وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
وبلاگ علمی فرهنگی در زمینه ازدواج، طلاق و خانواده

پیام های کوتاه

۱۵۱ مطلب با موضوع «حوزه روانشناسی و اجتماعی» ثبت شده است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در قزوین، حجت‌الاسلام مجید آقاجانی استاد حوزه علمیه قزوین شب گذشته شنبه 28 شهریورماه در مسجد اهل بیت قزوین با اشاره به اینکه ازدواج چگونه باعث رشد و کمال انسان ها می‌شود گفت: یکی از نشانه های خدا این است که از نوع خودتان همسرانی را برای شما آفرید، برای اینکه با آنها آرامش بگیرید، ازدواج مایه آرامش است. حجت الاسلام آقا جانی با اشاره به سوره فتح که می‌فرماید خدا آرامش را در دل انسان ها می‌اندازد ابراز داشت: این آرامش برای این است که ایمان‌ آنها اضافه شود و در مسیر رشد قرار بگیرند، پس کسی که می خواهد رشد کند نیاز به آرامش دارد. آرامش شب تیک تیک ساعت را به گوش انسان می‌رساندوی در ادامه افزود: ما در روز صدای تیک تیک ساعت را نمی‌شنویم اما در شب این صدا ما را اذیت می‌کند، آرامش شب تیک تیک ساعت را به گوش انسان می‌رساند، خدا همیشه ما را دعوت می‌کند که بیا، بیا پیش از رسیدن به آرامش که همان ازدواج است، صداها را نمی‌شنویم، وقتی ازدواج آرامش را به ما هدیه می دهد، صدای بیا بیا خدا را می‌شنویم.  استاد حوزه علمیه قزوین تصریح کرد: پس، از نگاه قرآن آرامشی که در نتیجه ازدواج است سرمایه رشد و کمال انسان می‌شود، هر ازدواجی انسان را به این آرامش نمی‌رساند. این کارشناس حوزوی با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) که فرمودند اگر می‌خواهید دو نفر باهم ازدواج کنند باید هم کفو هم باشند ابراز کرد: اگر خودتان هم می خواهید ازدواج کنید کسی را انتخاب کنید که هم کفو شما باشد، پس اگر می‌خواهیم در ازدواج به آرامش برسیم باید ازدواج مان با هم‌کفو خودمان باشد. اگر ازدواج با هم‌کفو نباشد ازدواجی صورت نگرفته و افتراق است. زندگی مسابقه طناب کشی نیستوی در ادامه افزود: وقتی دونفر که با هم برابر نیستد با هم ازدواج می‌کنند زندگی مثل مسابقه طناب کشی می‌شود یعنی هر کدام طناب زندگی را از دو طرف می‌کشد و به آرامش نمی‌رسند، آنها همیشه اضطراب دارند که طرف مقابل شان برنده شود، بجای اینکه در زندگی رفیق هم باشند رقیب هم هستند، یعنی در زندگی رقابت می‌کنند تا هرکس به هر آنچه که دلش می‌خواهد برسد. حجت الاسلام آقا جانی بیان داشت: از نشانه های قدرت قرآن این است که شبیه انسان، انسانی دیگر آفریده که جفت او باشد و می‌فرماید همسرانی را برای شما خلق کردیم که وسیله آرامش شما باشند. وی در ادامه افزود: خلقت خیلی گسترده است که نه ابتدای آن پیداست و نه آخرش، نمی‌توانیم درک کنیم و باید اظهار عجز و کوچکی در محضر خدای متعال داشته باشیم و به سجده بیفتیم و از این همه عظمت تسبیح خدا کنیم. این استاد حوزه علمیه با بیان این‌که حضرت آدم پدر و مادری نداشت عنوان کرد: فرشته‌ها از گل مجسمه‌ای ساختند، خدای متعال می‌فرماید من در این مجسمه از نفس الهی خودم دمیدم که این مجسمه حضرت آدم ابوالبشر(ع) شد. وی در پایان گفت: خیلی عجیب است تنهایی برای انسان خیلی سخت است چون انسان از انس است، حضرت آدم (ع) در ابتدای خلقتش تنها بود انسان بدون انیس نمی‌تواند زندگی کند، خدای متعال در کنار حضرت آدم (ع)، مادر بزرگمان حضرت حوا (ع) را آفرید و به حضرت آدم(ع) فرمود این هم انیس و مونس و همسر شماست.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از مهم ترین علت هایی که باعث می شود اعضای خانواده یا زن و شوهری با هم گفت و گو نکنند، انتخاب اشتباه و بدون شناخت همدیگر است. این افراد بررسی ای انجام نداده اند تا متوجه شوند اساس فضای مشترکی برای گفت و گو و علایق مشترکی دارند؟ آیا حرفی دارند به هم بزنند که برای هر دو طرف جالب باشد؟

وقتی افراد بدون این بررسی ها با هم ازدواج می کنند، بعد از مدتی ممکن است متوجه شوند دو دنیای کاملا متفاوت دارند. هر حرفی که یکی از آنها می زند، برای دیگری جذابیت ندارد یا حتی می تواند آزاردهنده و بی ربط باشد. بنابراین طبیعتا پس از مدتی همان شعله گفت و گوهای اندک اولیه بین زوج هم خاموش می شود. به همین دلیل است که توصیه می کنیم قبل از جاری شدن عقد ازدواج، دختر و پسر مجال چندماهه برای گفت و گو و بحث داشته باشند تا متوجه شوند اصلا حرفی برای گفتن با هم دارند یا نه؟

وقتی با کسی ازدواج می کنی که حرفی با او نداری، به نظر من از مصادیق زجر مادام العمر است چون طرفین حس می کنند طرف مقابل هیچ علاقه ای به شنیدن حرف هایشان ندارد. گاهی گفت و گو در یک خانواده کم است به این دلیل که اعضای آن شخصیت درونگرایی دارند و چندان اهل گفت و گو نیستند. این افراد در زندگی اجتماعی و ارتباط با اطرافیان هم برونگرا و پرحرف نیستند و اتفاقا طرف مقابلشان را به همین دلیل که مثل خودشان است، انتخاب کرده اند تا مجبور به حرف زدن با او نباشند. حرف زدن این افراد محدود به بیان نکته های ضروری است تا امور زندگی بگذرد. اتفاقا این زوج ها معمولا از زندگی و انتخابشان هم راضی هستند. اگر واقعا هیچ کدام از اعضای خانواده یا همسران تمایلی به صحبت زیاد با هم ندارند، ولی از کنار هم بودن خوشحال هستند، هیچ اشکالی ندارد.

یکی پرحرف، یکی کم حرف

وقتی یکی از طرفین میل زیادی به حرف زدن داشته باشد و دیگری خیلی اهل گفت و گو نباشد، داستان ناخوشایندی آغاز می شود. چون چنین فضایی برای همسری که راحت حس هایش را بیان می کند، آزاردهنده می شود و مرتب از اینکه طرف مقابلش اشتیاق چندانی برای شنیدن حرف هایش ندارد و حتی گاهی او را پرحرف و پرچانه خطاب می کند، احساس سرخوردگی و ناکامی می کند. از طرفی، وقتی یکی از همسران پرحرف و دیگری کم حرف باشد، همسر پرحرف تر، ممکن است مرتب طرف مقابل را به دلیل کم حرفی طبیعی اش بازخواست، مواخذه و سرزنش کند که این موضوع باعث می شود بعد از مدتی اعتماد به نفس او به شدت کاهش یابد و بیشتر در لاک انزوا و گوشه گیری فرو برود. این مشکل هم می تواند با آشنایی اصولی پیش از ازدواج، پیش نیاید.

همه کاسه کوزه ها را سر شبکه های اجتماعی نشکنیم!

این روزها تلاش زیادی می شود که شبکه های اجتماعی به عنوان عامل اصلی کاهش زمان گفت و گو میان اعضای خانواده معرفی شود. اما این مساله فقط به کشور ما محدود نیست و در تمام دنیا کسانی هستند که نگرانی خود را در مورد نقش شبکه های اجتماعی و تاثیر آن بر گرمی روابط خانوادگی در قالب نوشته های جدی، طنز و کاریکاتور یا عکس بیان کرده اند. اما من معتقد نیستم که صرفا این شبکه ها باعث کاهش میزان گفت و گوی اعضای خانواده شده اند؛ اتفاقا در موارد زیادی شاید شبکه های اجتماعی باعث شده اند که افراد خانواده موضوعات بیشتری برای گفت و گو با هم پیدا کنند.

به خصوص افرادی که قبل از ظهور این شبکه ها واقعا حرفی برای گفتن به همدیگر نداشتند، یا عضویت در این شبکه ها موضوعات جدید، افکار جدید، بحث های جالب، نکته های طنز و جوک هایی را پیدا می کنند که بتوانند با هم به اشتراک بگذارند. اگرچه با توجه به جدید بودن این شبکه های اجتماعی، هنوز هم مطالعه های وسیعی در دنیا و ایران درباره تاثیر آنها در کاهش گفت و گو میان اعضای خانواده انجام نشده و به مطالعه های گسترده جامعه شناسان خبره نیاز است تا با توجه به نتایج آن قطعا در این باره اظهارنظر کنیم.

پدیده جدید، حرف جدید

به هر حال یک خانواده سالم، خانواده ای است که هر پدیده جدیدی را برای افزایش ارتباط و صمیمیت بین اعضا به خدمت بگیرد. در چنین خانواده ای، هر اتفاقی که می افتد، نمی تواند یک تهدید ترسناک باشد و در خانواده های با روابط مغشوش و آشفته است که هر پدیده ای در حد حرف یک همسایه هم می تواند در آنها بحران های بزرگ ایجاد کند چه برسد به شبکه های اجتماعی.

گاهی علت کمتر گفت و گو کردن در یک خانواده، این است که پدر و مادر نتوانسته اند احساس همبستگی را بین اعضا به وجود آورند و افراد احساس گسست دارند و فکر نمی کنند که منافع، علایق و عشق مشترکی بین آنهاست. تربیت خیلی از پدر و مادرها آنقدر آسیب زاست که واقعا بچه ها به اینکه در این کانون حرفی بزنند، علاقه ای ندارند و مدام در حال فرار از آن هستند.

وقتی فرزندان این پدر و مادرها به ۲۰ سالگی می رسند، تازه یادشان می افتد به ما مراجعه کنند و بپرسند چرا دختر یا پسرمان با ما کم صحبت می کند؟ وقتی هم شرح حال می گیریم، متوجه می شویم از ۴-۳ سالگی با بچه شان صحبتی نمی کردند و اگر هم حرف می زدند، غیر از توهین یا از بین بردن اعتماد به نفس یا تخریبشان نبوده، بنابراین واکنش طبیعی فرزندشان، دوری از آنهاست و متاسفانه وقتی هم به دنبال چاره می گردند و می خواهند فضای گفت و گو را در خانواده برقرار کنند که دیگر سال ها از زمان طلایی ایجاد این فضا در خانواده گذشته و فرزندان دوران کودکی شان را طی کرده اند و الان آدم های بالغی شده اند که دیگر حاضر نیستند با پدر و مادرشان به عنوان همخانه های بالغ، گفت و گویی داشته باشند.

همکلامی با فرزندان

اگر پدر و مادری می خواهند فرزندشان با آنها صحبت کند، باید از سال های اول زندگی در خانواده، فضای گفت و گوی سالم جریان داشته باشد تا بچه ها با فضای سخن گفتن، مباحثه و درددل، در خانواده شرطی شوند و وقتی بزرگ شدند، همین احساس خوب را داشته باشند.

موانع گفت و گو

موانعی هم بر سر راه گفت و گوی موثر و لذت بخش بین افراد خانواده وجود دارد که در جامعه فعلی ایران، نقش سمی شان را صدها بار پررنگ تر از شبکه های اجتماعی می بینم. باید حواسمان باشد که گاهی گفت و گوی تشویقی در خلیل از خانواده ها و میان زوج ها برقرار نیست. بسیاری از زن و شوهرها، کاری که طرف مقابل در زندگی مشترک انجام می دهد، یک وظیفه می دانند.

مثلا اینکه پدر خانواده کار می کند و زحمت می کشد یا کار مادر که هم بیرون از خانه، شغلی دارد و هم مسئولیت های سنگینی در خانه بر عهده دارد، وظیفه ای می دانند که باید انجام شود. بنابراین نیازی به تحسین و تشکر و قدردانی نمی ماند، انگار فقط باید حواسمان باشد اگر این وظایف انجام نشود، بلافاصله فرد مقابل را به باد انتقاد بگیریم. معلوم است که چنین فضایی، میل به گفت و گو را بین همسران و دیگر اعضای خانواده خواهد کشت.

گفت و گوی موثرافراد خانواده

بعضی فقط حرف می زنند که ایراد بگیرند و انتقاد کنند

وقتی گفت و گو فقط وسیله ای باشد برای ابراز ایرادها و انتقادها در مواقع لزوم و هیچ جنبه شیرین و دلنشین، تشویق، تحسین و تشکری وجود نداشته باشد، کسی میل به انجام آن نخواهدداشت.

گاهی افراد خانواده، خشم های خودآگاه و ناخودآگاه زیادی از هم دارند و این مهارت را ندارند که آن را در قالب گفت و گوی موثری بروز دهند. در این صورت خودآگاه و ناخودآگاه، خشم های درونی شان به سمت گفت و گویی پر از نیش و کنایه و طعنه می رود و هر جمله ای که می گویند، خنجری است که به قلب بقیه افراد فرو می آید. این رفتار نشان می دهد ابراز خشم آزادانه در این خانواده ممنوع است یا به هر دلیلی انجام نمی شود یا اعضا مهارت ابراز خشم هدفمند را ندارند تا بتوانند هم خشمشان را بروز دهند، هم درخواست بالغانه شان را ابراز کنند و به ناچار به نابالغانه ترین روش گفت و گو متوسل می شوند که بیان حرف های پر از نیش و کنایه است؛ پدیده ای که در روان شناسی به آن «همانندسازی فرافکنانه» می گویند.

گفت و گوی دفاعی

یکی دیگر از آفت های ارتباط بین افراد خانواده، گفت و گوی دفاعی است، به جای شنیدن حرف ها از منظر دیگران. یکی از کارهایی که یک زن و شوهر خوشبخت و سالم باید انجام دهند، این است که وقتی مثلا طرف مقابل به آنها می گوید به نظر من خانه ما خیلی تمیز نیست، به جای اینکه به شدت به فاز دفاعی بروند و بخواهند به او ثابت کنند که اشتباه می کند و خانه تمیز است، تمام وظایف خود را در خانه درست انجام می دهد و… لحظه ای تامل کند و بیندیشد که چه اتفاقی افتاده که همسر من تمام تلاش هایم برای مرتب نگه داشتن خانه را نمی بیند؟ نکند روحیه اش خوب نیست یا شکایت و نارضایتی دیگری وجود دارد؟ گوش دادن همدلانه به همدیگر، به جای دفاعی گوش دادن، فضای گفت و گو را در خانواده آسان می کند.

این کم حرفی نشانه چیست؟

گاهی کم شدن زمان صحبت بین اعضای خانواده، نشانه بارز یک نارضایتی مزمن در زندگی مشترک یا زندگی خانوادگی است. وقتی فردی از موضوع یا موضوعاتی در زندگی ناراضی است، بارها درخواست و تلاش می کند تا مشکلات را حل کند اما طرف مقابل هیچ عکس العملی برای بهبود اوضاع نشان نمی دهد، کم کم احساس ناراحتی می کند سعی می کند صحبت، بحث و مجادله نکند و چون احتمالا دیگر برایش قابل تصور نیست که تغییری صورت بگیرد.

به همین دلیل معمولا می بینیم بین زوج هایی که تا مدتی مدام با هم بحث و جدل می کردند به مروز زمان فضایی آرام حکمفرما می شود که البته به دلیل حل شدن مسائلشان نیست و علت این است که یکی از طرفین آنقدر خسته شده که دیگر حوصله گفت و گو و مباحثه و امیدی به حل مسائل ندارد. خیلی وقت ها کم شدن گفت و گو میان زن و شوهر، نشانه ای از پایان عشقشان است و اینکه دلبستگی ای به زندگی شان ندارند و دلیلی برای بحث و قبولاندن نظرشان به دیگری و ابراز عقایدشان نمی بینند چون روابط عاطفی شان کم شده. برخی اوقات یکی از طرفین به عمد میزان گفت و گو را کاهش می دهد و از این حربه برای کنترل طرف مقابل استفاده می کند.

کم نیستند زوج هایی که به ما مراجعه می کنند و یکی از طرفین هر زمان که می خواهد عقایدش را به دیگری تحمیل کند و با مقاومت او روبرو می شود. قهری چندروزه را آغاز می کند تا اینکه همسر بعد از چند روز خسته شود و به زانو در بیاید و حاضر شود خواسته او را هرچقدر هم غیرمنطقی باشد، بپذیرد تا طرف مقابل دوباره با او حرف بزند.

درواقع کاهش عمدی گفت و گو به عنوان وسیله ای برای تنبیه یا وادار کردن همسر به پذیرفتن خواسته های غیرمنطقی، پدیده شایعی است و آدم هایی عمدا از این روش پرخاشگری منفعل استفاده و نظرهایشان را تحمیل می کنند.

واقعا هیچ حرفی با هم ندارید؟

خیلی وقت ها به ما می گویند ما حرفی با هم نداریم! راجع به چه چیز با هم صحبت کنیم؟

من در ادامه چند نکته را ضروری می دانم که حتی اگر زمان حرف زدن اعضا ۱۰دقیقه هم باشد، باید در نظر گرفته شود.

چرا گزارش روزانه مهم است؟

افراد خانواده باید این مهارت را یاد بگیرند که گزارشی از عملکرد روزانه شان بدهند؛ پدر و مادر و فرزندان باید اتفاق هایی را که در طول روز بیرون از خانه برایشان افتاده، تعریف کنند. این کار خیلی مهم است و فواید متعددی دارد. مثلا وقتی پدر یا مادر از کار خودش و سختی هایی که در طول روز متحمل می شوند والدینشان بیرون از خانه با دنیای سختی مواجه هستند و مهمانی نرفته اند، گردش و خوشگذرانی نمی کند، بلکه کار می کنند تا مایحتاج زندگی را تامین کنند. به این ترتیب یاد می گیرند وقتی بزرگ شدند، آنها هم باید تلاش کنند و دنیای مهربانی هم در انتظارشان نیست.

از طرفی، وقتی بچه ها خود را ملزم بدانند که هر شب به اعضای خانواده گزارشی دهند، می فهمند مسئولیت هایی مثلا در حوزه تحصیلی دارند و باید به بقیه اعضای خانواده بگویند که چگونه این مسئولیت ها را انجام می دهند.

این فضای گفت و گو باعث می شود پدر و مادر در جریان آخرین وضعیت فرزندانشان از نظر تحصیلی، فرهنگی و هنری هم قرار بگیرند.

من معمولا از پدر و مادرها می خواهم در این گفت و گوها از بچه هایشان بخواهند یک خاطره خوب و یک خاطره بد آن روز را تعریف کنند. خیلی وقت ها در جریان همین گزارش هاست که از اتفاق های بدی که برایشان افتاده می گویند در حالی که شاید در حالت عادی نخوانند یا بترسند یا خجالت بکشند یا لزومی نبینند که در این مورد صحبت کنند. در حالی که نمی دانند رفتاری که مثلا معلم یا ناظم با آنها دارد، به نوعی خشونت است و وقتی آن را تعریف می کنند، تازه پدر و مادر متوجه می شوند بچه شان مورد خشونت قرار گرفته و تنبیهی غیرمنطقی شده و دنبال چاره می گردند.

چنین فضای گفت و گویی باعث می شود اعضای خانواده از شرایط هم آگاه شوند و شروع کنند به کمک به یکدیگر در روزهای بعد.

در همین فضای گفت و گو است که پدر و مادر از زحمت هایی که هریک از طرفین آن روز کشیده باید تشکر کنند و از فرزندشان بابت نمره خوبی که گرفته، زحمتی که کشیده، درس جدید موسیقی یا زبان که یاد گرفته هم تشکر و هم تقدیر و تحسینش کنند.

در این فضا بچه ها هم یاد می گیرند از پدر و مادرشان به خاطر زحمت هایشان تشکر کنند و پدر و مادر به آنها یاد می دهند که باید قدردان باشند و قدردانی را به شکل کلامی ابراز کنند تا نسلی غیرمسئول و متوقع بار نیاوریم که هرکاری که والدین برایشان انجام می دهند، وظیفه شان و باز هم کم بدانند. نسخه ای که می توانم برای خانواده های ایرانی بپیچم، درنظر گرفتن چنین فضای گفت وگویی در ساعت های پایانی شب است.

کی با هم حرف بزنیم؟

در دنیای مدرن، بیشترین زمان و فضایی که زوج ها برای گفت و گو دارند، ساعت های پایانی شب است که از سر کار بر می گردند و روزهای آخر هفته. به خصوص تاکید ما روی ساعت های پایانی شب است که اعضای خانواده برای شام یا بعد از آن دور هم جمع می شوند و می توانند با هم صحبت کنند.

من فکر می کنم اگر قرار باشد از این پدیده های اجتماعی چند سال اخیر، یکی را از دلایل کم شدن فضای گفت و گو بین اعضای خانواده بدانیم، بتوانیم به سریال های ماهواره ای اشاره کنیم که خانواده ها حجم زیادی از زمانشان را در خانه، صرف تماشای آنها می کنند بدون اینکه هیچ گفت و گوی موثری بین آنها وجود داشته باشد. البته تحقیقات جامع راجع به این موضوع هم انجام نشده اما بدیهی است حین دیدن این سریال ها، اعضای خانواده با هم صحبتی نمی کنند، همه محو تماشای زندگی خانواده های دیگری می شوند و بعد هم می خوابند.

• یادمان باشد خانواده سالم، خانواده ای است که اعضای آن یا هنگام شام یا بعد از آن، زمانی هرچند کوتاه را برای گفت و گو اختصاص دهند.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شفا آنلاین:روانشناسی>ازدواج-فرض کنید یک روز مثل همه روزها از خواب بیدار می‌شوید و کمی از غروب می‌گذرد که مخاطب خاص‌تان بی‌خبر با دسته گل به خواستگاری‌تان می‌آید. چشم‌های‌تان را که ببندید دست کمی از سیندرلا ندارید! هر روز هم که می‌گذرد بیشتر مطمئن می‌شوید مرد رؤیاهای‌تان همین است.

به گزارش شفا آنلاین،با همان سختگیری‌هایش دو ستش دارید، آخر می‌گوید: «آنقدر عاشق تو هستم که به پشه‌های نری که در اتاقت می‌چرخند حسادت می‌کنم!» یا «آنقدر عاشقت هستم که دوست دارم با هیچ‌کس جز من نگویی و نخندی و نفس نکشی!»، «من به تو اعتماد دارم اما جامعه آن‌قدر کثیف است که به خاطر من «فقط» با مادرت بیرون برو!». . . فکر می‌کنید دوست‌تان دارد، آن وسط‌ها هم با یک جمله آشنا سختگیری‌های عجیبش را برای شما جامی‌اندازد. ..«غیرتم اجازه نمی‌دهد که. . . » آن اوایل داستان‌تان شبیه قصه‌های عشقی است، از فرط توجهش بال درآورده‌اید اما فقط کمی از این رؤیای شیرین می‌گذرد که گیرهای باخود و بی‌خودش کلافه‌تان می‌کند. شاهزاده با اسب سپیدش از راه رسیده اما به اندازه شرلوک هولمز از روابطش با شما و روابط تان با کل عالم بشریت نکته منفی بیرون می‌کشد! زنگ خطر به صدا درآمده است شاید این عاشق دلباخته خوش‌تیپ، پارانوئید باشد.

تئوری توطئه و سایر مخلفات!

بیایید به قصه‌مان بازگردیم. در حال برگشتن از ‌مهمانی هستید، طبق معمول باز هم اخم‌هایش تا جای ممکن درهم است، سعی می‌کنید با آرامش مشکل را حل کنید اما هرچه بیشتر سعی کنید او عصبی‌تر و غیر منطقی‌تر می‌شود. وقتی دلیل این همه بداخلاقی‌اش به‌طور مثال جوکی باشد که یکی از پسرهای فامیل در جمع تعریف کرده و شما هم مثل همه ‌مهمان‌ها از ته دل به آن خندیده‌اید یا اینکه با یکی از مهمانان گفت‌وگوی ساده‌ای داشته‌اید، کم‌کم‌گیرنده‌های عاطفی‌تان باید فعال شود. شاید نامزدتان بیماری بدبینی دارد.

فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای‌شان شک دارد از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند، این دیگران که می‌گوییم شامل همه آشنایان نزدیک و دور خودش و شما می‌شود. ارتباطات خودش که محدود و ناچیز است از شما هم می‌خواهد مثل خودش باشید، شاید با اعتماد به نفس در حالی که منطقی‌ترین آدم دنیا به نظر می‌رسد به ساده بودن متهم‌تان کند، بگوید تو بی‌تجربه هستی که راحت اعتماد می‌کنی. اصلا تئوری توطئه برای فرد بدبین یک اصل پذیرفته شده است. او می‌گوید همه می‌خواهند سرمان کلاه بگذارند و از ما سوء‌استفاده کنند! دوستان صمیمی کمی دارد یعنی او اصلا درکی از صمیمت ندارد، یک ذره‌بین قوی دستش گرفته تا دشمنان احتمالی را شکار کند! پس فرصت و موقعیتی برای صمیمی شدن نمی‌ماند.

خسیس اطلاعاتی

نامزد بدبین هر چند به خودش اجازه و حق می‌دهد که ریزترین جزئیات زندگی شخصی فعلی و قبلی و بعدی ! شما را بداند و بپرسد اما به محض اینکه خودش در موردی سوال‌پیچ شود، نیت شما را هم مثل نیات مشکوک خودش فرض کرده بنابراین با کلافگی به آن واکنش نشان می‌دهد. اگر از این تیپ آدم‌ها درباره مدرسه و خانواده‌شان سوال کنید و بعد بخواهید کمی پرس‌وجوی‌تان را ادامه بدهید با خست و وسواس هرچه تمام‌تر اطلاعات درخواستی شما را بروز می‌دهند.

در حین پاسخ دادن به سوالات هم ممکن است به شما بگوید: «یعنی تو به من شک داری؟» یا «چرا این را می‌پرسی؟» او نمی‌خواهد حتی به نامزدش اطلاعاتی بدهد چون راستش به شما هم اعتماد ندارد پس اگر به بدبینی نامزدتان شک کردید کافی است در فواصل زمانی از او در مورد زندگی شخصی یا گذشته‌اش سوالاتی بپرسید و به واکنش‌هایش بادقت توجه کنید.

بادکنکی که ساده می‌ترکد

فرد بدبین به‌طورکلی کینه‌ای است او به‌راحتی از گناه دیگران نمی‌گذرد و سخت می‌بخشد. وقتی هم ببخشد یک عمر خطای شخص خاطی در یادش هست. یک نشانه دیگر  فرد بدبین هم هم قهرهای طولانی‌مدتش با شماست. او اگر برنجد سرد می‌شود و خیلی راحت می‌بینید که روزهای زیادی به تماس‌تان پاسخی نمی‌دهد. افراد بدبین عواطف خودشان را بروز نمی‌دهند و به همین دلیل سعی دارند عقلانی و منطقی جلوه کنند. ضمن اینکه به وضعیت‌شان افتخار کرده و معتقدند اصلا خوب است آدم جدی باشد.

او از خود راضی و خودبزرگ‌بین است اما در واقع این پوششی است برای کمبود اعتماد به نفسی که به این سادگی‌ها هم خوب نمی‌شود. او دقیقا مثل بادکنکی است که با اولین انتقاد می‌ترکد چون برخلاف ظاهر پراز منم‌منم‌اش از درون تهی است. یک تست دیگر هم این است که از او انتقاد کنید تا چهار انتقاد بدتر از آن را به خودتان بازنگرداند آرام نمی‌گیرد.

پیش از شروع بخوانید

شک و بدبینی می‌تواند به دلایل ساده‌ای وجود داشته باشد انواع خوش‌خیم بدبینی به مرور زمان و با دقت روی اعمال و رفتاری که فرد بدبین را تحریک می‌کند شفا می‌یابد یا حداقل می‌شود امید داشت که خوب شدنی است.

وقتی کسی تجربه‌های شور، تند و تلخ در رابطه با جنس مخالف دارد، طبیعی است سخت می‌تواند اعتماد کند و بپذیرد زندگی شیرین است پس باید صبر کرد تا ذائقه‌اش تغییر طعم را باور کند.

با پوتین‌هایش می‌خوابد

فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است اصلا اگر راه داشته باشد با کت و پوتین می‌خوابد، به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یک کارآگاه در حال انجام ماموریت توجه می‌کند و واکنش نشان می‌دهد آخر می‌خواهد به هر قیمتی شده خطر را کشف کند حتی اگر خطری نباشد! نگاهش تیز و دقیق است و با شما به عنوان نامزدش هم تماس چشمی مداوم دارد یعنی یک لحظه نمی‌شود از زیر نگاه سنگینش خلاص شد. او سرتاپای مخاطب را زیر نظر می‌گیرد و می‌تواند از تغییر رنگ جوراب‌هایش هم نتیجه‌گیری‌های عجیب و غریب داشته باشد.

جنگ شبانه روزی

 حالا وای به آن روز که در محیط فرد بدبین، آدمی که نسبت به او حس تهدید دارد هم نفس بکشد دیگر چشم‌هایش را تا جای ممکن به کار می‌اندازد و ریز می‌کند، اگر شخص سمت چپ‌شان نشسته باشد، پای چپ را روی پای راست می‌اندازد، دست به سینه با عضلاتی سفت و حرکاتی خشک! طوری روی صندلی می‌نشیند که رقیب فرضی‌شان بداند کسی که روی صندلی کنارشان نشسته در هر جنگی برنده است. شخص بدبین با نگاه و حرکاتش، دائم سعی دارد به دیگران بفهماند که حواسش به تهدیدی که از طرف آنها برایش وجود دارد هست و آمادگی دفاع و مبارزه دارد درضمن به ذهن‌خوانی هم علاقه دارد.

غافلگیرت می‌کنم پس هستم

همان‌طور که اول قصه گفتیم نامزد بدبین در ابتدا با یک پز عاشقانه سعی می‌کند در تمام اوقات شبانه‌روز شما را نظارت و کنترل کند. حرف‌های او پر از بکن، نکن مداوم است. دخالت را از لباس‌تان شروع می‌کند و کم‌کم شعاع مداخله‌اش آنقدر وسعت پیدا می‌کند که شامل همه ابعاد ریز و درشت زندگی‌تان می‌شود؛ «اینجا برو، آنجا نرو»، «اینجا بخند، آنجا نخند»، «اینجا سرت را پایین بینداز، آنجا سرت را بالا بگیر» و هزار جمله شبیه به این در روز از دهانش بیرون می‌آید، از طرفی هم وقتی تنها کمی از دسترس‌شان دور باشید یک‌سره با هر ابزار ممکن می‌خواهد با شما در تماس باشد.

نامزدی را به هم بزنید؟

خشم فرد بدبین  ممکن است با خودخوری و زیرلب غرزدن آغاز شده و بعد از ترک محیط و تنها شدن با شما به اوج خودش برسد. خوب است بدانید عادی‌ترین رفتار و حرکات کسی که مورد بدبینی نامزد شکاک شما قرار گرفته می‌تواند به بی‌محلی، تحقیر یا تهدید تعبیر شود و فاجعه اینجاست که شخص بدبین بخواهد براساس همین برداشت‌های اشتباه و بیمارگونه خودش به اطرافیان واکنش نشان داده و با فرد یا افراد مورد نظر، درگیر هم شود. رسیدن به این نقطه همان جایی است که مشاور محترم ازدواج در مورد ادامه دوران نامزدی با نامزد رؤیایی‌تان به شما اخطار خواهد داد و پیشنهاد می‌کند نامزدی را به هم بزنید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید 4 «میم» مهم در نظر گرفته شود که در ادامه این 4 «میم» را مطرح و درباره هریک از آن ها توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.

نعمتی- کارشناس و مشاور خانواده در روزنامه ای نوشت: آقا پسر و دختر خانمی که در فکر ازدواج هستید و در ذهن تان، بارها و بارها زندگی مشترکی مانند لیلی و مجنون ساخته اید باید بدانید که اولین و مهم ترین قدم برای خوشبختی در زندگی مشترک، انتخاب صحیح و اصولی همسر است. به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید 4 «میم» مهم در نظر گرفته شود که در ادامه این 4 «میم» را مطرح و درباره هریک از آن ها توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.

میم اول: مشاهده
مشاهده یعنی این که برای انتخاب همسر خوب مشاهده کنید، ظاهر و قیافه طرف مقابل را بررسی کنید، شکل و حرکات، شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرید زیرا بارها دیده ام و شنیده ام که زن و شوهری جوان به مرکز مشاوره ای مراجعه کرده اند و به طور مثال شوهری بعد از چندین ماه زندگی مشترک  گفته است: من زن قد بلند می خواستم و خانمم قدش کوتاه است یا اندازه بینی و فرم دندان های او مطابق سلیقه من نیست یا خانمی گفته است که شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها، بنابراین افراد در جلسات خواستگاری تا حدی که اسلام اجازه داده است باید مشخصات ظاهری و رفتاری طرف مقابل را ببینند و بپسندند.

 

میم دوم: مصاحبه
مصاحبه یعنی این که 2 نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه زندگی هر کدام وجود دارد، از یکدیگر سوال کنند. بیماری های خاص، محل سکونت، آینده و این که می خواهند کار کنند یا شغل شان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و درباره مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و در چندین جلسه خواستگاری و با اطلاع و نظارت خانواده ها، دختر و پسر با هم دیدار و گفت و گو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتری پیدا کنند.

 

میم سوم: مکاشفه
مکاشفه یعنی دختر یا پسر به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سکونت، دانشگاه و ... تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است مثلا فردی که با هیچ فردی ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر شناخته شود.

 

میم چهارم: مشاوره
باید پذیرفت که امروزه دیگر اهمیت مشورت کردن و مشاوره های قبل از ازدواج بر هیچ فردی پنهان نیست. علاوه بر مشورت با بزرگ ترها و استفاده از تجربه آن ها باید بدانید که در جلسات مشاوره بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور 2 نفر با هم مقایسه می شوند تا مشخص شود میان شان تا چه حد و چه میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این 2 با هم چقدر است و بر همین اساس هر 2 مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهار نظر او حساب کرد و تایید یا عدم تایید او را به حساب مخالفت های بی جای بعضی اطرافیان نگذاشت.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

درک متقابل زن و شوهر برای شادی و سلامت رابطه عاطفی در بلند مدت ضروری است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ اگر چه فهرستی که در اینجا برایتان نام برده ایم، برای تمام زوج ها یکسان عمل نمی کند (زیرا هر یک از ما شخصیت خاص خود را داریم) اما برای اکثر مردها صادق است.

1.  احترام یک مرد همان قدر که به رابطه زناشویی نیاز دارد به احترام نیز محتاج است.

حتی زمانی که همسر شما عکس العملی نسبت به رفتارتان نشان نمی دهد، از احترام به او دست نکشید.

باید بگوییم که همسر شما حتی زمان هایی که تظاهر می کند احتیاجی به رفتارهای احترام آمیز شما ندارد، بیش از هر زمان دیگری به آن محتاج است.

در ازدواج، اختلاف نظر طبیعی اما احترام به یکدیگر واجب است و این شما هستید که با انتخاب خود آن را در رفتارتان نشان می دهید یا به راحتی از آن می گذرید.


2. تنهایی مردها در طول روز احتیاج به زمانی برای تنهایی دارند.

آنها دوست دارند گاهی گوشه ای آرام بگیرند و دقایق یا حتی ساعاتی را در سکوت سپری کنند.

اگر چه این نیاز بهانه ای برای ساعت ها نشستن در مقابل تلویزیون و عدم گفتگو با شما نیست اما بهترین راه این است که گاهی به آنها فرصت دهید تا با خود خلوت کنند.


3. مفید بودن مردها دوست دارند بدانند که شغل و فعالیت روزانه آنها تاثیر مثبتی بر جای می گذارد و از طریق رضایت کاری است که آنها انرژی و اعتماد به نفس خود را به دست می آورند.

وظیفه شما این است که هم در داخل و هم در خارج از خانه او را برای کاری که انجام می دهد و تلاش می کند، تشویق کنید.


4.حس قدرت حتما شما هم دیده اید که تمام پسر بچه ها دوست دارند هر چه سریع تر بزرگ و تبدیل به یک ابر قهرمان شوند.

این حس قدرت در آنها از بین نمی روند و حتی در دوران بزرگسالی نیز همراه آنها خواهد بود.

مردان دوست دارند برای خانواده و شریک زندگی خود یک قهرمان باشند و این شما هستید که می توانید با کلام خود به همسرتان قدرت دهید.

با به کار بردن القاب مناسب، بهترین احساس را به همسر خود دهید.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

جدایی عاطفی میان زن و شوهر به شکل زندگی در یک خانه بدون هیچ ارتباطی به غیر از مکالمات ضروری، طلاق عاطفی نامیده می‌شود.

طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می‌شود که در این رابطه، ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشند، مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری.

وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی‌مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می‌شود. زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌اند و فقط برای هم حکم یک هم‌خانه که به هم عادت کرده‌اند را دارند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه ‌دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها به‌وجود آورد.

دکتر مجید ابهری، در همین راستا در گفت‌و‌گو با ایسنا، با تاکید بر اینکه طلاق عاطفی در بین تحصیل کرده‌ها سه برابر خانواده‌های عادی است، گفت: جدایی عاطفی میان زن و شوهر به شکل زندگی در یک خانه بدون هیچ ارتباطی به غیر از مکالمات ضروری، طلاق عاطفی نامیده می‌شود.

این متخصص علوم رفتاری تصریح کرد: در این نوع از جدایی تنها مسائل فرهنگی یا خانوادگی، وجود فرزندان و شرایط اجتماعی مانع طلاق می‌شود و زوجین به اجبار در کنار هم زندگی می کنند و یکی از عوارض این نوع زندگی ایجاد روابط فراخانوادگی و فرازناشویی است.

وی یادآور شد: 70 درصد از موارد طلاق عاطفی به صورت روابط فراخانوادگی و فرازناشویی ادامه می‌یابد که خطر جدی برای پاکی خانواده و صداقت اجتماعی دارد و 30 درصد از موارد به جدایی و طلاق تن می‌دهند.

مشاوره‌های خانوادگی بهترین روش پیشگیری از طلاق عاطفی

این رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی بهترین روش برای پیشگیری از طلاق عاطفی و مشکلات ناشی از آن را مراجعه به مشاوره‌های خانوادگی و کمک گرفتن از افراد با تجربه دانست و گفت: پیش از طلاق عاطفی، طلاق روانی یعنی دلخوری و ناراحتی‌های مختلف زوجین از یکدیگر به دلایل مختلف اتفاق می‌افتد.

ابهری افزود: کاهش توقعات، تغییر سبک زندگی به الگوی اسلامی-ایرانی، گفت و گو و تبادل نظر از جمله کارآمدترین روش‌های پیشگیری از طلاق عاطفی است.

غرور کاذب افراد تحصیل کرده از علل طلاق عاطفی است

وی با تاکید بر اینکه غرور کاذب و عدم قبول نظریات منطقی زن و شوهر در میان افراد تحصیل کرده از علل افزایش طلاق عاطفی است، افزود: عدم پذیرش راهنمایی و کمک بزرگترها از جانب افراد تحصیل کرده، عدم اعتقاد به مشاوره، اشتغال زوجین، مشکلات جنسی و اختلافات مالی ریشه‌های اصلی رفتاری در بروز طلاق عاطفی است.

ازدواج بر پایه تفاهم، به طلاق عاطفی نمی‌انجامد

دکتر ربابه غفار تبریزی، دکترای روانشناسی بالینی نیز در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه در صورتی که ازدواج بر پایه تفاهم، محبت، صداقت و مراقبت باشد و زوجین برای رفع مشکلات خود به مشاوره مراجعه کنند؛ هرگز به طلاق عاطفی نمی انجامد، گفت: اگر ازدواج براساس مادیات و نبود محبت باشد؛ خشونت به وجود می‌آید و در صورت عدم مراجعه به مشاوره این اختلافات بر روی هم انباشته و منجر به کمرنگ تر شدن روابط عاطفی می‌شود.‌

ادامه زندگی به دلیل فرزند راه اشتباهی است

این دکترای روانشناسی بالینی کنار هم قرار گرفتن زوجین صرفا به دلیل فرزند را بدترین راه حل دانست و گفت: این گونه زندگی کردن الگوی بدی برای کودک است و طلاق عاطفی منجر به افسردگی، اضطراب، تنش و عصبانیت در زوجین می‌شود.

وی در خصوص علل و راهکارهای مقابله با این مشکل اظهار کرد: فرهنگ سازی از طریق رسانه‌ها، ارائه خدمات مشاوره‌ای، مراجعه به مشاور در هنگام بروز مشکلات از ابتدا، صرف کردن زمانی مشخص توسط زوجین باهم مانند فیلم نگاه کردن با یکدیگر از عواملی هستند که باعث می‌شود زوجین کمتر از هم دور شوند و طلاق عاطفی کاهش پیدا می‌کند.

مشکل جنسی از مهم‌ترین علت‌هاب طلاق عاطفی

غفار تبریزی با تاکید بر اینکه مشکلات جنسی مهم‌ترین عامل طلاق عاطفی است، گفت: افراد پیش از ازدواج باید به مشاوره مراجعه کنند و صرفا به دلیل خوب بودن فرد با هم ازدواج نکنند، بلکه باید میان زوجین علاقه نیز وجود داشته باشد و مراقبت پس از ازدواج نیز حائز اهمیت است.

برچسب زدن به زنان مطلقه در جامعه ما عامل ترس از جدایی است

دکتر نرگس کرم قدیری، دکترای روانشناسی بالینی نیز با بیان اینکه طلاق عاطفی به معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر است، گفت: در این شرایط تعهد زوجین نسبت به یکدیگر از بین می‌رود و علت اصلی ماندن آنها در کنار هم صرفا به دلیل کودکشان است که می‌تواند تاثیرات بدی بر روی کودک بگذارد.

این دکترای روانشناسی بالینی سلامت، ننگ و برچسبی که به ویژه به زنان پس از طلاق می‌زنند و سوء استفاده‌هایی که از زنان مطلقه در جامعه می‌شود را از علل عدم جدایی و طلاق زوجین دانست و گفت: مسائل اقتصادی و وابستگی زنان به همسران خود از عواملی است که باعث می‌شود زنان از طلاق دوری کنند و بدون هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر؛ در کنار هم زندگی کنند و طلاق عاطفی صورت بگیرند.

وی یادآور شد: طلاق عاطفی منجر به بد آموزی و الگوسازی منفی برای کودکان می شود. این نوع طلاق راه بهینه و درستی نیست؛ بلکه تاثیرات منفی بر کودکان می گذارد.

ازدواج غلط زیربنای اصلی طلاق عاطفی است

کرم قدیری با اظهار اینکه زیربنای اصلی طلاق عاطفی ازدواج غلط است، گفت: ازدواج زودرس و ناخواسته، ازدواج برای آزادی و رهایی از سخت گیری ها و محدودیتهای خانواده یا به دلیل حرف مردم، تغییر تفکر، دیدگاه و معیارهای ازدواج افراد در جامعه امروزی از عواملی است که به افزایش آمار طلاق عاطفی منجر شده است.

اصرار زوجین برای تغییر یکدیگر اشتباه است

این دکترای روانشناسی بالینی سلامت، سن مناسب و معقول ازدواج را بالای 25 سالگی دانست و بیان کرد: اصرار زوجین برای تغییر همدیگر اشتباه است، زیرا افراد از یک دوره سنی به بعد قابل تغییر نیستند، بنابراین وجود چندین معیار مورد نظر در فرد کافی است و لزومی به وجود تمامی معیارهای مورد نظر در فرد نیست.

وی در خصوص راهکارهای مقابله با طلاق عاطفی در پایان خاطر نشان کرد: ازدواج یک ارتباط درست است که افراد باید برای آن معیارهای مناسب و صحیح داشته باشند، در مورد یکدیگر تحقیق کنند، پیش از زادواج نسبت به هم شناخت کامل به دست آورند و حداقل یک سال شناخت حساب شده در قالب ارتباط تعریف شده پیش از عقد داشته باشند و همچنین باید دیدگاه اصرار زوجین برای تغییر یکدیگر از بین برود.

منبع:خبرگزاری تابناک

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حدود یک پنجم زوح ها کمتر از ده بار در سال رابطه جنسی دارند و عده ی زیادی نیز در خواسته های جنسی با یک دیگر اختلاف نظر دارند و امیال جنسی شان با یکدیگر همخوانی ندارند این موضوع یکی از اصلی ترین مشکلات زوج ها هست که بخاطرش به مشاور رجوع می کنند. در این باره توضیحات بیشتری داده ایم . با ما همراه باشید.

یک کارمند ۳۳ ساله که علاقه ای به ذکر نامش در اینجا نداشت، می گوید: “من ۱۰ سال است که ازدواج کرده ام. خیلی وقت ها بوده که اگر سه ماه یکبار رابطه جنسی می کردیم برایمان نعمتی بود. من مجبورم بعد از یک روز طولانی سر کار شام را آماده کنم و بعد بچه ها را بخوابانم چون حقوق شوهرم کفاف زندگیمان را نمی دهد و من هم مجبورم پا به پای او کار کنم. به خاطر همین قانونی که برای شوهرم گذاشتم این است که رابطه جنسی بعد از ۱۰ شب ممنوع چون آن موقع خسته و کوفته می خواهم به رختخواب رفته و فقط بخوابم.”

متخصصین اعتقاد دارند که پایین بودن سطح میل جنسی هم یکی از متداولترین مسائل و مشکلات جنسی خانواده ها در قرن حاضر است.

اینکه میل جنسی در حال حاضر نسبت به سالهای قبل کمتر شده است یا نه، مشخص نیست اما یک چیز قطعی است و آن اینکه شکایت خانم ها بیشتر است! وقتی زوج ها برای مشاوره می روند، این خانم ها هستند که مردها را به زور سمت دفتر کار روانشناسان می کشانند. و برخلاف عقیده عموم، میل جنسی مردهاست که پایین آمده است. در جامعه ما قابل قبولتر این است که زن میل جنسی نداشته باشد تا مرد. وقتی این مرد است که میل جنسی پایینی دارد، برای هر دو طرف ناامید کننده تر خواهد بود.

ازدواج های فاقد رابطه جنسی این روزها بحث عموم شده است. به همین خاطر تصمیم گرفتیم به این موضوع بپردازیم که واقعاً چه میزان رابطه جنسی طبیعی به حساب می آید؟ کارشناسان مسائل جنسی تمایل چندانی برای تعیین حد کفایت رابطه جنسی ندارند چون باعث می شود خیلی زوج ها فکر کنند رابطه جنسیشان کافی نیست یا خیلی های دیگر تصور کنند که بیش از حد رابطه جنسی دارند.

درحالیکه کمتر از ۱۰ مرتبه رابطه جنسی در سال، ازدواج بدون رابطه جنسی به حساب می آید، یک تا دو مرتبه رابطه جنسی در هفته متوسط میزان رابطه جنسی به شمار می رود.

رابطه جنسی برخلاف ویتامین ها حداقل نیاز روزانه ندارد. اگر هر دو طرف طوری کنار بیایند که مشکلی با ازدواج بدون رابطه جنسیشان نداشته باشند عالی است! اما معمولاً این مشکل وجود دارد که یکی از دو طرف از کیفیت یا کمیت رابطه جنسی رضایت ندارد و دیگر حاضر به کنار آمدن نیست.

فقط ۴۰ درصد از زوج ها می گویند که از رابطه جنسی در ازدواجشان رضایت دارند. بااینکه خیلی از مشکلات پزشکی یا برخی داروها در پایین آوردن میل جنسی نقش دارد، مثل برخی قرص های ضدافسردگی یا برخی قرص های ضدحاملگی، اکثر مشکلات به خاطر تفاوت در انتظارات و توقعات دو طرف است.

زوجی که ۵ سال است با هم ازدواج کرده اند یک دختر ۶ ماهه دارند می گویند در این زندگی پرمشغله امروز خیلی سخت است که برای رابطه جنسی وقت خالی کنند. آنها می گویند خیلی خوش شانس هستند که می توانند ۲ یا ۳ بار در ماه رابطه جنسی داشته باشند. اینکار را معمولاً وقتی بچه خوابیده است انجام می دهند اما بیشتر وقت ها وقتی یکی از آنها می خواهد دیگری میل ندارد.

تغییرات فاحشی که نقش مردان و زنان در دهه های اخیر داشته است انتظارات ازدواج و به دنبال آن احساسات مربوط به رابطه جنسی را تغییر داده است.

وقتی به نسل پدرانتان نگاه کنید می بینید که برای آنها اینقدر سخت نبود. اما در روابط امروز بااینکه آزادی بیشتری وجود دارد اما همه چیز مشکل تر شده چون دو طرف همیشه برای هم تعیین وظیفه می کنند. کی زباله ها را بیرون می برد؟ کی با گریه بچه بیدار شود؟ و امثال آن. درواقع به خاطر همین آزادی بیشتر است که تضاد و ناسازگاری به وجود می آید.

کارشناسان عقیده دارند که علاوه بر استرس و خستگی، عصبانیت و خشم هم می تواند موجب از بین رفتن رابطه جنسی بین دو طرف شود. عوامل دیگر در ازدواج های فاقد رابطه جنسی می تواند برآورده کردن امیال جنسی با پرنوگرافی (سایت های اینترنتی) یا رابطه جنسی با افرادی غیر از همسر باشد. خیلی مردها را می بینیم که با زن خود رابطه جنسی نمی کنند اما مدام در اینترنت دنبال عکس ها و فیلم های پرنو هستند.

به طور کل، مشکلات یک زوج بیشتر مربوط به تمایلات جنسی است تا انجام رابطه جنسی. میل هیچ زوجی برای رابطه جنسی هیچوقت همزمان و کامل نیست. رمز کار این است که دو طرف بتوانند این موضوع را بین خود حل کنند.

خیلی وقت ها طرفی که میل کمتری به رابطه جنسی دارد احساس می کند که در هر بار رابطه جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و طرفی که میل بالاتری دارند همیشه از رابطه جنسی محروم است و همین مسئله دعواها و جدال های بین آنها درمورد رابطه جنسی را بیشتر و بیشتر می کند. و اینجاست که رابطه جنسی بین آنها کم کم از بین می رود و وقتی دیگر رابطه جنسی در کار نباشد، محبت و عاطفه معمولی بین آنها هم از بین می رود: آن گرفتن دست ها، خندیدن به لطیفه های یکدیگر، نشستن کنار هم روی یک نیمکت و … وقتی روابط تا این حد خشک می شوند، بی وفایی و سرانجام طلاق پدید می آید.

تقریباً نیمی از جمعیت باید برای برانگیختن میل جنسی در خود تلاش کند. زوج هایی که میل جنسی پایینی دارند باید تصمیم بگیرند که این میل را بیشتر کنند. اگر صبر کنید و منتظر بمانید که رابطه جنسی خودش پیش بیاید و همه موقعیت ها برای آن مناسب باشد، یعنی بچه تان خوابیده باشد، تلفن زنگ نزند، و … رابطه جنسی هیچوقت پیش نخواهد آمد.

زوج ها باید به همان اندازه که برای کارشان یا تربیت بچه هایشان وقت و انرژی می گذارند برای زندگی جنسی خود هم وقت بگذارند. یکی از بهترین راه ها برای داشتن یک زندگی جنسی خوب با همسرتان این است که واکنش خوبی به پیشقدم شدن همسرتان بدهید.

منبع:پایگاه خبری 40 کلاغ

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

برخورداری از رضایت زناشویی در میان زوجین بسیار مهم است و با افزایش رضایت جنسی، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی، خشونت‌های خانگی و... نشان از عدم رضایت از روابط زناشویی دارد. متأسفانه این موضوع تابو شده است و حتی از آن‌چه که حلال است، به‌درستی استفاده نمی‌شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به روند کاهشی ثبت ازدواج در و روند افزایش طلاق در کشور گفت: روند کلی طلاق نسبت به گذشته افزایش یافته است و در مقابل تعداد ازدواج‌ها نیز کاسته شده است. همچنین در حوزه ازدواج با افزایش میانگین سن ازدواج و آمار بالای افراد در سنین ازدواج روبه‌رو هستیم. با توجه به ساختار جمعیتی کشور، حدود 11 میلیون جمعیت جوان در سنین ازدواج وجود دارد.

سید حسن موسوی‌چلک در گفتگو با خبرنگار مهرخانه، با اشاره به افزایش طلاق در دوره عقد و طلاق توافقی و کاهش فاصله زندگی مشترک به 2 و 3 سال، اظهار داشت: آخرین آمار نه‌‌ماهه سال 93 نشان می‌دهد که حدود 12 درصد از افراد مطلقه زیر 20 سال هستند. طبیعتاً تجربه طلاق در این سنین خوشایند نیست و پیامدهای خوبی به دنبال ندارد.

افزایش 53 درصدی زنان سرپرست خانوار در بازه زمانی 5 ساله

وی ادامه داد: افزایش طلاق باعث افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور شده است؛ به‌گونه‌ای‌که یک میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوار در سرشماری 1375 به بیش از یک میلیون 600 هزار در سال 1385 رسید و متأسفانه این تعداد در سال 1390 به بیش از 2 میلیون و 563 هزار نفر افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر در یک فاصله ده‌ساله (سال 85-75) آمار زنان سرپرست خانوار که بخش عمده آنها به دلیل طلاق بود، 39 درصد تغییرات مثبت داشته است، اما در یک فاصله پنج‌ساله (سال 90-85) این رقم به 53 درصد رسید.

کاهش نرخ ازدواج به ازای طلاق نگران‌کننده است

موسوی‌چلک روند شاخص تعداد ازدواج را به ازای یک طلاق، را نگران‌کننده خواند و افزود: در سال 80 به‌ازای هر طلاق، 12 ازدواج ثبت شده است، اما این رقم درحال حاضر 5 ازدواج به ازای هر طلاق است. در برخی از استان‌ها مانند تهران این آمار کمتر از 3 ازدواج به ازای یک طلاق است. این روند نگران‌کننده است.

موضوع طلاق جزیره‌ای تجزیه و تحلیل نمی‌شود/ حوزه اجتماعی دغدغه اصلی سیاست‌گذاران نیست

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تأکید بر این‌که هنوز وارد مرحله بحران نشده‌ایم، اظهار داشت: البته این روند بسیار نگران‌کننده است. بخشی از این مشکلات به کلان جامعه برمی‌گردد و نمی‌توان طلاق را جزیره‌ای تجزیه و تحلیل کرد. شرایط کلان کشور به‌گونه‌ایست که حوزه اجتماعی، دغدغه اصلی سیاست‌گذاران نیست. امور اجتماعی همیشه در حاشیه سیاست‌گذاری‌ها قرار دارد. مشکلات جدی در این زمینه وجود دارد و باید در سطح کلان بر این موضوع تمرکز شود.

وی سلامت روانی- اجتماعی را به اندازه سلامت جسم مهم دانست و افزود: سرمایه‌های انسانی و اجتماعی، مهم‌ترین منبع توسعه هر کشوری است و افزایش آسیب‌های اجتماعی، نشان‌دهنده کاهش سرمایه اجتماعی است. افرادی که درگیر آسیب‌های اجتماعی می‌شوند، نمی‌توانند در چرخه توسعه کشور مؤثر و مفید باشند و درواقع گسترش آسیب‌های اجتماعی، هر دو سرمایه انسانی و اجتماعی را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

ضرورت تغییر در سیاست‌گذاری‌ها، پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی و ارزیابی اجتماعی برنامه‌ها

موسوی‌چلک برنامه‌ریزی و فعالیت در چندین بخش را برای بهبود وضعیت الزامی دانست و گفت: باید در حوزه سیاست‌گذاری، پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی و ارزیابی اجتماعی برنامه‌ها ورود پیدا کرد. علاوه بر آن باید آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های مقابله با مشکلات نیز انجام شود. همچنین توسعه مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی، می‌تواند به حل این معضل کمک شایانی کند.

لزوم تمرکز بر افزایش سرمایه‌ و رضایت اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی

وی با اشاره به این‌که افزایش شاخص سرمایه اجتماعی به‌راحتی حاصل نمی‌شود، بر توجه به سطح کلان تأکید کرد و افزود: وقتی در جامعه‌ای آگاهی، اعتماد و مشارکت وجود نداشته باشد، پایه‌های حوزه‌های اجتماعی لرزان می‌شود. برای مدیریت طلاق باید بر افزایش سرمایه اجتماعی، رضایت اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی تمرکز شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با طرح این سؤال که چقدر برای شادی و نشاط افراد کار کرده‌ایم؟، گفت: کشور ما رتبه دوم کشور غمگین جهان را دارد؛ درحالی‌که عراق از پایین رتبه دوم را دارد. در یک پژوهش دیگر در خصوص کشورهای شاد و بانشاط نیز از 157 کشور، ایران رتبه 115 را داراست.

میانگین صحبت اعضای خانواده؛ کمتر از 15 دقیقه در روز

وی ادامه داد: پناه‌بردن به وایبر، اینترنت، ماهواره و ... علی‌رغم حضور بسیاری از افراد در خانواده، به دلیل احساس تنهایی آنها است. میانگین صحبت‌های حضوری و شفاهی خانواده‌ها درباره خودشان، نه مسائل روزمره و مربوط به دیگران، به 15 دقیقه در روز نیز نمی‌رسد.

روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی و خشونت‌های خانگی به دلیل عدم رضایت جنسی

موسوی‌چلک به اهمیت رضایت جنسی در میان زوجین اشاره کرد و افزود: برخورداری از رضایت زناشویی در میان زوجین بسیار مهم است و با افزایش رضایت جنسی، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. روابط فرازناشویی، مشکلات اخلاقی، خشونت‌های خانگی و... نشان از عدم رضایت از روابط زناشویی دارد. متأسفانه این موضوع تابو شده است و حتی از آن‌چه که حلال است، به‌درستی استفاده نمی‌شود.

کمرنگ‌شدن نقش و جایگاه خانواده و هویت محله‌ای

وی جایگاه خانواده را یکی دیگر از عوامل مؤثر در کاهش این روند دانست و اظهار داشت: در گذشته، تعاملات میان مردم و خانواده‌ها و نقش بزرگان در مدیریت مسایل اجتماعی خانواده و محله، بسیار پررنگ بود؛ درحالی‌که خانواده‌ها دیگر چنین نقشی ندارند و هویت محله‌ای تیز از بین رفته است؛ طبیعتاً در چنین جوامعی، به جای انسجام، شاهد ازهم‌گسیختگی، نارضایتی و فرد‌گرایی هستیم و مسئولیت اجتماعی نیز در آن کمتر است.

طلاق یکی از خروجی‌های مشکلات اجتماعی است/ بیش از 55 درصد دادخواست‌های طلاق به دلیل اعتیاد است

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار داشت: بسیاری از مؤلفه‌های اجتماعی در جامعه کمتر شده است و عوارض آن در حوزه اجتماعی نمود می‌کند که طلاق یکی از خروجی‌های آن است. طلاق معلول عوامل دیگری‌ست و بخش اندک آن به مسایل اقتصادی برمی‌گردد. بیش از 55 درصد دادخواست‌های طلاق به دلیل اعتیاد است؛ آیا در مبارزه با اعتیاد موفق بوده‌ایم؟!

تحقق امنیت اجتماعی پایدار، با توسعه اجتماعی پایدار امکان‌پذیر است

وی با تأکید بر این‌که جزیره‌ای‌کردن مسئله طلاق غلط است، گفت: باید حوزه اجتماعی در ارتباط با سایر حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، آموزش، سیاست و... به‌طور کامل در نظر گرفته شود. نقش جامعه و تصمیم‌گیری‌ها را نمی‌توان نفی کرد، اما باید در کنار آن، آموزش‌های لازم به خانواده‌ها داده شود؛ در غیر این‌صورت با ادامه این روند، حوزه امنیت اجتماعی با گسترش آسیب‌های اجتماعی درگیر خواهد شد و باید در نظر داشت که امنیت اجتماعی پایدار، با توسعه اجتماعی پایدار تحقق می‌یابد.

 

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خبرنامه دانشجویان ایران: «خانمی ۲۸ ساله هستم. قصد ازدواج دارم. می‌خواستم بدانم آیا درست است که قبل از ازدواج، درخصوص روابط زناشویی با فردی که قصد ازدواج با او را دارم، صحبت کنم؟

یکی از مسایل بسیار مهم و حیاتی پیش از ازدواج، در نظر گرفتن معیارهای مناسب برای انتخاب همسر است. بیشترین مشکلاتی که در زندگی زناشویی بروز می‌کند، این است که زن و مرد، همسر مناسب خود را انتخاب نکرده‌اند و پس از چند سال زندگی زناشویی متوجه می‌شوند که مناسب همدیگر نبوده‌اند.

انتخاب همسر مناسب، زیربنای یک زندگی موفق است. بیشتر ناکامی‌ها و شکست‌ها در زندگی مشترک، از درست نگذاشتن این سنگ زیرین است. تاکید بر انتخاب همسر متناسب و همتا باعث روابط بهتر، سالم‌تر، پرجاذبهتر و شیرین‌تر می‌شود. یکی از مواردی که کمتر به آن توجه می‌شود، وجود هماهنگی‌های جنسی میان زوج است که عمده آن به دلیل عدم آموزش مسائل و روابط جنسی به افراد در سطوح تحصیلاتی مختلف است، به‌طوری که گاهی اطلاعات جنسی افراد تحصیلکرده در حد افراد معمولی باقی می‌ماند و این مساله می‌تواند سرآغازی برای شروع مشکلات بعدی در زندگی افراد شود.

هر فردی باید خود را ملزم بداند پیش از ازدواج دراین‌باره از مشاور جنسی کسب اطلاعات کند؛ وگرنه به طور عمده بین ۱ تا ۱/۵ سال پس از زندگی مشترک، اختلاف در میزان میل جنسی، خود را آشکار خواهد ساخت. در صورت انجام نشدن چاره‌اندیشی مناسب، این مساله باعث سردشدن روابط زناشویی و اختلال در سایر زمینه‌های زندگی خواهد شد. راه‌حل این است که با همسرتان در مورد خواسته‌های خود صحبت کنید. شیوه حرف زدن البته باید در قالب خاصی باشد؛ بسیاری از افراد قبل از ازدواج در مورد رنگ و غذای مورد علاقه، حالت‌هایی که منجر به بروز عصبانیتشان می‌شود مانند حساس‌بودن به گرسنگی یا کم‌خوابی و... با هم صحبت می‌کنند، اما در این مورد مهم یعنی تمایلات جنسی حرفی نمی‌زنند.

شاید لازم باشد از راهنمایی‌های یک مشاور و متخصص در این زمینه برخوردار شوید. راهنمایی یک مشاور می‌تواند بنا به تیپ شخصیتی شما کمکتان کند چطور سر صحبت را باز کنید تا متوجه هماهنگی تمایلات خود با طرف مقابل شوید.

نکته آخر اینکه بعضی‌ها به پرکردن پرسشنامه‌هایی در این زمینه اکتفا می‌کنند، درحالی که پرسشنامه‌ها نمی‌تواند جایگزین مشاوره و حضور همه‌جانبه یک درمانگر مسائل زناشویی و جنسی باشد.

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۳ دی ۹۳ ، ۱۴:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پروژه همسان گزینی تبیان و احیای سنت واسطه‌گری در امر ازدواج/ تفاوت کار پروژه همسان گزینی تبیان با سایت‌های همسریابی

ایده این طرح این بود که شبکه‌ای از واسطین ازدواج به وجود بیاید و وساطت در امر ازدواج که در منابع دینی ما بسیار روی آن تأکید شده است، احیا شود تا به این وسیله بتوان با بهره‌گیری از روانشناسان و کارشناسان خبره، ازدواج‌های موفق و پایداری را رقم زد.

در شهریورماه سال جاری دکتر محمود گلزاری؛ معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، با حضور در مؤسسه تبیان یک تفاهم‌نامه همکاری با این مؤسسه در زمینه احیای نقش واسطین ازدواج منعقد کرد. از آن تاریخ تاکنون سایت تبیان پروژه همسان‌گزینی خود را به‌صورت آزمایشی در تهران به انجام می‌رساند و قرار است طی 2 ماه آینده از این پروژه به‌صورت رسمی رونمایی شود.

زهره حسینی؛ مدیر پروژه همسان گزینی مؤسسه تبیان در گفتگو با خبرنگار مهرخانه، در خصوص خلأهایی که مسئولین امر را به فکر اجرای طرح همسان گزینی انداخت، بیان داشت: آماری که در زمینه ازدواج و طلاق از سوی مراجع رسمی اعلام می‌شود، نشان می‌دهد که آمار ازدواج روند نزولی و آمار طلاق روند صعودی دارد. عوامل زیادی در این مسئله دخیل هستند که یکی از مهم‌ترین این عوامل، انتخاب غلطی است که از طرف زوجین اتفاق می‌افتد و افراد کفو خود را به‌درستی انتخاب نمی‌کنند. مؤسسه تبیان به‌واسطه این‌که بیشترین مخاطبان آن جوانان هستند، به این مسئله رسیده است که بحث ازدواج و انتخاب زوج مناسب، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هایی است که جوانان ما با آن درگیر هستند. به همین دلیل از سال قبل کارگروهی بانام «همسان گزینی» در مؤسسه تبیان تشکیل شد.

وی در خصوص ایده اصلی این طرح گفت: ایده این طرح این بود که شبکه‌ای از واسطین ازدواج به وجود بیاید و وساطت در امر ازدواج که در منابع دینی ما بسیار بر آن تأکید شده است، احیا شود تا به این وسیله بتوان با بهره‌گیری از روانشناسان و کارشناسان خبره ازدواج‌های موفق و پایداری را رقم زد. از سال قبل این ایده مطرح شد و مراحل اجرایی خود را طی کرد و قرار شد ما در مؤسسه تبیان این کار را به‌صورت پایلوت انجام دهیم.

شرایطی که واسطین ازدواج باید داشته باشند

حسینی در رابطه با چگونگی گزینش واسطه‌ها بیان داشت: افراد بسیاری در مکان‌های مختلف مانند دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، سمن‌ها و خیریه‌ها و حتی محله‌ها و مساجد وجود دارند که کار معرفی افراد به یکدیگر را انجام می‌دهند. خانواده‌ها نیز به این افراد مراجعه می‌کنند و تقاضا دارند مورد مناسبی را برای ازدواج جوانانشان به آن‌ها معرفی کنند. ما سعی کردیم از این ظرفیت استفاده کنیم. یکی از اقدامات ما این بود که در کارگروه همسان گزینی، آیین‌نامه‌ای تدوین و قید کردیم که یک واسطه ازدواج چه شرایطی باید داشته باشد. برخی از این شرایط عبارت‌اند از: سابقه کار فرهنگی، تحصیلات متناسب با این کار، متأهل بودن، این‌که سنی از آن‌ها گذشته باشد و تجربه داشته باشند. بعد از تدوین آیین‌نامه شروع به شناسایی واسطین کردیم و آن‌ها را ارزیابی و از آن‌ها دعوت کردیم که در شبکه واسطین ما عضو شوند و باهم تعامل داشته باشند و موردهای مناسب را به هم معرفی کنند تا از این طریق شانس ازدواج جوانان بالا رود.

شبکه مشاورین ازدواج

مدیر پروژه همسان گزینی تبیان در رابطه با جلسات مشاوره این سایت بیان داشت: بعد از تشکیل شبکه واسطین، مسئله مهمی که باید به آن می‌پرداختیم مشاوره برای واسطین، جوان‌ها و خانواده‌های آن‌ها بود. به همین دلیل، هسته اولیه ایجاد شبکه مشاورین را نیز کلید زدیم و طرح را با وزارت ورزش و جوانان و معاونت ساماندهی امور جوانان مطرح کردیم که حمایت آقای دکتر گلزاری شامل حال ما شد. شبکه مشاورین که با نظارت ایشان و وزارت ورزش و جوانان ایجاد شد در کنار شبکه واسطین فعالیت می‌کند. مشاورین این شبکه مشاورینی هستند که بر اساس سند ملی مشاوره ازدواج فعالیت دارند و کمک می‌کنند معرفی‌هایی که توسط واسطین اتفاق می‌افتد به شکل علمی‌تر و اصولی‌تر اتفاق بیفتد و منجر به ازدواج آگاهانه و پایدار شود.

وی در ادامه گفت: واسطین ما خودشان یک بانک اطلاعاتی دارند. مثلاً واسطه ما در دانشگاه امیرکبیر یک بانک اطلاعاتی دارد که نام دانشجوهای دانشگاه امیرکبیر در آنجا ثبت‌شده ‌است. کار اولی که ما انجام دادیم این بود که این بانک‌ها را باهم مرتبط کردیم تا واسطین بتوانند افراد را به هم معرفی کنند. حالا اگر جوانانی باشند که واسطین را نشناسند یا به‌واسطه دسترسی نداشته باشند، سایت تبیان بستری را برای ثبت‌نام آن‌ها فراهم کرده است تا ثبت‌نام می‌کنند. بعد از ثبت‌نام یک مصاحبه تکمیلی داریم و سپس پرونده آن‌ها در جریان می‌افتد و در اختیار واسطین قرار می‌گیرد. در کنار این موارد، مشاوره و آزمون‌های روانشناسی و آموزش‌های لازم نیز در برنامه ما تدارک دیده‌شده است.

تا یک سال پس از ازدواج همراه زوج‌ها خواهیم بود

حسینی ضمن اشاره به این نکته که بسته‌های آموزشی‌ای تدوین کردیم که الآن در حال آماده‌سازی است و قرار است در برنامه «ال ام اس» تبیان قرار گیرد و جوان‌ها از این آموزش‌ها استفاده کنند، اظهار داشت: آزمون‌هایی هم داریم که نتایج آن‌ها در همسان گزینی به درد ما می‌خورد. درواقع، بخشی از شاخص‌هایی که لازم داریم تا ببینیم دو نفر باهم تطابق دارند یا خیر به‌وسیله این آزمون‌ها به دست می‌آید. پس درمجموع، معرفی به واسطین، ارجاع به مشاور، در اختیار گذاشتن بسته‌های آموزشی و انجام آزمون‌های مختلف و مراحلی که از طریق خانواده‌ها پیگیری می‌شود، روشی است که ما در این طرح پیگیری می‌کنیم و تا یک سال پس از ازدواج نیز همراه زوج‌ها خواهیم بود؛ یعنی پس از ازدواج نیز به زوج‌ها آموزش‌هایی داده می‌شود و از آن‌ها تست‌های رضایت از وضعیت زناشویی می‌گیریم. درواقع، متقاضیان خود را از قبل از ازدواج تا یک سال پس از ازدواج کاملاً همراهی می‌کنیم.

2 هزار نفر در پروژه همسان گزینی ثبت‌نام کرده‌اند

مدیر پروژه همسان گزینی تبیان در خصوص افرادی که تاکنون در این طرح ثبت‌نام کرده‌اند، گفت: این کار در حال حاضر به‌صورت پایلوت در تهران انجام می‌شود. به همین دلیل هیچ تبلیغاتی نکرده‌ایم و عامه مردم نمی‌دانند مؤسسه تبیان این کار را انجام می‌دهد. ازاین‌رو، در چند ماه اخیر حدود 2 هزار نفر ثبت‌نام کرده‌اند و در میان ثبت‌نامی‌ها هم زنان و هم مردان از تمام اقشار سنی جامعه مشاهده می‌شوند؛ یعنی هم جوانانی که اصلاً ازدواج‌نکرده‌اند و هم خانم‌ها و آقایانی که از همسر خود جداشده‌اند یا همسرشان فوت‌شده است در این سایت ثبت‌نام کرده‌اند. از میان اقلیت‌های مذهبی نیز ثبت‌نام داشته‌ایم. چون این طرح به‌صورت پایلوت است، کار چکش‌کاری می‌شود تا مشکلات آن مشخص شود و وقتی به‌جایی برسیم که بتوانیم بستر ارائه عمومی کار را فراهم کنیم، طرح رونمایی خواهد شد و تبلیغات آن در جامعه صورت می‌گیرد. تلاش داریم ظرف یکی دو ماه آینده این کار انجام شود و در حال آماده‌سازی بسترهای آن ازنظر شرایط فنی و ... هستیم.

وی در خصوص ظرفیت سایت تبیان برای پاسخ‌گویی به تعداد زیاد مراجعه‌کنندگان بیان داشت: ما تلاش داریم این کار از طریق واسطین ازدواج صورت گیرد؛ یعنی سایت تبیان تنها بستر انجام راحت این کار را فراهم می‌کند. ما از این‌طرف باید واسطین جدیدی از تمام نهادها و ارگان‌ها، دانشگاه‌ها و ... جذب کنیم تا کار معرفی را این افراد انجام دهند. اگر کار به شکل شبکه‌ای انجام شود، سایت تبیان می‌تواند پاسخ‌گوی تعداد بالای متقاضیان باشد.

تفاوت کار پروژه همسان گزینی تبیان با سایت‌های همسریابی

حسینی درباره واکنش خانواده‌ها به این شکل از همسریابی گفت: این مسئله هنوز در جامعه ما جا نیفتاده و هنوز مخالفت‌هایی با آن صورت می‌گیرد؛ به‌خصوص وقتی تحت عنوان ازدواج‌های اینترنتی و سایت‌های همسرگزینی از آن نام‌برده می‌شود، اما تفاوت کار تبیان این است که ارتباطی بین فضای مجازی و فضای واقعی زندگی ایجاد کرده است. به این شکل که همه کارها در فضای مجازی اتفاق نمی‌افتد. ما مصاحبه با متقاضیان را داریم و معرفی واسطین و استفاده از مشاوره در فضای حقیقی اتفاق می‌افتد. از سوی دیگر، باید راجع به این موضوع فرهنگ‌سازی شود که معرفی را واسطین ازدواج انجام می‌دهند؛ حالا این واسطه می‌تواند از بستگان یک دختر باشد. ما امیدواریم بتوانیم در این فرهنگ‌سازی موفق عمل کنیم.

منبع: سایت مهرخانه

دفتر ازدواج 50 فولادشهر
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر