وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۱۵۱ مطلب با موضوع «حوزه روانشناسی و اجتماعی» ثبت شده است

مرصادنیوز: ازدواج در سنین پایین مثل روشن کردن یک بمب ساعتی است و زمانی مناسب است که فرد از جنبه‌های مختلف به بلوغ رسیده باشد.

به گزارش مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران، همیشه از بزرگترها شنیده‌ایم اول عاقل باشید و انتخاب کنید و بعد، عاشق شوید و زندگی کنید.

اما متاسفانه تعدادی از جوانان امروزی در همان ابتدای جوانی اول عاشق می‌شوند و بعد از گذشت مدت زمانی که معیارها و نگرش‌های آنها تغییر کرد، تازه متوجه می‌شوند که به شناخت کلی رسیده‌اند و در نهایت از ازدواج خود پشیمان هستند.

**هیجانی بودن انتخاب در سنین پایین

آن چه در گفتگوهای عامیانه از ازدواج در سنین پایین برداشت می‌شود، منظور سن زیر ۲۰ سال است و در مقابل، متغیر جنسیت نیز تاثیر فراوانی در مقوله ازدواج دارد.

این در حالی است که شاید یک دختر ۱۸ ساله بنا به قانون بلوغ دارای طبق سنی باشد که آمادگی پذیرش مسئولیت را داشته باشد از سوی دیگر، پسری ۱۸ ساله این شرایط را ندارد و به نوعی در سن بحران هویت قرار دارد.

با توجه به این که ازدواج در سنین پایین مسئولیت‌هایی از جمله تشکیل خانواده، فرزند آوری و ورود فرد به سایر حوزه‌های مسئولیت پذیری را برای فرد به دنبال دارد به همین دلیل در اکثر موارد، پسران زیر ۲۰ سال به دلیل عدم شناخت ابعاد وجودی و نداشتن امکان شناسایی، اغلب با ازدواجی ناموفق روبرو شوند ازدواج در سنین پایین برای دختران نیز ممکن است مشکلاتی را از جمله بارداری در سنین نوجوانی مسئولیت پذیری فرزند و پذیرش تعهدات زندگی مشترک را ایجاد کند.

مصطفی فروتن، روانشناس اجتماعی در خصوص ازدواج جوانان در سنین پایین معتقد است: اغلب جوانان در سنین زیر ۲۰ سال، انتخاب‌های هیجانی خواهند داشت، چرا که هنوز استانداردهای لازم برای یک ازدواج هدفمند را شناسایی نکرده آ‌ند.

*ازدواج عاقلانه پس از طی سه دوره بلوغ

همواره بلوغ در طیف‌های گسترده‌ای شناخته می‌شود، اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد آن است که فرد برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک در ابتدا باید به بلوغ فیزیولوژیک یا همان بلوغ جسمی رسیده باشد که این بلوغ در دختران به ۹ تا ۱۲ سالگی و در پسران به ۱۲ تا ۱۵ سالگی گفته می‌شود.

در مرحله بعد، فرد باید به بلوغ عقلی یا ذهنی برسد و این معنی که یک دختر ۹ ساله یا یک پسر ۱۲ ساله، شاید از نظر فیزیکی پذیرش جنس مخالف خود را داشته باشد، اما از نظر عقلی هنوز به پختگی و شناخت کامل نرسیده باشد.

در آخرین مرحله نیاز است که شخص از بلوغ اجتماعی نیز برخودار باشد که این بلوغ اجتماعی به ارتباط فرد جامعه خود و شرکت در اجتماعات مربوط می‌شود.

*عرف سن ازدواج

بهترین سن ازدواج برای پسران، ۲۴ تا ۲۵ سالگی و برای دختران ۲۱ تا ۲۲ سالگی تخمین زده می‌شود، اما این بدان معنا نیست که افراد در سنین دیگر احساس خوشبختی نکنند.

دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و مشاور در خصوص سن ازدواج معتقد است: برای یک ازدواج موفق و تشکیل زندگی فرد باید به سنی رسیده باشد که از بلوغ روانی و عاطفی برخوردار باشد و در این سن، صرفا عدد مطرح نیست بلکه بیشتر به سن عقلی و تعقل فرد بستگی دارد.

تشخیص این که آیا شخص به پختگی کامل بریا ازدواج و تشکیل زندگی مشترک رسیده است، عمدتا توسط متخصصان و با استفاده از تست‌های روانی و مصاحبه‌های روانشناسی صورت می‌گیرد.

**ازدواج تابع عدد خاصی نیست

هر چند ازدواج در سنین پایین توصیه شده و تعدادی افراد زیادی هم پس از ازدواج در این سن زندگی موفقی داشته‌اند اما ذکر این نکته نیز ضروری است که فرد برای این که بخواهد هر اقدامی انجام دهد می‌بایست به پختگی مناسب رسیده باشد و خود را مستعد آن شرایط بداند.

در نهایت مقوله ازدواج در هر سنی، مهارت بالایی را می‌طلبد و تابع عدد خاصی نیست و تا زمانی که فرد در تمام زمینه‌ها اعم از فیزیکی، عقلی ، عاطفی و اجتماعی به بلوغ نرسیده باشد نمی‌تواند وارد عرصه تشکیل زندگی مشترک شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اهراب نیوز: تا به حال در مورد مسئله حجاب و روابط دختر و پسر قبل از ازدواج بحث های بسیاری در مکان ها و برنامه های مختلف انجام شده و تا به حال هیچ نتیجه ای در بر نداشته و هیچ راه حل ریشه ای برای این مشکلات به دست نیامده با این حال میخواهم در چند خط به چرایی این که چرا نتیجه نمیگیریم بپردازم.

به نظر بنده قبل از هر گونه نسخه پیچی در این رابطه باید آسیب شناسی کنیم که کجای کارمان غلط بوده که اکنون که بیش از سه دهه از انقلاب عزیزمان می گذرد باز نتوانسته ایم این مشکل را حل و فصل کنیم و با اینکه هر روز یک همایش جدید هر روز یک برنامه تلوزیونی جدید هر روز یک مسئول جدید برای این موضوع بسیج میکنیم باز هیچ حرکت رو به جلویی نمیبینیم تا اینکه از راه فرهنگسازی وارد این عرصه میشویم و یک هنرمند گنهکار توبه کرده را در صدر مجلس مینشانیم تا بیاید و بگوید که من چند هزار نفر را تا به حال چادری کرده ام و از این آمار و ارقام های غلط تحویل ما بدهد و ما هم بی هیچ شناختی از عقبه ی فرد به معنای تایید سر تکان بدهیم و خوشحال و مسرور گردیم که در نهایت راه را پیدا کردیم،غافل از آنکه هنوز اندر خم یک کوچه ایم و با این روش ها راه به جایی نمیبریم.

پس باید ریشه ای بررسی کنیم، آسیب شناسی کنیم نه به معنای آسیب شناسی هایی که در سمینار ها و کنفرانس های مختلف اتقاق می افتد بلکه آسیب شناسی واقعی که اگر کسی حتی بررسی سطحی در رابطه با این موضوع انجام دهد در می یابد که عملا تا کنون هیچ عمل موثری انجام نیافته.

بهتر است ابتدا سوال های اساسی در این مورد طرح شود و پس از آنکه جوابهایی در مقابل این سوال ها ارائه شد رویکرد ها و نسخه های ارائه شده را بررسی کرد و بهترینش را با در نظر گرفتن وضع کنونی جامعه و با در نظر گرفتن واقعیات موجود (نه امار و ارقامی که برای خوشنودی دلمان ارائه میدهیم) راهکاری را ارائه داد.

ابتدا با قبول اینکه وضع پوشش و روابط میان دو جنس مخالف در کشورمان مناسب نیست و با قبول اینکه محیط دانشگاه که با جرات میتوان گفت تاثیر گذارترین نهاد در فرهنگ یک جامعه است متاسفانه در حال حاظر در کشور ما فاجعه است و فساد در محیط دانشگاه بیداد میکند این سوال ها را مطرح میکنم:

آیا محدودیت های بیش از حد در جامعه ما باعث حریص شدن جوانانمان به جنس مقابل نشده است؟

همانطور که بر همگان ملموس است اگر یک کودک را از چیزی منع کنیم با شتاب بیشتری به سوی آن میرود، با کمی تامل در می یابیم که دیدگاهی در جوانانمان به وجود آمده که به جنس مخالف به عنوان یک میوه ممنوعه نگاه میکند و هر لحظه در تلاش برای چیدن آن میوه هستند و چه بسا که شاید با یک گاز زدن طعم میوه خوشایندش نباشد و آن را دور بیندازد ولی در دل خوشحال است که در نهایت به ابن پیروزی نایل آمده است و دیگر نتیجه ی این کار برایش مهم نیست، که در جامعه کنونی ما میبینیم که این نوع رفتار چه آسیبهایی که از لحاظ روحی و جسمی به جوانان نمیزند، آیا محدودیت بیش از اندازه باعث این امر نشده؟ آیا اثراتی که این گونه روابط در پی داشته موجب نشده که جوان مملکت ما طعم شیرین عشق را فراموش کرده و فقط به فکر هوس رانی باشد؟

همانطور که میبینیم این محدودیت ها پیش زمینه ی این پیامد ها شده است و البته جدایی دختران و پسران از دوره مدرسه تا دوره دانشگاه چرا که وقتی دو جنس مخالف این همه سال دور میشوند زمانی که وارد دانشگاه می شوند و در فضایی نسبتا نزدیک با جنس مخالف قرار میگیرند دیگر افسار گسیخته گی می کنند و هیچ نیرویی جلودار او نیست و این چند سال دوری را در دانشگاه تلافی می کنند آیا بهتر نبود از اول کار، از ابتدای شکل گیری شخصیت در دوران کودکی این دو کنار هم بزرگ می شدند تا به یک دیگر به چشم میوه ای ممنوعه نگاه نکنند؟ خوشبختانه مسئله حجاب نیز رابطه تنگاتنگی با بحث مطرح شده در بالا دارد و کشورمان در امر پوشش واقعا با مشکلی جدی مواجه است و هر روز شاهد مدل ها و پوشش های مختلفی جهت خود نمایی در جامعه هستیم خود نمایی هایی مانند پوشیدن ساپورت دختران و ابرو برداشتن پسرها و صد ها مورد دیگر که زیبنده ی یک جوان ایرانی نیست که نه به تاریخ و فرهنگمان نسبتی دارد نه با دین و مذهبمان!!! آیا دلیل این امر نیز محدودیت های بیش از حد و افراط گرایی نبوده که باعث شده خیابان هایمان به سالن مد و دانشگاه هایمان به کلاس مد تبدیل شود؟ و هر روز و هر روز مد های مخرب و وارداتی غربی رواج پیدا کند و جوان ایرانی تبدیل به طوطی مقلدی شود که هر روز طبق مد های غربی رنگ عوض می کند؟

چه کسی میتواند نسخه ای موثر به این جامعه در هم ریخته بپیچد؟ چه کسی میتواند این سوالات را پاسخ بدهد؟ آیا وقت آن نرسیده که در سیاستمان در دیدگاهمان در رویکردمان در رفتار با جوانانمان در مدریتمان تغییر ایجاد کنیم؟ آیا نباید تندروی ها و افراط گری های بی جایمان را که سم مهلک جامعه ما هست را پایان دهیم؟ بعضی ها میگویند جوانانمان جنبه ی آزادی را ندارند، ولی آیا ما این فرصت را فراهم کردیم که بیازماییم ظرفیت و جنبه ی جوانانمان را؟

بله قبول دارم ممکن هست در پس آزادی چند وقتی طول بکشد تا فرهنگ سازی صورت گیرد و هرکس به حریم خود آشنا گردد ولی یقینا بعد از عبور از زمان گذر اثرات مفید این تصمیم را می بینیم، البته منظور اینجانب از آزادی، بی بند و باری و افسارگسیختگی که جامعه را به تباهی بکشد نیست، منظور آزادی در قالب اخلاق و انسانیت و به سوی کمال حرکت کردن است، معنی بهتر آزادی را میتوان از بیانات علامه جعفری استنباط کرد که میفرمایند: آزادی به این معنی نیست که چون میتوانم کاری را انجام دهم پس انجام میدهم بلکه آزادی به این معناست که میتوانم کاری را انجام دهم ولی چون غیر عقلانی میدانم پس انجام نمیدهم.

این است معنی واقعی آزادی که متاسفانه در این برهه از زمان فاصله زیادی تا این معنی داریم و قدرت اختیار، اندیشه، تقکر و تعقل را از جوانانمان گرفته ایم چرا که فقط یک راه در پیش رویش قرار داده شده و وقتی از راه ما خوشش نیامده راه دیگری وجود نداشته و به بیراهه کشیده شده، امیدوارم روزی این نوع آزادی در میهن اسلامیمان، میهن نازنینمان ایران عزیزتر از جانمان در سایه الطاف الهی و در مسیر رهنمود های ولایت فقیه محقق گردد و روز به روز شاهد عزت ملت ایران و پیشرفت بیش از پیش جوانانمان باشیم.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امام صادق علیه السلام : نیکوکارى و خوش اخلاقى، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى کنند.

به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، وقتی درباره تلخی‌ها و شیرینی‌های ازدواج با افراد متاهل صحبت می‌کنید، همگی معتقدند اولین سال زندگی مشترک، سخت‌تر از بقیه آن است. حتی تحقیقات نشان می دهد که بیشتر طلاق ها در همین سال پایه ریزی و در سال دوم ازدواج اجرایی می شود

با توجه به حساسیت این سال، بد نیست از همین حالا مهارت های زندگی زیر یک سقف را تمرین کنید و یاد بگیرید که چطور می توانید حرارت زندگی تان را همواره حفظ کنید.

این روش‌ها درست مثل زیربنای یک ساختمان هستند. وقتی از همان ابتدا برای زندگی مشترک خود زحمت بکشید و مسوولیت‌پذیر باشید،‌ مطمئنا بنای اصلی زندگی شما هم بهتر خواهد شد.

عاشق خودتان باشید

تا وقتی که هر یک از شما برای خودش ارزش قایل نشود، نمی‌تواند برای دیگری مفید باشد. به خودتان اهمیت بدهید. سعی کنید همیشه طوری زندگی کنید که کمترین فشار و استرس را متحمل شوید. شاد بودن شما فاکتوری است که باعث احساس رضایت و شادی در همسرتان هم خواهد شد.

آسان‌گیر و شوخ‌طبع باشید

با شروع زندگی مشترک، باید کم‌کم بیاموزید که بهتر است به مشکلات خندید. اگر برای حل مسایل خود راه‌های منطقی را که بلد بودید به کار بردید ولی باز هم مشکل حل نشد، خیلی سخت نگیرید. مطمئن باشید خوش‌اخلاقی شما و گذر زمان 2 عاملی هستند که دست به دست هم می‌دهند و هر ناممکنی را ممکن می‌کنند.

نوبتی عصبانی شوید

تصور کنید همسرتان پس از یک روز کاری سخت به شما می‌رسد و شروع می‌کند به شکایت کردن از در و دیوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه بدهید خودش را خالی کند، البته تا جایی که رفتارش شما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرف‌های همسرتان، شما هم فرصت دارید مشکلاتی را که در طول روز برایتان پیش آمده برای او تعریف کنید. به این شکل هر دوی شما هم می‌شنوید و هم شنیده می‌شوید. می‌توانید بعد از برگشتن اوضاع به حالت عادی بیشتر و مفصل‌تر در مورد مسایل با هم بحث کنید.

با هم حرف بزنید

شما و همسرتان هر دو انسان‌های بالغی هستید. پس نیازها و خواسته‌هایتان را خیلی روشن و منطقی با هم در میان بگذارید. هر دوی شما باید بدانید که همسرتان کجا و چه وقت به شما نیاز دارد. علاوه بر آن خط‌قرمزهای یکدیگر را هم باید بشناسید یعنی وقتی در حل مساله‌ای نیازی به دخالت شما نیست، به زور خود را وارد ماجرا نکنید.

پیش هرکسی درددل نکنید

تا حد ممکن مشکلات زندگی مشترک خود را بیرون از خانه نبرید. سعی کنید همه مسایل را خودتان دو نفری حل کنید. نهایتا اگر به نتیجه نرسیدید، فقط از کارشناسان و مشاوران خانواده کمک بگیرید. مثلا فرض کنید همسر شما خیلی شلخته است. اگر این مساله را پیش دوستان و نزدیکان خود بازگو کنید، احتمالا هرکس نظر خودش را برای بهبود اوضاع می‌گوید ولی هیچ‌یک از نظراتی که اطرافیان می‌دهند علمی و کارشناسانه نیست. بنابراین به احتمال خیلی زیاد مشکل به هیچ‌وجه حل نخواهد شد. تنها اتفاقی که می‌افتد این است که اعتبار و شخصیت همسر شما و به تبع آن آبروی شما به خطر می‌افتد.

نقاط‌ قوت و ضعف یکدیگر را بشناسید

بیشتر آدم‌ها دوست ندارند قبول کنند که برخی دیگر می‌توانند کار خاصی را بهتر از آنها انجام دهند ولی پس از ازدواج باید وجود بعضی استعدادها‌ی خاص را در همسر خود قبول کنید. درست همان‌طور که او هم وظیفه دارد توانایی‌های ویژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است یکی از شما دو نفر استعداد بهتری در برنامه‌ریزی مالی داشته باشد. خوب بهتر است تنظیم خرج خانه به این فرد سپرده شود. البته مواظب باشید این تقسیم وظایف تبدیل به دیکتاتوری نشود. یعنی مشورت هر دوی شما در چنین اموری لازم است اما بهتر است برنامه‌ریزی کلی را کسی که توانایی بیشتری دارد انجام بدهد.

عشق خود را ابراز کنید

اهمیت ابراز عشق به همسر را شاید بارها در مقالات روان‌شناسی مختلف شنیده یا خوانده باشید اما واقعا چند نفر را می‌شناسید که همیشه و هر روز این کار را انجام ‌دهند؟ خود را عادت بدهید که حتما این توصیه را عملی کنید چون واقعا ساده و موثر است. اگر در خانه هستید و همسرتان از بیرون برمی‌گردد، به پیشواز او بروید. هر روز یکدیگر را در آغوش بگیرید و ببوسید. از گفتن جمله دوستت دارم هرگز خسته نشوید. این جمله هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود و همیشه اثرگذار است.

به هر بهانه‌ای از همسر خود تعریف کنید

وقتی همسرتان لباس خود را عوض می‌کند به او بگویید چقدر دوست‌داشتنی شده. یا مثلا بگویید فلان رنگ چقدر به او می‌آید. چقدر خوب آشپزی می‌کند، چقدر خوب صحبت می‌کند یا چقدر زیبا می‌خندد...

لازم نیست همیشه کارهای مشترکی انجام دهید

شما و همسرتان هر دو به زمان‌هایی برای تنها بودن نیاز دارید. در این اوقات هریک از شما می‌تواند به سرگرمی مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتی شما کتاب می‌خوانید همسرتان تلویزیون ببیند. یا وقتی شما در اینترنت وب‌گردی می‌کنید او آشپزی یا باغبانی یا هر کار دیگری که دوست دارد انجام دهد.

تاریخ‌های مهم رابطه‌تان را جشن بگیرید

از هر مناسبتی برای جشن گرفتن استفاده کنید. تاریخ اولین آشنایی، اولین قرار، خواستگاری، ازدواج یا هر چیز دیگری. این جشن می‌تواند خیلی ساده، رمانتیک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصی درست کنید و روی میز شمع بگذارید. همین کار به‌نظر ساده موجب تداوم عشق شما خواهد شد.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش شفا آنلاین،پسر شرایط ازدواج را ندارد یا اساسا آمادگی روحی برای این کار احساس نمی کند و برعکس، دختر در سن ازدواج است و این رابطه را به چشم یک خواستگاری می بیند.

حتی ممکن است شروع دوستی با هدف ازدواج باشد و دختر و پسر بخواهند مدتی هم را بشناسند و در نهایت تصمیم بگیرند که به درد ازدواج با هم می خورند یا نه. در هر کدام از این حالت ها، آشنایی طولانی مدتی اتفاق می افتد که سر انجام آن مبهم است. واقعیت این است که مردان و زنان در آشنایی یک تفاوت عمده دارند که باعث سوءتفاهم بزرگی بین آنها می شود. مردان می توانند بدون اینکه به ازدواج فکر کنند. وارد ارتباط با جنس مقابل شوند، اما زنان معمولا معطوف به ازدواج هستند و به ازدواج فکر می کنند.

بر اساس این تفاوت جنسیتی بسیار اتفاق می افتد که در ابتدای یک ارتباط مرد به زن می گوید که من قصد ازدواج ندارم و این جمله را با تاکید و چند بار بیان می کند. معمولا خانم ها فکر می کنند که او این جمله را فعلا می گوید و نظرش تغییر خواهد کرد. آنها فکر می کنند که با ارتباط بیشتر و با توجه و عشق می توانند نظر مرد را تغییر دهند و او را به سوی ازدواج سوق دهند. اما مردان از آن سو با بیان این جمله به واقع احساس گناه خود را تخفیف می دهند و با خود می اندیشند که: من از اول به او گفتم که نمی خواهم ازدواج کنم. و بیان چند باره این مطلب را نشان صداقت خود می دانند. بنابراین برای اتمام رابطه کمتر احساس گناه دارند. از آن سو خانم ها که سعی در جلب توجه با ابراز عشق و توجه داشته اند پس از اینکه رابطه رو به اتمام می رود دچار چالش جدی می شوند و معمولا می گویند که با احساسات من بازی شده است.

مردان باید بدانند که اگر هزار بار هم به یک زن بگویند قصد ازدواج ندارند، زنان این جمله را نمی شنوند و اگر هم بشنوند باور نمی کنند و اگر هم باور کنند، سعی در تغییر آن خواهند داشت. زنان هم باید بدانند که اگر مردی بیان کرد که قصد ازدواج ندارد واقعا قصد ازدواج ندارد  و بهتر است که آن را جدی بگیرند و سریعتر از رابطه کنار بکشند تا هم عزت نفس و شان خود را حفظ کنند و هم وقت خود را برای یک رابطه بی نتیجه هدر ندهند.

اگر قرار بر ازدواج بود

اگر قرار اولیه بر ازدواج بود باز هم تضمینی برای تداوم رابطه نیست. رابطه دوستی یا عاشقانه با یک رابطه رسمی کاملا متفاوت است. در یک رابطه دوستی آن چیزی که حرف اول را می زند، جلب محبت طرف مقابل است. جلب محبت وقتی حاصل می شود که شما محبوب طرف مقابل باشید و او شما را تایید کند. پس طبیعی است که ما برای تایید شدن و مورد قبول قرار گرفتن، خودمان را بهتر از آنچه که هستیم نشان می دهیم. افراد تا زمانی که رابطه شان شکلی رسمی به خود نگیرد، شاید بسیاری از خصوصیات ذاتی شان را افشا نکنند. از این گذشته، حتی اگر طرف مقابل تلاشی برای بهتر جلوه دادن خود انجام ندهد، ممکن است اساسا به دلیل ماهیت رابطه، شما نتوانید همه ابعاد او را بشناسید.

ممکن است بسیاری از این افراد که با آنها رابطه دوستی یا عاشقانه برقرار می کنید، دوستان خوبی برای شما باشند اما زمانی که در نقش همسری قرار می گیرند، متفاوت رفتار کنند. شاید اگر دختر بداند در این گونه روابط آینده جدی تری وجود دارد، می تواند با آرامش و امنیت خاطر بیشتری، بهترین و قوی ترین خصوصیات درونی و زنانه اش را برای آن پسر آشکار کند و برعکس، پسر اگر در وضعیت یک زندگی واقعی قرار گیرد، جنبه های دیگری از مسئولیت پذیری، شهامت، حمایتگری، تعهد و تسلط بر خود را نمایان کند. فقط در قالب یک رابطه رسمی و جدی یا بهتر بگوییم نامزدی رسمی است که طرفین به شناخت بهتری دست می یابند.

معایب دوستی قبل از ازدواج

کوتاهی و قصور در مواجهه با موضوعات و مسایل مشترک در زمان آشنایی یکی از مواردی که در زمان آشنایی از آن اجتناب می شود بیان مسایل مرتبط با انچه که در حال رخ دادن است و مسایل مربوط به ارتباط فعلی است. ما در زمان آشنایی باید به مشکلات و مسایل همین دوره نیز بپردازیم یا حداقل در این جهت گام برداریم. احتمالا برای حفظ شور و شوق و جذابیت ارتباط از کنار این مسایل می گذاریم و آنها را سربسته رها می کنیم اما این مسایل نابود نخواهند شد و مانند آتش زیر خاکستر پنهان خواهند بود تا زمان آن فرا برسد و سر بر کشند.

آشنایی در صورتی که بدون حد و مرز باشد، آمادگی هر دو نفر برای ازدواج را تضعیف می کند آشنایی دو نفره هر چند جهات مثبت بسیاری دارد اما اکثر متخصصان بر این باورند که به تنهایی برای ازدواج کافی نیست هر چند آشنایی شرط لازم ازدواج است. اما شرط کافی نیست. یاد گیری در ازدواج موفق بسیار موثر است (یادگیری از تجربه های اطرافیان، یاد گیری از زندگی پدر و مادر و یاد گیری از تحقیقات علمی). آمادگی واقعی برای تشکیل خانواده می تواند سخت ترین و در عین حال پاداش دهنده ترین وظیفه زندگی باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسیاری از افراد، به خصوص جوان ها، تنها شرط لازم برای ازدواج را علاقه و عشق می دانند، در حالی که علاقه، تنها گزینه برای انتخاب همسر نیست و نکته های بسیار ظریفی وجود دارد که اگر قبل از ازدواج به آنها توجه نشود، می تواند در آینده دردسرساز شود. این مطلب به نکاتی می پردازد که بهتر است همه کسانی که قصد ازدواج دارند، به این نکته ها توجه کنند.

1- سلامت جسم و روان

پسرها و دخترها قبل از ازدواج باید اطلاعاتی را درباره سلامت روانی و جسمانی همسر آینده خود کسب کنند. اگر سلامت جسمانی هر یک از آنها مشکلی داشته باشد، حتما باید در این باره به توافق برسند. در مورد سلامت روان نیز معمولا روان شناسی از تست های سنجش شخصیت و ویژگی های شخصیتی استفاده می کند. در صورتی که یکی از طرفین اختلال شخصیتی داشته باشد ازدواج با مشکل جدی روبرو خواهدشد.

2- تناسب فرهنگی خانواده ها

وقتی دو نفر می خواهند با هم ازدواج کنند، باید خانواده های یکدیگر را بشناسند و تناسب فرهنگی طرفین و شباهت های بین دو خانواده را بسنجند. اینکه پسر یا دختر بگوید ما دیگر با خانواده هایمان زندگی نمی کنیم، حرف کاملا غلطی است. خانواده های ایرانی هنوز سنتی زندگی می کنند و پسرها و دخترها گرچه در خانه های مجزا زندگی می کنند ولی کامل از بدنه خانواده کنده نمی شوند. ایرانی ها بعد از ازدواج ارتباط خود را با خانواده و بستگانشان قطع نمی کنند و اگر ارتباط بین دو خانواده مشکل داشته باشد، رابطه زوج نیز تحت تاثیر قرار خواهدگرفت. بنابراین رضایت خانواده ها و حضور آنها در زندگی را نباید نادیده گرفت

3- سوابق خانوادگی

خانواده های طرفین نیز باید از نظر سلامت روان بررسی شوند. پسر و دختری که خانواده خوبی دارند و ارتباط اعضای خانواده شفاف است، گرم و صمیمی هستند و در آن خشونت، طلاق و اعتیاد وجود ندارد، موردهای مناسبی برای ازدواجند در حالی که ازدواج با فرزندان خانواده های آشفته که مدام در حال نزاع، جر و بحث و درگیری اند و مشکلات خانوادگی زیادی دارند پرخطر محسوب می شود

4- سطح تحصیلات

سطح تحصیلات و تقعات از یکدیگر باید در نظر گرفته شود. بهتر است تفاوت سطح تحصیلات زوج چندان زیاد نباشد چون ممکن است در آینده با مشکل مواجه شوند.

5- سطح درآمد

سطح درآمد و حتی نحوه پول خرج کردن طرفین نیز باید قبل از ازدواج مشخص شود و درباره اینکه هرکدام چقدر از درآمدشان را صرف خرج خانه خواهندکرد، باید دقیق و شفاف صحبت شود.

6- مبانی اعتقادی

طرفین باید درباره اعتقادات مذهبی خود به روشنی با هم صحبت کنند. اگر یکی از طرفین مذهبی است و برایش به جا آوردن مناسک مذهبی خیلی مهم است، نمی تواند با یک فرد غیرمذهبی ازدواج کند.

7- مکان زندگی

اگر زوج تمایل دارند در خارج از کشور زندگی کنند، این تمایل باید دوطرفه باشد. اگر از دو شهر مختلف هستند هم باید درباره شهر محل سکونت به تفاهم برسند. زندگی زن و شوهر دور از هم معنا ندارد و به تدریج باعث سست شدن رابطه خواهدشد.

8- سابقه ازدواج قبلی

گاهی دیده می شود فرد ازدواج قبلی خود را از طرف مقابل پنهان می کند. این کار بسیار اشتباه است. در این مورد باید شفاف صحبت کنند. گاهی نیز از ازدواج قبلی فرزندی دارند، همسر آینده حق دارد از نقش خود در زندگی و نقش همسرش اطلاع داشته باشد.

9- اختلاف سنی

اختلاف سنی در زوج بهتر است بیش از 10 سال نباشد. اختلاف سنی زیاد می تواند در تفاهم و تعاملات بین فردی مشکلات زیادی را ایجاد کند.

10- تفکیک موارد قابل مذاکره از موارد غیرقابل مذاکره

بعضی از موارد مثل اختلاف سنی، خانوادگی و ازدواج مجدد قابل مذاکره و گفت و گو هستند و اغلب هم می توان راه حلی برای آن پیدا کرد. در حالی که مواردی مانند اختلاف سلامت روانی و شخصیتی تا وقتی فرد کاملا درمان نشده قابل مذاکره نیست. بیشتر افرادی که دچار اختلال شخصیتی هستند، از بیماری خود اطلاع ندارند و رفتارشان را طبیعی می دانند در حالی که رفتارهایی مانند سوءظن و شک برای همسر کاملا غیرقابل تحمل است. مشاور ازدواج، مواردی را که ممکن است منبع اختلاف و تعارض ها باشد، به زوج معرفی می کند تا درباره آن بیشتر فکر کنند. مشاور ازدواج هرگز مستقیم به زن و مرد نمی گوید که شما برای هم مناسب نیستید بلکه با نشان دادن موانع سعی در برطرف کردن مشکل یا آگاه کردن طرفین را دارد. مشاور عوامل خطرسازی را که ممکن است به رابطه خدشه وارد کند تشریح می کند.

نگویید خودش مهم است، نه خانواده اش!

گاهی طی تحقیقاتی که قبل از ازدواج انجام می گیرد، معلوم می شود در یکی از خانواده ها مشکلات رفتاری نابهنجاری وجود دارد؛ مثلا برادر پسر یا دختر بزهکار یا معتاد است یا به فرض پدر دختر در زندان به سر می برد. در این مواقع معمولا خانواده عروس یا داماد دچار تردید می شوند که آیا این وصلت درست است یا نه؟

این نگرانی اصلا نابجا نیست و طبیعی است که به ناسالم بودن الگوهای تربیتی شک کرد. چون برداشت انسان ها از چنین خانواده هایی این است که قادر به تربیت فرزندشان نبوده اند. پس اختلالات تربیتی در عروس یا داماد آینده نیز ممکن است وجود داشته باشد که هنوز بروز نکرده است اما اگر از نظر علمی و روان شناختی به این موضوع نگاه کنیم، لزوما نباید اشتباه یک فرد از خانواده را به همه نسبت داد.

در این موارد باید به مشاور مراجعه کرد. در جلسات مشاوره می توان تا حدودی به شخصیت فرد و خانواده اش پی برد. البته انسان ها شخصیت متغیری دارند و پیش بینی قطعی در این موارد وجود ندارد اما وقتی می بینیم که در خانواده ای چند معتاد وجود دارد یا میزان طلاق در اعضای خانواده و حتی بستگان درجه اول بسیار بالاست، در وصلت با چنین خانواده ای باید تامل بیشتری کرد و ازدواج را به تاخیر انداخت. ازدواج باید آگاهانه و عاقلانه باشد. وصلت با چنین خانواده هایی پرخطر محسوب می شود و اگر این عوامل مهم نادیده گرفته شوند، احتمال بروز مشکلات عدیده ای در آینده وجود دارد.

دکتر مهدی زارع بهرام آبادی، روان شناس و عضو هیات علمی مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی

دکتر پرویز رزاقی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش شفا آنلاین،ازدواج، تشکیل زندگی مشترک و فرزند‌آوری علاوه بر پاسخ به نیاز‌های درونی برای حفظ و بقای جامعه مسأله‌ای حیاتی و ضروری محسوب می‌شود و نمی‌توان کاهش نرخ ازدواج را در جامعه امروز بی‌اهمیت جلوه داد. تغییرات حاکم بر جوامع، گسترده شدن ارتباطات در دنیای امروز و دستاوردهایی که دنیای دیجیتال به ارمغان آورده، سبب شده است دیدگاه‌های دختران امروز نسبت به مقوله ازدواج تغییر کند.

چشم اندازی متفاوت

دکتر قربانعلی‌نژاد، روانشناس و خانواده درمان گر، به تعریف ازدواج در دهه‌های گذشته اشاره کرده و معتقد است، دختران دیروز تعریف متفاوتی از ازدواج داشتند که با اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دختران امروز مغایرت دارد.

در نگاه نسل جوان چند دهه گذشته، ازدواج به معنای ورود به دنیای استقلال، تعریف می‌شد و دختر دیروز با تصور اینکه با تشکیل زندگی مشترک مستقل خواهد شد بی‌توجه به مشکلات و چالش‌های احتمالی تن به ازدواج‌های زودهنگام و بدون شناخت می‌داد. در واقع ازدواج چشم انداز وسوسه کننده‌ای بود که دختران را به رؤیاهای دست نیافتنی شان نزدیک می‌کرد.

تعریف‌های ذهنی جوانان نسل گذشته از ازدواج باعث می‌شد پس از شکل‌گیری زندگی مشترک، دنیایی دیگر برای آنها رونمایی شــــــود و تعهد پذیری و قبول مسئولیت در شکلی دیگر ظاهر شده و آنها را غافلگیر کند. از طرف دیگر سبک ازدواج و انتخاب همسر در محدوده سنی خاص در نسل‌های گذشته جنبه عادتی و تقلید پذیری نیز داشت.

دخترانی که نادیده گرفته شدند

از نگاه این روانشناس، دختران نسل‌های گذشته که معمولاً ازدواج را به منزله پلی برای دستیابی به استقلال در نظر داشتند با قبول تعهدات جدید، قدم به‌ دنیایی پر از مسئولیت و چالش می‌گذاشتند که بیشترین مسئولیت‌ها بر عهده زن بود و کلید حل مشکلات و دوام دادن به ساختاری که چندان هم برنامه ریزی شده و درست نبود دردست زنان قرار داشت.

در واقع دختران دیروز تصور می‌کردند، جبران اختلافات و کم و کاستی‌های زن و شوهری که معمولاً در تفاوت‌های فرهنگی و بینش‌های نادرست شناختی زن و مرد نسبت به یکدیگر ریشه داشت، باید توسط آنها رفع شود و این گونه بود که زنان در پاسخ به سیل توقعات و انتظاراتی که از سوی جامعه، والدین، فرزندان، همسر و خانواده اش بر آنها هجوم می‌آورد، کمر خم می‌کردند.

دکتر قربانعلی نژاد ادامه می‌دهد، اگر چه نمی‌توان نقش مدیریتی و مسئولیت‌پذیری مردان نسل دیروز را نادیده گرفت اما شواهد نشان می‌دهد، مردان در گذشته تنها به اداره اقتصادی خانواده می‌پرداختند و مدیریت تنها به معنای نظارت بود و زنان مجبور بودند خانواده را در چارچوبی خـــــــاص مدیریت کنند و با کنترل مسائل حاشیه‌ای، دست کشیدن از آرزوها و اهداف فردی و در نهایت نادیده انگاشتن خود در شرایطی سخت ساختار زندگی را حفظ کنند.

موج مدرنیته و ناپایداری روابط

دکتر فروع الدین عدل، روانشناس بالینی معتقد است تأثیر مدرنیته در تغییر دیدگاه‌های دختران نسل امروز را نمی‌توان انکار کرد و بدیهی است گذر زمان در شکل و محتوای زندگی مردم اثرگذار است و این مسأله نحوه تعامل افراد با یکدیگر و همچنین چارچوب‌های فکری و ارزشی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این روانشناس ادامه می‌دهد در گذشته‌های نه چندان دور انتخاب بسیاری از موارد زندگی از قبیل شغل، همسر، محل زندگی و... در اختیار خود افراد نبود و همواره این بزرگترها بودند که به فرزندان خود الگوها را تحمیل می‌کردند و محدودیت دنیای فکری و اجتماعی افراد سبب می‌شد که گزینه دیگری متصور نباشد.

از همین رو اغلب افراد شغل مادری و پدری خود را دنبال می‌کردند و با افرادی که آنها تعیین می‌کردند وارد زندگی مشترک می‌شدند. به عقیده دکتر عدل، با رشد تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، دایره فکری افـــراد وسیع تر شد و جوانان با الگوهای متفاوتی از زندگی آشنا و سپس آرام آرام خواستار استفاده از اطلاعات خود به جای اطلاعات پدران و مادران شان شدند. نیازهای خود را بهتر شناختند و گزینه‌های متعددی پیش رویشان قرار گرفت. این تغییرات اجتماعی، از طرفی به رشد فردی منجر شد و از سوی دیگر سردر گمی ناشی از نا آشنایی کامل با الگوهای جدید را به‌وجود آورد. بنابر این هم وجه مثبت و هم وجه منفی داشت که البته عبور از این بحران اجتناب ناپذیر بوده و سرانجام به ثبات نسبی خواهد رسید.

در گذشته، دختران بیش از پسران از انتخاب محروم بودند در حالی که در دنیای مدرن، دختران به حق انتخاب خود آگاه تر شدند و تلاش برای احقاق حق آغاز شد که جنبه‌های افراطی آن در سبک‌های فمینیستی دیده می‌شود و تلاش برای دور شدن از ویژگی‌های زنانه و اکتساب خصوصیات مردانه شاهد این ادعا است. از سوی دیگر امکان ادامه تحصیل برای دختران، تجارب جدیدی را برای آنان ایجاد کرد و سن ازدواج دختران را بالاتر برد و در این فاصله امکان خروج از اشتیاق‌های نوجوانی و رسیدن به پختگی‌های بیشتر اجتماعی را فراهم و خواسته‌های دختران را دگرگون ساخت.

عدل ادامه می‌دهد، دختـــــران کم تجربه دیروز جایشان را به دخترانی دادند که نظرات شخصی شان را جایگزین نظرات والدین کرده‌اند.

اما از آنجا که این تجربیات، امری نو و با سابقه تاریخی کم بود، تبعاتی نه‌چندان رضایت بخش نیز به دنبال دارد، از سوی دیگر روابط اجتماعی گسترده‌تر، شبکه‌های متعدد مجازی و رسانه‌ها، حقایقی را برای هر دو جنس روشن کرد که شاید پیش از این وجود نداشت.

دختران توانایی‌های خود را بهتر شناختند و به این واسطه، توقع و انتظاراتشان تغییر کرد و چارچوب‌های کلیشه‌ای مربوط به نقش‌های زنانه و مردانه به چالش کشیده شد، از طرف دیگر آن چارچوب‌ها رفته رفــــته سست تر و بی‌اعتبار تر شد، اگر چه چارچوب مشخص جدیدی هم جایگزین آن نشد و در همین راستا تنش‌ها افزایش یافت و سوء تفاهم‌های فراوانی به‌وجود آمد.

دختران آگاه در برابر الگوهای سنتی

دکتر قربانعلی‌نژاد معتقد است، دختر امروز با حمایت خانواده‌ها، پیدا کردن شغل و ادامه تحصیل، استقلال خود را پیدا کرده است. از طرف دیگر پسران امروز نه تنها مانند پدرشان به تنهایی قادر به اداره خانواده نیستد بلکه مسئولیت پذیری در آنها نیز دستخوش عوامل تربیتی و فرهنگی شده‌است. در واقع دختران امروز کم و بیش از این مسأله آگاه هستند که پس از ازدواج باید همدوش همسران شان برای حفظ و بقای زندگی تلاش کنـــند و از کوچک ترین توان روانی و فیزیکی برای حفظ خانواده دریغ نکنند.

ساختارهایی که باید اصلاح شود

به عقیده کارشناسان حوزه علوم اجتماعی و روانشناسان، افزایش نرخ طلاق، بالا رفتن آمار سن ازدواج و کمرنگ شدن اشتیاق جوانان برای تشکیل زندگی مشترک نشان می‌دهد نیاز به ایجاد تغییرات اساسی در دیدگاه خانواده‌ها و آماده کردن جوانان برای ورود به زندگی مشترک بیش تر از هر زمانی احساس می‌شود.

به عقیده دکتر قربانعلی‌نژاد، تداوم جامعه سالم به پایه‌ریزی‌های فرهنگی اجتماعی برای شکل‌گیری زندگی مشترک و ایجاد ساختارها و الگوهای مناسب پیش از ازدواج پیوند خورده است و بدون برنامه ریزی و ایجاد ساختارهایی که تدوام بخش زندگی مشترک موفقیت‌آمیز است، نمی‌توان مشکلات را رفع کرد. وی می‌افزاید نخستین گام برای پایه گذاری ازدواج سالم و پردوام، تشــــــــــکیل کانون هایی است که فرزندان را از نخستین سال‌های زندگی برای اداره خانواده آماده کند. شکل‌گیری کانون هایی در مراکز آموزشی و پرورش همسران مسئولیت پذیر و آگاه به وظایف خود، باید گوی سبقت را از حمایت مالی و عاطفی والدین پس از ازدواج فرزندشان بگیرد، چرا که آمارها نشان می‌دهد، هر چه خانواده‌های نوپا و همسران جوان از حمایت مالی والدین بیشتر برخوردار باشند، کم دوام تر بوده و خودمحوری و آسیب پذیری اعضای آن بیشتر مشاهده می‌شود. از طرف دیگر باید توجه داشت، محکوم کردن جوانان نسل امروز به بی‌مسئولیتی و فرار از مشکلات زندگی مشترک و ایجاد شکاف میان دختران و پسران جوان کاری از پیش نخواهد برد و این مشکلات تنها با سرمایه گذاری روانی و فرهنگی و تغییر دیدگاه‌های فردی از دوران کودکی رفع خواهد شد.

آماده‌سازی کودکان امروز

دکتر عدل در این رابطه معتقد است، باید توجه داشت نخستین افرادی که معنا را در ذهن کودک ایجاد می‌کنند، پدر و مادر هستند. بنابر این نگرش کودک به خود، به زن یا مرد بشدت تحت تأثیر الگوهای رفتاری و فکری و هیجانی والدین است و با همان نگرش‌ها به طور ناخودآگاه به سوی انتخاب همسر خواهد رفت. از این رو الگوهای مخرب باعث ایجاد زنجیره بی‌پایان این انتخاب‌ها می‌شود.

از سوی دیگر تغییرات اجتماعی، سریع تر از آن چیزی بود که متولیان جامعه بتوانند برای همسو شدن با آن برنامه ریزی کنند و به جای آن تلاش بیهوده برای متوقف کردن این روند صورت گرفت که البته بی‌اثر یا بسیار کم اثر بوده است. نباید فراموش کرد هیچ گونه آموزشی در روندهای طبیعی آموزشی در این رابطه وجود ندارد و مواجه شدن با این چالش بزرگ به عهده خود افراد و تجارب شخصی‌شان است.

 این تغییرات در شکل و روش فرزندپروری هم اثرگذار بود. ارزش‌ها و چارچوب‌های تربیتی را دچار دگرگونی کرد. از سوی دیگر والدین که کودکان گذشته بودند و محرومیت‌ها و محدودیت‌های فراوانی داشتند، به طور نیابتی نیازهای برآورده نشده خود را در کودکی از طریق فرزندانشان ارضا می‌کنند و این مسأله آثار منفی خاص را به دنبال خواهد داشت. به نظر می‌رسد دگرگونی معیارها در دختران بسیار بیشتر از پسران است و این ناهماهنگی در این موارد خطر کم دوام بودن روابط را به دنبال خواهد داشت.

 یکی از نکات ظاهری در بحث انتخاب همسر این است که در گذشته چون پیدا کردن زوج به عهده بزرگترها بود، تقریباً همه توجهات و پیشنهادهای جدی به منظور شکل‌گیری ازدواج بود، و این پیشینه باعث شد دختران در عصر مدرنیته نیز هر پیشنهادی را جدی گرفته و آن را به معنی انتخاب شدن تعبیر کردند، در حالی که آزادی‌های اجتماعی متأثر از تغییر جامعه، وضعیت را تغییر داده است و دختران باید بدانند هر توجه و پیشنهادی به معنی انتخاب به معنی جدی آن نیست و واکنش مناسب باید با توجه به شناخت بهتر صورت گیرد. در پسران نیز معیارها تغییر کرده است، الگوهای مشخص و مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی والدین سست شده و معیارهای ظاهری و جذابیت‌های بیرونی پررنگ‌تر شد و خطا‌های بسیاری به‌همین سبب در انتخاب صورت گرفته و زمان بیشتری لازم است تا دوباره معیارها همه‌جانبه شود.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چه اتفاقی در جامعه امروز افتاده که به ازدواج به عنوان یک بحث بسیار مهم که از اولویت های زندگی هر فرد است با چشم بی اعتنایی و بی توجهی نگاه می شود؟

تشکیل خانواده و مسوولیت پذیری در دید بسیاری از جوانان دیگر آن معنای گذشته را ندارد و بسیاری از جوانان دیگر تمایلی به عهده دار شدن مسوولیت به عنوان همسر نیستند.

چگونه می توان نگرش جوانان را برای تشکیل خانواده با توجه به ارزش های اجتماعی تغییر داد؟

امروزه هر جوانی برای فرار از مسوولیت پذیری تشکیل خانواده بهانه ای دارد، تحمل نداشتن سختی های زندگی، نپذیرفتن مسوولیت همسر بودن و به گفته جوانان امروزی آزاد زندگی کردن و بسیاری بهانه های دیگر .

کاهش تمایل جوانان به ازدواج از یک سو و ناپایداری ازدواج و خانواده از سوی دیگر دو مقوله بسیار مهم هستند که زندگی جوانان و خانواده های امروزی را به خطر انداخته است.

بسیاری از جوانان به دلایل مختلف که می تواند اشتباه در انتخاب همسر، نداشتن علاقه به همسر و یا زندگی و پیش آمدن مشکلات باشد باعث به وجود آمدن ناپایداری در زندگی زوج های جوان امروزی شده است و باعث بالا رفتن آمار طلاق در کشور شده است.

ناپایداری ازدواج و خانواده در کنار بالا رفتن سن ازدواج مشکلات و تبعات زیادی را برای جامعه و کشور به همراه دارد که یکی از مهم ترین آن ها کم شدن ارزش و احترام خانواده است، تشکیل یک خانواده واقعی معنای خود را از دست داده است و جای خود را به عقیده جوانانی داده است که هنوز به معنای واقعی ازدواج و خانواده پی نبرده اند.

ازدواج سفید که امروز در کشور باب شده و متاسفانه روبه رشد است به دلیل تمایل نداشتن جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده به وجود آمده و راهی برای فرار جوانان از ازدواج و ترویج بی بند و باری در جامعه است.

در ازدواج سفید دو طرف هیچ تعهد و مسوولیتی در قبال یکدیگر ندارند و بدون رعایت احکام شرعی با یکدیگر ارتباط دارند این موارد آغاز راه کاهش ازدواج جوانان و در مواردی از هم پاشیدن خانواده هاست.

حق انتخاب آزاد همسر، آزادی عمل زنان در ازدواج، تصمیم گیری در خانواده، عادی شدن طلاق و موارد مشابه، از جمله تغییرات ازدواج و خانواده محسوب می شود.

تجربه جنسی خارج از ازدواج و فرزندآوری خارج از خانواده، همواره با مقاومت خانواده های ایرانی مواجه بوده است.

در تبیین این مساله باید گفت که جامعه جدید ایران، حاصل تاثیرپذیری ایران از غرب و دنیای مدرن بوده است. این رویه آنچنان مهم و تاثیرگذار بوده که جامعه ایران را به مسیری متفاوت از آنچه در طی قرن ها پیموده، کشانده است.

راه های زیادی برای ترویج فرهنگ ازدواج و حفظ بنیان خانواده در کشور در حال انجام است اما همچنان آهنگ رشد طلاق و کاهش میزان ازدواج در حال نواختن است، به جایی رسیده ایم دیگر بسیاری از راهکارها و اهرم های ترغیب جوانان به تشکیل خانواده تاثیر گذار نیست و جوانان خود باید به ارزش و جایگاه متعالی خانواده و ازدواج پی ببرندو پدران و مادران حساسیت بیشتری در این مقوله داشته باشند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش شفا آنلاین،بعضی ها فکر می کنند هر بیشتر از پسرها دوری کنند، می توانند افراد بیشتری را جذب خود کنند و بر عکس، برخی دیگر فکر می کنند هر چه بیشتر در دید باشند می توانند خواستگارهای بیشتری را داشته باشند؟ شما جزء کدام دسته هستید؟

باوقار باشید

بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. پس با دوری کردن از برخی رفتارهای سبک، شخصیتی متین و باوقار داشته باشید.

توکل بر خدا

مهم ترین مساله در امر ازدواج توکل داشتن بر خدا است. دخترها و خانواده هایشان باید در وهله اول از خداوند متعال خواستار یک همسر خوب و متناسب باشند. قرائت سوره طه برای طلب همسر مناسب و دلخواه بسیار کمک کننده است.  امام صادق علیه السلام  می فرماید: هر کس که خواستگاری ندارد یا به خواستگاریش جواب نمی دهند، سوره طه را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد، خداوند ازدواجش را آسان می کند.

زیبایی همه چیز نیست

شاید برخی از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند "زیبایی و وضعیت ظاهری" آنان همه آن چیزی است که پسران در انتخاب همسر آینده خود ملاک و معیار قرار می دهند. از اینرو با پناه بردن به لوازم آرایشی یا حتی عمل های جراحی سعی دارند برای زیباتر شدن تغییری در ظاهر خود ایجاد کنند. اما بد نیست بدانید که اولا معیارهای زیبایی نسبی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، همچنین پسرانی که به پختگی رسیده باشند، بیشتر از آن که در زیبایی چهره متوقف شوند به ظرافت ها و زیبایی های رفتاری شما توجه می کنند. از سوی دیگر برخی از دخترخانم ها نیز فقط و فقط منتظر خواستگاری خوش تیپ هستند، اگر جزو این دسته از دخترخانم ها هستید بهتر است که خیلی در قید و بند قیافه نباشید چون قیافه خوب الزاما به معنی داشتن شخصیت خوب نیست.

برخورد مناسب

یکی از مهمترین مسایلی که می تواند به جذب خواستگار برای دخترها کمک کند، اخلاق نیکو و پسندیده خود و خانواده شان است. هر اندازه دختر و خانواده اش خوش اخلاق تر باشند و کمتر عصبانی بشوند و بداخلاقی کنند، بر تعداد خواستگاران دختر افزوده می شود. سعی کنید با اطرافیان، همسایگان و آشنایان با روی باز و گشوده برخورد نمایید تا دیگران هم بتوانند راحت تر با شما صحبت کنند.

وسواس را کنار بگذارید

محافظه کاری ها و وسواس های بی مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدیدنظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر خوبی برای شما باشد. از آمدن خواستگار نترسید و چند هفته ای زیر نظر خانواده‌ها با خواستگار هایتان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آنها ایراد گرفت. مهم این است که به ویژگی های برجسته او نظرکنید، شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد. اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرش افسرده یا عصبانی نشوید.

طرز پوشش

نوع لباسی که هر فرد می پوشد نشان دهنده نوع اعتقادات و مذهب و شخصیت فرد است. سعی کنید نوع پوشش خود را متناسب با طرز عقایدتان انتخاب نمایید. بر عکس خیلی از دخترها فکر می کنند، هر چه  لباس های متفاوت تر از جامعه بپوشند بیشتر جذاب می شوند، پسران معمولا بیشتر دخترهایی را که به صورت شکیل و متناسب با عرف لباس می پوشند، می پسندند. سعی کنید پوششی را برای خود انتخاب کنید که نشان دهنده شخصیت واقعی شما باشد.

بگویید که توقعی ندارید

از موانع مهم پیش روی ازدواج توقعات بالاست و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت های مناسب می توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی از مواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است. یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می توانید سطح توقعات تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا شجاعت معرفی کردن خواستگار را پیدا کنند.

غرور کاذب ممنوع

بعضی مواقع دخترها به اشتباه فکر می کنند هر چه غرور بیشتری داشته باشند بهتر است. در صورتی که پسرها نسبت به این غرور دچار ابهام می شوند و حتی در برخی مواقع از ابراز علاقه خود برای ازدواج امتناع می کنند، زیرا ممکن است فکر کنند دختر قصد ازدواج ندارد و یا به او علاقه ای ندارد در صورتی که ممکن است در واقع دختر نسبت به او علاقمند شده باشد ولی این علاقه را سعی  می کند با حالت تدافعی نشان دهند. پس نوع چهره ما نشان دهنده خیلی مسایل است.

بهداشت فردی

عامل مهم دیگر در جذب خواستگار، رعایت کردن بهداشت فردی است. هر چه تمیزتر و آراسته تر باشید و لباس های مرتب تر بپوشید، بر تعداد خواستگارانتان هم افزوده می شود

باید در درجه اول یک زن باشید

برخی از دختران، زن بودن خود را فراموش کرده اند. این که تحصیل کنند و سر کار بروند، چیز خوبی است اما متاسفانه برخی از دختران امروز از آن طرف بام افتاده اند! بخشی از زن بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می شود و اینکه مورد حمایت و دوست داشته شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می کنند. آنها با وجود موقعیت های خوب ازدواج، همه درها را به روی خود بسته اند. چرا که تمام زندگی شان را در کار خلاصه کرده اند، آنها می خواهند به همه نشان دهند خودشان از پس کارهایشان برمی آیند و نیازی به ازدواج نمی بینند اما اگر با خود صادق باشند، این نیاز را احساس می کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است.

با خود مهربان باشید

دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند!  دختران باید روی شخصیت خود و به خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود از جمله مهربان بودن را کم رنگ کرده اند، در صورتی که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می خواهد اما متاسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این صورت مردان فراری می شوند!!!

حل روابط گذشته زندگی تان

اگر یکبار دچار شکست عاطفی شده اید، سعی کنید از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید و آن موضوع را برای خود حل کنید. تا زمانی که درگیر ارتباطات قبلی خود هستید، نمی توانید افراد جدید را به خود علاقمند کنید.

وظیفه اخلاقی و شرعی والدین

حضرت محمد (صلی الله علیه وآله ) فرموده اند: فرزند 3 حق بر پدر دارد: اولی انتخاب نام نیکو، دوم کتابت، نوشتن و سواد آموزی، سوم ازدواج، زمانی که فرزند بالغ شد، والدین باید زمینه ساز ازدواج فرزندان خود باشند.(2) آن دسته از والدینی که سخت گیری های نا به جا در امر ازدواج فرزندانشان انجام می دهند قطعا این حق فرزند خود را برآورده نکرده اند.

شرکت در مجالس و انجمن ها

دخترها سعی کنند که در مجالس و محافل زنانه بیشتر شرکت کنند تا توسط افراد بیشتری دیده شوند. همچنین متناسب با شغل و رشته دانشگاهی خودتان، عضو انجمن های مختلف شده و در آنها مشارکت نمایید. مثلا اگر داشنجوی رشته ادبیات هستید می توانید در انجمن شعر عضو شوید .  هر چه در مکان های مختلف حضور داشته باشید احتمال بیشتری برای آمدن خواستگار وجود دارد

ادامه تحصیل و اشتغال برای یک زن ارزش نیست

پر واضح است اکثر مردان مسئولیت پذیر در دنیا دوست دارند زن خانه دار داشته باشند. دوست دارند زنشان در یک حاشیه امن قرار داشته باشد و به جای اینکه زیر مسئولیتهای سنگین کاری در محیط پر از فساد و خشکی در بیرون از منزل طراوت و روحیه لطیف و زنانه اش را از دست بدهد به امور خانواده مشغول باشد.

دختری که از ادامه تحصیل با شرط اشتغال و شعارهایی مثل حضور اجتماعی صحبت کند به احتمال زیاد خواستگار خود را فراری می دهد! این یک نکته خیلی مهم است.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شهرخبر: ازدواج مسیر زندگی هر فرد را تعیین می کند، اگر در این مسیر  همسفرمان را درست انتخاب کنیم آینده روشن در انتظار ماست ولی اگر تصمیمی نامناسب اتخاذ نماییم مشخص نیست چه سرنوشتی ما را به سوی خود فرا بخواند.

ازدواج ممنوع، عشق

هر دختری در سنین جوانی حضور خواستگاران را در منزل تجربه می کند و با همفکری خانواده به  یکی از خواستگاران پاسخ مثبت داده و به خانه بخت می رود. در این میان خواستگارانی هستندکه هیچ گاه مورد مناسبی برای ازدواج محسوب نمی شوند . دختران و والدین آنها باید دقت عمل لازم را داشته باشند تا در دام زندگی نا آرام و سخت گرفتار نشوند . به بیان دیگر، مسیری صحیح برای انتخاب همسر آینده را طی نمایند تا به بهترین و ایده آل ترین مورد پاسخ مثبت دهند.

ازدواج با پدر بزرگ

رعایت فاصله سنی میان زوجین بسیار مهم است. شاید خواستگار مورد نظر دارای خصوصیات برجسته باشد اما اگر اختلاف سنی به میزانی است که می توان گفت زوجین از دو نسل متفاوت هستند، قطعا در آینده اختلاف دیدگاه ها بیشتر خود را نشان خواهد داد و مسیر زندگی را ناهموار خواهد ساخت.

 اختلاف مذهبی و فرهنگی را جدی بگیرید

وقتی که ازدواج می کنیم در واقع با یک فرد ازدواج نمی کنیم بلکه با یک خانواده وصلت می کنیم. خانواده ها نقش مهمی را در روابط زناشویی فرزندانشان ایفا می کنند

ازدواج کردن با فرهنگ متفاوت و باور های مذهبی مغایر با یکدیگر زوجین را به سوی کشمکش های دائمی برای حل این اختلافات سوق خواهد داد . به هر حال هر یک از طرفین تمام تلاش خود را خواهند کرد تا همسرش را تا جایی که می تواند با خود همسو نماید. که این امر زندگی فرسایشی را برای آنها به همراه خواهد داشت.

معتادی در لباس دامادی

افراد معتاد به علت مصرف مواد مخدر دچار مشکلات روان شناختی زیادی هستند. از جمله بی مسئولیتی ، پر خاشگری ، بد دهنی و پر حرفی ، کاهش فعالیت و بسیاری دیگر از مشکلات جسمی و روحی . حال خواستگاری با این شرایط با داشتن سایر ویژگی های مناسب مانند پول و تحصیلات آیا می تواند فرد مناسبی برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده باشد.

کودکی نابالغ

هستند پسرانی که به دوران جوانی و حتی میانسالی قدم گذاشته اند، ولی هنوز از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. اینگونه از افراد غالباً در دوران کودکی به شدت به یکی از والدین خود وابسته اند و پس از ازدواج نیز در پی آن هستند که همسرشان نقش یک والد مهربان را برای آنها ایفا کند این گونه افراد هدف خاصی را برای زندگی دنبال نمی کنند و به دنبال کسی می گردند که مسیر زندگی را برای آنها مشخص کرد و مسئولیت ها را بر عهده گیرد.

خانواده آزارگر

وقتی که ازدواج می کنیم در واقع با یک فرد ازدواج نمی کنیم بلکه با یک خانواده وصلت می کنیم. خانواده ها نقش مهمی را در روابط زناشویی فرزندانشان ایفا می کنند . حال اگر خانواده یک فرد روحیه آزارگری داشته باشند و حریم های زندگی فرزندشان را رعایت ننمایند ، در زندگی آنها دخالت نمایند و پسر هم نتواند جلوی دخالت ها و آزار های خانواده اش بایستد، تصور کنید زندگی این زن و شوهر به کجا ختم خواهد شد.

خاطرات گذشته

مردی که خود را از همه بالاتر می داند و به دیگران با دیده تحقیر می نگرد و همیشه احساس می کند حق با اوست، موردی خطرناک برای ازدواج است. شاید در نگاه اول مردی با اعتماد به نفس به نظر برسد و این مسئله برای دختران جذاب باشد

افرادی که نتوانسته اند روابط پیشین خود را کاملاً از ذهن و روان خود دور سازند یکی از نامناسب ترین گزینه ها برای ازدواج محسوب می شوند. این گونه افراد در زندگی جدید خود دائماً در حال مقایسه و یاد آوری خاطرات گذشته خود هستند. این مسئله از لحاظ روانی هم خود فرد را دچار آسیب می نماید و هم همسرش را دچار یأس و سرخوردگی خواهد نمود.

خودشیفته و مغرور

مردی که خود را از همه بالاتر می داند و به دیگران با دیده تحقیر می نگرد و همیشه احساس می کند حق با اوست، موردی خطرناک برای ازدواج است. شاید در نگاه اول مردی با اعتماد به نفس به نظر برسد و این مسئله برای دختران جذاب باشد. اما اینگونه از مردان شخصیت و اعتماد به نفس را در همسرانشان می کشند. حتی اگر زندگی اینگونه از زوج ها به جدایی نکشد، در این زندگی زن هیچ  نقش ویژه ای در آن نخواهد داشت.

مردان رفیق باز

مردانی که بیشتر اوقات فراغت خود را با دوستان خود سپری می کنند و ترجیح می دهند لحظات حساس زندگی شان را به جای بودن در کنار همسرانشان در کنار دوستانشان باشند، زندگی را برای همسرانشان سخت می کنند. این گونه زنان در بیشتر اوقات روز تنها هستند و لحظاتی که نیاز به حضور همسرشان دارند را به تنهایی سپری می کنند و در بیشتر مواقع افسردگی و تنهایی است که با این زنان هم نشین است.

 همانطور که گفته شد زندگی با این مردانی که گفته شد، قطعا خوشبختی را با خود به همراه نخواهد آورد و زندگی را تبدیل به کابوسی وحشتناک خواهد کرد . و نکته حائز اهمیت این است که تشخیص بسیاری از مشکلات که در ضمیر یک فرد وجود دارد به این آسانی ها نیست و به همین دلیل مشاوره و تحقیق در هنگام ازدواج می تواند کمک شایانی به خانواده ها نماید

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش ملیت به نقل از تسنیم، نسرین طهرانی با اشاره به اینکه سنجش کیفیت زندگی؛ مبتنی بر رویکردها، روش‌ها و مؤلفه‌های متفاوتی است، به تسنیم اظهار کرد به‌ مانند موقعیت سلامت عمومی، قابلیت کارکردی، کارکردهای عاطفی، میزان احساس خوشبختی، رضایت از زندگی، شادکامی، میزان هشیاری، میزان فعالیت اجتماعی، میزان حافظه، ایفای مناسب عملکرد جنسی، موقعیت‌های مالی و شغلی مطرح می‌شود.

طهرانی ادامه داد: براین اساس، کشف و قدرت تمیز و تشخیص موضوعات سلامت و بهداشت افراد جامعه، متأثر از ارتباطات در هم تنیده‌ای بین ابعاد مختلف انسان هستند و همانطور که جدایی ابعاد یک انسان از هم در جای خود امکان‌ناپذیر است، ابعاد موضوع سلامت انسان نیز، در جای خود از هم جدایی‌ناپذیر است و نیاز به نگاهی جامع و یکپارچه دارد، اگرچه به ضرورت باید به نیازهای جز به جز آن نیز تسلط داشت.

طراح و ابداع کننده نخستین شبکه اجتماعی سلامت خانواده افزود: بدون شک، ازدواج صحیح و آگاهانه و بنیان نهادن ساختاری سالم، مستحکم و ماندگار نیازمند علم، متخصص، ابزار و شرایط مخصوص به خود است.

طهرانی تصریح کرد: به‌راستی حوزه علمی علوم ازدواج، بنیان‌های سالم و صحیح خانواده چیست؟ آیا واقعاً حوزه ای علمی در این خصوص وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت بله! علم ازدواج زیر مجموعه حوزه علمی بزرگتری به نام حوزه علوم چند تخصصی سلامت خانواده است که در دنیا از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این حوزه علمی در ایران وجود نداشت و چون این حوزه علمی در ایران وجود نداشت پس دانشگاهی هم در این حوزه وجود ندارد و چون دانشگاهی در این خصوص وجود نداشت، متخصصی هم در این رابطه وجود نخواهند داشت! حال باید از خودمان بپرسیم در حالی که حوزه علمی موضوعی بنیادین در یک جامعه وجود نداشته است و به دنبال آن دانشگاه، رشته تحصیلی و متخصصین آن امر هم وجود نداشته باشند چطور ممکن هست آسیب‌های وارده را جبران و سؤال‌های بی‌پاسخ بسیاری را پاسخ داد؟!

این رئیس مرکز تحقیقات سلامت خانواده خاطرنشان کرد:‌ حال با این وجود بایداعلام کنیم که این حوزه علمی، به همراه زیر مجموعه‌های بزرگ آموزشی، پژوهشی، درمانی و سبک زندگی آن طی ۲۰ سال، طراحی و تدوین شد و توسط نخستین تیم سلامت خانواده ایرانی اجرایی خواهد شد، در همین رابطه، نخستین بسته آموزشی، مشاوره ای و مداخله ای ازدواج که حدود ۱۸ سال دوران تکامل خود را طی کرده است، رونمایی آن صورت پذیرفت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر