه هنوز اندر خم یک کوچه ایم و با این روش ها راه به جایی نمیبریم.

پس باید ریشه ای بررسی کنیم، آسیب شناسی کنیم نه به معنای آسیب شناسی هایی که در سمینار ها و کنفرانس های مختلف اتقاق می افتد بلکه آسیب شناسی واقعی که اگر کسی حتی بررسی سطحی در رابطه با این موضوع انجام دهد در می یابد که عملا تا کنون هیچ عمل موثری انجام نیافته.

بهتر است ابتدا سوال های اساسی در این مورد طرح شود و پس از آنکه جوابهایی در مقابل این سوال ها ارائه شد رویکرد ها و نسخه های ارائه شده را بررسی کرد و بهترینش را با در نظر گرفتن وضع کنونی جامعه و با در نظر گرفتن واقعیات موجود (نه امار و ارقامی که برای خوشنودی دلمان ارائه میدهیم) راهکاری را ارائه داد.

ابتدا با قبول اینکه وضع پوشش و روابط میان دو جنس مخالف در کشورمان مناسب نیست و با قبول اینکه محیط دانشگاه که با جرات میتوان گفت تاثیر گذارترین نهاد در فرهنگ یک جامعه است متاسفانه در حال حاظر در کشور ما فاجعه است و فساد در محیط دانشگاه بیداد میکند این سوال ها را مطرح میکنم:

آیا محدودیت های بیش از حد در جامعه ما باعث حریص شدن جوانانمان به جنس مقابل نشده است؟

همانطور که بر همگان ملموس است اگر یک کودک را از چیزی منع کنیم با شتاب بیشتری به سوی آن میرود، با کمی تامل در می یابیم که دیدگاهی در جوانانمان به وجود آمده که به جنس مخالف به عنوان یک میوه ممنوعه نگاه میکند و هر لحظه در تلاش برای چیدن آن میوه هستند و چه بسا که شاید با یک گاز زدن طعم میوه خوشایندش نباشد و آن را دور بیندازد ولی در دل خوشحال است که در نهایت به ابن پیروزی نایل آمده است و دیگر نتیجه ی این کار برایش مهم نیست، که در جامعه کنونی ما میبینیم که این نوع رفتار چه آسیبهایی که از لحاظ روحی و جسمی به جوانان نمیزند، آیا محدودیت بیش از اندازه باعث این امر نشده؟ آیا اثراتی که این گونه روابط در پی داشته موجب نشده که جوان مملکت ما طعم شیرین عشق را فراموش کرده و فقط به فکر هوس رانی باشد؟

همانطور که میبینیم این محدودیت ها پیش زمینه ی این پیامد ها شده است و البته جدایی دختران و پسران از دوره مدرسه تا دوره دانشگاه چرا که وقتی دو جنس مخالف این همه سال دور میشوند زمانی که وارد دانشگاه می شوند و در فضایی نسبتا نزدیک با جنس مخالف قرار میگیرند دیگر افسار گسیخته گی می کنند و هیچ نیرویی جلودار او نیست و این چند سال دوری را در دانشگاه تلافی می کنند آیا بهتر نبود از اول کار، از ابتدای شکل گیری شخصیت در دوران کودکی این دو کنار هم بزرگ می شدند تا به یک دیگر به چشم میوه ای ممنوعه نگاه نکنند؟ خوشبختانه مسئله حجاب نیز رابطه تنگاتنگی با بحث مطرح شده در بالا دارد و کشورمان در امر پوشش واقعا با مشکلی جدی مواجه است و هر روز شاهد مدل ها و پوشش های مختلفی جهت خود نمایی در جامعه هستیم خود نمایی هایی مانند پوشیدن ساپورت دختران و ابرو برداشتن پسرها و صد ها مورد دیگر که زیبنده ی یک جوان ایرانی نیست که نه به تاریخ و فرهنگمان نسبتی دارد نه با دین و مذهبمان!!! آیا دلیل این امر نیز محدودیت های بیش از حد و افراط گرایی نبوده که باعث شده خیابان هایمان به سالن مد و دانشگاه هایمان به کلاس مد تبدیل شود؟ و هر روز و هر روز مد های مخرب و وارداتی غربی رواج پیدا کند و جوان ایرانی تبدیل به طوطی مقلدی شود که هر روز طبق مد های غربی رنگ عوض می کند؟

چه کسی میتواند نسخه ای موثر به این جامعه در هم ریخته بپیچد؟ چه کسی میتواند این سوالات را پاسخ بدهد؟ آیا وقت آن نرسیده که در سیاستمان در دیدگاهمان در رویکردمان در رفتار با جوانانمان در مدریتمان تغییر ایجاد کنیم؟ آیا نباید تندروی ها و افراط گری های بی جایمان را که سم مهلک جامعه ما هست را پایان دهیم؟ بعضی ها میگویند جوانانمان جنبه ی آزادی را ندارند، ولی آیا ما این فرصت را فراهم کردیم که بیازماییم ظرفیت و جنبه ی جوانانمان را؟

بله قبول دارم ممکن هست در پس آزادی چند وقتی طول بکشد تا فرهنگ سازی صورت گیرد و هرکس به حریم خود آشنا گردد ولی یقینا بعد از عبور از زمان گذر اثرات مفید این تصمیم را می بینیم، البته منظور اینجانب از آزادی، بی بند و باری و افسارگسیختگی که جامعه را به تباهی بکشد نیست، منظور آزادی در قالب اخلاق و انسانیت و به سوی کمال حرکت کردن است، معنی بهتر آزادی را میتوان از بیانات علامه جعفری استنباط کرد که میفرمایند: آزادی به این معنی نیست که چون میتوانم کاری را انجام دهم پس انجام میدهم بلکه آزادی به این معناست که میتوانم کاری را انجام دهم ولی چون غیر عقلانی میدانم پس انجام نمیدهم.

این است معنی واقعی آزادی که متاسفانه در این برهه از زمان فاصله زیادی تا این معنی داریم و قدرت اختیار، اندیشه، تقکر و تعقل را از جوانانمان گرفته ایم چرا که فقط یک راه در پیش رویش قرار داده شده و وقتی از راه ما خوشش نیامده راه دیگری وجود نداشته و به بیراهه کشیده شده، امیدوارم روزی این نوع آزادی در میهن اسلامیمان، میهن نازنینمان ایران عزیزتر از جانمان در سایه الطاف الهی و در مسیر رهنمود های ولایت فقیه محقق گردد و روز به روز شاهد عزت ملت ایران و پیشرفت بیش از پیش جوانانمان باشیم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گسترش تصور نادرست از دست دادن آزادی های فردی در میان جوانان و غلبه مشکل های اقتصادی، ازدواج را به شَبحی بدل کرده که در اولویت چندم زندگی آنان قرارگرفته است. کارشناسان افزایش ازدواج را در گروی آموزش و تقویت الگوهای سنتی با کمک رسانه های ملی و جامعه می دانند.

به گزارش ایرنا، از دیرباز، بسترسازی و ساماندهی «ازدواج» به عنوان یک پدیده ی اجتماعی، از مهمترین وظایف خانواده به شمار می رفت که با دخالت مستقیم والدین و پرس و جوی اقوام و خویشاوندان تحقق پیدا می کرد اما اکنون، با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، این قرارداد اجتماعی مهم نیز دستخوش تحول های پایه یی شد تا آن جا که شاهد انواع ازدواج سنتی، مدرن (نوگرا)، تلفیقی از این 2 و ازدواج های اینترنتی هستیم.

اما در کنار دگرگونی های صورت گرفته در روند پدیده ی ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن کمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج هستیم.

کارشناسان اجتماعی بر این باورند که عوامل بیرونی همچون مشکل های اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده فرهنگی بدل کرده که در اولویت های بعدی زندگی جای گرفته است.

تا آن جا که بنا به گفته ی «محمد اسماعیل مطلق» مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ازدواج اولویت هفتم جوانان قرار گرفته است.

وی که در همایش تبیین سیاست های کلی جمعیت در راستای ارتقای نرخ باروری مبتنی بر سلامت مادر و کودک در ارومیه سخن می گفت، افزود: در این نظرسنجی که از جوانان مجرد صورت گرفته است، مشخص شد که پیش از ازدواج، اولویت های دیگری مانند اشتغال و تحصیل قرار دارند که نشانگر بی توجهی نسل جوان به تشکیل خانواده است.

در این جا این پرسش مطرح است که آیا به درستی ازدواج بی هیچ دلیلی به عنوان اولویت های دست چندم جوانان تلقی می شود یا موانع و مشکل های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت و سویی کشانده که پس از تحصیل، اشتغال،کسب موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسب و غیره به مقوله ی تشکیل خانواده و ازدواج فکر کنند؟

موضوعی که گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به دنبال کندوکاو این موضوع و ارایه ی راهکار مناسب برای پایان دادن به این چالش، به گفت و گو با جامعه شناسان و مشاوران خانواده پرداخت.

ازدواج اولویت نخست اما گام آخر

جهیزیه و خانه ی تازه، هلهله ی میهمانان و سرانجام شنیدن کلمه ی «بله» از زبان عروس خانم مدتی است که بنا به دلایل گوناگون کمتر دیده و شنیده می شود و سن بله گفتن رو به افزایش است تا آن جا که بنا به گفته ی «علی اکبر محزون» مدیرکل دفتر اطلاعات آمار، جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال، افزایش سن ازدواج در مردان از 6.7 درصد در سال 1384 به 8.8 درصد در سال 1393 رسیده و این افزایش برای زنان از 6.3 درصد در سال 1384 به 11.2 در سال 1393 افزایش پیدا کرده است.

برخی از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، عواملی همچون تحصیل، اشتغال و کسب منزلت اجتماعی را سه اولویت نخست جوانان امروزی عنوان می کنند که به دنبال کسب درآمد بیشتر، ازدواج را در اولویت های بعدی قرار داده اند اما در این میان «طهورا نوروزی» پژوهشگر و مشاور خانواده در گفت و گو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا معتقد است: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد که دستیابی به آن تا اندازه یی دشوار است که پیش زمینه های دستیابی آن در اولویت قرار می گیرند. در این جا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلکه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط کنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر را در اولویت قرار می گیرند.

نوروزی افزود: همانطور که می بینیم در شرایط کنونی برای رسیدن به امر ازدواج، داشتن شغلی با درآمد بالا به عنوان یکی از پیش شرط های ازدواج مطرح می شود. در نتیجه یافتن پاسخی برای چرایی فکر نکردن جوانان به ازدواج، قابل گفت و گو و پژوهش است و در این مسیر بیان این مطلب که اولویت های جوانان تغییر کرده نادرست خواهد بود.

بی میلی اجباری یا اجبار به بی میلی

مصرف گرایی، تجمل گرایی، افزایش انتظارها و خواسته ها، گسترش تشریفات ازدواج و جهیزیه و بسیاری از موارد مادی و فرهنگی دیگر در کنار نبود اطمینان به آینده ی شغلی از جمله موانع و مشکل های زیادی است که در امر کاهش ازدواج موثر است.

در برابر نیز بسیاری از دختران تحصیلکرده هم عواملی مانند ترس از نبود تعهد و مسوولیت پذیری مردان، بیکاری، اعتیاد، درخواست جهیزیه های سنگین و دخالت های والدین را از عوامل بی میلی به ازدواج عنوان می کنند.

نوروزی، پژوهشگر و مشاور خانواده هم در پاسخ به چرایی کاهش ازدواج، شرایط بیرونی را متهم اصلی عنوان کرد و گفت: این جمله که جوانان به ازدواج فکر نمی کنند را قابل پذیرش نیست چرا که ازدواج یک نیاز فطری برای هر جوانی است که می خواهد در چارچوب شرع و قانون به آن برسد. نمی توان گفت که ازدواج در گذشته بر اساس تمایل بوده است و اکنون تمایلی به این امر نیست و رفتار و الگوی جوانان تغییر کرده است. نمی توان گفت به دلیل این که جامعه از شکل سنتی خارج شده است، رفتار افراد هم تغییر کرده است. در زمان کنونی هم تمایل به تشکیل خانواده وجود دارد چرا که در ذات بشر نهفته است. انسان نمی تواند به تمایل های فطری خود بی نیاز باشد و به آن «نَه» بگوید اما شرایط بیرونی، پاسخ گویی به این نیاز فطری و غریزی را مستلزم زمان و موقیعت مناسب قرار داده است.

از نگاه این مشاور خانواده، به طور کلی 2 نگاه سخت افزاری و نرم افزاری به مقوله ی ازدواج وجود دارد که از اقتصاد و تامین معیشت به عنوان عامل سخت افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم افزاری می توان نام برد. حال این که وزن کدام یک در کاهش آمار ازدواج و توسعه ی تجردگرایی سنگین تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی بر این باورند که گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نکردن جوانان است اما با نگاهی به خرده فرهنگ های شکل گرفته در خانواده ها درمی یابیم که غلبه ی انتظارهای نابجا، چشم و هم چشمی ها و نگاه های ظاهرگرایانه بر سختی های معیشتی ازدواج افزوده است. به گونه یی که می توان گفت در دوران گذشته نیز گذران زندگی دشوار بود اما فرهنگ حاکم قناعت گرایی و قناعت محوری باعث می شد تا افراد با اندکی اندوخته روزگار بگذرانند.

پررنگ شدن روحیه فردگرایی و بی رنگی اشتراک

رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترک؛ از جمله خرده فرهنگ هایی است که در سال های گذشته در میان جوانان نفوذ کرده است.

این افزایش روحیه ی فردگرایی هم یکی از دلایل بی میلی جوانان به امر ازدواج است که «فخرالسادات محتشمی پور» فعال اجتماعی در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا به آن اشاره کرد و گفت: اکنون در شرایطی زندگی می کنیم که در دنیا، فردگرایی به نسبت جمع گرایی ارزش بیشتری پیدا کرده است و افراد به دنبال تثبیت شرایط خود و کسب موقعیت بهتر اجتماعی هستند. شوربختانه شیوه های تربیتی ما در خانواده ها نیز تغییر کرده است و به این امر دامن می زند. به این معنا که در یکی 2 دهه ی اخیر توجه جدی به فرزندان بیشتر شده است و خانواده برای تامین شرایط بهتر زندگی برای فرزندان، از همه چیز خود می گذرد. به همان میزان، زمانی که فرزندان وارد زندگی می شوند، از خودگذشتگی ندارند و سعی در ایجاد تعامل و تفاهم نمی کنند. در نتیجه تن به ازدواج در هر شرایطی نمی دهند و تجرد و گذران زندگی در کنار خانواده را به ازدواج در شرایط دشوار ترجیح می دهند.

طهورا نوروزی هم در این باره گفت: زمانی که در خانواده های ایرانی، زن و مرد حوزه های فردگرای پررنگی برای خود تعیین کنند و عبارت هایی مانند «حساب بانکی خودم» یا «ملک خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراکت، همراهی و تعامل به مرور کمرنگ تر و فردگرایی برجسته تر خواهد شد. نخستین پایه های این فردگرایی نیز از همان دوران کودکی در خانواده ها شکل می گیرد؛ چرا که از کودکی می آموزیم اتاق خودم، کتاب خودم، لپ تاپ خودم. یعنی این فردگرایی روز به روز در جامعه پررنگ شده و در نتیجه یکی از خروجی های فرهنگ فردگرایی، تجرد در جامعه و بی تمایلی به تقسیم منافع است. بنابراین هدف از ازدواج که درکنار هم بودن و از بین بردن فردگرایی است به قهقرا می رود.

همچنین برخی از صاحبنظران این عرصه، افزایش آمار طلاق و نبود الگوی مناسب برای ازدواج را از دلایل عمده ی بی میلی جوانان به ازدواج عنوان می کنند.

فخرالسادات محتشمی پور از جمله ی این صاحبنظران است. به اعتقاد وی، نمی توان ذات طلاق را رد کرد. به طور معمول، در خانواده یی که مشکل های جدی وجود دارد و ممکن است به بحران های خطرناک کشیده شود، بهترین انتخاب، جدایی است. بروز اینگونه مسایل، نتیجه ی منفی در تصمیم گیری جوانان برای ازدواج می گذارد؛ به این معنا که با مشاهده ی افزایش آمار طلاق، بر این باور قرار می گیرند که ازدواج منجر به جدایی خواهد شد، پس چرا ازدواج کنیم؟ باورهای سنتی افزایش ازدواج، کاهش طلاق و تشکیل خانواده های بسامان خواسته ی قلبی مسوولان و خانواده های ایرانی است اما در سال های گذشته به دلایل گوناگون تحقق آن ها با موانعی روبه رو بوده است.

پیامدهای منفی تجردگرایی بر جامعه

ازدواج، تشکیل خانواده و رشد و تربیت فرزندان سالم، جامعه را به سطح قابل قبولی از بهبود خواهد رساند و در برابر، کاهش ازدواج جامعه را به سمت آسیب های فراوانی سوق خواهد داد.

از نگاه «امان الله قرایی مقدم» آسیب شناس، رکورد اقتصادی، تشدید افسردگی، از بین رفتن توازن و تجانس زن و مرد در جامعه از پیامدهای اصلی سست شدن گام های جوانان به سوی ازدواج است.

این جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با ایرنا به برشمردن پیامدهای ناگوار کاهش ازدواج و افزایش تجردگرایی در جامعه پرداخت و آسیب های ناشی از آن را در پنج جنبه مورد بررسی قرار داد که از قرار زیر است:

1- اقتصادی: می توان گفت که اقتصاد هر کشور از دل خانواده ها شکل می گیرد و به اقتصاد جامعه وابسته است. حال با شکل گیری و گسترش تجردگرایی پایه های اقتصادی جامعه دچار لغزش شده و به خطر می افتد. چرا که شخص مجرد احساس مسوولیتی در قبال رشد اقتصادی خود و در نتیجه جامعه نمی بیند. اما فردی که تشکیل خانواده می دهد برای برطرف ساختن نیازهای امروز و فردای خود و خانواده، دست به تلاش های مستمری در این زمینه زده و سعی در افزایش رشد اقتصادی دارد.

2- جمعیتی: یکی دیگر از پیامدهای کاهش ازدواج، تاثیر آن بر ساختار جمعیتی یا به عبارتی باروری است. در اثر آن، هم نیروی کار و جمعیت فعال کاهش می یابد و هم جامعه دچار سالخوردگی یا پیری جمعیتی می شود. افزون بر این، کارایی و بازدهی پایین می آید، هزینه های بالای سالخوردگی بر دوش جامعه سنگینی می کند و جامعه یی مصرف کننده شکل می گیرد.

3- اجتماعی: از جنبه ی اجتماعی هم با پدیده ی بی بند وباری جنسی مواجه خواهیم بود. جوانانی که به حریم افرادِ ساده انگار ورود می کنند و رابطه های غیرمتعارف پنهانی شکل می گیرد. وقتی این نوع روابط جاری شد انواع آسیب های دیگر مانند اعتیاد، جرم و جنایت را نیز در پی خواهد داشت.

4- روانی: از نظر روحی و روانی نیز جامعه دچار نوعی بیماری مزمن غمناکی، افسردگی و تنهایی می شود، چنان که عنوان می شود که ایران و عراق غمناک ترین کشور دنیا هستند.

5- سیاسی: کاهش ازدواج از جنبه ی سیاسی آسیب زا است چرا که بیانگر این است که سیاست و حکومت نتوانسته امکانات اقتصادی، اشتغال و فرهنگی ازدواج را فراهم کند. اینجا است که جامعه شناسی می گوید خانواده اصل است و در صورت وجود خانواده، دولت نیز وجود دارد.

راهکارهای خروج از پدیده تجردگرایی

تغییر تعامل ها، روابط ضعیف و نبود درک متقابل بین اعضای خانواده باعث گرایش جوانان به زندگی مجردی شده است که بنا به گفته ی کارشناسان با خانواده درمانی و ارایه ی الگوی مناسب، می توان بر کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضا بهبود بخشید و از کمالگرایی مطلق کاست و بر میل به زندگی مشترک افزود.

از نگاه طهورا نوروزی، کانون خانواده و به خصوص پدر ومادر به عنوان نخستین افرادی که فرزند با آنان سروکار دارد و نخستین بارقه های تربیتی را از آنان می آموزد، در تشدید کمالگرایی مطلق نسل جوان نقش بسزایی ایفا می کنند. والدین بر اساس عواطف خود، همواره فرزند خود را برتر از سایرین می بینند به همین دلیل در انتخاب ملاک های ازدواج نیز سعی در برگزیدن بهترین دارند. همین امر باعث شکل گیری کمال طلبی در فرزندان می شود. ما نمی گوییم که تحقیق نشود و شاخص ها ارزیابی نشود اما دیگر آن درجه از کمال طلبی که منجر به فردگرایی و مانع ازدواج شود اشتباه است.

توجه به الگوهای ایمانی و شرعی هم از دیگر راهکارهای پیشنهادی نوروزی است.

به بیان وی، بی شک وجود تناسب مذهبی و توجه به یکسانی ایمان و عقیده، مهم ترین عامل موثر بر گزینش همسر و تضمین کننده سلامت و موفقیت در ازدواج است و برخلاف تحول های اجتماعی جدید و فردگرایی در روزگار ما، تاثیر باورهای مذهبی بر رفتار و گفتار زن و شوهر قابل توجه است. اما متاسفانه در جامعه ی کنونی، برابری ها را در اقتصاد، پول، شهرت یا تحصیل می بینیم و به همین دلیل شرایط اجتماعی ما با برنامه ریزی های نادرست مواجه شده است. از یک طرف دایره ی دختران تحصیلکرده گسترش یافته و از طرفی دیگر پسران به جای تحصیل، جذب بازار کار شده در نتیجه آمار تحصیل آنان پایین آمده است که با توجه به معیارهای هم شان بودن و سایر معیارها، دختران مجرد تحصیلکرده تن به ازدواج با پسر تحصیل نکرده نمی دهند. اما زمانی که محور ایمان و اعتقادهای مذهبی و معیارهایی که در ایمان برای یک زن مطرح است برجسته سازی شود، اشتغال و معیشت و طبقه ی اجتماعی را کمرنگ تر شده و انعطاف پذیری جای آن را خواهد گرفت.

نقش دولت در فراهم کردن و آسان تر شدن امر ازدواج هم از جمله موارد راهکاری است که فخرالسادات محتشمی پور به آن اشاره می کند و می گوید: طبیعی است که نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یکی از حامیان خانواده ها، این امکان را فراهم کند تا جوانان در شرایط مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم پایین آوردن سطح توقع های جوانان و کاهش مداخله ی خانواده ها در امر ازدواج است تا بستر و زمینه ی ازدواج فراهم شود.

از نگاه این فعال اجتماعی، نقش آموزش نیز در امر افزایش آمار ازدواج بسیار با اهمیت است. پیش از این خانواده، به شکل سنتی به جوانان آموزش می دادند که مورد پذیرش آنان قرار می گرفت. اما در دوره ی کنونی آموزش باید متناسب با نیاز جوان باشد. این نوع از آموزش نیز تنها از عهده ی خانواده بر نمی آید و متاسفانه خلا آن در مدرسه، دانشگاه و محیط های اجتماعی به شدت احساس می شود. رسانه ی ملی نیز تاثیر به سزایی در آموزش و تشویق به ازدواج دارد اما هنوز نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند. این در حالی است که رسانه ی ملی و مطبوعات به دلیل نفوذپذیری بالا در میان خانواده ها، می توانند با فرهنگ سازی درست و ارایه ی الگوی مناسب، راهنمای مسیر درست زندگی جوانان باشند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 پایگاه آموزشی مهداد (www.mahdad.ir):

به منظور حفظ کیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دایم، طلاق و رجوع مقرراتی الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دایم، طلاق و رجوع کند به مجازات تعزیری یا یک سال حبس محکوم می شود. مسئولیت ثبت رسمی وقایع ازدواج دایم و طلاق و رجوع نیز به عهده مرد گذاشته و برای زن مجازاتی پیش بینی نکرده است. ولی زن می تواند برای ثبت وقوع ازدواج و طلاق دادخواست به دادگاه تقدیم کند از دادگاه بخواهد مرد را ملزم به ثبت ازدواج یا طلاق یا رجوع کند.

به گزارش پایگاه آموزشی مهداد، ثبت ازدواج مزایای زیادی دارد مانند اینکه مرد یا زن نمیتواند منکر ازدواج شوند یا اینکه دو یا چند نفر ادعای همسری یک نفر را بکنند. همچنین یکی از همسران نمی تواند وجود فرزند یا فرزندان را منکر شود؛ به همین دلیل بحث اثبات زوجیت کمتر در دادگاه ها مطرح می شود. به دلیل وجود مزایای فوق و مانند آن بود که قانونگذار در سال 1310 ثبت و ازدواج و طلاق و رجوع را قانونی و اجباری اعلام کرد و برای مرد و عاقدی که در غیر از دفاتر رسمی ازدواج و طلاق مبادرت به ازدواج و طلاق و رجوع می کردند تا 6 ماه حبس در نظر گرفته بود. بعد از انقلاب نیز در قانون مجازات تا یک سال حبس برای مرد پیش بینی شده است و چنین آمده است؛ به منظور حفظ کیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دایم، طلاق و رجوع مقرراتی الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دایم، طلاق و رجوع کند به مجازات تعزیری یا یک سال حبس محکوم می شود.

صدور شناسنامه از جمله وظایف اداره ثبت احوال است. شناسنامه از روی دفاتر ثبت کل وقایع صادر میشود و در آن به نکاتی چون نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ تنظیم سند اشاره شده است. از جمله مشخصات و اطلاعاتی که در  شناسنامه درج می شود و صفحه مخصوص به آن اختصاص داده شده، ثبت ازدواج، طلاق، وفات همسر، ولادت فرزندان است.

دارندگان دفاتر رسمی ازدواج و طلاق وظیفه دارند تا وقایع ازدواج و طلاق یا رجوع بعد از طلاق را در دفاتر مربوط ثبت کنند و نیز مکلفند واقعه ازدواج و طلاق یا رجوع را در شناسنامه زن و مرد در صفحه مخصوص درج، امضا و مهر کنند و حداکثر هر 15 روز، یک بار این وقایع را روی فرم های مربوط فهرست کنند و به اداره ثبت احوال محل تحویل دهند و رسید دریافت دارند. قانونگذار عدم ثبت وقوع ازدواج، طلاق و رجوع را جرم دانسته و مسئولیت ثبت رسمی وقایع ازدواج دایم و طلاق و رجوع نیز به عهده مرد گذاشته و برای زن مجازاتی پیش بینی نکرده است. ولی زن می تواند برای ثبت وقوع ازدواج و طلاق دادخواست به دادگاه تقدیم کند از دادگاه بخواهد مرد را ملزم به ثبت ازدواج یا طلاق یا رجوع کند.

طرح دعوای کیفری در این زمینه به عبارت دیگر تقاضای مجازات مردی که از ثبت ازدواج امتناع می کند، منوط به شکایت شاکی خصوصی است ولی با اعلام گذشت وی، تعقیب و رسیدگی پرونده متوقف نمی شود، بلکه متهم به مجازات می رسد.

اگر ازدواجی در دفتر رسمی ازدواج به ثبت نرسیده باشد چگونه می توان آن را ثبت کرد؟

ازدواجی که در دفتر رسمی ازدواج به ثبت نرسیده باشد درصورت وجود شرایط زیر در شناسنامه زن وشوهر ثبت می شود:

1- ارایه اقرارنامه رسمی مبنی بر وجود رابطه زوجیت بین متقاضیان ثبت واقعه ازدواج، بنابراین اگر یکی از زن و مرد این اقرارنامه را ارایه نکند یا منکر ازدواج باشد در شناسنامه آنان این ازدواج ثبت نمی شود و برای حل اختلاف باید به دادگاه مراجعه کنند.

2-در هنگام تنظیم اقرارنامه سن زوج 20 سال و سن زوجه از 17 سال کمتر نباشد، گرچه در این خصوص عقیده غالب آن است که ملاک در این خصوص سن بلوغ شرعی یعنی برای پسر 15 سال و دختر 9 سال قمری است.

3-گواهی اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه های زوجین مبنی بر اینکه نامبردگان در تاریخ اعلام واقعه در قید ازدواج دیگری نیستند.

آیا واقعه طلاق یا رجوع یا فسخ ازدواج در شناسنامه های زوجین باید ثبت شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ راهی برای حذف آن وجود دارد؟

همه وقایع ازدواج و طلاق یا وفات زوج یا زوجه و رجوع و بذل مدت و فسخ نکاح باید در دفاتر ثبت کل وقایع ثبت شود ولی در مورد ثبت این وقایع در شناسنامه باید گفت:

1-در المثنای شناسنامه مرد یا زن آخرین ازدواج و طلاق یا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات آن تعداد ازدواج که به قوت خود باقی است منعکس می شود.

2-ازدواج و طلاق غیر مدخوله در المثنای شناسنامه درج نمی شود یعنی نه در المثنای شناسنامه زن و نه مرد.

آیا می توان هنگام ازدواج از طریق دفتر ازدواج در مورد سابقه نکاح طرف مقابل از اداره ثبت احوال پرسش کرد؟

افشای اطلاعات مذکور در دفاتر ثبت کل وقایع و اسناد سجلی جز برای صاحب سند و مقامات قضایی و دولتی ذیصلاح ممنوع است و در مورد مقامات قضایی نیز باید توجه داشت که این مقامات هنگامی مجوز استعلام از اداره ثبت احوال را دارند که به جهات قانونی موضوعی مربوط به صاحب شناسنامه نزد آنان مطرح برای رسیدگی باشد.

اگر دختری که قبلا ازدواج کرده و در المثنای شناسنامه او به واسطه غیر مدخوله بودن واقعه طلاق نیامده است با دیگری ازدواج کند آیا به عنوان فریب در ازدواج قابل تعقیب است؟

چنانچه هر یک از زوجین که قبل از ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص و تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد ازدواج بر مبنای هر یک از آنها و در مثال ما بر مبنای اینکه زن قبلا ازدواج نکرده عقد واقع شود، فریب دهنده به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم می شود.

آیا ثبت واقعه ازدواج یا طلاق الزامی است؟

ثبت واقعه ازدواج دایم نه موقت طلاق و رجوع الزامی است و اگر مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی ازدواج دایم کند یا مبادرت به طلاق یا رجوع کند به حبس تا یک سال محکوم می شود.

اگر در عقد شرط شود که مرد باید مجرد باشد ولی پس از عقد معلوم شود که شوهر در هنگام عقد مجرد نبوده است، آیا زن می تواند از او شکایت کند؟

اگر هر یک از زن و مرد قبل از عقد خود را مجرد معرفی کند یا در یکی از آنان تجرد شرط شده باشد علاوه بر اینکه متخلف قابل تعقیب کیفری است یعنی قانون برای خاطی مجازات تعیین کرده است، طرف مقابل حق فسخ دارد و می تواند عقد نکاح را فسخ کند و در این خصوص فرقی بین ازدواج دایم و موقت نیست.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

عقد نکاح پیچیده‌ترین عقد مصرح در قوانین مدنی کشور است. پیچیدگی حقوقی مربوط به عقد نکاح ناشی از اهمیت شخصیت طرفین برای انعقاد آن است. در پی انعقاد نکاح، تکالیف بسیاری بر ذمه زن و شوهر قرار می‌گیرد؛ بنابراین قبل و پس از ایجاد رابطه زوجیت و نیز انحلال آن حاوی نکات حقوقی فراوانی است.

به گزارش پایگاه آموزشی مهداد، ابعاد حقوقی مهریه، نفقه، انحلال نکاح از جمله مباحث مهم در مورد این عقد است. در این زمینه با دکتر اسدالله امامی، استاد مشهور حقوق خانواده و مولف کتاب حقوق خانواده گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در پی می آید:

عندالمطالبه بودن مهریه

موضوعی که گاهی در قباله‌های نکاح منعکس می‌شود، عندالمطالبه بودن مهریه است؛ اما منظور از این شرط چیست؟ مهریه عندالمطالبه یعنی اینکه مهریه بر ذمه شوهر قرار می‌گیرد و زن هر زمان که مهر را مطالبه کند، شوهر مکلف است تا مهریه زن خود را پرداخت کند. کیفیت مطالبه مهریه از سوی زوجه نیز گوناگون است. ممکن است زوجه به یک درخواست ساده برای اخذ مهریه خود اکتفا کند یا در قالب ارسال اظهارنامه مهریه خود را مطالبه کند. در این وضعیت اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد، اما از پرداخت آن استنکاف کند، می‌توان از اموال وی به میزان مهریه توقیف کرد.

علاوه بر این، عمل شوهر در این حالت مشمول عنوان کیفری است و زوجه می‌تواند از وی شکایت کند، مگر آنکه مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد و اعسار خود را در دادگاه ثابت کند. سابق بر این نظر قضایی بر آن بود که قضات حتما باید شوهری را که مستنکف از پرداخت مهریه بود را بازداشت می‌کردند. سپس شوهر می‌توانست در بازداشت مثلا با تنظیم استشهادیه اعسار خود را ثابت کند؛ اما اکنون این رویه تغییر کرده است و طبق نظر قضایی جدید، بعد از صدور اجراییه توسط دادگاه در مورد پرداخت مهریه، مرد می‌تواند دادخواست اعسار به دادگاه خانواده تقدیم کند و قاضی به ادعای اعسار وی رسیدگی می‌کند.

با اثبات ناتوانی شوهر نسبت به پرداخت مهریه همسر خود، قاضی یا به تقسیط پرداخت مهریه و مثلا به پرداخت چند سکه در ماه حکم می‌دهد یا آنکه مثلا با توجه به اینکه شوهر کارمند رسمی دولت است، حکم به پرداخت یک‌چهارم از حقوق ماهیانه وی بابت مهریه صادر خواهد کرد. کیفیت پرداخت مهریه بستگی به وسع مالی مرد دارد. علاوه بر این دادگاه در آینده نیز می‌تواند نسبت به کیفیت پرداخت مهریه در تصمیم خود تجدیدنظر کند.

تقاضای تجدیدنظر در اقساط مهریه

برای آنکه قاضی در تصمیم خود در مورد نحوه پرداخت مهریه تجدیدنظر کند، آیا طرفین باید صرفا از دادگاه درخواست مزبور را مطرح کنند یا باید لزوما دادخواست جدیدی تقدیم دفتر دادگاه شود؟

با توجه به اینکه دادگاه قبلا رسیدگی کرده و پرونده مفتوح و ادامه‌دار است و اینکه اساسا طبع دعاوی خانوادگی تشریفاتی نیست، طرفین می‌توانند به صرف تقدیم لایحه درخواست فوق را به دادگاه ارایه کنند.

در مورد مهریه عندالاستطاعه نیز هر زمانی که شوهر قدرت بر پرداخت مهریه را داشت، زوجه می‌تواند مهریه خود را از وی مطالبه کند؛ اما اگر در دادگاه ثابت شود که مرد توانایی پرداخت مهریه را ندارد، اساسا زن حقی بر مطالبه مهریه نخواهد داشت. به اعتقاد من نتیجه هر دو شق فوق، یکی است؛ باید در این زمینه به این نکته اشاره کرد که چه در حالت مهریه عندالمطالبه، شوهر توانایی پرداخت نداشته باشد و اعسار وی ثابت شود، چه مهریه عندالاستطاعه باشد و مرد وسع مالی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد، به هر حال اعسار شوهر ثابت می‌شود و تا رفع اعسار مهریه به شکل کامل پرداخت نخواهد شد. تشخیص توانایی یا عدم توانایی شوهر نسبت به پرداخت مهریه با قاضی دادگاه است.

تراضی بر سلب حق نفقه

این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه اساسا حق نفقه را نمی‌توان سلب کرد، در بیان دلیل آن می‌گوید: این حق، حکم شارع محسوب می‌شود و باید پرداخت شود؛ اما زمانی که حق نفقه به موجب نکاح دایم به نفع زوجه ثابت شد و بعد از تمکین به وی تعلق گرفت، زن می‌تواند این حق خود را به شوهر صلح یا هبه کند، اما نمی‌تواند بعد از انعقاد نکاح، حق بر دریافت نفقه را از خود سلب کند.

انحلال نکاح عقد منقطع

در ازدواج موقت ، در بذل مدت، صرفا کافی است تا مرد به همسر خود این موضوع را به اشکال گوناگون اعلام کند؛ به عنوان مثال در قالب ارسال اظهارنامه بذل مدت کند یا با اعلام مستقیم به زوج به تنهایی یا با حضور دو شاهد این کار را انجام دهد. لازم به ذکر است که اعلام بذل مدت بسیار ساده است و تشریفات رسیدگی در دادگاه را نخواهد داشت. در حقیقت همان‌طور که نکاح موقت به آسانی منعقد می‌شود، بذل یا انقضای مدت آن نیز به آسانی منجر به اتمام رابطه زوجیت خواهد شد؛ اما باید تاکید کرد که انحلال نکاح دایم با طلاق یا موت زوجین است.

پایان ازدواج موقت به استناد عسر و حرج

اگر مدت نکاح منقطع کوتاه باشد معمولا مشکلی در این زمینه به وجود نمی‌آید. تا قبل از اینکه زن برای جدایی از همسر خود از طریق دادگاه اقدامات قانونی را انجام دهد، مدت نکاح تمام شده است و رابطه زوجیت ساقط خواهد شد، اما ممکن است مدت نکاح منقطع بسیار طولانی باشد که در این صورت در مواقعی که شوهر، زن خود را رها کرده است، این مورد پیش می‌آید.

طبق ماده 1106 قانون مدنی در عقد دایم نفقه زن به عهده شوهر است و بنابراین زوجه در نکاح منقطع حق نفقه ندارد، مگر آنکه صراحتا در عقد چنین موضوعی شرط شده باشد. در عین حال زن از شوهر خود در این نوع نکاح ارث نمی‌برد. با این اوصاف هر چند نص صریحی مبنی بر عسر و حرج در مورد عقد نکاح منقطع نداریم، با توجه به قواعد کلی، تکلیف هر کس که عسر و حرج داشته باشد، ساقط می‌شود.

زن با انعقاد عقد نکاح منقطع تکالیفی پیدا می‌کند. به عنوان مثال نمی‌تواند شوهر دیگری اختیار کند یا برخلاف ضوابط خانواده عمل کند؛ بنابراین وقتی وی به عسرت افتاده، تکلیف از وی ساقط می‌شود و با توجه به اینکه مثلا شوهر راضی به بذل مدت نیست و نیز خانواده را ترک کرده است یا با همسر خود سوء معاشرت و رفتار دارد، زن می‌تواند در دادگاه عسر و حرج را ثابت کند. در این وضعیت دادگاه ابتدا مرد را الزام به بذل مدت می‌کند و اگر الزام وی ممکن نشد، به جای شوهر و به عنوان ولی ممتنع مدت باقیمانده را بذل خواهد کرد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر